فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲۸۲ مورد.
کنکاشى درکلام امام (ره) برارتجاع فمینیسم
حوزه های تخصصی:
آنچه امروزه در ایران اسلامى تحت عنوان «فمنیسم» مطرح مىگردد داراى همان ویژگیهاى کلى جنبش زنان در دوره طاغوت است که مهمترین شاخصه آن مخالفت با «دیندارى» زنان و «حقوق» آنان در عرصه فقه مىباشد. در حقیقت فمنیسم وارداتى(1) مصداق بارزى از روشنفکرى مرتجع(2) است که با گام برداشتن در جهت خلاف دین، خط بطلانى بر کارآیى و واقع نمائى خود کشیده است.حاصل عمر حضرت امام قدس سره، استاد شهید مطهرى(ره) در اعتراض به روش متداول روشنفکران ایرانى که فریب خوردن با نام فمنیسم یا همان دفاع از حقوق زنان است که اظهار مىکنند: «احیاء حقوق فراوان و متروک زنان در اسلام» نهضت حقیقى زنان مسلمان است «نه اینکه با تقلید و تبعیت کورکورانه از روش مردم غرب که هزاران بدبختى براى خود آنها بوجود آورد. نام قشنگى بر روى یک فرضیه غلط بگذاریم.(3) و با تبعیت از حرکتهاى فمنیستى، «بدبختیهاى نوع غربى» زن را بر «بدبختىهاى نوع شرقى»اش اضافه نمائیم. در این مقاله به واکاوی در کلام امام می پردازیم.
ظهور و سیر مکاتب پلورالیستى در عرصه فلسفه جدید غرب
حوزه های تخصصی:
مکتب پلورالیسم، هر چند در میان برخى از فلاسفه یونان باستان و فلاسفه قبل و بعد از سقراط ریشه دارد، اما باتوجه به تفکر دوران قرون وسطى که در آن مکتب «مونیسم» یا «وحدت گرایى» ملهم از فلسفه دینى مسیحى در قرون وسطى بوده است. پلورالیسم، قایل به اصل تعدد و کثرت وجود اشیاء و حقایق نهایى هستى و به تبع آن قایل به اصالت وجود «بشر» و «جهان» در برابر و یا حداقل در کنار و عرض (نه طول) وجود خداوند و جهان مابعدالطبیعه مىباشد و به این وسیله، در تفکر مابعدالطبیعى دورانهاى کلاسیک و قرون میانه غرب خدشه وارد مىنماید. این مکتب با توجه به شکست اندیشه فلسفى «اومانیسم» در قرن نوزدهم، با ظهور متفکران شکاک و شالوده شکن همچون «نیچه» به دنبال تشکیک عظیم «هیوم» و «کانت» در اعتبار فلسفههاى مابعدالطبیعى و در قرن حاضر با ظهور متفکرانى چون «دریدا»، «بودریار» و «لیوتار» ماهیتى کاملاً مدرن و بلکه پست مدرن به خود گرفته است و در اعتبار هر نوع تفکرمبتنى بر جزم و یقین و اعتقاد به وجود جهان ماوراالطبیعه حتى در وجه شبه متعالى و کاملاً بشرى آن تردیدهایى ژرف و اساسى وارد ساخته است، آنچنان که در شرایط کنونى در کنار متفکران پست مدرن مذکور به استثناى فلاسفهاى چون «هایدگر»، اکثریت متفکران پلورالیست غرب که از چند سده گذشته تاکنون بیشتر در جهان آنگلو ساکسون و عرصه مکتبهاى «تحلیلى» ظهور نمودهاند قائل به «نسبیت» معرفت و اصالت «شک و گمان» تا مرز اعتقاد به «سوفیسم» مدرن کنونى پیش رفتهاند. با توجه به تقدم و نقش پایهاى فلسفه در تفکر و تمدن مغرب زمینى سلسله مباحثى که در این شماره و شمارههاى بعدى تقدیم خوانندگان علاقمند به این مباحث مىگردد که به شرح و نقد گوشههایى از تراوشات فکرى این مکتب در عرصههاى مختلف فلسفه، دین، علم، و سیاست از چند سده اخیر تاکنون خواهد پرداخت.
زنان چه می خواهند
مسئله فمینیسم در ایران بعد از انقلاب
حوزه های تخصصی:
فمینیسم و بک لش دو نگاه انحرافى به زن
حوزه های تخصصی:
نهضتهاى آزادىخواه و طرفدار حقوق زنان، بعد از انقلاب صنعتى، به دلیل شرایط خاص اجتماعى آن زمان تکوین یافتند و در پى آن با طراحى کنوانسیونها، معاهدات بینالمللى به همراه شعارهایى برخاسته از آن طرز تفکر و تشکیل گروهها، نهادها و مجامع طرفدار حقوق زنان نظیر دیدهبان حقوق بشر و ... به میدان حمایت و احقاق حقوق زنان آمدند و هر روز با عناوین و موضوعاتى جذاب، دیده جهانیان، خاصه زنان را به خود معطوف نمودند. لکن به دلایلى چون: یک سونگرى و زنانه انگاشتن همه امور و نادیده گرفتن بسیارى از ابعاد وجودى و حقوق فطرى زنان و ... موفق به تأمین رضایتبخش و صحیح حقوق زنان نشده و همواره ناکارآیى این محافل سیاسى در وضعیت اسفبارزنان در سراسر جهان و ظلم فاحش و قتل عام آنان در بوسنى هرزگوین، فلسطین، لبنان و افغانستان و ... مشهود است.امروزه سیاستهاى صهیونیستى در قالب «نظام بینالمللى» که همواره ادیان، سنتها و فرهنگهاى بومى جوامع را سد راه اهداف امپریالیستى خود مىدانند با شعار «توسعه جهان سوم»، بر این باورند که این توسعه باید با یک نگرش به دور از فرهنگ بومى، عقاید مذهبى و سنتهاى رایج در جوامع، در راستاى توسعه جهانى با مدلهاى غربى و ضددینى انجام گیرد و سعى دارند این هدف را از طریق قوانین بینالمللى به نحو مسالمتآمیز و تدوین معاهدات و مصوبات سازمانهاى اجتماعى و فرهنگى در کشورهاى مختلف اعمال کنند، تا با کمرنگ شدن و محو ارزشهاى بومى فرهنگ غرب را بر آن جوامع حاکم سازند.در زمینه مسائل زنان، کنوانسیون «رفع تمامى اشکال تبعیض علیه زنان»، یکى از جمله معاهداتى است که با هدف تدوین و تبیین و استاندارد نمودن ارزشها و روشها و بیشنهاى فرهنگى ـ اجتماعى عمدتا با خاستگاه غربى، از طریق تمسک جستن به مشروعیت بینالمللى تدوین گردیده است.گزارشى که در ادامه مىآید بررسى مختصرى از کنوانسیون رفع تبعیض علیه زنان مىباشد که شامل معرفى این کنوانسیون، شرایط الحاق یا عدم الحاق به آن و مغایرتهاى آن با قوانین و احکام و سنتها و عرف پسندیده کشور ما است.
بررسی مبانی و مبادی کلامی فلسفی
حوزه های تخصصی:
در قسمت اول این مقاله شاهد این معنی بودیم که چگونه اختلاف مبانی میتواند موجب اختلاف نظرهایی در رابطه با مسایل زنان شود و این مطلب را در آیینة مثالهایی چون: «چگونگی تأثیر جریانها بر شکاکیت و فتواهای مربوط به معرفت شناختی در مسایل زنان»، «چگونگی تأثیر فلسفههای زبانشناسی در برداشتهای مختلف از احکام مربوط به زنان» و «چگونگی تأثیر مبانی حکمت متعالیه بر این مسایل» نظاره کرد، و آنگاه تحلیل اجمالی از مبانی عمدهی شبههی «بیثباتی احکام دین ـ پلورآلیزم دینی ـ» و «نسبیت فهم دین» ارائه دادیم که با نشان دادن سوءنتایج حاصل از این تأثیر این مبانی بر مسایل زنان و بیان ایرادهای اجمالی بر این مبانی، خدشههایی بر آنها وارد آمد و بر این مسأله تأکید گردید که قوانین بشری در ارائة ارزشهایِ ثابت به بشریت ضعیفند، اما احکام دین به آن جهت که با احکام فطرت و قوانین طبیعت متناسب هستند دارای ثبات و اتقانِ کافی و وافی میباشند. در پایان قسمت قبل با ذکر نمونههایی از تغییرات فکر بشر دربارهی مسایل و حقوق مربوط به زنان مثل: «وضعیت زن در نهاد خانواده»، «وضعیت حقوقِ سیاسیِ زن»، «وضعیت حق کار و اشتغال زن»، بر تزلزل فکر بشر در رابطه با تصمیمگیریهای عمومی در مسایل زنان تأکید گردید. ادامه مطلب را در این قسمت پی می گیریم.