فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱۲٬۷۲۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزیابی کلی از نقش قزلباشان در استقرارنهایی دولت صفوی در قالب سه محور قابل بررسی است: مرحلةاول شکل گیری ارتباط آنان با طریقت صفوی است؛مرحله دوم با تداوم و گسترش تعاملاتشان باشیوخ صفوی، ارتباطی سازماندهی شده در راستای اهداف صفویان برقرارنموده و به توسعه و تحکیم آن پرداختند وآخرین مرحله نیز به فعالیت عملی آنان در جهت به قدرت رسانیدن شیوخ صفوی مربوط می شود. گروه های ترکمنی که بعداً با عنوان قزلباش شناخته می شدند همه گونه مساعدت و همراهی با تشکیلات صفوی اِعمال کردند و باعث شدند تا تشکیلات صفوی با گذر از مراحل مختلف به موفقیت نهایی دست یابد. پس ازتشکیل حکومت صفوی قزلباشان به عنوان نخبگان اصلی حکومت با نهاد حاکمیت همکاری خود را ادامه دادند.این تعاملات در ادوار مختلف تاریخ صفویه رویه مختلفی را پشت سر نهاد.درخصوص این تغییررویه، ضروری است تحولات درون حکومتی صفویه با نگاهی تحلیلی مورد ارزیابی قرار گیرد. این تحولات در دو محور کلی قابل بررسی است: در محور نخست با اشاره به نقش تأاثیرگذار قزلباشان در برپایی دولت صفویه، به تحلیل موقعیت برجسته آنان درنهادحاکمیت پرداخته می شود. امّا در ادامه روند حکومت، شرایط و اقتضائات زمانی که می توان در سه متغیرتأثیرگذار""نیازهای سیاسی-اداری، مناسبات و سیاست خارجی، مسائل مذهبی""به تبیین موضوع پرداخت باعث تغییرجایگاه آنان درنهادحاکمیت شد. با توجه به این عوامل بود که موقعیت برجستة قزلباشان - چه به صورت محسوس و هدفمند و چه به صورت نامحسوس - از طرف حکومت به عناصر جایگزین انتقال یافته و جایگاه آنان دچار تغییر وتحولاتی گردید.بر این اساس رهیافت پژوهشی مقاله آن است کهپس از استقرار حکومت صفویه، نخبگان حکومتی دیگری- علما ونیروی سوم- به حمایت از نهاد حاکمیت پرداختند و نهاد حاکمیت نیز بنا به مقتضات زمانه گرایش به آن عناصر را مصلحت ضروری خویش دانسته و نقش درجه اولی از جانب قزلباشان به آنان محول گردید وقدرت بلامنازع از قزلباشان سلب شد. ولی با این حال قزلباشان تاآخرحکومت صفوی در ساختار حکومت به عنوان نخبگان فعال حضور داشتند.
نقد دیدگاه شرق شناسان قرن نوزدهم به کارکرد اجتماعی روحانیان عصر قاجار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از رویکرد نوشته ها و مطالعات غربیان دربارة وجوه گوناگون حیات فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سرزمین های دیگر در قرن نوزدهم به عنوان «سنت شرق شناسانه» یاد می شود. شرق شناسان که گروه های متفاوتی، اعم از مأمور سیاسی تا مسافر و محقق را شامل می شوند اجزای گوناگون جوامع شرقی را از نگاه و چارچوب سنت فکری خویش مطالعه و توصیف کرده اند. یکی از گرو ه های جامعة ایران که در قرن نوزدهم از سوی شرق شناسان مطالعه شده، روحانیان شیعی ایرانی بودند. به سبب تضاد اندیشه ای این دو گروه، یعنی روحانیان حافظ سنت در جامعة ایران و شرق شناسان دلبسته و مبلغ تجدد و مدرنیته، نوعی رویارویی بین آنان رخ داد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرق شناسان روحانیان را به عنوان یک رقیب و دشمن فکری و سد نفوذناپذیر در مقابل تجدد مدنظر داشته و سعی کرده اند در چارچوب نظریة شرق شناسی، با یک نگاه تعمیم گرایانه و کل گرایانه، صفات غیرواقع و کارکردهای غیرواقعی را به این گروه منتسب کنند، هرچند نباید از دستاوردهای مطالعاتی این گروه در شناخت نسبی روحانیان دوره قاجار، مانند جایگاه، کارکردها، ضعف ها، و رابطة آنها با مردم غفلت کرد. هدف این تحقیق آن است که روحانیان را از دریچة نگاه شرق شناسان شناسایی و بررسی کند. روش تحقیق در این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» و روش جمع آوری اطلاعات «کتابخانه ای» است.
تحلیلی بر مردم نگاری جامعه ایرانی عصرصفوی به روایت سیاحان فرنگی بررسی موردی: سفرنامه پیترو دلاواله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزگار صفویان از نگاه جامعه شناسی و انسان شناسی شایسته توجه فراوان است. دوره ای که در آن بنیان های اجتماعی، مذهبی، تاریخی و جغرافیایی این مرز و بوم دستخوش دگرگونی های فراوان گردید. پژوهش حاضر، به بررسی یکی از مهم ترین سفرنامه های دوره صفوی یعنی سفرنامه دلاواله پرداخته تا ضمن بیان گزارشی ملموس از وضعیت اجتماعی ایران عصر صفوی به تحلیل مردم نگاری ایرانیان آن روزگار نیز بپردازد. هدف مقاله پاسخ به این پرسش اصلی است که برخی از مهم ترین ممیزه های فرهنگی ایرانیان که در سفرنامه دلاواله مورد توجه قرار گرفته است، کدامند؟ بنابراین در این پژوهش کوشش شده آداب و رسوم، عقاید و سنن بومی ایران قرن یازدهم هجری، از نگاه یک بیننده فرنگی معرفی گردد، تا از این رهگذر برخی نکات ارزشمند و تازه از فرهنگ کهن ایرانی استخراج شده در مسیر کشف غوامض تاریخی، فرهنگی و ادبی نیز مورد استفاده قرار گیرد.
تجاری شدن تریاک در اقتصاد ایران دوره قاجار ( 1210-1344ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات اقتصادی در قرن نوزدهم، معادلات اقتصادی را در کل دنیا تغییر داد. اقتصاد ایران نیز از این تحولات مصون نماند و در مواجهه با اقتصاد سرمایه داری،از یک اقتصاد معیشتی و سنتی به یک اقتصاد نیمه معیشتی و شبه سرمایه داری تغییر یافت. اقتصاد ایران در شکل جدید متحول شده خود، به الگوی اقتصادهای کشورهای پیرامونی نزدیک، و به یکی از تولیدکنندگان مواد خام برای بازارهای جهانی تبدیل شد. تا پیش از این تحولات؛ تریاک در اقتصاد سنتی ایران به عنوان یک کالای غیر تجاری شناخته می شد. از نیمه دوم قرن نوزدهم م. تریاک به یک کالای تجاری در اقتصاد ایران تبدیل شد. شاخص های وابستگی، مانند رونق تولید مواد خام، افزایش حجم تجارت، زوال صنایع دستی و نقش انگلستان به عنوان مرکز اقتصاد سرمایه داری، از علل اصلی تجاری شدن تریاک در اقتصاد ایران هستند. در کنار این علل بیرونی برخی عوامل داخلی مانند بیماری کرم ابریشم، تراز منفی تجاری، نقش فعالانه حکومت قاجاری و برخی دولتمردان مانند میرزا حسین خان سپهسالار در رابطه با تریاک و ویژگی های منحصر به فرد این ماده خام، موجب تشدید تولید تریاک شدند. در نتیجه چنین عواملی بود که این ماده خام در فاصله کمی بعد از تجاری شدن در اقتصاد ایران به مهم ترین کالای صادراتی تبدیل شد و نقش مهمی در روند اقتصادی ایران ایفا کرد. این پژوهش بر آن است با تکیه بر مبانی نظری و بر اساس منابع تاریخی علل تبدیل تریاک در اقتصاد ایران به یک کالای تجاری را بررسی کند.
بررسی جایگاه دولت آل عُیون و نقش آن در گسترش تشیع در بحرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بحرین قدیم، تشیع قدمتی دیرینه دارد و از اواخر قرن سوم هجری به بعد شاهد شکل گیری دولت های مختلف شیعی بوده که از میان آنها، آل عیون از حیث دیرپایی و تأثیرگذاری در گسترش شیعه اهمیت بیشتری داشته است. در این تحقیق ضمن نمایاندن جایگاه دولت شیعی آل عیون در بحرین، نقش آنان در گسترش تشیع مورد بررسی قرار می گیرد. یافته های تحقیق حاکی از ریشه دار بودن تشیع در آن سرزمین است. زمینه ها و عواملی از قرن نخست هجری موجب توسعه تشیع در بحرین بوده و با ضعف عباسیان، شیعیان این منطقه موفق به تشکیل دولت شدند. ساخت مکان های مذهبی مثل مساجد و مدارس، تربیت علما دینی و آثار علمی آنان، وجود شاعران دوستدار اهل بیت ^ ، ارتباط آل عیون و اندیشوران بحرینی با کانون های علمی و مقدس در عراق و ضرب سکه به نام اهل بیت ^ را می توان ازجمله محورهای مهم فعالیت این دولت برای گسترش تشیع دانست. شیوه پژوهش در این نوشتار، توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
نقش دیپلماسی شاهرخ تیموری در شبه قاره هند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فتوحات تیمور در شبه قاره هند که از سال 800 ق. آغاز شد، مقدمه ی دوره ای جدید در مناسبات تاریخی ایران و هند بود. به دنبال لشکرکشی تیمور، بخش هایی از شبه قاره هند از جمله مولتان و پنجاب به بهانه ی غزا و جنگ با کفار و گسترش اسلام، به قلمروی او افزوده شد. به موازات این پیروزی ها، برخی امرا و حکام ایالات هند برای اظهار انقیاد به تیمور، پیشقدم شدند و برخی نیز اداره ی متصرفات او در این سرزمین را بر عهده گرفتند. اگرچه مرگ تیمور و رقابت و نزاع شدید مدعیان سلطنت از نفوذ تیموریان در شبه قاره هند کاست، اما به دلایلی چون بروز مناقشات داخلی حکمرانان شبه قاره و سیاست شاهرخ تیموری در بسط مناسبات سیاسی و اقتصادی، بار دیگر زمینه تجدید مناسبات تیموریان با برخی حکام این سرزمین فراهم شد. در این پژوهش، به روش تحقیق تاریخی و شیوه توصیفی- تحلیلی متکی بر مستندات منابع دست اول و تحقیقات معتبر، زمینه ها، فرآیند، بازخورد و نتایج دیپلماسی شاهرخ در شبه قاره هند بررسی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش، از مقاصد سیاسی و اقتصادی شاهرخ تیموری در اقدام برای برقراری مناسبات با شبه قاره هند و نیز اهداف سیاسی بعضی حکومت های شبه قاره برای ارتباط با شاهرخ حکایت می کند.
نقش خاندان رشیدیان در فرایند سیاست و قدرت (1320-1332 ش)
حوزه های تخصصی:
حضور مؤثر خاندان های متنفذ در تحولات سیاسی تاریخ معاصر ایران، امری بدیهی است. به رغم دیکتاتوری رضاشاه این خاندان ها به حیات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی خود در دوره پهلوی ادامه دادند. یکی از این خاندان ها که دارای قدرت زیادی بود خاندان رشیدیان بود. خاندان نوظهور تاجر مسلک رشیدیان به واسطه وابستگی به سفارت خانه انگلیس به یکی از خاندان های متنفذ و مقتدر سیاسی، اقتصادی عصر پهلوی تبدیل شد. حضور پنهان و پیدای خاندان رشیدیان در کودتاهای سوم اسفند 1299 ش و 28 مرداد 1332 ش نه تنها بر پیدایش سلسله پهلوی تأثیر گذاشته؛ بلکه سبب پایایی این سلسله در دوران پهلوی دوم گردید. حضور فعال رشیدیان ها در کودتای 28 مرداد، سبب پیدایش روابط انتفاعی دوجانبه میان ایشان با پهلوی دوم و دربار او گردید. بررسی خاستگاه قدرت خاندان رشیدیان به عنوان یکی از رابطان و عوامل پیدایش، دوام و قوام سلسله پهلوی در مرحله اول و در مراحل بعد به بررسی عملکرد سیاسی این خاندان از سال 1320 تا 1328 و از 1328 تا 1332 در دو بخش مجزا پرداخته و در نهایت به نقش رشیدیان ها در کودتای 28 مرداد پرداخته می شود. هدف از نوشتن و پرداختن این مقاله بر آن است تا با بهره مندی از روش تحلیلی-تاریخی و استفاده از کتب و اسناد مربوط به خاندان رشیدیان، خاستگاه قدرت و جایگاه ایشان را در فرایند سیاست عصر پهلوی تبیین نماید و نقش و سرانجام افراد تاثیرگذار در حکومت پهلوی را با توجه به اسناد مختلف بررسی نماید.
بازشناسی توحیدخانه در ایران عهد صفوی: زوال نظام خانقاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحیدخانه به عنوان یک نهاد معنوی و اجرایی وابستگی های منحصر به فردی با تاریخ فکری- سیاسی صفویان در ایران دارد. چنانکه طلوع و غروب آن اصطلاح را تنها باید در میان متون همان دوره جستجو کرد. پیش از اقتباس و انتشار این اصطلاح در جامعه صفوی، به رغم ساختار فارسی و عربی آن، بیشتر در فرهنگ عثمانی معنا و گسترش یافته بود. بر همین اساس توحیدخانه رابطه جداناپذیری با فرهنگ تصوف و قلندری در آناتولی داشت و در قرون متمادی مستقلانه و به دور از هیجان ها و ارتباطات سیاسی فعالیت می کرد. اما صفویان از نقطه پیدایش حکومت با عاریت گرفتن مفهوم توحیدخانه به تأسیس عبادتگاه دیگری غیر از خانقاه اردبیل در پایتخت های سیاسی خود و شهرهای ایران اندیشیدند و برای آن در ساختار حکومتی خود شبه نهادی را به وجود آوردند که در سازوکار آن اصولی همچون نظارت بر عملکرد صوفیان، ایجاد وحدت رویه در بلاد مختلف، آشناسازی صوفیان با فرهنگ و سنت مذهب رسمی، اجرای رسوم طریقتی در همسویی با تشیع و حفظ و تقویت رابطه ایمانی صوفیان با شاهان صفوی پیش بینی شده بود. این کنشِ حکومتی به تدریج طریقت صفویه را از سنت و نظام خانقاهی جدا ساخت و توحیدخانه مروج آداب و رسومی گردید که تنها ذکر و ثنا در پایداری حقوق الهی پادشاهان صفوی در سلطنت و مذهب داری برای صوفیان قزلباش جزو اصلی ترین عبادات طریقتی و معنوی آنان شناخته می شد. صفویان آگاهانه در سایه توحیدخانه به ستیز با نظام خانقاهی برآمدند بدون آنکه به نیازهای احتمالی خود در جذب توانمندی های صوفیان در سال های سخت اندیشیده باشند. پژوهش حاضر با چنین رویکردی به بازخوانی روایات تاریخی در فراز و فرود مفهوم توحیدخانه در عهد صفوی می پردازد.
تأثیر سیاست و رویکرد مذهبی ایلخانان بر اوضاع مسیحیان جنوب قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله سرزمین هایی که توسط مغولان فتح شده و سپس به عنوان منطقه تابع ایلخانان اداره می شد، جنوب قفقاز بود. در دوره ایلخانان، حکومت باگراتیون قدرت برتر در این منطقه بود و امرای این نواحی به جز مناطقی خاص در اران و قراباغ که به طور مستقیم اداره می شد، وابسته و تحت فرمان حکومت باگراتیون بودند. عوامل چندی بر سیاست و روابط حاکمان جنوب قفقاز و ایلخانان تأثیر می گذاشت. مقاله حاضر به دنبال تبیین و تحلیل تحولات مربوط به جنوب قفقاز در پیوند با ایلخانان از منظر دینی است و می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که سیاست خارجی ایلخانان از جمله سیاست مذهبی آنان، چه تأثیری بر اوضاع مسیحیان این منطقه در دوره حکومت ایلخانی داشت؟ یافته های این تحقیق که به صورت کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است، نشان می دهد جنوب قفقاز به دلیل موقعیت راهبردی و ادعاهای ارضی اردوی زرین در این منطقه، اهمیتی خاص برای ایلخانان داشت. ایلخانان غیرمسلمان تلاش می کردند تا علاوه بر سیاست های معمول به وسیله اعطای امتیازات به مسیحیان منطقه از اتحاد آنان با اردوی زرین جلوگیری کرده و از دشمنی آنان با مسلمانان به خوبی برای جنگ علیه اردوی زرین و ممالیک بهره برند. از طرف دیگر، مسیحیان جنوب قفقاز نیز تلاش می کردند تا از تفاوت باورهای ایلخانان غیرمسلمان، علیه مسلمانان و در جهت اعتلای دین مسیحیت استفاده کنند. مسلمان شدن ایلخانان باعث تغییر در سیاست مذهبی آنان در مقابل مسیحیان و اعمال سختگیری و فشار بر مسیحیان جنوب قفقاز شد. گرچه فشار بر مسیحیان منطقه تاحدی بر روابط سیاسی آنان با ایلخانان مسلمان تأثیر گذاشت؛ اما سیاست کلی ایلخانان مسلمان در جنوب قفقاز با ایلخانان غیر مسلمان در استفاده از نیروی نظامی آن، علیه دشمنان و نیز حفظ منطقه به عنوان سرزمین حایل و مهم راهبردی در مقابل اردوی زرین تغییری نکرد.
تاملی بر زمینه های اقتصادی - اجتماعی فتح اسلامی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان در مرکز فلات ایران، اقلیم مناسب و شرایط اقتصادی و راهبردی قابل اعتنایی دارد. این شرایط ضمن تاثیرگذاری بر ساختار حیات جمعی ساکنان شهر در سیر تحول تاریخی آن نیز موثر بوده است. اصفهانِ اواخر دوران ساسانی از مراکز مهم تجاری، کشاورزی و نظامی ایران بود و این اهمیت تا حدی است که یزدگرد سوم به هنگام گریز در برابر اعراب،به اصفهان وارد شد اما شرایط موجود را به نفع خویش ندید. اعراب نیز پس از گشودن مرزهای بیرونی ایران؛ فتح اصفهان را نخستین هدف خویش در درون فلات مرکزی برگزیدند و این شهر پراهمیت را به صلح تصرف نمودند. درحالی که مسلمانان در فتوحات خود در ایران با مقاومت مردم شهری مواجه بودند و در مواضع چندی به تصرف مجدد شهرها مجبور می شدند؛ فتح اصفهان آسان ترانجام گرفت و واکنش های مردمی بعدی درپی نداشت. در همین جهت، مساله نوشتار حاضر تبیین موقعیت ممتاز اصفهان و اهمیت آن در فاصله زمانی اواخر حکومت ساسانیان و اوایل دوران اسلامی و نیز تشریح زمینه های فتح آن در قیاس با فتح سایر شهرهای بزرگ ایران توسط اعراب است. یافته های تحقیق که با بررسی منابع تاریخی و تاریخ نگاری و به شیوه کتابخانه ای به دست آمده و تفسیر شده است نشان می دهد فتح اصفهان به عنوان شهری برخوردار، خوش موقعیت و مرکز توجه طبقات ممتاز ساسانی، تحت تاثیر عوامل مختلفی صورت گرفته که در این میان سلوک آگاهانه و مصلحت جویانه ی اقشار شهری در برخورد مسالمت آمیز با فاتحان سهم به سزایی داشته است.
علما و مراجع مشروطهخواه؛ از آغاز دوره دوم مشروطیت تا رحلت آخوند خراسانی
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، نقش و جایگاه علما و مراجع مشروطه خواه عظام شیعه (با محوریت آخوند ملامحمدکاظم آخوند خراسانی) در مقابله با بحران ها و مشکلات عمدتاً سیاسی مبتلابه نظام مشروطه ایران، در فاصله فتح تهران در جمادی الثانی 1327 تا هنگام رحلت وی در ذی حجه 1329، با استناد به منابع و اسناد متقن، مورد بررسی و ارزیابی توصیفی- تحلیلی تاریخی قرار گرفته است. علما و مراجع شیعه در این برهه بس حساس و دشوار، هم چنان، مهم ترین و تأثیرگذارترین حامیان مشروطه ایران محسوب می شدند و در راستای دفاع از دستاوردهای مشروطیت و مقابله با بحران ها و مشکلات داخلی روزافزون دامنگیر نظام مشروطه، و نیز مبارزه با تجاوزات پایان ناپذیر دو کشور روسیه تزاری و انگلستان در شئون گوناگون کشور، بس فعال و مؤثر ظاهر شدند. با رحلت ناگهانی آخوندخراسانی، نظام مشروطه ایران، بزرگ ترین و تأثیرگذارترین حامیان خود در میان علما و مراجع شیعه را از دست داد.
اندیشة تشکیل ارتش ملی در نخستین دورة مجلس شورای ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با پیروزی نهضت مشروطه و تأسیس مجلس، اندیشة دفاع از استقلال و تمامیت ارضی کشور از سطح سیاست مردان به جامعه تسری یافت و دگرگونی مهمی در نگرش ایرانیان به قوای دفاعی کشور پدید آمد. انجمن های ایالتی با پیش گامی در این مسیر، برای مشق نظامی مردم از مجلس درخواست مجوز کردند. این امر کنش ها و واکنش هایی را در سطح مجلس، دولت و مردم برانگیخت؛ چنان که مجلسْ وزارت جنگ را به پاسخ گویی دربرابر این امر واداشت و به نقد عمل کرد بریگاد قزاق پرداخت. اما مهم تر از همه، طرح تشکیل ارتش ملی در مجلس بود که بررسی آن مسئلة اصلی این مقاله است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی می کوشیم اقدامات و رویکردهای مجلس را درجهت تشکیل ارتش ملی به همراه واکنش ها و پیامدهای آن ارزیابی کنیم.
اندیشه تشکیل ارتش ملی هرچند با پشتیبانی مجلس و مشروطه خواهان نزدیک بود به تأسیس نیروی نظامی کارآمد بینجامد، با جنگ قدرتی که بین شاه و مجلس درگرفت، استبدادگران مسئلة ارتش ملی را در تضاد با ارتش دولتی برشمردند و مانع از تحقق آن شدند.
بررسی سیر ورود و مصرف مواد مخدر در دوره صفویه
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی سیر ورود و مصرف مواد مخدر در ایران در دوره صفویان می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مصرف دخانیات در ایران عصر صفوی، جزء لاینفک حیات اجتماعی بوده است و با توجه به گزارش های سفرنامه نویسان چنین می توان نتیجه گرفت که شاید اوضاع مساعد اقتصادی شهرها که پس از دوره شاه عباس اول فراهم آمده بود، خود به عاملی برای تن آسایی شهرنشینان بدل شده باشد که برای سوخوشی به مصرف مواد مخدر روی می آوردند. از دید دیگر، خشونت رفتاری بسیار از پادشاهان صفوی و عدم ثبات روانی آن ها که در پادشاهانی چون اسماعیل دوم و شاه سلیمان به وضوح دیده می شود، یکی از علل افزایش اضطراب روانی جامعه صفوی بوده است. اگر بپذیریم که عدم امنیت روحی و آسایش روانی خصوصاً در آنجا که مربوط به رفتار حاکمان با مردم می شود، یکی از علل گرایش جامعه به انواع آرام بخش ها است، باید گفت که اعتیاد در عصر صفوی، احتمالاً با جنس رفتار حاکمان بی ارتباط نبوده است.
واکاوی زمینه ها و علل شورش اورامان در عصر ناصری (1284ه .ق تا سال1288ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه اورامان از توابع والی نشین اردلان در دوره ناصری صحنه شورش گسترده ای گردید که حدود یک دهه والیان اردلان و بعد از آن حاکمان قاجاری را به خود مشغول داشت که سیاست انتخاب حاکمان غیربومی و فشارهای مالیاتی نقش موثری در شکل گیری این شورش داشت. بیشتر منابع دوره قاجار- جز معدودی از منابع محلی- اشاراتی ولو گذرا به شورش اورامان نکرده اند. از این رو، مقاله حاضر، فتح بابی در شناسائی و مطالعه شورش مذکور و همچنین بررسی زمینه ها و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بروز شورش و استمرار آن است. این پژوهش در پی پاسخ به این دو سوال است؛ اول اینکه چه علل و عواملی باعث به وجود آمدن شورش اورامان شدند؟ و سوال دوم اینکه شورش اورامان چه پیامد و نتایجی را در پی داشت؟ در مقام پاسخ به سؤال اول می توان این فرضیه را مورد توجه قرار داد که عدم نظارت حکومت مرکزی برحکمرانی والیان خراج گذار، همچنین مشکلات اقتصادی و حضور والیان غیر بومی، موجب جذب توده مردم به سوی رهبران شورش شده است، و در توضیح فرضیه دوم نیز باید یادآور شد، تأثیر این شورش بر روابط ایران و عثمانی به شکل ناآرامی و درگیری هایی منجر گشت و این درگیری ها روابط دولتین و مناسبات سیاسی را دستخوش تغییر و تحولات گسترده ای ساخت. البته باید اشاره کرد که نتایج این تحقیق فرضیات مذکور را تأیید می نماید. روش تحقیق انجام شده از نوع نظری و مبتنی بر شیوه توصیفی- تحلیلی است که برای جمع آوری اطلاعات و داده های لازم، روش کتابخانه ای استفاده شده است.
بحران سیاسی- اجتماعی کرمان در نیمه دوم قرن ششم و تأثیر آن در مهاجرت اوحدالدین کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اوحداالدین حامد بن ابوالفخر کرمانی (635-561) از شعرا و صوفیان مشهور قرن هفتم هجری می باشد که به دلیل بحران های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، خاستگاه اصلی خود کرمان را به قصد بغداد ترک نمود. آغاز دوره فترت سلاجقه کرمان مصادف با حیات کودکی و نوجوانی این شاعر صوفی است که به دنبال مرگ طغرل بن محمد و درگیری های داخلی بین شاهزادگان رخ داد. البته متعاقب این بحران داخلی، حمله خارجی غزها نیز موجب تشدید بحران داخلی و در نهایت منجر به سقوط این خاندان ترک در کرمان شد. در واقع بروز بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شرایط حیات را آنچنان طاقت فرسا نمود که طیف وسیعی از اقشار مختلف جامعه مجبور به جلای وطن شدند. لذا اوحدالدین کرمانی از جمله این افراد بود که در 16 سالگی موطن خود را ترک کرد. در مورد نسب اوحدالدین کرمانی اقوال متفاوتی از سوی مناقب نامه وی و به تبع آن برخی منابع ارایه شده است. مؤلف مناقب نامه خواسته و ناخواسته با انتساب وی به خاندان سلاجقه کرمان به نوعی اقدام به مجعول نمودن نسب این صوفی بزرگ نموده است. در این راستا، برخی آثار نیز بدون دقت نظر در این موضوع و با تکیه بر مستندات بی اساس نسبت به اثبات این مساله اهتمام نموده اند. در رابطه با این صوفی و شاعر بزرگ دو مسأله مطرح است: اول این که وی به چه دلیل مجبور به مهاجرت از کرمان شد؟ دوم این که آیا وی واقعا به لحاظ نسبی می تواند به خاندان سلاجقه کرمان و ترک منتسب باشد یا خیر؟
برای پاسخگویی به دلایل خروج شیخ اوحدالدین از کرمان، با تکیه بر منابع آن عصر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان اساسی ترین عامل خروج این صوفی بزرگ، مورد بررسی و نقد قرار گرفته شده است. از سوی دیگر در رابطه با مسأله انتساب وی به خاندان سلجوقی نیز با استناد به منابع دست اول به رد این ادعای بی اساس پرداخته شده است.
ماهیت فلسفه در دوره سلجوقی: وجوه فلسفه محوری و فلسفه ستیزی
حوزه های تخصصی:
گرایش فلسفی سیاسی در دوران اسلامی، عمدتاً از اواخر قرن سوم هجری و در راستای تداوم سیر تفکر و به ویژه با تعمق در مسائل کلامی به وجود آمد. این گرایش تحت تأثیر منابع اصیل و عمیق اسلامی و مبانی قرآنی و دینی، و نیز ترغیب مسلمانان از یکسو به سیاست و از دیگر سوی به تعقل سیاسی بود. شاید بتوان فلسفه اسلامی را اولین بارقه های آزادی بیان در چارچوب علمی در عالم اسلام دانست. کار ویژه اصلی فلسفه اسلامی، هستی شناختی به سبک نو افلاطونی و تفسیر اسطوره ای جهان می باشد. در دوران سلجوقی گفتمان و بنیان های فکری جدیدی وارد فلسفه اسلامی شد. بر این اساس هدف پژوهش پیش رو در حقیقت همان هدف فلسفه است. اینکه چه اتفاقی افتاد، چگونه اتفاق افتاد و چه پیامدی داشت؟ به عبارت دیگر، کشف حقایق تاریخی درباره تحولات فلسفه اسلامی در دوره سلجوقی و نیز اثبات ریشه این تحولات هدف اساسی تحقیق پیش رو است. با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی خواهد بود. پژوهشگر ابتدا می کوشد به صورت روشمند و منسجم موضوع مورد بحث را توصیف و تشریح کند و سپس به شکل نظام یافته و مبتنی بر روابط علی، مطالب را ارائه می دهد.
نقش سیاسی خاتونان دربار در عهد ترکمانان (920-780 ه . ق)
حوزه های تخصصی:
اهمیت زن در جامعه ایلیاتی ترکمان، با گسترش یافتن محدوده ایلی به امپراطوری، ابعاد وسیع تری یافت و تدبیر و نظرات خاتونان ترکمان در اداره امپراطوری، مورد توجه قرار گرفت. خاتونان دربار، به دلیل نگرش ترکمانان به عنصر زن، علاوه بر فعالیت های اجتماعی و فرهنگی، فرصت پرداختن به فعالیت های سیاسی را نیز یافتند. آنها در نقش مادر، همسر و خواهر به نحوی، در تصمیم گیری های حکومت، نقش فعال و چشمگیری داشتند. آنان، برخلاف بسیاری از زنان حرمسرا در طول تاریخ به ایفای نقش، به عنوان عناصر پشت پرده اکتفا نکرده و نقش آفرینی خود را به مسائل سیاسی، به صورت علنی سوق دادند. هرچند زنان سلاطین ترکمان، از نظر مقام سیاسی به پای خاتونان ایلخانان و ممالیک نمی رسیدند، ولیکن در ساختار اجتماعی و سیاسی از منزلت بالایی برخوردار بودند. در این مقاله صرفاً به نقش های سیاسی زنان عهد ترکمانان، از قبیل وساطت و میانجی گری، شفاعت، مشورت، دخالت در امور حکومتی و جانشینی پرداخته می شود.
جایگاه شوش در دوران هخامنشی: بررسی جایگاه و اهمیت شوش در دوره هخامنشی در مقایسه با تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره ی هخامنشیان، ساتراپی عیلام و خصوصاً پایتخت آن شوش، از جایگاه ممتازی برخوردار بود و در متون کهن بیش از تخت جمشید به شوش به عنوان تختگاه پارسی ها اشاره شده است. به علاوه شوش یکی از چهار پایتخت مهم پارسی ها بود که به موازات تخت جمشید بناهای مهمی از جمله آپادانا در آنجا ساخته شد. در این مقاله تلاش شده است تا با استناد به کتیبه های دوران هخامنشی، به ویژه کتیبه های شوش، الواح بارویِ تخت جمشید به زبان عیلامی، کتب عهد عتیق و نوشته های مورخین یونانی و حجاری ها و نقوش برجسته ی به جای مانده از این دوره، جایگاه و اهمیت شوش در مقایسه با تخت جمشید در دوره ی هخامنشی بررسی شود. برای این منظور در ابتدا به آغاز فعالیت های عمرانی در شوش اشاره خواهیم کرد، سپس به جایگاه شوش در مقایسه با پارس و تخت جمشید در متون عبری و آثار مورخین یونانی خواهیم پرداخت.
بازکاوی نقش انگلستان و کمپانی هند شرقی در جدایی افغانستان از ایرانِ دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دوره قاجار، افغانستان به علت سرکشی مقطعی و توأم با تجاوز حکام هرات و قندهار و کابل، به دیگر نواحی خراسان وتمایل قاجار ها برای اعاده حاکمیت ایران در این مناطق، در کانون توجه قرار گرفت. در عرصه بین المللی نیز، سلطه انگلستان و کمپانی هندشرقی اش بر هندوستان و ترس و واهمه آنان از حملات افغانان دُرانی به آنجا ورقابت های استعماری با فرانسه و روسیه، سبب اهمیت یافتن این منطقه شد. انگلیسی ها در زمان فتحعلی شاه، با سیاست اعزام سفیر و انعقاد برخی قراردادها، وی را بر ضد زمان شاه دُرانی تحریک کردند؛ سپس با وعده های واهی، مانند مساعدت مالی و نظامی برای مقابله با روس ها و استرداد مناطق قفقاز، مانع از اتحاد فرانسویان با ایران و نفوذ احتمالی شان در افغانستان و هندوستان شدند. در زمان محمدشاه، ترس از نفوذ روس ها در آسیای مرکزی و افغانستان، آنان را واداشت تا با بهره گیری از سیاست ایجاد چالش و تهدید، هم حاکم هرات را علیه دولت ایران بشورانند و هم با حمله به جزایر خلیج فارس، مانع از فتح هرات و دیگر نواحی افغانستان توسط ایران شوند. در دوره ناصری نیز، بی درایتی ناصرالدین شاه و صدراعظم وی، آقاخان، سبب شد تا انگلیسی ها ابتدا قرار داد سال 1269ق/1852م را به ایران تحمیل کرده و سپس، با استفاده از سیاست جنگ طلبی و اشغال جنوب ایران و تحمیل عهدنامه پاریس، افغانستان را از ایران جدا کنند.