آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

ویژگیهاى امامان معصوم علیهم السلام محتواى زیارت ارزشمند جامعه کبیره است فرازهاى این زیارت محور بحث بود.
 در این مقاله نیز فرازهایى از این زیارت محور است.
 «و اقمتم الصلوة» و نماز را اقامه کردید.
 اقامه نماز این مضمون در آیات فراوانى از قرآن آمده است باید دید که مقصود از اقامه نماز چیست؟ برخى گفته‌اند اقامه نماز به معناى خواندن نماز نیست.
 بلکه به معناى گسترانیدن فرهنگ نماز و در نتیجه نمازخوانى در جامعه است.
 به نظر می‌رسد که این تفسیر محل اشکال است زیرا که اقامه از ریشه قام در مقابل قعود و سجود و استلقاء و اضطجاع است.
 اقامه نماز یعنى تلاش بر اینکه نماز زمین نماند و راز تعبیر به اقامه اینست که نماز ستون دین است ستون را بر پا می‌دارند نه آنکه آنرا بخوانند این معنا مصادیقى دارد یک مصداق آن اینست که فرهنگ نماز در جامعه گسترانیده گردد ولى تنها مصداق این نیست، بلکه درست خواندن نماز و رعایت آداب ظاهرى و باطنى نماز نیز از مصادیق اقامه نماز است به تعبیر شهید آیةاللّه مطهرى: «بپا داشتن نماز آن است که حق نماز ادا شود یعنى نماز به صورت یک پیکر بى روح انجام نگردد بلکه نمازى باشد که واقعاً بنده را متوجه خالق و آفریننده خویش سازد.
»() مرحوم طبرسى در مجمع البیان گوید: "یؤدونها بحدودها و فرائضها یقال اقام القوم سوقهم اذا لم یعطلوها من البیع و الشراء"() یعنى نماز را با حدود و واجباتش بجاى می‌آورند چنانکه وقتى مردم بازار را از خرید و فروش تعطیل نکنند گفته مىشود بازارشان را بر پا نگاهداشتند.
 قرینه آنکه اقامه صلوة بمعناى خواندن نیز هست جمله "یؤتون الزکوة" که در بسیارى از آیات آمده است در اینجا هم "آتیتم الزکوة" آمده است چون اگر اقامه صلوة فقط به معناى برپا داشتن نماز بود باید ترجمه آتیتم الزکوة این مىشد که شما مردم را وادار کردید که زکات بپردازند.
 در صورتى که قطعاً معناى آن این نیست.
 امامان مصداق برجسته اقامه نماز بهرحال بى تردید از مصادیق برجسته آنان که اقامه نماز در هر دو بعد داشتند امامان سلام اللّه علیهم اجمعین بودند.
 بعنى هم اصرار بر گسترش فرهنگ نماز و اقامه آن در جامعه داشتند و هم خود نماز راستین قرآنى مىخواندند نمازى که بحق معراج بود.
 اما در عرصه اول تنها به بیان دو نمونه اکتفاء مىکنیم: یکم: مولى على(ع) در جنگ صفین مشغول جنگ و مبارزه بود در همان حال بین دو سپاه مراقب خورشید بود.
 ابن عباس گفت: اى امیرمؤمنان این کار چیست؟ فرمود: منتظر زوال خورشیدم تا نماز را به جاى آورم ابن عباس گفت: آیا اکنون وقت نماز است؟ جنگ فرصتى براى نماز باقى نگذاشته است.
 فرمود: براى چه با آنان مىجنگیم همانا براى نماز با آنان مىجنگیم.
() دوم: نماز ظهر عاشوراى سالار شهیدان ابى عبداللّه(ع) از مصادیق برجسته فرهنگ نماز در جامعه است.
 سید ابن طاوس در لهوف مىنویسد: وقت نماز ظهر فرا رسید امام حسین(ع) به زهبر بن قین و سعید بن عبداللّه حنفى امر کرد به با نصف کسانى که باقى مانده بودند (به ترتیب نماز خوف) پیش روى آن حضرت بایستند آنگاه امام حسین(ع) با سایر اصحاب نماز خود را خواند در این هنگام تیرى به طرف حسین(ع) آمد.
 سعید بن عبداللّه به پیش آمد و خود را سپر حسین(ع) نمود و همچنان استوار ایستاد و تیرها را به جان خرید تا اینکه او بر اثر شدّت جراحات تیرها به زمین افتاد.
() تشویق و ترغیب فراوان معصومین علیهم السلام بر نماز، برپایى نماز جماعت و. از مصادیق برپایى فرهنگ نماز و اقامه آن است.
 نماز معصومین(ع) و اما در عرصه دوم یعنى نماز معصومین(ع) قلم از ترسیم آن عاجز است امام راحل توفیق حتى یک رکعت از نماز اولیاء خدا را نعمت می‌داند.
 و نماز این معراج عارفان و سفر عاشقان راه وصول باین مقصد است و اگر توفیق یابى و یابیم به تحقیق یک رکعت آن و مشاهده انوار مکنون در آن و اسرار مرموز آن ولو به قدر طاقت خویش شمّه‌اى از مقصد و مقصود اولیاى خدا را استشمام نمودیم و دورنمایى از صلات معراج سید انبیاء و عرفا علیه و علیهم و على آله الصلوة و السلام را مشاهده کردیم که خداوند منّان ما و شما را باین نعمت بزرگ منت نهد.
() نماز اهل بیت(ع) نماز عاشقانه بود.
 نماز قرب به ذات مقدّس ربوبى و فناء در حضرتش بود.
 اهتمام پیامبراکرم(ص) به نماز در روایتى آمده است: "کان النبى صلى اللّه علیه و آله ینتظر وقت الصلوة و یشتد شوقه و یترقب دخوله و یقول لبلال مؤذنه ارحنا یا بلال"() حضرت نبى اکرم با اشتیاق تمام انتظار وقت نماز را مىکشید و مراقب آن بود چون وقت نماز می‌رسید به مؤذنش مىفرمود اى بلال با اذان گفتن ما را راحت کن (که با به نماز ایستادن است که به لذت معنوى می‌رسیم.
) در روایتى از حضرت امیرمؤمنان على(ع) رسیده است که: "کان رسول اللّه صلى اللّه علیه و آله لایؤثر على الصلوة عشاؤاً و لا غیره و کان اذا ادخل وقتها کانه لایعرف اهلاً و لاحمیماً"() روش نبى اکرم(ص) این بود که بر نماز هیچ چیز را از شام و غیر آن مقدم نمی‌دانست و چون وقت نماز داخل مىشد گویا هیچیک از اهل و عیال و قوم و خویش، دوست و رفیق خود را نمىشناخت.
 در حدیثى آمده است: "کان النبى(ص) اذا اقام الى الصلوة یربد وجهه خوفا من اللّه و کان بصدره اولجوفه ازیر کازیر الرجل" رسول خدا وقتى که به نماز می‌ایستاد از ترس خدا رنگش مىپرید از سنه‌اش آوایى از خوف همچون آواز جوشش دیگ شنیده مىشد.
() در حدیثى از عائشه نقل شده است: "کان رسول اللّه(ص) یحدثنا و نحدثه فاذا حضرت الصلوة فکانه لم یعرفنا و لم نعرفه؛() رسول خدا(ص) با ما حرف می‌زد و ما با او سخن مىگفتیم همینکه موقع نماز مىشد او را حالتى دست می‌داد که گوئى نه او ما را مىشناسد و نه ما او را مىشناسیم.
 اینها گوشه هایى از رفتار عاشقانه و بى قرار نبى اکرم(ص) بود.
 نماز امیرمؤمنان على(ع) امیرمؤمنان این تربیت یافته بزرگ مکتب رسول اکرم(ص) نیز رفتارى همانند رفتار نبى اکرم(ص) در نماز داشت در حالات مولى آمده است: "ان امیرالمؤمنین (ع) کان اذا حضره وقت الصلوة تلون و تزلزل فقیل له مالک فیقول جاء وقت امانة عرضها اللّه تعالى على السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و حملها الانسان و انا فى ضعفى فلاادرى احسن اداء ماحملت ام لا"() روش مولى على(ع) این بود که وقتى زمان نماز می‌رسد رنگ از رخ حضرت مىپرید و مىلرزید به حضرت گفته شد این چه حالى است شما دارید؟ مىفرمود زمان امانتى که خداوند آن را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد و آنها نتوانستند حمل کنند و انسان آنرا حمل کرد، رسیده است نمی‌دانم آیا با ضعفم مىتوانم این بار را درست به منزل برسانم یا نه! در روایتى دیگر آمده است که حضرت امام صادق(ع) فرمود: کان على(ع) اذا اقام الى الصلوة قال: "وجهت وجهى للّذى فطر السموات والارض تغیّر لونه حتى یعرف ذلک فى وجهه"() روش مولى على(ع) این بود که وقتى به نماز می‌ایستاد مىفرمود:صورتم را به سوى خدایى مىگردانم که آسمانها و زمین را آفرید چهره‌اش دگرگون مىشد بگونه‌اى که براى همگان آشکار بود.
 مولى على(ع) عاشق نماز بود و در هنگام نماز مانند دلباخته اىکه رخ معشوق را مىبیند سراز پا نمىشناخت و با تمام وجودش به سوى خدا مىشتافت، توصیف نماز على(ع) بزرگترین دشمن او معاویه را هم به گریه می‌انداخت.
 ضراربن حمزه نهشلى نماز شب مولى على(ع) را براى معاویه چنین توصیف کرد: اگر در هنگامى که شب پرده خود را فرو افکند بود و ستارههایش رو به غروب مىگذاشتند او را در محرابش می‌دیدى، دست به محاسن خود گرفته بود و چون مار گزیده به خود مىپیچید و غمگینانه اشک می‌ریخت.
() نماز فاطمه سلام اللّه علیها نماز این اول بانوى با فضیلت جهان هستى همانند پدر و شوهر با کرامتش بود او عاشق بىقرار نماز بود تا جائیکه در وصفش گفته‌اند در میان امت هیچ کس عابدتر از حضرت فاطمه نبود باندازه‌اى به عبادت ایستاد که پاهایش ورم کرد.
() فاطمه زهرا نمازى مىگذارد که آسمانیان از نورش بهرهمند مىشدند روایت شده که ایشان هنگام نماز، چون ستاره‌اى براى آسمانیان می‌درخشید و حق تعالى به ملائکه خطاب فرمود: "یا ملائکتى انظروا الى امتى فاطمة سیدة امائى قائمة بین یدى ترتعد فرائصها من خیفتى و قد اقبلت بقلبها على عبادتى اشهدکم انّى قد امنت شیعتها من النار"() اى فرشتگان من به کنیز من فاطمه، سرور کنیزانم بنگرید که در پیشگاه من ایستاده است و از ترس من، گوشت تنش مىلرزد و با دلش به عبادت من روى آورده است شما را گواه مىگیرم که پیروانش را از آتش ایمن ساختم.
 نماز حضرت امام حسن مجتبى(ع) سبط اکبر نبى اکرم(ص) نمازش همانند نماز جدّ و پدر و مادر بزرگوارش بود عاشقانه سراغ نماز می‌رفت.
 به هنگام نماز رنگ از رخ حضرت مىپرید و وقتى سبب را مىپرسیدند مىفرمود: "حق على کل من وقف بین یدى ربّ العرش ان یصفرلونه و ترتعد مفاصله.
"() سزاوار است بر هر کسى که در مقابل پروردگار عرش می‌ایستد و عظمت او را درک مىکند، که رنگ صورتش زرد شد و لرزه و ناآرامى بر زانوها و مفاصلش افتد.
 به هنگامى که حضرت مىخواست براى نماز وارد مسجد شود مىفرمود: "الهى ضیفک ببابک یا محسن قداتاک المسىء فتجاوز عن قبیح ماعندى بجمیل ما عندک یا کریم"() خدایا مهمانت در خانه‌ات آمده‌اى خداى احسان کننده، بدکارى سراغت آمده خدایا از زشتىهایم به حق زیبائیهایى که نزد توست درگذر اى خداى کریم.
 سیرت حضرت این بود وقتى از نماز فجر فارغ مىشد تا طلوع آفتاب جز ذکر خدا نمىگفت.
() نماز حضرت امام حسین(ع) سالار شهیدان ابى عبداللّه الحسین(ع) هم سیرت جد و پدر و مادر و برادر بزرگوار خود را در نماز داشت.
 "کان الحسین(ع) دیناً کثیراً الصلوة و الصوم والحج" یعنى حضرت امام حسین(ع) با فضیلت و متمسک به دین و نماز و روزه و حج او بسیار بود.
() نیز در وصف عبادت حضرت گفته‌اند: "اما واللّه لقد قتلوه طویلا باللیل قیامه کثیراً فى النهار صومه"() بخدا قسم در حالى امام حسین را کشتند که شبها به مدت طولانى به نماز می‌ایستاد و اکثر روزها را روزه مىگرفت.
 حضرت در شبانه روز هزار رکعت نماز بجاى می‌آورد.
() بیان نمونههاى دیگر از زندگانى امامان معصوم(ع) از عهده یک مقاله بیرون است.
 آنچه درصدد بیان آنیم اینست که "اقامه صلوة" هم به معناى خواندن نماز است خواندنى همراه با رعایت آداب و حدود نماز و برپا داشتن نماز در جامعه.
 زکوة و امامان "وآتیتم الزکوة" و زکات پرداختند.
 این ویژگى نیز در بسیارى از زیارتها به عنوان وصف امامان علیهم السلام یاد شده است.
 "آتیتم" به معناى دادن و اعطاء است در لسان العرب آمده است "آتاه‌اى اعطاه"() "زکات" در لغت به معناى طهارت، پاکى، رشد،نمو و شکوفایى آمده است و در قرآن کریم این ماده بیش از پنجاه بار از ریشه زکو کلماتى مانند "زکات"،"تزکى"، "یزکیهم"  مشتق شده است.
 که هر کدام معناى ویژه خود را دارند.
 این واژه در قرآن 32 بار به معناى انفاق و حقوق مالى اعم از واجب و مستحب به کار رفته و در 28 آیه در کنار اقامه نماز آمده است.
 از این آیات استفاده مىشود که پیوند ناگسستنى بین این دو واجب الهى است پیامبر اکرم(ص) این پیوند را پس از نزول آیه وجوب زکات بیان فرمود.
 در ماه رمضان سال نهم هجرى آیه "خذمن اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم بها" (از مالهاى آنان صدقه(زکات) بگیر که بدان وسیله پاک و پاکیزهشان سازى) نازل گردید و پرداخت زکات واجب شد آن گاه پیامبر خدا مردم را گرد آورد و فرمود: "ان اللّه فرض علیکم الزکاة کما فرض علیکم الصلوة" یعنى خداوند زکات را بر شما واجب کرد همچنان که نماز را بر شما واجب گردانید.
 سپس مواردى را که زکات به آنها تعلّق مىگیرد برشمرد و بار دیگر به منادى خویش دستور داد تا در میان مردم ندا دهد که "ایّها المسلمون زکّوا اموالکم تقبل صلوتکم"() اى مسلمانان زکات اموال خود را بدهید تا نمازتان پذیرفته شود.
 زکوة در قرآن زکوة در فقه اصطلاحى است براى حقى که خداوند در مال انسان که در وجوبش نصاب شرط است.
 مورد زکات عبارت است از شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره و گندم و جود و خرما و کشمش که براى هر یک نصابى مخصوص است.
 و مصارف هشت گانه زکات عبارتند از: 1ـ فقرا 2ـ مساکین ـ3 عاملان گروهى که براى جمع آورى زکات تلاش مىکنند.
4ـ مؤلفة قلوبهم کسانى که انگیزه معنوى براى پیشبرد اهداف اسلامى ندارند و با تشویق مالى مىتوان تألیف قلوب و جلب محبت آنان نمود مانند کفار و غیر مسلمانانى که بخاطر استفاده از همکارى آنها در جهاد از طریق کمک مالى تشویق مىشوند.
 5 ـ آزاد ساختن بردگان.
 6ـ اداى دین بدهکاران.
 7ـ در راه خداوند 8 ـ در راهماندگان یعنى مسافرانى که بر اثر علتى در راه مانده‌اند زاد و توشه و مرکب کافى براى رسیدن به مقصد ندارند گرچه فقیر نباشند اما اینک در راه مانده‌اند و مالى براى رسیدن مقصد ندارند.
 اما زکات در قرآن اعم است از زکوة واجب و نفقات مستحبى دیگر، زیرا برخى از آیات زکوة در سور مکّى است مانند آیه 151 سوره اعراف، آیه 3 سوره نمل، آیه 4 سوره لقمان، و آیه 6 و 7 سوره فصلت.
 و تشریع احکام در مدینه بوده است.
 بنابراین مقصود از زکات در آیاتى که در مکّه نازل شده است همان نفقات مستحبى است آرى در آیاتى که در مدینه نازل شده مانند آیه 103 سوره توبه مراد زکات مصطلح فقه است.
 مقصود از آتیتم الزکوة اینک باید دید که مراد از "آتیتم الزکوة" چیست؟ آیا مقصود تنها همین زکات معمولى است که این وظیفه هر مسلمانى است و تنها ویژگى معصومان(ع) نیست یا مراد فراتر از اینست.
 مرحوم علامه طباطبایى در تفسیر اقامه صلوة و ایتاء الزکوة سخنى دارد که مىتواند در بحث ما مفید باشد ایشان ذیل آیه 37 سوره نور مىگوید: "واقامة الصلوة ممثلة لاتیان ما للعبد من وظائف العبودیة مع اللّه سبحانه و ایتاء الزکوة ممثل لوظائفه مع الخلق و ذلک لکون کل منها رکناً فى بابه"() اقامه نماز نماد انجام وظائف بندگى در پیشگاه خداوند است و ایتاء الزکوة نماد آوردن وظائف نسبت به مردم است زیرا که نماز برجستهترین رکن بندگى و ایتاء زکوة برجستهترین نماد رفتار مردمى است.
 باین ترتیب به نظر می‌رسد مراد از "آتیتم الزکوة" این باشد که شماها نماد بهترین رفتار با بندگان خدا بودید در تمام عرصهها از جمله در عرصه کمکهاى انفاقات امامانمالى که گفتیم معناى زکوة عام است.
  امامان معصوم آنچنان که در عرصه بندگى شاخص بودند در عرصه کمکهاى مالى به بندگان خدا هم برترین بودند.
 سوره هل اتى نماد افتخار اهل بیت است پس از سه روز روزه و دادن همه افطارى به مسکین و یتیم و اسیر این مدال را خداوند به آنان عنایت کرد.
 پس از آنکه مولى على(ع) به هنگام نماز انگشترش را به فقیر داد آیه 55 سوره مائده بعنوان مدال افتخارش نازل شد.
 امامان دنیاى کرم و سخاوت بودند در زندگى هر کدام از آنها دهها نمونه از این قبیل است.
 امام صادق(ع) فرمود: جدم امیرالمؤمنین على(ع) از درآمد کار و از حاصل دسترنجش هزار برده را در راه خدا آزاد ساخت.
() در تاریخ آمده است در یکى از سفرهاى پیامبر(ص) حضرت زهرا در غیاب على(ع) دستبند و گردنبند و دوگشواره و پرده‌اى براى درب خانه تهیه کرد تا با وضع بهترى پدر و شویش را دیدار کند همین که رسول خدا از سفر برگشت یکسر به خانه فاطمه آمد و اصحاب و یاران آن حضرت پشت در ایستادند و نمی‌دانستند بمانند یا بروند زیرا بطور معمول توقف آن حضرت در خانه دخترش طول مىکشید ناگاه رسول خدا را مشاهده کردند که از خانه فاطمه خارج شد و آثار ناراحتى در چهره‌اش مشاهده مىشود و همچنان به مسجد آمده و به منبر می‌رفت.
 فاطمه(س) که چنان دید دستبند و گوشوارهها را بیرون آورده و پرده را نیز باز کرده و همه را نزد رسول خدا(ص) فرستاد و به وسیله شخصى که آنها را پیش پیغمبر(ص) مىبرد براى آن حضرت پیغام داد که به پدرم بگو دخترت سلام می‌رساند و مىگویند آنها را در راه خدا صرف کن همینکه فرستاده به نزد رسول خدا(ص) آمد و جریان را عرض داشت پیغمبر اکرم(ص) سه بار فرمود: "فداها ابوها" پدرش به فدایش دنیا از محمد و خاندان او نیست و چنانکه دنیا در پیش خدا به اندازه بال مگس ارزشى داشت شربتى از آب به کافرى نمی‌داد این سخن را گفته و از منبر برخاسته و به خانه فاطمه آمد.
() این خاندان خاندان کرم اند بیان نمونههاى انفاقات آنها مقاله را طولانى مىکند با یک روایت زیبا در این باره مقاله را به پایان مىبرم: به امام رضا(ع) گزارش دادند که غلامان، پسرش حضرت جواد را از در خصوصى بیرون می‌آورند تا دست بینوایان به آن حضرت نرسد امام رضا(ع) براى حضرت جواد(ع) چنین نوشت: "به من خبر رسیده که غلامان و دوستان هنگامى که مىخواهى از خانه بیرون بیایى تو را از در مخصوص بیرون می‌آورند نه از در عمومى آنها این کار را از این رو مىکنند تا از ناحیه تو خیرى به بینوایان نرسد تو را به حق خودم سوگند می‌دهم حتما ورود و خروجت از در بزرگ عمومى باشد و هنگام خروج درهم و دینار خود را بردار هر کس تقاضاى کمک کرد به او بده و به عموهایت کمتر از 50 دینار و به عمه هایت کمتر از 25 دینار مده هرچه بیشتر دادى اختیار با خودت هست من مىخواهم خداوند مقام تو را بالا ببرد بنابراین دستت را بگشا و انفاق کن و با توکّل به خداوند صاحب عرش از کمبود و کم شدن هراسى به دل راه مده.
"()  پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ .
 آشنایى با قرآن تفسیر سوره حمد و بقره، ص .67 .
 مجمع البیان، ج 1، ص .83 .
 ارشاد القلوب، ص .217 .
 اللهوف على قتلى الطفوف، ص .165 .
 صحیفه امام، ج 20، ص .154 .
 اسرار الصلوة، ص 18، سنن النبى، ص .268 .
 عدة الداعى، ص 139 ؛ سنن النبى، ص .260 .
 اسرار الصلوة، ص 23 ؛ سنن النبى، ص .251 .
 بحارالانوار، ج 84، ص 257؛ سنن النبى، ص .251 .
 مناقب ابن شهر آشوب، ج 2، ص 124؛ بحارالانوار، ج 84، ص 256.
 المحجة البیضاء، ج 1، ص .351 .
 فلاح السائل، ص 101؛ ارشاد القلوب، ص .105 .
 امالى صدوق، ص 724، ح .990 .
 مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 341.
 بحارالانوار، ج 43، ص.76 .
 بحارالانوار، ج 43، ص 172، ح .13 .
 مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص .17 .
 حیاة الامام حسن بن على(ع)، ج 1، ص .327 .
 همان. .
 اسدالغابة، ج 2، ص .20 .
 تاریخ طبرى، ج 6، ص .373 .
 تاریخ یعقوبى، ج 2، ص .219 .
 لسان العرب، ج 14، ص .17 .
 کافى، ج 3، ص 297، ح .3 .
 المیزان، ج 15، ص .128 .
 شرح نهج البلاغه معتزلى، ج 2، ص .202 .
 الصواعق المحرقه، ص .109 .
 عیون الخبار الرضا(ع)، ج 2، ص .8

تبلیغات