محمد رستم پور

محمد رستم پور

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

ساختار موضوعی افعال حسّی شنوایی در زبان فارسی در چارچوب دستور ساختِ گلدبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساخت موضوعی فعل حسی دستور ساخت دستور ساخت شناختی رویکرد ساختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 93 تعداد دانلود : 299
افعال حسّی طبقه مهمی از افعال در زبان های طبیعی اند که رویدادهای حسّی و ادراکی مربوط به انسان و دیگر موجودات ذی شعور را بیان می کنند. هدف پژوهش حاضر این است که ساختار موضوعی افعال مربوط به حس شنوایی در زبان فارسی را در چارچوب دستور ساخت گلدبرگ (1995، 2006) بررسی نماید. داده های پژوهش مشتمل بر 320 جمله نوشتاری فارسی معیار است که از پیکره همشهری (نسخه دوم) استخراج شده اند. نتایج بررسی داده ها نشان می دهد که فعل بسیط «شنیدن» چندمعناترین فعل حسّی شنوایی در زبان فارسی است که پنج معنای متفاوت دارد: شنیدن غیرارادی، شنیدن ارادی، مطلع شدن، اطاعت کردن و استشمام کردن. فعل «شنیدن» در این معانی پنج گانه در مجموع سه نوع ساختار موضوعی را از خود نشان می دهد: [فاعل + مفعول اسمی]، [فاعل + مفعول بندی] و [فاعل + مفعول حرف اضافه ای]. سایر افعال مربوط به حس شنوایی نیز دارای ساخت ساختار موضوعی خاصی هستند که تعیین کننده معنا و نحو آنهاست اما درجه چندمعنایی آنها کمتر از فعل «شنیدن» است. براساس رویکرد ساخت بنیاد می توان نتبجه گرفت که چندمعنایی این افعال از نوع چندمعنایی ساختی است که در سطح ساخت های کمابیش انتزاعی و طرحواره ای قابل تبیین است و نه در سطح واژه های عینی.
۲.

ساختار موضوعی فعل حسی «دیدن» در زبان فارسی: رویکرد دستور ساختِ گلدبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساخت موضوعی فعل حسی دستور ساخت دستور ساخت شناختی چندمعنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 81 تعداد دانلود : 698
فعل های حسی طبقه مهمی از افعال در زبان های طبیعی اند که برای بیان رویدادهای حسی و ادراکی مربوط به انسان و سایر موجودات ذی شعور به کار می روند. مقاله حاضر به بررسی ساختار موضوعی مهم ترین فعل حسی در زبان فارسی، یعنی «دیدن»، در چارچوب دستور ساخت شناختی گلدبرگ (1995، 2006) می پردازد. داده های پژوهش شامل مجموعه ای بیش از 500 جمله نوشتاری فارسی معیار است که از پیکره همشهری استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که فاعل فعل «دیدن» از لحاظ معنایی نقش حسگر و مفعول آن نقش پدیده دارد که گاه به صورت گروه اسمی و گاهی به صورت بند پیرو ظاهر می شود. فعل «دیدن» از درجه بالایی از چندمعنایی برخوردار است و در این پژوهش 17 معنای مجزا برای آن کشف شده است که در هر یک از این معانی، ساختار موضوعی فعل از لحاظ ویژگی های صوری یا معنایی مفعول ویا از لحاظ تعداد متمم ها متفاوت است. در نتیجه می توان استدلال کرد که ساختار موضوعی فعل «دیدن» برخلاف دیدگاه رایج در رویکرد فرافکن گرا، وابسته به خود فعل نیست، بلکه وابسته به ساخت خاصی است که فعل در آن قرار می گیرد. این نتیجه گیری همسو با دیدگاهی است که در رویکرد ساخت گرا اتخاذ می شود و ساخت را به خودی خود واجد صورت و معنای مستقل می داند.
۳.

مروری بر محیط غنی و اثرات آن بر یادگیری، حافظه و اختلالات شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: محیط غنی حافظه اختلالات شناختی سیستم عصبی مرکزی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 725 تعداد دانلود : 245
مقدمه: با توجه به عدم وجود درمان های قطعی برای اختلالات شناختی، پژوهشگران در مطالعات مختلف به ارائه روش های جدید به منظور بهبود نسبی و یا جلوگیری از تشدید اختلالات حافظه و شناخت به منظور کاهش وابستگی بیمار به دیگران تمرکز نموده اند. یکی از درمان های غیر دارویی که در مطالعات حیوانی جهت بهبود اختلالات شناختی مورد توجه قرار گرفته است، محیط غنی می باشد. محیط غنی اشاره به محیطی دارد که تحریکات اجتماعی، شناختی، و فیزیکی را برای یک موجود فراهم می آورد. در این مقاله مروری به چگونگی تأثیر محیط غنی بر اختلالات شناختی و مکانیسم های دخیل در آن پرداخته شده است. لذا این مطالعه با هدف مروری بر مقالات انگلیسی پیرامون محیط غنی و تأثیر آن بر حافظه و اختلالات شناختی انجام شد. روش کار: در این مقاله کلید واژه هایEnriched environment ، Memory و Cognitive impairment در عنوان و چکیده مقالات چاپ شده در پایگاه های علمی معتبر بین المللی مورد جستجو قرار گرفت. پس از چند مرحله حذف موارد تکراری و غیر مرتبط در نهایت از ۶9 مقاله استفاده شد. یافته ها: محیط غنی می تواند به واسطه ایجاد مجموعه ای از تحریکات حسی، حرکتی، اجتماعی و شناختی، موجب بهبود حافظه و روندهای شناختی شود. تغییرات ایجاد شده می تواند به دلیل تأثیرات گوناگونی باشد که حضور در محیط غنی بر تعداد نورون ها، مورفولوژی نورون ها، میلین سازی، سیناپس ها و انتقال دهنده های عصبی، عوامل نوروتروفیک و التهاب عصبی دارد. نتیجه گیری: با توجه به نقش محیط غنی در بهبود اختلالات مولکولی و عملکردی سیستم عصبی مرکزی در بیماری هایی مانند افسردگی و سکته مغزی و کاهش خطر ابتلا به زوال عقل در انسان؛ می توان امیدوار بود تا در آینده نزدیک محیط غنی به معنی فراهم آوردن محیط زندگی مناسب و دلپذیر به عنوان یک راهکار غیر دارویی موثر در درمان بیماری های تحلیل برنده عصبی در انسان مورد استفاده قرار گیرد.
۴.

From Hegelian Ethical Substance to Lacanian Impossible Thing: An Ethical-Psychoanalytic Study of Sophocles’ Antigone(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Dialectics Ethical Substance The Real The Thing Ate Death Drive

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 855 تعداد دانلود : 278
Hegel’s approach to tragedy is innovative and impressive, putting such a tremendous impact on the ethical canons that has been unprecedented since Aristotle. Hegel studies both the modern and the Greek classic tragedies, concluding that the Greek tragedy, in particular, Sophocles’ Antigone is superior to all the masterpieces of the classical and modern world… the most magnificent and satisfying (Aesthetics II 1218). Resorting to his dialectics, he declares that Antigone is a brilliant demonstration of what he names the ethical substances, the universal pathos or divine wills of the Greek mythological gods incarnated in the particulars, that’s is, the human beings that consciously choose to actualize them. Hegel thus illustrates that in Antigone the characters’ wills and actions are counterpoised by the unseen and intangible ethical substances just to confirm the triad of the Dialectal method where the thesis and anti-thesis’s dispute will subside down at the reconciling synthesis. Jacques Lacan, despite the incontrovertible impacts he takes from Hegel, argues that the essence of tragedy has to be sought in the very private world the subject internalizes in itself in interaction with the object-cause of its desire. Lacan adds that the object-cause of desire, unlike Hegel’s dynamic and lively external stimuli, is a common object that the subject elevates to the level of sublimity. Lacan also proposes that the very incomprehensibility of the Thing causes the subject to encounter the blinding Real, as an essentially-internal part of the subject’s symbolic world.
۵.

استعاره های عمدی در متون خبری زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره استعاره عمدی استعاره غیر عمدی حوزه مبداء زبان شناسی شناختی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 602 تعداد دانلود : 676
تا چندین دهه، پژوهش های زبان شناسان شناختی علاقمند به مطالعات استعاره به تشخیص وتوصیف استعاره ها و همچنین توضیح دو بعدی بودن ارتباط ذهن و زبان اختصاص داشت. اما مطالعات استین (2008) در باب الگوهای استعاری نشان داد که بعد سومی نیز در رابطه با بعضی استعاره ها وجود دارد که براساس نظریه هایی که برسرشت دو بعدی استعاره ها تاکید دارند قابل توضیح و تبیین نیستند. پیشنهاد استین برای اضافه کردن بعد سوم که همان جنبه ارتباطی استعاره هاست بر پایه یافته های پژوهش های روانشناسی زبان و نیز تحلیل های زبان شناسی پیکره ای می باشد. در بعد سوم که بر جنبه ارتباطی استعاره تاکید دارد، تمایزی میان استعاره های عمدی واستعاره های غیرعمدی وجود دارد. هدف از انجام این پژوهش نیز معرفی نظریه استعاره های عمدی با مطالعه عنوان های خبری سه روزنامه کثیرالانتشار همشهری، کیهان و شرق در چارچوب نظریه استعاره های عمدی استین (2015) می باشد. نتایج این تحقیق علاوه بر تاکید بر ساختار سه بعدی استعاره و نقش ارتباطی استعاره های عمدی در تبادل اطلاعات که در مطالعات استعاری پیشین نادیده گرفته شده بود، نشان می دهد که در متون خبری نیز مانند بسیاری از حوزه های دیگر، گاهی اوقات استعاره ها به صورتی کاملا عمدی به کار برده می شوند تا بتوانند علاوه بر جلب توجه مخاطب، موضوع مورد بحث را نیز توصیف کنند و توضیح دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان