فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۱٬۹۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل میزان دانش و مهارت مربیان در پاسخ گویی به پرسش های کودکان پیش دبستانی و دبستانی دربارة خداست. این پژوهش بر روی 44 نفر از طلاب حوزة علمیة قم که مربی کودک بودند و مربیان دینی دو مدرسة غیرانتفاعی در شهر تبریز و قم اجرا شد. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی ـ میدانی است. ابزار پژوهش نیز مصاحبة نیمه سازمان یافته است. در تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوا استفاده شده است. واحد تحلیل در این پژوهش، فرد می باشد و از آمار توصیفی، مثل فراوانی و درصد، و از شاخص های مرکزی همچون میانگین، بهره گرفته شده است. یافته ها نشان می دهد که میزان دانش و مهارت مربیان در مجموع مقولات، بین متوسط و خوب می باشد. مربیان در مقولة آشنایی با اصول و روش آموزش مفهوم خدا و ویژگی مربی موفق، بالاترین نمره را به دست آورده اند و در دو مقولة آشنایی با تحول دین داری کودک و پرسش های خاص کودکان دربارة خدا، پایین ترین نمره را کسب کرده اند.
مقایسه تأثیر رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش اضطراب پنهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور مقایسه اثربخشی رفتار درمانی شناختی و روان درمانی معنوی- مذهبی بر کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان پسر ساکن در خوابگاه های دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است. این پژوهش از جمله پژوهش های نیمه آزمایشی است. با اجرای آزمون اضطراب کتل به منظور غربالگری، از بین دانشجویان خوابگاهی که دارای اضطراب بودند تعداد 45 نفر به صورت تصادفی انتخاب و به طور گمارش تصادفی در سه گروه به حکم گروه آزمایشی اول (مداخله رفتار درمانی شناختی)، گروه آزمایشی دوم (مداخله روان درمانی معنوی- مذهبی) و گروه کنترل قرار گرفتند. اعضای گروه های آزمایشی هر یک در دوازده جلسه مداخله درمانی به صورت گروهی دو ساعت در هفته شرکت کردند و در گروه کنترل هیچ مداخله ای انجام نشد. در پایان مداخله درمانی، هر سه گروه بار دیگر با آزمون یاد شده مورد سنجش قرار گرفتند. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین دو شیوه درمانی در کاهش میزان اضطراب دانشجویان تفاوت معناداری وجود ندارد، و هر دو شیوه درمانی به طور معنا داری (05/0 < P) در کاهش میزان اضطراب پنهان دانشجویان مؤثر است.
مطالعة رابطة بین انجام فریضه نماز و سلامت عمومی در بین دانشجویان شهر کرمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین انجام فریضه نماز و سلامت عمومی دانشجویان است. در این پژوهش «سلامت کلی جسمانی، اضطراب، عملکرد اجتماعی و افسردگی» به عنوان ملاکهای سلامت عمومی، بررسیشده، و متغیرهای رفتاری، شناختی و عاطفی (نگرش و احساس) دانشجویان نسبت به انجام فریضة نماز به عنوان متغیرهای میانجی مورد مطالعه قرار گرفته است. نمونه، شامل230 نفر از دانشجویان دانشگاه های شهر کرمان میباشد. این دانشجویان پرسش نامه سلامت عمومی (GHQ ) و پرسش نامه محقق ساخته نماز را تکمیل کرده اند. یافته های حاصل از این مطالعه نشان میدهد که بین نمرات دانشجویانی که مقید به انجام فریضه نماز هستند و دانشجویانی که مقید نیستند در مقیاس های پرسش نامة سلامت عمومی (به جز اختلال در عملکرد اجتماعی) تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین یافته های این مطالعه، نشان میدهد که بین علایم جسمانی و اضطراب و بیخوابی از یک طرف و بُعد رفتاری انجام فریضه نماز، همبستگی معناداری وجود دارد. همین طور نتایج این تحقیق حاکی از همبستگی معناداری بین افسردگی و ابعاد شناختی، احساسی و رفتاری فریضه نماز است. p< 0.01)). همچنین بین دانشجویان پسر و دختر در مقیاس افسردگی و نیز در ابعاد سه گانه فریضه نماز، تفاوت معناداری مشاهده میشود.
دین داری و کیفیت رابطه با والدین با هویت اخلاقی نقش تعدیل کنندة خودتنظیمی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین میزان نقش تعدیل کنندگی خودتنظیمی نسبت به دین داری، کیفیت رابطه با والدین و هویت اخلاقی بود. روش این پژوهش، توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری، دانشجویان دختر مقطع کارشناسی دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 92-1391 بودند. نمونه آماری 180 نفر دانشجوی دختر به روش نمونه گیری چند مرحله ای تصادفی انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های نگرش سنج مذهب، هویت اخلاقی، خودتنظیمی و والد– کودک استفاده شد. نتایج نشان داد که مسیر دین داری به خودتنظیمی، دین داری به هویت اخلاقی نمادین، خودتنظیمی به هویت اخلاقی درونی، و خودتنظیمی به هویت اخلاقی نمادین معنا دار هستند. با لحاظ آثار غیرمستقیم دین داری بر هویت اخلاقی از طریق خودتنظیمی، ضریب اثر دین داری از طریق خودتنظیمی بر هویت اخلاقی نمادین و هویت اخلاقی درونی معنادار می باشد، اما مسیرهای کیفیت رابطه با والدین به هویت اخلاقی درونی و کیفیت رابطه با والدین به خودتنظیمی معنادار نبود. ازاین رو، می توان خودتنظیمی را به عنوان یک میانجی مناسب در رابطه بین دین داری و هویت اخلاقی در نظر گرفت. در مجموع، خودتنظیمی و دین داری نقش مهمی در ارتقاء هویت اخلاقی ایفا می کنند.
نقش جهت گیری مذهبی در ساختار هویت فردی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله تکوین هویت فردی از چالش های جدی جوامع امروزی است. در این میان، نقش مذهب در ساختار هویت هر فرد انکارناپذیر است. این پژوهش، با هدف بررسی رابطه بین جهت گیری مذهبی و هویت فردی و تعیین نقش این عامل در پیش بینی هویت پایدار انجام گرفت. نمونة آماری شامل 381 نفر (133 پسر و 248 دختر)، از بین دانشجویان دانشگاه های دولتی شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. ابزار اندازه گیری، گزارش پرسش نامه خودشناسی براساس جهت گیری مذهبی اسلامی و پرسش نامه هویت شخصی بود. یافته های پژوهش حاکی از این است که بین جهت گیری مذهبی با هویت فردی، رابطه ای معنادار و مثبت وجود دارد (0005>P). برطبق نتایج این پژوهش، 9/23 درصد هویت فردی، براساس جهت گیری مذهبی قابل تبیین است. به گونه ای که هم زیر مقیاس اخلاق و هم زیر مقیاس عقاید و مناسک پیش بینی کننده های معنی داری در تعیین هویت فردی به شمار می آیند. علاوه بر این، نتایج حاصل تفاوت معناداری را در جهت گیری مذهبی و هویت فردی بین دختران و پسران نشان داد؛ دختران نمرات بالاتری را نسبت به پسران در مقیاس جهت گیری مذهبی داشتند. همچنین، دختران در مقایسه با پسران هویت فردی شکل یافته تری را نشان دادند.
بررسی رابطه بین دینداری و شادکامی در بین دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان سال تحصیلی 1389-1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دینداری و شادکامی دانشجویان دختردانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمان در سال 1389-1388 است. در این پژوهش از روش تحقیق همبستگی، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از روش های آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که بین دینداری و شادکامی همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از این است که بین سه مؤلفه ی دینداری یعنی رفتار دینی، دانش دینی و نگرش دینی وشادکامی نیز همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد.
مقایسة کارآمدی مداخلات اسلامی و درمان شناختی رفتاری توسعه یافته در افزایش رضایت زناشویی زوج ها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق درصدد مقایسة کارآمدی مداخلات اسلامی در زوج درمانی با زوج درمانی شناختی رفتاری توسعه یافته در افزایش رضایت زناشویی زوج هاست. تدوین زوج درمانی اسلامی بر اساس روش اجتهادی رایج در علوم اسلامی صورت گرفته است. روش «شناختی رفتاری» از آثار اپشتاین و باکوم برگرفته شده است. در مقایسة آماری دو رویکرد، از آزمون تحلیل «واریانس مکرر یا اندازه های وابسته» استفاده شد. زوج درمانی اسلامی در پنج بخش مداخله های شناختی، عاطفی، رفتاری، ساختاری (توزیع قدرت، حقوق زوجین و مرزها بر اساس فقه اسلامی) و معنوی (توصیه های اعتقادی، اخلاقی و عبادی) ارائه گردید. بررسی آماری نشان داد که هر دو روش تأثیر معناداری در افزایش رضایت زناشویی زوج ها دارند، ولی تفاوت معناداری بین کارآمدی دو روش به دست نیامد. همچنین زیرمقیاس های سازگاری شخصیتی، ارتباط همسری، تعارض، و اوقات فراغت در اثر دو روش تغییر معنادار داشتند، ولی بین دو روش تفاوت معناداری مشاهده نشد.
احساس تنهایی معنوی مذهبی: ساخت و اعتبار یابی مقیاسی برای سنجش ابعاد مثبت و منفی احساس تنهایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین ماهیت احساس تنهایی معنوی مذهبی و تهیه مقیاسی برای سنجش آن در دانشجویان بر پایه روش تحلیل عاملی اکتشافی صورت گرفت. برای تعیین روایی ابزار، گویه های اولیه که با استفاده از مبانی نظری و مقیاس های سنجش معنویت طراحی شده بودند، مورد ارزیابی 13 نفر از کارشناسان روان شناسی و 17 دانشجوی تحصیلات تکمیلی قرار گرفتند. پس از اصلاح، 605 دانشجوی دانشگاه شهید بهشتی (355 زن و 239 مرد)، به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه احساس تنهایی معنوی مذهبی، با 49 گویه پاسخ دادند. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی با چرخش واریماکس، به استخراج چهار عامل احساس تنهایی در ارتباط با اولیاء دین، ارتباط با معنای زندگی، ارتباط با خدا و عامل مثبت ارتباط با خود انجامید. همچنین ضریب اعتبار مقیاس از طریق آلفای کرونباخ برای 44 گویه، 93/0 و ضرایب بازآزمایی عامل ها، به فاصله دو هفته، در دامنه 68/0 تا 91/0 به دست آمد که بیانگر اعتبار ابزار بود.
مقایسه سلامت عمومی حافظان قرآن و غیر حافظان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سلامت عمومی انسان ها همواره از موضوعات بسیار مهمی جوامع انسانی بوده است؛ در این مقاله به بررسی و مقایسه سلامت عمومی در بین دو گروه حافظ قرآن کریم و غیرحافظ پرداخته ایم. فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه حفظ قرآن کریم می تواند موجب افزایش سطح سلامت عمومی جوانان گردد. بدین منظور، نمونه ای به حجم 103 نفر در سنین 17 تا 27 ساله شهرستان قم، انتخاب و آزمون سلامت عمومی 28 سؤالی (GHQ) مشتمل بر 4 مقیاس فرعی روی آنها اجرا گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از فن آماری t دو گروه مستقل استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین دو گروه در سطح 01/0α= مشاهده گردید. با 99% اطمینان می توان گفت: که حافظان قرآن نسبت به جوانان غیرحافظ در هر 4 مقیاس و در کل، از سطح سلامت عمومی بالاتری برخوردارند.
نیازسنجی پژوهشی در گسترة مناسبات دین و روان شناسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین ضرورت و چیستی نیازسنجی پژوهشی، ارائة روش شناسی، طراحی الگوی عملیاتی نیازسنجی پژوهشی مناسبات دین و روان شناسی و دستیابی به نیازهای پژوهشی در این عرصه است. روش پژوهش، از نوع کیفی و ترکیبی از روش پیمایشی، تحلیل محتوا و روش متمرکز بر گروه است. جامعة آماری، شامل کلیه منابع اسنادی، انسانی و سازمانی در عرصه مناسبات دین روان شناسی است. نمونه آماری در منابع اسنادی شامل 123 منبع (کتاب، مجله علمی ، پایان نامه، ساختار و وظایف و اسناد بالادستی)، در منابع انسانی، شامل 351 نفر (مدیران پژوهشی و آموزشی، متخصصان روان شناسی و علوم دینی، طلاب و خانواده های آنها) و در منابع سازمانی، 28 سازمان (مراکز مشاوره، مراکز مربوط به اطلاعات و آمار طلاب، دستگاه اجرایی مربوط و نهاد علمی ـ پژوهشی) می شود. روش نمونه گیری، ترکیبی از نمونه گیری هدف دار و در دسترس می باشد.
یافته های پژوهش، شامل ارائة روش شناسی خاص و طراحی الگوی عملیاتی نیازسنجی مناسبات دین و روان شناسی و دستیابی به 702 عنوان پژوهشی در 15 گرایش روان شناسی است. بیشترین نیازهای شناسایی شده در گرایش های روان شناسی اجتماعی، روان شناسی مثبت و روان شناسی رشد بود. کمترین نیازهای شناسایی شده نیز در گرایش های روان شناسی فیزیولوژیک، روان سنجی و روش تحقیق بود.
رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین پایبندی مذهبی و بخشش با کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر در زنان بود. این پژوهش از نوع همبستگی بود و 372 زن مسلمان، که به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده بودند، به مقیاس پایبندی مذهبی، پرسش نامه بخشش و پرسش نامه کیفیت روابط زوجین و خانواده همسر پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که روابط مطلوب زوجین و خانواده همسر، با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی مثبت و با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی منفی دارد، همچنین روابط نامطلوب زوجین و خانواده همسر، با ناپایبندی مذهبی و دوسوگرایی مذهبی همبستگی مثبت و با پایبندی مذهبی و بخشش همبستگی منفی (01/0 >P) دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که پایبندی مذهبی و بخشش توانایی پیش بینی کیفیت روابط زوجین خانواده همسر را دارا هستند. براساس نتایج پایبندی مذهبی و بخشش می توانند روابط خانوادگی بهتر و شاداب تری را به همراه داشته باشند و در حفظ و پایداری روابط زوجین و خانواده همسر نقش بسزایی ایفا کنند.
پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی (عوامل فرایندی خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سازگاری زناشویی براساس تصمیم گیری و حل مسأله، انسجام خانواده، راهبردهای مقابله، مهارت های ارتباطی و باورهای مذهبی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل کلیه معلمان متأهل مقطع ابتدایی شهرکرج در سال تحصیلی 94-93 بودند که براساس جدول مورگان 358 نفر به صورت نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های سازگاری دوتایی و فرایندخانواده استفاده شد. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که عوامل فرایندی خانواده با سازگاری زناشویی رابطه معناداری دارند (01/0 >p) و نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که به غیراز باورها مذهبی، مؤلفه های انسجام خانواده، مهارت های ارتباطی، مهارت های مقابله و تصمیم گیری و حل مسأله باهم 6/49% از واریانس سازگاری زناشویی را تبیین می کنند. می توان نتیجه گرفت که عوامل فرایندی خانواده توان پیش بینی سازگاری زناشویی را دارند.
کارآیی مدل آموزشی مبتنی بر معنویت بر بهبود مؤلفه های کیفیت زندگی در دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی میزان کارایی مدل آموزشی مبتنی بر معنویت بر بهبود مؤلفه های کیفیت زندگی در دانش آموزان بود. این پژوهش، از طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل استفاده شد. نمونه شامل 40 دانش آموز از میان 460 هزار دانش آموز دختر دبیرستانی شهرستان خرم آباد بود که طبق معیار نقطه برش در سطح نامطلوبی قرار داشتند، انتخاب شدند. 20 نفر برای گروه آزمایش و 20 نفر برای گروه کنترل انتخاب شدند. مداخله مبتنی بر آموزش معنویت طی 8 جلسه نود دقیقه ای، هر هفته یک جلسه اجرا شد. پس از اتمام جلسات آزمون کیفیت زندگی روی دو گروه اجرا گردید. دو ماه بعد، مجداً آزمون کیفیت زندگی به عنوان دوره پیگیری بر روی هر دو گروه انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس، نشان داد که بین میانگین نمره های پس آزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (P<0/01)، به نحوی که مداخله مبتنی بر آموزش معنویت موجب بهبود مؤلفه های کیفیت زندگی در گروه آزمایش شده است. با توجه به تأثیر مثبت باورها و اعمال مذهبی در سلامت روان، استفاده از این ظرفیت ها در برنامه ریزی اقدام های بهداشت روانی، بخصوص در مورد دانش آموزان توصیه می شود.
رابطه جهت گیری دینی، باورهای دینی و باور به عدالت اجتماعی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی رابطة بین جهت گیری دینی، باورهای دینی و باور به عدالت اجتماعی در بین مربیان پرورشی بود. بدین منظور، تعداد 180 مربی پرورشی (132زن و 48 مرد) به سه پرسش نامة جهت گیری دینی، باورهای دینی و باور به عدالت اجتماعی پاسخ دادند. جهت گیری دینی با دو بعد درونی و بیرونی، باورهای دینی با چهار بعد گناه، عشق خود مرکز، عشق دیگر مرکز و قراردادی و باور به عدالت اجتماعی با یک نمره کل، در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد در افرادی که دارای جهت گیری دینی درونی بودند و نیز در افرادی که دارای باور عشق دیگر مرکز بودند، باور به عدالت اجتماعی بالاتر بود. همچنین هر دو نوع جهت گیری دینی (درونی و بیرونی) به صورت مثبت و معنادار هر چهار نوع باور دینی (گناه، عشق خود مرکز، عشق دیگر مرکز و قراردادی) را پیش بینی نمود. به عبارت دیگر، مربیانی که بیشتر به دلیل خود دین، به دنبال دین هستند، باور عمیق تری به عدالت اجتماعی دارند. در مقابل، مربیانی که غالباً نگاهشان به دین به صورت ابزاری و منفعت طلبانه است، آنچنان که باید و شاید به عدالت اجتماعی اعتقاد ندارند.
مفهوم شخصیت در اسلام
تأثیر حکمت های نهج البلاغه بر بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش حکمت های نهج البلاغه بر ابعاد سلامت عمومی در دانشجویان دانشگاه سمنان بود. در یک بررسی آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل، 61 نفر از این دانشجویان به طور تصادفی انتخاب و نیز به صورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گماشته شدند. شرکت کنندگان در سه مرحله پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) را تکمیل کردند و گروه های آزمایش ده جلسه آموزش مهارت های زندگی را هفته آی یک بار دریافت کردند. نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر نشان داد که آموزش حکمت های نهج البلاغه بطور معناداری باعث کاهش علایم نشانه های بدنی، اضطراب و بی خوابی، اختلال عملکرد اجتماعی و افسردگی در گروه های آزمایش در مقایسه با گروه های کنترل شده است (05/0>p). طبق نتایج این پژوهش، آموزش حکمت های نهج البلاغه به شیوه گروهی روش مؤثری برای برای بهبود ابعاد سلامت عمومی دانشجویان است.
ثأثیر روان بنه های ناسازگار نخستین برتحول روانی معنوی: یک متغیر تعدیلگر در رواندرمانگری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ثأثیر روان بنه های ناسازگار نخستین بر تحول روانی- معنوی انجام شده است. بدین منظور،150 نفر از میان دانشجویان دانشگاه های شهر تهران انتخاب شدند و به نسخه دوم پرسش نامه تحول روانی- معنوی و نسخه سوم پرسش نامه روان بنه های ناسازگار نخستین پاسخ دادند. داده های حاصل با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تحلیل شدند. نتایج همبستگی حاکی از ارتباط معکوس معنادار میان 5 حوزه روان بنه های ناسازگار نخستین و 15 نوع روان بنه با تحول روانی- معنوی است. نتایج رگرسیون نیز حاکی از نقش روان بنه های حوزه ی انفصال و طردشدگی و حوزه ی محدودیت های آسیب زا از میان دیگر حوزه ها در پیش بینی تحول روانی- معنوی است. بنابر یافته های این پژوهش، روان بنه های ناسازگار نخستین در حد حوزه های کلی، تحول روانی معنوی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد. چنین تأثیری علاوه بر اینکه باورها و ادراک های مذهبی را با خطا همراه می سازد، زمینه تأخیر تحول روانی- معنوی را فراهم می کند.