فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
منبع:
گفتگو آذر ۱۳۸۲ شماره ۳۸
همسر آزاری
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی الگوهای بالینی شخصیت بر اساس پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، مقایسه ی الگو های بالینی شخصیت بر اساس پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون سه در دو گروه از زنان مبتلا به درد مزمن و نا-مبتلا بود. برای این منظور، 202 نفر شرکت کننده شامل 119زن مبتلا به درد مزمن و 83 زن نا مبتلا با استفاده از روش تصادفی ساده انتخاب شدند. افراد مبتلا به درد مزمن ابتدا پرسشنامه ی ارزیابی پزشکی درد جهت تشخیص نوع، شدت و سیر درد را پاسخ دادند و سپس، هر دو گروه شرکت کننده پرسشنامه ی بالینی چند محوری میلون سه را تکمیل کردند. داده های بدست آمده از پژوهش از راه تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتیجه نشان داد که بین گروههای مبتلا به انواع درد مزمن با یکدیگر و با گروه سالم در برخی زیر مقیاس های الگوهای بالینی شخصیت به لحاظ آماری تفاوت معنادار وجود دارد.
بررسی رابطه متغیرهای سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی با رضایت زناشویی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش با هدف بررسی رابطه سبک زندگی و ویژگیهای شخصیتی با رضایت زناشویی در زنان شهر تهران انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف کاربردی، و از لحاظ ماهیت توصیفی همبستگی است که جامعه آماری آن شامل تمام زنان متأهل شهر تهران است که تعداد آنها 2210287 نفر برآورد شده و از این تعداد، 384 مورد بر اساس فرمول کوکران به عنوان نمونه انتخاب شده اند. گردآوری داده ها با استفاده از سه پرسشنامه سبک زندگی والکر، رضایت زناشویی انریچ و آزمون شخصیتی نئو و روش مورد مطالعه ضریب همبستگی بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS21 انجام شده است. یافته ها نشاندهنده این است که با توجه به سطح معناداری، که از 5 درصد کمتر است، بین سبک زندگی و رضایت زناشویی زنان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد؛ هم چنین بین ویژگیهای شخصیتی و رضایت زناشویی زنان شهر تهران رابطه معناداری وجود دارد.
زن در منظر اندیشه ترقى
حوزه های تخصصی:
اثربخشی خدمات ارائه شده توسط سازمان بهزیستی بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناخت اثربخشی خدمات ارائه شده توسط سازمان بهزیستی بر میزان توانمندی زنان سرپرست خانوار است. توانمندسازی نیز به عنوان یک روش مهم در برنامه چهارم توسعه جمهوری اسلامی ایران مطرح شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش روش آماری توصیفی پیمایشی می باشد. خدمات سازمان بهزیستی متغیر مستقل و توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی به عنوان متغیر وابسته معرفی شده اند. به صورت تصادفی سه مرکز، با 80 نفر از افرادی که خدمات بهزیستی را به مدت 2 سال دریافت کرده بودند، به عنوان گروه تجربی انتخاب و هشتاد نفر از زنان سرپرست خانواری که برای دریافت خدمات توسط سازمان بهزیستی ثبت نام کرده اند به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند؛ بنابراین، 160 پرسشنامه توسط زنان در هر دو گروه تکمیل گردید. در این پژوهش آلفای کرونباخ 90 درصد می باشد که اعتبار را نشان می دهد و جهت تحلیل داده ها از آزمونهای T مستقل، ضریب همبستگی پیرسون و MANOVA استفاده شده است. یافته ها نشان داد که رابطه معنی داری بین خدمات ارائه شده و توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زنان سرپرست خانوار وجود دارد. ارائه خدمات به زنان سرپرست خانوار به مدت دو سال در توانمندسازی اجتماعی و اقتصادی زن سرپرست خانوار نقش بسزائی داشته است.
آرایش و آراستگی از دیدگاه اسلام
حوزه های تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر بهزیستی شخصی زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف اثربخشی آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر بر بهزیستی شخصی زنان متأهل شهر تهران انجام شد. طرح پژوهش نیمه تجربی با استفاده از طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش، کلیه زنان متاهل شهر تهران را در بر می گیرد که طی سال 1392 با مراجعه به مراکز مشاوره، خواستار دریافت خدمات مشاوره ای بودند. از بین داوطلبان واجد شرایط به روش تصادفی ساده 30 نفر انتخاب و با استفاده از جایگزینی تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. جلسات آموزشی آنها طی 10 جلسه 2 ساعته برگزار شد و در خاتمه هر دو گروه مجدداً مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه بهزیستی شخصی 9 سؤالی کامینز و لو (2006) بود. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های تحلیل کوواریانس و اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر، بهزیستی شخصی زنان را به طور معناداری در پس آزمون و آزمون پیگیری افزایش داده است (05/0p<). با توجه به داده های پژوهش این نتیجه حاصل می شود که از آموزش مهارت های برقراری ارتباط مؤثر می توان در افزایش بهزیستی شخصی زنان استفاده کرد.
تبیین و بررسی اثربخشی دوره های آموزشی کارآفرینی طرح های زود بازده بر کارآفرینان زن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش کارآفرینی سیاستی است که به گونه مستقیم در کمیت و کیفیت عرضه کارآفرین در یک جامعه اثر می گذارد. به همین دلیل، در بسیاری از کشورها بویژه در کشورهای پیشرفته که تا حدودی در آن موانع و مشکلات برطرف شده است، دولت ها به شکوفا کردن توان بلقوه مردم پرداختند. هدف این پژوهش نیز ارزیابی اثربخشی دوره های آموزشی کارآفرینی طرح های زودبازده بر کارآفرینان زن استان مازندران می باشد. جامعه آماری این پژوهش، 850 نفر از زنان کارآفرین استان مازندران می باشد، که با توجه به محدودیت های خاص جمع آوری داده ها 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده، و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS و LISREL انجام شده است. نتایج آزمون T-test نشان داده است که اثربخشی دوره های آموزش کارآفرینی و همه ابعاد مورد بررسی یعنی: تحریک انگیزه ها، پرورش ویژگی ها و آموزش مهارت ها، در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و یافته ها مدل معادلات ساختاری بیانگر تایید کلیت مدل ها و ارتباط معنی داری مولفه ها با اثربخشی دوره های آموزش کارآفرینی بود. در پایان هم به مدیران پیشنهاد می شود که بیش از پیش به کیفیت برنامه های آموزشی خویش پرداخته، تا شاهد اثربخشی و کیفیت بیشتر این دوره ها باشیم.
آثار جهانی گرایی بر زنان
اشتغال زنان و هزینه های آن از دیدگاه بنگاه اقتصادی
منبع:
پژوهش زنان ۱۳۸۱ شماره ۴
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی و ابعاد آنها در زنان شاغل و غیر شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به حضور روزافزون زنان در عرصه اجتماع و اهمیت سلامت روانی آنها و ارتباط آن بازندگی زناشویی، این تحقیق با هدف مقایسه بهزیستی روان شناختی و دل زدگی زناشویی زنان شاغل و غیر شاغل در سال 1393 انجام شده است.
روش: به همین منظور تعداد 175 نفر از معلمان ابتدائی شاغل در مدارس شهر کرج و 175 نفر زنان خانه دار شهر کرج به صورت خوشه ای و تصادفی انتخاب شده است. سپس آنان با استفاده از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف و دل زدگی زناشویی پاینز مورد ارزیابی قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها از روش های آمار توصیفی و آزمون تی مستقل برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: تحلیل های آماری گویای آن بود که زنان شاغل بهزیستی روانشناختی بالاتری برخورداربودند (p<0/01)؛ ولی در دلزدگی زناشویی این تفاوت در زنان خانه دار بیشتر بود (p<0/05). همچنین زنان شاغل در همه مولفه های بهزیستی روانشناختی به غیر از مولفه های رشد شخصی و خود مختاری از زنان خانه دار وضعیت بهتری داشتند. مقایسه ابعاد دلزدگی زناشویی نشان داد زنان شاغل فقط در بعد دلزدگی روانی تفاوت معنی داری با زنان خانه دار داشتند و در ابعاد دیگر تفاوت معنی داری بین این دو گروه وجود نداشت.
بحث و نتیجه گیری: به نظر می رسد اگر شغل دارای ویژگی منفی مثل ساعات کاری طولانی و استرس و فشارهای زیاد نباشد تأثیرات مثبتی بر بهزیستی روان شناختی زنان دارد. از سوی دیگر اشتغال باعث خستگی و دل زدگی زناشویی بیشتری در زنان شاغل نشده بود، لذا فراهم نمودن زمینه های مشارکت اجتماعی و اشتغال زائی متناسب با شأن زنان در تأمین بهزیستی آنان مؤثر است.
تحول حقوق زنان و خانواده در اسناد بین المللی، منطقه ای و حقوق ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر کارآفرینی زنان روستایی استان همدان انجام شد، پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی- همبستگی است که به روش پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه اجرا شد. جامعه آماری پژوهش زنان روستایی کارآفرین استان همدان بودند که به تعداد 117 نفر به صورت سرشماری بررسی شدند. روایی ابزار پژوهش با بهره گیری از نظرات کارشناسان بررسی شد و پایایی ابزار نیز با محاسبه میزان ضریب آلفای کرونباخ انجام شد که مقدار آن در قسمت های مختلف پرسشنامه بالاتر از 80/0 محاسبه شد. یافته های پژوهش بیان کننده وجود رابطه معنادار بین ویژگی های شخصیتی، وضعیت اقتصادی و شرایط اجتماعی- فرهنگی زنان با سطح کارآفرینی آن ها و نیز نبود رابطه معنادار بین وضعیت خانوادگی و سطح کارآفرینی است. از بین سه متغیر وارد شده در رگرسیون، دو متغیر ویژگی های شخصیتی و وضعیت اقتصادی وارد معادله رگرسیون شد، همچنین بر مبنای نتایج تحلیل مسیر، متغیرهای وضعیت اقتصادی، ویژگی های شخصیتی و شرایط اجتماعی- فرهنگی زنان به ترتیب، بیش ترین تأثیرات را بر سطح کارآفرینی آن ها داشته و 7/40% از تغییرات سطح کارآفرینی را تبیین کردند.