فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱٬۸۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت مفاهیم حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی در سازگاری اجتماعی و بهزیستی روان شناختی دانش آموزان کم توان ذهنی، این پژوهش با هدف مقایسه ی حرمت خود، خودکارآمدی و اضطراب اجتماعی دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی انجام گرفت. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع تحلیل مقطعی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل تعداد 223 نفر دانش آموز دختر و پسر کم توان ذهنی پایه های اول تا ششم مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال تحصیلی 96 - 1395 بودند. حجم نمونه ی پژوهش 100 نفر دانش آموز )در دو گروه 50 نفری با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی( بود که به روش نمونه گیری هدفمند از جامعه ی آماری ذکر شده، انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس حرمت خود روزنبرگ ) 1965 (، پرسش نامه ی خودکارآمدی عمومی شرر ) 1982 ( و هراس اجتماعی کانور ) 2004 ( استفاده شد. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 24 و با استفاده از آزمون واریانس چند متغیری و آزمون T مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که میزان مؤلفه های اضطراب اجتماعی )ترس، اجتناب و فیزیولوژی( دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه تحصیل در مدارس آموزش عمومی بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود ) 001 / P> 0 (. همچنین در متغیرهای حرمت خود و خودکارآمدی بین دانش آموزان کم توان ذهنی با و بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی تفاوت معنادار وجود داشت ) 001 / P> 0 ( و میزان حرمت خود و خودکارآمدی دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پایین تر از دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی بود. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که دانش آموزان کم توان ذهنی با تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی حرمت خود و خودکارآمدی پایین تر و همچنین اضطراب اجتماعی بالاتری نسبت به دانش آموزان کم توان ذهنی بدون تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی دارند. بنابراین، باید با طراحی برنامه های غربال گری و آموزشی مناسبی برای والدین و معلمان، به منظور بهبود حرمت خود، خودکارآمدی و کاهش اضطراب اجتماعی دانش آموزان دارای تجربه ی تحصیل در مدارس آموزش عمومی پرداخت.
مقایسه روش های تأکید دیداری در آموزش به کمک رایانه بر خواندن و آ گاهی واج شناختی کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: کاربرد اصل تأ کید در پیام های آموزشی کمک زیادی به غلبه بر اخت الل خواندن می کند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه روش های تأ کید دیداری در آموزش به کمک رایانه بر عملکرد خواندن و آ گاهی واج شناختی کودکان نارساخوان در شهر ملایر انجام گرفت. مواد و روش ها: پژوهش از نوع شبه تجربی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان 7 تا 11 ساله نارساخوان شهر ملایر بود. 60 نفر به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و در 4 گروه ) 3 گروه آزمایشی و 1 گروه گواه( جای داده شدند. ابزارهای اندازه گیری آزمون خواندن و آ گاهی واج شناختی بودند. مداخله صورت گرفته ارائه ای محقق ساخته در برنامه پاورپوینت بود که در آن کلمات به 3 حالت: حرف به حرف و متوالی، با تأ کید درونی، و با تأ کید بیرونی نمایش داده می شدند. پس از اجرای پیش آزمون در تمامی گروه ها، نمونه ها در 3 گروه آزمایشی به مدت 5 هفته و مجموعاً 10 جلسه مداخله ها را در کنار دیگر آموزش های رایج مرا کز اختاللات یادگیری دریافت کردند و در پایان 10 جلسه از تمامی گروه ها پس آزمون به عمل آمد و میانگین ها با استفاده از آزمون کواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش آشکار ساخت که بین روش ارائه متوالی، تأ کید درونی، و تأ کید بیرونی در آموزش به کمک رایانه بر دقت خواندن کودکان نارساخوان تفاوت معناداری وجود ندارد، اما، بر سرعت و درک مطلب خواندن و آ گاهی واج شناختی تفاوت معناداری به دست آمد. نتیجه گیری: کاربرد این شیوه ی ارائه در کنار سایر آموزش های مرا کز اخت اللات یادگیری و بررسی اثربخشی این روش در ارائه جم الت توصیه می شود.
نقش میانجی گر حس عاملیت در تبیین اثر نگرش به زمان و امید به اشتغال بر کیفیت زندگی دانش آموختگان کم بینا و نابینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر حس عاملیت در تبیین اثر نگرش به زمان و امید به اشتغال بر کیفیت زندگی دانش آموختگان کم بینا و نابینا بود. روش: روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی و به لحاظ هدف نیز کاربردی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل تمامی افراد نابینا و کم بینا بین سنین 21 تا 35 سال عضو انجمن نابینایان استان خوزستان در سال 1401 بود که دارای تحصیلات دانشگاهی ) کاردانی تا دکتری( بودند. 233 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه کیفیت زندگی نابینایان )فورست، 2000 (، پرسش نامه نگرش به زمان )میللو و وورل، 2010 (، پرسش نامه امید به اشتغال )قریشی راد، 1387 ( و پرسش نامه احساس عاملیت نابینایان فراهانی و همکاران ) 1396 ( بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی و مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ضریب مسیر غیر مستقیم بین امید به اشتغال و کیفیت زندگی ) 001 / β=0/182 ،P=0 ( مثبت و ضریب مسیر غیر مستقیم بین نگرش منفی به زمان و کیفیت زندگی ) 001 / β=-0/159 ،P=0 ( منفی و معنا دار بود. اما ضریب مسیر غیر مستقیم بین نگرش مثبت به زمان و کیفیت زندگی معنا دار نبود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که حس عاملیت، اثر نگرش منفی به زمان بر کیفیت زندگی دانش آموختگان کم بینا و نابینا را به صورت منفی و اثر امید به اشتغال بر کیفیت زندگی آنان را به صورت مثبت و معنا دار میانجی گری می کند.
اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن بر میزان کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن دانش آموزان دارای مشکلات خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدلانگیزش خواندن بر کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آ ّموزان دارای مشکلات خواندن بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانش آموزان (دختر و پسر) پایه های چهارم و پنجم دوره ابتدایی دارای مشکلات خواندن شهر الیگودرز بود که در سال تحصیلی 1398-1399 مشغول به تحصیل بودند که از میان آنها به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه گواه) به عنوان حجم نمونه و به روش تصادفی انتخاب شد. ابزار استفاده شده در پژوهش شامل کارکردهای اجرایی کولیج و همکاران (2002) و آزمون خواندن و نارساخوانی (نما) کرمی نوری و مرادی (1384) بود. داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (تحلیل کوواریانس چندمتغیره) تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که آموزش مبتنی بر مدل انگیزش خواندن باعث افزایش کارکردهای اجرایی و عملکرد خواندن در دانش آموزان دارای مشکلات خواندن شد (001/0>P). بحث نتیجه گیری: بنابراین می توان گفت از آن جایی که خواندن یکی از مهارت های اصلی است، شناسایی دانش آموزان پایه های پایین تر دوره ابتدایی که مشکل خواندن دارند، برای حل مشکل آنها بسیار ضروری است.
تأثیر آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش های مدیریت خشم و فرزندپروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای انجام شد. روش: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت داده ها نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی دانش آموزان پسر پنجم و ششم ابتدایی مدارس دولتی منطقه ۹ شهر تهران در سال تحصیلی 98-99 بود که از بین آنها تعداد ۴۵ نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری 8 جلسه 5/1 ساعته و گروه آزمایش فرزندپروری 9 جلسه 5/1ساعته تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در فهرست انتظار ماندند. ابزارهای استفاده شده در پژوهش حاضر شامل مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای در کودکان (هومرسن و همکاران، 2006) مصاحبه بالینی ساختار یافته و آزمون رنگ واژه استروپ برای سنجش توجه انتخابی بودند که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون استفاده شدند. یافته ها: تجزیه وتحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه از راه نرم افزار SPSS-V24 در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل کوواریانس) انجام گرفت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که گروه دریافت کننده برنامه آموزشی مدیریت خشم و فرزند پروری بر توجه انتخابی در دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای نسبت به گروه کنترل اثربخشی بیشتری داشته است، همچنین گروه آموزشی مدیریت خشم بر توجه انتخابی دانش آموزان با اختلال نافرمانی مقابله ای تأثیر یکسانی با گروه آموزشی فرزندپروری داشتند. به نظر می رسد درمانگران، پژوهشگران و روان درمانگران حوزه کودک و نوجوان از برنامه های آموزشی پژوهش حاضر می توانند برای افزایش توجه انتخابی یادگیرندگان استفاده کنند.
اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر ساز ش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از بارز ترین شیوه های تغییر رفتار در کودکان، بازی درمانی است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک بر سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی انجام شد. روش: در این پژوهش از روش پژوهشی مورد منفرد با طرح A-B-A استفاده شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی دوره ابتدایی در شهر اصفهان در سال 1400 بود که از بین آنها 3 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. مادران دانش آموزان پس از 3 جلسه خط پایه، طی 10 جلسه 120 دقیقه ای برنامه بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک را دریافت کردند و 1 ماه پس از پایان مداخله، طی 3 جلسه تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسش نامه سازش یافتگی اجتماعی کالیفرنیا و پرسش نامه مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش، از تحلیل دیداری، شاخص روند و شاخص ثبات، اندازه اثر، درصد داده های همپوش و غیر همپوش استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد، بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی-آسیب دیده بینایی اثربخش بوده است. درصد غیر همپوشی داده های سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی در 2 موقعیت خط پایه و مداخله برای 3 آزمودنی به ترتیب 88 % و 100 % و شاخص درصد بهبودیداری به ترتیب 04 / 14 و 41 / 22 بود. این اثربخشی در مرحله پیگیری 30 روزه همچنان مشهود بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های حاصل از این پژوهش می توان گفت بازی درمانی مبتنی بر رابطه والد- کودک می تواند نقش مهمی در افزایش سازش یافتگی اجتماعی و مهارت های اجتماعی دانش آموزان ناتوان هوشی با آسیب بینایی ایفا کند.
اثربخشی برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی و فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی )رضایت از زندگی و عواطف مثبت-منفی( و فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی شهر تهران انجام شد. روش: این پژوهش از نوع تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با آزمون پیگیری بود. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را کلیه ی دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی اول ) 12 - 15 سال( دارای آسیب بینایی مجتمع آموزشی شهید محبی شهر تهران در سال 1397 تشکیل دادند که به شیوه ی غیرتصادفی انتخاب شدند. تعداد 32 نفر از دانش آموزان با آسیب بینایی این آموزشگاه، به صورت نمونه گیری تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه )هر گروه 16 نفر( گمارده شدند. سپس برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا در قالب 7 جلسه، هر هفته دو جلسه به صورت گروهی به گروه آزمایشی آموزش داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس عواطف مثبت-منفی، مقیاس رضایت از زندگی و مقیاس فشار روانی ناشی از انتظارات تحصیلی استفاده شد. جهت تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار آماری SPSS23 استفاده گردید. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا به صورت معناداری موجب افزایش رضایت از زندگی و عواطف مثبت و نیز موجب کاهش میزان عواطف منفی و فشار روانی تحصیلی در گروه آزمایشی گردید ) 01 / p> 0 (. این نتایج در دوره ی پیگیری نیز حفظ شد ) 01 / .)p> 0 نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت که برنامه ی تاب آوری پنسیلوانیا بر بهزیستی ذهنی و فشار روانی تحصیلی دانش آموزان با آسیب بینایی مؤثر است.
واکاوی تجارب زیسته معلمان از پدیده لجبازی - نافرمانی دانش آموزان: مطالعه پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان لجباز - نافرمان قشقرق راه انداخته و با والدین خود مشاجره کرده و کینه توزانه عمل می کنند. هدف پژوهش حاضر وا کاوی تجارب زیسته معلمان از پدیده لجبازی - نافرمانی دانش آموزان است. روش بررسی: روش پژوهش براساس رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری پژوهش شامل معلمان با سابقه تدریس در مدارس استثنایی بود. هشت نفر از معلمان با روش نمونه گیری در دسترس، جهت مصاحبه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه نیمه سازمان یافته استفاده شد و تا زمان اشباع داده ها ادامه یافت و پس از ضبط، مصاحبه ها تبدیل به متن شده و مؤلفه های اصلی و فرعی استخراج گردید. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شد. یافته ها: سه مؤلفه اصلی، پیشایندها )اشکال در تعامل با معلم، بحث و جنجال با هم کلاسی ها، گرسنگی، درجه سختی تکلیف و بی علاقگی به محتوای کلاس(، پیامدها )افت تحصیلی، طردشدن، خشم و پرخاشگری و مشکل در روابط بین فردی( و کنترل کننده ها )بازی های رایانه ای، تنبیه، استفاده از بهامُهر و جایزه، بازی، تماشای فیلم و نمایش، خواندن قصه، شن بازی و برنامه نظم و انضباط(، یافته های بسیار مهم این مطالعه بودند. نتیجه گیری: لجبازی - نافرمانی تأثیر بسزایی در عدم پیشرفت تحصیلی و بروز مشکلات ارتباطی در کلاس درس دارد و ازاین رو باید مورد بررسی، تشخیص و مداخله بهنگام و مناسب قرار گیرند.
نقش ذهن آگاهی در رابطه بین مهارت های ارتباطی با توانایی های شناختی، حل مسئله و آسایش روان شناختی در مادران دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای ذهن آگاهی در روابط بین مهارت های ارتباطی با توانایی های شناختی، حل مسئله و آسایش روان شناختی مادران دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم بود. روش: پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی و ازلحاظ روش توصیفی- همبستگی با طرح معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش را 571 نفر مادری بودند که فرزند دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اُتیسم آن ها در مدارس مختص اختلال طیف اُتیسم (11 مدرسه) و مدارس پذیرای اختلال طیف اُتیسم (5 مدرسه) در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند و نگهداری آن ها را برعهده داشتند. از بین مدارس فوق تعداد 7 مدرسه (5 مدرسه مختص اختلال طیف اُتیسم و 2 مدرسه پذیرای اختلال طیف اُتیسم) به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شده و مادران تمام دانش آموزان مبتلا به اختلال طیف اُتیسم این مدارس که تعدادشان 230 نفر بود به عنوان گروه نمونه در نظر گرفته شدند و به پرسش نامه های توانایی های شناختی نجاتی (1392) سبک های حل مسئله کسیدی و لانگ (1996) آسایش روان شناختی ریف (1989) مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) و ذهن آگاهی براون و رایان (2003) پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش آماری معادلات ساختاری نشان داد که مدل پیشنهادی پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. علاوه به راین، مهارت های ارتباطی هم به طور مستقیم و هم به طور غیرمستقیم و به واسطه ذهن آگاهی با توانایی های شناختی، حل مسئله و آسایش روان شناختی مادران دارای دانش آموز مبتلا به اختلال طیف اُتیسم رابطه مثبت و معنی دار دارد (05/0P<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، لازم است بهبود مهارت های ارتباطی و مهارت ذهن آگاهی مادران دانش آموزان اختلال طیف اُتیسم، موردتوجه ویژه قرار گیرند. در جهت رسیدن به این مهم، پیشنهاد می شود برنامه های آموزشی و دوره های توانمندسازی با هدف بهبود توانایی های شناختی، مهارت حل مسئله و آسایش روان شناختی این مادران با استفاده از پروتکل ها و روش های مجزا و تلفیقی، بسته های آموزشی خودیاری و یا جلسات آموزشی مناسب اجرا در مدارس، مؤسسات و مراکز مربوطه در اختیار جامعه هدف پژوهش حاضر قرار گیرد.
تأثیر دو پروتکل حرکت درمانی با و بدون ماساژ بر دامنه ی حرکتی اندام تحتانی کودکان مبتلا به فلج مغزی انقباضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: فلج مغزی گروهی از اختلالات حرکتی دائم غیر پیشرونده هستند که در مراحل اولیه تکامل ایجاد می شوند. پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر دو پروتکل حرکت درمانی با و بدون ماساژ بر دامنه ی حرکتی اندام تحتانی کودکان مبتلا به فلج مغزی انقباضی انجام شد. روش: بیست و دو کودک مبتلا به فلج مغزی انقباضی با میانگین سنی 56 / 1± 25 / 5، قد 6± 44 / 102 و وزن 67 / 7± 4/ 44 از بین کودکان فلج مغزی به صورت هدفمند و دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه 11 نفری حرکت درمانی و ترکیبی )حرکت درمانی و ماساژ ( تقسیم شدند. گروه حرکت درمانی، به مدت 6 هفته ) 3جلسه در هفته و 40 دقیقه( برنامه ی حرکت درمانی بدون ماساژ داشتند و گروه ترکیبی به طور همزمان تحت برنامه حرکت درمانی و ماساژ ) 20 دقیقه حرکت درمانی و بعد از آن 20 دقیقه ماساژ ( قرار گرفتند. در این مطالعه دامنه ی حرکتی مفاصل قبل و بعد از مداخله با استفاده از گونیامتر یا گامی ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه 18 و آزمون های تی وابسته و تحلیل واریانس مرکب در سطح معنا داری ) 05 / P>0 ( استفاده شد. یافته ها: براساس نتایج، پروتکل حرکت درمانی به تنهایی فقط باعث افزایش معنا دار دامنه ی حرکتی خم شدن مچ پا شده است ) 001 / P=0 ( اما روش ترکیبی باعث افزایش معنادار خم شدن مچ پا ) 003 / P=0 (، باز شدن مچ پا ) 001 / P=0 (، خم شدن زانو ) 008 / P=0 ( و باز شدن زانو ) 002 / P=0 ( شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، به درمانگر ها پیشنهاد می شود، جهت نتیجه درمانی بهتر از ماساژ همراه با تمرین درمانی به منظور افزایش دامنه ی حرکتی مفاصل استفاده کنند.
ارزیابی دیدگاه والدین برای واکسینه کردن کودکان استثنایی در برابر ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به احساس نیاز به مهار و مدیریت چالش بزرگ همه گیری کووید- 19 در بهداشت عمومی اغلب کشورها و اثرات روان شناختی نامطلوب شیوع این بیماری در کودکان با نیازهای ویژه و مراقبان آنها، توجه بیشتر صاحب نظران برای وا کسیناسیون این کودکان ضرورت پیدا می کند؛ اما چون وا کسینه شدن کودکان، مشروط به رضایت والدین است، بدین ترتیب برنامه ریزی برای آماده سازی اذهان مراقبان، کمک زیادی به رفع این چالش می کند. هدف مطالعه بررسی ویژگی های جمعیت شناختی و نگرش والدین به وا کسینه شدن در برابر کووید- 19 بود. روش: با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 187 نفر از والدین کودکان با نیازهای ویژه زیر 12 سال، به صورت آنلاین یک نظرسنجی مقطعی را در بازه زمانی سه ماهه تکمیل کردند و درنهایت ارزیابی جمعیت شناختی و ارتباط آن با دیدگاه والدین کودکان با نیازهای ویژه در مورد تزریق وا کسن با استفاده از نرم افزار SPSS و تحلیل های توصیفی و مدل تحلیل واریانس و آزمون خی دو صورت گرفت. نتایج: نتایج نشان داد تقریباً 67 درصد از والدین قصد داشتند کودک خود را در برابر کووید- 19 وا کسینه کنند. در این مدل تحلیلی، اعتقاد مثبت به وا کسن، عدم اعتقاد به آسیب وا کسن، اعتماد به ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی و وضعیت وا کسیناسیون والدین با قصد وا کسیناسیون ارتباط عکس داشت. نتیجه گیری: علیرغم اعتماد والدین به توصیه های ارائه دهندگان مراقبت های بهداشتی کودکان، یافته ها نشان داد که تکیه بر روابط قابل اعتماد به تنهایی ممکن است کافی نبوده و به آموزش اضافی برای تقویت اعتماد به وا کسن نیاز باشد.
کاستی های پردازش شنوایی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
متخصصان و آموزگاران پی برده اند که تنها توانایی شنیدن ییام گفتاری برای گوش دادن، ارتباط، و یادگیری مناسب کافی نیست. یکی از چالشی ترین حیطه ها برای شنوایی شناسان آموزشی کاستی های پردازش شنوایی در کودکان است. کاستی پردازش شنوایی کودکان که در طول بیست سال گذشته در شنوایی شناسی بالینی به رسمیت شناخته شده عبارت است از کاستی در پردازش اطلاعات که مختص بُعد حس شنوایی است. متخصصانی که با دانش آموزان کار می کنند به خوبی از مشکلات پردازش شنوایی و اثرات آموزشی آن آ گاه هستند. آ گاهی وعلاقه مندی روبه رشد اولیا و مربیان از کاستی های پردازش شنوایی کودکان موجب تثبیت ارجاع دانش آموزان به شنوایی شناسان آموزشی شده است. عموماً تا کودک در مدرسه نام نویسی نکند و محیط یادگیری یک به یک خانه با کلاس بزرگ درس با مجموعه ای از عوامل دیداری و شنیداری پرت کننده حواس جایگزین نشود کاستی پردازش شنوایی آشکار نمی شود. کودکان با کاستی های پردازش شنوایی ممکن است به گونه ای رفتار کنند انگار کم شنوایی دارند. دانش آموزان با کاستی پردازش شنوایی علی رغم هوش بهنجار، عموماً برای نگرانی های مربوط به یادگیری، رفتار، یا گفتار و زبان )که جلوی پیشرفت تحصیلی را می گیرند( ارجاع می شوند. بسیاری از آنها به دلیل نا کامی در ارتباط با همتایان و برگزیدن همبازی های خود از گروه کم سن تر تعاملات اجتماعی نامناسبی دارند. به گزارش اغلب والدین این کودکان ترجیح می دهند تنها بازی کنند. با توجه به این که، این اختلال ممکن است موجب مشکلات یادگیری شده و به ویژه بر زبان و سوادآموزی اثر بگذارد و در نتیجه به عملکرد ضعیف در مدرسه بیانجامد در کودکان سن مدرسه بسیار مورد توجه است. بنابراین، مهم است متخصصان با کاستی های پردازش شنوایی مرکزی آشنا باشند. این مقاله مروری دارد به کاستی های پردازش شنوایی در کودکان.
مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۸۹)
۱۲۲-۱۱۱
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان با ناتوانی یادگیری ریاضی انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. نمونه آماری شامل 45 دانش آموز پایه سوم ابتدایی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و در 3 گروه آموزش کارکردهای اجرایی، بازی درمانی و گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار پژوهش آزمون ریاضی کی-مت بود. شرکت کنندگان گروه های آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای آموزش دیدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی، بر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/01). همچنین بین اثربخشی آموزش کارکردهای اجرایی و بازی درمانی، بر یادگیری مفاهیم ریاضی تفاوت معناداری وجود ندارد (P<0/01). نتیجه گیری: نتایج نشان داد که هر دو مداخله کارکردهای اجرایی و بازی درمانی آثار سومندی بر یادگیری مفاهیم ریاضی دانش آموزان مبتلا به یادگیری ریاضی دارند.
تحلیل دشواری های نظام آموزش مجازی مبتنی بر سامانه آموزشی شاد برای دانش آموزان با نیازهای ویژه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بحران جهانی کووید- ۱۹ فرصتی منحصر به فرد برای تجدیدنظر در مورد نیاز به آموزش در دسترس و فرا گیر برای کودکان و افراد توان خواه فراهم کرده است. شبکه شاد با وجود چشم انداز خوب برای آموزش از راه دور، مشکلاتی برای دانش آموزان و معلمان آموزش و پرورش استثنایی ایجاد کرده است. بنابراین هدف این پژوهش تحلیل دشواری های نظام آموزش مجازی مبتنی بر سامانه آموزشی شاد برای دانش آموزان با نیازهای ویژه است. روش: این پژوهش از نظر رویکرد پژوهشی، از نوع کیفی، از نظر هدف، کاربردی؛ از نظر روش گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی و از نظر زمان، مقطعی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل خبرگان و صاحبنظران حوزه آموزش از دور و مسئولان و کارشناسان آموزش و پرورش استثنایی و همچنین مدیران و معلمان مدارس آموزش استثنایی کشور در سال تحصیلی 1401 - 1400 بود. سی نفر از افراد واجد شرایط به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به قاعده اشباع نظری داده ها انتخاب شدند و تعداد 530 نفر نیز به صورت کتبی به پرسش های پرسشنامه نیمه ساختارمند جواب دادند. ضمن توجه به شاخص های روان سنجی در انجام مصاحبه ها و جمع آوری مکتوب داده ها، تلخیص و تحلیل متن مصاحبه ها و پاسخ های مکتوب مشارکت کنندگان در پژوهش مطابق با روش تحلیل مضمون انجام گرفت. یافته ها: تحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه با شرکت کنندگان در پژوهش نشان داد که ابعاد و مولفه های مناسب برای سیاستگذاری آموزش مجازی برای دانش آموزان با نیازهای ویژه از الگوی مفهومی ویژه ای تبعیت می کند که با الگوی آسیب شناسی کریک پاتریک شامل چهار سطح وا کنش، یادگیری، رفتار و نتایج انطباق دارد. همچنین دشواری های آموزش مجازی مبتنی بر شاد به تفکیک برای معلمان به عنوان یک گروه و برای مدیران مدارس و کارشناسان ادارات آموزش و پرورش استثنایی به عنوان گروه دیگر و همچنین دشواری های آموزش مجازی مبتنی بر شاد برای دانش آموزان به تفکیک طیف ُُمعلولیت آنان شامل چندمعلولیتی، اختلال طیف اتیسم، آسیب دیده بینایی، آسیب دیده شنوایی، کم توان ذهنی، آسیب دیده جسمی حرکتی و اختلالات یادگیری همراه با درصد فراوانی پاسخ مشارکت کنندکان در پژوهش احصا و ارائه شده است. نتیجه گیری: بررسی یافته ها دلالت بر این دارد که سامانه آموزشی شاد نیازمند تغییرات زیادی است تا بتواند آموزش مجازی مناسبی را برای دانش آموزان با نیازهای ویژه ارائه دهد.
طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی: نقش میانجی رضایت زناشویی در مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی[1] در اصل به معنای اختلالات رفتاری است که از زمان کودکی آغاز می شود و اگر از راه های درمانی مناسب استفاده نشود، ممکن است تا نوجوانی و حتی میان سالی ادامه پیدا کند. هدف از انجام پژوهش حاضر، طراحی مدل ساختاری شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بر اساس عملکرد خانواده و سلامت روانی با میانجی گری رضایت زناشویی در مادران شهر تهران بوده است. در این پژوهش توصیفی-همبستگی، جامعه آماری را کودکان پسرِ بیش فعال به همراه مادران آن ها در شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند که به روش نمونه گیری هدفمند، تعداد 212 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت اند از پرسشنامه های عملکرد خانواده مدل مک مستر اپشتاین و همکاران (1978)، سلامت روانی دراگاتیس و زیکلزوراک (1973)، شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کانرز، ارهاد، و اسپارو (1999)، و رضایت زناشویی انریچ از السون، فورنیر، و دراکمن (1987). ارزیابی مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که تمامی مسیرهای مستقیم به جز مسیر عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی معنادار بودند (05/0P>). همچنین، مسیرهای غیرمستقیم عملکرد خانواده با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با نقش میانجی رضایت زناشویی (01/0P>)، و نیز رابطه سلامت روانی با شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی با نقش واسطه ای رضایت زناشویی (01/0P>) معنادار بودند. بر اساس نتایج این پژوهش، الگوی پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بوده و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر شدت اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی کودکان برداشته است.
آزمون مدل ساختاری سرمایه های روان شناختی با امید به زندگی در زنان دارای کودک معلول ذهنی- حرکتی: نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده و سرزندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۸
117 - 145
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گرانه حمایت اجتماعی ادراک شده و سرزندگی در رابطه سرمایه های روان شناختی با امید به زندگی در زنان دارای کودک معلول ذهنی- حرکتی شهرستان نیشابور بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه ی پژوهش کلیه زنان دارای کودک معلول ذهنی- حرکتی در شهر نیشابور در سال 1400 بودند که تعداد 205 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. در این پژوهش از مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988)، مقیاس امید به زندگی اشنایدر و همکاران (1991)، مقیاس سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) و مقیاس احساس سرزندگی رایان و فردریک (1997)، استفاده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها نیز از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج نشان داد که سرمایه روان شناختی به صورت مستقیم بر امید به زندگی (89/0) و به صورت غیرمستقیم یعنی از طریق حمایت اجتماعی بر امید به زندگی (04/0) تأثیرگذار بود (01/0>p-value). همچنین نتایج حاکی از آن بود که سرزندگی در رابطه سرمایه روان شناختی با امید به زندگی در زنان دارای کودک معلول ذهنی- حرکتی نقش میانجی نداشت (05/0<p-value). بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه سرمایه روان شناختی با امید به زندگی زنان دارای کودک معلول ذهنی و حرکتی یک رابطه خطی ساده نیست و حمایت اجتماعی می تواند این رابطه را میانجی گری نماید.
تجربه زیسته مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع ابتدایی از آموزش الکترونیکی در دوران بیماری کووید 19: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: درپی تغییرات آموزش پس از همه گیری بیماری کووید ۱۹ ، مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی تجارب متفاوتی را دریافت کردند. هدف پژوهش حاضر، بررسی تجربه زیسته مربیان دانش آموزان کم توان ذهنی از آموزش الکترونیکی در دوران بیماری کووید 19 بود. روش ها: این مطالعه از نوع کیفی و با استفاده از روش پدیدار شناسی بود. داده ها از طریق مصاحبه های بدون ساختار جمع آوری و با روش اسمیت تجزیه وتحلیل شدند. جامعه این پژوهش کلیه مربیان مدارس استثنایی شهرستان کرج بود. نمونه گیری به صورت هدفمند و با تعداد 20 نفر انجام شد. یافته ها: تحلیل عمیق دیدگاه های مربیان، موجب شناسایی و دسته بندی 11 مضمون اصلی، 27 مضمون فرعی و 55 کد اولیه شد که برخی از آنها به عنوان نقاط قوت )درجریان قرار گرفتن والدین از روند آموزشی، دسترسی دائم به دانش آموزان، ارتباط راحت دانش آموزان با یکدیگر و ارتقاء مربیان( و برخی دیگر به عنوان نقاط ضعف ) کاهش تمرکز دانش آموز و مربی، ناتوانی دانش آموز در استفاده از ابزارهای آموزش، فقدان ملزومات آموزشی ویژه دانش آموزان کم توان ذهنی، انرژی بر بودن آموزش مجازی، دشوار بودن سنجش یادگیری، مشکلات ارتباطی با والدین و مشکلات شخصی و خانوادگی برای مربی( معرفی شدند. نتیجه گیری: با تلفیق نقاط قوت آموزش حضوری و برخط می توان در ارتقاء کیفیت یادگیری دانش آموزان کم توان ذهنی گام مؤثری برداشت. ضمن اینکه در مواقع ضروری لازم است سامانه الکترونیکی ویژه این دسته از دانش آموزان طراحی شود.
اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی افراد استثنایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
43 - 75
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر مؤلفه های کارکردهای اجرایی و ادراک دیداری در کودکان با اختلال یادگیری خاص بود. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون به همراه گروه گواه بود. از میان کودکان مقطع ابتدایی از 7 تا 12 سال که در کلینیک های روان شناسی شهر تهران در سال 1399 تشخیص اختلال یادگیری خاص گرفته بودند، به صورت غیرتصادفی در دسترس، ۳۰ نفر انتخاب و در دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون دست برتری ادینبرگ، جدول عصبی-رشدی دلاکاتو، آزمون ادراک دیداری TVPS-R و پرسشنامه کارکردهای اجرایی بریف استفاده شد. نتایج نشان داد که بسته آموزشی تقویت غلبه طرفی بر کارکردهای اجرایی (01/0p< و 47/8=F) و ادراک دیداری )01/0p<و 20/10(F= کودکان با اختلال یادگیری خاص تأثیر داشته است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد-فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: زندگی با کودک با کم توانی ذهنی برای والدین به خصوص مادران در مقام مراقبان اصلی بسیار چالش برانگیز است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر تعامل والد- فرزند و نشخوار فکری مادران دارای کودک با کم توانی ذهنی بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی مراجعهک ننده به مدارس استثنایی شهر رشت در سال تحصیلی 99 - 1398 بود. از این بین نمونه ای به صورت دردسترس به حجم 30 نفر با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شد. سپس به تصادف به دو گروه آزمایشی ) n=15 ( و گواه ) n=15 ( اختصاص یافتند و پرسشنامه های تعامل والد-فرزند پیانتا ) 1994 ( و نشخوار فکری نولن و هوکسما ) 1991 ( را تکمیل کردند. برنامه مداخله ای بر 8 جلسه 90 دقیقه ای آموزش تنظیم هیجان براساس الگوی تنظیم هیجان گراس ) 2002 ( استوار بود که توسط پژوهشگر برای مادران کودکان با کم توانی ذهنی اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کوواریانس تک و چندمتغیری پردازش شد. یافته ها: آموزش تنظیم هیجان بر افزایش تعامل والد-فرزند و مؤلفه ی نزدیکی و کاهش مؤلفه های تعارض و وابستگی مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی به طورمعنا داری مؤثر بود ) 05 / P>0 (. همچنین این آموزش بر کاهش نشخوار فکری مادران این کودکان مؤثر بود ) 01 / .)P>0 نتیجه گیری: این نتایج، کاربردهای بالینی مستقیم و ضمنی مهمی در زمینه افزایش تعامل والد-فرزند و کاهش نشخوار فکری در مادران دارای کودکان با کم توانی ذهنی از طریق آموزش تنظیم هیجان دارد.
مطالعه تحلیلی انتقادی رویکردهای مختلف در درمان اضطراب کودکان و نوجوانان با دامنه سنی 3 تا 19 سال: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش مروری حاضر با هدف بررسی مطالعه تحلیلی انتقادی رویکردهای مختلف در درمان اضطراب کودکان و نوجوانان انجام شد. روش: در پژوهش حاضر، با استفاده از جستجوی کلیدواژه های تخصصی A nxiety, Disorders, Treatment Randomized Controlled Trial, children and adolescents 3 to 19 years old در پایگاه های اطلاعاتی انگلیسی Google Scholar، PubMed، Scopus دربازه زمانی 2020 )از ماه ژانویه( تا 2021 )تا ماه دسامبر ( مورد جستجو قرار گرفتند. یافته ها: بررسی های انجام شده، حا کی از تأثیر درمان شناختی رفتاری، درمان مبتنی بر هدف و درمان های چهره به چهره و حضوری بر کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان با اخت اللات اضطرابی بود. همچنین درمان آموزش کنترل توجه و تعدیل سوگیری توجه در کاهش اضطراب کودکان و نوجوانان مقاوم به درمان شناختی رفتاری، مؤثر بود. داروی ضدافسردگی سرترالین نیز موجب کاهش اخت الل اضطرابی نشد. روش های حواس پرتی مختلف مانند کارت های حواس پرتی، واقعیت مجازی، بازی های ویدیویی، حواس پرتی سمعی و بصری با هِد سِت، آمادگی روان شناختی قبل از عمل جراحی از طریق کتابچه و تصویر، و بازی های آموزشی و هنردرمانی مانند نقاشی و موسیقی درمانی نیز در کاهش اضطراب موقعیتی مؤثر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش، درمان های متنوعی را با توجه به سن و شرایط مراجع، برای کاهش اضطراب کودکان می توان به کاربست.