در پژوهش حاضر، دیدگاههای فلسفی – عقیدتی (دلائل گرایش) دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه شهر اهواز در مورد اقامه نماز مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر پایه سوم متوسطه شهر اهواز می باشد. در این پژوهش از دو نمونه استفاده گردید. نمونه اول شامل 120 نفر جهت ساخت پرسشنامه مقدماتی و نمونه دوم 320 نفر بودند که به صورت تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که چهار عامل در گرایش دانش آموزان به نماز مؤثر بوده اند. این عوامل عبارتند از: فردی – روانشناختی، عبادی – تکلیفی، فرهنگی – اجتماعی و رستگاری – فلاح
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین جهت گیریهای مذهبی با میزان تنیدگی در دانشجویان دانشگاه تهران می پردازد. برای بررسی فرضیه فوق ابتدا از بین دانشجویان دانشگاه تهران به روش نمونه گیری تصادفی ساده 100 نفر انتخاب شدند. در نهایت 30 نفر که جهت گیری مذهبی درونی و 30 نفر که جهت گیری مذهبی برونی داشتند به عنوان دو گروه نمونه انتخاب شدند. ابزار اصلی پژوهش «پرسشنامه تنیدگی مسلیچ» و «مقیاس جهت گیریهای مذهبی آلپورت» می باشد به منظور آزمون فرضیه تحقیق، از آزمون ضریب همبستگی گشتاوری پیرسن و آزمون z استفاده گردید. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهند که بین جهت گیری مذهبی درونی با کاهش تنیدگی و بین جهت گیری مذهبی برونی با افزایش تنیدگی همبستگی معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که جهت گیری مذهبی به عنوان یک تعدیل گر تنیدگی عمل کرده و افراد با جهت گیری مذهبی درونی تنیدگی کمتری را تجربه می کنند
رابطه میان مفاهیم انسان و مفاهیم مذهبی ریشه ای عمیق به قدمت پیدایش اولین اجتماعات انسانی و شاید آغاز سخن گفتن و جدل کردن داشته باشد و مسئله مورد بحث و قابل توجه اغلب دانشمندان ومکاتب مختلف بوده است .در این میان هدف غایی انسان که در سالهای 1126-1196 میلادی توسط ابن رشد و ابن میمون ‘ آن هم جهت ارتباط دادن به ایمان و خرد مطرح می شود‘ تقریبأ همان است که هشتصد سال بعد یعنی در فاصله سالهای 1902-1987 میلادی توسط کارل راجرز و آبراهام مازلو بنیانگزاران انسانی مطرح می شود. جالب آنکه این همان است که قرآن در آیات مختلف بیان می کند‘ آنجا که می گوید انسان استعداد دستیابی به والاترین مراتب کمال را دارد ‘ یعنی می تواند به چنان مقامی برسد که موجودی ملکوتی شود.
در این مطالعه جهت گیری مذهبی (در سه سطح پای بندی به مذهب، روی آورد به مذهب، و روی گردانی از مذهب) دانشجویان سال اول و سال آخر دانشگاه شهید بهشتی برحسب نوع شخصیت، جنس، شرکت در مراسم مذهبی، و دانشکده مورد بررسی قرار گرفته است . نمونه مورد بررسی را 405 نفر از دانشجویان دانشگاه که به طور تصادفی انتخاب شده اند تشکیل داد ه اند. جهت تعیین نوع شخصیت از مقیاس شخصیت «آیزنک» و برای تعیین جهت گیری مذهبی آزمودنیها از پرسشنامه خودشناسی در چارچوب مذهبی – اجتماعی استفاده شده است . داده های بدست آمده بر اساس آزمونهای t مستقل، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون پیگیری «شفه» با معیار µ =0.05 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج مطالعه نشان می دهند که در عامل پای بندی به مذهب، دانشجویان مونث، دانشجویان سال آخر، دانشجویانی که در مراسم مذهبی شرکت نمی کنند یا کمتر شرکت می کنند ریختهای شخصیتی برونگرد ناپایدار هیجانی و بعد از آن درونگرد ناپایدار هیجانی به طور معنا دار بیشترین میانگین را داشته اند . همچنین دانشجویان مونث، دانشجویان سال آخر، دانشجویانی که در مراسم مذهبی شرکت نمی کنند یا کمتر شرکت می کنند و دانشجویان دانشکده برق و کامپیوتر به طور معنا دار از سطح روی آورد به مذهب بالاتری برخوردار هستند. در عامل روی گردانی از مذهب بین هیچ یک از گروههای مورد بررسی در پژوهش، تفاوت معنا دار نیست