فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۳۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با رویکرد ساختاری بر عملکرد خانواده و رضایت زناشویی زنان متاهل. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پیش-آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان متاهلی بودند که به خاطر مشکلات زناشویی و خانوادگی به کلینیک دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد مراجعه کرده بودند. از بین مراجعه کنندگان ۲۰ زن متاهل به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسشنامه رضایت زناشویی و مقیاس عملکرد خانواده بود. گروه آزمایش در ۸ جلسه مشاوره گروهی هر جلسه به مدت ۲ ساعت شرکت نمود و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. داده های خام به روش تحلیل کواریانس یک راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از وجود تفاوت معنادار در عملکرد خانواده و رضایت زناشویی گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه بود (۰۵/۰p
مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری (CBT) با روان درمانی بین فردی (IPT) بر افزایش رضایت زناشویی زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای درمان شناختی رفتاری با روان درمانی بین فردی در افزایش رضایت زناشویی زنان باردار بود. در دوره بارداری به دلیل تغییرات فیزیولوژیکی و روانشناختی زنان، رابطه زوجین دچار تغییراتی می شود که علاوه بر تأثیر بر سلامتی مادر و نوزاد، رضایت زناشویی زوج ها را تحت تأثیر قرار می دهد. روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان باردار مراجعه کننده به مرکز تحقیقات بهداشت باروری ولیعصر (عج) بودند. به منظور انتخاب نمونه، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. تعداد 36 نفر بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب و در 3 گروه 12 نفره (CBT، IPT و گروه کنترل) گمارش شدند. گروه CBT و گروه IPT در 8 جلسه به صورت هفتگی اجرا شد، اما برای گروه کنترل آموزشی ارائه نشد. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه مشخصات دموگرافیک و پرسشنامه رضایت زناشویی (ENRICH) استفاده شد. یافته ها: با توجه به اینکه مقدار F محاسبه شده برای تأثیر گروه ها (26/18 =F) در سطح 1 درصد معنی دار است بنابراین، نتیجه تحلیل کواریانس دال بر این است که بین 3 گروه در نمرات پس آزمون بعد از تعدیل نمرات پیش آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد. نتیجه تحلیل آزمون تعقیبی نشانگر این است که بین دو روش آموزشی IPT و CBT تفاوت معنی داری در نمرات پس آزمون وجود ندارد. اما هر دو روش آموزشی نسبت به گروه کنترل از نظر آماری در نمرات پس آزمون رضایت زناشویی افزایش معنی داری داشتند. نتیجه گیری: از این پژوهش چنین برمی آید که هر دو روش به رغم تفاوت هایی در مبانی فلسفی و نظری خویش، در عمل مشاوره بر روی زنان باردار برای افزایش رضایت زناشویی چندان متفاوت از هم نیستند، اما در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری در نمرات رضایت زناشویی ایجاد می کنند.
"اثرات ازدواجهای نامناسب "
منبع:
"مکتب مام ۱۳۵۸ شماره ۱۱۳
حوزه های تخصصی:
اثربخشی مشاوره زناشویی مبتنی بر الگوی کاربرد عملی مهارت های ارتباط صمیمانه (PAIRS) بر بهبود عملکرد خانوادگی زوج های دارای ناسازگاری زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: انجام درست نقش ها و تکالیف زناشویی برای عملکرد خانواده حیاتی است و هرگونه تغییر یا نابسامانی در روابط زوج ها می تواند عملکرد کل سیستم خانواده را تحت تأثیر قرار دهد . تا کنون پژوهش های متعددی دراین مورد صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی کاربرد عملی مهارت های ارتباط صمیمانه (PAIRS) بر بهبود عملکرد خانوادگی زوج های ناسازگار شهر مشهد بود. روش: پژوهش حاضر پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل همه زوج های مراجعه کننده به یکی از مراکز مشاوره خانواده شهر مشهد بودند. در این پژوهش 57 زوج حضور داشتند که بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و 10 جلسه مشاوره مبتنی بر رویکرد PAIRS دریافت نمودند. آزمودنی ها در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از پرسشنامه ابزار سنجش خانوادگی (FAD) مورد سنجش قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس (ANCOVA) و t مستقل استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که رویکرد PAIRS عملکرد خانوادگی را در زوج ها گروه آزمایش نسبت به زوجین گروه کنترل بطور معناداری بهبود بخشید. نتایج تحقیق حاضر بیانگر اینست که نه تنها مشاوره زناشویی مبتنی بر مدل PAIRS به بهبود عملکرد خانوادگی زوجها منتهی می شود، بلکه حوزه های حل مسأله، ارتباط، نقش ها، پاسخ دهی عاطفی، درآمیختگی عاطفی و کنترل رفتار را بهبود می بخشد. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که رویکرد PAIRS در بهبود عملکرد خانوادگی زوجین ناسازگار موثر است#,
اثربخشی آموزش گروهی مهارت های ارتباطی زوجین با استفاده از رویکرد تحلیل ارتباط متقابل (TA) بر کاهش تعارضات زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف اصلی از انجام این تحقیق، تعیین اثربخشی آموزش مهارتهای ارتباطی زوجین با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) به صورت گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی می باشد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی و طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است .جامعه آماری شامل زوج هایی هستند که به دلیل وجود تعارض از سوی دادگاه خانواده به مراکز مداخله و مشاوره خانواده در شهر ارومیه در سال 1390 ارجاع داده شده بودند. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 30 زوج به عنوان نمونه از بین جامعه آماری مورد مطالعه انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در درو گروه آزمایشی و کنترل (هر دو گروه 15 زوج) قرار گرفتند و سپس پرسشنامه تعارضات زناشویی به عنوان پیش آزمون بر روی هر دو گروه آزمایشی و کنترل اجر شد. در مرحله بعد به گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای در قالب هفته ای یک جلسه، مهارت های ارتباطی با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) آموزش داده شد. در حالی که گروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکردند. یک هفته پس از پایان جلسه های آموزشی، یک بار دیگر پرسشنامه تعارضات زناشویی به عنوان پس آزمون روی هر دو گروه اجرا گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل از لحاظ آماری تأثیر معنی داری بر کاهش تعارضات زناشویی و مؤلفه های آن داشته است . نتیجه گیری: به طور کلی میتوان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های ارتباطی زوجین با استفاده از روش تحلیل ارتباط متقابل (TA) به صورت گروهی بر کاهش تعارضات زناشویی تاثیر دارد و باعث کاهش تعارضات در بین زوجین می شود.
"خانواده دچار بحران بزرگی شده است (علل مشکلات کنونی خانواده چیست؟ "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۶ شماره ۹۵
حوزه های تخصصی:
پیش بینی رضایت زناشویی زوج ها براساس نیازهای اساسی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی پیش بینی رضایت زناشویی زوج ها براساس نیازهای اساسی آن ها بود. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی زوج های شهر اصفهان در سال 1394 بود که از میان آن ها تعداد 82 زوج، به شیوه ی در دسترس به عنوان نمونه ی پژوهش انتخاب شدند. مقیاس وضعیت زناشویی گلمبوک- راست (GRIMS) و پرسشنامه ی نیازهای اساسی، به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند. جهت تحلیل داده ها از تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان دادند که رضایت زناشویی مردان براساس نیازهای آزادی و عشق و تعلق آن ها و نیز نیازهای آزادی، تفریح و عشق و تعلق همسرانشان به طور معناداری پیش بینی شد. به علاوه، رضایت زناشویی زنان براساس نیازهای تفریح و آزادی آن ها پیش بینی گردید. براساس نتایج این پژوهش، نیازهای عشق و تعلق و تفریح، به افزایش رضایت زناشویی کمک می کنند، در حالیکه نیاز به آزادی، می تواند در تضاد با رضایت زناشویی قرار بگیرد.
" زندگی به رنگ عشق ، اسرار ازدواج های شادکام "
حوزه های تخصصی:
روابط شما با همسرتان چگونه است ؟
حوزه های تخصصی:
چشم انداز پیشگیری
منبع:
پیوند ۱۳۷۹ شماره ۲۵۲
اثر بخشی زوج درمانی گروهی شناختی- رفتاری(GCBCT) بر کاهش دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:دلزدگی زناشویییک حالت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که پیامدهای ناگواری همچون نارضایتی زناشویی و نهایتاً طلاق را در پی دارد و تاکنون پژوهش های مختلفی در داخل و خارج درمورد آن صورت گرفته است.این پژوهش نیز با هدف بررسی اثر بخشی زوج درمانی گروهی شناختی- رفتاری(GCBCT) بر کاهش دلزدگی زناشویی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان ایذه انجام گرفته است. روش: روش پژوهش نیمه تجربی وازطرحپیشآزمون–پسآزمونباگروهکنترل و دوره پیگیری بوده است. جامعه پژوهش شامل کلیهزوجینیکهبهدلیلمشکلاتزناشویی بهیکی از 8 مرکز مشاوره شهر ستان ایذهمراجعهکرده بودند که از میان آنها تعداد 30 زوج که در آزمون دلزدگی یک انحراف معیار پایین تر از میانگین کسب نموده بودند،انتخاب و بهتصادفدر دو گروه آزمایش و گروه گواه جایابی شدند. گروه آزمایش در 8 جلسه زوج درمانی گروهی شناختی–رفتاری به صورت یک جلسه 90 دقیقه ای در هر هفته شرکت داده شدند اما گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت ننمود. بعد از یک هفته از پایان مداخله از هر دو گروه آزمایش و کنترل ،پس آزمون به عمل آمد و پس از گذشت یک ماه نیز آزمون پیگیری اجرا گردید.ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه ی دلزدگی زناشویی پاینز(CBM) بود که روایی و اعتبار آن مورد تأیید قرار گرفته است. داده های به دست آمده با استفاده ازروش هایآماری تحلیلکوواریانس یک متغیره و چندمتغیره وبا بهره گیری ازنرمافزارSPSSنسخه 17 تحلیلشدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین عملکرد دو گروه آزمایش و کنترل پس از مداخله تفاوت معنادار آماری وجود دارد (000/0p<) و زوج درمانی گروهی شناختی – رفتاری موجب کاهش دلزدگی زناشویی و مؤلفه های آن شده است و میزان این تأثیر بر بر دلزدگی زناشویی 69 درصد،بر خستگی جسمی 49درصد، بر ازپاافتادگی عاطفی 50درصد و بر ازپاافتادگی روانی 53درصد بود.همچنین این نتایج نیزکماکان در دوره پیگیری به طور معنی داری پایدار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت که از روش CBCTمی توان برای کاهش دلزدگی زناشویی زوجین و مؤلفه های آن ودر نهایت استحکام خانواده استفاده کرد.
گزارشی از یک پژوهش: راهکارهایی برای بهبود زندگی زناشویی
حوزه های تخصصی:
مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کیفیت زناشویی زوجین متعارض شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :کیفیت روابط زناشویی میان زوجین، مهم ترین جنبه خانواده های دارای عملکرد مطلوب می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی- رفتاری (Cognitive-behavioral couple therapy یا CBCT) و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر کیفیت زناشویی زوجین متعارض بود. مواد و روش ها:در این پژوهش از یک طرح شبه آزمایشی، پیش آزمون، پس آزمون با گروه شاهد استفاده شد. جامعه آماری شامل کلیه زوجین متعارض بود که در سال 1395 به مراکز مشاوره شهر اصفهان مراجعه کرده بودند. نمونه گیری به صورت داوطلبانه انجام گرفت. 90 نفر (زن و شوهر) در سه گروه CBCT (30 نفر)، ACT (30 نفر) و گروه شاهد (30 نفر) قرار گرفتند. هر دو گروه آزمایش، دوازده جلسه درمان را یک بار در هفته دریافت کردند. ابزار پژوهش شامل فرم مشخصات دموگرافیک و پرسش نامه سازگاری زوجی اصلاح شده (Revised Dyadic Adjustment Scale یا RDAS) بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:یافته ها نشان داد که روش های CBCT و ACT، تغییرات معنی داری در کیفیت زناشویی در مرحله پس آزمون ایجاد کرد (05/0 > P). همچنین، نتایج آزمون تعقیبی Bonferroni حاکی از آن بود که بین میزان اثربخشی روش های CBCT و ACT بر کیفیت زناشویی تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0 < P). نتیجه گیری:روش های CBCT و ACT هر دو تغییرات معنی داری در کیفیت زناشویی ایجاد کرد و بین اثربخشی این دو روش درمانی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. از این رو، نتیجه پژوهش حمایتی تجربی برای هر دو درمان در جهت افزایش کیفیت زناشویی فراهم می کند.
تأثیر برنامه آموزش شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی زنان دچار کم کاری میل جنسی
حوزه های تخصصی:
کارکرد جنسی سالم هر یک از همسران از عوامل برجسته و تأثیرگذار بر کیفیت رابطه زناشویی است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه آموزش شناختی- رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی زنان دارای اختلال کم کاری میل جنسی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش دربرگیرنده زنان دچار کم کاری جنسی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمانشاه بودند. نمونه های به اندازه 30 نفر با به کارگیری روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه 15 نفری گمارده شدند. نخست پیش آزمون اجرا شد، سپس گروه آزمایش فرارو برنامه آموزش شناختی– رفتاری قرار گرفتند. در پایان آموزش در هر دو گروه پس آزمون اجرا شد. داده های دریافتی با کمک نرم افزار آماری 19SPSS، آزمون های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که آموزش شناختی- رفتاری بر رضایت زناشویی زنان دچار کم کاری میل جنسی با ضریب اثربخشی 48/0 تأثیرگذار است. به این معنی که برنامه آموزش، شناختی- رفتاری به طور معنی داری در زنان دارای کم کاری میل جنسی مایه افزایش رضایت زناشویی شده است (001/0P=). با توجه به تأثیر آموزش شناختی- رفتاری بر افزایش رضایت زناشویی زنان بکار بستن این آموزش ها از سوی کارآزمودگان ورزیده در برنامه درمانی زنان دارای اختلال کم کاری میل جنسی پیشنهاد می گردد.
اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر تعهد زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثر بخشی آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر تعهد زوجین.
روش: این پژوهش به روش نیمه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه آزمایش و کنترل است. جامعه ی آماری کلیه ی زوجین شهر بندر عباس می باشد.نمونه ی پژوهش شامل ۲۰زوج درگروه آزمایش و ۲۰ زوج در گروه کنترل است که از بین ۹۷ زوجی که از میان ۱۸۵ زوج ثبت نام کننده، نمره پایینی در پرسشنامه مولفه های عشق اخذ کرده بودند، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردیدند. پرسش نامه عشق مثلثی یا مولفه های عشق( استرنبرگ) به همراه اطلاعات دموگرافی آزمودنی ها جهت گردآوری داده ها استفاده گردید .داده ها با استفاده از آزمونهای آماری تحلیل کوواریانس و T مستقل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان تعهد زن و مرد اثر مثبت و معنادار داشته است. معناداری تفاوت میانگین زن و مرد با استفاده از آزمون T مستقل رد شده و نتیجه حاصل آنکه آموزش به شیوه رویکرد هیجان مدار بر افزایش میزان تعهد زوجین تاثیر معنادار و مثبت دارد.
بررسی اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خود نظم بخشی برکاهش تعارض زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حساسترین و پیچیده ترین مسائل زن و شوهران
حوزه های تخصصی: