فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴٬۲۷۹ مورد.
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۵۱)
113 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه صلاحیت های حرفه ای و شخصیتی معلمان فارغ التحصیل از دانشگاه فرهنگیان با سایر دانشگاه ها است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن به صورت علی-مقایسه ای بوده است. حجم نمونه 296 نفر از مدیران مدارس استان تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بوده است که سابقه همکاری با هر دو گروه از معلمان را داشته و به 26 سوال از دو بعد صلاحیت حرفه ای و ویژگی های شخصیتی که با مقیاس پنج درجه ای لیکرت تنظیم شده است پاسخ داده اند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه به تایید متخصصان رسیده و پایایی آن ها به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 92/0 و 90/0 به دست آمده است. روش آماری در این پژوهش آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (t مستقل) بوده است. یافته ها: یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که در هر 2 بعد، برتری فارغ التحصیلان دانشگاه فرهنگیان محسوس بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اهمیت دوره ابتدایی از نظر شکل گیری شخصیت دانش آموزان، در این دوره و دوره متوسطه اول از دانش آموختگان دانشگاه فرهنگیان و تا بهبود کامل شرایط آموزش تخصصی در دانشگاه فرهنگیان، از فارغ التحصیلان سایر دانشگاه ها در این مقطع استفاده شود.
پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی طلاق عاطفی براساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه شامل، کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 8 شهر تهران در سال 1401 بود که تعداد 210 نفر به عنوان نمونه تعیین و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل، سه پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1994)، سبک های اسنادی سلیگمن و سینگ (1982) و ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (۱۹۹۰) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها نشان داد، طلاق عاطفی بر اساس سبک های اسنادی و ابرازگری هیجانی در زنان متاهل قابل پیش بینی است و سبک اسنادی منفی با طلاق عاطفی همبستگی مثبت و معنادار و سبک اسنادی مثبت و ابرازگری هیجانی با طلاق عاطفی همبستگی منفی و معنادار دارد.
طراحی الگوی مفهومی تبیین موفقیت شغلی مشاوران مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
77 - 94
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین الگوی مفهومیِ تبیین موفقیت شغلی مشاوران مدارس انجام شد. در این پژوهش از روش آمیخته با رویکرد اکتشافی - متوالی هدایت شده استفاده شد. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی توصیفی و در بخش کمی از روش توصیفی- زمینه یابی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده خبرگان و مشاوران موفق آموزش وپرورش استان تهران در سال 98-1397 که تقریباً 1300 نفر بودند. در بخش کیفی نمونه به شیوه هدفمند گلوله برفی انتخاب شد و 10 تا رسیدن به اشباع بررسی شدند. در بخش کمی 300 نفر به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته موفقیت شغلی مشاوران استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه 81/0 به دست آمد و متخصصان روایی صوری و محتوایی آن را تأیید کردند. تحلیل داده ها در بخش کیفی با استفاده از روش کلایزی و در بخش کمی با استفاده از تحلیل عاملی تأییدی با کمک نرم افزار Amous صورت پذیرفت. بر اساس یافته های این پژوهش در بخش کیفی، پنج مقوله اصلی موفقیت شغلی مشاوران مدارس، شامل برخورداری از دانش حرفه ای، کاربست دانش، توسعه توانایی، تعامل شغلی/ اجتماعی و فعالیت های دفتری به دست آمد. یافته های بخش کمی نیز بیانگر برازش مدل اندازه گیری پژوهش با داده های گردآوری شده بود. همچنین نشان داده شده که بین پنج مؤلفه مذکور همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. بر اساس یافته های این پژوهش توصیه می شود که در آموزش ضمن خدمت مشاوران، این پنج مؤلفه را موردتوجه قرار دهند.
ارائه مدل آشفتگی زناشویی بر اساس اضطراب کرونا و عاطفه منفی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین مدل علی تأثیر اضطراب کرونا بر آشفتگی زناشویی با نقش میانجی گری عاطفه منفی انجام گرفت.از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از حیث ماهیت توصیفی_ همبستگی است.جامعه آماری پژوهش شامل تمامی افراد متأهل شهرستان کرمانشاه در سال 1399 بود.نمونه پژوهش 377 نفر زن و مرد متأهل بودند که به روش داوطلبانه انتخاب و پرسشنامه ها به شیوه ی نظرسنجی الکترونیکی تکمیل شدند.برای جمع آوری داده ها از مقیاس اضطراب کرونا(CDAS)،مقیاس تجدید نظر شده غربالگری آشفتگی زناشویی و ارتباطی(SSMRD-R)و مقیاس عاطفه مثبت و منفی(PANAS)استفاده شد.داده ها به روش مدل معادلات ساختاری تحلیل شدند.نتایج تحلیل نشان داد که مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار بوده و مسیرهای مستقیم از اضطراب کرونا به عاطفه منفی (34/0- =β؛ 001/0> p) و از عاطفه منفی به آشفتگی زناشویی (43/0- =β؛ 001/0> p) معنادار بودند.همچنین رابطه ی غیر مستقیم اضطراب کرونا با آشفتگی زناشویی از طریق عاطفه منفی نیز معنادار به دست آمد (57/0- =β؛ 002/0> p).نتایج این پژوهش گویای آن است که اضطراب ناشی از ویروس کرونا می تواند با تأثیر بر عاطفه منفی در همسران آشفتگی و پریشانی بیشتری در روابط زوجی آن ها به وجود آورد و بنابراین مشاوران خانواده باید به جهت کاهش عاطفه منفی همسران در ایام کرونا مداخلاتی هدفمند طراحی کنند.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق شهر بابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق بود.
روش: روش این پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متقاضی طلاق شهر بابل در سال 1401 بودند. نمونه آماری در این پژوهش شامل 30 نفر زوجین متقاضی طلاق (15 نفر برای گروه کنترل و 15 نفر برای گروه آزمایش) که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه جایگزین شدند. ابزارگرد آوری دادها پرسشنامه بلوغ عاطفی یاشویر سینک و بهارگاوا و مقیاس طلاق عاطفی گاتمن بود. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده های از آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و از آمار استنباطی با رعایت مفروضه های از تحلیل کوواریانس چند متغیره (MANCOVA) با نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد.
یافته ها: یافته ها ی پژوهش نشان داد که آموزش طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی و بلوغ عاطفی زوجین متقاضی طلاق تاثیر دارد.
نتیجه گیری: بر طبق نتایج بدست آمده مشخص شد که طرحواره درمانی هیجانی بر طلاق عاطفی زوجین متقاضی طلاق موثراست.
شناسایی عوامل مؤثر بر خشنودی زناشویی در همسران خشنود: پژوهش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه خشنودی زناشویی بر میزان سلامت روانی، بدنی، خشنودی از زندگی، موفقیت شغلی و ارتباطات اجتماعی مؤثر است، شناخت عوامل خشنودی زناشویی در هر منطقه ضروری به نظر می رسد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر خشنودی زناشویی انجام شد. روش پژوهش از نوع نظریه داده بنیاد است. جامعه پژوهشی، همسران خشنود شهر مشهد در سال 1398 بودند. ازآنجاکه این پژوهش کیفی و نمونه گیری هدفمند بود، جامعه برابر با نمونه موردپژوهش است. روش نمونه گیری هدفمند بود و به استناد ملاک اشباع نظری، تعداد 10 زوج (10 زن و 10 مرد) انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها، پس از اخذ خشنودی آگاهانه، از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد و مصاحبه ها با 10 زوج که طی فراخوانی جذب شده بودند و در آزمون خشنودی زناشویی (Oliya, Fatehizadeh & Bahram, 2008 ) (هردو زوج) نمره بالاتر از 150 کسب کرده بودند، انجام شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از روش کدگذاری محوری استفاده شد (Strauss & Corbin, 2011 ) . بر اساس یافته های مصاحبه ها، مدل همسران خشنود تدوین شد و مورد تائید10 تن از اساتید قرار گرفت. نتایج نشان داد، شرایط زمینه ای در همسران خشنود: دو عامل شامل: سلامت خانواده مبدأ و ویژگی های فردی کارآمد؛ شرایط علی: انتخاب و ازدواج آگاهانه و شرایط مداخله ای دو عامل شامل: رشد دارایی های اقتصادی و ورشکستگی اقتصادی بودند. راهبردها شامل چهار دسته: راهبرد فردی رشد شخصی ، راهبردهای استحکام بخشی روابط همسران، راهبردهای استحکام بخشی رابطه با خانواده مبدأ، راهبردهای استحکام بخشی روابط همسران توسط خانواده ها بودند. با توجه به یافته های پژوهش می توان برای افزایش خشنودی زناشویی در همسران بسته های آموزشی تهیه و جهت بهبود خشنودی زناشویی استفاده کرد .
تبیین بروز رفتارهای پیشگامانه کارکنان براساس خودتفسیری، استقلال شغلی، تعهد و شخصیت پیشگام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
161 - 188
حوزه های تخصصی:
هدف: این تحقیق با هدف تبیین مدلی برای رفتارهای پیشگامانه کارکنان انجام شد که در آن، نقش خودتفسیری، استقلال شغلی، تعهد و شخصیت پیشگام مورد توجه قرار گرفت. روش: تحقیق حاضر از لحاظ روش، یک تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارکنان ستادی شرکت بیمه دی بود که نمونه ای تصادفی از آنها در این تحقیق مشارکت داشتند و به پرسشنامه های وابستگی شغلی (بیشاپ و اسکات ، 2000)، استقلال شغلی (مورگسن و هامفری ، 2006)، شخصیت پیشگام (بتمن و کرنت ، 1993)، خودتفسیری (لو و گیلمور ، 2007)، تعهد (المرز، دی جیلدر و ون دن هیول ، 1998)، رفتار پیشگام متمرکز بر شغل (بلشک ودن هارتگ، 2010) و پرسشنامه رفتار پیشگام متمرکز بر واحد سازمانی (گریفین، نیل و پارکر ، 2007) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد خودتفسیری مستقل و خودتفسیری وابسته از طریق تعهد به مسیر شغلی و تعهد به واحد کاری بر رفتارهای پیشگام متمرکز بر مسیر شغلی و رفتارهای پیشگام متمرکز بر واحد کاری تاثیرگذار هستند. همچنین نقش تعدیل کننده استقلال و وابستگی شغلی و شخصیت پیشگام در بروز رفتارهای پیشگام تایید نشد. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق می توان گفت توجه به انواع خودتفسیری و انواع تعهد کارکنان به مسیر شغلی و واحد کاری می تواند زمینه بروز رفتارهای پیشگامانه در کارکنان را فراهم سازد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر تاب آوری پنسیلوانیا بر فرسودگی والدینی و کودک آزاری ناشی از پاندمی کووید-19 در مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: بیماری کووید-19 علاوه بر آسیب های جسمی، پیامدهای روانی زیادی مانند فرسودگی والدینی و کودک آزاری را نیز به همراه داشته است. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی برنامه تاب آوری پنسیلوانیا بر فرسودگی والدینی و کودک آزاری ناشی از پاندمی کووید-19 در مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری متشکل از مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی شهرستان اردکان در سال تحصیلی 1400-1399 بود. 30 نفر با روش نمونه گیری دواطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس فرسودگی والدینی (روزکام و همکاران، 2018) و کودک آزاری (حسینخانی و همکاران، 1392) بود. برنامه تاب آوری پنسیلوانیا به صورت هفتگی طی دوازده جلسه ۵/۱ ساعته به گروه آزمایش، ارائه شد و گروه کنترل آموزشی را دریافت نکرد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از کای دو و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار آماری SPSS26 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه به لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی سن و تحصیلات تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<p). دیگر نتایج نشان داد که برنامه تاب آوری پنسیلوانیا در کاهش نمرات فرسودگی والدینی (001/0>p ،۱۶۸/۲۷F=) و کودک آزاری (001/0>p ،466/37F=) ناشی از پاندمی کووید-19 در مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی مؤثر بود. نتیجه گیری: برنامه تاب آوری پنسیلوانیا می تواند به عنوان یک مداخله کارآمد در جهت کاهش فرسودگی والدینی و کودک آزاری ناشی از پاندمی کووید-19 در مادران دانش آموزان دوره اول ابتدایی در کنار سایر روش های آموزشی و درمانی مورد استفاده گیرد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر خودتاب آوری زنان نابارور شهرستان ساری
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
37 - 51
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر خودتاب آوری زنان نابارور شهرستان ساری انجام گرفت. این پژوهش از لحاظ روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری کلیه زنان نابارور که به بیمارستان حضرت امام خمینی شهرستان ساری در شش ماه دوم سال 1394، مراجعه نموده که تعداد آنها برابر 211 نفر از سوی بیمارستان گزارش شده بود. شیوه نمونه گیری پژوهش حاضر از نوع در دسترس و با غربالگری اولیه به صورت هدفمند به حجم 30 نفر که برای هر گروه آزمایش و گواه 15 نفر انتخاب گردید. کلیه فرایند درمان در هشت جلسه به صورت فردی به مدت 45 دقیقه برای گروه آزمایش انجام گرفت. جهت جمع آوری اطلاعات نمونه ها از مقیاس تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد و جهت تحلیل داده ها از تحلیل کوواریانس تک متغیره استفاده گردید. یافته ها نشان داد که متغیر مستقل(گروه) تأثیر معناداری بر متغیر وابسته(خود تاب آوری) داشته است(77/27 =(28 ، 1) F و 0.001 P <). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که درمان پذیرش و تعهد بر خودتاب آوری زنان نابارور موثر بوده است.
تبیین روابط علی تنظیم هیجان و استرس والدینی با تعارضات زناشویی: نقش میانجی گر انعطاف پذیری روان-شناختی در دوران همه گیری کروناویروس
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۵ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۸
75 - 98
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی نقش میانجی گری انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین تنظیم شناختی هیجان و استرس والدینی با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس اجرا شد. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش را زنان متاهل شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 257 نفر بود، که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسش نامه تعارضات زناشویی (1379)، پرسش نامه تنظیم هیجان (2006)، پرسش نامه پذیرش و عمل ویرایش دوم (2011) و فرم کوتاه پرسشنامه استرس والدینی (1983). اطلاعات به دست آمده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که استرس والدگری و تنظیم هیجان با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس رابطه معناداری وجود دارد (05/0> p). همچنین نتایج نشان داد که انعطاف پذیری روان شناختی در رابطه بین استرس والدگری و تنظیم هیجان با تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس نقش میانجی دارد (05/0> p). بنابراین، به منظور کاهش شدت تعارضات زناشویی در دوران همه گیری کرونا ویروس، پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی لازم برای کاهش استرش های والدگری اجرا شود.
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعات متعددی به بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر ظرفیت های مثبت روانشناختی پرداخته اند اما پژوهشی که به اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی در مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش-پذیر بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه و گروه گواه بود. جامعه آماری را مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر 10-5 ساله شهر تهران تشکیل می دادند که در سال 1399 به مرکز مشاوره ذهن آرا مراجعه کرده بودند. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل 40 نفر از مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر (20 نفر گروه آزمایش و 20 نفر گروه گواه) بود و نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. ابزار مورد استفاده برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی کابات زین (1990)، مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (1989) و مقیاس سرمایه روانشناختی لوتاز (2007) بود. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی تحلیل شد. یافته ها: آموزش ذهن آگاهی بر بهزیستی روانشناختی و مؤلفه های سرمایه روانشناختی مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر تأثیر معنادار داشت که این اثربخشی در طول زمان پایدار بود (05/0>P). نتیجه گیری: مادران دارای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیری که در جلسات آموزشی ذهن آگاهی شرکت کرده بودند، بهزیستی روانشناختی، تاب آوری، خودکارآمدی، امیدواری و خوش بینی بیشتری داشتند.
پیش بینی سبک زندگی بر اساس هوش معنوی و هوش اخلاقی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
231 - 252
حوزه های تخصصی:
مفهوم سبک زندگی دامنهی وسیعی از امور عینی و ذهنی، از جمله الگوهای روابط اجتماعی، سرگرمی، مصرف، مد و پوشش، نگرشها، ارزشها و جهانبینی فرد را شامل میشود. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سبک زندگی بر اساس هوش معنوی و هوش اخلاقی در دانش آموزان بود. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی-همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه دوره اول شهر یزد بودند و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 246 نفر تعیین و به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سبک زندگی (LSQ)، 70 سوالی با خرده مقیاس های سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری ها، سلامت روانشناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها ، مواد مخدر و الکل، پیشگیری از حوادث و سلامت محیطی بود. پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و لیل (MCI) ۴۰ عبارتی شامل 10 شاخص بود و پرسشنامه هوش معنوی استیونز شامل ۴۲ گویه ۵گزینه ای بود. یافته های این پژوهش نشان داد متغیرهای هوش معنوی و هوش اخلاقی تأثیر مثبت و معنی داری بر سبک زندگی دارند (001/0>P). تأثیر هوش معنوی بر سبک زندگی قوی تر از هوش اخلاقی بوده است. متغیرهای هوش اخلاقی و هوش معنوی، در مجموع، 34 درصد از واریانس سبک زندگی را تبیین می کنند. شاخص های برازش نیز حکایت از مطلوبیت برازش مدل معادله ساختاری داشت. نتیجه اینکه سبک زندگی بر اساس هوش معنوی و اخلاقی پیش بینی می شود.
تبیین «مدل عملکردی انفاق» در «کاهش حزن و خوف» بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تبیین «مدل عملکردی انفاق» در کاهش «خوف» و «حزن» بر اساس منابع اسلامی می باشد. این پژوهش، به این سوال پاسخ داده است که، «انفاق بر اساس چه مدل عملکردی، خوف و حزن را در انسان کاهش می دهد؟» برای پاسخ به این سوال بر اساس نظریه «حوزه های معنایی» مفهوم «انفاق» بر اساس آیات و روایات واکاوی شد؛ بدین منظور، آیات و روایات مربوط به انفاق، صدقه، بخل، شحّ و سخاوت مورد بررسی قرار گرفت؛ برای فهم روانشناختی مولفه ها، از «طبقه تحلیل» استفاده شد؛ مولفه های به دست آمده، در طبقاتِ «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها» تنظیم شدند. یافته ها نشان داد که: 1. عدم حزن و خوف تجربه ای است درونی و تطابق کامل با عینیت های بیرونی ندارد؛ 2. یافته های مربوط به انفاق در «طبقات تحلیل» جای گرفتند؛ 3. این طبقات عبارت بودند از: «جهت گیری ها»، «رفتارها»، «تجربه ها» و «کارکردها»؛ 4. اگر انفاق با رویکرد قرآنی صورت پذیرفته و در طبقات چهارگانه، انطباق با قرآن داشته باشد، «کارکردهای روانشناختی» و «آثار تکوینی» مشخصی را به دنبال خواهد داشت؛ 5. یکی از «کارکردهای روانشناختی» اش عبارت است از «کاهش حزن» و «کاهش خوف» در شخصِ انفاق کننده.
بررسی تجربه زیسته والدین در آموزش و یادگیری از راه دور، در دوران همه گیری کرونا: دیدگاه ها، عملکردها و توانمندی های لازم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
99 - 130
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی دیدگاه ها، عملکردها و توانمندیهای لازم در آموزش و یادگیری از راه دور از دیدگاه والدین است. پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی و با روش پدیدارشناسی است. جامعه آماری شامل کلیه والدینی است که دارای یک فرزند یا بیشتر هستند، که از ابتدای همه گیری کرونا، در آموزش راه دور درگیر بوده اند. ابزار پژوهش مصاحبه های نیمه ساختاریافته است. روش نمونه گیری هدفمند و ملاک محور و با توجه به اشباع نظری، تا 24 مصاحبه ادامه یافت. نتایج پژوهش در سه مرحله کدگذاری توصیفی، تفسیری و تبیینی انجام شد. یافته ها شامل سه کد تبیینی با عنوان نگرش به آموزش و یادگیری از راه دور، عملکرد ذینفعان آموزش از راه دور و توانمندیها و نیازمندیها، که از کدهای تفسیری و توصیفی بدست آمده بود، است. نتایج نشان داد که والدین نگرشی مثبت به گسترش آموزش از راه دور در دوران کرونا و حتی پساکرونا دارند، اما بستر و امکانات آن را نامناسب و ناسازگار با نیازهای مختلف خانواده ها می دانند. آنها توانمندیها و نیازمندیهای لازم را در سه بخش کلی منابع، روش های آموزشی و انواع مهارت ها بیان کردند و عملکردها را در این آموزش، در بخش های مدرسه و عوامل آن، خانواده و مسئولین مربوطه مورد تحلیل قرار دادند. تجزیه و تحلیل دیدگاه های اقشار مختلف بخصوص والدین در باره آموزش از راه دور، موجب خواهد شد تا تصمیمات و اقدامات بهتری در آینده و در بستر این آموزش انجام شود.
مدرسه شغلی: شناسایی شاخص های تعیین کننده مدرسه با استانداردهای بالای رشد شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
201 - 232
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی عومل تعیین کننده ی مدرسه با استاندارهای بالای رشد شغلی بود. پژوهش از نوع کابردی بود و از لحاظ نحوه ی گردآوری اطلاعات از روش آمیخته استفاده شد.در بخش کمی، از پرسشنامه ی استناندارهای شغلی دانش آموزان منتشر شده توسط انجمن مشاوره ی مدرسه ی آمریکا(2004)، برای شناسایی مدارس شغلی و در بخش کیفی، از مصاحبه ی عمیق برای بررسی شاخص های شغلی مدارس استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ی مدارس متوسطه ی اول و دوم دخترانه در سطح کرمانشاه بود. پس از شناسایی 3 مدرسه به عنوان مدارس شغلی، در فاز دوم تعداد 10 نفر از عوامل سه مدرسه به روش نمونه گیری هدفمند برای مصاحبه ی عمیق انتخاب شدند پس از بررسی داده های حاصل از پژوهش و کدگذاری داده های هر گروه در سه مرحله کد گذاری باز، محوری، انتخابی در مجموع90 مفهوم در رابطه با شاخص های مدارس شغلی به دست آمد که در قالب 27 مقوله دسته بندی شدند، که در نهایت شاخص های مدارس شغلی در 8 حیطه ی کلی: سیستم آموزشی مدرسه، برنامه های غیرآموزش رسمی، توانمندسازی شغلی دانش آموزان، راهبردهای مدرسه در رشد شغلی، کیفیت روابط سازمانی در مدرسه، فضای حمایتی مدرسه، منابع شغلی دانش آموزان،سبک مدیریت مدرسه طبقه بندی شدند.
تدوین عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
257 - 279
حوزه های تخصصی:
آمادگی روانی خلبانان از جمله مهمترین عوامل موثر بر حفظ ایمنی پرواز است. هدف پژوهش حاضر، تدوین عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آماده سازی روانی خلبانان خطوط هوایی بود. پژوهش به روش کیفی انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه خلبانان یک شرکت هواپیمایی در شهر تهران در سال 1398 بودند. نمونه 10 خلبان بود که با روش هدفمند انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. این روند تا کسب اشباع نظری در پاسخ به سوالات مصاحبه ادامه یافت. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد. تحلیل داده ها منجر به شناسائی دو دسته عوامل فردی مثبت و منفی موثر بر آمادگی روانی خلبانان شد. در طبقه عوامل منفی موثر بر آمادگی روانی خلبانان؛ ضعف جسمانی و شخصیتی، ضعف در مدیریت فردی، دغدغه های اقتصادی و شغلی، و رفتار غیر حرفه ای شناسائی شد. در طبقه عوامل مثبت موثر بر آمادگی روانی خلبانان؛ توانمندی جسمانی و شخصیتی، اعتقادات فردی و سازمانی، نگرش مثبت به کار و زندگی، برنامه ریزی شغلی، به کار بستن مهارت ها و امکانات مدیریت فردی استخراج گردید . این مطالعه نشان داد که دو دسته عوامل فردی مثبت و منفی از جمله مهمترین مسائل مطرح در آماده سازی روانی خلبانان می باشند که میبایست مورد توجه قرار گیرند.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری بر کیفیت جو عاطفی در همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی بود.
روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه زوجین دارای روابط فرازناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در محدوده زمانی اسفند 98 تا اردیبهشت 99 بوده اند. نمونه پژوهش شامل 45 زوج مراجعه کننده بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایشی و گواه گمارده شدند. شرکت کنندگان قبل از اجرای مداخلات پرسشنامه کیفیت جو عاطفی را تکمیل کردند. گروه های آزمایش مداخلات زوج درمانی گروهی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری را دریافت کردند. در نهایت از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری به کمک نرم افزار SPSSV19 تحلیل شدند.
یافته ها : نتایج نشان داد در همه مؤلفه های کیفیت جو عاطفی بین دو گروه زوج درمانی و گروه گواه تفاوت معنیداری مشاهده شد (01/0>P). همچنین نتایج نشان داد در متغیر کیفیت جو عاطفی، زوج درمانی راه حل محور نسبت به زوج درمانی گلاسری اثربخش تر است.
نتیجه گیری : بر اساس نتایج این پژوهش می توان گفت، استفاده از روش های زوج درمانی راه حل محور و زوج درمانی گلاسری در جو عاطفی همسران آسیب دیده از روابط فرازناشویی اثربخش بوده و آگاهی متخصصان حوزه های مشاوره، روان شناسی و سلامت از این درمان ها می تواند کمک کننده باشد.
مدل علّی سبک های هویت و رفتارهای پرخطر: نقش میانجی راهبردهای شناختی تنظیم هیجان
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه سبک های هویت و رفتارهای پرخطر با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان در بین دانشجویان بود. مطالعه از نوع بنیادین و به روش همبستگی صورت گرفته است. دراین پژوهش، جامعه آماری، دانشجویان دانشگاه غیرانتفاعی خیام بودند و حجم نمونه شامل 200 نفر از دانشجویان (67 درصد زن) و (33 درصد مرد) بوده است که به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. پرسشنامه های مورد استفاده شامل: پرسشنامه سبک های هویت (برزونسکی، 1998)، پرسشنامه نظم-جویی شناختی هیجان (گارنفسکی، کرایج و اسپینهاون، 2001) و پرسشنامه رفتارهای پرخطر ایرانی (زاده محمدی، احمدآبادی و حیدری، 1390). در این پژوهش به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که مدل اولیه پژوهش، برازش خوبی نداشت و پس از اصلاح، مبنی بر حذف مسیر سبک هویت هنجاری به رفتارهای پرخطر که مسیر ضعیفی بود، مدل با برازش بسیار خوب مورد تأیید قرار گرفت (56/1 = χ2/df، 00/0 = RSMEA، 99/0GFI = ، 93/0AGFI = ،99/0 CFI =). در مجموع می توان نتیجه گرفت که در رابطه سبک های هویت و رفتارهای پرخطر، راهبردهای شناختی تنظیم هیجان نقش میانجی گرانه معناداری را ایفا می کنند.
تجربه زیسته زنان از زندگی خود و فرزندانشان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
253 - 274
حوزه های تخصصی:
طلاق آسیب های فراوانی را با خود به همراه دارد. جدایی زوجین و فروپاشی ازدواج همراه با احساس ناکامی، پریشانی، غم و غصه، ابهام و سردرگمی در زندگی، تغییر سبک زندگی و به احتمال زیاد ابتلا به اختلالات روانشناختی می باشد. زنان نقش محوری و پررنگی در جامعه ایفا می کنند. زمانی که زنی از همسر خود جدا می شود آسیب های روانی و اجتماعی فراوانی معطوف او و فرزندانشان می باشد. در پژوهش حاضر نگرش زنان مطلقه نسبت به فرآیند جدایی، زندگی خود و فرزندانشان و آینده ایشان به طور کیفی و به شیوه پدیدار شناسی مورد مطالعه قرار گرفت. نمونه مورد مطالعه شامل 15 نفر از زنانی بود که فرزند داشته و از همسر خود جدا شده بودند. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختار یافته بوده و از روش تحلیل تماتیک( مضمون) برای تحلیل اطلاعات به دست آمده از پژوهش استفاده شد. پس از کدگذاری و تحلیل اطلاعات حاصل از مصاحبه با شرکت کنندگان چهار مضمون اصلی،12 مضمون فرعی به همراه 97 مفهوم از تحلیل اطلاعات به دست آمد. نتایج پژوهش نشان داد که مشکلات قبل و حین ازدواج مهم ترین عوامل زمینه ساز جدایی بوده و مشکلات مالی و مسأله دیدار با پدر از دیگر مشکلات پس از جدایی مادر از همسر می باشد. از جمله اطلاعات دیگر به دست آمده از پژوهش حاضر این است که استفاده از توصیه های مشاوران برای کاهش آسیب های پس از طلاق برای مادر و فرزند نیز مفید می باشد.
بررسی نقش واسطه ای بحران هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۲۸۰-۲۵۶
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای بحران هویت و انسجام خانواده در تعیین رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی با نگرانی از تصویر بدنی در میان دانش آموزان صورت گرفته است. روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان مدارس دولتی متوسطه اول شهر رشت در سال تحصیلی 99-98 است. شرکت کنندگان با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مجازورزی شبکه ای (بلند، 1399)، بحران هویت (احمدی، 1376)، انسجام خانواده (سامانی، 1381) و نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) استفاده شد. پرسشنامه ها به صورت آنلاین در اختیار دانش آموزان قرار گرفت و تعداد 674 نفر به آن پاسخ دادند که در نهایت 497 پرسشنامه مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها: نتایج نشان داد مشارکت در شبکه های اجتماعی بر نگرانی از تصویر بدن (41/0- =β و 001/0 >P)، انسجام خانواده (25/0- =β و 001/0 >P) و بحران هویت (16/0- =β و 001/0 >P) اثر مستقیم دارد. بحران هویت به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیش بینی می کند (13/0- =β و 001/0 >P). انسجام خانواده به طور مستقیم و معناداری نگرانی از تصویر بدنی را پیش بینی می کند (17/0- =β و 001/0 >P). همچنین مشارکت در شبکه های اجتماعی با میانجیگری بحران هویت بر نگرانی از تصویر بدنی اثر غیر مستقیم (06/0=β و 001/0 >P) دارد. اما اثر غیر مستقیم متغیر واسطه ای انسجام خانواده در رابطه مشارکت در شبکه های اجتماعی و نگرانی از تصویر بدنی از نظر آماری معنادار نیست. نتیجه گیری: بنابراین، اصلاح میزان و شیوه استفاده نوجوانان از شبکه های اجتماعی و برگزاری جلسات آموزشی جهت تسهیل گذار از مرحله بلوغ و پیشگیری از بحران هویت دارای اهمیت است تا زمینه کاهش نارضایتی از تصویر بدن و ارتقاء سلامت روانی نوجوانان فراهم گردد.