فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۸۲۱ تا ۹٬۸۴۰ مورد از کل ۷۳٬۴۵۳ مورد.
انواع تعزیر و ضوابط آن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
داوری درباره شعوبیه
حوزه های تخصصی:
کرامت ذاتی انسان در قرآن و چالش های فراروی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کرامت انسان و ارزش های انسانی از موضوعات محوری قرآن کریم است؛ برخی از عالمان دینی، قائل به کرامت ذاتی انسانند و او را موجودی برتر از سایر مخلوقات می دانند و مطلق بودنِ فعلِ کرامت در آیه 70 سوره اسراء را دلیل بر ادّعای خود می دانند. برخی دیگر، قائل به کرامت اکتسابی هستند و قابلیت های بالقوه انسان ازجمله تقوا، ایمان و اعمال مثبت انسان را دلیل بر کرامت او می دانند. اما ادّعای موافقان کرامت ذاتی در ظاهر با چالش هایی مانند ارتداد، جهاد ابتدایی، نجاست مشرکین و دوگانگی اوصاف انسان روبروست. رفع این چالش ها با هدف درک اعتبار و موقعیت انسان نسبت به سایر مخلوقات است. پژوهش پیش رو با روش توصیفی تحلیلی از نوع کتابخانه ای و با اتکاء به آیات قرآن، نخست به این نتیجه دست یافته که قرآن کریم بین آزادی اندیشه و انکار دین از روی عناد، تفکیک قائل است؛ دوم: دستورات قرآن کریم در بحث جهاد، غالباً جنبه دفاعی داشته و به قیودی نظیر ایجاد فتنه، ظلم و تعدّی و... مقید شده است؛ سوم: نجس دانستن مشرکین در آیه «إِنَّمَا الْمُشْرِکُونَ نَجَسٌ» هرگز به معنای نجاست ظاهری نیست؛ چراکه انسانِ مشرک با شرک خود، دچار یک نوع آلودگی روحی و نجاست باطنی است. چهارم: اوصاف مذمّت آمیز، ناظر به برخی انسان هاست که فطرت الهی خود را نادیده انگاشته اند؛ لذا این چالش ها جنبه های عارضی وجود انسان است و نمی تواند کرامت ذاتی انسان را مخدوش نماید.
بررسى تطبیقى نظریه هاى سلطنت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۳ شماره ۲۷
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، امکان تطابق الگوى «سلطنت شیعى» بر حکومتهاى صفویه و قاجاریه مورد بررسى قرار گرفته است؛ الگویى که با عنایت به نبودِ تعریفى جامع و مانع از آن سعى شده با بررسى نظریههاى سلطنت ایرانشهرى و سلطنت سنى بر فهم حدود و ثغور آن توانا شویم. پذیرش سلسله مراتب نظم کیهانى، نگرش خاص به پدیده شر، پیوند دین و سلطنت، هیبت سلطانى و ظل اللهى بودن سلطان از جمله ویژگىهاى عمومى نظریههاى سلطنت مىباشد. «تلقى الهى و قدسى» از سلطنت امرى است که اهل سنت براى توجیه وضع موجود و رفع مشکله ارتباط میان سلطنت و شریعت به بسط آن پرداختند.
«سلطنت شیعى» ضمن بهرهگیرى از خصوصیات مذکور، اصلى را نیز بر آن افزوده؛ اصلى که حافظ هویت شیعیان و خط مایز روشنى بین الگوى سلطنت شیعى با نمونههاى رقیب بود. این اصل مهم، تبیین چگونگى رابطه سلطنت و امامت بود؛ امرى که تا قبل از صفویه موضوعیتى براى بحث نداشت.
سبک شناسی کتاب «مختصر تاریخ دمشق»(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شهرت ابن منظور، به تألیف لغت نامه بزرگ لسان العرب است. ولی وی تنها در ادبیات متوقّف نشده است بلکه در علوم گوناگون آن روز، نظیر رجال و حدیث نیز تلاش های سترگی را به منصه ظهور رسانده است. ابن منظور، در نگارش هایش دو شیوه به ظاهر مخالف را در پی گرفته است: نخست، تلخیص یا کوتاه نگاری کتاب های جامع، و دوم، جامع نگاری.
آن چه پیش روی شماست، بررسی شیوه تلخیص وی از کتاب تاریخ دمشق است.
نویسنده مختصر تاریخ دمشق، در تلخیص کتاب مفصّل ابن عساکر، چنان هنرنمایی کرده است که این اثر را در شمار بهترین نگارش های حدیثی ـ رجالی قرار داده است.
به نظر می رسد بررسی شیوه های کوتاه نگاری دانشیان بزرگی چون ابن منظور، می تواند در چگونگی تلخیص آثار حدیثی در عصر حاضر یاری رسان باشد.
بلاغت «تکرار» در قرآن و شعر قدیم عربی (جاهلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصالت تعابیر قرآن می طلبد که هر تعبیر قرآنی یک موقعیت را توصیف کند و یک واژه در سیاق معین، بخشی خاص از معارف و اطلاعات را فراهم آورد تا تکرار الفاظ و عبارات ، تکراری بی حاصل نباشد . غالباً در زبان شناسی و «معناشناسی شناختی» عقیده بر این است که «معنا» پدیده ای ثابت و تغییر ناپذیر نیست؛ بلکه یک واژه در ترکیب های مختلف بر معانی گوناگونی دلالت دارد که معنای ثابت کلمات، معنای معجمی آن ها است نه معنای سیاقی . مطابق قواعد نحوی نیز وقتی یک اسم برای بار دوم و سوم در یک جمله به کار می رود، باید به جای آن از ضمیر استفاده شود؛ اما در آیاتی مثل «وَ السَّمَاءَ رَفَعَهَا وَ وَضَعَ المِیزَانَ اَن لاتَطغَوا فی المِیزَانِ وَ اقیمُوا الوَزنَ بِالقِسطِ وَ لا تُخسِروُا المِیزَانَ» (الرحمن/ 7 - 9) این قاعده مراعات نشده و این حاکی از آن است که تکرار لفظ «میزان» در سیاق های جدید باید بر معانی جدیدی دلالت کند؛ در غیر این صورت باید به جای لفظ تکراری، از ضمیر استفاده می شد . واژه ها یا عبارات تکراری قرآن ممکن است در ابتدا مفهوم تکرار بی حاصل یا تکرار در بیان را به ذهن متبادر کنند؛ در صورتی که از لحاظ کارکرد با هم متفاوتند و بنا به عقیدة هیلدی، بر «تصریف در بیان» دلالت دارند . غرض از «تکرار» در شعر قدیم عربی بیشتر تأکید و مبالغه است تا تصریف در بیان و مفهوم تکرار نزد ناقدان و بلاغیان اغلب ناظر به همین معنی است. تکرار همیشه از عوامل مخل فصاحت به شمار نمی آید، بلکه برعکس گاهی بلاغت کلام در گرو آن نهفته است. بسیاری از نمونه های تکرار، اغراضی غیر بلاغی دارند، به طوری که لازم نیست همیشه از منظر بلاغت به مسئلة تکرار بنگریم.
هدف از این مقاله تببین جایگاه تکرار در زبان و نقش آن در قرآن و شعر قدیم عربی است.
در محضر نور ( امامان - علیهم السلام - در حجر اسماعیل )(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۷۴ شماره ۱۱
اندیشة فقهی ابن ابی عقیل و مکتب متکلمان متقدم امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن ابی عقیل به عنوان فقیهی تأثیر گذار در میا ن امامیه، آثاری را بر جای نهاد که پس از گذشت چند سده، به عنوان نوشته هایی «قدیم»، فقط قابل قرائت بود. در حالی که اطلاعات روشنی دربارة بافت موضعگیری ها و نیز گفتمان عصر تألیف در دست نبوده است. از همین روست که کاستی روشنی در فهم دقیق اندیشة فقهی وی دیده می شود و این نکته نه تنها در سده های اخیر که دربارة حلیان سده های میانه اسلامی نیز صادق است. در این پژوهش کوشش شده است تا با استفاده از تعلق مکتبی ابن ابی عقیل به مکتب متکلمان امامی نیمة نخست سدة 4 ق، زمینه ای برای تحلیل موضعگیری بازمانده و بازسازی اندیشه های اساسی ابن ابی عقیل فراهم شود. فقه مکتب متکلمان و از جمله فقه ابن ابی عقیل با فقه متقدم معتزله در مبانی اندیشه قرابتی بسیار دارد. گسترش کاربرد ظواهر کتاب و باور به عدم حجیت خبر واحد، مشخصة برخورد او با ادلة نقلی است. او با قیاس، سخت مخالفت دارد و وجه بارز عقلگرایی در فقه او و همفکرانش، محدود کردن دامنة نص، افزودن دامنة «اصول عقلی» و در نتیجه کاستن از دامنة موضوعاتی است که شریعت نسبت به آن حکم کرده است.
آثار ذکر خدا
روایاتى از حضرت زهرا سلام الله علیها
حوزه های تخصصی:
استکمال جوهری نفس انسانی از منظر ملاصدرا(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول درونی و خودشکوفایی ذاتی انسان، یا بتعبیر صدرالمتألهین «استکمال جوهری نفس انسانی»، از مهمترین بحثهای انسانشناسی فلسفی و از نوآوریهای صدرا، در بستر حکمت متعالیه است. این مسئله گره بسیاری از مسائل فلسفی، دینی و انسانشناسی را میگشاید.
از اینرو، این مقاله کوشیده است «استکمال جوهری نفس انسان» از آغاز حدوث تا رسیدن به غایت کمال وجودی را بررسی و تحلیل کند. بر این اساس رهیافتها و فرضیه های «بازیابی کمالات پیشین»، «ارتقاء روحی انسان» و «فعلیت یافتن نفس و تغییر عرضی» بعنوان فرضیه های احتمالی و رقیب و «استکمال جوهری نفس انسانی» بعنوان فرضیه اصلی تحقیق، مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است.
این مقاله با کمک مبانی نظری مانند: اصالت وجود، تشکیکی بودن وجود، حرکت جوهری اشتدادی، جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء، تجرد و وحدت نفس با قوا و صورتهای ادراکی، به اثبات استکمال جوهری نفس انسانی پرداخته است.
نفس انسانی، جوهری است «جسمانیة الحدوث و روحانیة البقاء» و با حرکت جوهری اشتدادی دم بدم به کمالات وجودی خود دست مییابد. نفس در این فرایند استکمال ذاتی، با کسب قوا، ادراکات و ملکات، بتدریج چهره جوهری خود را تکوّن و تکامل میبخشید و در امتداد تشکیکی بودن وجود، قوای بیشتر، کمالات شدیدتر و ملکات پایدارتری را تحصیل میکند. نفس با تمام قوای خود، اتحاد یافته و برخی قوای آن همگام با نفس تجرد یافته و تمام قوا از شئونات و مراتب آن بشمار میآید.
وجوه و مصادیق واژه هاى «ماء» و «سماء» در قرآن
حوزه های تخصصی:
معانى واژه هاى «ماء» و «سماء»، در این مقاله مورد بررسى است. «ماء» در قرآن، در دو بُعد مادّى و معنوى مطرح شده است. در بعد مادى، مصادیقى مثل آب نوشیدنى، باران و نطقه؛ و در بعد معنوى، مصادیقى مثل: حامل عرش الهى، پاداش استقامت در راه حق و مایه تألیف قلوب دارد.
کلمه «سماء» نیز در اصل به معناى رفعت و بلندى است. در قرآن، این کلمه نیز دو بُعد مادّى و معنوى دارد: مادّى یعنى آسمان که همگان مى بینند. معنوى، مانند غیب و ملکوت.
معرفی پژوهشگران: روشمندى و شرایط تحقیق در تاریخ و خلاهاى موجود در تدوین تاریخ اسلام
منبع:
معرفت ۱۳۷۴ شماره ۱۳
حوزه های تخصصی:
درآمدی بر تفسیر و تفاسیر عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این رساله مشتمل است بر : مقدمه ( حرفی از هزاران) که در آن به موضوع و روش کار و تاریخچه موضوع می پردازد. فصل اول ( سفر به آسمان ) که به تعریف تفسیر ، در قالب تمثیل های گوناگون – که نشانگر معنای حقیقی تفسیر است – اختصاص دارد. فصل دوم ( نردبان آسمان) که در آن به تاریخ تفسیر و چگونگی پدیدآیی روش های تفسیری و یاد کرد تفاسیر در هر یک از روش ها و ... اشاره نموده است . فصل سوم ( اسطرلاب آسمان) مشتمل بر رابطه عرفان و قرآن ، عرفان و انسان ، عرفان و جهان و عرفان و زبان ، عرفان و تمثیل ، عرفان و تأویل ، عرفان و تجربه و عرفان و عقل و این سه فصل ، همه ، به مثابه مقدمه است برای فصل چهارم شمار می آید. فصل چهارم به بررسی پنج تفسیر نامدار عرفانی : لطائف الارشادات ، کشف الاسرار، غرائب القرآن ، عرایس البیان و روح البیان پرداخته است . جلد دیگر این رساله که بالغ بر 400 صفحه است به معرفی مختصر 32 تفسیر عرفانی و عرضه گزینه ای در چند صفحه به عنوان نمونه سبک برای هر تفسیر اقدام کرده است.