در این پژوهش نتایج ارزشیابی استادان از دانشجویان که در پایان هر نیمسال به صورت نمره ای در مقیاس صفر تا 20 ارائه می شود برای حدود 500 درس ارائه شده در سال های 80-77 بررسی شده است نتیجه این بررسی نشان م یدهد که میانگین نمرات امتحانی دروس تدریس شده بوسیله هر استادی دامنه معینی را در بر می گیرد در این دوره حدود 27 در صد از استادان هر یک شش درس مختلف از دروس دوره کارشناسی را تدریس کرده اند در مواردی نیز یک استاد 9 تا 11 درس مختلف از دروس دوره کارشناسی را تدریس کرده است علاوه بر این بررسی تعداد دانشجویان دروس مختلف نشان داد که در حدود 25 در صد از دروس تعداد دانشجویان کمتر از 20 نفر و در حدود 56 در صد از دروس تعداد آ نان کمتر از 30 نفر بوده است یافته های این پژوهش می تواند به اصلاح و بهبود برنامه ها کمک کند
پژوهش حاضر در قالب یک طرح شبه آزمایشی به ارزشیابی اثربخشی ناشی از کاربست الگوی طراحی اصول اولیه ی آموزش از دیوید مریل در آموزش ضمن خدمت معلمان پرداخته است.جامعه یآماریپژوهششاملکلیهمعلمانشرکتکنندهدربرنامهآموزشیارزشیابیتوصیفیبودکهاز بین آن ها دوگروهازشرکت کنندگان به تعداد 75 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل دو پرسشنامه جهت سنجش نگرش و رضایت فراگیران و یک آزمون پیشرفت تحصیلی به منظور سنجش میزان یادگیری فراگیران بود. نتایج پژوهش نشان داد که به کارگیری الگوی طراحی اصول اولیه آموزش در آموزش ضمن خدمت معلمان موجب افزایش اثربخشی این دوره های آموزشی می شود. همچنین در خصوص مولفه های تشکیل دهنده اثربخشی، یعنی رضایت، نگرش و یادگیری، نتایج نشان دهنده ی این امر بود که فراگیران در گروه آموزش دیده بر اساس الگوی اصول اولیه آموزش رضایت بیشتر و نگرش مثبت تر نسبت به فراگیران گروه سنتی و موضوع محور داشتند ولی از لحاظ مولفه ی یادگیری تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد.
پژوهش حاضر به منظور بررسی عوامل تأثیرگذار بر تصحیح سؤالات امتحانات تشریحی سال سوم متوسطه توسط دبیران دبیرستان های استان سمنان انجام گردید. جامعه پژوهش، کلیه دبیران مرد و زن شاغل به تدریس در دروس هندسه، ادبیات فارسی و تاریخ، در دبیرستان های مراکز شهرستان ها و شهرهای تابعه استان بودند که تعداد 97 نفر از آنها به صورت نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها به کلیه دبیرستان های دخترانه و پسرانه در دو شهر انتخاب شده که دارای شاخه نظری بودند، مراجعه شد و به هر دبیر در دروس مذکور، پرسشنامه اطلاعات فردی، نمونه سؤال دروس مربوطه، راهنمای تصحیح آن بعلاوه ی 5 برگ امتحانی پاسخ داده شده توسط دانش آموزان، (این پنج برگ به صورت تصادفی از بین برگه های امتحانی پاسخ داده شده همان دروس به دست آمده بود) ارائه شد. برگه های امتحانی منتخب، برای تصحیح در اختیار همه دبیران هر یک از دروس قرار گرفت، تا بر اساس پاسخ ها و بارم بندی معین به برگه ها نمره دهند.
برای مقایسه میانگین نمرات به دست آمده از آزمون T مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. یافته ها نشان داد ترتیب تصحیح سؤالات امتحانی در درس تاریخ، و همچنین سلیقه شخصی دبیران بر نحوه تصحیح سؤالات مؤثر می باشد و اما عواملی مانند جنسیت دبیران، مدرک تحصیلی، سابقه تدریس، جنسیت دانش آموزان تأثیرگذار نیست.