فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۲۱ تا ۵٬۱۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مادران کودکان نابینا در تنظیم هیجان و واکنش های روان شناختی با مشکل مواجه هستند. به نظر می رسد که آموزش ایمن سازی روانی برای آنها مفید باشد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر ایمن سازی روانی در برابر تنیدگی بر تنظیم شناختی هیجان و مشکلات روان شناختی مادران کودکان نابینا بود. روش : پژوهش حاضر، یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران کودکان نابینای 7 تا 10 ساله شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری در دسترس از مدارس ویژه نابینایان شهر اصفهان، انتخاب و به روش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه 17 نفری جایدهی شدند. گروه آزمایش، مداخله را در 10 جلسه 45 دقیقه ای دریافت کرد، ولی گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزارهای استفاده شده، پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006) و مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) بود. داده ها با آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش ایمن سازی روانی اثر معناداری بر نمره های افتراقی راهبردهای سازش یافته تنظیم شناختی هیجان در آزمودنی ها داشت (01/0P= و 91/6F=) ولی تأثیر معناداری بر راهبردهای سازش نایافته آنها نداشته است (66/0P= و 19/0F=). همچنین این برنامه تأثیر معناداری بر افسردگی (0001/0P= و 42/22F=) و تنیدگی (002/0P= و 99/10F=) آزمودنی ها داشته، ولی تأثیر معناداری بر اضطراب آنها نداشت (66/0P= و 19/0F=). نتیجه گیری: برنامه ایمن سازی روانی بر تجربه های هیجانی و واکنش های روان شناختی تأثیر می گذارد؛ بنابراین، نقش مهمی در بهبود تنظیم هیجان و مشکلات روان شناختی مادران کودکان نابینا دارد.
رابطه اعتیاد به بازی های رایانه ای با اختلال خواب در کودکان پیش دبستانی با در نظر گرفتن نقش تعدیل کنندگی ارتباط با والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توسعه فناوری های جدید ، افزایش استفاده از بازی های رایانه ای توسط کودکان، تنوع این بازی ها و تأثیرات منفی آنها بر خواب کودکان، شناسایی و نظارت بر بازی ها بسیار مهم خواهد بود. بنابراین هدف از این مطالعه تعیین رابطه اعتیاد به بازی های رایانه ای و اختلالات خواب در کودکان پیش دبستانی با توجه به نقش تعدیل کننده روابط با والدین است. روش: این پژوهش از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کودکان پیش دبستانی با حجم نمونه (350) نفر است که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه اعتیاد به بازی های رایانه ای فرهادی (1395)، عادات خواب کودک اوونز و اسپریتو (2000) و مقیاس ارزیابی رابطه مادر-کودک رابرت (1961) استفاده شد. نتایج با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون سلسله مراتبی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین اعتیاد به بازی های رایانه ای با اختلال خواب در کودکان با مؤلفه های مقاومت در برابر خواب، مدت زمان خواب، اضطراب خواب، و پاراسومنیا رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (0/05>0/001=P)؛ اما با مؤلفه های تأخیر در شروع خواب (0/20=P)، بیداری شبانه (0/21=P)، اختلال تنفسی خواب (0/05=P) و خواب آلودگی روزانه (0/66=P) رابطه، معنادار نشد و همچنین ارتباط با والدین در مؤلفه بیش حمایتگری بر رابطه با اختلال خواب و اعتیاد به بازی های رایانه ای اثر تعدیل گری معناداری دارد (05/>0/0012=P)؛ اما با مؤلفه های پذیرش فرزند (0/94=P)، بیش سهل گیری (0/52=P) و طرد فرزند (0/34=P) اثر تعدیل گری معناداری ندارد (0/05<P). نتیجه گیری: نتایج بیانگر رابطه مستقیم بروز اختلالات خواب و عوارض سوء ناشی از آن در کودک، با نحوه عملکرد والدین و نقش مخرب اعتیاد به بازی های کامپیوتری است. افراط در بازی ها در بروز مشکلات و شدت دادن به علائم اختلالات خواب، نقش قابل توجهی دارد و از سویی دیگر، طرد فرزند نیز به افزایش اعتیاد به بازی های رایانه ای و بروز اختلالات خواب منجر می شود.
مروری بر محیط غنی و اثرات آن بر یادگیری، حافظه و اختلالات شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به عدم وجود درمان های قطعی برای اختلالات شناختی، پژوهشگران در مطالعات مختلف به ارائه روش های جدید به منظور بهبود نسبی و یا جلوگیری از تشدید اختلالات حافظه و شناخت به منظور کاهش وابستگی بیمار به دیگران تمرکز نموده اند. یکی از درمان های غیر دارویی که در مطالعات حیوانی جهت بهبود اختلالات شناختی مورد توجه قرار گرفته است، محیط غنی می باشد. محیط غنی اشاره به محیطی دارد که تحریکات اجتماعی، شناختی، و فیزیکی را برای یک موجود فراهم می آورد. در این مقاله مروری به چگونگی تأثیر محیط غنی بر اختلالات شناختی و مکانیسم های دخیل در آن پرداخته شده است. لذا این مطالعه با هدف مروری بر مقالات انگلیسی پیرامون محیط غنی و تأثیر آن بر حافظه و اختلالات شناختی انجام شد. روش کار: در این مقاله کلید واژه هایEnriched environment ، Memory و Cognitive impairment در عنوان و چکیده مقالات چاپ شده در پایگاه های علمی معتبر بین المللی مورد جستجو قرار گرفت. پس از چند مرحله حذف موارد تکراری و غیر مرتبط در نهایت از ۶9 مقاله استفاده شد. یافته ها: محیط غنی می تواند به واسطه ایجاد مجموعه ای از تحریکات حسی، حرکتی، اجتماعی و شناختی، موجب بهبود حافظه و روندهای شناختی شود. تغییرات ایجاد شده می تواند به دلیل تأثیرات گوناگونی باشد که حضور در محیط غنی بر تعداد نورون ها، مورفولوژی نورون ها، میلین سازی، سیناپس ها و انتقال دهنده های عصبی، عوامل نوروتروفیک و التهاب عصبی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش محیط غنی در بهبود اختلالات مولکولی و عملکردی سیستم عصبی مرکزی در بیماری هایی مانند افسردگی و سکته مغزی و کاهش خطر ابتلا به زوال عقل در انسان؛ می توان امیدوار بود تا در آینده نزدیک محیط غنی به معنی فراهم آوردن محیط زندگی مناسب و دلپذیر به عنوان یک راهکار غیر دارویی موثر در درمان بیماری های تحلیل برنده عصبی در انسان مورد استفاده قرار گیرد.
پیش بینی سلامت روانی براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: شیوع جهانی COVID-19 بر سلامت روان اثر گذاشته و پیامدهای روان شناختی بسیاری به ویژه برای ورزشکاران به همراه داشته است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش پیش بینی سلامت روان براساس مقیاس ذهن آگاهی، سن و جنس در ورزشکاران استان گیلان در زمان شیوع COVID-19 می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق توصیفی همبستگی می باشد. جامعه آماری تحقیق را ورزشکاران نخبه استان گیلان در سال 1400 تشکیل دادند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی و براساس معیارهای ورود و خروج با مراجعه به باشگاه های ورزشی و ادارات تربیت بدنی 95 نفر تعیین شد. ابزارهای تحقیق را ذهن آگاهی براون و رایان MMAS)) در سال 2007 و پرسشنامه SCL-90-Rدراگوتیس و همکارانش در سال 1999 تشکیل داد. جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و شاخص های پراکندگی و همچنین آمار توصیفی و آزمون های آماری همبستگی مانند پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام استفاده شد. از نرم افزار SPSS نسخه 25 با سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین مقیاس ذهن آگاهی و سلامت روان در ورزشکاران مرد و زن استان گیلان روانی با توجه به سن ارتباط وجود دارد (001/0≥ P). همچنین متغیر ذهن آگاهی پیش بینی کننده سلامت روان با توجه به جنسیت در ورزشکاران استان گیلان می باشد (001/0≥ P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که ذهن آگاهی می تواند پیش بینی کننده سلامت روان در مردان و زنان ورزشکار باشد.
ارائه الگوی مولفه های شخصیتی و عوامل روان شناختی موثر بر تدریس معلمان در زمان شیوع کووید-19(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که نظام های آموزشی و تدریس معلمان می تواند متأثر از بحران های اجتماعی مانند کووید-19 باشد بنابراین هدف از این مطالعه ارائه الگوی مؤلفه های شخصیتی و عوامل روان شناختی مؤثر بر تدریس معلمان در زمان شیوع کووید-19 می باشد. مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی همبستگی و تحلیل مسیر با استفاده از معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان مقطع ابتدایی ناحیه 2 مشهد که در سال تحصیلی 98 -97 مشغول به تدریس می باشند که با بررسی های صورت گرفته مشخص شد که 873 نفر در مقاطع ابتدایی مشغول به تدریس هستند که 329 نفر زن و 544 نفر مرد بودند. ابزار به کاررفته در پژوهش حاضر عبارت اند از پرسشنامه تدریس تحول آفرین، پرسشنامه عوامل اجتماعی و پرسشنامه عوامل شخصیتی هگزاکو که با رعایت اصول اخلاقی پژوهش، توسط اعضای نمونه تکمیل شد. داده های به دست آمده با بهره گیری از معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی با بهره مندی از نرم افزار لیزرل تحلیل شد. یافته ها: یافته های آماری نشان دهنده برازش مطلوب مدل و تأیید معنادار مدل پژوهشگر بود (001/0≥P). نتیجه گیری: به نظر می رسد که توجه به مؤلفه های شخصیتی عامل مهمی در ارائه تدریس در زمان شیوع کووید-19 می باشد.
نقش واسطه ای آسیب پذیری روانی در رابطه بین وابستگی به شبکه های اجتماعی با طلاق عاطفی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
295 - 275
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین نقش واسطه ای آسیب پذیری روانی در رابطه بین وابستگی به شبکه های اجتماعی با طلاق عاطفی در زنان بود. روش پژوهش: این پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری با رویکرد مبتنی بر کوواریانس بود. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان 20 تا 40 ساله مراجعه کننده جهت دریافت خدمات مرتبط با طلاق به 5 مرکز مشاوره تحت همکاری با اداره دادگستری در شهر بابل بودند که برای تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده شده و تخصیص ضریب 15 برای هر متغیر مشاهده شده و با احتساب احتمال پرسشنامه های ناقص 432 نفر به عنوان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های وابستگی به شبکه اجتماعی (1395)، آسیب پذیری روانی نجاریان و داوودی (1380)،و طلاق عاطفی محمدی و همکاران (1394) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که روابط مثبت و معنی دار بین آسیب پذیری روانی و وابستگی به شبکه های اجتماعی با طلاق عاطفی وجود دارد (05/0=P). مسیر غیرمستقیم وابستگی به شبکه های اجتماعی با میزان طلاق عاطفی با میانجیگری آسیب پذیری روانی معنی دار بود و برازش مدل پژوهش نیز تائید شد (05/0=P). نتیجه گیری: با توجه به تحقیق حاضر پیشنهاد می گردد از لحاظ سلامت روانی و همچنین استحکام روابط زوجین مشاوره و ارائه اطلاعات و آموزش های مناسب برای خانواده ها در زمینه بهبود و رضایت زناشویی مدنظر قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷)
337 - 360
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد و فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بود. روش پژوهش: مطالعه حاضر به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری مادران کودکان دچار اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی 8 تا 12 ساله پسر شهر تهران بودند که پس از غربالگری با مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و مقیاس رابطه مادر-کودک پیانتا (2011) به شیوه نمونه گیری هدفمند و در دسترس، 45 مادر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه جایگزین شدند. گروه آزمایشی فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر اساس پروتکل کوین و مورل (2009) و گروه آزمایشی روان شناسی مثبت گرا بر اساس پروتکل سلیگمن (2005) به مدت هشت جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: بین اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تاب آوری (38/5=F، 029/0=P) و رابطه مادر-کودک (95/7=F، 009/0=P) و آموزش فرزندپروری مبتنی بر روان شناسی مثبت گرا بر تاب آوری (59/5=F، 027/0=P) و رابطه مادر-کودک (07/6=F، 021/0=P) مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی مؤثر بود و این تأثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0 p<). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش هر دو رویکرد بر تاب آوری و رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی مؤثرند؛ بنابراین به مشاوران و درمانگران توصیه می شود از یافته های مطالعه حاضر در راستای مداخلات بالینی و درمانی جهت کمک به افزایش تاب آوری و ارتقا کیفیت رابطه مادر-کودک در مادران کودکان دارای نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده نمایند.
کشف عوامل مؤثر بر مدیریت موفق پول در زنان متأهل: مطالعه کیفی مبتنی بر نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر کشف عوامل مؤثر بر مدیریت موفق پول در زنان متأهل بود. روش: این پژوهش به شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد؛ شرکت کنندگان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و تا رسیدن به اشباع نظری در نهایت 14 زن متأهل مورد مصاحبه نیمه ساختار یافته قرار گرفتند و با استفاده از روش براون و کلارک (2006) تحلیل شد. یافته ها: در این پژوهش 10 مقوله هسته ای، 26 مقوله سازمان دهنده و 88 کد اولیه استخراج شد. نتایج نشان داد که نقش زنان در مدیریت موفق پول در خانواده از ده مقوله هسته ای کاهش هزینه ها، اولویت بندی هزینه ها، توافقات مالی، بودجه بندی مالی، کسب درآمد بیشتر، همدلی مالی، آموزش مالی، آینده نگری مالی، ویژگی های مؤثر در مدیریت پول و ارتباطات مؤثر در رشد مالی برخوردار هستند. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدیریت مالی خانواده، یکی از مهم ترین ابعاد زندگی مشترک است که نقش زن در این مدیریت حائز اهمیت است. از این رو، تأثیر زنان در مدیریت موفق پول در خانواده های امروزی بیش از پیش احساس می شود.
اثر بخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی، صمیمیت زناشویی، افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری دو ماهه بود که جامعه آماری آن شامل زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مرکز مشاوره ژرفا شهر کرمانشاه بودند که پس از غربالگری30 زن خیانت دیده به شیوه در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 زن) و گواه (15 زن) کاربندی شدند. ابزاهای این پژوهش پرسشنامه کیفیت روابط زناشویی باسبی (1995)، پرسشنامه صمیمیت زناشویی تامپسون و والکر، 1983 و پرسشنامه افسردگی بِک، 1961 بود. گروه آزمایش به مدت ده جلسه تحت مداخله زوج درمانی شناختی- رفتاری هالفورد، 2005؛ به صورت گروهی قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون واریانس اندازههای مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله زوج درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت روابط زناشویی (11/29=F و 001/0=P)، صمیمیت زناشویی (13/7=F و 013/0=P) و افسردگی زناشویی (72/15=F و 001/0=P) مؤثر است؛ و این تأثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: در نهایت این نتیجه حاصل شده است که زوج درمانی شناختی- رفتاری گروهی بر کیفیت روابط زناشویی زنان خیانت دیده در شهر کرمانشاه اثر بخش بوده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش زوج درمانی شناختی-رفتاری می توان برای کاهش افسردگی زناشویی زنان خیانت دیده و در نهایت استحکام خانواده استفاده کرد.
اثربخشی درمان گروهی تنظیم هیجان بر علائم زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
268 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین تاثیر درمان گروهی تنظیم هیجان بر علایم اختلال شخصیت مرزی بود. روش پژوهش: این پژوهش نیمه تجربی ب طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروههای آزمایش و گواه بود؛ جامعه آماری این پژوهش 50 زن دارای اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیک روانشناسی توحید اصفهان بود که پس از غربالگری با پرسشنامه های شخصیت مرزی لیشنرنیگ (1999) و شخصیت مرزی جکسون و کلاریج (1991) 18 زن به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای تنظیم هیجان مدل گراش (2003) دریافت کرد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد، که تنظیم هیجان برروی علائم آشفتگی هیجان (00/13=F، 001/0=P)، ناامیدی (25/31=F، 001/0=P)، ترس از صمیمیت (30/52=F، 001/0=P) و تکانشگری (58/71=F، 001/0=P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، استفاده از درمان گروهی تنظیم هیجان جهت بهبود وضعیت زنان دارای اختلال شخصیت مرزی توصیه می شود.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی درمانی شناختی-رفتاری بر ادراک زمان کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
200 - 219
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی درمانی شناختی رفتاری بر ادراک زمان کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه با پیگیری دو ماهه بود و جامعه اماری شامل کلیه افراد مراجعه کننده به کلینیک توانبخشی شایان در سال 99-1398 بود. تعداد 59 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و بصورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان با پرسشنامه فرم کوتاه و تجدید نظر شده مقیاس درجه بندی کانرز (1960) و آزمون بازتولید زمان نظری، میرلو و اسدزاده (1390) مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی جکسون (2018) و گروه آزمایشی بازی درمانی شناختی-رفتاری جعفری و همکاران (2002) در دوازده جلسه و هفته ای دوبار مورد درمان قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین میانگین نمرات ادراک زمان کوتاه (0/001=F=4/01, P) در دو گروه آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد و تفاوت در گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در پس آزمون نسبت به مرحله پیش آزمون و در مقایسه با بازی درمانی شناختی رفتاری بطور معناداری بیشتر است و نیز بین میانگین نمرات ادراک زمان بلند (0/001=F=13/45, P) در دو گروه آزمایشی تفاوت معنی داری وجود دارد و تفاوت در گروه شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در پس آزمون نسبت به مرحله پیش آزمون و در مقایسه با بازی درمانی شناختی رفتاری بیشتر است و بهبود نمرات بیشتری در آزمودنی ها دیده می شود و این تفاوت از نظر آماری نیز معنادار بوده است (0/01=P). نتیجه گیری: با توجه به تاثیر معنی دار شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و بازی درمانی شناختی رفتاری بر ادراک زمان کودکان مبتلا به نقص توجه- بیش فعالی، پیشنهاد می شود از این دو روش در جهت افزایش سلامت این کودکان بهره برده شود.
بررسی و مقایسه میزان اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی بر خودشفقت ورزی زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
244 - 261
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری در مقایسه با طرحواره درمانی بر خودشفقت ورزی زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع دو بود. روش پژوهش: این پژوهش با روش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود و جامعه آماری شامل زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع 2 بود که در بازه زمانی فروردین تا شهریور 1399 به انجمن دیابت جزیره کیش مراجعه نموده بودند که پس از غربالگری 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب و پس از همتاسازی در سه گروه درمان شناختی-رفتاری (15 نفر)، طرح واره درمانی (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه شفقت به خود نف (2003) بود؛ در این پژوهش گروه درمانی شناختی-رفتاری به وسیله بسته درمانی لیهی (2004) و گروه طرحواره درمانی به وسیله بسته درمانی یانگ و همکاران (2006) به مدت هشت جلسه به مدت 90 دقیقه تحت درمان قرار گرفتند. داده ها با استفاده از واریانس اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد گروه درمان شناختی-رفتاری و طرحواره درمانی بر خودشفقت ورزی (70/10=F، 001/0=P) زنان و مردان مبتلا به دیابت نوع دو موثر است؛ همچنین نتایج نشان داد گروه درمانی شناختی-رفتاری و طرحوراه درمانی بر مولفه های مهربانی با خود (54/4=F، 018/0=P)، قضاوت نسبت به خود (25/6=F، 005/0=P) و همانندسازی افراطی (45/3=F، 043/0=P) موثر است و این تاثیر در مرحله پیگیری نیز پایدار است؛ همچنین نتایج آزمون تعقبی نشان داد بین نمرات گروه های شناختی-رفتاری و طرح واره درمانی در خودشفقت ورزی و مولفه های مهربانی با خود، قضاوت نسبت به خود و همانندسازی افراطی وجود ندارد (05/0 p>). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان نمود شفقت ورزی به خود بر اساس افکار و باورهای فرد در مورد خویش شکل می گیرد
نقش میانجی تنظیم هیجانی در رابطه تاب آوری و تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
292 - 308
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای تنظیم هیجانی در رابطه بین تاب آوری و تعارض زناشویی بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر کلیهی زنان متاهل دارای اختلاف خانوادگی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر تهران در سال 1400 بود. نمونه پژوهش 200 نفر از این زنان متاهل بودند که به صورت نمونه گیری دومرحلهای خوشهای و تصادفی ساده از نوع قرعهکشی انجام شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه تنظیم هیجانی گراتز و رومر (2004)، پرسشنامه تاب آوری کونر و دیویدسون (2003)، پرسشنامه تعارض زناشویی کانزاس (1985). اطلاعات به دست آمده با استفاده از روش خی دو و تحلیل مسیر، مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که بین تابآوری و تنظیم هیجانی و بین تعارض زناشویی و تنظیم هیجانی رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد (05/0=P)؛ همچنین نتایج حاکی از آن بود که تنظیم هیجانی در ارتباط بین تابآوری و تعارض زناشویی، نقش میانجی دارد (05/0=P). نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت با ارتقاء تاب آوری، توانایی تنظیم هیجان افزایش می یابد و به دنبال آن مشکلاتی همچون تعارضات زناشویی کاهش می یابد. از این یافته می توان استفاده از آموزش برنامه های ارتقای تاب آوری و تنظیم هیجان زوجین را پیشنهاد کرد.
ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس تنظیم هیجان و شفقت خود با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در زنان و مردان مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
421 - 441
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش تعیین ارائه الگوی ساختاری پیش بینی ایده پردازی خودکشی بر اساس تنظیم هیجان و شفقت خود با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده در افراد مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ بود. روش پژوهش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است و جامعه آماری پژوهش کلیه افراد مبتلا به ملال ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ شهر تهران در سال 1400-1399 به تعداد تقریبی 150000 نفر بودند. حجم نمونه 300 نفر از این افراد بر اساس دیدگاه کلاین (2016) و به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس (شیوه آنلاین) انتخاب و به مقیاس گرایش به ایده پردازی خودکشی بک و همکاران (1979)، پرسشنامه تنظیم هیجان گروس و جان (2003)، مقیاس مهربانی با خود یا شفقت خود نف (2003) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی زیمت<sup> </sup>و همکاران (1988) پاسخ دادند. سپس الگوی پیشنهادی از طریق مدل معادلات ساختاری با استفاده از SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد ضرایب مسیر مستقیم ارزیابی مجدد شناختی (0.172- =β و 0.001=P)، فرونشانی هیجانی (0.568=β و 0.001=P)، شفقت خود (0.600- =β و 0.001=P) و حمایت اجتماعی ادراک شده (0.361- =β و 0.001=P) بر ایده پردازی خودکشی معنادار بود. همچنین اثرات غیرمستقیم تنظیم هیجان و شفقت خود از طریق نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده بر ایده پردازی خودکشی معنادار بود (0.001=P). نتیجه گیری: مدل ساختاری اصلاح شده پژوهش برازش مطلوب و قابل قبول با داده های پژوهشی داشت و این گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر ایده پردازی خودکشی در افراد مبتلا به ملال جنسیتی است.
پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا: نقش میانجیگری حمایت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
229 - 245
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین پیش بینی درد ذهنی (روان شناختی) بر اساس سرمایه روان شناختی در افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا با نقش میانجیگری حمایت اجتماعی ادراک شده بود. روش پژوهش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری افراد دارای تجربه سوگ خویشاوندان نزدیک (پدر، مادر، فرزند، خواهر، برادر) ناشی از ویروس کرونا در سال 1400 شهر تهران بود که با استناد به نظر هویت و کرامر (2004) 432 نفر به صورت هدفمند انتخاب و به مقیاس درد ذهنی توسط اورباخ و میکلینسر (2003)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی لاتنز و همکاران (2007) و مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و معادلات ساختاری و با به کارگیری نرم افزارهای spss, Amoss تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج ضرایب همبستگی نشان داد که بین سرمایه روان شناختی (38/0 = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با حمایت اجتماعی ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد (01/0 p <)؛ در حالی که بین سرمایه روان شناختی (27/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آن (خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی) با درد ذهنی (روان شناختی) رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p <). بین حمایت اجتماعی ادراک شده (36/0- = r، 01/0 p <) و مؤلفه های آنبا درد ذهنی (روان شناختی) نیز رابطه منفی و معنی دار وجود دارد (01/0 p<). همچنین ضرایب مسیر مستقیم سرمایه روان شناختی (15/0- =ß، 01/0 p<) به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا منفی و معنی دار است. ضریب مسیر مستقیم حمایت اجتماعی ادراک شده به عنوان متغیر میانجی به درد ذهنی (روان شناختی) افراد دارای تجربه سوگ ناشی از کرونا نیز منفی و معنی دار است (20/0- =ß، 01/0 p<).
تاثیر اقتصاد بر معیشت و بهداشت روانی مردم در زمان کرونا
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
192 - 182
حوزه های تخصصی:
بر طبق دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تبریز، بهداشت روانی را می توان این گونه تعریف کرد: «بهداشت روان موضوعی فراتر از فقدان یا نبود بیماری روانی است» بعد مثبت بهداشت روان که سازمان بهداشت جهانی نیز روی آن تاکید دارد در تعریف سلامتی لحاظ شده است:«سلامتی یک حالت رفاه جسمی، روانی و اجتماعی است نه فقط نبود بیماری یا ناتوانی» بنابراین بهداشت روانی حالتی از رفاه است که در آن فرد توانایی هایش را بازمی شناسد و قادر است با استرس های عادی و معمول زندگی سازگاری داشته و ازنظر شغلی مفید و سازنده باشد. اغلب مردم از اهمیت حفظ سلامت جسمانی خود آگاهند و برای کسب اطمینان از سلامتی خود، از روش هایی همچون ورزش منظم، تغذیه مناسب و آزمایش های پزشکی استفاده می کنند اما تعداد کمی از مردم به اهمیت حفظ سلامت روانی خود واقف هستند. حال آنچه که در این بین در مبنای بهداشت روانی خود را بیش تر می نمایاند، هزینه های مربوط به حفظ بهداشت روانی است که در این تحقیق از بعد اقتصادی و تاثیر آن بر زندگی مردم در زمان کرونا را بررسی می کنیم. در زندگی همه فشار روانی را تجربه می کنند علی الخصوص در شرایط اجتماعی خاص یک سیستم دیگری بر فشار روانی اضافه می شود و آن، فشار اقتصادی است که زندگی را بر طبقه متوسط و قشر محروم جامعه تنگ تر می کند و بحران های روحی از جمله افسردگی و انواع ناهنجاری های اجتماعی را به ارمغان می آورد. البته ناگفته پیداست که کرونا هم هزینه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روحی خاص خود را دارد.
واکاوی خشونت و راهکارهای کاهش آن علیه زنان با تأکید بر فرهنگ افغانستان
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال سوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
205 - 193
حوزه های تخصصی:
عنوان انتخابی این مقاله «خشونت و راهکارهای کاهش آن علیه زنان در افغانستان» است. افغانستان کشوری است که پس از سه دهه التهاب خونین, در حال گذر از بحران می باشد. آن چه برای ساکنان این سرزمین حایز اهمیت است, دست یابی به امنیت، اشتغال، تثبیت درآمد، عادی شدن زندگی و مانند آن می باشد. زنان در این کشور بخشی عظیمی از نیروی انسانی است که در طول سال های خون و آتش, سخت ترین شرایط زیست محیطی را پشت سر نهاده اند. آنان قربانیان اصلی هر نوع خشونت بوده اند. آنان غیبت چندین ساله همسر، فقر خانواده، مرگ و میر فرزندان خورد سال، آتش جنگ، بمب باران های هوایی، تخریب منزل مسکونی، رنج آوارگی و ... را تحمل نموده اند. در واقع هیچ نوع خشونتی در دنیا نمانده که علیه زنان در افغانستان به اجرا در نیامده باشد. اکنون پس از تصویب قانون اساسی، دایر شدن مجلس ملی، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و حرکت به سوی سازندگی, انتظار می رود که وضع زندگی آنان بهبود پیدا کند. اصل رعایت و دفاع از حقوق زنان یک خواست معقول و در چارچوب قانون و احکام شریعت می باشد. وضعیت امروز جامعه نسوان نیز با گذشته فرق کرده است؛ مسکوت ماندن و بی اعتنایی به وضعیت کلی آنان پیامد ناگوار خواهد داشت. تبلیغات مهار ناپذیر عوامل فراملی هم در جریان می باشد، پس خطر احتمالی غلطیدن در دادم آن چه که امروز به نام «نهضت برابر خواهی زنان با مردان» خوانده می شود, به طور جدی احساس می شود، چیزی که صرف یک اغتشاش است نه تأمین حقوق زنان. براین اساس اقدام به موقع خواهد بود, اگر در روند نوسازی، سیستم نرم افزاری کشور توجه جدی به مسایل زنان به عمل آید. در این نوشته تلاش برآن بوده که مسایل زنان در قالب خشونت تبیین گشته و راه کارهای مؤثر برای کاهش آن پیش نهاد گردد.
اثربخشی پذیرش و تعهد(ACT) بر مسئولیت پذیری پرستاران اورژانس
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر مسئولیت پذیری پرستاران اورژانس بیمارستان میلاد شهر تهران بود. روش :پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه پرستاران اورژانس بیمارستان میلاد شهر تهران به تعداد 40نفر بود که باروش تصادفی در دو گروه برابر 20نفری آزمایش و کنترل جایگزین شدند.ابزارهای استفاده شده دراین پژوهش عبارتند از:پرسشنامه های مسئولیت پذیری عبدل ، ابراهیم(2002) و 17جلسه 50 دقیقه ای آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد .روش تجزیه و تحلیل اطلاعات شامل دو بخش آمار توصیفی(میانگین،انحراف استاندارد،آزمون های کلمو گروف –اسمیرنوف) و بخش استنباطی آزمون لوین،و برای همگنی شیب از رگرسیون و تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها:نتایج نشان داد که آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش معنادار مسئولیت پذیری پرستاران شده است. نتیجه گیری :نتایج پژوهش حاکی از این است که از آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می توان برای افزایش مسئولیت پذیری پرستاران بخش اورژانس بیمارستان میلاد تهران استفاده کرد.
تحلیل عوامل فرهنگی- اجتماعی گسترش بد حجابی
حوزه های تخصصی:
بدحجابی یکی از مسایل و چالش های جدی در حوزه اخلاق اجتماعی محسوب می شود. چون که پوشش ظاهری زن مسلمان بخشی از حقیقت با طنی و بیان گر اندیشه ها و نظام ارزشی های درونی اوست از این جهت در این به زمینه ها و عوامل اجتماعی و فرهنگی بدحجابی بارویکرد تحلیلی توصیفی پرداخته ایم. در این نوشتار، پس از بیان مفهوم حجاب، که برای رسیدن به امنیت و کاهش بحران های روحی ضروری است، به مفهوم بد حجابی و مهم ترین عوامل اجتماعی (تغییر ارزش ها با سرزنش دیگران، تقلید کورکورانه و نگرش سطحی، کمبود عاطفه وغیره. همچنین به عوامل خانوادگی و فرهنگی بد حجابی ناشناخته ماندن فرهنگ حجاب، اقلیت های مذهبی وغیره اشاره شد. با توجه به نتایج به دست آمده مهم ترین عوامل بی حجابی در جامعه رسانه ها و گسترش فساد و تباهی و دگرگونی ارزش ها و تهاجم فرهنگی است که در نابود کردن فرهنگ حجاب و دادن الگوی بی حجابی و خود نمایی و خود آرایی به جامعه نقش مهمی دارد.
رابطه بین اعتماد به نفس ورزشی با انگیزش و اجرای روان حالتی در فوتبالیست های دسته یک استان سمنان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف رابطه بین اعتماد به نفس ورزشی با انگیزش و اجرای روان حالتی در فوتبالیست های دسته یک استان سمنان، بر اساس هدف، تحقیقی کاربردی و کمی است. و بر اساس چگونگی جمع آوری داده های مورد نیاز توصیفی_تحلیلی است، جامعه آماری شامل کلیه ورزشکاران تیم های فوتبال دسته یک استان سمنان یعنی 135 نفر از فوتبالیستهای لیگ دسته اول استان سمنان مد نظر می باشد. با توجه به اینکه تعداد ورزشکاران دسته یک استان سمنان در سال 96-1395 برابر با 135 نفر است، حجم نمونه برابر است با 100 نفر ورزشکار حاضر در لیگ دسته اول استان سمنان می باشد که 100 بازیکن بصورت تصادفی با استفاده از فرمول کوکران انتخاب گردیدند. برای تعیین پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون مقدماتی، 25 پرسشنامه در بین مخاطبان توزیع شد. پس از گردآوری پرسشنامه های یاد شده، پایایی پرسشنامه محاسبه و در نهایت پایایی با استفاده از محاسبه ضریب تتای ترتیبی (91/0- 75/0 Ɵ=) و پایایی مرکب (91/0-74/0CR=) انجام شد. بر این پایه ابزار تحقیق دارای پایایی لازم است. برای محاس به ضریبه ای روای ی و پایای ی پرسش نامه از ن رم اف زار Rو برای تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج مشخص نمود بین رهبری و انگیزش، همبستگی مثبت و معنا داری وجود دارد. توانایی در انجام دادن مهارت ها باانگیزش ورزشکاران ارتباط مستقیمی دارد. با توجه به فرضیه ارتباط بین حمایت وانگیزش، نتایج نشان داده است که حمایت ورزشکاران توان پیش بینی معناداری برای افزایش انگیزه ورزشی در آزمودنیها محسوب می شود. یکی دیگر از فرضیات پژوهش بررسی ارتباط بین آمادگی و انگیزش ورزشی ورزشکاران بوده است که طبق نتایج حاصل از پژوهش و تحلیل های آماری ، مشخص گردید که بین این دو متغیر ارتباط معنی دار ، با ضریب همبستگی 488/0 برقرار می باشد. بین خودادراکی ،تقلید و انگیزش ورزشکاران، و بترتیب با ضریب همبستگی 328/0 و 324/0 ارتباط مستقیم وجود داشته. بین توانایی ، آمادگی،آسایش و اجرای روان حرکتی ارتباط مستقیمی وجود دارد. بین متغیر های حمایت،خود ادراکی ، تقلید و رهبری با توجه به ضریب همبستگی بدست آمده و سطح آماری بدست آمده که بزرگتر از سطح 05/0 می باشد، هیچگونه ارتباط معنی داری وجود ندارد.