چکیده

این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور تعیین میزان تاثیر آموزش بر شیوه های مقابله ای مادران دارای کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر مدرسه استثنایی لاله یاسوج انجام شده است. جامعه پژوهش در این مطالعه 64 نفر از مادرانی بود که کودک عقب مانده ذهنی آنها در مدرسه استثنایی لاله یاسوج مشغول تحصیل بوده اند و بر اساس معیارهای پژوهش انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شده بودند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه، قبل و بعد از آموزش استفاده گردید. سپس اطلاعات توسط آمار توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش باعث می شود تا مادران گروه مورد نسبت به گروه شاهد از شیوه های مقابله ای مشکل مدار بیشتر استفاده کنند و از شیوه های مقابله ای کمتر مفید و غیرموثر کمتر استفاده نمایند (P<0.001). لذا با توجه به نتایج اکثر تحقیقات مبنی بر اینکه شیوه های مقابله ای مشکل مدار به عنوان سازگارترین شیوه های مقابله ای بوده و با سلامت روانی ارتباط مثبتی دارد، پیشنهاد می گردد که بعد از تشخیص عقب ماندگی ذهنی کودک جهت کمک به مادران این کودکان در استفاده از شیوه های مقابله ای مشکل مدار، آموزش کلاسیک در مورد عقب ماندگی ذهنی (بر اساس نیازهای آموزشی) جهت آنها برگزار گردد.

تبلیغات