آشنایی با اهداف تربیتی مکاتب فلسفی و مقایسه آن ها با یکدیگر از آن روی که می تواند باعث ایجاد شناخت و آگاهی، و بروز روحیه نقادی نسبت به خط مشی ها و برنامه ریزی های آموزشی شود مطلوب و مفید است. در این نوشتار که برگرفته از مطالعه ای اسنادی (کتابخانه ای) پیرامون بررسی و مقایسه اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه ایده آلیسم و پراگماتیسم است، وجوه اشتراک و افتراق مبانی فلسفی و اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه این دو مکتب فلسفی مورد مطالعه قرار گرفته است. عمده ترین نتایج حاصله از این نوشتار عبارتند از:
در خصوص مبانی فلسفی این دو مکتب :در هستی شناسی وجه عمده اشتراک، رسیدن به واقعیت از طریق تحریک و برانگیختگی و راهنمایی و وجه عمده افتراق در ماهیت حقیقی هستی است که در ایده آلیسم روحی مطلق ولی در پراگماتیسم تجربه نامعین و متکثر می باشد. در معرفت شناسی وجه عمده اشتراک در فراهم شدن زمینه های یادگیری و راهنمایی غیرمستقیم دانش آموز و افتراق آن ها در مطلق و عقلانی بودن معرفت در ایده آلیسم و نسبی و تجربی بودن در پراگماتیسم است، 3ــ در ارزش شناسی، وجه عمده اشتراک، مربوط به آگاهی در روابط دموکراتیک و نظم اخلاقی جهانی و افتراق آن ها در مطلق و بر اساس عمل انجام یافته بودن در ایده آلیسم و نسبی و بر اساس نتیجه عمل بودن در پراگماتیسم می باشد. در خصوص اهداف تعلیم و تربیت از دیدگاه این دو مکتب در جنبه جسمانی، وجه عمده اشتراک در تندرستی و ایجاد زمینه برای فعالیت های اجتماعی و افتراق آن ها در استفاده از فعالیت جسمانی برای تقویت عقل به منظور درک حقیقت در ایده آلیسم و ارضای نیازها و غنی سازی تجربه ها در پراگماتیسم می باشد. در اهداف هنری، وجه عمده اشتراک، رشد عاطفی، ذهنی و جسمی بچه ها، و وجه افتراق، توجه به آفریدگار زیبایی و اعتدال در ایده آلیسم و توجه به بیان ارزش های تجربه و تغییر محیط و ارضای نیازها در پراگماتیسم است. در اهداف اخلاقی، وجه عمده اشتراک، رشد خصوصیات اخلاقی نظیر روح همکاری متقابل، مسئولیت پذیری، دانایی و. .. و افتراق آن ها در توجه به قوانین فراگیر مطلق ایده آلیستی و توجه به رفتارهای تحقیق شده سودمند اجتماعی پراگماتیستی می باشد. در جنبه عقلانی وجه عمده اشتراک در توجه به کارآیی عقل در حل مسائل جامعه، و وجه افتراق در ارتباط با منبع کلی دانش در ایده آلیسم و توانا ساختن فرد برای ساخت بناهای ذهنی توسط خود، در پراگماتیسم می باشد.
یادگیری سازمانی فرایند به روز رسانی و تغییر الگوهای ذهنی مشترک سازمان است که از طریق اکتساب و به کارگیری اطلاعات، خلق دانش و نهادینه کردن آن در سازمان منجر به کسب مزیت رقابتی، افزایش سودآوری و در نهایت بهبود عملکرد سازمان می شود. به عبارت دیگر، کارکرد اصلی فرایند یادگیری سازمانی کمک به سازمان در تطابق بهتر و مؤثرتر با محیط خارجی و افزایش قدرت پایداری در محیط رقابتی است. در این مقاله، شاخص های اندازه گیری مراحل چهارگانه فرایند یادگیری سازمانی استخراج و روایی محتوی، روایی سازه و روایی همگرا و واگرای آن با استفاده از روش های دلفی، تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل متغیر سنجیده شده است. شاخص های تایید شده در این مقاله اجزای تشکیل دهنده ابزار سنجش فرایند یادگیری سازمانی است که می تواند در اندازه گیری میزان یادگیری سازمانی شرکت ها و سازمان های مختلف مورد استفاده قرار گیرد.
"مطالعه تأثیرات رسانهها بر شکلدهی نگرش نسبت به جرم مدتی است که مورد توجه پژوهشگران حوزههای جامعهشناسی جنایی قرار گرفته است. از طرفی، اجرای طرح «ارتقای امنیت اجتماعی و اخلاقی» از سوی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و شیوة همراهی رسانة ملی با این طرح، نیز ضرورت چنین مطالعهای را ایجاب میکند.
مقاله حاضر درصدد تبیین ابعادی بوده است که شایسته است در همکاری رسانه ملی با مجریان اینگونه طرحها، مورد توجه قرار گیرد. از آنجا که مسئله حجاب، از جدیترین دغدغههای رسانة ملّی و البته محوریترین مفهوم طرح امنیت اخلاقی است، در این نوشتار بیش از مسائل دیگر مورد توجه و کانون تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله بیش از هر چیز، به دستهبندی پرسشهایی پرداخته شده که مدیران رسانة ملی برای رسیدن به اهداف مشترک فرهنگی با طرح یاد شده، باید به آن بیندیشند.
" "امنیت اجتماعی، امنیت اخلاقی، جرم، جرایم خیابانی، حجاب، رسانه ملی، گسستگی اخلاقی
"
"امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها بهعنوان یک عامل تعیینکننده در نظام بینالملل تحتتأثیر تحولات شگرف در عرصه ارتباطات قرار گرفته است؛ چنانکه «دیپلماسی رسانهای» بهعنوان یکی از شاخههای اصلی فعالیتهای دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی بخش قابل توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای بویژه قدرتمند جهانی را به خود اختصاص داده است.
در مقاله حاضر پس از بیان پیشینه دیپلماسی رسانهای و کارکردهای آن به بررسی مصادیق دیپلماسی رسانهای در بعد نرمافزاری، جنگ نرم و جنگ رسانهای غرب علیه ایران و همچنین اهداف راهبردی جنگ روانی امریکا علیه جمهوری اسلامی ایران پرداخته شده است.
" "جنگ رسانهای، جنگ نرم، دیپلماسی رسانهای
"
"گشایش
هنگامی که برجهای دوقلوی تجارت جهانی، در برابر دیدگان هزاران هزار بیننده تلویزیونی، فرو ریخت، کمتر کسی در اهمیت این واقعه تردید کرد. نزدیک به یک سال بعد، بودریار در مقالهای در کتاب مشهور خود «شبح تروریسم» (2002)، نوشت آنچه دریازدهم سپتامبر2001 در نیویورک رخ داد، نمونهای از یک «رخداد ناب» بود.
"
علی رغم اهمیت فزاینده دانش به عنوان راهبردی ترین منبع سازمانی، شکاف عمیقی در درک از زمینه ها و مؤلفه های دانش آفرینی و تاثیر آن بر عملکرد سازمان ها وجود دارد؛ به ویژه ضعف خیره کننده ای در توانایی برای کاربرد تکنیک های مدل سازی کمی در این قلمرو نوظهور آشکار است. با توجه به این کاستی ها، پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تعیین زمینه ی فرایند دانش آفرینی در نظام آموزش عالی به منظور ارائه مدل مناسب انجام گرفت؛ و تاکیدآن بر توانمندسازی زمینه برای دانش آفرینی به جای مدیریت دانش است. روش پژوهش پیمایشی است؛ مشارکت کنندگان 362 نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه ها بودندکه در سطوح مختلف آن و در دو بخش دولتی و خصوصی- دانشگاه آزاد اسلامی- فعالیت می کنند و با استفاده از نمونه گیری طبقه ای در این پژوهش حضور داشتند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه بود. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS شامل روش های آمار توصیفی، تحلیل عاملی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد زمینه های دانش آفرینی در نظام آموزش عالی عبارتند از: ظرفیت جذب، اکتساب اطلاعات و دانش، یادگیری، یادگیری زدایی، بنیان دانش، مراقبت، همکاری، شبکه سازی، ائتلاف، ترکیب، نوآوری طراحی و حل مساله؛ بر این اساس، مدل زمینه ای فرایند دانش آفرینی در نظام آموزش عالی ارائه شد
در تحقیق حاضر جهت سنجش موقعیت اجتماعی فرزندان در خانواده های چندزنی به اندازه گیری میزان سرمایه اجتماعی فرزندان در این ساختار خانوادگی پرداخته شده است. برای بررسی مسئله تحقیق از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شد. حجم نمونه شامل 400 شهروند تهرانی در سه منطقه 3، 6 و 11 میباشد. نتایج تحقیق نشان داد که افراد جامعه نسبت به فـرزنـدانی که در خانواده های چندهمسری جامعه پذیر شده اند نگرش منفی دارند.از این رو هنجارمندی، احساس امنیت، اعتماد و مشارکت متقابل که شاخص های مطرح شده در تئوری پیر بوردیو جهت سنجش مؤلفه سرمایه اجتماعی است در این گروه بسیار پایین ارزیابی شد. بنابراین افراد جامعه تمایل دارند فاصله زیادی را در مناسبات اجتماعی خود با آنان حفظ کنند.