فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
رابطه ادراک شیوه های فرزندپروری و اضطراب صفت پدر و مادر با اضطراب جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب صفت پدر و مادر و ادراک فرزندان از شیوه های فرزندپروری والدین شان با اضطراب فرزندان بود. این پژوهش از نوع مطالعات همبستگی است. بدین منظور 100 نفر از دانشجویان بومی دانشگاه آزاد اسلامی و دولتی تبریز (50 دختر و 50 پسر) و والدین آن ها به روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شد. به این دلیل از دانشجویان بومی استفاده شد که والدین شان بتوانند پرسشنامه ها را تکمیل کنند. برای اندازه گیری اضطراب والدین و فرزندان از سیاهه اضطراب صفت حالت (STAI؛ اسپیلبرگر، گورساچ و لاشن،1970 ) و برای سنجش ادراک فرزندان از شیوه های فرزندپروری والدین از سیاهه گزارش فرزندان از رفتارفرزندپروری (CRPBI؛ شیفر، 1965) استفاده شد. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون چندگانه تحلیل شد. نتایج نشان دادند که بین اضطراب والدین و اضطراب فرزندان رابطه مثبت معنی داری وجود دارد. همچنین رابطه بین ادراک شیوه های فرزندپروری و اضطراب فرزندان معنی دار بود. به نحوی که بین ادراک پذیرش و ادراک کنترل بیش از حد والدین با اضطراب فرزندان، به ترتیب، رابطه منفی و مثبت وجود داشت. براساس این نتایج می توان گفت که اضطراب بالای والدین و برداشت فرزندان از روش های فرزندپروری آن ها، نقش مهمی در اضطراب فرزندان دارد. بنابراین، می توان با آموزش صحیح فرزندپروری به والدین و کاهش اضطراب آنها، از میزان اضطراب فرزندان و آثار مخرب آن کاست.
اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر عدم تحمل بلاتکلیفی، اجتناب شناختی و باورهای مثبت نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اختلال اضطراب فراگیر (GAD)، در دهه گذشته، با پیشرفت و گسترش نظریه های مختلف درباره "نگرانی"، به عنوان یک مؤلفه شناختی بنیادین در این اختلال، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. اختلال اضطراب فراگیر، به عنوان یک اختلال مزمن، اغلب چندین سال قبل از افسردگی بروز می کند. امّا مطالعات اندکی درخصوص سبب شناسی و مداخلات درمانی این اختلال صورت گرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی درمان شناختی مبتنی بر مدل داگاس بر عدم تحمل بلاتکلیفی ، اجتناب شناختی و باورهای مثبت نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود. روش: در این پژوهش از طرح تک آزمودنی از نوع خط پایه چندگانه استفاده گردید. نمونه این پژوهش، پنج نفر بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود که ملاک های ورود و خروج را دارا بودند. نمونه گیری پژوهش به صورت در دسترس انتخاب شد. تأیید تشخیص اختلال اضطراب فراگیر بر اساس مصاحبه بالینی ساختار یافتهSCID-I) ) و تشخیص روانشناس بالینی انجام شد. برای سنجش و ارزیابی قبل و بعد از مداخله شناختی مبتنی بر مدل داگاس از مقیاس عدم تحمل بلاتکلیفی (IUS)، پرسشنامة نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، پرسشنامه اجتناب شناختی (CAQ)، پرسشنامه چرا نگرانی (WWQ-II) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اندازه اثر محاسبه شده در مقیاس عدم تحمل بلا تکلیفی 72/0، اجتناب شناختی 79/0 و باورهای مثبت در مورد نگرانی 66/0 بود. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش نتیجه گیری می شود که شناخت درمانی به شیوه داگاس توانسته بر روی عدم تحمل بلاتکلیفی، باورهای مثبت در مورد نگرانی و اجتناب شناختی اثر مثبتی داشته باشد و باعث کاهش علائم شده است. همچنین این درمان می تواند یکی از گزینه های مؤثر در کاهش علائم اختلال اضطراب فراگیر (GAD) در کنار سایر مداخلات دارویی باشد.
اثربخشی استرس بر حافظه فعال محرک های هیجانی در دانشجویان با عملکرد تحصیلی قوی و ضعیف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف:دانشجویان به طور خاص مستعد فشار روانی مزمن هستند زیرا با انتقال های رشدی متعددی روبرو می باشند، که در این میان باید گفت فشار روانی می تواند مزاحم فرایند یادگیری لازم برای موفقیت علمی شود. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر استرس القاء شده بر عملکرد حافظه فعال (دیداری و شنیداری) محرک های عاطفی (مثبت و منفی) دانشجویان قوی و ضعیف پرداخته است.
مواد وروش ها: این پژوهش به صورت نیمه تجربی و با طرح پس آزمون گروه کنترل و به شیوه درون گروهی در سال 91-1390صورت پذیرفت. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی بودند که 62 نفر به شیوه در دسترس هدفمند گزینش شدند. ابزارهای تحقیق شامل فرایند القاء استرس به کمک پارادایم بین المللی ارزیابی اجتماعی آزمون فشارزای آب سرد (SCPT) و آزمون حافظه فعال کامپیوتری (n-back) و مقیاس درجه بندی میزان تلاش ذهنی آزمودنی برای هر دو فاز دیداری و شنیداری بود. داده ها با استفاده از آزمون تی و تحلیل واریانس دوراهه مختلط مورد بررسی قرار گرفت .
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان دادکه عملکرد حافظه فعال دیداری و شنیداری متأثر از استرس برای هر دو شاخص نمره صحت (M=4.61, M=4.17) و نمره سرعت (M=4.64, M=4.62) در گروه با عملکرد تحصیلی قوی بیش تر از ضعیف بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد که عملکرد حافظه فعال شنیداری به دنبال استرس بهتر از دیداری و نیز نمرات آیتم های هیجانی مثبت بیشتر از منفی می باشد.
مقایسه ی دانش آموزان آزار پذیر، آزار رسان و عادی از لحاظ افسردگی، اضطراب، خشم و عملکرد تحصیلی در دانش آموزان سال اول دبیرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه دانش آموزان آزار پذیر، آزار رسان و عادی از لحاظ افسردگی، اضطراب، خشم و عملکرد تحصیلی بود. جامعه پژوهش همه دانش آموزان پسر سال اول دبیرستان شهر اهواز بود، که به روش تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از دو منطقه انتخابی سه مدرسه انتخاب و از بین دانش آموزانی که بالاترین نمرات را در پرسشنامه آزاررسانی کسب کردند، نمونه ای شامل 138 نفر :34 نفر گروه آزار رسان، 35 نفر گروه آزارپذیر و 69 نفر به همان تعداد بعنوان گروه عادی همتاسازی و انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها پرسشنامه تجدید نظر شده ی آزار رسانی-آزار پذیری الویس، سیاهه افسردگی کودکان(CDI) ، مقیاس اضطراب چند بعدی کودکان (MASC)، خرده مقیاس خشم از پرسشنامه پرخاشگری (AGQ) و برای سنجش عملکرد تحصیلی معدل ترم قبل، استفاده شد. برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانس چند راهه (MANOVA) استفاده شد. نتایج نشان داد، بین سه گروه از لحاظ افسردگی، اضطراب، خشم و عملکرد تحصیلی تفاوت معنی داری وجود دارد. افسردگی در دانش آموزان آزار پذیر نسبت به دو گروه دیگر و آزار رسان از گروه عادی بالاتر بود. همچنین، بین اضطراب در دو گروه تفاوتی مشاهده نشد، اما اضطراب در هر دو گروه، نسبت به دانش آموزان عادی، بیشتر بود. علاوه براین، خشم در دانش آموزان آزار رسان و آزار پذیر، نسبت به دو گروه دیگر و گروه عادی بالاتر بود. عملکرد تحصیلی در دانش آموزان عادی بالاتر و در گروه آزار رسان پایین تر بود. با در نظر گرفتن نتایج پژوهش، توجه مضاعف به کاهش رفتار قلدری در دانش آموزان پسر پیشنهاد می گردد.
اثربخشی آموزش گروهی مهارت های شناختی رفتاری بر کاهش ترس از صحبت کردن در جمع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش گروهی مهارت های شناختی رفتاری بر کاهش ترس از صحبت کردن در جمع انجام شده است. طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. آزمودنی ها پس از انجام مصاحبه ی بالینی ساخت یافته بر اساس راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی ویرایش چهارم، توسط روان شناس بالینی و اجرای مقیاس خودگزارش دهی بال (1996) درباره اعتماد به نفس به عنوان یک سخنران و پرسشنامه محرک – پاسخ اضطراب سخنرانی اندلر (1962) با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از بین دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دهدشت انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل قرار گرفتند. بعد از اتمام دوره ی12 جلسه ای آموزش گروهی مهارت های شناختی رفتاری، به منظور سنجش متغیر وابسته، مجدداً آزمون های ذکرشده، در هر دو گروه اجرا شد. داده های به دست آمده با تحلیل کوواریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج، حاکی از اثربخشی این آموزش ها در کاهش اضطراب صحبت کردن در جمع و افزایش اعتماد به نفس بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت که متخصصان بالینی و رواندرمان گران می توانند برای درمان اضطراب صحبت کردن در حضور جمع، از آموزش مهارت های شناختی رفتاری به شیوه گروهی، استفاده کنند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پردازش هیجانی بر بهبود بیماران مبتلا به وسواس شستشو(مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پردازش هیجانی در بهبود علایم وسواس شستشو صورت گرفت. این پژوهش به روش طرح نیمه آزمایشیتک موردی و از نوع خط پایه چندگانه انجام شد. بدین منظور، دو آزمودنی به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و تحت درمان قرار گرفتند. آزمودنی ها در مرحله پیش از درمان (خط پایه) و در طی جلسات و مرحله پیگیری یک ماهه، پرسشنامه وسواسی- اجباری مادزلی را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از تحلیل چشمی و شاخص درصد بهبودی و میزان اثر استفاده شد. نتایج نشان داد که آزمودنی های مبتلا به وسواس شستشو، میزان بهبودی برابر 54/0 را داشتند. از سویی، میزان اثر در آزمودنی اول، 49/1و در آزمودنی دوم، 13/2 بود. نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که روش درمان مبتنی بر پردازش هیجانی بر اختلال وسواس شستشو موثر است. این روش با ایجاد تغییرات شناختی و شکل گیری احساسات مثبت موجب کاهش اضطراب فرد شده و در نتیجه، علائم فرد بهبود می-یابند.
پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان بر اساس سبک های فرزندپروری و صمیمیت زناشویی والدین
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان بر اساس سبک های فرزند پروری و صمیمیت زناشویی والدین انجام گردید. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی هست. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه دانش آموزان پسر مقطع دبیرستان منطقه ۳ تهران به تعداد ۲۸۵۷ نفر در نیم سال دوم تحصیلی ۱۳۹۵-۹۶ تشکیل می دادند که از این میان حجم نمونه با مراجعه به جدول مورگان، تعداد ۳۲۰ نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب گردید و توسط پرسشنامه اضطراب امتحان ساراسون، پرسشنامه سنجش عملکرد تحصیلی، مقیاس صمیمیت زناشویی و مقیاس فرزند پروری بامریند مورد ارزیابی قرار گرفتند. اطلاعات گردآوری شده در این پژوهش توسط نرم افزار آماری SPSS نسخه ۲۲ با استفاده از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل رگرسیون گام به گام و همبستگی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سبک های فرزند پروری مقتدرانه و سهل گیر و صمیمیت والدین، توانایی معناداری برای پیش بینی عملکرد تحصیلی و اضطراب امتحان نوجوانان داشتند. پیشنهاد می شود از نتایج پژوهش حاضر در مباحث آموزشی و طراحی برنامه های درمانی والد فرزند در جهت بهبود عملکرد تحصیلی و کاهش اضطراب امتحان استفاده گردد.
اثر مستقیم و غیرمستقیم عواطف بر اضطراب و افسردگی سالمندان: نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضطراب و افسردگی غالبا بصورت اختلالات همبود در سالمندان خود را نشان می دهند و با پیامدهای منفی در سلامت جسمی و روانی سالمندان و همچنین پاسخ ضعیف تر به درمان های دارویی و روانشناختی مرتبط هستند. پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل ساختاری عواطف مثبت و منفی با اضطراب و افسردگی سالمندان با نقش میانجی دشواری در نظم جویی هیجانی طرح ریزی و اجرا شد.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 173 سالمند از بین جمعیت سالمندان شهرستان مینودشت انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش پرسشنامه های دشواری در نظم جویی هیجان، عاطفه مثبت و منفی و اضطراب و افسردگی را تکمیل کردند. به منظور آزمون الگوی اثرات مستقیم و غیرمستقیم از تحلیل مسیر استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد داده ها برازش مناسبی با مدل دارد. اثر مستقیم عاطفه مثبت بر افسردگی و اثر مستقیم عاطفه منفی بر اضطراب معنادار بود. تاثیر غیرمستقیم عاطفه مثبت بر اضطراب و افسردگی از طریق دشواری در نظم جویی هیجان معنادار بود. اثر غیرمستقیم عاطفه منفی بر اضطراب و افسردگی از طریق دشواری در نظم جویی هیجان نیز معنادار بود. همچنین تاثیر مستقیم عاطفه منفی بر افسردگی معنادار نبود. علاوه بر این، یافته ها نشان می دهد که اثر مستقیم عاطفه مثبت بر افسردگی در مقایسه با سایر متغیرها شدت بیشتری دارد. درنهایت 57 درصد واریانس افسردگی و 53 درصد واریانس اضطراب در این مدل توسط متغیرهای دشواری در نظم جویی هیجان، عاطفه مثبت و عاطفه منفی تبیین می شود. عاطفه مثبت، عاطفه منفی و دشواری در نظم جویی هیجان بطور معناداری می توانند اضطراب و افسردگی در سالمندان را پیش بینی نمایند.
نتیجه گیری: در مداخلات درمانی یا پیشگیری از اضطراب و افسردگی در سالمندان سبک عاطفی و همچنین دشواری در نظم جویی هیجان باید مورد توجه قرار گیرد. تلویحات نظری یافته ها مورد بحث قرار گرفته است.