فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۲۱ تا ۲٬۰۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
Aim: Non-pharmacological treatment models are offered to the diabetics to better manage their diabetes and blood sugar. This study compared two popular treatments which are evidenced to have an acceptable effect on diabetes. The purpose of this study was to compare the effectiveness of acceptance and commitment therapy (ACT) and health-promoting lifestyle intervention or diabetes self-management program (DSMP) in the management of HbA1c.Methods: A total of 60 patients referred to Tehran Diabetes Treatment centers were selected by convenience sampling and were assigned to three 20-member groups. The first group received ACT intervention, the second group received DSMP intervention, and the third group did not receive any intervention. All the three groups received relevant medications during the study. They were examined for glycated hemoglobin in the three phases of before the intervention, after the intervention and follow-up using blood tests. The data were analyzed using descriptive statistics and mixed-design analysis of varianceResults:. The results showed that both ACT and DSMP methods were effective in improving the Management of Glycated Hemoglobin Levels in Type 2 Diabetes (F=5.835, P value<0.005). In addition, the effectiveness was sustained until the follow-up phase (F=26.274, P value<0.001). However, the comparison of the two treatments showed that ACT was more effective than DSMP in post-test and follow-up phases (F=10.902, P value<0.001).Conclusion:. It seems that along with pharmacological treatments, ACT could be significantly effective in the management of glycated hemoglobin levels. Glycated hemoglobin levels were better managed with the lifestyle modification by ACT than DSMP
تدوین مدل آمادگی شناختی برای نظامیان با فراترکیب دیدگاه های پژوهشگران غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
193 - 216
حوزه های تخصصی:
محیط عملیاتی نظامی فعلی به شدت پیچیده شده و این پیچیدگی سبب ایجاد محیط های پیش-بینی ناپذیر و مبهم گشته است؛ لذا به آمادگی شناختی نیاز است که بتوان در چنین شرایطی عملکرد مطلوبی داشت و این امکان را فراهم کند که افراد یادگیری های قبلی را به موقعیت های جدید انتقال دهند اما نظرات مختلفی در مورد آمادگی شناختی وجود دارد و بسته آموزشی متناسب با نظامیان ایرانی موجود نیست؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر تدوین مدل آمادگی شناختی برای نظامیان و طراحی بسته آموزشی بومی سازی شده است. این پژوهش از نوع کیفی با روش فراترکیب می باشد. جامعه آماری تمامی پژوهش های منتشره طی سال های 2000 تا 2023 بود که با مقیاس مهارت های ارزیابی انتقادی در نهایت 39 پژوهش انتخاب گردید. برای تحلیل مقالات، تمامی مفاهیم مرتبط با آمادگی شناختی کدگذاری شد و با فراترکیب آن سه مقوله اصلی (دانش، مهارت و صفت) و 7 مؤلفه فراشناخت، خلاقیت، تجربه و دانش، آگاهی موقعیتی، تاب آوری، انعطاف پذیری و سازگاری، حل مسئله و تصمیم گیری به دست آمد. در نهایت محتوای بسته آموزشی بومی شده توسط 15 صاحب نظر در علوم شناختی و روان شناسی نظامی ارزیابی شد. ضریب نسبی روایی محتوا و شاخص روایی محتوا نشان داد مدل آمادگی شناختی طراحی شده برای نظامیان از روایی لازم برخوردار بوده و می توان برای آن ها به کار رود.
بررسی اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر در جمعیت نوجوانان در سراسر جهان شایع می باشد. اعتقاد بر این است که اختلال در تنظیم هیجان و بازداری هیجانی به افزایش رفتارهای پرخطر در نوجوانان منجر می شود. هدف این مطالعه ارزیابی اثربخشی درمان بین فردی فراشناختی بر تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر بود. روش مطالعه نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بر روی کلیه دختران دارای رفتارهای پرخطر مراجعه کننده به مرکز مشاوره تهران در سال 1401 انجام شد. تعداد 30 دختر نوجوان دارای رفتارهای پرخطر وارد مطالعه شدند. مطالعه کنترل شده شرکت کنندگان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل (15 نفر در هر گروه) تقسیم شدند. پس از انجام پیش آزمون به وسیله مقیاس بازداری رفتاری/ فعال سازی رفتاری کارور و وایت و پرسشنامه تنظیم هیجان گراس و جان گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای هر هفته یک جلسه تحت درمان آموزش بین فردی فراشناختی قرار گرفتند در حالی که گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکرد. برای ارزیابی تأثیر آموزش از هر دو گروه آزمایش و کنترل پس آزمون اخذ گردید. داده های به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS.23و با روش تحلیل کواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که درمان بین فردی فراشناختی موجب تفاوت معنادار بین تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر شده است.برمبنای این یافته ها می توان نتیجه گرفت درمان بین فردی فراشناختی بر تنظیم شناختی هیجان و بازداری هیجانی در نوجوانان با رفتارهای پرخطر تأثیر مثبت دارد. بنابراین، می توان گفت که از این برنامه می توان برای کمک به نوجوانان با رفتارهای پرخطر استفاده کرد.
اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی(نظریه ذهن) افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
30 - 43
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی توانمندسازی شناختی حالات ذهنی بر توانایی ذهن خوانی افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. تعداد 30 فرد وابسته به مواد با شرایط یکسان از نظر سن، تحصیلات، شغل و... انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. شرکت کنندگان به آزمون ذهن خوانی از طریق چشم (آزمون بارون-کوهن) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش تحت مداخله برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) قرار گرفت و گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) بر توانایی ذهن خوانی (نظریه ذهن) در افراد وابسته به مواد موثر است. در واقع برنامه ترمه، توان ذهن خوانی از طریق چشم را در افراد وابسته به مواد بهبود داده است. بر اساس نتایج پژوهش حاضر می توان از برنامه توانمندسازی شناختی (برنامه ترمه) در توانایی ذهن خوانی از طریق چشم را برای افراد وابسته به مواد استفاده کرد.
نقش معنا در زندگی و چشم انداز زمانی در پیش بینی تبعیت از درمانِ بیماران قلبی عروقی با سابقه آنژیوگرافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
46 - 60
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش معنا در زندگی و چشم انداز زمانی در پیش بینی تبعیت از درمان بیمارانِ قلبی عروقی با سابقه آنژیوگرافی انجام شد. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران قلبی عروقی با سابقه آنژیوگرافی مراجعه کننده به بیمارستان فوق تخصصی قلب شهید چمران اصفهان در سال 1402 بود. نمونه پژوهش شامل 169 نفر بیمار با سابقه ی آنژیوگرافی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه تبعیت از درمان سید فاطمی و همکاران (1397)، چشم انداز زمانی زیمباردو و بوید (1999) و معنا در زندگی استگر و همکاران (2006) استفاده شد. داده های پژوهش با روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج ضرایب همبستگی نشان داد ابعاد معنا در زندگی و ابعاد چشم انداز زمانی با تبعیت از درمان رابطه معنادار دارد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش سلسله مراتبی نشان داد ابعاد معنا در زندگی، 46 درصد از واریانس تبعیت از درمان را تبیین می کند. این یافته ها بیان می کند که تبعیت از درمان تحت تاثیر معنا در زندگی و چشم انداز زمانی است. بنابراین می توان با تدوین برنامه های آموزشی مبتنی بر معنا در زندگی و تعدیلِ چشم انداز زمانی در جهت افزایش تبعیت از درمان بیماران قلبی عروقی که با استفاده از تست تشخیصی آنژیوگرافی در معرض خطر تشخیص داده شده اند، اقدام نمود تا با پیشگیری ثانویه از وخیم تر شدن بیماری جلوگیری کرد.
عشق به همسر و کیفیت زندگی زناشویی با علائم فرسودگی شغلی: نقش میانجی گری سازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
31 - 46
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی نقش میانجی گری سازگاری زناشویی در رابطه ی بین عشق به همسر و کیفیت زندگی زناشویی معلمان دچار فرسودگی شغلی بود. تحقیق بر حسب هدف، کاربردی وروش پژوهش، توصیفی ازنوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر، شامل کلیه معلمان زن و مرد متأهل شاغل درشهر یزد (تقریباً 5500 نفر) بود. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ای چندمرحله ای بود. ازمیان 45 مدرسه ناحیه 1، 320 معلم به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. ابزارپژوهش، پرسشنامه ی عشق استرنبرگ (1987)، کیفیت زندگی زناشویی باسبی و همکاران (1995) و مقیاس سازگاری همسران اسپانیر و کرولی (1986) بود. برای تحلیل داده ها ازروش تحلیل مسیر و نرم افزار لیزرل استفاده شد. یافته ها نشان داد، بین متغیر عشق به همسر و سازگاری همسران رابطه ی مستقیم ومعنی داروجود دارد. بین متغیر سازگاری همسران و کیفیت زندگی زناشویی رابطه مستقیم ومعنی داروجود دارد. متغیر عشق به همسر با کیفیت زندگی زناشویی رابطه ی مستقیم ومعنی دار ندارد.
مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر اضطراب اجتماعی و نشخوار ذهنی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در سلامت روانشناختی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
91 - 105
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی انجام شد. روش پژوهش حاضر نوع نیمه آزمایشی، همراه با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان دارای وسواس فکری عملی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر مشهد در سال 1402 بودند که براساس ملاک های ورود و خروج 48 نفر با روش نمونه گیری هدفمند-در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه ازمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه های نشخوار ذهنی هوکسما و مارو (1991) و اضطراب اجتماعی ولز (1994) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج آزمون تحلیل واریانس - مختلط نشان داد که تفاوت معناداری بین گروه های مداخله با کنترل در نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی وجود دارد و شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی منجر به کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی شده است. همچنین طرحواره درمانی موثرتر از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در نشخوار ذهنی است. بنابراین نتیجه گرفته می شود که می توان در برنامه درمانی مراکز مشاوره از شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی و طرحواره درمانی در جهت کاهش نشخوار ذهنی و اضطراب اجتماعی زنان دارای نشانه های وسواس فکری عملی استفاده نمود.
استخراج نماد بدن مند خلاقیت (مبتنی بر نظریه شناخت بدن مند) و بررسی تاثیر آن بر میزان خلاقیت دانشجویان طراحی صنعتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش در حیطه خلاقیت به عنوان اساس طراحی و جنبه ای قابل تأمل از زندگی مدرن امروزی، همواره حائز اهمیت است. هدف از پژوهش دو مرحله ای حاضر که به روش آمیخته (کیفی_کمی)، و به صورت نیمه آزمایشی در مرحله کمی، با طرح پیش آزمون_پس آزمون همراه با گروه گواه انجام شد، استخراج نماد بدن مند خلاقیت (مبتنی بر نظریه شناخت بدن مند) در مرحله نخست و بررسی تاثیر این نماد بر میزان خلاقیت دانشجویان طراحی صنعتی، در مرحله دوم بود. روش کار: ابتدا نماد بدن مند خلاقیت بر اساس تصاویر نمایشی از 80 هنرجوی تئاتر، استخراج و توسط 5 متخصص، داوری و مجددا توسط 30 دانشجوی هنر داوطلب از دانشگاه هنر اسلامی تبریز، مورد رای گیری نهایی قرار گرفت. جامعه آماری مرحله دوم پژوهش، شامل تمامی دانشجویان طراحی صنعتی دانشگاه هنر اسلامی تبریز و گروه نمونه 30 تن از آنان بودند که به صورت تصادفی، انتخاب و به دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار سنجش، فرم ب تصویری آزمون خلاقیت Torrance در مراحل پیش آزمون و پس آزمون بود. با این تفاوت که گروه آزمایش حین اجرای پس آزمون، با تصویر نماد بدن مند خلاقیت مواجه شدند، اما گروه گواه، هیچ نوع مداخله ای دریافت نکردند. جهت تحلیل داده های آزمون نیز از روش کوواریانس چند متغیره و نرم افزار SPSS-23 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از موفقیت در استخراج نماد بدن مند خلاقیت (نشانگر لحظه آهان) در مرحله نخست و تاثیر معنادار آن بر افزایش زیر مؤلفه سیالی خلاقیت در گروه آزمایش بود ( 18/545 F=0/01>P)، اما تاثیر معنا داری بر سایر زیر مؤلفه های خلاقیت مشاهده نشد. نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل، امکان استخراج نماد بدن مند خلاقیت و کاربرد آن به عنوان تسهیل گر، محرک محیطی یا ماشه چکان هیجانی_شناختی موثر بر سیالی (اندازه اثر 436/0)، به عنوان یکی از اجزای شناختی خلاقیت مطرح می شود. اما نتایج تکمیلی در این حیطه، قطعا نیازمند شواهد عصب شناختی و آزمایش های گسترده تری است.
اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مثبت اندیشی بر افسردگی، استرس و اضطراب مادران با سابقه ابتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: شیوع بیماری کووید-19 منجر به تغییراتی در زندگی عادی خانواده ها شده و سبک زندگی را به طور خاص تحت تأثیر قرار داده است. از سوی دیگر، زنان به دلیل رویدادهای بحرانی و استرس زا (بارداری، زایمان و...) در زندگی خود خطر ابتلا به اختلالات روانی را افزایش می دهند. لذا هدف این پژوهش به بررسی اثربخشی درمان شناختی مبتنی بر مثبت اندیشی بر افسردگی، استرس و اضطراب مادران با سابقه ابتلا به کووید-19 بود. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون بود. جامعه پژوهش کلیه مادران با سابقه ابتلا به کووید-19 شهر همدان در سال 1401 بودند. در ابتدا دو مرکز بهداشتی_درمانی به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس از بین مادران مراجعه کننده که سابقه ابتلا به کووید-19 داشتند، تعداد 40 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه جمعیت شناختی، پرسشنامه اضطراب و افسردگی Beck و پرسشنامه استرس Cohen جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمون های همبستگی پیرسون و تحلیل کوواریانس به وسیله نرم افزار SPSS-24 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سن 5/42 درصد مادران بین 30 تا 40 سال و 65 درصد آنها دارای مدرک دیپلم بودند. بر اساس نتایج بین سن مادران و استرس (0/000=P) و اضطراب (0/024=P) رابطه معناداری وجود داشت. تفاوت افسردگی پیش و پس از درمان شناختی مثبت اندیشی معنادار نبود (0/310=P)، اما این درمان بر استرس (0/038= P،2/486=F) و اضطراب مادران (0/000= P،11/96=F) تاثیر داشت. نتیجه گیری: مداخله مثبت اندیشی باعث کاهش افسردگی، استرس و اضطراب می شود که منجر به سازگاری با بیماری و کاهش مشکلات مربوط به اختلالات روانی و به طور کلی افزایش شرایط روانی بهتر در رابطه با بیماری کرونا می شود. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، استفاده از شناخت درمانی مبتنی بر مثبت اندیشی در کلینیک های روان شناسی به عنوان یک روش مداخله ای مؤثر توصیه می شود.
توسعه مدل هوش مصنوعی مبتنی بر منطق فازی به منظور ارزیابی توانمندی بازاریابی محتوایی در خرید برندهای تلویزیون در سطح شهر تهران در پلتفرم تلگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه با توسعه سامانه های ارتباطی و زیرساختی مانند اینترنت روند بازار ساختاری متفاوت و پیچیده ای را شامل گردیده است. دانش بازاریابی دیجیتال از رویکردهای مانند بازاریابی محتوایی به منظور یافتن شرایط بازار استفاده می نماید. توانمندی بازاریابی محتوایی سبب ایجاد شناخت جامع از شرایط و علاقه مندی مشتریان نسبت به کالاها یا خدمات خاص گردیده و نقاط قوت و ضعف فروش را آشکار می سازد. روش کار: در پژوهش حاضر سعی شده تا برندهای اصلی تلویزیون در سطح تهران از دیدگاه مشتریان در شبکه اجتماعی تلگرام بررسی شود. بدین منظور از رویکرد منطق فازی استفاده شده است. ابتدا با انجام مطالعه میدانی برندهای اصلی تلویزیون شامل Samsung، LG، TCL، X-Vision، MGS و SNOWA انتخاب و سپس با شناسایی خصوصیات اصلی برندها؛ نرخ محبوبیت و اهمیت ارجاعی (توصیه شوندگی) برند توسط مشتریان فارسی زبان مشخص شده است. یافته ها: نتایج حاصل از ارزیابی نشان داده است که X-Vision و Samsung بالاترین رتبه به لحاظ ارزیابی محتوایی و رضایت مندی مشتریان را کسب نموده اند. در این میان SNOWA کمترین رتبه را به لحاظ رضایت مشتریان تهرانی به خود جلب نموده است. چنین مسئله ای نشان دهنده است که مشتریان عموماً علاقه به خرید محصولات خارجی را دارند. بنابراین توانایی بازاریابی محتوایی این شرکت ها بیشتر از شرکت های داخلی بوده است. نتیجه گیری: باتکیه بر دستاوردهای این مطالعه می توان بیان داشت که برای مشتریان تهرانی هزینه و کیفیت به عنوان دو اصل مهم در خرید تلویزیون مطرح بوده که نگرش اقتصادی محور به تلویزیون را دارد.
بررسی پروتکل تفکر با صدای بلند به عنوان رویکردی آموزشی و پژوهشی: مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پروتکل تفکر با صدای بلند در زمینه های روان شناسی و علوم شناختی به عنوان یک روش گزارش کلامی مورد استفاده قرار می گیرد؛ هدف از انجام این پژوهش بررسی روش پروتکل تفکر با صدای بلند در دو بعد آموزش و پژوهش بود. روش کار: این پژوهش از نظر رویکرد کیفی است که از طریق مرور نظام مند انجام شده است. جامعه آماری پژوهش مقالاتی است که در منابع اطلاعاتی به این موضوع پرداخته اند. ابزار جمع آوری داده ها نیز سیاهه وارسی است. با استفاده از کلیدواژه های «پروتکل تفکر با صدای، تفکر کلامی، بلند فکر کردن و کلامی کردن تفکر تعیین شده در میان پایگاهای SID، Irandoc، Magiran، ISC،Emerald ، Scholar Google،Science Direct ، Web of Scienc، ERIC، ProQuestو Scopusطی چند مرحله به طور نظام مند بررسی شدند. یافته ها: در این پژوهش 17 مفهوم در خصوص کاربردهای پروتکل تفکر با صدای بلند در حوزه آموزش به دست آمد که برخی از آنها عبارت است از: تحت تأثیر قرار دادن دانسته های فرد، بیان و تولید ایده های جدید، غنی کردن گفتمان کلاس درس، وسیله ای جهت هدایت رفتارها و فرایندهای حل مسئله. 13 مفهوم در خصوص کاربردهای پروتکل تفکر با صدای بلند در حوزه پژوهش شناسایی شد که برخی از آنها عبارتند از: روشی مفید و کارآمد در پژوهش جهت استخراج کافی و قابل اعتمادِ داده ها در راستای مطالعه فراشناختی خوانندگان و استفاده از استراتژی های ذهنی، دستیابی به تجزیه و تحلیل داده های عینی، اطمینان بینابینی در کدگذاری داده های پژوهش، فراهم آوری داده های مستقیم. نتیجه گیری: بهره گیری از این پروتکل سبب تولید ایده هایی جدید و داده های ناب و مستقیم در پژوهش می شود که به کارگیری آن، ارتباطات ذهنی و زبانی جدیدی در جامعه ایجاد می کند. همچنین اطلاعات جدیدی به روند ذهنی افراد اضافه می شود که سبب افزایش خلاقیت در آنان می گردد و به تبع آن حالات روحی و روانی دیگران بهتر درک می شود و می توان مطابق انتظارات تصور شده افراد رفتار کرد.
طراحی مقیاس امکان سنجی برنامه های آموزشی و روان درمانی: راهنمایی برای پژوهشگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
17 - 37
حوزه های تخصصی:
هدف: اثربخشی مداخلات و برنامه های آموزشی و درمانی در قالب مطالعات مداخله ای، نیازمند ارزیابی اولیه برنامه و امکان پذیر بودن اجرای آن است که در قالب مطالعه امکان سنجی فراهم می شود. هدف این مطالعه ارائه یک بررسی دقیق از مطالعه امکان سنجی و مؤلفه های آن و همچنین طراحی یک چک لیست برای ارزیابی امکان سنجی برنامه ها و پروتکل های روان شناختی است. روش: ابتدا با توجه به مؤلفه های امکان سنجی، یک چک لیست در قالب 54 سؤال تهیه شد. پس از تدوین چک لیست، جهت بررسی نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی، 12 متخصص با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به میزان تناسب و ضرورت هر سؤال نمره دادند. یافته ها: میزان تناسب سؤالات از 83/. تا 1 به دست آمد، نتایج S-CVI/UA و S-CVI/Ave و آلفای کرونباخ نشان داد چک لیست حاضر از شاخص روایی محتوایی و پایایی بالایی برخوردار است. نتیجه گیری: مطالعات امکان سنجی برای اجرای موفقیت آمیز مداخلات آزمایشی کنترل شده تصادفی به عنوان یکی از مطالعات مهم برای حمایت از اثربخشی مداخله، حیاتی است و شواهد محکمی برای قابل قبول بودن یک مداخله و امکان اجرای آن در بلندمدت فراهم می کنند.
اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر سرسختی روان شناختی و فرسودگی والدگری مادران دارای فرزند مبتلا به اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
81 - 104
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر سرسختی روان شناختی و فرسودگی والدگری مادران دارای فرزند مبتلا به اتیسم بود. روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران دارای کودک مبتلا به اختلال طیف اتیسم مراجعه کننده به آموزشگاه دست های مهربانی (دریا) شهر اصفهان در سال ۱۴۰۱ بودند. از میان آن ها نمونه ای به حجم ۳۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند بر اساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و به تصادف در دو گروه مداخله و کنترل جایگزین شدند (هر گروه ۱۵ نفر). هر دو گروه آزمودنی قبل و بعد از مداخله و ۲ ماه بعد، در مرحله پیگیری به ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه سرسختی روان شناختی کوباسا، مدی و کاهن (۱۹۸۲) و پرسش نامه فرسودگی والدگری رزکام، بریاندا و میکولاژاک (۲۰۱۸) پاسخ دادند. آزمودنی های گروه مداخله تحت درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی در ۸ جلسه ۲ ساعت قرار گرفتند، اما بر گروه کنترل مداخله ای صورت نگرفت. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی بر سرسختی روان شناختی و فرسودگی والدگری اثربخش بوده و اثر این تغییر تا مرحله پیگیری پایدار مانده است (۰۵/۰> p). نتیجه گیری: می توان از درمان مبتنی بر کارآمدی هیجانی جهت افزایش سرسختی روان شناختی و کاهش فرسودگی والدگری در مادران دارای فرزند مبتلا به اتیسم استفاده نمود.
رابطه دشواری در تنظیم هیجان و پرستش افراد مشهور: نقش میانجی گری اعتیاد به اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
217 - 241
حوزه های تخصصی:
هدف: افزایش چشم گیر درآمیختگی با افراد مشهور و شبکه های اجتماعی همچون اینستاگرام در سال های اخیر، پرسشهایی در رابطه با مشخصه ها و الگوهای ابراز هیجانی افراد دنبال کننده و کاربران به وجود آورده است. پژوهش حاضر باهدف بررسی رابطه دشواری در تنظیم هیجان با پرستش افراد مشهور با نقش میانجی گری اعتیاد به اینستاگرام انجام شد. روش: جامعه آماری پژوهش متشکل از دانشجویان دانشگاه های دولتی تهران در سال تحصیلی ۱۴۰2 بود که از این میان، ۴۶2 نفر از دانشجویان آقا و خانم به روش دسترس از طریق شبکه های اجتماعی دانشجویی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس نگرش نسبت به افراد مشهور (مک کاتچئون و همکاران، ۲۰۰۲)، فرم کوتاه مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (بجوربرگ و همکاران، ۲۰۱۶) و مقیاس اعتیاد به اینستاگرام (آندرسن و همکاران، ۲۰۱2) استفاده شد و داده ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد دشواری در تنظیم هیجان پرستش افراد مشهور را به طور معنی داری پیش بینی می کند و اعتیاد به اینستاگرام این رابطه را به طور نسبی میانجی گری می کند. (05/0p< ،048/0= β). نتیجه گیری: یافته های پژوهش پیشنهاد می دهند که مشکلات در تنظیم هیجان می تواند با افزایش درآمیختگی با افراد مشهور ارتباط داشته باشد. علاوه بر این استفاده از شبکه های اجتماعی همچون اینستاگرام از طریق ایجاد فرصت مواجهه بیشتر با افراد مشهور و افزایش ارتباط فرا اجتماعی با آن ها، می تواند تسهیل گر این ارتباط باشد.
طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
67-83
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی، ساخت و اعتبارسنجی بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش "همراه" صورت گرفت. روش پژوهش شامل 6 مرحله بود. در مرحله اول اطلاعات لازم جهت ساخت بسته از طریق کتاب ها و پیشینه پژوهشی بر پایه رویکرد شناختی جهت بهبود مهارت نوشتن و کارکردهای اجرای گردآوری شدند. در مرحله دوم بر اساس پیشینه پژوهش عمده مشکلات نوشتن در اختلال نوشتارپریشی شناسایی شدند. در مرحله سوم و چهارم، بازی های مربوطه طراحی و ساخته شدند. در مرحله پنجم، بسته جهت اعتبارسنجی در اختیار متخصصان حوزه روان شناسی شناختی و اختلالات یادگیری خاص (1 روان شناس حوزه شناختی، 2 روان شناس حوزه اختلالات یادگیری و 2 معلم پایه ابتدایی باتجربه در حوزه اختلال یادگیری خاص) قرار گرفت. به این منظور از پرسشنامه با طیف 4 درجه ای استفاده شد. نتیجه اعتبارسنجی نشان داد که بسته از اعتبار قابل قبول (85/0 =CVI ) برخوردار است. در آخر، بسته که شامل 40 تمرین بازی محور بود جهت کارآزمایی مقدماتی در اختیار 3 دانش آموز عادی و 2 دانش آموز نوشتارپریش دوره ابتدایی قرار گرفت. از این طریق مشکلاتی که در هنگام اجرای بازی ها وجود داشتند شناسایی و برطرف شدند. بسته پیشنهاد می شود بسته آموزشی توان بخشی شناختی نوشتارپریش همراه در مراکز درمانی توسط متخصصین حوزه اختلالات یادگیری، در کنار روش های درمانی دیگر به منظور بهبود مهارت نوشتن و ارتقا کارکردهای اجرایی برای دانش آموزان نوشتارپریش استفاده شود.
اثر تحریک مستقیم فراجمجمه ای بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کودکان مبتلا به DCD در هماهنگی حرکات، کندی و عدم دقت در عملکرد مهارت های حرکتی مشکل دارند و به طور کلی در مقایسه با کودکان با رشد معمولی، عملکرد ضعیف تری در تکالیفی دارند که به یکپارچگی بینایی حرکتی نیاز دارند، بنابراین مطالعه حاضر با هدف اثر تحریک tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی انجام گرفت. در این مطالعه نیمه تجربی که با طرح پیش آزمون - پس آزمون اجرا گردید، 40 دانش آموز 7 تا 10 ساله دارای اختلال هماهنگی رشدی با توجه به معیارهای ورود انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تحریک tDCS و تحریک ساختگی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در پیش آزمون، به اجرای آزمون یکپارچگی حرکتی پرداختند. مرحله مداخله در 5 روز متوالی انجام گرفت که در هر روز، تحریک الکتریکی مغز از قشر حرکتی (آند C3 و کاتدFp2 ) و تحریک ساختگی انجام می گرفت. در آخرین جلسه، پس آزمون اجرا گردید. یک روز و 42 روز بعد از مرحله پس آزمون، به ترتیب مرحله پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت انجام گرفت. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری تحلیل شد. نتایج نشان داد که تحریک الکتریکی فراجمجمه ای قشر حرکتی، باعث بهبود معنی دار یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان با اختلال هماهنگی رشدی گردید. دیگر نتایج، حاکی از ماندگاری یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی در آزمون های پیگیری کوتاه مدت و بلندمدت بود. به طور کلی، نتایج مطالعه حاضر بر اثربخشی تمرینات tDCS بر یکپارچگی بینایی حرکتی کودکان اختلال هماهنگی رشدی تأکید دارد.
بررسی نقش عصب حسابداری در اتخاذ تصمیمات مالی و بودجه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در علوم اعصاب تصمیم گیری یک فرایند حسی محسوب شده که در قشر مغز آغاز می شود. در هنگام تصمیم گیری اطلاعات حسی باید تفسیر و به رفتار تبدیل شوند. در همین راستا پژوهش حاضر تلاش کرده است اثرات یک شاخه جدید از علوم اعصاب (عصب حسابداری) بر تصمیمات مالی و بودجه ای را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها توصیفی-پیمایشی، از نوع همبستگی است. داده های پژوهش از طریق توزیع پرسش نامه بین 245 سرمایه گذار حقیقی فعال در بورس اوراق بهادار تهران گردآوری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. این پژوهش شامل دو متغیر مستقل رله-محرک و شهود (حس درونی) است. متغیرهای وابسته این پژوهش عبارتنداز: (1) پردازش شناختی پویا با چهار زیر سازه: فضای ادراکی چند بعدی، فضای پیامد رفتاری، راه کار (رِزولوشن) و بهینه سازی. (2) خبرگی شامل دو زیرسازه: حافظه و راه کار (رِزولوشن) قبلی است. بنابر یافته های پژوهش متغیرهای رله-محرک و شهود دارای اثرات مثبت و معناداری بر متغیرهای پردازش شناختی پویا و خبرگی است. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد دو متغیر مستقل دارای اثر مثبت و معنادار بر شش زیرسازه پژوهش است. درنهایت، در هنگام اتخاذ تصمیمات مالی و بودجه ای، مدیران باید اطلاعات داخلی و خارجی و همچنین پیامدهای انتخاب یک تصمیم مشخص را مدنظر قرار دهند.
تأثیر بازی مبتنی بر تلفن همراه بر میزان یادگیری و انگیزه دانش آموزان در درس کار و فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
82 - 103
حوزه های تخصصی:
یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه را می توان به عنوان یک بازی برای اهداف یادگیری با بهره گیری از فناوری های تلفن همراه برای پلت فرم بازی تعریف کرد. مطالعه حاضر با هدف تأثیر یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه بر میزان یادگیری و انگیزه دانش آموزان در درس کار و فناوری انجام شد. روش تحقیق در چهارچوب مطالعات پیمایشی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر سال سوم دوره اول دبیرستان شهرستان دامغان در سال تحصیلی 139۹-۱۳۹۸ به تعداد 549 نفر بودند، که 40 نفر با شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه های محقق ساخته است که شامل یک پرسشنامه سنجش میزان یادگیری با محاسبه پایایی بر اساس آلفای کرونباخ 71/ ۰ و یک پرسشنامه سنجش میزان انگیزه با محاسبه پایایی بر اساس آلفای کرونباخ 89/ ۰ است. همچنین برای سنجش اثربخشی بازی تلفن همراه از بازی شبیه ساز مزرعه استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه ها با کمک صاحب نظران تعیین شد. داده ها به کمک آزمون های توصیفی و آمار استنباطی مانکوا، استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه بر میزان یادگیری و انگیزه دانش آموزان، اثر معنی داری داشته است. از نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که یادگیری مبتنی بر بازی تلفن همراه بر میزان یادگیری دانش آموزان تأثیر مثبت و معناداری دارد. این رویکرد پتانسیل قابل توجهی بر انگیزه دانش آموزان دارد به طوری که علاقه دانش آموزان را افزایش و دانش آموزان تلاش و کوشش بیشتری برای اجرای عالی فعالیت از خود نشان می دهند.
فراترکیب کاربردهای اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی در محیط های آموزشی هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
134 - 165
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر شناسایی کاربردهای اینترنت اشیاء و هوش مصنوعی در محیط های آموزشی هوشمند به منظور افزایش کیفیت و نوآوری های آموزشی است. روش پژوهش حاضر کیفی و راهبرد آن فراترکیب می باشد. جامعه مورد بررسی پژوهش های علمی معتبر از سال 2018 تا 2023 در حوزه ی آموزش بودند. در ابتدا با استفاده از واژه های کلیدی «کاربردهای اینترنت اشیاء»، «کاربردهای هوش مصنوعی»، «اینترنت اشیاء در آموزش»، «هوش مصنوعی در آموزش»، «آموزش هوشمند»، «فناوری در آموزش» و براساس معیار ورود، 1025 پژوهش علمی شناسایی و سپس با توجه به معیار خروج درنهایت 56 مقاله به مرحله ی تحلیل نهایی وارد شد. برای تجزیه و تحلیل کیفی اسناد از الگوی هفت مرحله ی فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. به منظور افزایش اعتبار نتایج از ضریب کاپای کوهن استفاده گردید که میزان توافق میان دو کدگذار 846/0 بدست آمد. درنهایت 15مولفه شناسایی شد که در بُعد مربوط به اینترنت اشیاء با 8 مولفه شامل؛ 1- مدیریت کتابخانه، 2- نظارت بر حضور و غیاب، 3- مدیریت رزرو فضا، 4- مدیریت انرژی ساختمان محیط های آموزشی 5- امنیت و ایمنی، 6- رصد سلامتی و رضایت فراگیران، 7- آموزش و کلاس درس هوشمند و 8- اتوماسیون و در بُعد مربوط به هوش مصنوعی با 7 مولفه شامل؛ 1-پیش بینی، 2-سیستم های تدریس هوشمند، 3-سنجش و ارزیابی، 4-سیستم های تطبیق و شخصی سازی، 5-ربات معلم و چت بات، 6- تجسم ها و 7- بلاکچین بود. بنابراین با توجه به شناسایی کاربردها، این دو فناوری هم در بُعد آموزش و یادگیری و هم در بُعد بهبود زیرساخت های موسسات آموزشی نقش مهمی دارند.
مرور سیستماتیک کاربست وب کوئست در یادگیری زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فناوری های آموزشی در یادگیری دوره ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۲
58 - 83
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف کاربست وب کوئست در یادگیری زبان انگلیسی با یکارگیری روش مرور سیستماتیک سندلوفسکی و باروسو انجام شد. این مطالعه حاصل 10 سال بررسی مطالعات در فاصله سال های 2013-2023 در زمینه تحقیقات کاربست وب کوئست در یادگیری زبان انگلیسی بود. کلیدواژه های کاربردی مورد استفاده در این تحقیق شامل: «وب کوئست و یادگیری زبان انگلیسی» و نیز «وب کوئست و آموزش زبان انگلیسی» بود که در پایگاه های Sciencedirect, Tylor & Francis, Google scholar, Sage, Irandoc, Magiran, ensani.ir مورد جستجو قرار گرفت. در بررسی اولیه 227 سند شناسایی گردید که در گام اولیه غربالگری بر اساس دستورالعمل پریسما و با بکارگیری از چک لیست سیاهه رفتار کسپ حدود 64 مطالعه مرتبط حاصل شد؛ سرانجام در گام دوم غربالگری، با بررسی متن کامل اسناد مدنظر و ارزیابی این اسناد حدود 17 سند وارد چرخه پردازش مطالعه شدند. تجزیه و تحلیل این اسناد بر 21 محور پایه و 5 مقوله سازمان دهنده فرعی تاکید داشت که از میان 21 مضمون شناسایی شده، مقوله های «یادگیری مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات»، «اثربخشی وب کوئست در مهارت های نوشتاری» و «اثربخشی وب کوئست در مهارت های خوانداری» بیشترین درصد حوزه تفوق موضوعی را از آن خود نمودند. محقق این محورهای پایه را در یک فرایند ساخت و پرداخت مفهومی با استفاده از کدگذاری نظام مند اشتراوس و کوربین در پنج بخش "مهارت های یادگیری زبان انگلیسی" ، "جنبه های کارکردی یادگیری زبان انگلیسی" ، "جنبه های تاکتیکی یادگیری زبان انگلیسی" ، "مهارت های شناختی" و "عوامل نظری" حول پدیده اصلی پژوهش یعنی کاربست وب کوئست در یادگیری زبان انگلیسی سازماندهی نمود.