سید محی الدین بن تاج الدین بن قتّال متخلص به «محیا»، یک از شاعران پارسی گوی قرن 11 قمری و سنی مذهب است که در آثار خویش، عشق و ارادتش را به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به ویژه حضرت علی(ع) بی پرده ابراز داشته است. او در دیوان اشعارش، در کنار مدح پیامبر(ص) و خلفای راشدین، بارها و به طور خاص، از حضرت علی(ع)، در نهایت احترام، اصالت و تقدّس یاد کرده است. در این نوشتار، به بیان دیدگاههای این شاعر درباره خلفای راشدین و به ویژه حضرت علی(ع) پرداخته شده است. محیا، حضرت محمد(ص) را محبوب و معشوق خود می داند و به حضرت علی(ع) عشق می ورزد و خود را از نسل حضرت علی(ع) می داند.
این مقاله در صدد است به تحلیل انتقادی متن کتاب اندیشه ی اسلامی 1 پرداخته، مشخّص کند که آیا نویسندگان اصل بی طرفی را در ارائه ی مطالب رعایت کرده اند یا خیر. بدین منظور، چارچوب ون دایک (2003) مورد استفاده قرار گرفته است. از آن جا که امکان بررسی کل محتوای کتاب میسّر نمی باشد، دو بخش از آن (بخش 2، تحت عنوان وجود خدا و بخش 4 مسأله ی شَر) جهت انجام پژوهش انتخاب شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که مشکلاتی از قبیل ارائه ی استدلال ناقص، استفاده از روش های ناصحیح استدلال، بهره جویی از مثال های نامربوط، تلاش در راستای برتر نشان دادن ایده های موافق در مقایسه با ایده های مخالف، عدم معرفی نظرهای ناهمسو، بهره گرفتن از کلمات و یا عبارات دارای بار منفی جهت کوچک جلوه دادن منتقدان و استفاده از اغراق، در متن کتاب به چشم می خورد و بایسته است که نویسندگان در ویرایش های بعد، نسبت به برطرف نمودن این ایرادها اقدام نمایند.
علم تفصیلی خدای تعالی به جهان هستی، یکی از مسائل فلسفی است که با بحث ها و چالش های بسیاری رو برو بوده است. در این میان، اندیشمندان اسلامی به تبیین این مسئله پرداخته، تلاش کردند تا بر چالش های مطرح شده نیز فائق آیند؛ در یکی از این بحث ها سازگاری مفاهیم به کار رفته در آموزه «خدای دگرگون ناپذیر، عالم به غیر است» مورد بررسی قرار می گیرد.
یک راه برای نشان دادن توفیق یا عدم توفیق هر یک از این اندیشمندان، ارزیابی دلایل، پیشفرض ها و لوازم سخن ایشان در مورد علم به خداست. ابن سینا علم تفصیلی واجب تعالی را « لازم ذات» می داند که هیچ گونه وجود منحازی ندارد تا ذات واجب برای عالم شدن ناگزیر از پیداکردن وضع، نسبت به آن باشد و از این رو در دیدگاه او چنین علمی موجب دگرگونی ذات الهی نمی شود. . ابن سینا معتقد است این نظریه از سازگاری درونی برخوردار است؛ امَا تحلیل سخن او نشان می دهد که این دیدگاه در بردارنده پیش فرض هایی است که برخی از آن ها مورد اعتراض صدرالمتألهین است. وی بر آن است که ابن سینا میان دو گونه «لازم ذات» خلط کرده است و به این جهت از تبیین سازگاری یاد شده ناتوان است.
جستجو در منابع کهن روایی اهل سنت نشان می دهد که بخشی از آن ها با عنوان «کتاب الفضائل» به ذکر فضائل و مناقب افراد و گروه ها اشاره دارند. در نظر گرفتن فصلی جداگانه با این عنوان، در کنار دیگر ابواب و فصول حدیثی، از اهمیت این موضوع و اهتمام صاحبان جوامع حدیثی اهل سنت به گردآوری این دسته روایات، پرده برمی دارد. این گونه روایات را پس از گردآوری و بررسی می توان در هفت دسته (عرصه) جای داد: «فضائل برخاسته از رابطه فرد با پیامبر (ص)»، «دینی»، «قومی، قبیله ای و گروهی»، «نظامی ـ امنیتی»، «علمی»، «اخلاقی» و «روایات اختصاصی اهل بیت (ع)». روایات مناقب و فضائل افراد یا گروه ها با اثرپذیری از شرایط مختلف زمانی، مکانی و ...، از حد دلالت، ارزش و اعتبار متفاوتی برخوردار است که به هنگام استناد باید مورد توجه و دقت نظر قرار گیرد. فضائل و مناقب، یکی از حوزه های حدیثی است که از راه یافتن جعل و وضع در امان نبوده است، از این رو هنگام بهره گیری از این روایات و استناد به آن ها دقت نظر و احتیاط، ضروری به نظر می رسد.