فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲۷۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
ین پژوهش بهمنظور ارزیابی کیفیت تدریس (quality of teaching) اعضای هیأت علمی رشتههای علوم انسانی (humanities faculity members) دانشگاههای شهر تهران برمبنای برخی ویژگیهای شخصی وعلمی آنان و نیز ابعاد و عناصر رفتارهای کلاسی در فرایند یاددهی– یادگیری انجام گرفته است.
در این پژوهش، روش توصیفی (descriptive research) از نوع پیمایشی(survey) مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل 20
هزار نفر از دانشجویان رشتههای علوم انسانی و550 نفر عضو هیأت علمی بود.
بهمنظور تعیین حجم نمونه، ابتدا با بهرهگیری از روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک(systematic sampling) از روی لیست اسامی
اساتید، نمونهای به حجم 55 نفر انتخاب شد. سپس به ازای هر عضو هیأت علمی از روی برنامه تدریس آنان دو کلاس درس و از هر
کلاس از روی لیست اسامی دانشجویان 10 نفر و در مجموع به ازای هر عضو هیأت علمی20 نفر دانشجو به روش تصادفی ساده
(simple random sampling) انتخاب گردیدند. بنابراین نمونهای به حجم 1100 نفر از دانشجویان برای پاسخگویی به پرسشنامه محقق
در این پژوهش مشارکت داشتند. این افراد دانشجویان سال سوم و چهارم تحصیلی بودند و بیش از یک نیمسال تحصیلی درسهایی
را با اساتید خود گذرانده بودند و در واقع، نقش مشاهدگر توأم با مشارکت(participant observer) را در فرایند یاددهی– یادگیری نسبت به عملکرد اعضای هیأت علمی ایفا کردند.
ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته شامل 37 مؤلفه مؤثر بر تدریس بود که در سه محور کلی تسلط بر موضوع، مدیریت
کلاسداری (classroommanagement) و روابط انسانی بین استاد و دانشجو تنظیم و برای گردآوری اطلاعات در اختیار دانشجویان نمونه
آماری قرارگرفته است.
نتایج با استفاده از روش مقیاس رتبهای، آزمون همگنی کای دو، تحلیل واریانس یک عاملی و چند عاملی و آزمون «تی» تجزیه و تحلیل
گردیده و برای مقایسههای چندگانه از آزمون توکی (HSD) استفاده شده است. نتایج بهدست آمده نشان داد که بین کیفیت تدریس اعضای
هیأت علمی برحسب محل خدمت و رشته تحصیلی آنان رابطه معناداری وجود دارد، اما در سایر شاخصهای مورد نظر در این پژوهش،
یعنی بین سن، جنس، سنوات تدریس و دانشگاه محل تحصیل با کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی رابطه معناداری بهدست نیامد.
تأثیر ترکیبی روش های سنجش جایگزین(عملکردی و کارپوشه) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی رشته علوم تجربی در درس شیمی شهرستان خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر ترکیبی بکارگیری روش های مختلف سنجش جایگزین (عملکردی و کارپوشه) بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را مورد بررسی قرار داد. نمونه پژوهش را 40 دانش آموز پسر پیش دانشگاهی در رشتة علوم تجربی منطقه 2 خرم آباد تشکیل دادند که در دو کلاس متفاوت به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش عبارت بود از: 1- پرسشنامه تجدیدنظر شده سنجش نگرش نسبت به مدرسه (SAAS-R)، 2- آزمون پیشرفت تحصیلی شیمی، 3- آزمون های عملکردی شیمی، 4-کارپوشه. برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (MANCOVA)،و تحلیل کوواریانس یک متغیری (ANCOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد دانش آموزانی که عملکردشان با استفاده از روش های سنجش جایگزین مورد آزمون قرار می گیرند در مقایسه با دانش آموزانی که عملکردشان با روش های سنتی اندازه گیری می شوند: 1- نگرش مثبت تری نسبت به مدرسه دارند، 2- به پیشرفت تحصیلی بالاتری در حیطة روانی- حرکتی و شناختی دست می یابند.
OSCE در ارزشیابی بالینی دانشجویان پرستاری
حوزه های تخصصی:
امروزه آموزش پرستاری مدرن از الگوهای گوناگونی بهره می برد که همگی آنها آموزش بالینی را جزء اصلی آموزش پرستاری به حساب می آورند .هدف نهایی تربیت پرستاران شایسته، اطمینان از این است که بیماران سطوح بالایی از مراقبت را دریافت می کنند از آنجایی که نقش های بالینی پرستاران مطابق با محیط ها و بیماران مختلف ابعاد متعددی پیدا می کند در نتیجه سنجش توانایی، انجام تمام ابعاد چنین نقش های دشوار است. ارزشیابی بالینی در پرستاری به عنوان یکی از ارکان مهم آموزش ،باید شایستگى و توانمند هاى دانشجوی پرستارى را اندازگیرى کند ولى هنوز به عنوان یک امر مشکل ذهنى ،وقت گیر و اغلب گیج کننده باقى مانده و اغلب مربیان و دانشجویان از نحوه ارزشیابى بالینى رضایت ندارند.بنابراین استفاده از روشهاى جدید ارزشیابى براى سنجش ابعاد مختلف عملکرد پرستارى کاملا لازم است.چرا که مشخص مى کند که آیا این فرد مى تواند در محیط بالین از عهده انجام وظایف و مسئولیت ها برآید. بنابراین امتحان بالینى با ساختار عینی یکى از بهترین روشهاى سنجش که مى تواند میزان تحقق اهداف آموزشى در زمینه های شناختى ،عاطفى و روانى حرکتى دانشجویان پرستارى را مورد ارزیابى قرار دهدو ضمنا ویژگی های یک آزمون بالینی ایده آ ل را که شما اعتبار و پایائی و عملی بودن است را شامل می شود.
OSCE (آزمون بالینى با ساختار عینى ) شیوه ارزیابى است که طى آن داوطلب از چند ایستگاه مى گذرد و در هر ایستگاه از او خواسته مى شود که وظایفى را انجام دهد ودر این میان توسط ممتحن به کمک چک لیست از پیش تهیه شده ارزیابى مى شود.که در این مقاله به علل بوجود آمدن این روش ، تاریخچه ، تعاریف، فوائد، معایب و نحوه اجراى این روش مى پردازیم.روش آزمون عینى ساختار یافته بالینى یک روش طلائى در ارزشیابى بالینى دانشجویان پرستارى مى باشد.
کنکور در ترازوی نقد و داوری دانش آموزان و دانشجویان
حوزه های تخصصی:
کتاب های درسی به عنوان منابع یادگیری
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله در پی آن است،که با تاکید بر ساختار کتابهای درسی، چند روش شاخص در یادگیری را از طریق مطالعات موردی بررسی کند. مطالعه موردی نویسنده بر روی چند کتاب درسی دانشجویان رشته مطالعات ادبی صورت گرفته است. وی در تحقیق پیش روی کوشیده است تا میزان موفقیت این کتابهای درسی را در بهکارگیری و عرضه چند مورد از مدلهای یادگیری بررسی کند و قوتها و کاستیهای آنها را هم نشان دهد. روشهای یادگیری هم، که نویسنده به آنها توجه کرده است، از نظریه یادگیری تجربی دیوید کُلب اخذ شده اند. بنا بر این نظریه، در یادگیری تجربی چهار روش «یادگیری ملموس»، «یادگیری انتزاعی»، «یادگیری بازاندیشانه» و«یادگیری فعال» وجود دارد. نویسنده این مقاله، با معرفی کردن و معیار قرار دادن این چهار روش، کوشیده است نتایج بررسی خود را عرضه کند.
" ارزیابی وضعیت آموزشی رشته های توانبخشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی از دیدگاه دانشجویان در سال 83 - 1382 "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: هدف این پژوهش شناخت و ارزیابی وضعیت آموزشی رشته های توانبخشی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی است.
روش بررسی: این پژوهش از نوع توصیفی و با استفاده از دیدگاه دانشجویان سال سوم و چهارم کارشناسی و سال دوم کارشناسی ارشد رشته های توانبخشی صورت گرفته است. در این پژوهش از روش تمام شماری (160 نفر) استفاده شد. داده های مربوطه از طریق پرسشنامه و با همکاری نمایندگان دوره های مختلف دانشجویان رشته های توانبخشی جمع آوری و با استفاده از مقیاس لیکرت از طریق ضریب همبستگی و استفاده از روش های آمار توصیفی تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: یافته های نهایی این پژوهش نشان داد وضعیت ارزیابی برای هر یک از سرفصل های آموزشی به شرح ذیل بوده است.
وضعیت محل تشکیل کلاس های تئوری «نسبتا مطلوب»، وضعیت محل تشکیل کلاس های عملی «نسبتا مطلوب»، وضعیت کلاس های عملی «نامطلوب»، وضعیت اداره امور کلاس ها «نسبتا مطلوب»، وضعیت کارشناسان آموزشی «نسبتا مطلوب»، وضعیت برنامه ریزی دروس «نامطلوب»، وضعیت نحوه ارایه دروس تئوری «نسبتا مطلوب»، وضعیت آموزش در مراکز بالینی «نامطلوب» و وضعیت مراکز بالینی «نامطلوب» می باشد.
نتیجه گیری: از مجموع نظرات حاصل چنین بر میآید که وضعیت برگزاری کلاس ها از لحاظ محل و اداره آن و ارایه دروس تئوری در سطح نسبتا مطلوبی بوده، ولی نحوه آموزش بالینی و وضعیت کلاس های عملی چنین نمی باشد. در بین گروه های آموزشی، گروه های گفتار درمانی، ارتوپدی فنی و فیزیوتراپی به ترتیب از مطلوبیت بیشتری برخوردار بوده اند. بنا به نظر دانشجویان ناهماهنگی در آموزش تئوری و بالینی وجود داشته و کمبود اساتید مجرب در آموزش تئوری و بالینی وجود دارد. برخی دانشجویان دلیل غیبت از کلاس ها را تدریس نامناسب عنوان می کنند و ضعف دسترسی به اساتید درسی، و راهنما و ضعف قوانین و مقررات آموزشی از دیگر مشکلات آنان است.
"
پته آموزشی؛ حق انتخاب یا مالکیت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پته آموزشی از روش هایی است که دسترسی والدین را به مدارس افزایش می دهد و سبب ایجاد حق انتخاب مدرسه برای والدین می شود. با توجه به اینکه در نظر گرفتن حق قانونی برای والدین از طریق پته آموزشی مستلزم در نظرگرفتن ملاحظاتی در مشارکت با دولت است، لذا مشخص کردن محدوده حق قانونی برای والدین، تعیین می کند که بدانیم آیا پته آموزشی صرفاً سبب ایجاد حق انتخاب برای ثبت نام دانش آموزان در مدارس می شود یا این حق، نوعی مالکیت اعتباری برای والدین ایجاد می کند که براساس آن می توانند در بخشی از برنامه آموزشی مدرسه ای که ثبت نام نموده اند حق رای داشته باشند. در این صورت والدین می توانند براساس حق قانونی خود در تصمیماتی اساسی تر از برنامه ریزی آموزشی مدرسه مشارکت داده شوند. این مسئله مستلزم ایجاد توانمندسازی برای خود-گردانی و مسئولیت پذیری بیشتر والدین برای روبه رو شدن با رویدادهای آموزشی است که دولت می تواند آن را برنامه ریزی و نظارت کند. از آنجا که طرح پته آموزشی یک نوع سرمایه گذاری از سوی دولت محسوب می شود و با توجه به سرمایه بودن پته آموزشی برای دولت و انتقال آن به والدین، در واقع دولت بخشی از مالکیت خود را به والدین واگذار می کند. بنابراین می توان پته آموزشی را مالکیت نیز به حساب آورد که این نوع از مالکیت اعتباری برای والدین تعیین کننده عدالت در بخش آموزش خواهد شد. این مقاله با تطابق ویژگی های سرمایه با پته آموزشی بدنبال این است که نشان دهد پته آموزشی ذاتاً سرمایه گذاری توسط دولت محسوب می شود. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش نمودشناسی هرمنوتیکی بهره گرفته شده است.
تاثیر ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی با کارنامه هوشمند بر بهبود عملکرد آنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این پ ژوهش جهت استفاده از پتانسیل های علم کامپیوتر در مدیریت آموزشی شکل گرفت و هدف آن بررسی تاثیر آگاهی از نتایج ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی به وسیله کارنامه هوشمند بر ارتقای کیفیت فعالیت های آموزشی، پژوهشی و اجرایی آنان بود. جامعه ی مورد مطالعه شامل اعضای هیات علمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و نمونه ی مورد مطالعه شامل 482 نفر از جامعه ی مذکور بود که به دو گروه آزمایشی و کنترل بر مبنای گروه های همتا تقسیم شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، کارنامه هوشمند ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی بود که پیش از این مدل سازی و طراحی گردیده بود. پس از دریافت اطلاعات مورد نیاز از گروه آزمایش و کنترل با استفاده از کارنامه هوشمند ارزیابی عملکرد اعضای هیات علمی، کارنامه عملکرد آموزشی، پژوهشی و اجرایی برای استادان دو گروه آزمایش و کنترل صادر گردید. کارنامه های گروه آزمایش برای آنان ارسال و کارنامه های گروه کنترل ارسال نگردید. پس از سپری شدن یک ترم دوباره برای دو گروه کارنامه نیمسال دوم نیز صادر گردید و تفاوت عملکرد دو گروه در قبل و بعد از دریافت کارنامه با استفاده از آزمون t مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که متغیر مستقل (کارنامه هوشمند) بر بهبود عملکرد آموزشی و پژوهشی اعضای هیات علمی مؤثر بوده، اما بر عملکرد اجرایی تاثیر معناداری نداشته است.
چالش های آموزش عالی در تدوین محتوای برنامه درسی با رویکرد جامعه یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در صدد بررسی ملاحظات تدوین محتوا با رویکرد جامعه یادگیری و چالش های آموزش عالی در این خصوص است. در این تحقیق کمی- کیفی دیدگاه های 24 نفر از صاحبنظران و مدیران دانشگاه های دولتی، از طریق مصاحبه و دیدگاه 153 عضو هیأت علمی آن دانشگاهها از طریق پرسشنامه بررسی شده است. روایی محتوایی ابزار توسط متخصصان برنامه ریزی درسی تأیید و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ 96/0 برآورد گردید. طبق یافته ها، در تدوین محتوا با رویکرد جامعه یادگیری به ترتیب اولویت، رعایت معیارهایی، مانند: تأکید بر کیفیت محتوا به جای کمّیت آن، ارائه محتوای منعطف و متنوع ، تناسب محتوا با هدف پرورش یادگیرنده مادام العمر، تناسب محتوا با نیازهای جامعه ، حمایت از استاد برای تغییر محتوا، استفاده از سایر منابع یادگیری درکنار کتاب درسی و مشارکت دادن دانشجو در انتخاب محتوا ضروری است. یافته ها حاکی است آموزش عالی کشور در رعایت این ملاحظات با چالش روبه روست. میان دیدگاه اعضای هیأت علمی بر حسب متغیرهای جمعیت شناختی درباره این چالش ها در سطح 05/0= α تفاوت معناداری وجود ندارد.
تأثیر ارزشیابی کمّی و کیفی بر اضطراب دانش آموزان چهارم ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای مطالعه تأثیر ارزشیابی کمّی و کیفی بر اضطراب دانش آموزان شهر قزوین،266 دانش آموز چهارم ابتدایی که در سال تحصیلی 91-1390 مشغول تحصیل بودند، بهشیوهنمونه گیریتصادفیطبقه ای انتخاب شدند.با درنظر گرفتن مدرسهبهمنزلهواحدنمونه گیری،از میان مدارس ابتدایی، 4 مدرسه(یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه از مدارس تحت پوشش طرح و یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه از مدارس غیرمشمول) انتخاب شد. برای انتخاب مدارس غیرمشمول(گروه مقایسه) از نظرات کارشناسان مناطق آموزشی و مدیران مدارس استفاده شد. وقتی که دو مدرسه تحت پوشش ارزشیابی توصیفی تعیین شد، با مشورت کارشناسان مناطق آموزشی و مدیران مدارس، از میان مدارس غیرمشمول طرح، دو مدرسه که از لحاظ سطح اجتماعی- اقتصادی خانواده ها و دانش حرفه ای معلمان همسطح و قابل مقایسه با مدارس مشمول طرح بودند، انتخاب شد. سپس، از هر مدرسه منتخب یک کلاس تعیین شد و دانش آموزان کلاسهای انتخاب شده از لحاظ متغیر اضطرابمورد سنجش قرار گرفتند. برای پردازش و تحلیل داده ها،شاخصهای مرکزی و پراکندگی محاسبه شد و برای مقایسه اضطرابدانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی با دانش آموزان غیر مشمول، از تحلیل واریانس دو راهه استفاده شد. برای حصول اطمینان از برقراری مفروضه های بنیادی آزمون F، داده های 26 نفر از افراد نمونه آماری حذف شدند و تحلیل آماری برای 240نفر انجام شد.یافته های تحقیق نشان می دهند که ارزشیابی توصیفی به کاهش اضطراب دانش آموزان هر دو جنس منجر شده است. در واقع، از لحاظ سطح اضطراب میان دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی و دانش آموزانی که طبق روال قبلی براساس مقیاس فاصله ای صفر تا 20 ارزشیابی شده اند، تفاوت معنادار وجود دارد. اثر اصلی نوع ارزشیابی و جنس دانش آموزان بر اضطراب معنادار است، ولی اثر تعاملی جنس و نوع ارزشیابی بر اضطراب معنادار نیست.بنابراین، صرف نظر از جنس دانش آموز، ارزشیابی توصیفی می تواند سطح اضطراب را کاهش دهد.
بررسی نقاط قوت طرح ارزشیابی توصیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی و اجرای طرح ارزشیابی توصیفی یکی از تحولات اساسی سال های اخیر در آموزش و پرورش مقطع ابتدایی، بود که نسبت به نظام سنتی از مقبولیت بیشتری برخوردار است و لذا در تحقیق حاضر دیدگاه معلمان مدارس ابتدایی پیرامون نقاط قوت طرح یادشده مورد بررسی قرار گرفت. معلمان رسمی مقطع ابتدایی آمورش و پرورش ناحیه یک و سه اهواز جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند که 190 نفر آنان (66 مرد و 124 زن) به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نامه محقق ساخته به دست آمد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که از نظر معلمان ابتدایی شهر اهواز نقاط قوت طرح ارزشیابی توصیفی عبارت اند از تثبیت یادگیری (12 ماده)، امکان ارزشیابی آموزشی همزمان چند نفر (8 ماده) و کاهش اضطراب امتحان (5 ضعف). از پیامدهای طرح ارزشیابی توصیفی تثبیت یادگیری، امکان ارزشیابی آموزشی همزمان چند نفر و کاهش اضطراب امتحان است.