فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۲۳ مورد.
۲۱.

شاهنشاهی هخامنشی و تجارتخانه اگیبی

کلید واژه ها: اقتصاد مالیات داریوش پادشاهی هخامنشی تجارتخانه اگیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۸۲ تعداد دانلود : ۹۸۷
اسناد و الواح به دست آمده از شهرهای میان رودان، از وجود تجارتخانه های بزرگی آگاهی می دهند که به انواع فعالیت های تجاری و اقتصادی اشتغال داشتند. تجارتخانه هایی که بایگانی آنها، پرتو تازه ای بر چیرگی پارسیان بر میان رودان، واگذاری زمین ها به پارسیان، ایجاد تیول های نظامی یا زمین های خدمت، همکاری میان بنگاه های اقتصادی بابل و پارسیان، دریافت انواع گوناگون مالیات ها و غیره می اندازند. تجارتخانه اگیبی، مهمترین تجارتخانه ای است که از زمان پادشاهی بابلی نو تا پایان پادشاهی داریوش بزرگ، نقشی فعال در اقتصاد منطقه بر عهده داشت. سازمان مالیاتی هخامنشی، اجاره داری زمین ها، پرداخت انواع گوناگون مالیات ها و تجارت، مهمترین عرصه هایی بودند که اگیبی ها در آنها فعالیت داشتند. مسأله اصلی این نوشتار، بررسی نقش خانواده اگیبی در سازمان مالیاتی و اقتصاد هخامنشیان است.
۲۳.

برهم کنش های فرهنگی زرنکه با ساتراپی های شرقی امپراتوری هخامنشی با استناد به صنعت سفالگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیستان سفال شبه قاره ی هند دهانه ی غلامان دوره ی هخامنشی ساتراپ های شرقی هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۳ تعداد دانلود : ۹۰۲
شهر دهانه ی غلامان سیستان، یکی از محوّطه­های شناخته شده و کلیدی در بخش شرقی امپراتوری هخامنشی به شمار می­رود. نمایندگان ساتراپ زرنکه (سیستان) بر پلکان­های شرقی آپادانای تخت جمشید در حال آوردن هدایایی مانند گاو و سپرهای بلند نقش گردیده­اند. علاوه بر این، نمایندگان سایر ساتراپی­های شرقی مانند هندیان، آراخوزیه و گنداریان نیز در حال حمل هدایای خود به بارگاه شاهی هستند. هم اکنون شرقی­ترین ایالات این امپراتوری ایرانی در خارج از مرزهای کنونی آن و در کشورهای افغانستان، پاکستان و هند واقع شده است. متون کتیبه­ها و نقش برجسته­های هخامنشی، آشکارا بیانگر اهمّیّت ایالت­های شرقی امپراتوری از جمله ساتراپ­های هنیدوش، آراخوزیایی و گنداریان است. تکرار اسامی آن­ها پس از مراکز حکومتی در فهرست­های ایالتی، همچنین عمل جسورانه مسلح بودن آن­ها در برخی نقوش و اخذ مالیات سنگین از ایالات شرقی جملگی بیانگر اهمّیّت سیاسی این بخش از امپراتوری است. کاوش­های صورت گرفته در سیستان، پاکستان و افغانستان بسیاری از زوایای گنگ و مبهم تاریخی این ایالات را نمایان ساخت و نشان داد که ساتراپی­های مذکور علاوه بر ارتباطات فرهنگی نزدیک با یکدیگر، در بسیاری از زمینه­های تمدّنی و سیاسی بر هم­ کنش­های فراوانی داشته­اند؛ به گونه­ای که با مشاهده­ی آثار هم­دوره در محوّطه­های باستانی این ساتراپی­ها، می­توان یگانگی فرهنگی را آشکارا در بین آن ها مشاهده نمود. برای این منظور، محوّطه­های باستانی بَلَمبَت، اکرا و چارسَدا در پاکستان که لایه­های هخامنشی دارند، با محوّطه­ی نادعلی (سرخ داغ) در افغانستان و محوّطه­ی هخامنشی دهانه ی غلامان در سیستان مورد مطالعه قرا گرفتند وسفالینه­های آن ها با یکدیگر از نظر تکنیک و ویژگی­های فنّی و شکلی، هدف مقایسه های گونه­شناختی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعات نشان داد که سیستان در دوره ی هخامنشی بیش از نواحی داخلی ایران، با مناطق شرقی ارتباط و پیوند داشته است.
۲۵.

اندیشه بازیابی امپراطوری هخامنشی در میان ساسانیان و نقش اشکانیان در این انتقال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساسانیان مشروعیت سیاسی اشکانیان آسیای صغیر امپراطوری هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان هخامنشی فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان اشکانی فرهنگی
  3. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران باستان ساسانی فرهنگی
تعداد بازدید : ۳۰۸۷
نخستین شاهان حکومت ساسانی اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی را همچون ابزاری برای کسب مشروعیت، توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش به کار گرفتند. با استفاده از این اندیشه و تفکر شاهان ساسانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان، مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش شدند. از سویی شواهد نشان می دهد که اشکانیان در انتقال این ایده به ساسانیان نقش زیادی داشتند. دراین مقاله تلاش بر این است تا با استناد به منابع و شواهد موجود در با استفاده از شیوه پژوهش تاریخی نشان داده شود که اولاً، ساسانیان مدعی وراثت هخامنشیان هستند و بر همین اساس مدعی احیاء امپراطوری و مالکیت بر سرزمین های آنان هستند. ثانیاً، ضمن بررسی چگونگی شکل گیری این اندیشه نزد اشکانیان و انتقال آن به ساسانیان نشان داده شود که اندیشه احیای امپراطوری هخامنشی در نتیجه روابط سیاسی ـ فرهنگی اشکانیان و حکومت های ایرانی نژاد آسیای صغیر و متأثر از اندیشه سیاسی حکومت های نامبرده در زمان اشکانیان شکل گرفته و با سنت شفاهی و گذار خاندان های مهم اشکانی به ساسانیان انتقال یافته است.
۲۶.

نقش حکومت های محلی ایرانی نژاد شرق آسیای صغیر در شکل گیری اندیشه بازیابی امپراطوری هخامنشی نزد اشکانیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مشروعیت سیاسی اشکانیان آسیای صغیر امپراطوری هخامنشیان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۱ تعداد دانلود : ۱۰۴۲
شواهد و مدارکی موجود است که نشان می دهد شاهان اشکانی با معرفی خود به عنوان وارثان و جانشینان قانونی و مشروع هخامنشیان مدعی مالکیت بر مرزهای آبا و اجدادی خویش گردیدند و با توسل بدین اندیشه یعنی احیای امپراطوری هخامنشی، از آن چون ابزاری برای کسب مشروعیت و توجیه حاکمیت و تثبیت قدرت سیاسی خویش استفاده نمودند. از این رو، در مقاله حاضر تلاش شده است تا با استناد بر منابع و شواهد موجود و با استفاده از شیوه پژوهش های تاریخی نشان داده شود که نخست اشکانیان مدعی وراثت هخامنشیان و بر همین اساس مدعی احیای امپراطوری هخامنشی هستند دوم آن که این اندیشه در نتیجه و پیامد روابط سیاسی فرهنگی اشکانیان با حکومت های ایرانی نژاد شرق آسیای صغیر و تحت تاثیر اندیشه سیاسی حکومت های مزبور در زمان اشکانیان شکل گرفت.
۲۷.

بررسی خویشکاری و نام سپاه جاویدان در دوره هخامنشی بر پایه اسناد تاریخی و زبانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیاده نظام هخامنشیان سپاه جاویدان 10 هزار نفر انوشه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۹۰ تعداد دانلود : ۲۵۱۹
یکی از علل موفقیت هخامنشیان در جنگ ها و اداره مملکت، نوآوری و سازماندهی دقیقی بود که در زمینه اداری و نظامی به کار بردند. البته، در برخی موارد، این تشکیلات ریشه در دولت های پیش از آنان داشت که در این وام گیری ها تحولاتی ایجاد کرده بودند. واحدهای سپاهی هخامنشیان نیز از جمله مواردی است که تا انداره ای ریشه در شرق باستان دارد و در این مقاله، تلاش بر این است بر پایه نوشته های نویسندگان دوره باستان، معاصر و اسناد باستان شناسی، خویشکاری سپاه جاویدان را ریشه یابی نماییم و همچنین آیا نامی که هرودوت برای آنان ذکر کرده و از سوی برخی نویسندگان رد شده، می تواند درست باشد یا خیر. البته، در کنار منابع ذکر شده، برای نتیجه گیری بهتر، از منابع زبانشناسی نیز استفاده شده است.
۲۸.

تحلیل روایت یهودیان از بازسازی معبد یهودیه در عهد هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یهودیان هخامنشیان اورشلیم معبد یهودیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴۲ تعداد دانلود : ۲۸۳۹
ساخت و برپایی معابد و ساختمان های عام المنفعه یکی از مهم ترین درون مایه های متون باستانی مناطق خاور نزدیک و خاورمیانه، از جمله رسائل عهد عتیق، است. با بررسی کتاب عزرا، یکی از رسائل عهد عتیق، مشخص می شود که احتمالاً کوروش هخامنشی طی فرمانی به یهودیان اجازه ی بازسازی معبد یهوه در اورشلیم را داده است، اما این فرمان صرفاً «اجازه»ی بازسازی معبد و نه «حمایت» از عملیات عمرانی آن بوده است. پس تصدیق صحت «فرمان» کوروش بدان معنا نیست که کوروش مراقبت و پشتیبانی از ادیان محلی نامتجانس قلمرو خود، از جمله، یهودیت، را بر ذمه گرفته و از عملیات های عمرانی آنان هم چون بازسازی معابدشان حمایت کرده باشد. افزون بر این، هیچ شاهد تاریخی ای هم در دست نیست که از ایمان و اعتقاد راسخ کوروش، یا هر پادشاه دیگر هخامنشی، به یهوه، خدای یهودیان، حمایت کند. بدین ترتیب، برخلاف باور عامه، اسناد تاریخی نشان می دهد که اصولاً هخامنشیان تا اوایل دوران داریوش یکم علاقه ی چندانی به حمایت از بازسازی معبد اورشلیم نشان نداده اند. در مقابل، داده های تاریخی نشان می دهد که داریوش یکم، در راستای تغییر سیاست های هخامنشیان در قبال ایالات، از بازسازی معبد یهودیان حمایت کرده و اجرای آن را عملی ساخته است.
۲۹.

پارسی ها و عیلامی ها: بررسی جایگاه فرهنگ و تمدن عیلام در حکومت هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هخامنشیان داریوش اول کوروش دوم روابط پارس و عیلام عیلامی ها پارسی ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵۸ تعداد دانلود : ۲۲۸۸
ورود پارسی ها به انشان و حملات مکرر اقوام میانرودان، به ویژه آشور، علیه اقوام و دولت های منطقه، منجر به برقراری روابط دوستانه­ای میان پارسی ها و عیلامی ها در هزاره اول ق. م. و درنتیجه، نفوذ بسیاری از ویژگی­های سیاسی، فرهنگی، نظامی و اداری تمدن عیلام درمیان پارسی ها شد.در این مقاله تلاش شده است تا با کمک منابع میانرودانی، عیلامی، الواح تخت جمشید و پژوهش­های تاریخی، ضمن بررسی روابط میان پارسی ها و عیلامی ها تا پایان پادشاهی داریوش اول (522- 482 ق. م.)، به تأثیرات فرهنگ عیلام بر تمدن هخامنشی در این دوره، به ویژه در دوره کوروش دوم و داریوش اول، و زمینه های آن پرداخته شود. به این منظور، ابتدا در مقدمه، به طور خلاصه به روابط میان پارسی ها و عیلامی ها پیش از تشکیل حکومت هخامنشی اشاره می کنیم و سپس، به بررسی این روابط وتأثیرات فرهنگی عیلامی ها بر تمدن هخامنشی از ابتدای حکومت کوروش دوم تا پایان دوران پادشاهی داریوش اول، خواهیم پرداخت
۳۳.

درباره ماهیت، مختصات و چارچوب امپراطوری هخامنشیان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارسیان امپراتوری هخامنشی شاه پارسی - آریایی اقوام و ملل زیردست اظهار وفاداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲۳ تعداد دانلود : ۷۷۸
تأسیس امپراتوری هخامنشیان به رهبری کوروش و استقرار و تداوم آن، در واقع، انتقال امپراتوری از بین النهرین به ایران و تحلیل امپراتوری های آشور، بابل و مصر در یک امپراتوری گسترده به رهبری پارسیان بود؛ این امپراتوری در ماهیت خود، از چارچوبی با ویژگی ها و مختصات زیر برخوردار بود: داشتن قلمرویی پهناور با جمعیت بسیار و متشکل از اقوام و ملل گوناگون، تسلط و چیرگی قوم/تیره فرمانروایی پارسی بر مردم زیردست از طریق قدرت نظامی، ایجاد سازمان مالیاتی منسجم و یکپارچه، داشتن سپاهی متشکل از نیروهای مرکزی(پارسی، مادی، ایلامی و سکایی) و پیرامونی (نیروهایی از سایر اقوام) ساکن در امپراتوری، واگذاری قدرت به شخص شاه، در حالی که قدرت های محلی تابع او هستند، برخورداری از مرزهای نسبتاً دگرگون و متغیر، و مدیریت نیروهای داخلی و خارجی، و سرانجام صرف هزینه ها و فراهم نمودن زمینه های لازم برای رشد و بالندگی همه فرهنگ ها و سنن اقوام و ملل زیردست.مقایسه واقعیات امپراتوری هخامنشیان با ویژگی ها و مختصات یک امپراتوری نشان دهد که پارسیان در نخستین تجربه شان توانستند امپراتوری را به وجود بیاورند که در آن، نه تنها میراث امپراتوری های پیشین را حفظ نمودند بلکه با دمیدن روح ایرانی در آن، اندیشمندان یونانی را درباره ی ماهیت خود به شگفتی واداشتند و از طرف دیگر زمینه های شکل گیری امپراتوری های بعدی ایرانی را فراهم نمودند.
۳۹.

بررسی تحلیلی محدوده های جغرافیایی واداری ساتراپی های هخامنشی در کتیبه بیستون

کلید واژه ها: داریوش بزرگ کورش بزرگ سنگ نبشته های هخامنشی ساتراپی های هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۴۸ تعداد دانلود : ۲۱۵۵
کورش بزرگ با غلبه بر ماد، لیدیه و بابل، شاهنشاهی هخامنشی را تاسیس کرد. جانشینان وی، مخصوصاً کمبوجیه و بعد داریوش توانستند آن را از شرق تا رود سند و در غرب تا مدیترانه و رود نیل گسترش دهند. برای اداره بهتر این شاهنشاهی داریوش کشور را به ساتراپی های متعدد تقسیم کرد که این تقسیمات درکتیبه داریوش در بیستون منعکس شده است. در این مقاله تلاش شده است با استناد به کتیبه بیستون ومقایسه آن ها با سایر کتیبه هاو منابع دیگر مانند منابع یونانی، عبری و نیز یافته های باستانشناسی و دانش زبانشناسی محدوده جغرافیایی هر یک از ساتراب های هخامنشی مشخص گردد. در پایان نیز سعی شده است تا علل بعضی از تغییرات در تعداد، محدوده جغرافیایی و جایگاه سیاسی ساتراپ ها در سایر کتیبه هابااستفاده ازروش تحقیقات تاریخی تحلیل گردد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان