فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱٬۷۰۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی رابطهی خلاّقیّت و سلامت روان و همچنین تعیین این مطلب که هر یک از عناصر خلاّقیّت(ابتکار، بسط، انعطاف پذیری و سیّالی) تا چه حد می توانند ملاک های سلامت روان را پیش بینی کنند،248 دانشجوی دختر و پسر به روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند و از نظر میزان خلاّقیّت و ملاک های سلامت روانی به ترتیب توسط آزمون خلاّقیّت و مقیاس های اضطراب و افسردگی، حرمت خود و تنیدگی ادراک شده، مورد ارزیابی قرار گرفتند. ضرایب همبستگی نشان دادند که خلاّقیّت با سلامت روان رابطهی معنادار دارد؛ به عبارت دیگر افرادی که سطح خلاّقیّت بالاتری داشتند، اضطراب، افسردگی و تنیدگی کمتری را تجربه می کردند و در ضمن, ارزش بیشتری برای خود قائل بودند. نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که تنها، متغیّر ابتکار، توان پیش بینی نمرات افسردگی و تنیدگی ادراک شده را داشت. علاوه بر آن، نتیجه ی تحلیل واریانس نمره های خلاّقیّت آزمودنی های دانشکده های مختلف، بیانگر این مطلب بود که دانشجویان رشتهی هنر نسبت به دانشجویان رشته ی ادبیّات و علوم انسانی به طور معنادار، خلاّق تربودند. کلید واژهها: خلاّقیّت. سلامت روان. دانشجو. هنر. ادبیّات و علوم انسانی
برنامه های مداخله به هنگام و شیرخواران پر خطر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
سرویس های مداخله به هنگام خدمات تشخیصی- درمانی درکودکان در معرض تکامل غیر طبیعی در سالهای اول زندگی هستند که در مواجهه با ناتوانی های مشخص یا عوامل خطرساز طبی و روانشناختی همانند نارس بودن یا بی توجهی والدین می باشند. در این بحث به انواع ساختار بین بخشی و برنامه های پیگیری شیرخواران پر خطر اشاره شده و نظرات رایج در خصوص اثربخشی این روندها در پیشرفت تکامل کودک عنوان می گردد. نقش متخصص کودکان در تیم پیگیری به عنوان مراقب، ارجاع دهنده، هماهنگ کننده تیم مداخله و در پاسخگویی به کودک- خانواده مطرح است.
تاثیر مشاوره گروهی با روش درمان عقلانی - عاطفی- رفتاری بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی با تاکید بر روش درمان عقلانی– عاطفی– رفتاری، بر سلامت عمومی و عزت نفس دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان ایلام انجام شد. 300 دانش آموز دختر از میان دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر ایلام به صورت تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های عزت نفس کوپر اسمیت و سلامت عمومی (GHQ-28) استفاده شد. از بین این افراد 40 دانش آموز بر اساس نقطه برش در دو پرسشنامه فوق، به دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. روش درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری الیس بر روی گروه آزمایش در 12 جلسه اجرا شد. نتایج نشان داد که آموزش مشاوره گروهی، باعث افزایش سلامت عمومی و عزت نفس کلی دانش آموزان دختر در گروه آزمایش شده است.
رابطه بین اعتقادات اسلامی و سلامت روان دانشجویان
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رابطه بین سلامت روان و میزان اعتقادات اسلامی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان را بررسی کرده است. نمونه آمار 349 نفر از دانشجویان پسر و دختر دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان شاغل به تحصیل در سال اجرای تحقیق بودند که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه سلامت روان (GH28) و مقیاس محقق ساخته اعتقادات اسلامی جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد بین سلامت روان و اعتقادات اسلامی دانشجویان دختر و پسر همبستگی مثبت وجود دارد اما تفاوت معناداری بین دانشجویان دختر و پسر از نظر میزان اعتقادات مذهبی مشاهده نشد. بعلاوه بین میزان اعتقادات اسلامی دانشجویان دانشکده های مختلف تفاوت معناداری از نظر آماری به دست آمد. از سوی دیگر، در حالیکه بین سلامت روان دانشجویان دختر و پسر تفاوت معناداری از نظر آماری وجود داشت، اما تفاوت معناداری در این متغیر بین دانشجویان دانشکده های مختلف مشاهده نشد.
کیفیت زندگی جانبازان شیمیایی 15 سال پس از مواجهه با گاز خردل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده مقدمه: شهر سردشت واقع در شمال غرب ایران، در سال 1366 مورد حمله شیمیایی قرار گرفت. مطالعات بسیاری، وضعیت نامطلوب سلامت طبی و روانی جانبازان شیمیایی را گزارش کردهاند، که میتواند بر کیفیت زندگی آنان تاثیر بگذارد. تاکنون مطالعات کمی به توصیف کیفیت زندگی جانبازان شیمیایی ایران اختصاص داشته است. این تحقیق با هدف بررسی کیفیت زندگی جانبازان شیمیایی 15 سال پس ازمواجهه با گاز خردل انجام گرفت. روش: طی یک مطالعه مشاهده ای- مقطعی، 163 نفر از جانبازان شیمیایی سردشت به صورت تصادفی ساده از کل جانبازان سردشت انتخاب گردیدند. کیفیت زندگی افراد با استفاده از پرسشنامه کیفیت زندگی ویسکانسین بررسی شد. همچنین دادههای دموگرافیک و جانبازی بیماران ثبت شد. به منظور آنالیز آماری، از جداول فراوانی و فراوانی نسبی استفاده گردید. به منظور استنباط تحلیلی دادهها، از تستهای مختلف آماری همچون تست مجذور کای استفاده شد (05/0P<). نتایج: 138 نفر از نمونهها (85%) مرد بودند. میانگین سنی افراد مورد بررسی 61/14±40 سال بود. 138 نفر (85%) کیفیت زندگی خود را نامناسب گزارش نمودند و 20 نفر (15 درصد) کیفیت زندگی خود را مناسب گزارش کردند. فراوانترین فعالیت غیرشغلی جانبازان به ترتیب تماشای تلویزیون، رفتن به مسجد، قدم زدن و گوش کردن به رادیو بوده است و مهمترین عامل تعیین کننده کیفیت زندگی نمونهها سلامت جسمانی (83%) بود. از نظر میزان اهمیت به روابط اجتماعی بالاترین توجه به رابطه با خانواده گزارش گردید (75درصد) و از نظر فراوانی عواطف مثبت و منفی بیشترین فراوانی به ترتیب مربوط به رضایت از زندگی و احساس تنهایی بود. نتیجهگیری: با توجه به اینکه حدود 85 درصد از افراد کیفیت زندگی خود را نامناسب گزارش نمودند و از طرفی کیفیت زندگی جمعیتهای انسانی، به عنوان چارچوبی برای ارایه خدمات و همچنین تخصیص منابع در نظر گرفته میشود و ارتباط تنگاتنگی با وضعیت روانی- اجتماعی افراد دارد لذا به منظور ایجاد و حفظ تعادل روانی- اجتماعی در زندگی جانبازان ضرورت ادامه ارایه خدمات و تخصیص منابع بیشتر برای این جمعیت، پس از گذشت سالها از حادثه بمباران شیمیایی مشخص میباشد.
"
مقایسه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان با روابط عاطفی آنان در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی مقایسه هوش هیجانی و سلامت روانی دانشجویان با روابط عاطفی والدین در دانشجویان دانشگاه تهران می پردازد. بدین منظور از میان کلیه دانشجویان مقطع تحصیلی کارشناسی دانشگاه تهران که مشغول به تحصیل بودند، تعداد 260 نفر به شیوه تصادفی طبقه ای انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه 33 ماده ای هوش هیجانی شرینگ، پرسشنامه 28 ماده ای سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر و پرسشنامه محقق ساخته (روابط عاطفی با والدین) استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از شاخص آماری تحلیل واریانس یک راهه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج بیانگر تفاوت معنادار بین هوش هیجانی و روابط عاطفی با والدین، سلامت روان و روابط عاطفی با والدین، هوش هیجانی و گرایش تحصیلی و سلامت روان با گرایش های تحصیلی می باشد.
عوامل ایجاد کننده استرس تحصیلی و واکنش ها نسبت به آن عوامل در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه عوامل ایجادکننده استرس و واکنش ها نسبت به این عوامل در دانشجویان دختر و پسر با استفاده از پرسشنامه استرس زندگی دانشجویی انجام گردید.
روش: نمونه شامل 165 پسر و 250 دختر بود. پنج طبقه از عوامل ایجاد کننده استرس (ناکامی، تعارض، فشار، تغییرات و استرس خودتحمیل شده) و چهار طبقه توصیف کننده واکنش ها نسبت به استرس (فیزیولوژیک، هیجانی، رفتاری و شناختی) مطالعه گردید.
یافته ها: دانشجویان دختر نمرات بالاتری در واکنش های چهارگانه به عوامل استرس زا و عوامل چندگانه ایجاد کننده استرس (ناکامی، فشار، تغییر، استرس خودتحمیل شده) گزارش کردند؛ در حالی که دانشجویان پسر تنها در عامل تعارض نمرات بالاتری به دست آوردند. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که عامل جنسیت پس از کنترل سن دارای اثر معنی داری است. همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که عوامل پیش بینی کننده جنس و منابع پنج گانه استرس تحصیلی به شکل معنی داری واکنش های فیزیولوژیک، هیجانی، رفتاری و شناختی را پیش بینی می کنند. تمام عوامل ایجادکننده استرس تحصیلی این مدل، در پیش بینی واکنش ها نسبت به عوامل استرس زا، نقش معنی داری داشتند. این عوامل 32% واریانس واکنش فیزیولوژیک، 42% واریانس واکنش هیجانی، 25% واریانس واکنش رفتاری و 16% واریانس واکنش شناختی را تبیین کردند.
نتیجه گیری: این نتایج ضرورت بازشناسی تفاوت های جنسیتی در مدیریت استرس را مورد تأکید قرار می دهد. تلویحات برای متخصصان سلامت روانی مورد بحث قرار گرفته است.
بررسی رابطه سبک های مقابله ای و سلامت روانی در دانش آموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از متغیرهای مؤثر بر سلامت روانی در دوره نوجوانی، سبک مقابله ای است که نوجوان برای رویارویی با فشارهای روانی محیط خود به کار می گیرد. هدف این تحقیق، بررسی این مطلب بود که تا چه حد سبک های مقابله ای مورد استفاده نوجوانان می توانند سلامت روانی آن ها را پیش بینی کنند. به این منظور 180 نفر (80 پسر و100 دختر) از دانش آموزان کلاس دوم دبیرستان از بین مدارس متوسطه شهرستان سپیدان به شیوه خوشه ای انتخاب گردیدند. برای سنجش سبک های مقابله ای از پرسشنامه جهت گیری های مقابله ای در برابر مشکلات و برای سنجش سلامت روانی از پرسشنامه سلامت عمومی استفاده شد. نتایج نشان داد که سبک های مقابله ای مساله مدار و منطقی توانستند شاخص های سلامتی، و سبک های مقابله ای هیجانی و ناکارآمد یا اجتنابی شاخص های بیماری را پیش بینی کنند. از سوی دیگر، پسران نسبت به دختران از سلامت روانی بیش تر برخوردار بودند، ولی در همه انواع سبک های مقابله ای، میانگین نمرات دختران بیش تر از پسران بود. این نتایج نشان می دهد که پیش گرفتن سبک های ناکارآمد و اجتنابی می تواند سلامت روانی نوجوانان را به خطر بیندازد و در پیش گرفتن سبک های مقابله ای مساله مدار و منطقی می تواند اثر مثبتی بر سلامت روانی آن ها داشته باشد.
" جنبه های روانی - اجتماعی در ناباروری "
حوزه های تخصصی:
مقایسه مهارتهای حرکتی دانش آموزان کلاس اول دختر و پسر منطقه 3 آموزش و پرورش استان تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"هدف: این پژوهش تحقیقی است توصیفی ـ تحلیلی که به منظور یافتن تفاوت های مهارت های حرکتی دختران و پسران 7 ساله در سال 83 به انجام رسیده است.
روش بررسی: جامعه مورد نظر شامل 120 نفر (60 دختر و 60 پسر) می باشد که از 6 دبستان از منطقه 3 آموزش و پرورش انتخاب شده اند. نمونه گیری به روش تصادفی ساده انجام شده است. ابزار تحقیق شامل مقیاس رشد حرکتی لینکلن اوزورتسکی و پرسشنامه مربوط به اطلاعات شخصی می باشد. بعد از انجام ارزیابی های انفرادی و جمع آوری داده ها، کلیه اطلاعات با استفاده از نرم افزارspss و آزمون sample T - Test تجزیه و تحلیل گردیده و مقایسه میانگین نمرات مهارت های حرکتی انجام گرفت.
یافته ها: یافته های حاصل در ارتباط با اهداف پژوهش نشان دادند که بین میانگین نمرات مهارتهای حرکتی کلی، تعادل کلی، تعادل با چشم باز، تعادل با چشم بسته، تعادل داینامیک و استاتیک با چشم باز، هماهنگی حرکتی دو طرفه، هماهنگی اندام های فوقانی، هماهنگی اندام های فوقانی ـ تحتانی و دقت وسرعت حرکتی در دو گروه دختران و پسران کلاس اول ابتدایی تفاوت معنی داری وجود ندارد. تنها تفاوت معنی دار بین میانگین نمرات هماهنگی چشم و دست در دو گروه دختران و پسران می باشد.
نتیجه گیری: کاربرد نتایج این پژوهش در حیطه های مختلف درمانی ـ آموزشی رشد روانی حرکتی کودکان می باشد و می توان از این یافته ها در جهت بهبود هرچه بیشتر برنامه ریزی های مرتبط با کودکان در مراکز مختلف دولتی و غیر دولتی بهره برد."
رابطه ی بین سبک زندگی و اختلالات روان شناختی دبیران دوره ی متوسطه ی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک زندگی و اختلالات روان شناختی دبیران دوره متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 82-83 بود. 224 نفر از دبیران با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه های سبک زندگی و آزمون SCL-90-R بود. ضریب اعتبار پرسش نامه سبک زندگی، 0.88 و پرسش نامه SCL-90-R، 0.98 به دست آمد.
نتایج نشان داد که سبک زندگی دبیران در حد مطلوب بود. بالاترین اختلال در دبیران، حساسیت در روابط متقابل و اختلال وسواس- اجبار بود. بین سبک زندگی و اختلالات روان شناختی رابطه معناداری وجود داشت (P<0.001) و جهت رابطه، معکوس بود، بین جنسیت و میزان تحصیلات با اختلالات روان شناختی رابطه معناداری وجود داشت. میزان اختلالات در دبیران مرد بیش از دبیران زن بود. بین ابعاد مختلف سبک زندگی زن و مرد تفاوت معناداری وجود داشت (P<0.05)."
خودشناسی، خودانتقادی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف پژوهش حاضر، نشان دادن تعارض گرایش های خود انتقادی به عنوان اخلال گر همسانی درونی، و خودشناسی به عنوان تسهیل گر انسجام درونی با یکدیگر، و نقش دوگانه آنها در آسیب های روان شناختی بود. مبنای نظری این پژوهش، اصل هماهنگی غایت در نظریه همگونی غایی است. بدین منظور، پرسش نامه های خودشناسی انسجامی، سطوح خود انتقادی (خود انتقادی درونی و خود انتقادی مقایسه ای)، استرس ادراک شده، مشکلات بین شخصی و فهرست نشانه های هوپکینز روی 151 دانشجوی دانشگاه تهران اجرا شد. یافته های پژوهش نشان داد هر دو شکل خود انتقادی (درونی و مقایسه ای) با آسیب های شخصیتی و نشانه شناختی، ارتباط مثبت دارد، اما خودشناسی انسجامی با این آسیب ها ارتباطی معکوس داشت. تحلیل رگرسیون چند متغیره نیز نشان داد توان پیش بینی خودشناسی انسجامی در خصوص آسیب های شخصیتی و نشانه های آسیب شناختی بیش از استرس ادراک شده و خود انتقادی است. یافته های به دست آمده بر اساس نظریه همگونی غایی مورد بحث قرار گرفتند.
"
بررسی اثربخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی اثر بخشی آموزش کوتاه مدت مهارت های زندگی، دو کلاس از دانش آموزان دختر سال اول دبیرستان بنت الهدی صدر منطقه 18 تهران (63 نفر) به صورت تصادفی انتخاب و به دو گروه آزمایش (n=33) و گواه (n=30) تقسیم شدند. دانش آموزان گروه آزمایش به مدت 6 جلسه تحت تاثیر آموزش مهارت های ارتباطی و بین شخصی قرار گرفتند. دانش آموزان گروه گواه طی این مدت به فعالیت تحصیلی عادی خود ادامه دادند. قبل و بعد از آموزش مهارت ها، از هر دو گروه خواسته شد تا مقیاس سنجش مهارت های اجتماعی ماتسون را تکمیل کنند. به منظور پاسخدهی به سوالات پژوهش، از آزمون آماری تحلیل واریانس آمیخته استفاده گردید. بر اساس نتایج حاصله مشخص گردید که میزان تکانشوری دانش آموزان گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری کاهش یافت، اما از نظر سایر عامل ها، تفاوت معنی داری بین دو گروه دیده نشد. اگر چه شواهد پژوهشی خاصی در خصوص تاثیر آموزش کوتاه مدت بر عوامل مهارت های اجتماعی (مقیاس ماتسون) در دسترس نبوده و امکان مقایسه یافته حاضر با سایر پژوهش ها وجود ندارد، با این وجود به نظر می رسد با توجه به ماهیت چهار عامل دیگر، لازم است برای تغییر این عوامل ضمن ایجاد تغییراتی در محتوای آموزش، از جمله استفاده از دیگر مهارت های زندگی، بر مدت زمان آموزش نیز افزوده شود. در عین حال به نظر می رسد با توجه به اهمیت رفتار تکانشی، نتایج حاضر می تواند در ارتقا بهداشت روانی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد
بررسی تأثیر آموزش جرات ورزی بر مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و ابراز وجود در دانش آموزان پسر سال اول مقطع متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به بررسی تاثیر آموزش جرات ورزی بر مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و ابراز وجود در دانش آموزان پسر سال اول دبیرستانی پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل دانش آموزان پسر سال اول دبیرستانهای شیراز است که از میان آنها 60 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه 30 نفری آزمایشی و گواه گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده عبارتند از پرسشنامه ابراز وجود، مقیاس درجه بندی میلر و ایسلر و پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند. برای اجرای پژوهش از طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه استفاده شده است. نتایج تحلیل فرضیه ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس چند متغیری نشان دادند که آموزش جرات ورزی باعث افزایش مهارتهای اجتماعی، ابراز وجود و کاهش اضطراب اجتماعی می شود.
بررسی باورها و رفتارهای رایج دختران (18 - 11) ساله در مورد ایدز در شهر ارومیه
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: امروزه برای جلوگیری از بیماری ایدزآموزش و استراتژی های مؤثری انجام می شود، اما با این حال هرروز بر تعداد بیماران افزوده می شود. لذا به نظر می رسد اطلاع رسانی صرف کافی نبوده و باید تغییرات اساسی در رفتارها پدید آورد. هدف ما در این مطالعه ارزیابی رفتار دختران سنین 18-11 در مورد این بیماری است تا براساس آن برنامه ریزی های آینده پایه گذاری گردد.روش کار: این مطالعه از انواع مطالعات کیفی می باشد و اساس آن مصاحبه با دختران 18-11 به شکل مصاحبه های عمیق فردی است. مصاحبه ها به شکل نیمه سازمان یافته طراحی شدند.نتایج: بیشتر مصاحبه شوندگان تلویزیون، مادران و معلمان را به عنوان اصلی ترین منبع اطلاعاتی معرفی کردند.کمتر از10% آن ها سوء رفتارهای جنسی را به عنوان روشی برای ابتلا دانسته اند. پیشگیری رفتاری به عنوان روشی برای جلوگیری از ابتلا به بیماری در کمتر از10% مصاحبه ها ذکر شد. در برخی مصاحبه ها به پیشگیری با واکسن و یا درمان قطعی بیماری با دارو اشاره شد.کمتر از50% با توزیع سرنگ رایگان موافق بودند. در هیچ یک از مصاحبه ها کاندوم به عنوان روشی برای پیشگیری از ابتلا عنوان نشد. پاسخ آن ها به این سؤال که در مواجهه با بیمار مبتلا به ایدز چه خواهند کرد عبارت بود از: فرار می کنم، شوکه می شوم، مراقب خودم خواهم بود، دور می شوم، صحبتی نمی کنم. موجی از استرس در چهره دختران در پاسخ به این سؤال مشهود بود. تمام آن ها با ازدواج فرد مبتلا مخالف و اظهار کردند که آزمایش قبل از ازدواج برای بیماری ایدز باید انجام گیرد.بحث: نتایج نشان داد که رفتارها و اعتقادات رایج بین دختران باید تغییر داده شود. برای تغییر آن ها توصیه می شود آموزش هائی بر اساس افزایش مهارت های زندگی پایه گذاری گردد.
"