فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۲۸۳ مورد.
میزان تاثیر آموزش بر شیوه های مقابله ای مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر
حوزه های تخصصی:
این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور تعیین میزان تاثیر آموزش بر شیوه های مقابله ای مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مدرسه استثنایی لاله یاسوج انجام شده است. جامعه پژوهش در این مطالعه 64 نفر از مادرانی بود که کودک عقب مانده ذهنی آنها در مدرسه استثنایی لاله یاسوج مشغول تحصیل بوده اند و بر اساس معیارهای پژوهش انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شده بودند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه، قبل و بعد از آموزش استفاده گردید. سپس اطلاعات توسط آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته های پژوهش نشان داد که آموزش باعث می شود تا مادران گروه مورد نسبت به گروه شاهد از شیوه های مقابله ای مشکل مدار بیشتر استفاده کنند و از شیوه های مقابله ای کمتر مفید و غیرموثر کمتر استفاده نمایند (P<0.001). لذا با توجه به نتایج اکثر تحقیقات مبنی بر اینکه شیوه های مقابله ای مشکل مدار به عنوان سازگارترین شیوه های مقابله ای بوده و با سلامت روانی ارتباط مثبتی دارد، پیشنهاد می گردد که بعد از تشخیص عقب ماندگی ذهنی کودک جهت کمک به مادران این کودکان در استفاده از شیوه های مقابله ای مشکل مدار، آموزش کلاسیک در مورد عقب ماندگی ذهنی (بر اساس نیازهای آموزشی) جهت آنها برگزار گردد.
توصیف ویژگیهای زبانی دو کودک عقب مانده ذهنی و منزوی و تحلیل پی آمدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف ویژگیهای زبانی دو کودک دوقلو عقب مانده ذهنی و منزوی به لحاظ اجتماعی و فیزیکی پرداخته است.از آنجا که وضعیت این دو کودک از جمله موارد بسیار نادری است که از سوی زبانشناسان و روانشناسان زبان گزارش شده است یافتههای مقاله هم به لحاظ توصیفی و هم به لحاظ نظری حائز اهمیت است.دادههای زبانی بررسی شده حاکی از آن است که با وجود بهره هوشی کم و ارتباط زبانی اندک آن دو کودک با دیگران توانش زبانی شکل گرفته در آنها چشمگیر است.لیکن دانش و معلومات غیر زبانی آنها بسیار محدود است.این یافتهها مؤید فرضیه"حوزهای بودن"ذهن است، زیرا براساس آن فرضیه توانائیهای ذهنی هر فرد هر کدام حوزهای مستقل است و نارسائی در یک حوزه الزاما به کاستی در حوزه دیگر نمیانجامد.همچنین یافتهها همسو با تفکر"عقلگرائی دکارتی"است که مدعی است(بخشی از)دانش زبان فطری و ذاتی است.فرضیه و تفکر فوق الذکر از مبانی روش شناختی و فلسفی زبانشناسی زایشی میباشد
بررسی مقایسه ای عوامل تنش زا و راهکارهای سازگاری در والدین کودکان عقب مانده ذهنی
حوزه های تخصصی:
عقب ماندگی ذهنی یکی از عمده ترین مسائل جوامع بشری است. کودکان عقب ما نده ذهنی نیازهای تکاملی و مراقبتی منحصر به فرد دارند و مشکلات عدیده ای برای خانواده و جامعه ایجاد می کنند....
آموزش دانش آموزان عقب مانده ی ذهنی در کلاسهای عادی
حوزه های تخصصی:
بررسی مهارت اجتماعی در گروهی از کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر با استفاده از نظام درجه بندی مهارت اجتماعی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مهارت اجتماعی کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر بااستفاده از نظام درجه بندی مهارت اجتماعی(SSRS)است .این نظام‘دارای سه فرم ویژه والدین‘معلمان ودانش آموزان میباشدوهرفرم‘از دوبخش مهارت اجتماعی ومشکلات رفتاری تشکیل شده است.به منظور انجام این پژوهش دو فرم والدین و معلمان در دبستانی مخصوص کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دختر و پسر در شیراز اجراشد.والدین ومعلمان دانش آموزان پرسشنامه ها‘را برای 89 دانش آموز 8تا16 ساله شامل36پسرو53دخترتکمیل کردند.نتایج نشان داد به طور کلی‘تفاوت دختران و پسران معنادار نبود.تحلیل عوامل با مؤلفه های اصلی و به دنبال آن چرخش مایل روی پرسشنامه های ویژه والدین و معلمان به استخراج سه عامل در بخش مهارت اجتماعی و سه عامل در بخش مشکلات رفتاری منجر شد. سه عامل بخش مهارت اجتماعی:همکاری‘قاطعیت وخویشتن داری وسه عامل مربوط به بخش مشکلات رفتاری:درونگرایی‘برونگرایی و پرتحرکی میباشند.نتایج حاصل از تحلیل عوامل نظام نشانگر ساختار عاملی مشابه با نظام اصلی است .ثبات درونی پرسشنامه ها مطلوب بود.
بررسی باورها و آگاهی های والدین افراد عقب مانده ذهنی
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی دیدگاههای والدین افراد عقب مانده ذهنی در مورد عامل عقب ماندگی‘اقدامات درمانی صورت گرفته وحقوق اجتماعی- قانونی فرزندان خودبود.دراین مطالعه 300 نفر از والدین دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر وتربیت پذیر مراکز استثنایی شهرستان شیراز شرکت کرده اند. آنان به سؤالات پرسشنامه ای که از طریق مصاحبه انجام شد‘پاسخ گفتند.این اطلاعات با روش های آماری درصدگیری و آزمون مجذور کار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که 7/61 درصدوالدین معتقد بودند که علت عقب ماندگی فرزندشان را باید به عامل سرنوشت نسبت داد. همچنین بیشترین اقدامی که والدین جهت درمان فرزندانشان انجام داده بودند‘توسل به دعا و بستن دخیل بود(64%) اکثر والدین باور داشتند که فرزند عقب مانده آنان برای خانواده شان خوش قدم است که البته این اعتقاد به طور معنادار به میزان تحصیلات والدین بستگی داشت.اطلاعات همچنین حاکی از آن بود که 69 درصد والدین اعتقاد به ازدواج فرزندشان داشتند واز این میان 7/82 درصد معتقد بودند که این ازدواج باید با افراد طبیعی صورت گیرد.اکثر والدین در ارتباط با حقوق اجتماعی وقانونی فرزندخود هیچگونه اطلاعی نداشتند(7/83%) با افزایش تحصیلات پدر این آگاهی نیز بیشتر میشد که این موضوع در سطح 05/0>P معنادار بود.