فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۸۱ تا ۲٬۰۰۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی و زوج درمانی سیستمی - تلفیقی بر بخشودگی بین فردی زنان خیانت دیده بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی زنان خیانت دیده مراجعه کننده به مراکز مشاوره مستقر در شهرستان رودهن در سال 1401 تشکیل دادند. که تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار این پژوهش پرسشنامه بخشودگی بین فردی پولارد (IFS، 1998) بود. مداخله طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش لو و مک کی (۲۰۱۲) و پروتکل زوج درمانی سیستمی - تلفیقی فلدمن (۱۹۹۰) در ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقه ای هفته ای دوبار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. . نتایج تحلیل واربانس نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری بخشودگی بین فردی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P)، و نتایج نشان داد طرح واره درمانی مبتنی بر برنامه غنی سازی ارتباطی پذیرش نسبت به زوج درمانی سیستمی - تلفیقی فلدمن به طور معناداری بر بخشودگی بین فردی زنان خیانت دیده اثربخش تر بود و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0<P). می توان این گونه نتیجه گرفت که بین دو درمان طرح واره درمانی مبتنی بر غنی سازی ارتباط پذیرش و زوج درمانی سیستمی تفاوت معنادار وجود دارد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و تاب آوری در دانش آموزان پسر با اعتیاد به تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و تاب آوری در دانش آموزان پسر با اعتیاد به تلفن همراه انجام شد. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر بروجرد در سال تحصیلی 1402-1401 بودند که از بین آن ها 30 دانش آموز با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش در طول دو ماه تحت مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه اعتیاد به گوشی هوشمند (سواری، 1392)، مقیاس بازبینی شده اضطراب آشکار کودکان (RCMAS؛ رینولدز و ریچموند، 1978) و مقیاس تاب آوری (CD-RISC؛ کونور و دیویدسون، 2003) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها نشان داد که نمره اضطراب در گروه مداخله از پیش آزمون تا پیگیری کاهش یافته است (05/0>P)، اما در مقابل نمره تاب آوری از پیش آزمون تا پیگیری افزایش یافته است (05/0>P). در واقع می توان نتیجه گرفت که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی منجر به کاهش اضطراب و افزایش تاب آوری در نوجوانان شده است.
مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی هیجان مدار و آموزش شادی بخش لیوبومیرسکی بر امید به زندگی در نوجوانان دارای سابقه خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۰۸-۹۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی مشاوره گروهی هیجان مدار و آموزش شادی بخش لیوبومیرسکی بر امید به زندگی در نوجوانان دارای سابقه خودکشی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری مدت دوماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پسر دوره اول و دوم متوسطه منطقه 20 شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 که دارای سابقه اقدام به خودکشی بوده و به مرکز مشاوره آموزش وپرورش ارجاع داده شده بودند، بود. تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه امید به زندگی میلر (1988، MHS) بود. مداخله مشاوره گروهی هیجان مدار و آموزش شادی بخشی لیوبومیرسکی در 8 جلسه 120 دقیقه ای، هفته ای دوبار به صورت گروهی برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد. داده ها با بهره گیری از تحلیل واریانس آمیخته تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری امید به زندگی تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P) و آموزش شادی بخشی لیوبومیرسکی نسبت به مشاوره گروهی هیجان مدار به طور معناداری بر امید به زندگی نوجوانان دارای سابقه خودکشی اثربخش تر بود و بین دو درمان تفاوت معنادار مشاهده شد (05/0>P). بنابراین می توان گفت که بین دو درمان آموزش شادی بخشی لیوبومیرسکی و مشاوره گروهی هیجان مدار تفاوت معنادار وجود داشت.
نقش میانجی سود و زیان های روانی و موقعیتی در رابطه بین انتظارات و ارزش ها با انگیزش تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۳۸-۱۲۹
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی سود و زیان های روانی و موقعیتی در رابطه بین انتظارات و ارزش ها با انگیزش تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دبیرستان های شهر قروه که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند تشکیل دادند که از بین آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 384 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس انتظار- ارزش– هزینه (EVCS، 2014)، مقیاس استاندارد انگیزش تحصیلی (HEMS، 1980)، مقیاس سود و زیان های روانی(PGLS، 1401) و مقیاس سود و زیان های موقعیتی (SGLS، 1401) بود. روش تحلیل این پژوهش، تحلیل مسیر بود. یافته ها گویای آن بود که اثر مستقیم انتظارات و ارزش ها بر انگیزش تحصیلی (001/0>P) و سود و زیان های روانی و موقعیتی بر انگیزش تحصیلی (001/0>P) معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که انتظارات و ارزش ها از طریق میانجی گری سود و زیان های روانی و موقعیتی بر انگیزش تحصیلی دارای اثرغیرمستقیم بود (001/0>P). شاخص های برازش نیز نشان داد مدل پیش فرض ازبرازش مناسبی برخوردار بود. به طور کلی می توان بیان داشت که با ایجاد انتظارات در دانش آموزان می توان به افزایش انگیزش تحصیلی کمک کرد.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر عملکرد اجرایی بیماران مصرف کننده مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ دی ۱۴۰۲ شماره ۱۰ (پیاپی ۹۱)
۱۷۰-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری و درمان ذهن آگاهی بر عملکرد اجرایی بیماران مصرف کننده مت آمفتامین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه معتادین مراجعه کننده به درمانگاه های ترک اعتیاد شهر تهران که در فاصله زمانی شهریور تا بهمن ماه 1400 بود. تعداد 45 نفر به شیوه هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند. ابزار پژوهش آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین گرانت و برگ (1948 WCST,) بود. مداخله درمان شناختی رفتاری فری (2008) و ذهن آگاهی کرفت و ویلیامز (2012) در طی 8 جلسه بر روی اعضای گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت ننمودند. داده ها توسط آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروه ها در پس آزمون و پیگیری عملکرد اجرایی بیماران مصرف کنندگان مت آمفتامین تفاوت معناداری وجود داشت (05/0>P) و هر دو درمان بر طبقات صحیح تکمیل شده، خطاهای درجاماندگی و خطاهای کل تأثیر معناداری داشتند (05/0>P) و درمان ذهن آگاهی در تأثیر بر متغیرهای خطاهای درجاماندگی در مرحله پس آزمون نسبت درمان شناختی رفتاری برتری داشته است (05/0>P). بنابراین می توان گفت درمان ذهن آگاهی در اثربخشی بر یکی از مؤلفه های عملکردهای اجرایی اثربخش تر می باشد که بدین ترتیب می توان از ذهن آگاهی در درمان افراد وابسته به مت آمفتامین استفاده نمود.
اثربخشی واقعیت درمانی آنلاین بر رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در افراد سوگ دیده در دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در افراد سوگ دیده در دوره کرونا بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه افرادی بود که در سال 1400 حداقل یکی از اعضای خانواده خود را بر اثر بیماری کووید-19 در شهر تهران از دست داده اند. که از بین آنان تعداد 24 نفر، 12 نفر در گروه گواه و 12 در گروه آزمایش از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه جایگذاری شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه های ویژگی های جمعیت شناختی پرسشنامه رشد پس از سانحه کالهون و تدسچی (1996، PTGI)، پریشانی روان شناختی کسلر و همکاران (2002، k-10)، و پروتکل واقعیت درمانی گلاسر (2010) طی 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت آنلاین استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چندمتغیره (مانکوا) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون رشد پس از سانحه و پریشانی روان شناختی در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود داشت. درنتیجه، واقعیت درمانی می تواند به عنوان یک مداخله مؤثر برای سوگ دیدگان دوره کرونا مورد توجه قرار داده شود.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت و تمرینات یوگا بر خودمدیریتی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ آبان ۱۴۰۲ شماره ۸ (پیاپی ۸۹)
۱۱۶-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
با تمرکز بر شفقت و تمرینات یوگا بر خودمدیریتی افراد مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس (ام اس) انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه با دوره پیگیری دو ماه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران ام اس شهرستان بروجرد ثبت شده در انجمن ام اس در سال 1401 بودند. در این پژوهش 66 نفر به صورت دردسترس انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه 22 نفری درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت، تمرینات یوگا و گروه گواه قرار گرفتند. جلسات گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت شامل ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه ای بود که به صورت یک بار در هفته برگزار شد. همچنین جلسات تمرینات یوگا در 24 جلسه 90 دقیقه ای، هفته ای سه بار برگزار شد. جهت سنجش خودمدیریتی در مراحل سنجش از مقیاس خودمدیریتی مولتیپل اسکلروزیس- تجدید نظر شده (MSSM-R) بیشاپ و فرین (2011) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج مقایسه زوجی گروه ها نشان داد که تغییرات گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت با گروه تمرینات یوگا (028/0=P) و گروه گواه (011/0=P) معنادار بود (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که فقط درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت تا مرحله پیگیری بر بهبود خودمدیریتی موثر بوده است.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دارای اختلال ریاضی پایه پنجم ابتدایی ناحیه دو شهر تبریز در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. از این جامعه آماری با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعداد 30 دانش آموز به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (15 نفر برای هر گروه) جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون های برج لندن (TLT، شالیس، 1982)، علایم حیاتی سیستم اعصاب مرکزی (CNSVS، گالتری و جانسون، 2006)، سیاهه درجه بندی رفتاری کارکردهای اجرایی نسخه دبستان (BRIEF، گیویا و همکاران، 2015) و آزمون ریاضی کی مت (KMT، کندی، 1988) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس چندمتغیری انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین حل مسئله، حافظه فعال و کارکردهای اجرایی پس آزمون گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 01/0>P) وجود دارد. در واقع توانبخشی شناختی باعث بهبود کارکردهای اجرایی، حافظه فعال و حل مسئله در افراد مبتلا به اختلال ریاضی می شود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت بر پردازش هیجانی و خود مراقبتی در نوجوانان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت بر پردازش هیجانی و خود مراقبتی در نوجوانان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدرسه ی دخترانه ی غیرانتفاعی بود که در مرکز آموزشی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1400-1401 مشغول به تحصیل بودند. نمونه آماری شامل 30 نفر از این دختران بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. سپس، به طور تصادفی 15 نفر در گروه گواه و 15 نفر در گروه آزمایش جایگزین گردیدند. گروه مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یک بار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس غربالگری علائم قبل از قاعدگی استینر و همکاران (PSST، 2003) و پردازش هیجانی باکر و همکاران (EPS، 2007)، میزان خود مراقبتی نوجوان اروم (AS-CLQ، 2009) جمع آوری و به روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین نمرات پس آزمون پردازش هیجانی و خودمراقبتی در گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری در سطح 05/0 وجود دارد. نتیجه گیری می شود درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با تمرکز بر شفقت بر پردازش هیجانی و خود مراقبتی در نوجوانان دختر دارای سندرم پیش از قاعدگی مؤثر بوده است.
تحلیل کیفی عناصر ارتباطی موثر بر انتقال پیام های داستان های کودکان برمبنای دیدگاه کاربردشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات کودک ابزاری برای کسب شناخت از جهان انتزاعی است که مطالعات اندکی از آن براساس دیدگاه های شناختی انجام گرفته است. پژوهش حاضر به تحلیل پیام های داستان های پنج گروه سنی پرداخته تا نه تنها آنها را از دیدگاه کاربردشناسی شناختی مقایسه نموده بلکه دریابد که پیام های داستانی چگونه بیان می شوند. بدین منظور، پانزده کتاب به شیوه تحلیل کیفی قیاسی با حصول اشباع نظری ارزیابی شدند. پیام ها در ماتریس مقوله بندی براساس دیدگاه کاربردشناسی شناختی، طبقه بندی شده اند. طبقه بندی برپایه دو شیوه انتقال پیام یعنی استاندارد و غیراستاندارد و عناصر مرتبط (غیرکلامی، بهره برداری، فریب و ناکامی) انجام گرفت. پیام های داستانی نونهالان بیان احساسات و واکنش های هیجانی و شناختی، و گروه خردسالان واکنش های هیجانی در تعامل با پیرامون شان است. در گروه الف محور پیام ها، احساسی- شناختی تحت تاثیر محیط است و نویسندگان در تلاش برای گره زدن آنها به واقعیت های زندگی هستند تا تصویر واقعی تر برای کودک ترسیم نماید. در گروه ب با پیام های انگیزشی مواجه هستیم که هدف از پرداختن بدانها کمک به کودکان برای تقویت اعتمادبه نفس و غلبه بر ناامیدی ها و دشواری های زندگی است. در گروه ج پیام های اخلاقی مورد نیاز برای زندگی جمعی، هسته اصلی پیام های داستانی بوده که استفاده از مضامین استعاره ای به انتقال عمیق تر آنها کمک بیشتری نموده است. براساس یافته ها، مبادله پیام در داستان های نونهالان و خردسالان بیشتر مبتنی بر تعامل غیرکلامی، در دو گروه الف و ب عمدتا استفاده از عبارات طنز و تمثیلی یا کاربرد بهره برداری و در گروه سنی ج نیز تعامل غیرکلامی می باشد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت خود و زوج درمانی هیجان مدار بر خودجرحی در زنان قربانی خشونت خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت خود و زوج درمانی هیجان مدار بر خودجرحی در زنان قربانی خشونت خانگی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. بر همین اساس 60 نفر از بین زنان قربانی خشونت خانگی مراجعه کننده به بهزیستی شهر تهران در سال 1401 به صورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در گروه ها گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). به منظور جمع آوری داده ها از سیاهه رفتارهای خودآسیب رسان(ISAS) کلونسکی و گلین (2009) استفاده شد و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل گردید. نتایج نشان داد در پس آزمون خودجرحی بین دو مداخله تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین بین مداخلات با گروه کنترل تفاوت معنادار آماری گزارش شد (05/0>P). به عبارتی هر دو روش بر کاهش خودجرحی اثر داشته اند و این دو مداخله تفاوت معناداری از نظر اثربخشی بر خودجرحی داشته است؛ این نتایج در پیگیری هر دو مداخله نیز دیده شد (05/0>P). نتیجه گیری می شود هر دو مداخله توانستند خودجرحی را کاهش دهند؛ اما زوج درمانی هیجان مدار در کاهش خودجرحی موثرتر عمل کرد؛ ازاین رو این درمان می تواند در درمان زنان قربانی خشونت خانگی به کار گرفته شود.
اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی زوجین بر سبک های تبادل اجتماعی و آشفتگی روانشناختی زنان دچار دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ شماره ۱۱ (پیاپی ۹۲)
۱۱۸-۱۰۹
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش مهارت های ارتباطی بر سبک های تبادل اجتماعی و آشفتگی روانشناختی زنان دچار دلزدگی زناشویی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، زنان متاهل دچار دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره "رکن" و "ره سلامت" شهر تهران در سال 1401 بودند که به منظور انتخاب حجم نمونه، 30 زن به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش مقیاس سبک های تبادل اجتماعی لیبمن و همکاران 2011 (SES)، آشفتگی روانشناختی کسلر و همکاران 2003 (K-10) و دلزدگی زناشویی پاینز 1996 (CBM) بود. گروه آزمایش تحت 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش مهارت های ارتباطی قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس چندمتغیره انجام شد. نتایج نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون بین میانگین پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در متغیر سبک های تبادل اجتماعی (004/0P=) و آشفتگی روانشناختی (002/0P=) زنان دچار دلزدگی زناشویی تفاوت معنادار وجود دارد که نشان دهنده تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی در این زنان است (05/0>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی با ایجاد ارتباط کلامی و غیرکلامی موثر، سازگاری و شکل گیری رفتارهای مثبت و مفید منجر به تقویت سبک های تبادل اجتماعی سازگارانه، کاهش آشفتگی روانشناختی زنان دچار دلزدگی زناشویی می شود.
پیش بینی اضطراب کرونای پرستاران بر اساس رفتار خودمراقبتی، فرسودگی شغلی و ناگویی هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۲ مهر ۱۴۰۲ شماره ۷ (پیاپی ۸۸)
۱۷۴-۱۶۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی اضطراب کرونای پرستاران بر اساس رفتار خودمراقبتی، فرسودگی شغلی و ناگویی هیجانی بود. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران شاغل در بیمارستان آریا شهر رشت در سال 1401 به تعداد 190 نفر بود که تعداد 123 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه های خودمراقبتی (SCQ) هان و همکاران (2014)، فرسودگی شغلی (JBQ) ماسلاچ و جکسون (1996)، ناگویی هیجانی (AQ) بگبی و همکاران (1994) و اضطراب کرونا (CAQ) علیپور و همکاران (1398) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین فرسودگی شغلی و ناگویی هیجانی با اضطراب کرونای پرستاران رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P)، اما بین رفتار خودمراقبتی با اضطراب کرونا رابطه معناداری مشاهده نشد (05/0<P). این متغیرها در مجموع 67/6 درصد از واریانس اضطراب کرونا را تبیین کردند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که متغیرهای فرسودگی شغلی و ناگویی هیجانی پیش بین مناسبی برای کاهش اضطراب پرستارن در ایام کرونا می باشد.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده مبدأ با میانجی گری بلوغ عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده مبدأ با میانجی گری بلوغ عاطفی بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را زنان و مردان متأهل شهر تهران در سال 1401 تشکیل دادند. تعداد افراد نمونه 339 نفر بودند که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورداستفاده، پرسشنامه های تعهد زناشویی (DCI) آدامز و جونز (1997)، بلوغ عاطفی (EMS) سینگ و بهارگاوا (1990)، الگوهای ارتباطی خانواده (RFCP) کوئرنر و فیتزپاتریک (2004) و جو عاطفی خانواده (FEAQ) هیل برن (1964) بود. تجزیه وتحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری انجام گرفت. یافته ها نشان داد که مدل آزمون شده از برازش مطلوبی برخوردار است. اثر مستقیم الگوی ارتباطی گفت وشنود، همنوایی (05/0>P) و جو عاطفی خانواده مبدأ (001/0>P) بر تعهد زناشویی معنی دار بود. همچنین در رابطه ی بین الگوی ارتباطی همنوایی و جو عاطفی خانواده مبدأ با تعهد زناشویی، بلوغ عاطفی نقش میانجی را به ترتیب در سطوح معنادری 001/0 داشت. بنابراین، با توجه به رابطه معنی دار الگوهای ارتباطی و جو عاطفی خانواده با تعهد زناشویی و همین طور نقش میانجی و اثرگذار بلوغ عاطفی، درمانگران و مشاوران خانواده می توانند در مسیر بهبود الگوهای ارتباطی خانواده ها و همین طور اصلاح جو عاطفی خانواده های مبدأ در راستای افزایش سطح بلوغ عاطفی مناسب فرزندان حرکت کنند.
عوامل اثرگذار بر نارسایی مهارت های تنظیم هیجان در افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
48 - 62
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اگرچه نارسایی مهارت های تنظیم هیجان یک ویژگی شایع در اختلال طیف اوتیسم است، ولی در ارتباط با افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا پژوهش ها نتوانستند الگوی مناسبی از عوامل اثرگذار بر نارسایی مهارت های تنظیم هیجان در این افراد ارائه دهند. بدین ترتیب پژوهش حاضر با هدف بررسی نظام مند عوامل اثرگذار بر نارسایی مهارت های تنظیم هیجان در افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر مروری نظام مند بود. یافته ها از سال های 2000 تا 2023 با کلیدواژه های مهارت های تنظیم هیجان در اختلال طیف اوتیسم دارای کارکرد بالا، مهارت های تنظیم هیجان در اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا، نارسایی تنظیم هیجان در اختلال طیف اوتیسم دارای کارکرد بالا، و نارسایی تنظیم هیجان در اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا در پایگاه های اطلاعاتی مگ ایران، علم نت، نورمگز، ایرانداک، گوگل اسکالر، ساینس دایرکت، اسپرینگر، پاب مد، اسکوپوس، و سیج با استفاده از فهرست وارسی پریزما بررسی شدند که در پایان 13مقاله براساس ملاک های ورود و خروج انتخاب و وارسی شد.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که کم توانی در پردازش عبارات هیجانی و ابراز تجربیات هیجانی، کم توانی در نظریه ذهن، و کم توانی در کنش های اجرایی از مهم ترین عوامل اثرگذار بر نارسایی مهارت های تنظیم هیجان در افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا است.
نتیجه گیری: بهبود پردازش عبارات هیجانی و ابراز تجربیات هیجانی، نظریه ذهن، و کنش های اجرایی افراد با اختلال اوتیسم دارای کارکرد بالا می تواند نقش مؤثری در کاهش نارسایی مهارت های تنظیم هیجان این افراد ایفا کند.
نقش انگیزه تحصیلی، هیجان های تحصیلی، و هوش اخلاقی در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
63 - 78
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از اهداف مهم آموزش و پرورش، ایجاد زمینه برای رشد همه جانبه فرد است که در این بین، بهبود عملکرد تحصیلی یکی از عوامل مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف پیش بینی عملکرد تحصیلی دانش آموزان بر اساس انگیزه تحصیلی، هیجان های تحصیلی، و هوش اخلاقی انجام شد.
روش: روش این مطالعه، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری، شامل تمامی دانش آموزان دوره متوسطه شهر تهران در نیمسال دوم سال تحصیلی 1401-1400 بود که با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای تعداد 2065 دانش آموز به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند که در نهایت به علت افت آزمودنی، تحلیل داده ها روی 2010 دانش آموز انجام شد. دانش آموزان به پرسشنامه های هوش اخلاقی (لنیک و کیل، 2005)، انگیزه تحصیلی (والرند، 1992) ، هیجان های تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) و عملکرد تحصیلی (فام و تیلور، 1999) پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده های پژوهش از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد متغیرهای انگیزه تحصیلی، هیجان های تحصیلی، و هوش اخلاقی با عملکرد تحصیلی در دانش آموزان همبستگی معنادار دارند (0/01>p). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هوش اخلاقی، هیجان های تحصیلی، و انگیزه تحصیلی به ترتیب 18 درصد، 33 درصد و 39 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تبیین کردند. این متغیرها به طور همزمان با هم توانستند 39 درصد از واریانس عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تبیین کنند.
نتیجه گیری: بر این اساس به منظور ارتقای عملکرد تحصیلی دانش آموزان می توان به تدوین برنامه هایی در جهت بهبود هوش اخلاقی و به تبع آن انگیزه تحصیلی و هیجان های تحصیلی اقدام کرد. کاربردهای ضمنی نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفت.
مقایسه ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلندمدت و تاب آوری در سطوح متفاوت انتقال در داستان های مرتبط با موفقیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
79 - 92
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: داستان ها دارای چنان قدرتی هستند که می توانند خوانندگان را وارد دنیای تخیلی کنند و تغییراتی را در خوانندگان موجب شوند؛ در واقع داستان ها می توانند خوانندگان را به نوعی به مکان ها و زمان های متفاوتی ببرند. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف مقایسه ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلندمدت و تاب آوری در سطوح متفاوت انتقال در داستان های مرتبط با موفقیت انجام شد.
روش : در این مطالعه علی - مقایسه ای، از بین دانش آموزان دختر و پسر مدارس دوره متوسطه یکم شهر رشت (1399)، 200 دانش آموز با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در ابتدا پنج داستان کوتاه در رابطه با موفقیت به آنها داده شد تا مطالعه کنند. پس از مطالعه داستان ها، دانش آموزان به فرم کوتاه مقیاس انتقال (آپل و همکاران، 2015)، مقیاس کوتاه ثبات (داکورث و کیون، 2009) و مقیاس تاب آوری کانر-داویدسون (کانر و داویدسون ، 2003) پاسخ دادند. با استفاده از فرم کوتاه مقیاس انتقال (آپل و همکاران، 2015)، سطوح درآمیختگی دانش آموزان در داستان های مرتبط با موفقیت سنجیده شد. در پایان تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS24 و با استفاده با روش تحلیل واریانس چند متغیره انجام شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد که بین ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلندمدت و تاب آوری در دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (0/001>P). شرکت کنندگان گروه سطح بالا انتقال داستان، از ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلندمدت (29/52) و تاب آوری (67/05) بیشتری از خود نشان دادند (0/001>P).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان چنین استدلال کرد که انتقال داستان نوع خاصی از ایجاد انگیزه و موفقیت است که باعث شده دانش آموزان در داستان ها و تأثیرپذیری آنها از محتوای داستان ها غرق بشوند و از نظر انگیزشی و هیجانی ارتقا پیدا کنند.
نقش تجاری سازی دانش در تبیین سلامت روان شناختی دانش آموزان: مطالعه مروری روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۷)
109 - 125
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش های زیادی به بررسی نقش تجاری سازی دانش و بحث کارآفرینی پرداختند، اما پژوهشگران به اهمیت رابطه بین دانش و مهارت کسب شده با کسب درآمد و نقش آن در پویایی و اشتیاق تحصیلی، کمتر پرداخته اند. همچنین پژوهشگران کمتری به مطالعه نقش تجاری سازی دانش بر کودکان پرداخته اند؛ بدین ترتیب هدف از این پژوهش، مطالعه نقش کاربردی بودن دانش و تجاری سازی آن در پویایی تحصیلی و سلامت روان دانش آموزان بود.
روش: مقاله حاضر با استفاده از روش توصیفی و مطالعه کتابخانه ای انجام شد، بدین ترتیب که اطلاعات مختلف درباره موضوع پژوهش از منابع اطلاعاتی مختلف شامل مقالات، کتاب های دانشگاهی، و منابع علمی داخلی و خارجی از پایگاه های معتبر جستجوی علمی مانند Magiran ، Elsevier ، PubMed و موتور جستجوی Google Scholar با کلیدواژه هایی چون تجاری سازی دانش، کاربردی کردن دانش، فواید و مزایای تجاری سازی دانش، تجاری سازی دانش و سلامت روان در بازه زمانی سال های 2004 تا 2023 گردآوری، توصیف، تبیین، و بحث قرار گرفت.
یافته ها: تجاری سازی دانش برای کودکان و خانواده هایشان در سراسر جهان فواید و کشاکش های زیادی را در برداشته است. تجاری سازی به مثابه یک شمشیر دو لبه است که از جهاتی می تواند سبب بهبود و ارتقاء زندگی و بهزیستی کودکان شده و از سویی دیگر ممکن است تأثیر منفی بر بهزیستی آنها گذارد.
نتیجه گیری: در این پژوهش ضمن پرداختن به مفهوم تجاری سازی، ضرورت، فواید و کشاکش های تجاری سازی دانش بر بهزیستی کودکان، عدم شاغل بودن فارغ التحصیلان و ارتباط آن با سلامت روان افراد، حرفه آموزی و مهارت های شغلی در کودکان و نوجوانان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی بهزیستی شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق به کار در معلمان مدارس ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
366 - 375
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی بهزیستی شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق به کار در معلمان مدارس ابتدایی انجام شده است. طرح پژوهش توصیفی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. این پژوهش با حضور 300 نفر به روش نمونه گیری در دسترس از بین معلمان مدارس ابتدایی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1402-1401 به روش آنلاین انجام شد. برای اندازه گیری متغیرهای پژوهش از پرسشنامه اشتیاق به کار اترخت (UWES) اسچافلی و همکاران (2002)، پرسشنامه سرمایه روان شناختی (PCQ) لوتانز و همکاران (2007) و مقیاس بهزیستی کارکنان (EWBS) ژونگ و همکاران (2015) استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS نسخه 24 تحلیل شد. نتایج نشان داد که بین سرمایه روان شناختی و بهزیستی شغلی با اشتیاق به کار همبستگی معناداری وجود دارد (0/01>P). همچنین نتایج نشان داد مسیرهای مستقیم این پژوهش معنادار شدند و مسیرهای غیرمستقیم سرمایه روان شناختی از طریق نقش میانجی بهزیستی شغلی بر اشتیاق به کار معلمان مدارس ابتدایی معنادار بود. بر اساس یافته های این پژوهش، مدل نهایی پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/025=RMSEA و 0/05>P-value) و مدل نهایی ارزیابی شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر اشتیاق به کار در بین معلمان مدارس ابتدایی است.
تأثیر سرمایه روانشناختی بر رفتار نوآورانه دبیران با نقش میانجی روش های نوین تدریس
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
387 - 396
حوزه های تخصصی:
یکی از ارکان اصلی آموزش وپرورش دبیران هستند که ایجاد نوآوری در رفتارشان منجر به تسریع در یادگیری و فهم عمیق تر مطالب برای دانش آموزان می شود، از همین رو، به نظر می رسد وجود سرمایه روان شناختی و استفاده از روش های نوین فنون تدریس در ایجاد رفتار نوآورانه مؤثر باشد. هدف این پژوهش مطالعه تأثیر سرمایه روان شناختی بر رفتار نوآورانه دبیران با نقش میانجی گر روش های نوین تدریس بود. بدین منظور، 152 نفر دبیر (76 نفر مرد و 76 نفر زن) به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه های سرمایه روان شناختی مک گی (2011)، رفتار نوآورانه کانتر (1988) و روش های نوین تدریس (گراشا و ریچمان، 1996) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین سرمایه روان شناختی با رفتار نوآورانه (0/48=r)، روش های نوین تدریس با رفتار نوآورانه (0/38=r) و بین سرمایه روان شناختی با روش های نوین تدریس (0/42=r) رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد (0/05>p). ضمن اینکه دامنه شاخص های ارزیابی کلیت مدل با اجرای مدل معادلات ساختاری، مطلوب بود و مدل پیشنهادی از برازش مناسبی برخوردار شد. همچنین، اثر مستقیم سرمایه روان شناختی بر رفتار نوآورانه (0/74=B) و اثر غیرمستقیم سرمایه روان شناختی بر رفتار نوآورانه با نقش میانجی روش های نوین تدریس (0/77=B) مشاهده شد. نتیجه اینکه با افزایش سرمایه روان شناختی و آشنا نمودن دبیران با روش های نوین تدریس، امکان تغیر رفتار در جهت نوآورانه بودن وجود دارد و مطالعات عمیق تر و دقیق تری نیز برای پژوهشگران آینده توصیه می شود.