فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۸۱ تا ۸٬۵۰۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقاله پیش رو سعی در بررسی پیرامون اصول قراردادی حاکم بر قراردادهای بای- بک در ایران دارد که به کرات توسط شرکت ملی نفت ایران که در مقام نمایندگی وزارت نفت ایران انجام وظیفه می کند مورد استفاده قرار می گیرند. کشور ایران با دارا بودن مقادیر قابل توجهی از ذخایر نفت و گاز طبیعی به عنوان دومین تولید کننده و صادر کننده نفت در جهان و همچنین دومین کشور بزرگ دارنده ذخایر گازی در جهان رتبه بندی می شود در خصوص دو حوزه ی بسیار مطلوب جهت سرمایه گذاری شدن توسط سرمایه گذاران (خارجی) ر ایران می توان به توسعه ی منابع نفتی و نیز گاز طبیعی اشاره کرد که همچنان نیاز به یک سرمایه گذاری خیره کننده را می طلبد. اختیاری کردن قراردادهای خدماتی بای- بک توسط شرکت نفت ایران به عنوان یک نیروی محرکه در جذب سرمایه خارجی و همچنین دانش عملی و مهارت لازم جهت توسعه صنعت نفت ایران که ستون فقرات اقتصاد ایران به شمار می رود از اهمیت خاصی برخوردار است. این مقاله در نظر دارد علاوه بر شناسایی قراردادهای بای بک به بررسی حقوق و تعهدات تمهید شده در این دسته از قراردادهای نفتی برای طرفین متعاقدین( پیمانکار و کارفرما ) پرداخته که طی مباحث پیش رو به ترتیب اولویت مورد بحث واقع خواهند شد.
بررسی انتقادی تفسیر ابن عاشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
283 - 304
حوزه های تخصصی:
محمدطاهر بن عاشور (1296 1393 ق.) عالم و فقیه تونسی با توجه به جامعیت و احاطه بر علوم مختلف، در کتاب سی جلدی التحریر و التنویر، آیات قرآن را تفسیر کرده است. مقاله پیش رو در پی پاسخ به این پرسش است که آیا ابن عاشور توانسته به دور از هر عیب و نقصی به هدف خود دست یابد؟ نویسنده پس از بررسی تفسیر ابن عاشور، نخست به معرفی مؤلف و ساختار تفسیری او پرداخته، سپس اشکالات وی را کشف، تبیین و پس از آن به برخی از مصادیق آن اشاره می کند. بخشی از آسیب ها و اشکالاتی که در این مقاله ذکر شده، اشکالات ساختاری، و بخشی از آن ها اشکالات روشی است که اهم آن عبارت است از: ضعف تقسیم بندی، حجم زیاد و ایراد مطالب غیر ضروری، ضعف استدلال، نقل نادرست اقوال، ارجاع نامناسب، کم توجهی به تناسب و نظم میان آیات، ناآشنایی با تشیع و تحمیل آرای فرقه ای بر آیات. روشی که در تحقیق پیش رو اتخاذ گردیده، انتقادی بوده است.
مهدویت در آینه تربیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهدویت، یکی از آموزه های مهم اسلامی به ویژه شیعی است که بیشتر ازمنظر اعتقادی مورد توجه جامعه قرار گرفته است. گرچه پژوهش هایی در ارتباط با کارکردهای تربیتی این آموزه انجام شده است، اما کم تر پژوهشی است که به صورتی منسجم و نظام یافته این آموزه را ازمنظر تربیتی مورد بررسی قرار داده باشد. در این نوشتار برآنیم تا از منظری تربیتی و نسبتاً نو، به این آموزه اصیل بنگریم و با واکاوی وجوه تربیتی آن، مشخصات تربیت مهدوی را تبیین کنیم. برای دستیابی به این هدف، با بهره گیری از رویکرد کیفی و روش توصیفی تحلیلی به گردآوری داده های موردنیاز پژوهش به شیوه کتابخانه ای پرداخته شده است. بدین معنا که ابتدا به گردآوری تعاریف مختلف از تربیت و توصیف آنها و سپس اختیار تعریفی مبتنی بر تحلیل به دست آمده از آن تعاریف و مؤلفه های آن اقدام شده است. سپس تعریف مهدویت و روایات به دست آمده در اهمیت باورداشت این آموزه از نظر گذرانده شده است. درپایان، با بررسی تحلیلی بین مؤلفه ها و ابعاد تربیت و خصائص منتظران که در روایات معتبر از آن سخن به میان آمده است، ضمن تبیین سه وجه تربیتی مهدویت و «انتظار» به عنوان یک جریان ترییتی، به بیان آسیب های احتمالی که برای هریک از وجوه شناسایی شده در تربیت مهدوی امکان پذیر است، پرداخته شده است.
بررسی و جمع بین روایات شناخت و عدم شناخت عقلی خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سفینه سال هفدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۶۶ «ویژه قرآن و حدیث»
120-144
حوزه های تخصصی:
عقل قوی ترین ابزار شناختی انسان است. ما بسیاری از پدیده های جهان هستی را به وسیله عقل می شناسیم. ولی از شناخت بسیاری پدیده ها نیز ناتوانیم. وقتی عقل امکان شناخت بسیاری از مخلوقات را نداشته باشد با آن که صفت محدودیت دارند، به طریق اولی از شناخت خالق نامحدود ناتوان است. روایات فراوان این ناتوانی عقل از شناخت خدا را تأیید می کنند. البته روایاتی اندک، مخالف ابتدائی این معنا است. هدف این نوشتار، جمع بین روایات شناخت و عدم شناخت عقلی از خدای سبحان می باشد. این نکات در مقاله بررسی می شود که عقل مخلوقی والا مرتبه است، و مانند مخلوقات دیگر به معرفت خدا سرشته شده است، لذا می توان خود عقل را مفطور به فطرت خدایی یعنی توحید دانست. پس روایاتی که در آن از معرفت عقل نام برده شده است، نشان دهنده کشف خود عقل نیست، بلکه اعطا و بخششی از جانب خدا به عقل است. در این مقاله، از توضیح و تبیین های دانشوران شیعی استناد شده است.
مطالعه تطبیقی علت تامه و ناقصه در فلسفه با سبب و شرط در علم اصول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
231 - 250
حوزه های تخصصی:
علیت که از مبادی وجود و اندیشه است، از مباحث مهم در حوزه معارف دینی به شمار می رود. متفکران شیعه به عنوان جریانی عقل گرا، همواره از اصل علیت دفاع کرده و به تبیین احکام و اقسام آن پرداخته اند. تقسیم علت به تامه، ناقصه، حقیقی، معد، بسیط، مرکب، قریب، بعید و... در فلسفه، و تقسیم به سبب، شرط، مقتضی، مانع و معد و... در علم اصول، از جمله مباحث مشترک میان این دو علم است. فلاسفه این تقسیم را بیشتر به روش حصر ثنایی انجام داده و دانشمندان علم اصول ناظر به اعتبارات فقهی و عملی، تقسیمی چندگانه ارائه کرده اند. در این مقاله با روش تحلیلی، به مطالعه تطبیقی تقسیمات علت در این دو علم پرداخته و با نقد تبیین اصولی نشان داده ایم که تقسیم علت به روش ثنایی، از انسجام و اتقان بیشتری برخوردار، و با اشکالات کمتری مواجه است. ضمن آنکه می توان برخی تقسیمات علت در دانش اصول را بر اساس تقسیم رایج در فلسفه تفسیر کرد.
نام و یاد کرد حضرت رقیّه(س) در آثار و منابع کهن تا پایان قرن هفتم
حوزه های تخصصی:
حضرت رقیه (س) یکی از جلوه های احساسی و عاطفی قیام امام حسین(ع) می باشد. از سده های اولیه تا پایان قرن هفتم علما و بزرگان در آثار خود از حضرت رقیه (س) و سرگذشت او یاد نمودنده اند. هدف این تحقیق باز خوانی آثار دانشمندان تا پایان قرن هفتم برای یافتن مویدها و مستندات تاریخی برای تقویت فرضیه وجود حضرت رقیه در روز عاشورا و شهادت او در شهر شام می باشد. این نوشتار با روش توصیفی و شیوه کتابخانه ای برای رسیدن به هدف فوق سامان یافت و به این نتیجه رسید: با توجه به اشعار صحابی امام صادق (ع) سیف بن عمیره در رثای امام حسین (ع) و ثقه دانسته شدن او از سوی رجالیون شاخص همانند نجاشی و گزارش بیهقی در کتاب لباب الانساب و نقل سید بن طاووس در اللهوف و گزارش عماد الدین طبری در کامل بهایی ، می توان اثبات فرضیه وجود دختر خردسالی را برای امام حسین (ع)، بنام رقیه تقویت نمود.
معرفت شناسی عشق در عرفان مولوی تحلیلی در پرتو پدیدارشناسی هوسرل، هایدگر و مرلوپونتی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از نگاه فلسفی، بررسی معرفت عاطفی و به تع آن معرفت عرفانی که مبتنی بر عشق به خداست، چندان در سنت فلسفی غرب جایگاه شایسته ای نداشته است. مطابق دیدگاه حاکم بر این سنت، عواطف و احساسات ارتباط چندانی با دستیابی های عالی به معرفتِ «محض» ندارند. در این رویکرد، معرفت به منزله «بسندگی یا تطابق حداکثری» میان «بازنمود ذهنی» و برخی «ذوات» در جهان خارج از ذهن فهمیده می شود؛ یعنی برخلاف «زبان» و «داده های حسی»، «عواطف» هیچ چیز را «بازنمایی» نمی کنند و چیزی بیشتر از «پاسخ های ذهنی» به اشیا نیستند؛ همین امر موجب نادیده گرفتن نقش حوزه عاطفی و احساسی انسان در کسب معرفت در این سنت بوده است. این امر متفکران غربی را برانگیخت تا به بازنگری مفهوم معرفت و راه های دستیابی به آن بپردازند. در این میان، هوسرل با تشخیص مفهوم «حیثِ التفاتی» به عنوان مهم ترین ویژگیِ آگاهی، دریچه ای تازه به مفهوم معرفت گشود. علاوه بر هوسرل، هایدگر نیز در پدیدارشناسی خاص خود نشان داد مفهومی از «معرفت» در دست است که اصیل تر از «بازنمودِ کارآمد» است. معرفت نزد هایدگر همان «گشودگی»است؛ پس عواطف و احساسات چگونگیِ بودن اشیا را بر ما «می گشایند». هدف مقاله پیش رو تحلیل کارکرد عشق به مثابه قوی ترین و مهیج ترین امر عاطفی و احساسی به روشی پدیدارشناختی و در پرتو پدیدارشناسی هوسرل، هایدگر و مرلوپونتی برای شناخت معرفت عاطفی و عاشقانه در مثنوی مولوی است. یافته های مبتنی بر تحلیل های پدیدارشناختی اشعار مثنوی، امکان حصول معرفت عرفانی «عشق» را از خلال فروکاست و التفات عرفانی تأیید می کنند و نشان می دهند که معرفت عرفانی نه تنها امکان پذیر است، بلکه شیوه ای از معرفت است که کمتر در جریان سنت فلسفی غرب به آن پرداخته شده است.
صورت بندی معناییِ مدنیت در کتاب تهذیب الاخلاق ابن مسکویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
63 - 80
حوزه های تخصصی:
مدنیت از مقوله های بنیادین در جوامع انسانی است که بر ضرورت رعایت قواعد و اصول مدنی تأکید دارد. این مقوله به سبب تأثیرگذاری بر کیفیت زیست اجتماعی، در اندیشه و نظریات فلاسفه اسلامی از جمله ابن مسکویه بازتاب وسیعی پیدا کرده است. وی با تدوین کتاب تهذیب الاخلاق، گامی مهم در نظریه پردازی در حوزه اخلاق، و فضایل انسانی که زمنیه ساز رشد مدنیت است، برداشت. مقاله پیش رو تلاش می کند با شناسایی و معرفی فضایل اخلاقی، تأثیر آن ها را در ایجاد صورت بندی معنایی از مدنیت، با بهره گیری از روش معناشناسی در حوزه زبان شناختی بیان دارد. یافته پژوهش نشان می دهد که فضایل پنج گانه اخلاقیِ «حکمت»، «عفت»، «شجاعت»، «سخاء» و «عدالت» که از شاخصه های مدنیت هستند مطرح در کتاب تهذیب الاخلاق، در ارتباط معنایی با مفاهیم درونی، مقوله هایی تولید کرده اند که در روابط معنایی با مدنیت به عنوان نقطه کانونی صورت بندی معنایی از مدنیت در پس اندیشه های ابن مسکویه را نمایان ساخته که بر زیست اجتماعی بر اساس حفظ ارزش های انسانی بما هو انسان تأکید دارد.
فاعلیت یا قابلیت نفس در ادراک جزئیات و بررسی نتایج حاصل از پذیرش هر یک در اندیشه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۶
133 - 156
حوزه های تخصصی:
صدرالمتألهین در مورد ادراک صور جزئی خیالی و حسی، دو تصویر عمده برای نفس ترسیم می کند؛ یکی نفسِ فاعل و دیگری نفسِ قابل. برای هر یک از هر دو نظریه نیز شواهدی در آثار وی وجود دارد. مهم ترین نتیجه پذیرش فاعلیت نفس، طبق قاعده «فاعل و معطی شیء، فاقد آن نیست»، قبول واجد بودن صور توسط نفس در مرتبه قبل از صدور و فاعلیت است. چنین نتیجه ای ما را به نظریه مشابه، اما دقیق تری در حوزه ادراکات نفس می رساند و آن، نظریه عرفانی انکشاف نفس است. از سوی دیگر، سخن از قابلیت نفس نسبت به صور خیالی و حسی، ما را به قوه داشتن نفس، خروج آن از قوه به فعلیت در جریان ادراک و در نتیجه، مادیت نفس انسانی و نیز مادیت ادراکات حسی و خیالی می رساند؛ نتایجی که با برخی مبانی دیگر صدرایی ناسازگار است. لذا به نظر می رسد نظریه نخست در ادراکات جزئی، به صواب نزدیک تر است و نتایج فلسفی پذیرفتنی تری را به همراه دارد.
تحلیل اقتباس های قرآنی خطبه حضرت زینب(س) در شهر شام
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۷
7 - 26
حوزه های تخصصی:
ماندگاری قیام امام حسین (ع) و رسوایی دستگاه بنی امیه مرهون خطبه ها و روشنگری های حضرت زینب کبری (س) می باشد. ایشان در خطبه های شهر کوفه وشام با استناد به آیات قرآن کریم به بیان عهد شکنی مردم، مظلومیت و حقانیت امام حسین(ع) و رسوا نمودن بنی امیه پرداختند. نوشتار پیش رو با شیوه توصیفی تحلیلَی و روش کتابخانه ای به تحلیل اقتباس های قرآنی حضرت زینب (س) در خطبه شهرشام پرداخت که حاصل آن چنین شد: ایشان با استناد به آیات قرآن،یزید و حامیان او را به سبب انجام فجایع کربلاء؛گمراه، ستمکار ، مستحق خواری دنیا وعذاب اخروی می داند و تاکید می کند که خداوند درکمین آنهاست و این استمهال الهی به نفع آنها نیست ؛ چراکه در دنیا رسوا و در آخرت هم به عذاب الهی دچارخواهند شد.
مبانی انسان شناختی و اهداف تربیت اخلاقی از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف بررسی مبانی انسان شناختی و اهداف تربیت اخلاقی، از دیدگاه علامه طباطبائی با تأکید بر تفسیر المیزان و با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که علامه طباطبائی ضمن اشاره به دو ساحت جسمانی و روحانی، «روح» را مبدأ حیات انسان می داند. مفطور بودن به فطرت الهی، عقل، کمال جویی و حد یقف نداشتن آن، تفاوت در قابلیت های فردی، اجتماع گرایی، اختیار و اراده، سعادت و رجوع الی الله و غیره، از جمله مبانی انسان شناسی هستند که در دیدگاه علامه مورد توجه قرار گرفته است. علامه طباطبائی، هدف غایی تربیت اخلاقی را رسیدن به مقام قرب الهی دانسته و درک وابستگی تام انسان به خداوند و مرآتیت (حیثیت آینه بودن) ماسوی الله، مقدمه قرار دادن دنیا برای آخرت، تبعیت از حق در گفتار و رفتار، دوری از صفات رذیله، تشخیص جایگاه خود در همۀ امور، تسخیر محیط و استفاده از امکانات مادی، تصدیق عملی یوم الدین و عدم وثوق به عمل خود را نیز به عنوان اهداف میانی و مقدمات نیل به قرب الهی معرفی کرده است.
دراسه أسلوبیه فی الدواوین النثریه للشاعر العراقی یحیى السماوی المستوی الصوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
61 - 80
حوزه های تخصصی:
یعدّ المستوى الصوتی مجالاً من مجالات المنهج الأسلوبی، وهو یهتم بمعرفه الدور الذی یلعبه الإیقاع فی النص، لأنالمادهالصوتیهوماتتضمنهمنإیقاع وتکراروموسیقىعذبه وماتحویهمنتأثیراتصوتیهتسهمفی جمالیه النصوإثراءالمعنى. بما أن قصیده النثر بوصفها واحده من أشکال الکتابه الشعریه الجدیده لا تخلو من العناصر الإیقاعیه التی تتلون أشکالها وتتعدد مصادرها وتؤتی القصیده قوتها الإیحائیه والجمالیه، فتحاول هذه الدراسه أن تتلمس أسالیب التشکیل الإیقاعی فی القصائد النثریه للشاعر العراقی یحیى السماوی. وقد اتبع البحث منهجاً وصفیاً تحلیلیاً، وذلک باستقراء القصائد النثریه وتفکک عناصرها الإیقاعیه لاستخراج أسلوب الشاعر الإیقاعی وقیمته الدلالیه والجمالیه. وقد تبین من خلال هذه الدراسه أن قصائد السماوی النثریه مشحونه بطاقات إیقاعیه فذه، مما تؤدی دوراً دلالیاً وجمالیاً لإثاره المتلقی وإثراء تجربته، وبذلک تنتمی إلى قصیده التفعیله وتکتسب صبغه الشعر. ومن أهم أسالیب الشاعر الإیقاعیه فی قصائده النثریه هی: إیقاع التقابل والتضاد، وإیقاع التوازی، وإیقاع تعداد، والتکرار بکافه أشکاله، والتراکم الصوتی، والجناس، والتجانس الصوتی. إن هذهالأسالیبجمیعاتسهمفیتشکیلواقعالإیقاعالصوتیالذیتنهضعلیهالقصیده وتسهم بقدرتها على الإثاره والتأثیر فی المتلقی.
سرمقاله: الزامات نظری - عملی تحقق فقه دولت
حوزه های تخصصی:
تبیین سازوکار دیوان کیفری بین المللی برای حمایت از حقوق بشر
منبع:
معارف فقه علوی سال ششم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۱
48-67
حوزه های تخصصی:
امروزه و در هزاره سوم در دهکده جهانی تقریباً همه دول و ملل جهان با هر نظام حقوقی با ارزش والای موازین حقوق بشر آشنا شده و بر اهمیت آن صحه گذاشته اند اما در عمل نسبت به رعایت موازین آن یا بی تفاوت هستند و یا برعکس به طور صریح یا ضمنی آن را نقض می کنند و با واکنش فوری جامعه بین المللی و وجدان افکار عمومی مواجه نمی شوند آن هم به این دلیل بحران های اقتصادی در جهان و رشد تروریسم و بیماری مرموز کرونا از اهمیت توجه ملل جهان به نقض حقوق بشر کاسته شده است با این حال این بی تفاوتی نسبت به همه جاری نیست و سازمان ملل متحد در این موارد به عنوان فانوس اقیانوس پرتلاطم حقوق بین الملل هدایت کشتی حقوق بشر را با تاسیس دادگاه های بین المللی کیفری ویژه و دائمی عهده دار است که یکی از مهمترین این دادگاهها دیوان کیفری بین المللی است که به نقض حقوق بشر توجه کرده و از حیثیت بشری دفاع می کند. هدف این تحقیق نحوه حمایت دیوان کیفری بین المللی از موازین حقوق بشر می باشد و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد یافته های اصلی تحقیق ثابت می کند که دیوان از ابزارهای حقوقی و اجرایی کافی برای حمایت موثر از حقوق بشر برخوردار نیست و رسیدگی ها گزینشی انجام می شود نه واقعی.
پژوهشی درباره زبان جنسیّت زده عربی و بازنمایی آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی زبان قرآن کریم از دریچه جنسیت، یکی از رویکردهای نوین در مطالعات زبان شناختی قرآن پژوهان معاصر است. در پژوهش حاضر، شاخص های زبان جنسیّت زده عربی و نمود آن در زبان قرآن بررسی شده است. زبان جنسیّت گرا، زنان و مردان را به طور نابرابر بازنمایی می کند، لذا یکسری سوگیری و تعصب به سمت یک جنس صورت می پذیرد و جنس دیگر مورد تبعیض واقع می شود. با توجّه به اینکه زبان یکی از مؤلفه های مهمّ فرهنگ در هر جامعه ای به شمار می رود، کاربرد مصادیق جنسیّت زدگی، می تواند بر جایگاه زنان و مردان، در فرهنگ و جامعه تأثیر مستقیم داشته باشد. اساس این پژوهش، ارائه یک سری اطلاعات به منظور آگاه کردن اذهان در مورد جنسیّت گرایی زبان عربی است. لذا تلاش شده است که زبان عربی و عربی قرآنی، از منظر زبان شناسی جنسیّت به عنوان زبانی جنسیّت گرا مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است؛ زیرا جنسیّت گرا بودن زبان قرآن را از طریق جمع آوری شواهد زبانی در متن آن، توصیف می کند؛ و تبعیض جنسی در زبان عربی موجود در قرآن را انعکاس می دهد. نتایج این پژوهش نشان دادند تردیدی نیست که زبان عربی، زبانی حساس به جنسیّت است و صیغه مذکر در واژگان و الفاظ آن غالب است، اما مهمّترین ویژگی آن قدرت تولید معنای گسترده و تأویل پذیری آن است، که به این زبان توانایی بسیار در تولید دلالات یا قرائت های مساوات طلبانه را می دهد. از طرفی هدف اصلی قرآن هدایت مردم است ﴿هدیً للمُتَّقینَ﴾(البقره:2) و بین تذکیر و تأنیث در زبان عربی و زن و مرد در جامعه انسانی تفاوت وجود دارد.
بررسی اعتدال و آثار و موانع آن از دیدگاه شهید مطهری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷ (پیاپی ۵۹)
65 - 88
حوزه های تخصصی:
اعتدال یکی از مهم ترین بحث های اخلاقی در دین مقدس اسلام است که مورد توجه بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان از جمله شهید مطهری بوده است. دین اسلام نه تنها در میدان عمل توصیه های ویژه ای به انسان درباره اجرا و عمل به اعتدال دارد بلکه بالاتر؛ سعادتمند شدن جامعه و تشکیل مدینه فاضله را در گرو عمل به اعتدال و دوری از افراط و تفریط قابل تحقق می داند. هدف این مقاله تبیین نظریه اعتدال از دیدگاه شهید مطهری است و سعی شده با روش توصیفی و تحلیلی، عوامل و موانع اعتدال را مورد بررسی و کنکاش قرار دهد. وبه این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین آثار و موانع اعتدال از دیدگاه شهید مطهری کدامند؟ یافته های تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه شهید مطهری آثار اعتدال عبارتند از: کمال، سعادت، هماهنگی در رشد ارزش ها و پیشرفت علمی و مادی و از موانع اعتدال هم می شود به جمود، جهالت، هوی و هوس و نابودی جامعه اشاره کرد. نتیجه اینکه رعایت اعتدال باعث سعادتمندی فرد و در سطح وسیع تر جامعه خواهد شد.
عناصر تأثیرگذار در کارآمدی رسانه جمعی و مصونیت بخشی به آن (با تأکید بر آموزه های اخلاقی و روان شناختی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷ (پیاپی ۵۹)
115 - 140
حوزه های تخصصی:
مهم ترین رسالت رسانه، آموزش، اطلاع رسانی، تحلیل صحیح، تقویت باورهای معرفتی و اصلاح رفتار مخاطب است. یکی از عناصر مهمی که می تواند رسانه جمعی را در نیل به این رسالت مهم یاری رساند و رسانه را از آسیب ها و مشکلات مصون بدارد، رعایت هنجارهای اخلاقی و ارزشی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین هنجارهای اخلاقی و ارزشی مؤثر در افزایش کارآمدی رسانه جمعی و تلاش برای مصونیت بخشی به آن در برابر آسیب هاست. سئوال اساسی این است که برجسته ترین آموزه های اخلاقی و ارزشی در کارآمدی رسانه و مصونیت بخشی به آن کدامند؟ در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، آموزه های اخلاقی و روان شناختی مرتبط با رسانه جمعی، تحلیل شده است. برای دستیابی به عناصر مؤثر در کارآمدی و مصونیت رسانه جمعی، آموزه های اسلامی و روان شناختی به طور دقیق و عمیق بررسی و این موارد استخراج شد: 1. لزوم رعایت جامع نگری در محتوا و ابزارهای رسانه ای؛ 2. دقت در پردازش و تحلیل اطلاعات؛ 3. توجه به تفاوت های فردی و ظرفیت های شناختی مخاطب؛ 4. رعایت اصل موقعیت شناسی؛ 5. بهره گیری از ارتباط کلامی و غیرکلامی مناسب و فاخر؛ 6. سعه صدر و انتقادپذیری؛ 7. التزام به صداقت و راستگویی؛ 8. رعایت عدالت و انصاف در رسانه؛ 9. احترام به منزلت و کرامت مخاطب؛10. افزایش توانایی خودنظارتی در مخاطب؛ 11. افزایش تاب آوری مخاطب؛ 12. بازنمایی واقعیات و عدم تحریف آن ها.
بررسی جایگاه تربیت اخلاقی در کتاب های درسی دوره ابتدایی؛ مطالعه ای از نوع تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه تربیت اخلاقی در کتاب های درسی دوره ابتدایی بود. روش مورداستفاده، تحلیل محتوای کمی از نوع آنتروپی شانون بوده و واحد تحلیل نیز متن، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر می باشد که درمجموع 1247 صفحه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، کتاب های دوره ابتدایی بود که براساس نمونه گیری هدف مند (باتوجه به اهداف دروس)، کتاب های هدیه های آسمانی و قرآن به عنوان نمونه انتخاب شدند. مؤلفه ها و شاخص های تربیت اخلاقی از اسناد بالادستی و منابع پیشین استخراج و در کتاب ها مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی با استفاده از CVR به دست آمد که برابر با 90/0 و تأیید شد، پایایی نیز براساس ضریب توافقی 87/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که بیشترین میزان توجه و ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه رابطه با خدا و کم ترین میزان اهمیت مربوط به مؤلفه رابطه با خود بوده است. درنهایت اینکه تربیت اخلاقی آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
شناسایی مولفه های مدرسه شاد در نظام آموزش ابتدایی ایران بر مبنای فرهنگ ایرانی– اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های مدرسه شاد در نظام آموزش ابتدایی ایران به انجام رسیده است. روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی پژوهش، راهبرد اکتشافی – متوالی و مدل تدوین ابزار به انجام رسید. در مرحله کیفی پژوهش از روش تحلیل مضمون استقرایی و در مرحله کمی از روش پیمایش استفاده شد. حوزه ی پژوهش در مرحله کیفی منابع و متون ایرانی – اسلامی مرتبط با موضوع شادی و در مرحله کمی جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران مدارس دوره ابتدایی کشور در زمان مطالعه بودند. شیوه نمونه گیری در مرحله کیفی پژوهش هدفمند و در مرحله کمی احتمالی (خوشه ای چندمرحله ای) است. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی پژوهش یادداشت برداری (چک لیست) و در مرحله کمی پژوهش پرسشنامه بوده است. یافته ها: بر اساس نتایج مرحله کیفی پژوهش شادی ایرانی – اسلامی پیرامون سه مضمون فراگیر شادی درونی (بینش معطوف به شادی، منش معطوف به شادی و پویش معطوف به شادی)، زیست معطوف به شادی (زیست جهان شاد، بهزیستی معنوی و مادی) و کنش های معطوف به شادی (کنش های مناسکی، عاطفی و اجتماعی معطوف به شادی) شکل گرفته است. نتیحه گیری: اینکه نتایج مرحله کمی پژوهش بیانگر این است که نقش مولفه های شادی ایرانی – اسلامی در تحقق مدرسه شاد از نظر جامعه آماری پژوهش بالاتر از حد متوسط برآورد شده است و مولفه های مدرسه شاد از اعتبار مطلوبی برخوردار هستند. واژگان کلیدی: شادی، مدرسه شاد، آموزش ابتدایی، فرهنگ ایرانی – اسلامی
بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با پایگاه هویت و دینداری دانش آموزان دختران دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف :هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با پایگاه هویت و دینداری دانش آموزان دختر سال های متوسطه دوم در رشته علوم انسانی شهر بابل می باشد. روش : روش پزوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال های متوسطه دوم در رشته علوم انسانی شهر بابل بود، که در سال 99-98 در مدارس دولتی شهر بابل و در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند که با استفاده از روش نمونه گیری ساده تعداد 120 دانش آموز و مادرانشان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پایگاه هویت (Bennion& Adams,1986 ) و پرسشنامه سنجش دینداری فرد مسلمان آرین(1378) و پرسشنامه شیوه ی فرزندپروری بامریند( اسفندیاری، 1374) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آماری توصیفی فراوانی و آمار استنباطی ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و آزمون کولموگروف- اسمیرنف استفاده شد . یافته ها: نتایج این پژوهش رابطه معناداری بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه ، سهل گیرانه و مستبدانه با پایگاه هویت دانش آموزان دخترنشان داد. این درحالی است که بین شیوه های فرزندپروری با دینداری دختران رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : بنا بر این یکی از راه های تقویت پایگاه هویت دانش آموزان کمک به والدین در اتخاذ رویکرد مقتدارانه درتربیت دختران خود می باشد .