جمشید آموزگار فرزند حبیبالله آموزگار (سناتور) در سال 1302 شمسی در تهران به دنیا آمد. وی پس از اتمام تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکدههای فنی و حقوق دانشگاه تهران شد و سال 1322 در بحبوحه جنگ جهانی دوم برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دانشگاه <کرنل> آمریکا ثبتنام نمود و در رشته مهندسی بهداشت و هیدرولیک درجه دکتری گرفت و مدت 3 سال در سمت دانشیار همان دانشگاه تدریس کرد.
در قرون گذشته، شماری از شخصیت ها و برخی خاندان های ایرانی بنا به دلایلی از ایران به شبه قاره هند مهاجرت کرده و نقش به سزایی در امور بعضی حکومت های آن سرزمین ایفا نمودند. یکی از این خاندان ها، سادات بیهقی بودند که اوایل قرن نهم هجری قمری وارد کشمیر شدند و از رهگذر حضور در رقابت ها و منازعات سیاسی- مذهبی این سرزمین و برقراری ارتباط و پیوند نزدیک با حکام کشمیر، برای مدتی به عرصه قدرت و حکومت کشمیر راه یافته و از نفوذ سیاسی و موقعیت اجتماعی مناسب برخوردار شدند. چرایی مهاجرت این خاندان و چگونگی ورود آنها به صحنه سیاسی کشمیر و نیز فراز و فرود موقعیت و نقش سادات بیهقی در حیات سیاسی کشمیر و عوامل موثر در این موضوع، از سوالات مهمی است که این مقاله به روش تحقیق تاریخی و با شیوه توصیفی– تحلیلی مبتنی بر منابع و مآخذ کتابخانه ای درصدد پاسخ به آنهاست. سادات بیهقی از طریق وصلت با خانواده حکام کشمیر و پذیرش هزینه های حضور در منازعه و رقابت با مدعیان سیاسی و رقیبان مذهبی، از جایگاه مهاجران و مهمانان به جایگاه شریکان و وارثان حکام کشمیر تغییر موقعیت داده و طی قرون نهم و دهم قمری، نقش مهمی در تاریخ سیاسی این سرزمین ایفا نمودند.
هدف: پژوهش حاضر، در پی واکاوی تلاش دولت وثوق الدوله برای اعاد ة حاکمیت ملی در مازندران است که به دلیل عملکرد خوانین آن حدود به شدت مخدوش شده بود.
روش/ رویکرد پژوهش:پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد تاریخی موجود در پایگاه های آرشیوی، اسناد خانوادگی، و گزارش مطبوعات با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
فرضیه پژوهش: دولت وثوق الدوله، با توجه به شکاف موجود بین سرکردگان مازندران، فرصت مناسبی برای خلع سلاح و تبعید خوانین جهت اعاده حاکمیت ملی به دست آورد؛ اما به دلیل مقاومت برخی سرکردگان محلی به نتیجة مطلوب نرسید.
یافته پژوهش:دولت وثوق الدوله تا حدودی موفق به پراکنده کردن خوانین مازندران و خلع سلاح آنها در ماه های آغازین ورود ظهیرالملک به عنوان حکمران شد، اما همزمان با اعلام قرارداد 1919 و پناه بردن پسران امیرمؤید به کوهسار سوادکوه و مقاومتی که می توانستند به آن رنگ و بوی مخالفت با قرارداد 1919 بدهند، حکمران دولت وثوق الدوله نتوانست به نتیجه مطلوب خود برسد.