فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۲۸۰ مورد.
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
118 - 103
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف همایندی تعدادی محرک مثبت و منفی به روش زیرآستانه ای با مفهوم خویشتن دانشجویان انجام شد، تا تأثیر این همایندی ها بر عزت نفس ناآشکار افراد بررسی شود. روش: روش مطالعه از نوع تجربی با طرح آزمایشی پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمام دانشجویان کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان کردستان در سال تحصیلی 98-97 به تعداد 956 نفر بود. از میان آن ها به روش نمونه گیری تصادفی منظم 90 نفر (45 مرد و 45 زن) از فهرست کل دانشجویان دانشگاه که دارای ملاک های ورود به پژوهش بودند به روش تصادفی و به نسبت یکسان در دو گروه آزمایش دستکاری مثبت و دستکاری منفی و یک گروه کنترل گمارده شدند. پس از سنجش عزت نفس ناآشکار توسط آزمون ترجیح حروف الفبای نام، به عنوان پیش آزمون، از نرم افزار رایانه ای ساخته شده برای دستکاری مثبت و منفی عزت نفس ناآشکار استفاده شد. پس از اجرای مداخله بر روی گروه های آزمایش، مجدداً از شرکت کنندگان سنجش عزت نفس ناآشکار به عنوان پس آزمون به عمل آمد. یافته ها: یافته های حاصل تحلیل کوواریانس داده ها نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، دستکاری مثبت باعث افزایش معنادار (001/0P=) عزت نفس ناآشکار و دستکاری منفی باعث کاهش معنادار (001/0P=) عزت نفس ناآشکار شد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که گرچه احساسات مربوط به عزت نفس ناآشکار از تجارب دوران کودکی ناشی می شود، بعدها می تواند از طریق به کارگیری اصول یادگیری اولیه شرطی سازی پاسخگر افزایش و یا کاهش یابد.
نقش تعدیل گری حمایت اجتماعی در رابطه بین حساسیت بین فردی و وابستگی به فضای مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
119 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در قرن حاضر اینترنت نقش کلیدی در توسعه معاشرت های اجتماعی ایفا می کند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی در رابطه بین حساسیت بین فردی و اعتیاد به فضای مجازی بود. روش: این پژوهش از نوع توصیفی – همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه آزاد لاهیجان درسال تحصیلی1397-98 بود که تعداد 282 نفر از آن ها بر اساس فرمول کوکران با خطای01/0 به عنوان نمونه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای دراین طرح شرکت نمودند. پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ )1966) و حساسیت بین فردی پارکر و بایس (1989) و حمایت اجتماعی شروبورن و استوارت (1991) توزیع شد و تحلیل مسیر داده ها با نرم افزار AMOS و همبستگی داده هاSPSS بررسی شد. یافته ها: بررسی داده ها نشان داد بین اعتیاد به اینترنت و حساسیت بین فردی، اعتیاد به اینترنت و حمایت اجتماعی و بین حمایت اجتماعی و حساسیت بین فردی همبستگی مثبت وجود دارد p <0/01)). همچنین نتایج تحلیل مسیر نشان داد، مسیر حساسیت بین فردی و وابستگی به اینترنت ( 16/0=β) در سطح 05/0، مسیر حساسیت بین فردی و حمایت اجتماعی (33/0=β) و حمایت اجتماعی به وابستگی به اینترنت ( 40/0=β) در سطح 01/0 به لحاظ آماری معنادار است. نتیجه گیری: حمایت اجتماعی و حساسیت بین فردی می توانند به عنوان متغیر های کلیدی نقش مهمی در وابستگی به فضای مجازی داشته باشند. درنتیجه لازم است جهت پیشگیری، برنامه ریزی های صحیح صورت پذیرد تا سلامت روان جامعه بهبود یابد.
رابطه بین هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی با شایستگی حرفه ای: مطالعه اعضای هیأت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروز موضوع شایستگی حرفه ای کارکنان مورد توجه سازمان ها به ویژه نهادهای علمی قرار گرفته است. مطالعه شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی به عنوان یکی از ارکان اصلی نظام دانشگاهی ضروری است. هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی دانشگاه ها بود. روش: روش تحقیق، توصیفی و از نوع همبستگی و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی است. جامعه آماری شامل اعضای هیأت علمی دانشگاه های شمال غرب کشور در سال 1398 بودند که از میان آنها تعداد 335 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سرمایه اجتماعی(ناهاپیت و گوشال 1998)، هوش هیجانی(گلمن 1998) و پرسشنامه محقق ساخته شایستگی حرفه ای بود که روایی آن از طریق اعتبار صوری و پایایی نیز با آزمون آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. داده ها با آزمون های آماری همبستگی و معادلات ساختاری و در نرم افزارهای SPSS و Amos تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین متغیرهای شایستگی حرفه ای، سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی بر حسب نمرات بین 1 تا 5 به ترتیب (49/3)، (04/3) و (11/3) در حد متوسط بودند. سرمایه اجتماعی و هوش هیجانی با شایستگی حرفه ای اعضای هیأت علمی (59/0=r و 01/0 < P) و (57/0=r و 01/0 < P) به ترتیب رابطه معنادار و مستقیمی دارند و میتوانند حدود 53/0 واریانس متغیر ملاک را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل شده می توان گفت هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی بر شایستگی اساتید دانشگاه مؤثر هستند و بهتر است در سیاست گذاری های نظام دانشگاهی بیشتر به آنها توجه کرد.
پیش بینی انعطاف پذیری شناختی بر اساس سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
135 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازگاری اجتماعی از اساسی ترین معیارهای مسئولیت پذیر شدن افراد هر جامعه است و در ارتقای کیفیت زندگی هر جامعه ای مؤثر است، پژوهش حاضر به پیش بینی انعطاف پذیری شناختی بر سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری در دانشجویان دختر می پردازد. روش: در این پژوهش جامعه آماری کلیه دانشجویان دختر دانشگاه قم در سال تحصیلی 99-1398 شامل می شود(5050=N). که از میان آنها تعداد 357 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب و وارد تحلیل شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندرال (2010)، سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993) و پرسشنامه روانشناختی کالیفرنیا (1984) جمع آوری و با استفاده از روش همبستگی و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری با انعطاف پذیری شناختی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین طبق نتایج سازگاری اجتماعی 42 درصد و مسئولیت پذیری 29 درصد از تغییرات انعطاف پذیری شناختی دانشجویان دختر را به طور مثبت پیش بینی و همزمان سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری قادر به تبیین 36 درصد از واریانس انعطاف پذیری شناختی بودند (0001/0p < ، 296/103 =F). نتیجه گیری: نتایج، نشانگر اهمیت سازگاری اجتماعی و مسئولیت پذیری شناختی در تبیین انعطاف پذیری شناختی است. لذا، تشکیل کارگاه ها و کلاس های آموزشی با تشریح اهمیت مسئولیت پذیری و همچنین آموزش شیوه های سازگاری اجتماعی بهتر، می تواند در جهت بهبود انعطاف پذیری شناختی دانشجویان مثمرثمر واقع گردد.
نقش سلامت روانی و اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه:با افزایش سالمندان مساله بهداشت، سلامت و تامین آسایش آنان در جامعه هرروز ابعاد گسترده ای پیدا میکند. هدف این پژوهش، تعیین نقش سلامت روانی و اجتماعی در سلامت جنسی زنان سالمند بود. روش:این پژوهش از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام شد.جامعه آماری پژوهش، زنان سالمند شهر تهران بود که از میان این زنان سالمند، 220 نفر به صورت روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه های سلامت روانی فرم کوتاه (نجّاریان و داوودی،1380)، سلامت اجتماعی (کییز،2004) و شاخص عملکرد جنسی زنان (روزن،2000) به-دست آمدند. داده ها با استفاده از روش های آماری همبستگی و تحلیل رگرسیون تحلیل شد. یافته ها:یافته ها نشان داد که سلامت روانی و اجتماعی با سلامت جنسی زنان سالمند ارتباط معناداری دارد (p <0.01). مولفه های سلامت روانی (حساسیت بین فردی و روابط متقابل، افسردگی، اضطراب، ترس مرضی، اندیشه پردازی پارانوئیدی، روان گسسته گرایی و پرخاشگری به غیر از شکایت جسمانی و وسواس_اجبار) به صورت معکوس و معنادار و مولفه های سلامت اجتماعی (شکوفایی اجتماعی، همبستگی اجتماعی، انسجام اجتماعی، پذیرش اجتماعی و مشارکت اجتماعی) به صورت مستقیم و معنادار با سلامت جنسی زنان سالمند در ارتباط بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سلامت روانی و اجتماعی، پیش بینی کننده سلامت جنسی زنان سالمند است، همچنین سلامت روانی نسبت به سلامت اجتماعی پیش بین قوی تری به حساب می آید. نتیجه گیری:بر این اساس می توان نتیجه گرفت که عملکرد جنسی زنان یک فرایند چند بعدی است و بهنظر میرسد عواملی همچون مولفه های روانی مثل اضطراب، افسردگی و مولفه های اجتماعی از جمله پذیرش اجتماعی، بطور موثرتری بر سلامت جنسی زنان اثر می-گذارند.
تعیین نقش واسطه ای مهارت ارتباطی در رابطه بین ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
135 - 150
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه با توجه به زیاد شدن آمار زوجین متقاضی طلاق و آثار نامطلوب آن بر جامعه و اجتماع بشری بررسی عوامل مؤثر بر دلزدگی زناشویی بسیار مورد توجه محققان قرار گرفته است. دلزدگی زناشویی وضعیت دردناک فرسودگی جسمی، عاطفی و روانی است که در شدیدترین حالت آن به طلاق منتهی می شود. در همین راستا، این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای مهارت ارتباطی در رابطه بین ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی زوجین متقاضی طلاق در شهر یزد انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی – همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل کلیه ی زوجین متقاضی طلاق در شهر یزد بودند که از بین زوجین مراجعه کننده به دادگاه خانواده و مراکز مشاوره به روش نمونه گیری در دسترس تعداد 180 نفر از این زوجین به عنوان نمونه ی پ ژوهش انتخاب شدند. برای سنجش متغیرهای پژوهش پرسشنامه دلزدگی زناشویی (BMC) پاینز (1996)، پرسشنامه تجدید نظر شده مهارت های ارتباطی جرابک (۲۰۰۴) و مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو (FTAS-20) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که بین ناگویی هیجانی و مهارت های ارتباطی با دلزدگی زناشویی در زوجین متقاضی طلاق رابطه معناداری وجود دارد (05/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های این تحقیق، شناخت وکسب مهارت های ارتباطی توسط زوجین، باتوجه به رابطه ی معنا دار ناگویی هیجانی و دلزدگی زناشویی می تواند نقش واسطه ای مؤثری در کاهش تقاضای طلاق داشته باشد.
تاثیر بار کاری ذهنی بر پرسه زنی اینترنتی کارکنان: نقش میانجی سایش اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
58 - 39
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع فزاینده پرسه زنی اینترنتی کارکنان در محیط کار و پیامدهای منفی این پدیده نظیر کاهش بهره وری و اتلاف منابع، بررسی این گونه رفتارها و علل بروز آن در محیط کار سودمند است. لذا هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر بار کاری ذهنی بر پرسه زنی اینترنتی کارکنان در محیط کار با توجه به نقش واسطه ای سایش اجتماعی بود. روش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش، در زمره تحقیقات توصیفی بود. جامعه آماری تحقیق کلیه کادر اداری دبیرستان های شهر یزد بود. نمونه آماری به حجم 120 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. جهت سنجش متغیرهای پژوهش از مقیاس های پرسه زنی اینترنتی (استودارت،2016)، بار کاری ذهنی (روبیووالدهیتا، لوپزنونز، لوپزهیگز و دیازرامیرو، 2017) و سایش اجتماعی (حمزه، 2018) استفاده شد. جهت بررسی فرضیه ها از مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار Smart-PLS نسخه 2 استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد افزایش بار کاری ذهنی در کارکنان، باعث افزایش میزان پرسه زنی اینترنتی می شود و میزان تاثیر 159/0 و مستقیم است. بار کاری ذهنی بر پرسه زنی اینترنی از طریق متغیر میانجی سایش اجتماعی میزان 515/0 تاثیر غیرمستقیم نیز دارد. میزان تاثیر بار کاری ذهنی بر سایش اجتماعی در محیط کار 723/0 و مستقیم است. همچنین سایش اجتماعی بر پرسه زنی اینترنتی به میزان 712/0 تاثیر مثبت و معنی دار دارد. نتیجه گیری: بار کاری ذهنی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق نقش واسطه ای سایش اجتماعی بر پرسه-زنی اینترنتی کارکنان در محیط کار تاثیر دارد و تاثیر غیرمستقیم آن بیشتر از تاثیر مستقیم است.
پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس هوش، خلق وخو و دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
65 - 86
حوزههای تخصصی:
مقدمه: علی رغم تأثیر متغیرهای موقعیتی و بی ثبات بر پرخاشگری، ثبات نسبی این متغیر در طول زندگی نیز در برخی پژوهش ها تأئید شده است. هدف پژوهش حاضر پیش بینی پرخاشگری دانشجویان بر اساس متغیرهای فردی باثبات هوش، ابعاد خلق و خو و سبک های دلبستگی بود. روش: جامعه ی آماری این پژوهش شامل دانشجویان کارشناسی دانشگاه سلمان فارسی کازرون بود که 266 نفر از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه پرخاشگری باس و پری (1992)، پرسش نامه سرشت و منش (کلونینجر و همکاران، 1994)، پرسش نامه دلبستگی بزرگسالان بشارت (2011)، مقیاس آزمون هوش نابسته به فرهنگ کتل (1957) و همچنین پرسش نامه مقبول نمایی اجتماعی کران و مارلو (1960) استفاده شد. پس از مهار اثر مقبول نمایی اجتماعی از طریق ضریب همبستگی تفکیکی، متغیرهای دارای رابطه ی معنی دار با پرخاشگری کلی بعنوان متغیر پیش بین پرخاشگری وارد تحلیل رگرسیون به روش گام به گام شدند. یافته ها: ضرایب همبستگی نشان داد که پرخاشگری با متغیرهای نوجویی، آسیب پرهیزی، پشتکار، دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا دارای رابطه مثبت معنی دار است. همچنین براساس خروجی رگرسیون دلبستگی ناایمن اجتنابی و دوسوگرا، متغیر خلق وخویی آسیب پرهیزی در کنار مقبول نمایی اجتماعی توانستند به میزان 47 درصد پرخاشگری را پیش بینی کنند که البته از این میزان 16 درصد مربوط به سبک پاسخدهی مقبول نمایانه ی اجتماعی بود. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که در جمعیت بهنجار دانشجویی وزن متغیرهای با ثبات شخصیتی در پیش بینی پرخاشگری چندان هم زیاد نیست و شاید بقیه پراکنش پرخاشگری را بتوان با عوامل موقعیتی و اکتسابی تر تبیین نمود. با توجه به سهم کم متغیرهای دیرپای شخصیتی، انتظار از اصلاح پذیری و درمان پرخاشگری دانشجویان با مداخله افزایش می یابد.
اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری در نوجوانان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
123 - 139
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع بالای قلدری و تأثیر مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی در افزایش نرخ ارتکاب به قلدری پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت حساسیت اخلاقی بر کاهش مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری تدوین یافت. روش: مطالعه حاضر با روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه اجرا گردید. جامعه آماری در این مطالعه شامل کلیه دانش آموزان دختر متوسطه اول شهر ابهر در سال تحصیلی 99-98 بودند و از میان مدارس مقطع متوسطه اول به روش تصادفی خوشه ای دو مدرسه انتخاب و پرسشنامه خودگزارش دهی رفتار اجتماعی کودکان - کریک و گروتپتر (1995) در آن ها اجرا شد، همچنین با همکاری کادر مدیریتی و مشاور مدرسه 31 دانش آموز برای هر گروه، انتخاب شدند. سپس یکی از مدارس به صورت هدفمند به عنوان گروه آزمایش جهت اجرای برنامه برگزیده شد و مدرسه دیگر به عنوان گروه کنترل هیچ برنامه مداخله ای دریافت نکرد. برنامه مداخله ای با محتوای مهارت حساسیت اخلاقی اندیکات، باک، میشل و ناروائیز (2001) به مدت 9 جلسه 45 دقیقه ای در گروه آزمایش اجرا شد همچنین، پرسشنامه بی تفاوتی اخلاقی بندوراو همکاران (1996) و پرسشنامه خودگزارش دهی رفتار اجتماعی کودکان کریک و گروتپتر (1995) پیش و پس از برنامه مداخله ای اجرا گردید و داده ها با روش تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل مانکوا نشان داد که دریافت آموزش حساسیت اخلاقی در گروه آزمایش، موجب کاهش نمرات پس آزمون های مکانیسم بی تفاوتی اخلاقی و ارتکاب قلدری نسبت به گروه کنترل گردید. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد می گردد که موضوع رشد اخلاقی و مهارت های مرتبط با آن در جهت توسعه چندوجهی مهارت های کودکان و نوجوانان درزمینه پیشگیری و کنترل خشونت و قلدری مدنظر قرار گیرد.
پیش بینی مشکلات تنظیم هیجانی مادران حاشیه نشین شهر تهران بر اساس سبک های دلبستگی آنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
117 - 134
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه حاشیه نشینی یکی از مهمترین بسترهای بروز آسیب های روانی- اجتماعی تلقی می شود. برای پیشگیری از بروز این آسیب ها، ابتدا باید به خانواده و یکی از مهمترین نقش های آن یعنی مادری، توجه کرد. لذا پژوهش حاضر درصدد پیش بینی مشکلات تنظیم هیجانی مادران ساکن در حاشیه شهر تهران، بر اساس سبک های دلبستگی آنان بود. روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- مقطعی و از نوع همبستگی بود. جامعه ی این پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند ساکن در شهرستان های رباط کریم و پاکدشت بود. بدین منظور نمونه ای متشکل از 119 نفر از زنان ساکن در این دو شهرستان به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های سبک دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392) و مقیاس مشکلات تنظیم هیجانی (گراتز و رومئر، 2004) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون خطی چندمتغیری در نرم افزار SPSS-20 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که مادران با سبک ایمن مشکلات کمتری در تنظیم هیجانات داشته، وضوح هیجانی بالاتر و توانایی دسترسی به راهبردهای نظم بخشی هیجانی بهتری دارند؛ سبک اجتنابی قادر به پیش بینی مشکلات مربوط به شرکت در رفتارهای هدفمند و سبک دوسوگرا به طور معنی داری نمره کل دشواری در تنظیم هیجان، عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، مشکلات کنترل تکانه و محدودیت دسترسی به راهبردهای تنظیم هیجانی را پیش بینی نمود. نتیجه گیری: این نتایج بیانگر اهمیت بیشتر سبک های دلبستگی دوسوگرا و ایمن و نقش کمتر سبک اجتنابی در پیش بینی مشکلات مرتبط با نظم بخشی به هیجانات در مادران حاشیه نشین شهر تهران بود.
بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد دارای اختلال هویت جنسی (ترنس سکشوال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
13 - 28
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شیوع نسبتاً کم اختلال هویت جنسی سبب شده است که تحقیقات کمی در این مورد انجام گیرد و این امر نیز موجب شده است که مشکلات مبتلایان حل نشده باقی بماند؛ بنابراین پژوهش حاضر درصدد بررسی تأثیر طرحواره درمانی بر بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون با گروه آزمایش و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، افراد ترنس سکشوال(پسر به دختر) شهر تهران بود؛ که از طریق نمونه گیری در دسترس 40 نفر از افرادی که برای عمل تغییر جنسیت به مراکز و کلینیک های منطقه 3 مراجعه کرده بودند و یا در پارک دانشجو واقع در منطقه 11شهر تهران حضور داشتند، به طور داوطلبانه پرسشنامه سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی را تکمیل کردند و سپس به طور تصادفی در گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه در معرض طرحواره درمانی کلاسیک قرار گرفت، سپس در مرحله پس آزمون هر دو گروه، به پرسشنامه های پژوهش پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری(MANCOVA) با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که طرحواره درمانی، باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در گروه آزمایش و مرحله پس آزمون شد؛ همچنین مقایسه میانگین نمرات پیش آزمون- پس آزمون سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی تفاوت معناداری را نشان داد. نتیجه گیری: با توجه به این که طرحواره درمانی می تواند باعث بهبود سازگاری اجتماعی و سرمایه روانشناختی در افراد ترنس سکشوال شود، بهتر است که این شیوه درمان در برنامه های درمانی این افراد به کار برده شود.
بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
38 - 23
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش ها نشان داده اند که سبک های پردازش اطلاعات تعیین کننده مهم برای باور به خرافات هستند و افراد خرافی احساس کنترل کمتری بر سرنوشت خود دارند، لذا هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت در افراد مراجعه کننده به رمال است. روش: طرح پژوهش جزء تحقیقات توصیفی– همبستگی است.جامعه آماری پژوهش حاضر 425 نفر از افراد مراجعه کننده به رمال و فالگیر در شهرستان ارومیه است. نمونه پژوهش شامل 200 نفر می باشد که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های سبک های پردازش اطلاعات اپستین و پاسینی(1999)، اعتقاد به خرافات محقق ساخته(1398) و حس عاملیت) وودی و همکاران2013) استفاده شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک پردازش خرد گرایی و حس عاملیت با باورهای خرافی رابطه منفی معنی دار و سبک پردازش تجربه ای با باورهای خرافی رابطه مثبت دارند و هر سه قادر به پیش بینی باورهای خرافی می باشند(01/0.> p). نتیجه گیری: با توجه به ارتباط باورهای خرافی با سبک های پردازش اطلاعات و حس عاملیت، نتایج این مطالعه دارای کارکردهایی برای کاهش گسترش خرافه گرایی و رمالی در جامعه است.
پیش بینی صمیمیت زناشویی زنان بر اساس ذهن آگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
102 - 83
حوزههای تخصصی:
مقدمه: صمیمت رابطه ای است که در آن مراقبت، اعتماد متقابل و پذیرش وجود دارد. با توجه به اهمیت وجود صمیمیت در رابطه زناشویی هدف پژوهش حاضر پیش بینی صمیمیت زناشویی بر اساس ذهن آگاهی، الگوهای حل تعارض، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. به این منظور از میان جامعه زنان شهر تهران 264 نفر با استفاده از نمونه گیری دردسترس از سرای محله های 2،1و 3 تهران انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس صمیمت زناشویی (تامپسون و واکر، 1983)، پزسشنامه سبک های حل تعارض (رحیم، 1983)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، 2006)، مقیاس حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، 1988) و مقیاس بهزیستی اجتماعی (کیز، 1998) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی با صمیمیت زناشویی رابطه معنادار دارند. این متغیرها در مجموع قادر به پیش بینی 23 درصد از واریانس صمیمیت زناشویی بودند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشانگر اهمیت متغیرهای الگوهای حل تعارض، ذهن آگاهی، حمایت اجتماعی ادراک شده و بهزیستی اجتماعی در تبیین صمیمیت زناشویی زنان است. بنابراین آموزش شیوه های صحیح حل تعارض و تمرینات ذهن آگاهی، ارائه حمایت کافی از سوی خانواده و افراد مهم زندگی و تقویت انگیزه رشد ابعاد اجتماعی شخصیت زنان، توصیه می شود.
چالش های زندگی اجتماعی نوجوانان با هویت اجتماعی خود به عنوان عضوی از کمیته امداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: نوجوانان تحت پوشش کمیته امداد تلاشی مضاعف برای مخفی کردن عضویت در این نهاد دارند و این به خاطر داغ ننگی است که به عضویت در این نهاد حمایتی در جامعه زده می شود. گویا تحت پوشش نهادهای حمایتی بودن، هویت اجتماعی فرد را تضییع می نماید. پژوهش حاضر به بررسی چالش های زندگی اجتماعی نوجوانان با هویت اجتماعی خود به عنوان عضوی از کمیته امداد در نوجوانان دانش آموز می پردازد. روش: این پژوهش با روش گراندد تئوری اجرا شد. بدین منظور تعداد 20 نفر از دانش آموزان دختر و پسر متوسطه دوم تحت پوشش کمیته امداد با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و تئوریک تا اشباع داده ها و از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها پس از جمع آوری، ثبت و کدگذاری شده و در قالب مقوله های اصلی دسته بندی شدند و از طریق فنون کدگذاری کوربین و اشترواس به صورت کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. یافته ها: مجموعاً 50 و در نهایت 33 کد اولیه از مصاحبه ها به دست آمد و در مراحل بعدی تحلیل، پدیده اصلی بنام پنهان سازی هویت، زمینه ها، علل، راهبردها و پیامدها از مصاحبه ها استخراج شد. آسیب دیدن احترام، اجتناب از تمسخر و ممانعت از طرد از علل پنهان کاری است. زمینه بروز پنهان کاری قرار گرفتن در مقابل افراد طبقه بالادست است. محیط مدرسه جایی است که این دانش-آموزان برایشان حیاتی است که همکلاسی ها و معلمان متوجه نشوند. نتیجه گیری: مسائل پیش روی این شهروندان نشان می دهد که باید درجهت تغییر نگرش جامعه به فقرا به منزله افرادی بااعتبار اجتماعی اندیشید؛ چیزی درآموزه های دینی نیز یافت می شود.
نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان 5 و 6 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
87 - 100
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی نقش سبک های فرزند پروری والدین در پیش بینی رشد اجتماعی کودکان پیش دبستان 5 و 6 ساله انجام شده است. رشد و تکامل ابتدای کودکی یک پنجره فرصت برای ارتقاء سلامت است، بنابراین کیفیت مراقبت در این دوران نقش بسزایی در سلامت و رشد و تکامل مطلوب کودک دارد همچنین سن پیش دبستانی دوره مهمی برای رشد اجتماعی است. روش: این پژوهش به روش همبستگی انجام شده است و رابطه بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان مقطع پیش دبستان مهدهای کودک شهر تهران (والدین کودکان مقطع پیش دبستانی) شامل 3 شهرستان تهران، ری و شمیرانات در سال تحصیلی 1398-1397 است که ت عداد 618 مهدکودک فعال را دارا می باشد.نمونه پژوهش شامل 236 نفر از کودکان و والدینشان با روش نمونه گیری تص ادفی خوش ه ای بود. افراد مورد پژوهش پرسشنامه سبک های فرزند پروری بامریند (1973) و پرسشنامه رشد اجتماعی وایلند (1965) را تکمیل نمودند و داده های بدست آمده با نرم افزار spss و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون فرضیه های پژوهش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که میزان ضریب همبستگی مشاهده شده بین رشد اجتماعی و سبک های فرزندپروری والدین ارتباط دارد. از نظر آماری نتایج تحلیل داده ها نشان داد که ضریب همبستگی بین سبک های فرزندپروی سهل گیرانه و مقتدرانه با رشد اجتماعی در سطح معن اداری 05/0p> مثبت و معنی دار است اما ضریب همبستگی پیرسون بین سبک فرزندپروری مستبدانه و رشد اجتماعی در سطح اطمینان 95 درصد رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد، سبک فرزندپروری مقتدرانه در سطح معنی داری آزمون (0.0001) بهترین متغیر برای پیش بینی رشد اجتماعی کودکان است. با استناد به یافته های به دست آمده از این پژوهش می توان گفت، سبک های فرزندپروری یکی از پیش بینی کننده های مهم رشدی بویژه در حیطه اجتماعی کودکان است. لیکن تفاوتی که در این پژوهش با سایر پژوهش های انجام شده دارد، این است که نتایج ارتباط بین سبک سهل گیرانه و رشد اجتماعی را نشان می دهد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های بدست آمده می توان نتیجه گیری کرد: زمانی که والدین در روش های تربیتی خود در مورد فرزندشان ثابت قدم هستند، رفتارهای ابراز وجود و اعتماد را به آنها ارائه می دهند، به گفته های کودکان خود گوش می سپارند و گفتگو با آنها را ترویج می دهند؛ همچنین روش انضباطی آنان توأم با گرمی، منطق و انعطاف پذیری است و تا حدی به کودکان خود آزادی (سبک سهل گیرانه که در پژوهش های دیگر ارائه نگردیده است ) می دهند، کودکان رشد اجتماعی بیشتری را نشان می دهند.
پیش بینی رابطه هوش هیجانی و نشخوار خشم با پرخاشگری در دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رابطه هوش هیجانی و نشخوار خشم با پرخاشگری انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر به صورت توصیفی- همبستگی انجام شد. جامعه آماری این تحقیق کلیه دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز بود که 377 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های هوش هیجانی بار- اُن (1997)، پرخاشگری بأس و پری (1992) و نشخوار خشم سوکودولسکی و همکاران (2001) پاسخ دادند. یافته ها به روش رگرسیون چندگانه تحلیل گردید. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که هوش هیجانی و نشخوار خشم قادرند، بطور معنی دار تغییرات پرخاشگری را پیش بینی کنند که در این میان هوش هیجانی بطور منفی و نشخوار خشم بطور مثبت در تبیین پرخاشگری نقش داشتند. ضرایب بیانگر این بودند که هوش هیجانی با بالاترین مقدار (64/0-) سهم بیشتری در تبیین پرخاشگری دارد. نتیجه گیری: مبتنی بر یافته ها می توان استنباط کرد که پرخاشگری از عوامل شناختی و مدیریت و کنترل هیجانات تأثیر پذیرفته و برای کنترل آن لازم است بر مهارت های شناختی و هیجانی تأکید شود.
تبیین اجتماعی رانندگی مخاطره آمیز بر اساس سازه سرمایه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه سبک رانندگی مخاطره آمیز در بین شهروندان به ویژه قشر جوان یکی از مهمترین دغدغه های اجتماعی می باشد که پیامد آن می تواند، علاوه بر خود فرد، صدمات جبران ناپذیری را بر سایر کنشگران اجتماعی وارد سازد و موجب اختلال در نظم و انضباط اجتماعی شود. پژوهش حاضر نیز با هدف تبیین اجتماعی رانندگی مخاطره آمیز بر اساس سازه سرمایه اجتماعی به انجام رسیده است. روش: روش تحقیق پژوهش حاضر پیمایش می باشد و جامعه آماری نیز، شامل جوانان شهر تبریز به تعداد 579694 نفر می باشد که از این تعداد، 630 نفر با استفاده از فرمول آماری کوکران و شیوه خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند، ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه محقق ساخته می باشد، همچنین جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS 22 استفاده شده است. یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که همبستگی بین تمامی مولفه های سرمایه اجتماعی با رانندگی پرخطر در سطح معناداری کمتر از 01/0 به تأئید رسید، نوع رابطه نیز منفی و معکوس می باشد. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای حاضر در مدل رگرسیونی توانسته اند 5/11 درصد از تغییرات متغیر رانندگی مخاطره آمیز را پیش بینی نمایند. نتیجه گیری: با توجه به رابطه معنادار و نقش مؤثر سرمایه اجتماعی در پیش بینی رانندگی مخاطره آمیز در پژوهش حاضر، می توان اذعان نمود که برخورداری از سرمایه اجتماعی می تواند در برابر مسایل و آسیب های اجتماعی به مراتب رانندگی پرخطر جوانان همچون سپری عمل نماید. از این رو، بسترسازی جهت بهبود و افزایش سرمایه اجتماعی جوانان هم در سطح خانواده و هم درسطح جامعه بیش از پیش ضروری به نظر می رسد.
نقش ادراک نابرابری جنسیتی ، خودانضباطی و مسئولیت پذیری اجتماعی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
162 - 141
حوزههای تخصصی:
هدف: بررسی مسئولیت پذیری اجتماعی و خود انضباطی نسل جوان به دلیل اهمیت آن ها در تعیین نیروی فعال و آینده سازان جامعه، ضروری است. لذا هدف اصلی پژوهش حاضر نقش ادراک نابرابری جنسیتی خود انضباطی و مسئولیت پذیری اجتماعی در پیش بینی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه های تهران بود. روش: این تحقیق بر حسب هدف کاربردی و بر اساس شیوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشگاه های تهران در سال تحصیلی 98-1397 بود. نمونه پژوهش 384 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه تهران بود که به صورت خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ادراک نابرابری جنسیتی خوش رو و همکاران، پرسشنامه خود انضباطی زند کریمی و پرسشنامه مسئولیت پذیری سروش استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیری به روش گام به گام مورد تحلیل آماری قرار گرفتند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین ادراک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری با پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر رابطه مثبت وجود دارد (001≥P). نتایج رگرسیون چندمتغیری به شیوه گام به گام نشان داد که 35 درصد از واریانس پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر توسط ادراک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری تبیین می شود. نتیجه گیری: نتیجه پژوهش رابطه بین ادارک نابرابری جنسیتی، خود انضباطی و مسئولیت پذیری دانشجویان دختر با پیشرفت تحصیلی تایید می کند. بنابراین طرح ریزی مطالعات کمی و کیفی بیشتر جهت ارتقای پیشرفت تحصیلی دانشجویان دختر، با توجه به نقش جنسیتی، اجتماعی، فرهنگی- آموزشی، سیاسی و اقتصادی آنان در جامعه، توصیه می شود.
پیش بینی حمایت اجتماعی دانشجویان بر اساس مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همه گیری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۰ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
179 - 163
حوزههای تخصصی:
هدف: شیوع بیماری کرونا و اجرای قانون های پیشگیرانه، تاثیرات گوناگونی بر ابعاد روانی و اجتماعی افراد جامعه گذاشته است. هدف از این پژوهش مطالعه ارتباط حمایت اجتماعی دانشجویان با مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی در بحران همه گیری کرونا بود. روش: پژوهش از نوع توصیفی-همبستگی و جامعه آماری را کلیه دانشجویان استان چهارمحال و بختیاری در نیمسال دوم سال تحصیلی 99-1398 با تعداد بالغ بر 40000 نفر تشکیل می دادند. گروه نمونه 402 دختر و پسر دانشجو بودند که توسط پرسشنامه حمایت اجتماعی(زیمت و همکاران، 1998)، پرسشنامه سرمایه اجتماعی(پاتنام، 2000) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی(لوتانز و همکاران، 2007) به شکل اینترنتی و از طریق درگاه های مجازی ارزیابی شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون هم زمان استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی بصورت مثبت با حمایت اجتماعی دانشجویان، همبستگی دارند. همچنین مشخص شد که سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی، به ترتیب 24 و 48 درصد از تغییرات حمایت اجتماعی را پیش بینی می کنند(001/0p <). نتیجه گیری: به نظر می رسد می توان گفت حمایت اجتماعی دانشجویان با مؤلفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه روانشناختی قابل پیش بینی است و دارای تلویحات کاربردی در تهیه مداخله های در بحران در زمان شیوع بیماری کرونا و بعد از آن است.
تدوین ابعاد اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ارتقاء سلامت اجتماعی در بعد کلان در هر جامعه ای نشانه ای از رفاه و پیشرفت است و این امر بدون تهیه مدلی بومی و کارکردی متناسب با شرایط جامعه امکان پذیر نمی باشد. پژوهش حاضر به تدوین شاخص های سلامت اجتماعی از منظر مدیریت شهری می پردازد. روش: به منظور تدوین ابعاد اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری از روش زمینه یابی استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش عبارت بودند از کلیه خبرگان در حوزه سلامت اجتماعی و مدیران شهری که 311 نفر از آن ها به شیوه در دسترس از شهر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارت از پرسشنامه محقق ساخته با 20 شاخص و 114 نشانگر، دارای آلفای کرونباخ 975/0 بود که با استفاده از روش زمینه یابی (مصاحبه، گروه کانونی و دلفی) مطابق نظر گروهی از خبرگان سلامت اجتماعی و مدیران ارشد شهری جهت بررسی شاخص های سلامت اجتماعی از منظر مدیریت شهری در ایران طراحی گردید. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تدوین شاخص ها از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل اکتشافی حاکی از وجود 20 شاخص و 114 نشانگر به عنوان مؤلفه های اجتماعی سلامت از منظر مدیریت شهری بود. نتیجه گیری: با شناسایی شاخص ها و نشانگرهای سلامت اجتماعی شهری می توان آنها را در ایران اعتباریابی و هنجاریابی نمود و با تهیه چک لیستی مبنی بر این مدل، می توان به ارتقاء سلامت اجتماعی در طرح ها و پروژه های شهری کمک کرد.