از رویکرد نوشته ها و مطالعات غربیان دربارة وجوه گوناگون حیات فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی سرزمین های دیگر در قرن نوزدهم به عنوان «سنت شرق شناسانه» یاد می شود. شرق شناسان که گروه های متفاوتی، اعم از مأمور سیاسی تا مسافر و محقق را شامل می شوند اجزای گوناگون جوامع شرقی را از نگاه و چارچوب سنت فکری خویش مطالعه و توصیف کرده اند. یکی از گرو ه های جامعة ایران که در قرن نوزدهم از سوی شرق شناسان مطالعه شده، روحانیان شیعی ایرانی بودند. به سبب تضاد اندیشه ای این دو گروه، یعنی روحانیان حافظ سنت در جامعة ایران و شرق شناسان دلبسته و مبلغ تجدد و مدرنیته، نوعی رویارویی بین آنان رخ داد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرق شناسان روحانیان را به عنوان یک رقیب و دشمن فکری و سد نفوذناپذیر در مقابل تجدد مدنظر داشته و سعی کرده اند در چارچوب نظریة شرق شناسی، با یک نگاه تعمیم گرایانه و کل گرایانه، صفات غیرواقع و کارکردهای غیرواقعی را به این گروه منتسب کنند، هرچند نباید از دستاوردهای مطالعاتی این گروه در شناخت نسبی روحانیان دوره قاجار، مانند جایگاه، کارکردها، ضعف ها، و رابطة آنها با مردم غفلت کرد. هدف این تحقیق آن است که روحانیان را از دریچة نگاه شرق شناسان شناسایی و بررسی کند. روش تحقیق در این پژوهش، «توصیفی- تحلیلی» و روش جمع آوری اطلاعات «کتابخانه ای» است.