مقدمه: تغییر تنها عنصر دائمی در زندگی و کسب و کار تلقی می شود، اما در جریان پیاده سازی فرآیند تغییر، یکسری چالش ها پیش روی سازمان ها به ویژه سازمان های دولتی قرار می-گیرد که یکی از مهمترین آنها مقاومت کارکنان سازمان در برابر تغییر است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر هوش هیجانی و هوش فرهنگی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییر با تاکید بر نقش میانجی گری سرمایه روان شناختی می باشد. روش: این مطالعه بر روی یک نمونه غیرتصادفی 300 نفره از کارکنان دانشگاه های دولتی شهر اهواز انجام شده است. روش پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی می باشد. داده ها با استفاده از پرسشنامه های استاندارد- هوش فرهنگی انگ و همکاران (2007)، هوش هیجانی گلمن (1997)، مقاومت در برابر تغییر اورگ (2003) و سرمایه روانشناختی لوتانز و همکاران (2007)- گردآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار Smart PLS3 استفاده شده است. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که هوش هیجانی و هوش فرهنگی هم به طور مستقیم (37/0- ، 32/0-) و هم به واسطه سرمایه روان شناختی بر مقاومت کارکنان در برابر تغییرات سازمانی اثر منفی و معنادار (69/0- ، 63/0-) دارد. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش، تقویت هوش هیجانی و فرهنگی کارکنان، مقاومت آنها در برابر اجرای تغییرات را کاهش خواهد داد. همچنین بهبود سرمایه روانشناختی باعث می شود که اثر هوش هیجانی و فرهنگی بر مقاومت در برابر تغییر با میانجی گری سرمایه روان شناختی تقویت گردد.