فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۱۱٬۸۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
یورش تیمور، تخریب اراضی، ویرانی شبکه های آبیاری، افزایش اراضی بایر و رکود نسبی در وضعیت اقتصادی را در پی داشت. اما پس از تثبیت حکومت تیموریان در ایران و خاصه خراسان، سلاطین تیموری با انجام اصلاحاتی درصد جبران و ترمیم این ویرانی ها برآمدند. در این میان سلطان حسین بایقرا نیز برای جبران نابسامانی ها و بهبود اوضاع حکومت و تقویت امور فرهنگی و تبدیل دربار خود به یک کانون هنری و فرهنگی، اقداماتی را انجام داد. سلطان حسین بایقرا به منظور دوام حکومت و شکوفایی فرهنگی دولت تیموریان اساس سیاست خود را مبتنی بر احیای اقتصادی مالی و بالا بردن سطح زندگی مردم قرار داده و بدین جهت اقداماتی در زمینه کشاورزی و تجارت انجام داد. دوران حاکمیت سلطان حسین بایقرا به واسطه استقرار نسبی معیشت و تنظیم امور تجاری و احیای کشاورزی و دلبستگی شخصی سلطان به عمران و آبادانی، وضعیت اقتصادی حکومت تیموریان به خصوص خراسان بهبود یافت و سلطان توانست برای خراسان دورانی از ثبات، رونق و رفاه و اقتصادی فراهم سازد.
تاریخ سیاسی و خدمات فقهی آل رّسّی در یمن
حوزه های تخصصی:
در میان دولت های شیعی جهان اسلام، دولت آل رّ سّی زیدی یمن به علت قدمت و دیرپایی، 284 تا1382ق/ 897 تا 1962م، از شهرت بسزایی برخوردار است. وجود آثار علمی بسیار و مزارات درخور احترام حکایت از مقبولیت دیرینه آنان در این سرزمین دارد. آنچه بر نام آوری ماندگاری این خاندان افزوده است، خدمات علمی راهبران سیاسی و دولتمردان فرهنگی زیدیه، در دوره نخست حکمرانی شان بر یمن ازسال 284 تا 455ق/897 تا 1062م است. این دوره زمانی که از آغاز حکمرانی ائمه زیدیه رّسّی تا برآمدن صلیحیان اسماعیلی را شامل می شود، مشحون از تکاپوهای علمی ائمه رّسّی است که به توسعه و پایداری مذهب زیدیه و تحکیم هویت فقهی این مذهب در یمن منجر شده است. آنچه مقرر است در این پژوهش بدان پرداخته شود، بازخوانی خدمات علمی علویان رّسّی در یمن و ارائه تصویری روشن از فعالیت علمی سادات زیدی، در زمینه تولید علم فقه و کشف رابطه میان این خدمات علمی، با دیرپایی دولت و مذهبشان است. دستامد تحقیق در این نوشتار با ترکیب روش توصیفی تحلیلی اطلاعات، داده های مبتنی بر منابع تاریخی، یافتن ربط منطقی میان گزاره های تاریخی، پاسخ سوالات و آزمون فرضیات محقق شد.
سیاست در نظر ایرانیان عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عصر صفویه یکی از ادوار مهم ایجاد تاریخ روابط خارجی ایران با کشورهای اروپایی است از این رو بررسی سیاست و شقوق آن در آیینه نگاه شاهان و مردم ایران عصر صفوی و بخصوص در حوزه سیاست خارجی مهم ترین هدف این مقاله است. در این مقاله به این امر پرداخته شده است که ایرانیان در مقایسه با اروپاییان همان عصر دیدگاهی متفاوت نسبت به سیاست داخلی و خارجی داشته اند. این تفاوت ها بنیادین و مبتنی بر آموزه های تاریخی و تحولات در نظام معرفتی اروپاییان بوده است. هم چنین در این پژوهش بر این تأکید شده است که ایرانیان از پادشاه تا عموم مردم به دلایلی هیچگاه زمینه لازم برای درک تحولات موجود در اروپا را نداشتند و آنها هرگز نمی توانستند از اندیشه ای واحد در خصوص سیاست برخوردار باشند.
نگاهی به زندگی روزمره مردم ایران در اواخر عصر قاجار
حوزه های تخصصی:
مناسبات سیاسی نورالدین محمود زنگی با سلجوقیان روم و بیزانس، نوسانی از هم گرایی به واگرایی
حوزه های تخصصی:
تشکیل حکومت صلیبی رها و انطاکیه، در شمال شام و تهدیدات نظامی آن ها علیه حکومت های اسلامی منطقه، ایجاد هم گرایی سیاسی و اتحاد بین حکومت نورالدین محمود زنگی و سلجوقیان روم در زمان مسعودبن قلیچ ارسلان را باعث شد. این اتحاد در راستای تامین منافع دوجانبه برای طرفین بود. با ازبین رفتن حکومت رها و تضعیف شدید انطاکیه و استقرار حکومت نوپای نورالدین، لزوم این اتحاد نیز از بین رفت. قدرت گیری نورالدین، سلجوقیان روم را در معرض خطر قرار داد؛ به ویژه که نیروی صلیبی، به عنوان حد واسط بین دو دولت قرار نداشت. ازاین جهت، تعارض این دو دولت شروع واگرایی سیاسی بین آن ها بود. درپی آن، نورالدین به علت وجود منافع مشترک با دولت بیزانس، اقدام به تقریب روابط با آن دولت علیه سلاجقه روم کرد؛ اما این هم گرایی نیز تا جایی ادامه یافت که منجر به قدرت گیری یکی از طرفین در منطقه نشود. این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای، درپی آن است تا علل هم گرایی و واگرایی بین نورالدین محمود زنگی با سلجوقیان روم و بیزانس را تبیین کند.
رسمی شدن تشیع در خراسان عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاه اسماعیل پس از فتح خراسان، تشیع را در آنجا نیز مانند دیگر بخشهای قلمرو خود مذهب رسمی اعلام و تلاش کرد مردم خراسان را شیعه کند، ولی تسنن ریشهدار مردم خراسان و حملات مکرر اوزبکها، مشکلات زیادی برای او و جانشینانش ایجاد کردند.
اوزبکها نقش تأثیرگذاری در مختل کردن روند توسعه تشیع داشتند. آنها با کشتار شیعیان، مخصوصاً مبلغان و فقهای شیعه، مانع گرایش اهل سنت به تشیع میشدند. این عامل در شرق خراسان به خصوص در شهر هرات از یک سو باعث میشد اهل سنت با حمایت اوزبکها در مقابل تشیع مقاومت کنند و از سوی دیگر کسانی که به تشیع تمایل داشتند متوجه این واقعیت شدند که پذیرش تشیع ولو با حمایت دولت صفویه بسیار خطرناک میباشد، لذا از پذیرش تشیع خودداری میکردند. اما پس از رفع خطر اوزبک توسط شاه عباس اول، روند تشیع پذیری در خراسان با سهولت بیشتری انجام شد، هرچند باز هم بخشی از مردم آن ایالت به ویژه ساکنان مناطقی که در مجاورت قلمرو اوزبکها بودند، تشیع را نپذیرفتند. این پژوهش بر آن است با استفاده از روش تاریخی و کتابخانهای، روند و چگونگی گسترش تشیع در خراسان عصر صفوی، اقدامات دولت صفویه در این راستا و موانعی را که با آن مواجه بودند بررسی و تجزیه و تحلیل کند.
تشیع قراقویونلوها (780-872 هـ .ق)
حوزه های تخصصی:
محققان گوناگون قراقویونلوها را شیعه امامی، شیعیان غالی و تندرو و برخی دیگر ازاهل تسنن دانسته اند. با بررسی ملاکهای و معیار های شیعه بودن و تطبیق آنها بر قراقویونلوها می توان تشیع قراقویونلوها را اثبات نمود اما در عین حال باید قراقویونلوها را واجد نوعی از تشیع بنام تشیع طریقتی یا تشیع صوفیانه دانست که از طریق فرآیند شیعه شدن مذهب اهل سنت ایجاد شده است و از طریق جریان های صوفیانه راه خود را پیموده و به هیچ یک از فرق متداول تشیع وابسته نبوده است. پژوهش حاضر درصدد اثبات تشیع قراقویونلوها و تعیین نوع تشیع آنها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای است.
مجلس اول شورای ملی و رویارویی با حکام و متنفذین محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأسیس مجلس شورای ملی ایران از مهم ترین ثمرات انقلاب مشروطه بوده است. بی تردید شناخت سمت گیری ها و رویکرد اساسی این مجلس بدون توجه به نحوه مناسبات آن با حکام و نیروهای بانفوذ محلی، ناقص خواهد بود. اساساً درتاریخ ایران حکومت ایالات از مهم ترین مناصب دولتی بودهاست. همچنین در این دوره خاص غالب حکام که به شیوه دوره دیرین استبداد خو گرفته بودند، نسبت به مجلس نظر مساعدی نداشتند و به عنوان بخش مهمی از جبهه استبداد داخلی عمل می کردند. محمد علی شاه هم به یاری حکام در ایالات چشم طمع داشت تا از بسط مشروطه در نقاط مختلف کشور جلوگیری شود. از جمله اقدامات اصلاحی مجلس اول در این راستا این بود که حکام با نظر مجلس تعیین شده و تحت چارچوب های قانونی کار نمایند که به صورت تدوین قانون تشکیلات ایالات و ولایات و دستور العمل حکام متبلور شد. در اینجا بر موضوع رویارویی مجلس با حکام و منتفذین مستبد توجه شده که در واقع مکمل تصویب این قانون بوده است. با تلاش های مجلس اول دست حکام استبداد تا حد زیادی از کارها قطع شد، از جمله می توان به خلع ظل السلطان از حکومت اصفهان و آصف الدوله از حکومت خراسان اشاره کرد. همچنین سردار منصور از رشت، حاج آقامحسن از اراک، سپهدار خلعتبری از تنکابن، حاج میرزا حسن و امام جمعه از تبریز، با کوشش مجلس دست تجاوزشان قطع شد. رحیم خان چلبیانلو و سالار مفخم بجنوردی هم از جمله افراد منتفذی بودند که با نفوذ مجلس بازداشت شدند. هرچند که در برخی موارد هم مجلس چندان موفق نبود، مانند برخورد با قوام الملک شیرازی که به خاطر ساختار خاص ایلی فارس و اوضاع پرآشوب آن ایالت و ریشه داری خاندان قوام در آنجا می بود.
مشروعیت صفویان و پادشاهی نادر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پی سقوط اصفهان توسط غلزایی های قندهار در سال 1135 ﻫ.ق که به منزلة پایان قدرت سیاسی صفویان بود، سرداری از خراسان به نام نادر توانست با تکیه بر فراست ذاتی و ازهم گسیختگی سیاسی در جغرافیای پهناور ایران در کنار طهماسب دوم، بر رقبای داخلی و متخاصمان خارجی (افغان ها، عثمانی ها و روس ها) غلبه و دگرباره حکومت صفویان را احیاء نماید. بی تردید، نادر علاقه ای به احیاء مجدد حکومت ازهم گسیختة صفوی نداشت، بلکه مشروعیت صفویان شیعی مذهب و عدم پذیرش فرد گمنام که در باور توده های ایرانی هر حرکتی را پس می زد، سردار افشار را به یک سیاستی دوگانه واداشت. بدین صورت که برای کسب مشروعیت به عنوان سردار شاه صفوی با دلیری و نظامی گری، ایران را از بحران های پیش رو نجات داده و کسب مقبولیت نمود و از سویی دیگر با یک دهه بسترسازی شرایط را برای انتقال نرم قدرت به افشاریه فراهم نمود؛ امّا دورة پادشاهی را با تندروی هایی در عرصة تقابل با فرهنگ مذهبی جامعه دنبال کرد. فرایند چنین نگرشی، غروب زود هنگام درخشش حکومت افشاری و دولت مستعجل است. در این تحقق پس از مقدمه، عوامل مشروعیت نظام صفوی, سقوط صفویه، بحران مشروعیت دورة نادر، عبور از مشروعیت صفوی و تکاپوهای جدید مشروعیت ساز نادر مورد بررسی قرار می گیرد.
بررسی پیامدهای سیاسی اصلاحات ارضی در ایران و تاثیر آن بر ساختار سیاسی دهه 50 خورشیدی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اقتصادی
- حوزههای تخصصی اقتصاد اقتصاد بخشی،اقتصاد صنعتی،کشاورزی،انرژی،منابع طبیعی،محیط زیست اقتصاد کشاورزی مالکیت زمین و اجاره داری،اصلاحات ارضی،استفاده از زمین
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی توسعه جامعه شناسی توسعه
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی توسعه پایدار روستایی
این پژوهش،بررسی کیفی و در حوزه جامعه شناسی تاریخی است. تاریخ گونه ای از شناخت و آگاهی است که همواره تحت تاثیر حاکمان و نخبگان قدرت بوده است. جامعه شناسی تاریخی می کوشد تا آنچه رخ داده است را به دور از هرگونه تعصب و تعلق خاطر بررسی کند، تا شاید بتواند به کنه وقایع پی ببرد و با ارایه تحلیلی از پیامدها، بتواند شناختی منطبق بر واقعیت از پاره های عینی و ذهنی بدست آورد. در همین راستا، پژوهش حاضر به بررسی رخدادهای حاصل از برنامه اصلاحات ارضی شاه که در قالب انقلاب سفید انجام گرفت با تمرکز بر تاثیرات آن در دهه 50 خورشیدی پرداخته است. داده های مورد نیاز در این پژوهش با روش کتابخانه ای و اسنادی جمع آوری گردیده است و تلاش شده است با بهره گیری از فن مصاحبه و گفتگو، تحلیل دقیقتری از آنچه رخ داده است، بدست آید. ذهنیت و عینیت های مطرح شده در بررسی پیامدهای سیاسی اصلاحات ارضی در ایران و تاثیر آن بر ساختار سیاسی دهه 50 خورشیدی و برآیندهای حاصل از آنها، بر اساس مدل عام(تحلیلی) دیالکتیکی استخراج گردیده و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته اند. شکل گیری جنبش های رادیکال مخالف حکومت اعم از مذهبی و غیر مذهبی و ایجاد چالش در جامعه به خاطر مرحله گذار از سنت به مدرنیسم از برآیندهای مدل تحلیلی بکار رفته شده در این پژوهش بوده و نتیجه بدست آمده از این تحقیق نشان دهنده تاثیر بالای اصلاحات ارضی بر تغییر ساختار سیاسی در دهه 50 خورشیدی و شکل گیری انقلاب 57 در ایران است.
قرائت خانه ملی چالِشتُر
اصلاحات یا قانون نامه های اوزون حسن در استقرار نظم ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با استقرار حکومت ایلخانان در ایران، اشراف و حاکمان مغولی به شیوه یاسا یا نظم مغولی بر این سرزمین حکومت کردند. نتیجه آن اخذ انواع مالیات های غیر شرعی و چپاول اموال و ثروت های مردم بوده است. با مسلمان شدن ایلخانان مغول آنان به تدریج سنن صحرا نشینی خود را کنار نهاده، اقدام به اصلاح اوضاع مالی و اجتماعی ایران هر چند به طور محدود نمودند، پس از دوره ایلخانان در دوره سربداران، تیموریان و ترکمانان نیز برخی فرمانروایان تلاش هایی در جهت زدودن بقایای سنن مغولی از جامعه ایران انجام دادند. شاهرخ تیموری، سلطان حسین بایقرا و اوزون حسن آق قویونلو از این دسته حاکمانی بوده اند که در جهت زدودن سنن مغولی بخصوص در شیوه اخذ مالیات قدم هایی برداشتند. در این مقاله تلاش هایی که اوزون حسن آق قویونلو در راستای ایجاد نظم و ثبات در اخذ مالیات و جلوگیری از هرج و مرج در امور مالی و اجتماعی به عمل آورد و نتیجه آن برقراری قانون نامه ها در قلمرو حکومتی بود، با ذکر قانون نامه های باقی مانده از او در دیار بکر و دیگر ولایات شرق آناتولی در دوره عثمانی به شیوه توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد و تا نتایج این اصلاحات در حیات اقتصادی جامعه ایران در اواخر قرن نهم هجری نشان داده شود.
تعاملات و تقابلات مجلس سیزدهم شورای ملی و دولت قوام (مرداد بهمن1321)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخابات مجلس سیزدهم در آخرین روزهای حکومت رضاشاه برگزار شده بود. نمایندگان مجلس سیزدهم اگرچه با کمک دربار و رضاشاه انتخاب شده بودند امّا با توجّه به اوضاع جدید،حاضر به سازش و سرسپردگی مطلقی که از آنان انتظار می رفت، نمی شدند.
در این دوره، مجلس به تدریج، قدرت بیشتری یافت و بیش از پیش در روند تحوّلات سیاسی کشور تأثیرگذار بود. محمدعلی فروغی، علی سهیلی و احمد قوام، افرادی بودند که توانستند از مجلس سیزدهم برای تصدّی منصب نخست وزیری رأی اعتماد بگیرند.
پس از عدم موفّقیت دولت های فروغی و سهیلی در مواجهه با مشکلات مملکت، احمد قوام مأمور تشکیل دولت گردید. در دورة نخست وزیری قوام، دولت و مجلس برای غلبه بر مشکلات در برهه ای به تعامل با یکدیگر و در برهه ای دیگر به مقابله با هم پرداختند. از جملة این تعاملات و تقابلات می توان به تصویب لایحة استخدام مستشاران خارجی و نیز مخالفت مجلس با تقاضای اختیارات تامدولت اشاره کرد.
در این مقاله سعی شده است که با ارزیابی تعاملا ت و تقابلات صورت گرفته بین مجلس سیزدهم شورای ملّی و دولت قوام به این سؤال پرداخته شود که آیا تعامل و تقابل بین دولت و مجلس، تأثیری در روند حل مشکلات کشور داشته است یا خیر؟
نقش قهرمانه ها در عصر دوم عباسی (232 - 334 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم آنکه اطلاعات و آگاهی های ما از حرمسرا در عصر عباسی بسیار اندک است و نیز حضور زنان مسلمان در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تا پیش از عصر دوم عباسی، چندان که باید نظام مند نیست، در عصر دوم عباسی (232 - 334 ق)، به ویژه ایام خلافت مقتدربالله (295 - 320 ق)، با پدیده ای به نام قهرمانگی مواجه می شویم. قهرمانه عنوان زنانی بود که واسطه حرم با دربار خلفا بودند و بسته به توانایی و نفوذشان، وظایف گوناگونی به آنان محول می شد. آنان (قهرمانه ها) با بهره گیری از ضعف خلافت و وجود خلأ قدرت، موفق شدند به اعمال نفوذ در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بپردازند. روش تحقیق در این نوشتار، روش تاریخی با رویکردی اجتماعی مبتنی بر بهره گیری از اطلاعات منابع، مقایسه آنها با یکدیگر و تحلیل متون است. در این مقاله سعی بر آن است با بررسی این پدیده و معرفی چندتن از قهرمانه های معروف عصر خلیفه مقتدربالله، به موضوع حضور زنان در عرصة سیاست و ملکداری پرداخته شود