فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۱٬۸۱۳ مورد.
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
91-101
حوزه های تخصصی:
از زمان مطرح شدن سلامت معنوی در عرصه ی سلامت، پژوهشگران نتوانسته اند به مفهومی واحد از آن دست یابند؛ به طوری که حتی در میان پژوهشگران یک دین و فرهنگ هم در این باره اختلاف نظر وجود دارد. ازاین رو، شایسته است ساختار مفهومی سلامت معنوی از دیدگاه دین مبین اسلام بررسی شود تا بتوان به تعیین شاخص های آن اقدام کرد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحلیلی - توصیفی است که برای تحلیل داده ها، از روش تحلیل محتوای آشکار و ضمنی؛ و برای استخراج ویژگی های ساختاری مفهوم سلامت معنوی در متون دینی اسلام (قرآن و احادیث)، از بررسی محتوایی آیه ها و روایت های مطرح شده درباره ی سلامت معنوی استفاده شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: یافته های پژوهش عبارت است از نسبی بودن سلامت معنوی، مقدمه بودن سلامت معنوی، جامعیّت و اصالت مفهوم سلامت، برتری رتبه ی سلامت معنوی ، سه بُعدی بودن مفهوم سلامت معنوی (نگرشی، عاطفی و رفتاری)، پیوستگی ابعاد مختلف سلامت با سلامت معنوی، تأثیر متقابل این ابعاد بر یکدیگر، غایت محور بودن سلامت معنوی و اینکه در اسلام، سلامت وجودی لازمه ی سلامت مذهبی است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که بدون توجه به ساختار مفهومی سلامت معنوی نمی توان به مفهومی روشنی از آن دست یافت و شاخص های آن را تعریف کرد. ویژگی های ساختاری مفهوم سلامت معنوی حتی در محتوای آن از نگاه اسلام نیز نقش آفرینی می کند. این تأثیر به حوزه ی آموزش و درمانگری معنوی نیز کشیده خواهد شد.
مؤلفه های فرایندی و ساختاری هویت دینی بر پایة منابع اسلامی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، شناسایی ساختار مؤلفه ای و مؤلفه های فرایندی هویت دینی از منابع اسلامی است. برای کشف مؤلفه ها از روش تحلیل محتوا و معناشناسی زبانی در یک طرح دو مرحله ای استفاده شد. روایی محتوایی مؤلفه ها، توسط کارشناسان علوم حوزوی که در روان شناسی یا علوم تربیتی تخصص داشتند، تأیید شد. یافته ها نشان داد که پنج مؤلفة جست وجوگری، یکپارچه سازی، تعهد، هشیاری و خودپایی را می توان مؤلفه های فرایندی هویت دینی معرفی کرد. همچنین بر پایه یافته های این پژوهش هفت مؤلفة باورها، ارزش ها، اهداف، گرایش ها، صفات، توانمندی ها و آسیب پذیری ها مؤلفه های ساختاری هویت دینی به شمار می روند.
مقایسة تأثیر آموزش مبتنی بر درمان روایت دلبستگی و معنویت درمانی بر تعارضات زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر درمان روایت دلبستگی با معنویت درمانی بر تعارضات زناشویی است. جامعه آماری، کلیه زنان کارمند دارای تعارض زناشویی منطقه 7 و 8 تهران می باشند که 36 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه تعارضات زناشویی تجدیدنظرشده (MCQ-R) می باشد. طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایشی و کنترل، مداخلات آزمایشی برای دو گروه، به مدت 12جلسة دو ساعتی و هفته ای یکبار اجرا شد. پس از اتمام برنامه آموزشی، از هر سه گروه پس آزمون و سپس پیگیری به عمل آمد. برای تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی استفاده شد. یافته ها نشان داد که آموزش مبتنی بر درمان روایت دلبستگی و معنویت درمانی اثربخشی معناداری بر کاهش تعارضات زناشویی داشته است. بدین معنا که آموزش مبتنی بر معنویت درمانی، اثربخشی بیشتری نسبت به آموزش مبتنی درمان روایت دلبستگی بر کاهش تعارضات زناشویی داشته است. نتایج پیگیری نمرات دو گروه پس از سه ماه، حاکی از ماندگاری اثر مداخلات بود.
پیش بینی کیفیت زندگی، امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس عمل به باورهای دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، پیش بینی کیفیت زندگی، امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه بر اساس عمل به باورهای دینی بوده است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری آن، کلیه زنان مطلقة مراجعه کننده به دادگاه های خانوادة، مراکز مشاوره، خانه سلامت محله های شهر تهران می باشد که به شیوه نمونه گیری دردسترس 80 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های کیفیت زندگی(SF-36)، امید به زندگی، بهزیستی روانشناختی و عمل به باورهای دینی2 بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که متغیر عمل به باورهای دینی ارتباط مثبت با کیفیت زندگی ،امیدواری و بهزیستی روانشناختی در زنان مطلقه دارد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون هم زمان نشان داد که عمل به باورهای دینی به میزان 1/9% واریانس کیفیت زندگی، 27% واریانس امیدواری و 6/19% واریانس بهزیستی روانشناختی را تبیین کرده است. عمل به باورهای دینی در زنان مطلقه می تواند بخشی از مشکلات روانی- اجتماعی آنها را کاهش داده در بهبود کیفیت زندگی و افزایش امیدواری و بهزیستی روانشناختی آنها موثر باشد.
نقش صفات اخلاقی کبر، حرص و حسادت در پیش بینی روان آزردگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آموزه های اسلام رذایل اخلاقی را از منابع اصلی تهدید سلامت روان می داند. این پژوهش توصیفی، به منظور بررسی نقش صفات اخلاقی «کبر»، «حرص» و «حسد» در پیش بینی روان آزردگی انجام گرفته است. بدین منظور، 384 نفر از دانشجویان دانشگاه «آزاد اسلامی» خمین به روش «نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای» انتخاب شدند. از پرسش نامه های پنج عاملی «شخصیت»، مقیاس های اسلامی «حرص- قناعت»، «تکبر- تواضع» و «حسادت» برای جمع آوری داده ها استفاده شده و با استفاده از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل صورت گرفته است. نتایج نشان می دهد مؤلفه های «احساس محرومیت و حقارت»، «محرومیت و نیاز مادی»، «اندوه مقایسه»، «نیاز به تأیید اجتماعی»، «علاقه به سلب نعمت از دیگران»، و «مهارگسیختگی مادی»، توان پیش بینی بخشی از واریانس روان آزردگی را دارد. احساس حقارت و فقدان پایگاه مطمئن درونی، متکبر، حریص و حسود را نیازمند بیرون از خود، محیط و روابط اجتماعی می کند و پس از آنکه با تجربة هیجانات منفی متعدد همراه شد، سبب می گردد فرد با سازوکار های شناختی، هیجانی و رفتاری درصدد جبران برآید.
جستجوی مفهوم سلامت معنوی و شاخص های انسان سالم در ادیان و آیین های مختلف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴
63-71
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر سلامتی بر اساس بُعدهای سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی مورد توجه قرار گرفته که برای شناخت سلامت معنوی لازم است شاخص های انسان سالم شناسایی شود. مواد و روش ها: مطالعه ی مروری نظام مند حاضر، براساس جستجو در پایگاه های اطلاعاتی فارسی و انگلیسی، موتورهای جستجوگر، کتاب ها ی دینی اوستا، بهاگاواد گیتا، گاتا، اپانیشادها، انجیل، تورات، قرآن و متون اسلامی، حدیث ها، روایت ها و متن های آیین های بودا، کنفوسیوس و آیین شینتو، با استفاده از کلید واژه های سلامت، انسان، سلامت معنوی، معنویت، روحانیت، انسان سالم، ویژگی های انسان سالم، صفت های انسان سالم و شاخص انسان سالم، در فاصله ی زمانی ژانویه ی 1996 تا دسامبر 2016 صورت گرفته است. یافته ها: در ادیان و آیین های مختلف، از سلامت معنوی تعریف های مختلفی شده است. با مطالعه در متون، شاخص های اولیه در ادیان و آیین ها استخراج شده، سپس با مرور چندین باره، کدها فشرده و 124 شاخص نهایی مشخص شد. سلامت معنوی، طیفی است که انسان در آن در حرکت است؛ در این طیف، انسان هر چه به سوی شاخص های متعالی تر پیش رود، از سلامت معنوی بیش تری برخوردار خواهد بود و هر چه به سوی شاخص های ضعیف تر پیش برود، سلامت معنوی کم تری خواهد داشت. نتیجه گیری: شاخص های سلامت معنوی، مجموعه یی از رفتارها یا احساسات روان شناختی است که جنبه ی درونی و بیرونی دارد و مربوط به همه ی بُعدهای زندگی انسان است. با توجه به یافته های مطالعه ی حاضر می توان اذعان کرد که شاخص های انسان سالم در ادیان و آیین های مختلف دارای وجوه مشترک و متفاوتی است.
تأثیر امیددرمانگری اسلامی بر بهزیستی فاعلی افراد مبتلا به مالتیپل اسکلروسیس و مقایسه آن با امیددرمانگری مبتنی بر نظریه اسنایدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر امیددرمانگری اسلامی بر بهزیستی فاعلی زنان مبتلا به ام اس و مقایسه تأثیر آن، با امیددرمانگری اسنایدر بود. برای مقایسه دو سبک درمان، پژوهش آزمایشی سه گروهی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به کار گرفته شد: گروه آزمایش امیددرمانگری اسلامی؛ گروه آزمایش امیددرمانگری اسنایدر؛ گروه گواه. جامعه آماری افراد مبتلا به ام اس در انجمن ام اس قم بودند. تعداد شرکت کنندگان هر گروه 12 نفر بود و مداخله در 8 جلسه هفتگی 120 دقیقه ای صورت گرفت. متغیر وابسته بهزیستی فاعلی بود که با استفاده از دو مقیاس شادکامی و رضایت از زندگی، در سه مرحله بررسی گردید. تحلیل آماری نشان داد که هر دو روش درمانی، به طور معنادار (05/0 >P ) بهزیستی فاعلی بیماران مبتلا به ام اس را افزایش داده اند، اما تفاوت معناداری میان دو روش درمانگری یافت نشد. نتایج این پژوهش نشان داد که با استفاده از امیددرمانگری اسلامی، می توان نتایجی قابل مقایسه با امیددرمانگری اسنایدر انتظار داشت.
نهج البلاغه؛ پیام آور سلامت
حوزه های تخصصی:
امام علی(ع)، باب علم حضرت محمد(ص) و برجسته ترین شاگرد مکتب وحی است و پس از پیامبر(ص) کسی را توان پرواز بر قله ی فضایل و کمالاتش نیست. رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در وصف او فرموده است: «آن چه را من می بینم، تو می بینی و آن چه را من می شنوم، تو می شنوی جز آن که تو پیامبر نیستی
تولیدهای علمی علوم پزشکی از نظر بهره گیری از نهج البلاغه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
30-41
حوزه های تخصصی:
نهج البلاغه پس از قرآن کریم، یکی از کتاب های بسیار مهم برای هدایت و انسان سازی؛ و سرشار از توصیه های مربوط به سلامت است. هدف این پژوهش، تعیین میزان بهره گیری از این کتاب ارزشمند در تولیدهای علمی علوم پزشکی است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر به صورت مقطعی، روی بخشی از بروندادهای علوم پزشکی (پایان نامه های پزشکی و دندانپزشکی، مجله ها و مقاله های علوم پزشکی) و همچنین یک دوره ی 16 ساله از سلسله همایش های بهداشت محیط، انجام شده است. داده ها به روش تحلیل استنادی و به کمک چک لیست محقّق ساخته جمع آوری؛ و برای پردازش داده ها از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شده است. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت نموده است. یافته ها: بررسی 20776 منبع استفاده شده در 511 پایان نامه، نشان داده که در هیچ موردی، از نهج البلاغه استفاده نشده است. همچنین یافته های حاصل از استخراج 19069 منبعِ استفاده شده در 876 مقاله ی منتشرشده طی 22 سال، در مجله ی فارسی دانشگاه علوم پزشکی بابل، گویای این است که فقط در دو مقاله از این کتاب استفاده شده است. بررسی 2928 خلاصه ی مقاله ی عرضه شده در دوره ی 16 ساله ی همایش بهداشت محیط، نیز نشان داده که فقط یک خلاصه ی مقاله با موضوعی مرتبط با نهج البلاغه منتشر شده است. نتیجه گیری: با وجود نقش اثرگذار توصیه های مذهبی بر سلامت، به ویژه آنچه در کتاب نهج البلاغه بر آن تأکید یا به آن اشاره شده، سهم بهره گیری از این کتاب ارزشمند در مقاله های علوم پزشکی بسیار اندک است .
بررسی ازخودبیگانگی از دیدگاه اریک فروم و مقایسه آن با دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات اساسی دنیای مدرن «ازخودبیگانگی» است که در طول تاریخ، همواره مورد توجه اندیشمندان بوده است. هدف این پژوهش، مقایسه و ارزیابی دیدگاه اریک فروم، به عنوان یک روان شناس پیرو مکتب اومانیسم، و دیدگاه دین اسلام در زمینه ازخودبیگانگی بود. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. در این مقاله، پس از بیان مقدمه و تعاریف ازخودبیگانگی و بررسی مبانی نظری و پژوهشی، اندیشه های فروم در زمینه ازخودبیگانگی مطرح و سپس دیدگاه اسلام در این زمینه مورد بررسی قرار گرفت. هر دو دیدگاه، ازخودبیگانگی را «جدا شدن انسان از خود حقیقی خویش» معرفی کرده و آن را برای انسان به شدت زیانبار و خطرناک می دانند، اما از دیدگاه فروم اعتقاد به دین و خدا، موجب ازخودبیگانگی انسان می گردد. در حالی که از دیدگاه اسلام در بررسی ریشه ها و عوامل پیدایش مسئله «از خودبیگانگی»، باید از تعالیم ادیان آسمانی بهره گرفت و اعتقاد به دین و خداست که مانع ازخودبیگانگی انسان می شود.
رابطه میزان عمل به باورهای دینی با تاب آوری و خوش بینی در دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
از جمله تأثیرات عمل به باورهای دینی در افراد، خوش بینی و تاب آوری می باشد. از آنجا که منابع دینی به عنوان تکیه گاه بزرگ خوش بینی و تاب آوری به حساب می آیند، انتظار می رود که افراد با جهت گیری قوی مذهبی خوش بین تر و در مواجه با مشکلات، تاب آورتر از سایر افراد باشند. این پژوهش، با هدف پیش بینی سازه های تاب آوری و خوش بینی بر اساس میزان عمل به باورهای دینی در دانشجویان صورت گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا شهر همدان در سال تحصیلی 93 92 تشکیل دادند که شامل 10593 نفر بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، از بین هشت دانشکده به تعداد 200 نفر انتخاب شد. شرکت کنندگان پرسش نامه های خوش بینی (LOT-R)، مقیاس خود سنجی التزام عملی به اعتقادات اسلامی (نویدی) و تاب آوری کانر و دیویدسون (CD- RISC) را تکمیل کردند. داده های به دست آمده با استفاده ازآزمون آماری رگرسیون تحلیل شد. یافته ها نشان داد که عمل به باورهای دینی، نقش مؤثری در پیش بینی سازه های تاب آوری (β=0/44, p<0/001) و خوش بینی (β =0/51, p<0/001) در دانشجویان دارد.
نقش میانجی صفت حرص در رابطة بین صفات تکبر و حسادت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تدوین مدل روابط میان تکبر، حرص و حسادت است. این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است و حجم نمونه آن 384 نفر از دانشجویان دانشگاه خمین می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس های اسلامی حرص- قناعت، تکبر- تواضع و نسخه تجدیدنظر شده حسادت برای جمع آوری داده ها استفاده شد که با استفاده از روش تحلیل مسیر و آزمون سوبل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. شاخص ها نشان از برازش مطلوب مدل ارائه شده و تأیید نقش میانجی حرص در رابطه بین کبر و حسادت دارد. نتایج نشان داد که صفت تکبر، ریشه بسیاری از احساس ها و صفات منفی از جمله حسادت خواهد بود که جا دارد به زیربناها، روابط و مکانیزم عمل این قبیل صفات اخلاقی بیشتر توجه شود.
ارتباط جهت گیری مذهبی با قصد فرزندآوری و تعداد فرزندان موجود و مطلوب، از نظر زنان شاغل در مرکزهای منتخب شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
78-90
حوزه های تخصصی:
با توجه به کاهش باروری که به دنبال کاهش تمایل به فرزند آوری رخ می دهد و همچنین اهمیّت توجه به میزان باروری و افزایش زنان شاغل طی سالیان اخیر، در شرایط کنونی ایران، مطالعه ی حاضر با هدف تعیین ارتباط جهت گیری مذهبی با قصد فرزندآوری و تعداد موجود و مطلوب فرزندان، از نظر زنان شاغل در مرکزهای منتخب شهر تهران انجام شد. مواد و روش ها: در این مطالعه ی مقطعی، 200 زن شاغل دارای شرایط لازم (به دلیل اینکه بیش از دو سوم زنان شاغل، در وزارت آموزش و پرورش و مرکزهای تابع وزارت بهداشت مشغول به کار هستند)، از بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و مرکزهای منتخب آموزش و پرورش، به صورت در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه ی حاوی اطلاعات دموگرافیک، سؤال های تعیین کننده ی جهت گیری مذهبی، سؤال های رفتار باروری (شامل سؤال های مربوط به قصد فرزندآوری و تعداد فرزند موجود و مطلوب) جمع آوری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمارهای توصیفی و تحلیلی همبستگی استفاده شد. علاوه براین، سطح معنی داری نیز 05/0 در نظر گرفته شد. این پژوهش تمام موارد اخلاقی مرتبط را رعایت کرده است. یافته ها: در این مطالعه، میانگین و انحراف معیار سنی واح دهای پ ژوهش 11/8 ± 55/37 سال بود و 57 درصد شرکت کنندگان دارای یک فرزند و یا بدون فرزند بودند. بیشتر واحدهای پژوهش (5/60 درصد) دارای جهت گیری مذهبی عالی بودند. میانگین و انحراف معیار تعداد موجود و تعداد مطلوب فرزند، به ترتیب 81/0 ± 31/1 و 79/0 ± 03/2 بود و 21 درصد شرکت کنندگان نیز قصد فرزندآوری در آینده را داشتند. بر اساس آزمون همبستگی، بین تعداد موجود و مطلوب فرزند با نمره ی جهت گیری مذهبی، همبستگی آماری معناداری وجود داشت (05/0p<،14/0=r)؛ اما بین قصد فرزندآوری و جهت گیری مذهبی، همبستگی معناداری وجود نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که جهت گیری مذهبی از عامل های تأثیرگذار بر تعداد مطلوب و موجود فرزندان زنان شاغل است. بر این اساس، توجه به امور فرهنگی مبتنی بر تربیت دینی در خانواده و نیز برنامه ریزی ها و سیاست گذاری های جمعیتی توصیه می شود.
نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطة دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده در میان متأهلین شهر قم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده انجام گردید. برای دستیابی به هدف فوق، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 461 نفر از افراد متأهل ساکن در مجتمع های مسکونی منطقه پردیسان قم، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های دلبستگی به خدا، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و ابزار سنجش خانواده استفاده شد و داده های پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر (در نرم افزار ایموس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه کیفیت دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده را به صورت میانجی گری جزئی تأیید نمودند. همچنین یافته ها نشان داد که دلبستگی ایمن به خدا و خودمهارگری با کارکرد (ناسالم) خانواده، رابطه منفی و معنادار (به ترتیب: 45/0- و 46/0-) و دلبستگی ایمن به خدا با خودمهارگری رابطه مثبت و معنادار دارد (34/0). از نتایج این تحقیق می توان جهت طراحی بسته های آموزشی برای ارتقاء کارکرد خانواده از طریق کیفیت دلبستگی به خدا و خودمهارگری استفاده نمود.
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش استعداد شغلی طلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش استعداد شغلی طلاب انجام شد. بدین منظور، ویژگی های اخلاقی و شخصیتی عالمان دین، از متون اسلامی و بررسی های میدانی، استخراج و با تبدیل آن به شاخص های قابل اندازه گیری، پرسشنامه ای 160 گویه ای تدوین گردید. ابتدا در سطح محدود (30 نفر) به عنوان پیش آزمون اجرا گردید و ضریب همسانی درونی بالایی دارد (آلفا برابر با 957/0) را نشان داد. سپس در نمونه 200 نفری از طلاب، در سطح دو و بالاتر در حوزه علمیه قم (94-1393) اجرا شد. آلفای کرونباخ آن برابر با 957/0 به دست آمد. روایی آزمون نیز از طریق روایی محتوایی، روایی سازه و تحلیل عاملی مورد بررسی قرار گرفته و تأیید شد. در نتیجه، ارزیابی مقیاس سنجش استعداد شغلی طلاب نشان داد که این پرسشنامه از روایی و پایایی بالایی برخوردار است و شرایط علمی یک مقیاس معتبر روان شناختی را داراست و می توان آن را در مشاوره شغلی طلاب مورد استفاده قرار داد.
رشد دینداری در اوائل کودکی: رویکردی روانشناختی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله «رشد دینداری در اوائل کودکی» را از منظر روان شناختی و اسلامی و با هدف دستیابی به شناختی عمیق تر و چندوجهی بررسی کرده است. پرسش از وجوه تمایز و تشابه دو رویکرد، محور اساسی بررسی این مطالعه است. روش پژوهش تطبیقی است. یافته های پژوهش حاکی از تمایز بین دو رویکرد، در توصیف و تبیین مبانی و ریشه های اولیه دینداری است. از منظر روان شناختی، ریشه های اولیه دینداری ناشی از برآیند تجارب کودک با محیط پیرامونی است. از منظر اسلام نیز، ریشه های اولیه دینداری را باید در فطرت به معنای عشق به خیر و سعادت مطلقه پی جویی کرد، برایند تجارب کودک با محیط پیرامونی، تنها زمینه رشد یا انحراف از فطرت را فراهم می کند. در زمینه چگونگی شکل گیری دینداری، وجه تشابه دو دیدگاه، تأکید بر ایجاد محیط زیست امن، پویا و پاسخ گو برای رشد مطلوب دینداری است. هر دو دیدگاه، بر ثبت تجارب کودک- والدین در نظام روانی کودک و تأثیر این تجارب بر دینداری در آینده تأکید دارند.
پیش بینی رضایت زناشویی زنان با ویژگی های شخصیتی و دین داری آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ویژگی های شخصیتی و دین داری از عوامل مؤثر در کیفیت زندگی همسران است. رضایت زناشویی همچون نمودی برجسته از کیفیت زندگی همسران در اندازه قابل توجهی از این ویژگی ها متأثر می گردد. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی ویژگی های شخصیتی و دین داری زنان همسردار شهر تبریز با رضایت زناشویی آن ها به انجام رسیده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش همه زنان متأهل شهر تبریز در سال 1392 بودند که از این جامعه تعداد 200 زن با بهره گیری از فرمول کوکران و نمونه گیری در دسترس گزینش شدند. برای گردآوری داده ها ابزارهای شخصیتی کوتاه نئو، دین داری آرین و رضایت زناشویی انریچ به کاربرده شد. تحلیل داده ها با بکار بستن ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام داده شد. برآمدهای پژوهش نشان داد رضایت زناشویی با روان نژند گرایی همبستگی منفی و معنی دار و با ویژگی های شخصیتی برون گرایی، تجربه پذیری، همسازی و وظیفه شناسی همبستگی مثبت و معنی داری دارد. افزون بر این همبستگی میان رضایت زناشویی با دین داری مثبت و معنی دار بوده است (01/0 P<).برآمدهای تحلیل رگرسیون نشان داد که دین داری، روان نژند گرایی، تجربه پذیری، وظیفه شناسی و برون گرایی به ترتیب با ضرایب تعیین 44/0، 13/0، 15/0، 18/0 و 19/0 قادر به پیش بینی رضایت مندی زناشویی هستند. می توان از دانش برآمده از این پژوهش در جلسه های مشاوره، درمان و بهبود رابطه همسران برای افزایش رضایت زناشویی آن ها بهره گرفت.
تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرشِ مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۲ بهار ۱۳۹۵ شماره ۲
34-43
حوزه های تخصصی:
نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان می تواند متأثر از روند فرزندپروری والدین، تغییر کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر شیوه های فرزندپروریِ ادراک شده بر نگرش مذهبی و هوش هیجانی دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی اول شهر اراک(در سال تحصیلی 94- 1393) بوده است. مواد و روش ها: جامعه ی آماری پژوهش حاضر، دانش آموزان دختر پایه ی هشتم متوسطه ی شهر اراک بوده اند، که 87 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ییِ چندمرحله یی برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. سپس پرسش نامه ی هوش هیجانی «شرینگ» و پرسش نامه ی «نگرش مذهبی براهنی» بر روی دانش آموزان؛ و پرسش نامه ی شیوه های فرزندپروری «بامریند» بر روی والدین آن ها اجرا شد. داده های جمع آوری با استفاده از روش آماری تحلیل رگرسیون چندمتغیره و ضریب همبستگی پیرسون، با نرم افزار spss تحلیل شد. یافته ها: نتیجه های تحقیق نشان داد، از میان متغیّرهای شیوه های فرزندپروری، شیوه ی فرزندپروری سهل گیر، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی و نگرش مذهبی دارد؛ و شیوه ی فرزندپروری مستبدانه، رابطه ی معنی دار منفی و معکوسی با هوش هیجانی دارد. به بیان دیگر، هر قدر شیوه ی فرزندپروری مستبدانه تر باشد، هوش هیجانی دانش آموزان نیز کم تر خواهد بود. همچنین مشخص شد که شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، رابطه ی معنی دار مثبت با نگرش مذهبی و هوش هیجانی دارد. نتیجه گیری: روش فرزندپروری مقتدارنه می تواند به نگرش مذهبی و هوش هیجانی بالای دانش آموزان منتهی شود، در حالی که روش فرزندپروری سهل گیرانه به نگرش مذهبی و هوش هیجانی کم تر منجر می شود.
تأثیر «آموزش های مستقیم و غیرمستقیم ماهواره ای» بر «تعارض زناشویی» و «نگرش به خیانت زناشوئی»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر «آموزش های مستقیم و غیرمستقیم ماهواره ای» بر «تعارض زناشویی» و «نگرش نسبت به خیانت زناشوئی» انجام شده است. از بین زنان ساکن در شهر مشهد، با استفاده از فرمول کوکران، 400 نفر، با روش نمونه گیری گلوله برفی تعیین شدند. داده ها از طریق دو مقیاس «تعارض زناشویی» کنزاس و «نگرش به خیانت زناشویی» مارک واتلی گردآوری و از طریق آزمون های آماری تی مستقل، ANOVA و MANOVA تحلیل شدند. نتایج نشان داد که بین زنانی که سریال های ماهواره ای فارسی تماشا می کردند با زنانی که تماشا نمی کردند، در «نگرش نسبت به خیانت زناشوئی»، تفاوت معنی داری وجود دارد (59/t=9 و p=0/01). بین میزان «تعارض زناشویی» آن دو گروه نیز تفاوت معناداری مشاهده شد (62/f=2 و p=0/01). بنابراین پیشنهاد می شود راهبردهایی اتخاذ شود که برنامه های تلویزیونی داخلی بتواند به نیازها، انتظارات و خواسته های طیف وسیع تری از افراد جامعه پاسخ دهد تا نهاد خانواده، از استحکام بیشتری برخوردار باشد.
پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به سه شیوه فرزند پروری دایانا بامرید و فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پزوهش حاضر پیش بینی سلامت عمومی دختران با توجه به چهار شیوه فرزند پروری می باشد. از بین دانش آموزان مقطع اول دبیرستان شهر ری تهران (90-91)، تعداد 100 دانش آموز دختر به همراه مادرانشان به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پزوهش سه پرسش نامه بود که به ترتیب ، به دختران پرسش نامه (GHQ) سلامت عمومی گلدنبرگ (1972) و به مادران آن ها پرسش نامه شیوه فرزندپروری دیانا بامریند (1972) و پرسش نامه محقق ساخته سبک فرزند پروری متناسب با آموزه های دینی داده شد. نتایج همبستگی، نشان داد که سبک فرزندپروری «اقتدار منطقی» و «سلامت عمومی» رابطه معناداری دارند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که این سبک و سبک متناسب با آموزه های دینی می توانند سلامت عمومی را پیش بینی کتتد. در صورت استفاده از این دو سبک، سلامت عمومی فرزند افزایش می یابد. البته سبک فرزند پروری مبتنی بر آموزه های دینی به نحو معنادارتری سلامت عمومی را پیش بینی می کند.