مقاله حاضر تلاشی است برای نشان دادن مسائل اتباع ایران در عتبات عالیات و نگرش و راهکارهای دو دولت ایران و عثمانی برای حل مشکلات اتباع ایرانی. چنین به نظر میرسید بعد از انعقاد عهدنامه ارزروم دوم (جمادی الثانی 12663 /31 مه 1847) اختلافات ایران و عثمانی از راه مسالمت آمیز حل خواهد شد، اما حضور گسترده اتباع ایرانی در عتبات عالیات مشکلات ایجاد شده در ابعاد اجتماعی، حقوقی و مالی از سوی دولت عثمانی برای آنان مناسبات ایران و عثمانی را سخت متزلزل کرد. تلاشهای دو دولت در حل این بحران تا پایان دوره قاجاریه بینتیجه ماند.
پژوهش حاضر به بررسی بازتاب گرایش های اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و برخی دیگر از آداب و رسوم مردم گیلان در منابع محلی گیلان در عصر صفوی می پردازد. بنابراین اساس این پژوهش بر روی سه منبع محلی تاریخ گیلان در دوره صفوی گذاشته شده است که عبارت اند از: تاریخ گیلان و دیلمستان از سید ظهیرالدین مرعشی، تاریخ خانی از علی بن شمس الدین لاهیجی و همچنین تاریخ گیلان عبدالفتاح فومنی. اگرچه بنای بیشتر متون تاریخ نگاری قدیمی و سنتی ایرانی بر روی مسائل سیاسی و عمدتا نظامی گذاشته شده است که آن نیز بیشتر حول محور شخص پادشاه و سلطان می چرخد، اما از لابه لای این متون می توان سوای حوادث سیاسی، مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی و مذهبی را نیز پیدا کرد که سهم زیادی در شناخت هر چه بهتر آن دوران دارد.
تاریخ گیلان در دوره صفویه به دلیل ویژگی های خاص خود در این دوره تحولات زیادی را در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی پذیرفته است که بر زندگی مردم نیز تأثیرات فراوانی بر جای نهاده است. بنابراین مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که تحولات مختلف گیلان در دوره صفوی در منابع مورد نظر چه انعکاسی داشته است؟ و تأثیر این تحولات بر زندگی مردم چگونه بوده است؟
از قرن هفدهم میلادی، ارامنه در ایران، از نظر تجاری و اقتصادی، همچنین فرهنگی و هنری تاثیرات مهم و اساسی بجای گذاشتند. این مقاله، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با نگاهی به تاریخ نقاشی ارامنه ایران به تبیین جایگاه میناس؛ نقاش ارمنی قرن هفدهم میلادی، در نقاشی ایران پرداخته است. یافته های این مقاله، گویای این مطلب است که میناس به عنوان یک نقاش ایرانی ارمنی در ورود نقاشی اروپایی به ایران، چهره نگاری های بزرگ اندازه با رنگ روغن، تعلیم استاد رضا عباسی و تاکید او بر حضور نقاشی در زندگی اجتماعی، شخصیتی موثر در تاریخ نقاشی ایران به شمار می رود. هدف این مقاله بررسی جایگاه این نقاش گمنام، در تاریخ نقاشی ایران و آگاهی از توانمندی ها و تاثیرات او در شکل گیری نقاشی ایران در قرن هفدهم می باشد.