مقالات
حوزه های تخصصی:
ترور و تروریسم واژگان لاتینی هستند که بعد از انقلاب کبیر فرانسه (1789)، در ادبیات سیاسی غرب رواج یافته اند. ترور در معنای واژگان و زبان هر کشوری قدمتی به درازای تاریخ دارد، اما پدیده تروریسم دارای سطوح مفهومی عمیق و گسترده است که بیشتر یک نگاه مکتبی امروزی را القا می کند. در ادبیات معاصر عرب، برخی واژگان همچون «ارهاب، اغتیال، فتک» و غیره معادل ترور دانسته شده اند. در متون مقدس و روایات اسلامی نیز به چنین واژگانی اشاره رفته است، اما کاربرد برخی از این واژگان در معنای ترور و ویژگی های تروریسم متفاوت خواهد بود. در این مقاله برآنیم با روش توصیفی تحلیلی مبانی نظری و خوانش اسلام از پدیده ترور و تروریسم را با توجه به موارد معادل آن در ادبیات اسلامی مورد بررسی قرار دهیم. یافته ها نشان می دهد که شریعت اسلامی نه تنها در تضاد با اعمال ترور و تروریستی یا به اصطلاح کاربرد معادل این واژگان در ادبیات عرب است؛ بلکه در جایی که اسلام حکم قتل و اعدام را جایز می داند، عملا برای جلوگیری از اعمال ترور و مصادیق مربوط به آن است.
مطالعات ایرانشناسی در دانشگاه کنکوردیا: یک برنامه منحصر به فرد در کانادا
حوزه های تخصصی:
رشته مطالعات ایران دارای تاریخچه بلندی است. این علاقه، از زمان ساسانیان هنگامی که ایرانیان به شناخت زبان باستانی تمدن خود گرایش پیدا کردند تا علاقمندی چند جانبه غربیان به ایران در قرون 18 و 19 در اروپا، ادامه یافته است. هرچند بسیاری از دانشمندان بر این باورند که حوزه تمدن ایرانیان، بسیار فراتر از اسلام بوده و به طور منطقی نیازمند برنامه مطالعاتی جداگانه می-باشد، اما مطالعات ایران در کانادا صرفا به عنوان رشته ای فرعی قلمداد می شود و در زیر مجموعه برنامه های دیگر، مانند اسلام یا مطالعات خاورمیانه قرار می گیرد. در این مقاله به طور خلاصه تاریخچه مطالعات ایران را مورد بررسی قرار می دهیم. پس از آن به نقش و تاثیر دو عامل کلیدی در شکل گیری «آگاهی مطالعات ایران» در دانشگاه های کانادایی می پرازیم: 1) شرایط اجتماعی اقتصادی کانادا پس از جنگ جهانی دوم 2) شکل گیری جمعیت ایرانیان مهاجر کانادا پس از انقلاب 1979 و جنگ ایران و عراق. این توسعه و پیشرفت، در فضایی رشد کرد که طی آن گروه آموزشی ادیان در دانشگاه کونکوردیا، واقع در مونترال کانادا، اولین برنامه مطالعات ایران را به طور مستقل بنیان نهاد. همچنین در این مقاله به بحث در مورد پیشینه حضور دانشمندان در این برنامه و رویکرد میان رشته ای آن نسبت به مطالعات ایران شامل ادیان، ادبیات، زبان شناسی، جامعه-شناسی، مردم شناسی، هنر و معماری و همچنین به مهم ترین چالش هایی که برنامه مطالعات ایران با آن مواجه است، خواهیم پرداخت. یکی از این چالش ها، ایجاد روابط پایدار با نهادهای آکادمیک در ایران برای ایجاد روابط مستحکم تر با جوامع مهاجر می باشد.
واکاوی نقش شوروی و انگلستان در ظهور و سقوط جمهوری مهاباد
حوزه های تخصصی:
حمایت از گرایش های ملی گرایانه و استقلال طلبانه ی کردها از جانب شوروی که در قالب جمهوری دمکرات مهاباد پس از شهریور 1320 در این شهر تشکیل شد، در چهارچوب اهداف و خواسته های روس ها و تا حدودی انگلیسی ها قابل درک و بازبینی است. اهداف و گرایش های کرد ها به روشنی با بنیادهای ایدئولوژیک روس ها در تضاد بود. از طرف دیگر، جنبش دمکرات مهاباد، برخلاف جمهوری شکل گرفته در آذربایجان، ماهیت سوسیالیستی و کمونیستی نداشت، اما مهم ترین پشتوانه جنبش مذکور حمایت شوروی از آن بود؛ حمایتی که بسیار محافظه کارانه بود. اگرچه در رویدادهای این دوره که منجر به شکل گیری جمهوری مهاباد شد، نقش روسیه به مراتب پررنگ تر و تاثیر گذارتر از انگلستان بود، با وجود این، اتخاذ مواضعی مبهم از جانب انگلستان نسبت به سیاست های روسیه و نیز جنبش مذکور از یک طرف و سیاست حفظ منافع خود در نواحی جنوب ایران، روسیه را در تداوم سیاست های خود در این مناطق با فراغ بال بیشتری همراه ساخت. واکاوی سیاست های این دو دولت در این دوره، اهمیت و تأثیر نقش این دولت ها را در تشکیل جمهوری مهاباد نمایان-تر می سازد. تلاش خواهد شد تا با نگاهی به پیش زمینه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، گرایش های ملی گرایانه کردها بررسی شود و نقش و تاثیر دولت های شوروی و انگلستان در ظهور و سقوط جمهوری مهاباد روشن شود.
نوسازی شهری در مازندران در عصر پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین اقداماتی که در راستای سیاست های مدرنیزاسیون از سوی دولت پهلوی اول در ایران صورت گرفت، ساماندهی و تاسیس بلدیه و سپس نوسازی در وضعیت شهرها و بهبود وضعیت بهداشتی بود. مازندران، به علت همجواری با دریا و شرایط خاص اقلیمی، همواره در معرض مخاطرات ناشی از این وضعیت بود و طغیان آب، بیماری های مختلف، و گل و لای معابر و عدم نظافت آنها، موجب بروز مشکلاتی برای مردم این منطقه -می گردید. با مطالعه گذشته می توان گفت، اقدام تاثیرگذار مستمری برای رفع این معضلات در مازندران صورت نگرفت. در دوران جدید و به خصوص از عصر رضاشاه که داعیه نوسازی و تمرکزخواهی دولتی داشت، همزمان با ورود تکنولوژی و دانش غربی نیز، بهبود نسبی این مشکلات فراهم شد. مطابق اسناد و گزارش های برجای مانده، رعیت کهن جای خود را به مردمی سپرد که از دولت برای امور فوق الذکر درخواست یاری داشت و تا حدودی نیز در موارد گفته شده به ویژه در عرصه بهداشت و درمان با بهبود نسبی روبرو شد. باید گفت اختصاص قسمت قابل توجهی از بودجه کشور به امور نظامی و صنعتی در دوره رضاشاه، نوسازی -سایر نهادها و بخش های کشور، به ویژه قسمت سلامت را با بودجه کمی -روبرو کرد، که تکافوی تقاضا و رفع مشکلات موجود را در استان های مختلف از جمله مازندران را نمی داد.
ماهیت فلسفه در دوره سلجوقی: وجوه فلسفه محوری و فلسفه ستیزی
حوزه های تخصصی:
گرایش فلسفی سیاسی در دوران اسلامی، عمدتاً از اواخر قرن سوم هجری و در راستای تداوم سیر تفکر و به ویژه با تعمق در مسائل کلامی به وجود آمد. این گرایش تحت تأثیر منابع اصیل و عمیق اسلامی و مبانی قرآنی و دینی، و نیز ترغیب مسلمانان از یکسو به سیاست و از دیگر سوی به تعقل سیاسی بود. شاید بتوان فلسفه اسلامی را اولین بارقه های آزادی بیان در چارچوب علمی در عالم اسلام دانست. کار ویژه اصلی فلسفه اسلامی، هستی شناختی به سبک نو افلاطونی و تفسیر اسطوره ای جهان می باشد. در دوران سلجوقی گفتمان و بنیان های فکری جدیدی وارد فلسفه اسلامی شد. بر این اساس هدف پژوهش پیش رو در حقیقت همان هدف فلسفه است. اینکه چه اتفاقی افتاد، چگونه اتفاق افتاد و چه پیامدی داشت؟ به عبارت دیگر، کشف حقایق تاریخی درباره تحولات فلسفه اسلامی در دوره سلجوقی و نیز اثبات ریشه این تحولات هدف اساسی تحقیق پیش رو است. با توجه به ماهیت موضوع، روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی خواهد بود. پژوهشگر ابتدا می کوشد به صورت روشمند و منسجم موضوع مورد بحث را توصیف و تشریح کند و سپس به شکل نظام یافته و مبتنی بر روابط علی، مطالب را ارائه می دهد.
بررسی تکنیک ها و فنون تاریخ نگاری محلی دوره تیموری
حوزه های تخصصی:
تاریخ نگاری محلی در ایران چندان که باید مورد توجه قرار نگرفته است. در این میان تاریخ نگاری محلی دوره تیموری بیش از دیگر دوره ها مغفول مانده است. در عهد تیموری، تواریخ محلی در عرضِ تواریخ عمومی و سلسله ای وجود داشته اند و در حقیقت این دوره از اندک دوره هایی است که هم تاریخ نگاری عمومی و سلسله ای و هم تاریخ های محلی هر دو از لحاظ کمیت قابل توجه اند. اما نکته قابل تأمل این است که در این عهد اگرچه مورخان تواریخ محلی، نمونه های موفق و معروفی از تواریخ عمومی و سلسله ای از روزگار گذشته و همزمان با خود را پیش روی داشتند، اما در فعالیت های تاریخ نگارانه بیش از آنکه به تواریخ عمومی و سلسله ای موفق و معروف گذشته و یا همزمانِ خود توجه نشان دهند، تحت تاثیر تاریخ های محلی ایالت های خود بوده اند. اندک توجهی نیز که به مورخان تواریخ عمومی و سلسله ای بیرون از قلمرو ایالت خود داشته اند، بیش از آنکه ناشی از پیروی از سبک و شیوه های تاریخ نویسی آن ها بوده باشد، بیشتر برای کسب مشروعیت ادبی و معتبر جلوه دادن تاریخ خویش بوده است. پژوهش کنونی می کوشد تا به گونه ای گذرا تکنیک ها و فنون تاریخ نویسی محلی دوره تیموری و همچنین میزان توجه مورخان تواریخ محلی این عهد به کتب تواریخ عمومی و محلی همزمان و دوره های پیش از خود را نشان دهد.
«سال فیل»؛ رقابت مملوکان و مغولان در حجاز، در زمان حکومت ابوسعید (1335 1317م)
حوزه های تخصصی:
روی آوردن رسمی مغول ها به اسلام در پایان قرن سیزدهم میلادی، منجر به احیاء منافع میان حاکمان جدید ایران و عراق در حجاز، وارثان سرزمین های شرقی خلافت عباسی شد، که با علاقه مغول ها به تسلط بر شرق میانه عجین شده بود، زیرا آن ها درصدد گسترش نفوذشان بر شهرهای مقدس اسلام بودند. از طرف دیگر، سلاطین مملوک، حامیان خلیفه ناشناس عباسی در مصر بودند و بر حجاز، یک جزء سازنده در مشروعیت حکومتشان، سرپرستی یافتند. همچنین پایان جنگ در سوریه، دوره رویارویی نظامی مستقیم را به یک رقابت نزدیک سلطنتی تغییر داد که به طور غیرمستقیم تری در مانورهای دیپلماتیک و اقدامات زاهدمنشی متظاهرانه نمود یافته بود. منافع مغول ها در حجاز برای مثال، محرک خاصی به امیر چوپان داد، که در نخستین دهه ی حکومت ابوسعید تفوق داشت. امیر چوپان، یک مسلمان متدین، کارهای خوب مختلفی در شهرهای مقدس انجام داد و در مدینه بعد از زیارت آنجا (728ق/ 1328م) دفن شد. زیارت سالانه، به خصوص، فرصتی برای مداخله نظامی در اختیار مصری ها قرار می داد تا بر کنترلشان تأکید کنند و به مغول ها یک شانس برای رقابت بر سر نفوذشان می داد. در زمان ابوسعید، اعزام دائمی یک کاروان زیارتی از عراق دوباره شروع شد. این رقابت در«سال فیل» (730ق/ 1330م) به اوج خود رسید، هنگامی که ابوسعید، فیلی را برای حمل محمل عراقی فرستاد و سلطان مملوک، نصیرمحمد، کوشید تا رهبری کاروان عراقی ترور شده را داشته باشد. از آن پس، ابوسعید به طور غیرمستقیم، برتری مملوک در حجاز و خواسته مغول ها را در منطقه پذیرفت که با مرگ او در سال 736ق/ 1335م از میان رفت.