فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۲۱ تا ۹۴۰ مورد از کل ۹۵۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، طراحی الگویی مؤثر در ارتباط با جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران بود. روش تحقیق از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از نظر شیوه تحلیلی، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری کلیه متخصصین و کارشناسان منطقه آزاد اروند به تعداد 1000 می باشند که به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با استفاده از فرمول کوکران تعداد 278 نفربه عنوان نمونه پژوهش انتخاب گردید. تحلیل داده ها در قسمت کیفی با روش تحلیل تم مبتنی بر کدگذاری 3 مرحله ای براون و کلارک انجام گرفت. بدین منظور پس از مطالعه پیشینه موضوع از روش تحلیل تم، عوامل و مؤلفه های جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران شناسایی و اولویت بندی شدند. در نهایت برای سنجش تحلیل میزان روابط بین متغیرهای مدل از روش الگویابی معادلات ساختاری در نرم افزار PLS استفاده شد. نتایج تحلیل عوامل و مؤلفه های جذابیت شامل عوامل داخلی (عوامل اطلاعاتی، ویژگی های درون سازمانی، موانع داخلی سازمان، بسترهای زمینه ای و عوامل دولتی)، عوامل خارجی (عوامل ارتقاء و خلق مزیت رقابتی، عوامل محیط کسب و کار، عوامل مرتبط با صنعت و مرتبط با بازاریابی، سرمایه گذاری، عوامل سیاسی، استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی، عملکرد اقتصادی، عوامل رویه ای، تحلیل مشتری، حمایت همه جانبه، ترغیب و ارزیابی و تحلیل بازارهای بین المللی) می باشد. نتایج تحلیل سلسله مراتبی فازی هم چنین نشان داد که مهم ترین عوامل جذابیت، به ترتیب عبارتند از: عوامل خارجی و عوامل داخلی . مهم ترین عوامل خارجی جذابیت بازار صنعت به ترتیب عبارتند از: ارزیابی و تحلیل بازارهای بین المللی، تحلیل مشتری، عملکرد اقتصادی، استراتژی های ورود به بازارهای بین المللی، خلق مزیت رقابتی، عوامل مرتبط با صنعت، عوامل محیط کسب و کار، سرمایه گذاری، عوامل مرتبط با بازاریابی، عوامل سیاسی، عوامل رویه ای، حمایت همه جانبه و انگیزه و ترغیب. مهم ترین، عوامل داخلی جذابیت عبارتند از: ویژگی های درون سازمانی، عوامل اطلاعاتی، بسترهای زمینه ای، عوامل دولتی و موانع داخلی سازمان. نتایج تحلیل کمی نشان می دهد که عوامل خارجی و داخلی جذابیت بازار صنعت بر جذابیت بازار صادراتی مناطق آزاد ایران تأثیر دارد.
آزمودن الگوئی از رابطه تعارض کار-خانواده و بهزیستی کاری با میانجی گیری فشارهای روان شناختی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمودن الگو رابطه تعارض کار-خانواده و بهزیستی کاری با میانجی گیری فشارهای روان شناختی در کارکنان سازمان های دولتی شهر اهواز بود. جامعه پژوهش کلیه کارکنان متأهل سازمان های دولتی شهر اهواز بود و اعضای نمونه شامل 203 نفر کارمند زن بود که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرشسنامه های سلامت عمومی، بهزیستی کار و تعارض کار-خانواده پاسخ دادند. داده ها به روش الگویابی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مسیرهای مستقیم انواع تعارض کار-خانواده به فشار روان شناختی و بهزیستی کاری و نیز مسیر غیر مستقیم تعارض کار-خانواده مبتنی بر فشار روان شناختی به بهزیستی کاری از طریق فشارهای روان شناختی معنی دار بودند.
رابطه جو محیط کار و امید به زندگی با سازگاری شغلی: نقش میانجی نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه فضای خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی با توجه به نقش میانجی نیاز به پیشرفت کارکنان مجتمع فولاد بناب انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مجتمع فولاد بناب بودند. تعداد 284 نفر به عنوان حجم نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه های فضای خدمت، سازگاری شغلی، امید به زندگی و نیاز به پیشرفت بود که روایی توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شدند. به منظور تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین محیط خدمت با نیاز به پیشرفت و سازگاری شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین امید به زندگی کارکنان با نیاز به پیشرفت و و سازگاری شغلی آن ها نیز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچمین بین نیاز به پیشرفت کارکنان با سازگاری شغلی آن ها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نقش میانجی نیاز به پیشرفت در رابطه بین محیط خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی کارکنان تأیید شد. با توجه به نظارت کاملی که مدیران واحدهای کاری بر کارکنان خود دارند، آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهند و بازخورد عملکردی آن ها را ارائه می دهند، وجود جو صمیمی میان کارکنان و استفاده از سلسله مراتب سازمانی انعطاف پذیر باعث می شود کارکنان به قوانین سازمانی احترام بگذارند و موجبات ایجاد یک فرهنگ کاری قوی در شرکت را پایه گذاری کنند.
تأثیر بیماری های اسکلتی عضلانی بر تمایل به چرخش شغل با توجه به نقش میانجی استرس شغلی و نقش تعدیل گر ذهن آگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماهیت جوامع کنونی به وسیله سازمان ها به اشکال مختلف و با اهداف گوناگون تأسیس و سازماندهی می شود، اما بدون تردید همه آن ها بر پایه تلاش های جسمی و روانی منابع انسانی خود اداره و هدایت می شوند. در سازمان ها بروز بعضی عوامل مانند شرایط پراسترس محیط کاری، آسیب های جسمی و برخی عوامل دیگر باعث می شود کارکنان تصمیم به جابجایی در شغل بگیرند. هدف پژوهش حاضر بررسى تأثیر بیماری های اسکلتی عضلانی بر تمایل به چرخش شغل با توجه به نقش میانجی استرس شغلی و نقش تعدیل کنندگی ذهن آگاهی آتش نشانان اداره بنادر و دریانوردی کل کشور بود. این پژوهش توصفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کلیه آتش نشانان اداره بنادر و دریانوردی کل کشور هستند که تعداد آن ها 598 نفر بود. روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع نمونه گیری خوشه ای است. حداقل تعداد نمونه در این پژوهش 280 نفر تعیین شد. ابزار پژوهش حاضر شامل پرسش نامه های استاندارد اسکلتی-عضلانی، ذهن آگاهی، استرس شغلی و چرخش شغل در نظر گرفته بود. برای بررسی روایی پرسش نامه ها از ضرایب روایی همگرا و واگرا استفاده شد. پایایی پرسشانامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها روش الگویابی معادلات ساختارى و نرم افزار Smart PLSمورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیماری های اسکلتی-عضلانی بر استرس شغلی تأثیر مثبت دارد، بیماری های اسکلتی-عضلانی و استرس شغلی بر چرخش شغل تأثیر مثبت دارد. بیماری های اسکلتی-عضلانی از طریق استرس شغلی بر چرخش شغل تأثیر دارد. ذهن آگاهی تأثیر بیماری های اسکلتی-عضلانی بر استرس شغلی را تعدیل می کند. لذا می توان نتیجه گیری کرد که بیماری های اسکلتی-عضلانی با توجه به نقش استرس شغلی و ذهن آگاهی در بروز تمایل فرد به چرخش شغل تأثیر می گذارد. همچنین، این مطالعه، تایید می کند که درد فیزیکی واقعی را می توان با ذهن آگاهی فرد کاهش داد.
رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در محیط کاری چالش برانگیز امروزی، پیشرفت برای کارکنان بسیار مهم است و آن ها باید یاد بگیرند که هم خود را ارتقاء دهند و هم سلامت و بهزیستی جسمی و روانی خود را حفظ نمایند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه حمایت خانواده و بهزیستی روان شناختی با نقش میانجی گر تجربیات کار- خانواده و کامیابی در محیط کار و نقش تعدیل گر مدیریت مرز کار- خانواده بود. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها از نوع توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر، کارکنان ستادی دانشگاه علوم پزشکی یزد (250 نفر) بودند که با استفاده از فرمول کوکران 156 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات میدانی در این پژوهش، پرسش نامه های استاندارد شامل پرسش نامه بهزیستی روانشناختی از مطالعه ریف و سینگر (2003)؛ پرسش نامه کامیابی در محیط کار از مطالعه ایمران و همکاران (2020)؛ پرسش نامه تعارض کار- خانواده از مطالعه گرزیواسز و مارکس (2000)؛ پرسش نامه غنی سازی کار – خانواده و پرسش نامه حمایت خانواده از مطالعه ننح (2017)؛ و پرسش نامه مدیریت مرز کار- خانواده از مطالعه کرینتر (2006) بود که روایی پرسش نامه با استفاده از نظرات تعدادی از خبرگان این حوزه مورد تأیید قرار گرفت و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده گردید و روش تحلیل مورد استفاده در این پژوهش، تکنیک مدل یابی معادلات ساختاری بود. یافته های پژوهش نشان داد که حمایت خانواده بر غنی سازی کار- خانواده تأثیر مثبت و معنی دار دارد (330/6 t=، 410/0=β). همچنین، تعارض کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر منفی و معنی دار دارد (026/2 t=، 164/0- =β). همچنین، غنی سازی کار- خانواده بر کامیابی در محیط کار تأثیر مثبت و معنی دار دارد (349/8 t=، 522/0=β) و غنی سازی کار- خانواده در تأثیر حمایت خانواده بر کامیابی در محیط کار نقش میانجی دارد (284/4 t=، 214/0=β)، کامیابی در محیط کار نیز در تأثیر تعارض کار- خانواده و غنی سازی کار- خانواده بر بهزیستی روان شناختی نقش میانجی دارد (969/1 t=، 083/0- =β) و (942/4 t=، 264/0=β) و در نهایت، مدیریت مرز کار - خانواده در روابط بین حمایت خانواده با تعارض کار - خانواده و غنی سازی کار - خانواده، نقش تعدیل گر ندارد (267/1 t=، 080/0=β) و (028/0 t=، 002/0- =β). لذا، با توجه به یافته های پژوهش به مدیران پیشنهاد می شود، در هنگام توسعه برنامه ها برای ایجاد یک محیط کار کامیاب، یک رویکرد متعادل تر که هم به تجربیات مثبت در خانواده و هم به تجارب مثبت در محیط کار توجه نموده؛ در نظر بگیرند و با توجه به مدل اجتماعی درهم تنیدگی کامیابی، کارکنانی در محل کار به کامیابی می رسند که به تعاملات اجتماعی که بین خانواده و محیط کار صورت می گیرد، توجه نمایند و کارکنان به واسطه ی تجربه سرزندگی به دست آمده، بر اضطراب و افسردگی خود غلبه کرده و بهبود بهزیستی روان شناختی آن ها کمک می شود.
سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و اثر آن بر بهزیستی روان شناختی: نقش میانجی استحکام ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معلمان نقش مهمی در تربیت سرمایه های انسانی هر جامعه ای دارند و تربیت سرمایه انسانی از مهم ترین وظایف آن هاست، لذا پرداختن به موضوع بهزیستی روان شناختی آنان و ارتقای آن، از مسائل ضروری به حساب می آید. بنابراین، انتظار می رود که سبک رهبری مدیران در سازمان ها و مؤلفه های مربوط به آن در ارتباطات، روحیه، انگیزش، رضایت و بهزیستی روان شناختی معلمان اثرگذار باشد. لذا هدف پژوهش حاضر، سنجش ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر و تأثیر آن بر بهزیستی روان شناختی آنان با نقش میانجی استحکام ذهنی بود. پژوهش حاضر، توصیفی-همبستگی بود و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان در سال تحصیلی 1401-1402 به تعداد 3252 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب با حجم 344 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از سه پرسش نامه استاندارد سبک رهبری بصیر، بهزیستی روان شناختی و استحکام ذهنی استفاده شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ برای رهبری بصیر 0/99، بهزیستی روانشناختی 0/82 و استحکام ذهنی 0/94 به دست آمد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و ایموس در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین ادراک معلمان از سبک رهبری بصیر (3/56) بالاتر از حد متوسط (3)، میانگین بهزیستی روان شناختی (82/65) بالاتر از حد متوسط (63) و میانگین استحکام ذهنی (45/93) بالاتر از حد متوسط (42) است. ضرایب تحلیل مسیر متغیرها نشان داد اثرات کل رهبری بصیر روی بهزیستی روانشناختی 0/96، رهبری بصیر روی استحکام ذهنی 0/50 و استحکام ذهنی روی بهزیستی روان شناختی 0/95 بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر، سازمان های آموزشی می توانند با توسعه سبک های رهبری و اتخاذ سبک های رهبری مناسب، مانند سبک رهبری بصیر که برای اهداف مراکز آموزشی مناسب تر است، بهزیستی روان شناختی کارکنان را بهبود بخشند.
نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در رابطه سبک مربی گری ادراک شده با رفتارهای انحرافی محیط کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک مربی گری نوعی رابطه حمایتی و تشویقی در سازمآن ها محسوب می شود و در بستر تعاملات و روابط نزدیک شکل می گیرد و می تواند بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر گذار باشد. رفتارهای شهروندی سازمانی نیز از طریق تأثیرگذاری بر عوامل درونی سازمان موجب افزایش عملکرد، تعهد و رضایت شغلی و کاهش رفتارها و نگرش های مخرب سازمانی می شود. بر همین اساس، هدف پژوهش بررسی نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در تأثیر سبک مربی گری ادراک شده بر انحرافات کاری محیط کار بود. نوع پژوهش، توصیفی-همبستگی و جامعه آماری شامل معلمان شهر کاشان به تعداد 3237 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای 315 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها سه پرسش نامه مربی گری (2005) McLean et al.، رفتار انحرافی (2000) Bennett & Robinson و رفتار شهروندی سازمانی (1989)Organ & Konovsky بود. جهت تأیید روایی پرسش نامه ها، از روایی صوری و سازه استفاده شد. تحلیل داده های پژوهش با استفاده از نرم افزارهای آماری AMOS و SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام گردید. نتایج نشان داد میانگین متغیر سبک مربی گری و رفتار شهروندی سازمانی بالاتر از حد متوسط و رفتار انحرافی معلمان، کمتر از حد متوسط است. همچنین اثرات کل مربی گری بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار، رفتار شهروندی بر رفتار انحرافی، منفی و معنی دار و مربی گری بر رفتار شهروندی، مثبت و معنی دار بود و نقش میانجی رفتار شهروندی در تأثیر مربی گری ادراک شده بر رفتار انحرافی، معنی دار بوده و تأیید شد. بر اساس نتایج می توان گفت با سبک رهبری مناسب، اعتماد و تعهد متقابل بین فرد و سازمان شکل گرفته و سازمان به دنبال رشد و توسعه شخصی و حرفه ای افراد است و افراد هم متقابلاً به دنبال تحقق اهداف سازمانی حتی با رفتارهای داوطلبانه هستند در سازمان رفتارهای انحرافی کمتری دیده خواهد شد.
رابطه رهبری تحولی با بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه رهبری تحولی با بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی در کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری انجام شد. نمونه پژوهش حاضر 174 نفر (124 نفر مرد، 50 نفر زن) از کارکنان شرکت بهره برداری نفت و گاز آغاجاری بود. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسش نامه های رهبری تحولی کلی، بهزیستی شغلی، موفقیت شغلی ادراک شده و عملکرد انطباقی می باشند. به منظور ارزیابی الگوی پیشنهادی از روش الگویابی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS ویراست 21 استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی نهایی از برازش قابل قبولی با داده ها برخوردار است. هم چنین، نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم رهبری تحولی به بهزیستی شغلی (0/21=p< 0/001 ،β)، رهبری تحولی به موفقیت شغلی ادراک شده (0/67=p< 0/001 ،β)،و رهبری تحولی به عملکرد انطباقی (0/55=p< 0/001 ،β)،معنی دار می باشند. با توجه به نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که آموزش سبک رهبری تحولی به مدیران در برنامه های آموزشی سازمان ها مورد توجه قرار بگیرد.
رابطه ویژگی های شخصیتی با خشنودی شغلی در کارکنان با تجربه دورکاری: نقش تعدیل گر رضایت از کانال های ارتباطی و میزان دورکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب کارکنان برای دورکاری و چگونگی برقراری ارتباط با هریک از دورکاران یک نگرانی عمده برای کارفرمایان است. پژوهش حاضر بر آن بود تا با تحلیل شخصیت، رضایت از کانال های ارتباطی و میزان دورکاری، یک شاخص کاربردی برای پاسخ به این دغدغه ارائه دهد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی و خشنودی شغلی در کارکنان با تجربه دورکاری با توجه به نقش تعدیل گر رضایت از کانال های ارتباطی و میزان دورکاری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان با تجربه دورکاری و عضو پیام رسان تلگرام و واتس اپ ساکن استان تهران یا اصفهان در اسفند سال ۱۳۹۹ و فروردین سال ۱۴۰۰ بود. نمونه گیری به حجم ۹۸ نفر و به شیوه در دسترس صورت پذیرفت. داده ها توسط پرسش نامه های فرم کوتاه شخصیتی پنج عاملی نئو، مقیاس خشنودی شغلی جاج و بونو و مقیاس رضایت ارتباطی اسمیت، پاتموس و پیتز گردآوری شد و از طریق رگرسیون سلسله مراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین ابعاد شخصیتی تنها روان رنجوری با خشنودی شغلی دارای رابطه معنی دار و منفی است. بین میزان دورکاری و خشنودی شغلی رابطه معنی داری مشاهده نشد. رضایت از کانال های ارتباطی تعدیل گر رابطه بین ویژگی های شخصیتی روان رنجوری، وظیفه شناسی و توافق پذیری با خشنودی شغلی بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر به دست اندرکاران سازمانی توصیه می شود در هنگام گمارش کارکنان به دورکاری به ویژگی های شخصیتی آن ها و نیز نوع کانال های ارتباطی توجه نمایند.
نقش واسطه ای خشنودی شغلی در رابطه بین نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهزیستی ذهنی از جمله عوامل تأثیرگذار بر سلامت روان کارکنان در هر سازمانی به شمار می رود. از این رو، هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای رضایت شغلی در رابطه بین نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه معلمان شاغل در مدارس منطقه 12 شهر تهران در سال 1400 بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس تعداد 234 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از سه پرسش نامه ارزش های فعال در عمل پترسون و سلیگمن، مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو و رضایت شغلی دانت استفاده شد. طرح پژوهش از نوع همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS صورت گرفت. یافته ها نشان داد که اثر مستقیم فضیلت های انسانی و تعالی به صورت مثبت و اثر مستقیم عدالت به صورت منفی بر رضایت شغلی معنی دار است و اثر مستقیم فضیلت خرد، شجاعت و اعتدال بر بهزیستی ذهنی معنی دار است. اثر مستقیم رضایت شغلی به بهزیستی ذهنی به صورت مثبت معنی دار است. هم چنین نقش وسطه ای رضایت شغلی در رابطه نقاط قوت شخصیت و بهزیستی ذهنی در معلمان تایید شد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش نقاط قوت شخصیت می تواند به عنوان یک برنامه آموزش خودآگاهی مورد توجه مدیران و مشاوران شاغل در آموزش و پرورش قرار گیرد.
ارائه مدل مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی با بهره گیری از روش تحلیل مضمون (تم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت هوشمند استعداد، به معنای مدیریت اثرگذار یا هوشمندانه منابع انسانی است که دربرگیرنده سرمایه دانشی یک سازمان و قابلیت در تولید، حفظ و نگهداری، ذخیره، انتقال و به کارگیری دانش در حمایت از سازمان برای تحقق اهداف و مقاصدش می باشد. مسئله تحقیق حاضر این است که ابعاد و جوانب مختلف مدیریت هوشمند استعداد چه مواردی هستند و چگونه می توان نسبت به ادغام موفق مدیریت استعداد و مدیریت دانش اقدام نمود. از این رو هدف تحقیق شناسایی ابعاد و مؤلفه های مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و در زمره تحقیقات آمیخته اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی این تحقیق، از تکنیک تحلیل تم و در مرحله کمی از روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق، با 31 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. در مرحله کمی به منظور تأیید اعتبار مدل از 85 نفر از مدیران منابع انسانی در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نظرخواهی شد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده پرسش نامه بود. براساس یافته ها، سه دسته متغیر شامل هدایتگرها، بسترها و اقدامات مدیریت هوشمند شناسایی شدند. همچنین برای متغیر اقدامات مدیریت هوشمند استعداد هفت بعد تأمین استعدادهای دانشی، توسعه استعدادهای دانشی، به کارگیری استعدادهای دانشی، ارزشیابی استعدادهای دانشی، نگهداری استعدادهای دانشی، ارزش آفرینی از استعدادهای دانشی و بسترسازی فعالیت استعدادهای دانشی تعیین گردید. یافته های بخش کمی نشان داد که متغیرهای تحقیق قابل قبول است. نتایج تحقیق نشان داد که مدیریت هوشمند استعداد پدیده ای پیچیده و چندبعدی است و از نظر ماهیت با مدیریت استعداد تفاوت هایی دارد. مهم ترین تفاوت در زمینه پویا بودن مدیریت هوشمند استعداد (با توجه به ماهیت نسبتاً ایستای مدیریت استعداد) است که این ویژگی به دلیل ادغام با مدیریت دانش و بهره گیری از ظرفیت های آن ایجاد شده است. همچنین بهره گیری از رویکرد مدیریت هوشمند استعداد در سازمان های دولتی، می تواند آثار و پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت متعددی به همراه داشته باشد و سطح کیفی سرمایه های انسانی را ارتقاء دهد.
عوامل مرتبط با عدالت سازمانی: یک مطالعه فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل یافته های به دست آمده از پژوهش های پیرامون همبسته های عدالت سازمانی در شبکه بانکی کشور انجام شده است. مطالعه حاضر پژوهشی کاربردی و کمی است. جامعه آماری پژوهش را تمام پژوهش های انجام شده تا پایان بهار 1402 در زمینه موضوع مورد مطالعه تشکیل دادند که از طریق نمونه گیری هدفمند 37 پژوهش مرتبط با عدالت سازمانی که در قالب پایان نامه نمایه شده در سایت ایرانداک و مقالات منتشر شده در نشریات علمی-پژوهشی در بازه زمانی 1389 تا 1401 شناسایی و استخراج شدند. روش مورد استفاده در پژوهش حاضر فراتحلیل می باشد و به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات، از ویرایش دوم نرم افزار جامع فراتحلیل (CMA) استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان داد در شبکه بانکی کشور، ارتباط عوامل در سه سطح «فردی، اجتماعی و سازمانی» با عدالت سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اندازه اثر حاصل، نتایج نشان داد که عوامل سازمانی قوی ترین همبسته عدالت سازمانی می باشند و بعد از آن به ترتیب عوامل فردی و اجتماعی قرار می گیرند. در بین عوامل سازمانی، «بهروزی سازمانی» در بین عوامل فردی، «بهره وری کارکنان» و در بین عوامل اجتماعی «سرمایه اجتماعی» قوی ترین ارتباط را با عدالت سازمانی داشتند. پژوهش های گوناگون نشانگر آن است که تقویت ادراک کارکنان از عدالت سازمانی بر جنبه های متفاوت رفتار سازمانی مرتبط و اثرگذار است و تلاش برای توسعه عدالت سازمانی به صورت توأمان از یک سو به تقویت و افزایش بهره وری سازمانی به صورت مستمر و از سوی دیگر رشد شاخص های توسعه منابع انسانی سازمان ها کمک می کند.
اثربخشی آموزش بازی های مدیریتی بر انگیزه شغلی و رفتار نوآورانه مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انگیزه کاری و رفتار نوآورانه نقش حیاتی در توسعه سازمان ها ایفاء می کند، چراکه بهره وری و اثربخشی کارکنان را افزایش می دهد. همچنین به معنای امکان توسعه کارآفرینی، آماده سازی کارکنان برای فعال بودن برای تغییرات احتمالی، مشارکت آنان در فرآیند تصمیم گیری و اقدام است. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش بازی های مدیریتی بر انگیزش شغلی و رفتارهای نوآورانه مدیران بود که پس از آشنایی با این تکنیک و مواجهه با موقعیت ها و استفاده از آن در تصمیم گیری، رابطه آن را با انگیزش شغلی و رفتارهای نوآورانه بررسی شد. روش این پژوهش، نیمه آزمایشی بود که در آن از دو گروه پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه استفاده شد. در واقع آموزش بازی های مدیریتی به عنوان یک متغیر مستقل برای تعیین تأثیر آن بر انگیزه شغلی و رفتارهای نوآورانه مدیران به عنوان متغیرهای وابسته به کار گرفته شد. حجم نمونه شامل 30 نفر از مدیران شرکت نرم افزاری داتین است که به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره انتخاب شدند و معیار ورود آن ها داشتن سابقه کار و حضور بیش از 2 سال در تیم بود. ابزار تحقیق شامل دو پرسش نامه خودگزارشی انگیزش شغلی هاکمن و اولدهام (1976) و رفتار نوآورانه کارکنان جانسن (2000) بود که قبل و بعد از مداخله مورد نظر (آموزش بازی های مدیرتی) برای گروه آزمایش اجرا شد. همچنین داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاکی از تأثیر آموزش بازی های مدیریتی بر انگیزه شغلی و رفتارهای نوآورانه مدیران بود (05/0>P). اثربخشی آموزش مدیریت بازی بر انگیزش شغلی و رفتار نوآورانه نشان می دهد که مدیران با اتخاذ چنین رویکردی در سازمان می توانند انگیزه شغلی و رفتار نوآورانه را در کارکنان افزایش دهند.
رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار با توجه به نقش میانجی سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مسائلی که هر سازمان می بایست توجه ویژه ای به آن نماید، شناخت مسائل روانی و شغلی کارکنان است. لذا امروزه توجه به سازه بهزیستی شغلی در میان کارکنان رو به افزایش است. همچنین با توجه به شرایط کاری کارکنان در سازمان ها و تمایل افراد به کار در ساعت های طولانی، می توان شاهد بروز عواقب ناشی از آن همچون اعتیاد به کار بود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار با توجه به نقش میانجی سلامت روان انجام گردید. این پژوهش از نظر نوع، توصیفی و از نظر روش یک پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه کارکنان یک سازمان در شهر اصفهان به تعداد دو هزار نفر تشکیل داده اند که از میان آنان، تعداد 310 نفر به عنوان نمونه از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه های اعتیاد به کار، بهزیستی شغلی، خودتنظیمی هیجانی، رگه تاریک شخصیت خودشیفته و سلامت روان بود. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه خودتنظیمی هیجانی با سلامت روان، سلامت روان با بهزیستی شغلی و خودشیفتگی با اعتیاد به کار، مثبت معنی دار است و رابطه خودشیفتگی با سلامت روان و رابطه سلامت روان با اعتیاد به کار منفی و معنی دار است (05/0>p). همچنین مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و سلامت روان، میانجی رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار است (05/0>p)؛ بنابراین به دلیل نقش و اهمیت پدیده هایی همچون بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار در سازمان ها، توجه به این یافته های مهم باید مدنظر مدیران و سیاست گذاران سازمان ها قرار بگیرد.
ارائه مدل تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به این که در عصر امروز تحول دیجیتال به سازمان ها کمک می کند تا با خواسته های مشتریان سازگار شوند و به اهدافی مانند افزایش کارایی، افزایش ارزش مشتری و مدیریت ریسک دست یابند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران می باشد. با توجه به هدف، روش تحقیق کاربردی-توسعه ای و با توجه به روش تحقیق، توصیفی- پیمایشی بود. داده ها جمع آوری و از طریق روش گراندد تئوری تجزیه و تحلیل شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر روش مصاحبه نیمه ساختاریافته با 6 سؤال بود که با مطالعه پیشینه موضوعی زیر نظر اساتید راهنما و مشاور تهیه و در مصاحبه ها مورد استفاده قرار گرفت. داده های تحقیق با استفاده از مصاحبه های باز حضوری یا تلفنی از کارشناسان جمع آوری شده است. تعداد شرکت کنندگان در پژوهش حاضر 10 نفر بود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد عوامل سازمانی، اجتماعی و مشارکتی به عنوان شرایط علی؛ عوامل مدیریتی و فنی به عنوان عوامل زمینه ای؛ عوامل اقتصادی و سازمانی به عنوان عوامل مداخله گر در پذیرش و اجرای تحول دیجیتال منابع انسانی در سازمان های دولتی ایران تأثیرگذار هستند، بدین معنا که سازمان های ایرانی باید شرایطی را مهیا سازند تا بتواند از دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی استفاده کند. همچنین عامل استراتژیک به عنوان راهبردهای به کارگیری شناسایی گردید و عامل شغلی به عنوان مقوله محوری شناسایی شد، یعنی به عنوان محوری ترین عاملی که باید آماده سازی و مهیا گردد تا بتوان به کارگیری دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی را تسهیل نمود. در نهایت دیجیتال سازی مدیریت منابع انسانی پیامدهایی دارد که شامل پیامدهای شغلی، سازمانی و رفتاری خواهد بود. پیشنهاد می شود مدیران سازمان های دولتی جهت تحول دیجیتال مدیریت منابع انسانی به این مدل توجه ویژه داشته باشند.
طراحی الگوی مفهومی اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اجتماعات یادگیری حرفه ای، چهارچوب و فرایندی را برای یادگیری مداوم و رشد حرفه ای معلمان فراهم می آورد. بنابراین، این پژوهش با هدف طراحی الگوی مفهومی اجتماع یادگیری حرفه ای معلمان دوره دوم متوسطه استان خوزستان انجام گرفت. پژوهش از نوع تحقیقات توسعه ای-کاربردی و به روش کیفی بود. در این پژوهش رویکرد بخش کیفی پژوهش، مبتنی بر نظریه داده بنیاد و ابزار گردآوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته با 18 نفر از اساتید و خبرگان دانشگاهی و فعالین در مدارس متوسطه بود. داده ها با استفاده از روش تحلیل گراند تئوری، تجزیه و تحلیل شدند. در ادامه دادهای حاصل در طی ۳ گام کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد پردازش قرار گرفت. برای تحلیل و تفسیر داده ها، از نرم افزار Atlasti استفاده شد. در نهایت 18 مصاحبه تحلیل شد که تعداد 169 کدباز، و با الگوی پارادایمی استراوس و کوربین، 17 کد محوری (شرایط علی شامل 4 کد محوری و 9 مقوله؛ شرایط زمینه ای شامل 3 کد محوری و 7 مقوله؛ شرایط مداخله گر شامل 2 کدمحوری و 4 مقوله؛ راهبردها شامل 4 کد محوری و 11 مقوله؛ و پیامدها شامل 4 کد محوری و 11 مقوله) استخراج گردید. بنابراین، برای موفقیت یک نظام آموزشی و پرورش توانمند لازم است که حتماً در نظام های آموزشی اجتماعات یادگیری حرفه ای ایجاد و توجه ویژه ای به آن ها شود و هرچه در یک نظام آموزشی اجتماعات یادگیری حرفه ای فعال تری وجود داشته باشد آن نظام موفق تر عمل می کند و دانش آموزان موفق تری را به جامعه تحویل می دهد.
رابطه علّی حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده با شادکامی سازمانی: نقش میانجی کیفیت زندگی کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان برازش مدل مفهومی شادکامی سازمانی بر اساس حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان بود. روش طرح پژوهشی حاضر، از نوع همبستگی و جز پژوهش های کاربردی می باشد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی شهرستان دهلران به تعداد 640 نفر بود که بر اساس جدول مورگان 240 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسش نامه های شادکامی سازمانی (1985) Watson et al. ، حمایت سازمانی ادراک شده (1986) Eisenberger et al.، حمایت اجتماعی ادراک شده (1988) et al. Zimet و کیفیت زندگی کاری (1973) Walton بود. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری، شاخص های برازش مدل مورد مطالعه تأیید شد و نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده بر شادکامی سازمانی اثر مثبت و معنی داری دارد. اثر حمایت سازمانی بر کیفیت زندگی کاری معنی دار بود. همچنین اثر کیفیت زندگی کاری بر شادکامی سازمانی مثبت و معنی دار بود. اثرات غیرمستقیم حمایت سازمانی و اجتماعی ادراک شده بر شادکامی سازمانی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری مثبت و معنی دار شد. در این پژوهش اثر حمایت سازمانی ادراک شده بر شادکامی سازمانی و اثر حمایت اجتماعی ادراک شده بر کیفیت زندگی کاری معنی دار نبود. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود مسئولان آموزش و پرورش، با افزایش حمایت سازمانی و اجتماعی و بالا بردن سطح رفاه و کیفیت زندگی کاری معلمان در جهت شادکامی سازمانی آنان بکوشند تا معلمان نیز بتوانند، سازمان را در کسب نتایج بهتر یاری نمایند.
اثر حمایت ادراک شده از بهداشت روانی و تعهد عاطفی بر قصد ترک شغل: نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، ترک خدمت کارکنان یکی از مشکلات عمده سازمان هاست که در نتیجه بسیاری از سرمایه گذاری ها به راحتی از دست می رود. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر حمایت سازمانی ادراک شده از سلامت روان و تعهد عاطفی بر تمایل به ترک خدمت با نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی انجام شد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان شرکت خالص سازان روی تشکیل داده اند. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد حجم نمونه آماری برابر با 73 نفر به دست آمد. در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و Smartpls استفاده شد. یافته ها نشان داد که تعهد عاطفی بر کاهش تمایل به ترک خدمت کارکنان اثر مثبت دارد. حمایت سازمانی ادراک شده از بهداشت روانی نیز بر تعهد عاطفی کارکنان اثر مثبت دارد. همچنین نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در رابطه بین تعهد عاطفی با تمایل به ترک خدمت کارکنان تأیید گردید.
تدوین الگوی ارتباطات سازمانی در جهت ارتقای رفتار سازمانی مثبت گرا در سازمان های دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بسیاری از سازمان های دولتی از فقدان وجود ارتباطات اثربخش در بین کارکنان در سطوح مختلف سازمانی رنج می برند و بسیاری از اقدامات و برنامه های سازمانی به همین دلیل به اهداف تعیین شده نمی رسند. رفتار سازمانی مثبت گرا یکی از زمینه هایی است که می تواند به بهبود کیفیت ارتباطات سازمانی کمک کند که تاکنون در تحقیقات علمی کمتر بدان پرداخته شده است. هدف تحقیق حاضر، ارائه الگوی ارتباطات سازمانی در راستای ارتقاء رفتار سازمانی مثبت گرا در سازمان های دولتی است. این تحقیق در زمره تحقیقات اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی تحقیق حاضر، از روش تحلیل تم و در مرحله کمی از روش الگو سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. در مرحله کیفی به منظور طراحی الگوی تحقیق با 24 نفر از خبرگان دانشگاهی و اجرایی که به صورت هدفمند انتخاب شدند، مصاحبه شد. در مرحله کمی به منظور تأیید اعتبار مدل از 189 نفر از مدیران و خبرگان در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نظرخواهی به عمل آمد. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده و ابزار گردآوری داده پرسش نامه بود. براساس یافته ها پنج بعد اخلاقی، انسانی، عملکردی، پرورشی و هیجانی برای ارتباطات سازمانی مثبت شناسایی شدند. همچنین سه دسته راهبرد شامل راهبردهای ارتباطی تسهیل گر، تعدیل گر و بسترساز برای ارتقای ارتباطات مثبت تعیین گردید. یافته های مرحله کمی نشان داد که مقادیر ضریب تعیین برای متغیر ارتباطات مثبت مقدار 524/0 و برای متغیر پیامدها 575/0 است که مقادیری مطلوب است. نتایج نشان داد بهره گیری از رفتار سازمانی مثبت گرا می تواند تأثیر قابل توجهی بر بهبود کیفیت و اثربخشی ارتباطات سازمانی داشته باشد که منجر به نتایج ارزشمندی در سطح فردی کارکنان و سازمان می شود.
اثر سرمایه روان شناختی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی: نقش میانجی عواطف شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی عواطف شغلی در رابطه بین سرمایه روان شناختی با اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی بود. طرح پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری است که یک روش همبستگی چند متغیری می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان می باشند که از بین آن ها تعداد 150 از طریق روش نمونه گیری چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سرمایه روان شناختی (Luthans et al., 2007)، مقیاس بهزیستی عاطفی مرتبط با شغل (Van Katwyk et al., 2000)، پرسش نامه اشتیاق شغلی (Schaufeli et al., 2002)، پرسش نامه خشنودی شغلی (Judge & Bono, 2000) و پرسش نامه تعهد شغلی (Blau & Boal, 1989) بود. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و AMOS ویراست 23 انجام گرفت. نتایج حاکی از اثر مستقیم سرمایه روان شناختی بر عواطف مثبت، عواطف منفی، اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی، اثر مستقیم عواطف مثبت و عواطف منفی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی و اثر غیرمستقیم سرمایه روان شناختی بر اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی از طریق عواطف مثبت و عواطف منفی بود. بنابراین می توان با آموزش سرمایه روان شناختی به کارکنان، علاوه بر کاهش عواطف منفی و بهبود عواطف مثبت آنان، باعث افزایش اشتیاق شغلی، تعهد شغلی و خشنودی شغلی کارکنان شد.