فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۳۳٬۷۳۰ مورد.
مصرف نمایشی خرید در بین خانواده های شهر تهران (مطالعه ی موردی مناطق 1، 7 و 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، با تجربه ی مدرنیته و صنعتی شدن جوامع، نیازهای انسان در حال گسترش بوده و با افزایش چشم وهم چشمی در بین خانواده ها، بیشتر مصارف واقعی جای خود را به مصرف نمایشی داده است. مصرف نمایشی، پیامدهای متعددی برای فرد، خانواده و جامعه دارد که نظر به اهمیت موضوع، این تحقیق با استفاده از روش پیمایش و نظریه های وبلن، بوردیو، ایناکون و دیگران و اینگلهارت، عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مؤثر در مصرف نمایشی خرید در بین 384 نفر از خانواده های مناطق 1، 7 و 19 شهر تهران را بررسی کرده است. یافته ها نشان داد مصرف نمایشی در بین بیش از یک سوم خانواده ها بالاست که در این بین، خانواده های مناطق 1، 19 و 7 به ترتیب بیشترین میزان مصرف نمایشی را دارند. در ضمن، متغیرهای مادی گرایی، سرمایه ی فرهنگی، جهت گیری منزلتی، سرمایه ی اقتصادی، منزلت اجتماعی و پای بندی دینی به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را در مصرف نمایشی خانواده ها دارند. همچنین، از نظر کیفیت تأثیرگذاری، متغیرهای مستقل شش گانه سه نوع تأثیر در مصرف نمایشی خانواده ها دارند: اثر مستقیم (مادی گرایی)، اثر غیرمستقیم (جهت گیری منزلتی) و هم اثر مستقیم و هم اثر غیرمستقیم (سرمایه ی اقتصادی، سرمایه ی فرهنگی، منزلت اجتماعی و پای بندی دینی). یافته ها دلالت بر آن دارد که مصرف نمایشی در شهر تهران، برخلاف نظر وبلن، دیگر مختص طبقات مرفه و بالای جامعه نیست و به مرور در بین سایر طبقات جامعه نیز رو به رشد است و تمام طبقات جامعه به نوعی درگیر مصرف نمایشی اند.
تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی و توسعه یافتگی محلات شهری به روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
توسعهیافتگی به عنوان یکی از شاخص های مهم در برنامه ریزی شهری، تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، زیربنایی، رفاهی را در سطح محلات، نواحی و یا مناطق یک شهر نشان می دهد. گسترش شهر ها با ساختار فضایی نامنسجم و از هم گسیخته موجب تمرکز نامعقول و نامناسب امکانات و خدمات در بخش های مختلف شهر و توسعه اقتصادی- اجتماعی نابرابر در آن ها شده است. این مقاله ارتباط میان ساختار فضایی و تغییر سطح توسعه یافتگی در محلات شهر مشهد را بررسی می کند. به این منظور، 136 محله شهر مشهد مورد آزمون قرار گرفتند که برای تحلیل ساختار فضایی آن ها از روش چیدمان فضا و برای تعیین سطح توسعه یافتگی محلات، از روش تحلیل عاملی استفاده شده است. در این تحلیل 20 شاخص در زیرگروه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، زیست محیطی و رفاهی با یکدیگر ترکیب شده اند و به عنوان یک شاخص به نام توسعهیافتگی، در تحلیل ارتباط میان ساختار فضایی محلات شهر و تغییرات سطح توسعهیافتگی آن ها، وارد شده اند. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و مستقیم میان ارزش همپیوندی محلی و میانی (یکی از شاخص های شناخت ارزش های فضایی) حاصل از تحلیل چیدمان فضا و تغییر درجه توسعهیافتگی محلات شهر مشهد برقرار است. این ارتباط در ارزش همپیوندی کلان ضعیف تر است. بنابراین، یکی از دلایل مهم تشدید نابرابری های اجتماعی – اقتصادی در شهر مشهد، وجود یک ساختار ناهمگن در سطح شهر به ویژه بین بخش های شرقی و غربی شهر است. بر اساس نتایج به دست آمده، می توان تغییرات درجه توسعهیافتگی را در آینده در محلات شهر مشهد، با توجه به طرح های پیشنهادی مصوب، پیش بینی کرد.
جلای وطن: بررسی عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به مهاجرت به خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر درصدد است برخی عوامل مؤثر بر گرایش دانشجویان به مهاجرت به خارج از کشور را تبیین نماید. به این منظور بخشی از اطلاعات طرح «سنجش گرایش ها، رفتار و آگاهی های دانشجویان دانشگاه های دولتی» که در سال 1380 با یک نمونه 1522 نفری از دانشگاه های ایران به انجام رسیده، گزینش شده و با استفاده از روش تحلیل ثانویه مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این مطالعه نشان دهندة آن است که 59 درصد از دانشجویان درحد متوسط و17 درصد در حد زیاد گرایش به مهاجرت به خارج از کشور دارند و فقط 23 درصد از آن ها در اندیشة مهاجرت نیستند.
نقش دو متغیر «پایبندی به جامعة ملی» و «دینداری» به عنوان عوامل بازدارنده و «نگرش انتقادی نسبت به شرایط کنونی و آتی جامعه» به عنوان عوامل ترغیب کننده گرایش به مهاجرت، از نظر آماری مورد تأیید قرار گرفت. به طورکلی گرایش به مهاجرت در مردان بیش از زنان و در پایگاه اقتصادی اجتماعی بالا بیش از پایگاه پایین است. به منظور شناسایی نقش هم زمان کلیه متغیرهای تأثیرگذار از رگرسیون لجستیک اسمی چندگانه استفاده شده است.
مقایسه ذهنیت نسلی و بین نسلی در نسل های دانشگاهی پس از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مقایسه نسل های پس از انقلاب اسلامی از مباحثی است که تاکنون مورد توجه بسیاری از جامعه شناسان و پژوهشگران مسائل اجتماعی ایران قرار گرفته است. در این میان پاره ای از متفکران جامعه شناسی قائل به انشقاق و شکاف نسل ها هستند و عده ای نیز به وجود تفاوت های جزئی باور داشته و با طبیعی قلمداد کردن تفاوت های میان نسل ها، نگرش متفاوتی را مطرح می کنند. تحقیق حاضر بدون آنکه خود را در چهارچوب ذهنی و فرضیه های این دو دیدگاه محصور کرده باشد، با رویکردی متفاوت از نظر محتوی و روش تلاش نموده با بهره گیری از تئوری «اُبژه های نسلی» به مقایسه شباهت ها و تفاوت های سه نسل دانشگاهی از منظر نگرش آنها به ابژه هایی در زمینه رفتار ها، باورها و یادمان های تاریخی دست یابد. در این تحقیق، نمونه گیری از بین دانشگاه های دولتی غیر پزشکی شهر تهران شامل سه نسل دانشگاهی از جمله نسل اول شامل استادان دانشگاه که در دهه 60 دوران دانشجویی خود را سپری کرده بودند، نسل دوم شامل استادان جوان و تازه استخدام شده دانشگاه ها، و نسل سوم شامل دانشجویان فعلی دانشگاه صورت گرفت. نتایج به دست آمده در خصوص همبستگی های درون گروهی و میان گروهی بیانگر آن بود که در هر سه بخش ابژه ها، نسل های مزبور شباهت های اساسی بین خود و تفاوت هایی چند را در مقابل نسل های دیگر دارا هستند.
"
گردشگری روستایی (راهبردی برای توسعه ی روستاهای حوزه ی جنگلی فارِسبان)
حوزه های تخصصی:
امروز، که «گردشگری روستایی» به عنوان بخش مهمی از فعالیت های توسعه ی روستایی پذیرفته شده، لازم است که از آن در راستای بهبود و شکوفایی مستمر بخش های مختلف روستا بهره گیریم و از آن به مثابه ی اهرمی در جهت پیش برد توسعه ی مثبت روستایی استفاده کنیم.
مطالعات نشان می دهد که گردشگری روستایی به شدت رشد کرده است و در بسیاری از مناطق روستایی یک فعالیت مکمّل و پذیرفته تلقی می-شود. ماهیت این فعالیت ایجاد اشتغال و درآمد و متنوع سازی اقتصاد، مشارکت اجتماعی و استفاده از منابع محلی است.
اگر در روستاهایی که تا حدی توان جذب گردشگران را دارند، یک برنامه ریزی دقیق و مدوّن با هدف توسعه ی روستایی انجام پذیرد، گردشگری روستایی می تواند موانع و مشکلات فراوانی را مرتفع سازد و شاخص های توسعه را در مناطق روستایی را تقویت کند.
رابطه نقش پلیس و احساس امنیت در شهر اصفهان سال1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
احساس امنیت، احساس مصونیت فرد در مقابل تهدیدهایی است که از جانب کنشگران دولتی و غیردولتی جان، مال، فکر و توانایی افراد را برای شرکت نمودن در اجتماعات دلخواه و یا حفظ این اجتماعات تحت تأثیر خود قرار می دهد. این پژوهش با هدف تعیین رابطه نقش پلیس (نیروی انتظامی) با احساس امنیت در بین شهروندان اصفهانی صورت گرفته است. چارچوب نظری تحقیق بنا به تناسب موضوع، نظریه های جامعه شناختی و مکاتب مربوط به این حوزه مورد بررسی واقع شد. روش تحقیق در این پژوهش، پیمایش و نیز کتابخانه ای بوده است. جامعه آماری پژوهش، شهروندان شهر اصفهان در سال 1388 بوده اند. حجم نمونه 384 نفر بوده اند که با استفاده از فرمول کوکران با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای در سه منطقه اصفهان به دست آمده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاه از نرم افزار SPSS و Amos18 است. مهمترین یافته پژوهش وجود رابطه مثبت و معنادار بین نقش پلیس با احساس امنیت در بین شهروندان اصفهانی است، اما در رابطه با معناداری هریک از ابعاد؛ بعد جدیت پلیس با بعد فکری احساس امنیت؛ بعد عملکرد پلیس با بعد مالی و بعدجمعی احساس امنیت؛ بعدتوانایی پلیس با بعد جمعی و بعد فکری احساس امنیت معنادار بوده، رابطه دیگر ابعاد، معنادار نبود. همچنین، مدل معادله ساختاری پژوهش، حاکی از تأیید داده های گردآوری شده با چارچوب نظری پژوهش است.
درک معنایی پیامدهای ورود نوسازی به منطقه اورامان کردستان ایران به شیوه پژوهش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بررسی حاضر به بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی می پردازد. رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی با تاکید بر بینش سازه گرایانه اجتماعی بر این باور است که کنشگران اجتماعی نقش اصلی در ساخت و بازسازی زندگی اجتماعی خود ایفا کرده و به گونه ای بازاندیشانه و آگاهانه در برابر محیط و تغییرات آن عمل می کنند. این رویکرد، برخلاف رویکرد پوزیتیویستی، که بر اصالت محیط، نظم و قاعده مندی در واقعیات اجتماعی و ثبات ماهیت انسان تاکید دارد، به اصالت انسان، سیالیت و بر ساخته شدن مداوم واقعیات اجتماعی و نیز انعطاف پذیری ماهیت انسان معتقد است. در این مقاله با به کارگیری این رویکرد سعی شده است به درک و تفسیر پیامدهای نوسازی در قالب مطالعه موردی اورامانات کردستان از منظر ساکنان آن سامان پرداخته شود.
اورامان تحت منطقه ای است روستایی و کوهستانی که در جنوب غربی شهرستان مریوان واقع شده است. ساکنان این منطقه عمدتا به فعالیت های دامداری، باغداری و کشاورزی محدود می پردازند. با این وجود در طی چند سال اخیر، تغییر و تحولاتی مانند پیدایش فعالیت های اقتصادی جدید، تکنولوژی و امکانات مدرن، آموزش و بهداشت نوین و دیگر عناصر نوین منطقه پدید آمده اند که بر ساختار اجتماعی این جامعه تاثیر گذاشته اند. لذا درک و تفسیر مردم از شرایط، فرآیند و پیامدهای این تغییرات از اهمیت به سزایی برخوردار است.
روش شناسی پژوهش حاضر، کیفی است و از روش مردم نگاری برای انجام دادن عملیات تحقیق و انجام دادن کلیه مراحل کار میدانی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارایه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است.
هدف عمده این مطالعه عبارت است از بررسی درک، تفسیر و ارزیابی پیامدهای نوسازی آن طور که توسط مردم تحت مطالعه تجربه می شوند، در این مطالعه پیامدهای نوسازی در ابعاد اقتصادی، قشربندی اجتماعی، آموزش مدرن، بهداشت مدرن، اعتقادات، تکنولوژی، ارتباطات و حمل و نقل، زبان، خویشاوندی و تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از انجام دادن عملیات کدگذاری باز، محوری و گزینشی، برای هر یک از ابعاد فوق یک مقوله هسته و مدل زمینه ای - پارادایمی ارایه شده مقولات هسته عبارت بودند از: ارتقای معیشتی، رهایی، توانمندساز / فشارآور، افزایش امید به زندگی، بقای اصول، رفاه آفرین / چالش برانگیز، تسهیل بخشی، چالش زبانی، میل به بازگشت و تضعیف شبکه ها. مقوله هسته نهایی در این مطالعه درک نوسازی به مثابه ساختار بخش و ساختارشکن است. بر اساس این مقوله، مردم اورامان پیامدهای نوسازی را به مثابه ساختاربخش و ساختارشکن دریافته اند که در آن نوسازی از یک طرف ساختارهای جدیدی به جامعه آنان بخشیده است اما همزمان بسیاری از ساختارهای سنتی آنان را نیز دچار افول کرده است. مقوله هسته مذکور در قالب یک مدل زمینه ای - پارادایمی شامل شرایط، تعاملات (استراتژی ها) و پیامدها ارایه شده است."
مناسبات روحانیان با دولت در عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران تا زمان صفویه
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی تاریخ ایران
واکاوی رابطة میان روحانیان، در مقام نیروی مهم اجتماعی، با دولت صفوی می تواند ما را از درک بسیطی از رابطه به سوی درک دقیق آن سوق دهد. موضوع این مقاله، مناسبات میان دولت و روحانیان است؛ بنابراین فراز و فرود روابط میان روحانیان و حکومت،شکل های مشارکت آن ها در سیاست و چگونگی تحول آن در دورة صفوی و عوامل مؤثر بر این تحول بازکاوی شده است. مناسبات میان دولت و روحانیان براساس دیدگاه نظری چارلز تیلی به جامعة سیاسی مطالعه شده است.در این پژوهش، روش کتابخانهای به کار رفته است. نتایج نشان می دهد رابطة روحانیان با دستگاه سلطنت به سه شکل عضویت در دستگاه سلطنت،نفوذ در سیاست و کناره گیری از دستگاه سیاسی است و از میان این سه شکل، رابطة غالب عضویت در دستگاه سیاسی است.
سبک زندگی با رویکرد معنوی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
معنویت جویی و عرفان گروی یکی از اصیل ترین و پرجاذبه ترین کشش های فطری انسان است که در مظاهر متنوعی جلوه نمایی کرده و غایاتی را جستجو می کند. ادیان الهی همواره یکی از منابع غنی، مطمئن و بی بدیل برای تأمین نیاز و تقاضای معنوی بشر بوده اند و تدیّن متکی به پشتوانه های معرفتی قویم و مبتنی بر سلوک عملی هدایت شده و هدفمند، همواره مطمئن ترین مسلک و شیوه برای شکوفایی قابلیت ها و ظرفیت های معنویت خواهانه انسان و رسیدن وی به غایات مقصود بوده است. وقوع برخی تحولات بنیادین در جامعه مدرن، به تشدید تمایل معنویت جویانه از یک سو؛ کاهش موقعیت و مرجعیت ادیان الهی در تأمین انحصاری این مهم از سوی دیگر؛ و ظهور بدیل های کارکردی و مدعیان متعدد و متنوع ترویج معنویت های سکولار، از سوی سوم؛ منجر شد. این نوشتار درصدد است تا جایگاه و نقش معنویت اصیل در سبک زندگی دینی (اسلامی) را با استناد به منابع دینی و معرفت دینی، مورد بازخوانی و تحلیل قرار دهد. روش مطالعه دربخش گردآوری داده ها، اسنادی و استنادی و در بخش تشریع یافته ها، توصیفی، تحلیلی و تفسیری است.
بررسی عوامل مؤثر جامعه شناختی بر تعهد سازمانی در ایران
حوزه های تخصصی:
رابطه بین کلیشه های جنسیتی احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه ارتباط زناشویی تقاضا - کناره گیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری یکی از رایجترین الگوهای تعاملی میان زوجین است که در آن یکی از زوجین، خواستار افزایش صمیمیت است و به همسر خود نزدیک شده و از سردی و فقدان ابراز محبت او شکایت میکند، و همسر دیگر از صمیمت اجتناب کرده، با کنارهگیری و انفعال واکنش نشان میدهد. این الگوی تعاملی که معمولاً به شکل زن متقاضی – مرد کنارهگیر بروز میکند، به مرور زمان تشدید و باعث نارضایتی زوجین از زندگی زناشویی میشود. با توجه به پیشینههای موجود، برخی از عوامل اجتماعی مانند کلیشههای جنسیتی و تفاوت سطوح قدرت میان زنان و مردان، در شکل گیری این الگوی تعاملی نقش مؤثری داشته، زوجین را به سمت این الگو سوق میدهد. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه متغیرهای جامعهشناختی و چرخه ارتباط زناشویی تقاضا – کنارهگیری است تا میزان رابطه کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه مذکور تعیین شود. روش: در پژوهش حاضر رابطه متغیرهای کلیشه های جنسیتی، احساس قدرت زوجین و متغیرهای جمعیت شناختی با چرخه تقاضا – کنارهگیری با استفاده از روش آمار توصیفی (رگرسیون و همبستگی) بررسی شد. یافتهها: نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای کلیشههای جنسیتی، احساس قدرت و تعداد فرزندان به طور معناداری قادر به پیشبینی چرخه مذکور هستند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که افزایش تفکر کلیشهای و تعداد فرزندان، باعث افزایش احتمال شکلگیری چرخه تقاضا – کنارهگیری در روابط زوجین میشود و احساس قدرتِ بیشتر با «کناره گیری» و احساس قدرتِ کمتر با «متقاضی شدن» همبستگی مثبت دارند. نتیجهگیری: نتایج فوق اهمیت توجه به متغیرهای مذکور در تحلیل علل و عوامل چرخه مذکور را نشان میدهد و به دست اندرکاران مسائل خانوادگی و اجتماعی کمک میکند که با شناسایی عوامل مؤثر بر این چرخه، زمینه بهبود ارتباطات زوجین را فراهم کنند.
مقایسه برخی ویژگی ها و کارکردهای کبوترخانه های ایران و انگلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کبوترخانه ها یا برج هاى کبوتر که به طور پراکنده در ایران و برخى کشورهاى دیگر وجود دارند، به منزله یک سازه فرهنگى ـ اقتصادى، داراى کارکردهایى در نظام کشاورزى و معیشت انسان هستند. این سازه، علاوه بر این که منظره دلانگیزى از معمارى هنرمندانه ارایه مى کند، داراى کارویژه هایى است که همگى در جهت حفظ و بقاى کبوترها به منظور بهره بردارى از آن ها در نظام کشاورزى سنتى، با مهارت ساخته شده اند. مقاله حاضر با مقایسه قدمت، موقعیت جغرافیایى، مکان استقرار و نیز اهداف کاربردى کبوترخانه هاى ایران و انگلستان، ضمن بیان ویژگى هاى معمارى درونى و بیرونى برج هاى کبوتر در این دو کشور به رابطه این سازه با عملکردهاى آن مى پردازد.
اجتماعی: آسیب شناسی مشق شب در ایران تکلیف سنتی یا تکلیف خلاق؟
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۸ شماره ۲۰۹
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی اثربخشی فرآیند داوری و مشاوره ی خانواده بر کاهش تعارض زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر فرآیند داوری بر کاهش تعارضات زناشویی زوجین متقاضی طلاق و مقایسه ی آن با فرآیند مشاوره می باشد. در این راستا 15 زوج داوری و 15 زوج مشاوره به صورت نمونه ی در دسترس از زوجین مراجعه کننده به مرکز «مداخله در خانواده به منظور کاهش طلاق» سازمان بهزیستی شهر اصفهان مورد ارزیابی قرار گرفتند. روش پژوهش شامل دو روش: 1) توصیفی از نوع پیمایش 2) نیمه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون بوده است. در این پژوهش برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ی تعارضات زناشویی ثنایی و براتی و همچنین پرسشنامه ی محقق ساخته ی تعارضات زناشویی قلیلی و فاتحی زاده استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS استفاده شد. نتایج حاکی از آن بود که فرآیند داوری بر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن در زوجین متقاضی طلاق مؤثر نبوده است(p>0.05) در صورتی که فرآیند مشاوره بر کاهش تعارضات زناشویی و ابعاد آن در زوجین متقاضی طلاق مؤثر بوده است(p<0.05). در هیچ یک از فرآیندهای داوری و مشاوره تفاوتی در تاثیر بر حسب جنسیت مشاهده نشد(p>0.05).
"جایگاه رسانه و فرهنگ در فرایند جهانی شدن "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مقاله حاضر میکوشد با ارائه تعاریف گوناگون از فرهنگ و ضرورت توجه به تغییرات فرهنگی در جریان هر تغییر و نوآوری در جامعة بشری، به کارکرد فرهنگی رسانهها نظری بیفکند. در این راستا نویسنده به سه نظریه عمده در زمینة فرهنگ و رسانهها اشاره میکند که عبارتند از: نظریه جامعة تودهوار، نظریه جبر فناوری و نظریه اقتصاد سیاسی. طی شرح این نظریهها، نظریات اندیشمندانی چون هارولد والدانیس، مارشال مکلوهان، زیگموند بامان و اریک فروم آمده است.
بخش دوم مقاله به نظریههای موجود در زمینة فرهنگ و جهانی شدن اختصاص دارد که طی آن ضمن نقد دیدگاههای ارنست گلنر و والراشتاین ابعاد جریان فرهنگی مانند پیدایی خرده فرهنگها، انتقال فناوری و انتقال سرمایه بررسی میشود.
بخش سوم مقاله در برگیرندة نظریههای موجود درباره رسانه و جهانی شدن است که رویکرد سه دیدگاه مارکسیستی، لیبرالیستی و پسامدرن را در این باره بیان میکند. نویسنده در پایان به نتیجهگیری از مباحث مطرح شده میپردازد"