فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۶۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی اثر درمان فراشناختی، درمان با فلووکسامین و درمان ترکیبی (درمان فراشناختی و درمان با فلووکسامین) بر بهبود باورهای فراشناختی و پریشانی ذهنی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری.
روش: در یک طرح آزمایشی 21 بیمار سرپایی مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری، به طور تصادفی، در یکی از سه گروه درمانی فراشناختی، فلووکسامین و ترکیبی قرار داده شدند. بیماران هر سه گروه 10 هفته تحت درمان قرار گرفتند.برای سنجش پریشانی ذهنی بیماران از مقیاس واحدهای ذهنی ناراحتی و برای سنجش باورهای فراشناختی آنها از پرسشنامه فراشناخت-30 در شروع و پایان درمان استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان دادند که درمان فراشناختی و ترکیبی بیشتر از درمان با فلووکسامین باعث بهبود معنادار شدت پریشانی ذهنی، باورهای مثبت به نگرانی، باورهای منفی به نگرانی، اعتماد شناختی و نیاز به کنترل افکار می شوند (01/0 p<). اثر درمان فراشناختی و درمان ترکیبی بر بهبود بیماران هیچ تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه گیری: درمان فراشناختی و ترکیبی بیش از درمان با فلووکسامین بر بهبود باورهای فراشناختی و پریشانی ذهنی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری تاثیر دارد.
نظریه ها و درمان های شناختی - رفتاری وسواس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این مقاله مروری بر مفهوم سازی ها و درمان های رفتاری و شناختی ـ رفتاری وسواس، و آشنایی با پیشرفت های اخیر در این زمینه است.
روش: مقاله های اصیل و مروری مرتبط با مفهوم سازی و درمان رفتاری و شناختی ـ رفتاری وسواس که از سال 2000 میلادی منتشر شده اند، در مدلاین و سایک اینفو جست وجو شد. به علاوه، با جست وجوی دستی در منابع این مقالات، برخی کتاب ها و مقالات مرتبط دیگر نیز مورد بررسی قرار گرفت. در این مقاله مفهوم سازی های رفتاری و شناختی وسواس مرور و به روش های درمانی رفتاری و شناختی ـ رفتاری این اختلال اشاره می شود.
یافته ها و نتیجه گیری: اگرچه رویارویی و جلوگیری از پاسخ در درمان رفتاری وسواس موثر بوده است، محدودیت های خاص این درمان پژوهش گران بالینی را بر آن داشت تا رفتار درمانی را با مداخله های مستقیم شناختی تقویت کنند. مفهوم سازی های شناختی و مفاهیم و فرآیندهای مرتبط با آن به شکل گیری مدل های درمانی متناسب با هر مفهوم سازی انجامیده اند. به نظر می رسد هر کدام از این مفهوم سازی ها در توجیه بخشی از شکل گیری و تداوم علایم وسواسی نقش داشته باشند و پرداختن به این اجزا، به بهبود روند درمان و اثربخشی آن کمک کند. با این حال، رفتار درمانی به شکل رویارویی و جلوگیری از پاسخ، همچنان بخش اصلی درمان شناختی ـ رفتاری جدید وسواس را تشکیل می دهد.
مدل های سبب شناسی اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر مطالعات گسترده ای در مورد آسیب شناسی و درمان اختلال اضطراب اجتماعی انجام شده است. بر اساس این پژوهش ها، مدل های سبب شناسی متعددی برای این اختلال ارایه شده است. مفاهیمی که در این رابطه مطالعه شده اند عبارتند: از عوامل ژنتیکی و سرشتی، عوامل محیطی و تجربه های یادگیری، نقص در مهارت های اجتماعی، عوامل شناختی، تأثیرات فرهنگی و تکاملی. مدل های سبب شناسی با رویکردهای مختلف مفاهیم فوق را در شکل گیری و تداوم اختلال اضطراب اجتماعی به کار برده اند. در این مقاله مدل های سبب شناسی که تاکنون در خصوص اختلال اضطراب اجتماعی مطرح شدهاند معرفی می شود. ارزیابی این مدل ها و کاربردهای بالینی آن ها در پایان ارایه شده است.
بررسی رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی در دانشجویان دوره کارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجربه اضطراب از سوی دانشجویان، اثرات منفی بر عملکرد علمی آنها در دوران تحصیل و بر سلامت روانی و عملکرد شغلی آنها در آینده دارد. در این راستا، در سالهای اخیر محققان و پزشکان بالینی تلاش های فزاینده ای بمنظور فهم اتیولوژی، شیوع و اثرات گسترده اختلال اضطراب اجتماعی نموده اند. هدف: این مطالعه با هدف تعیین رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی در میان دانشجویان انجام شده است. تحقیق حاضر با شیوه پیمایشی و مقطعی انجام شد. داده های این مطالعه از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، از هفت گروه آموزشی، انتخاب شده بودند، و در آبان 1385 گردآوری شد. این پاسخگویان، سپس به پرسش های مقیاس عزت نفس روزنبرگ (RSES) و مقیاس فوبی اجتماعی (SPIN) پاسخ دادند. براساس نتایج به دست آمده تفاوت معناداری بین پاسخگویان با سطوح مختلف عزت نفس از نظر اضطراب اجتماعی به طور کلی (05/0p<) و مولفه ترس از افراد معتبر (01/0p<) مشاهده شد. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که مولفه های عزت نفس، 1/16 درصد از واریانس متغیر اضطراب اجتماعی را تبیین نموده است. رابطه معکوسی میان عزت نفس و نیز مولفه ارزیابی خود از سازه عزت نفس و اضطراب اجتماعی به طور کلی و مولفه ترس از افراد معتبر از سازه اضطراب اجتماعی وجود داشت. هر مقدار نمره افراد در مقیاس عزت نفس و مولفه ارزیابی خود بالاتر می رفت، نمرات آنان در مقیاس اضطراب اجتماعی کاهش می یافت.
بررسی سبکها و مکانیزم های دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری، اختلال اضطراب تعمیم یافته و اختلال هراس اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه مکانیزمها و سبکهای دفاعی افراد مبتلا به اختلال وسواس- بی اختیاری (OCD )، اختلال اضطراب تعمیم یافته(GAD) و اختلال هراس اجتماعی(SP) انجام پذیرفته است.
روش: نمونه این پژوهش متشکل از افراد مبتلا به اختلال- وسواس بی اختیاری (30 نفر)، اختلال اضطراب تعمیم یافته (30 نفر)، اختلال هراس اجتماعی(30 نفر) و افراد غیر مبتلا(30 نفر) است که توسط روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. ابزار مورد استفاده جهت سنجش مکانیزمهای دفاعی پرسشنامه سبکهای دفاعی (DSQ-40) می باشد. مکانیزمها و سبکهای دفاعی گروههای مبتلا با گروه بهنجار و الگوی مکانیزمهای دفاعی هر چهار گروه با استفاده از روش های آماری مقایسه میانگین ها، و تحلیل واریانس یک راهه و آزمون های تعقیبی با یکدیگر مقایسه شدند.
یافته ها: بررسی های آماری نشان داد که گروه های مبتلا نسبت به گروه غیر مبتلا از سبکهای دفاعی رشد نایافته و روان آزرده به صورت معنا داری بیشتر استفاده می کنند و مشخص شد که میان گروه ها در استفاده برخی از مکانیزمهای دفاعی تفاوت معنا دار وجود دارد. به علاوه مشخص گردید که مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال وسواس- بی اختیاری در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی گذار به عمل، تشکل واکنشی و ابطال است به همین ترتیب مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال اضطراب تعمیم یافته در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و استفاده کمتر آنها از مکانیزم های دفاعی طنز و فرونشانی است و مشخصه اصلی الگوی دفاعی گروه مبتلایان به اختلال هراس اجتماعی در مقایسه با گروه بهنجار در استفاده زیاد آنها از مکانیزم های دفاعی فرافکنی، آرمانی سازی، جسمی سازی و پرخاشگری منفعلانه و استفاده کمتر آنها از مکانیزم دفاعی فرونشانی است.
نتیجه گیری: مطالعه کنونی اهمیت بررسی مکانیزمهای دفاعی را چه در گستره بهنجار و چه در گستره بالینی جهت تشخیص و درمان اختلالات اضطرابی نمایان می سازد. یافته های این پژوهش به طور کلی با یافته های سایر مطالعات قابل مقایسه هستند، با این حال انجام پژوهش در زمینه مکانیزمهای دفاعی در ایران نیازمند توجه بیشتری است.
مطالعه اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی با توجه به جنسیت و رشته تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش کنونی، بررسی رابطه اضطراب امتحان و پیشرفت تحصیلی در دانشآموزان دبیرستانی است
و همچنین کوشش گردیده تا متغیرهای یاد شده براساس جنسیت و رشتههای تحصیلی مورد مقایسه قرار گیرند.
بدینخاطر مقاله حاضر در برگیرنده سه مطالعه مستقل در استانهای ایلام، کردستان و خراسان است که در مطالعه اول
، دوم و سوم به ترتیب 120، 171 و 200 دانشآموز مورد بررسی قرار گرفتند. دادههای بهدست آمده براساس ضریب همبستگی
و تحلیل واریانس دو راهه مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها بهطورکلی بیانگر وجود رابطه منفی و معنادار بین اضطراب امتحان و
پیشرفت تحصیلی است، در حالی که مقایسه اضطراب امتحان براساس جنسیت و رشته تحصیلی و تعامل دو متغیر، همنوا نیست،
به گونهای که در یک مطالعه تأثیر دو متغیر یاد شده دیده نشده، اما نقش جنسیت و تعامل آن با رشته تحصیلی، در مطالعه دیگر
آشکار بوده، و این در حالی است که این نقش در پیشرفت تحصیلی نیز به نفع دختران مشاهده شده است.
خودکارآمدی عمومی و فوبی اجتماعی : ارزیابی مدل شناختی اجتماعی بندورا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"زمینه: مطالعات سبب شناختی، فوبی اجتماعی را یک واقیت چندعاملی و نتیجه کنش متقابل عوامل فیزیکی، اجتماعی و روانشناختی تلقی می کنند. شناخت نقش تمایلات روانی منفی از جمله خودکارآمدی پایین، یکی از هدفهای محققان بویژه در پرتو تئوری شناختی اجتماعی بندورا بوده است. هدف: این مطالعه با هدف ارزیابی سازه خودکارآمدی در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی انجام شد. روش: تحقیق حاضر با شیوه پیمایشی و مقطعی انجام شد. داده های این مطالعه از 220 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد که با روش نمونه گیری تصادفی، از هفت گروه آموزشی، انتخاب شده بودند، و در آبان 1385گردآوری شد. این پاسخگویان، سپس به پرسشهای مقیاس خودکارآمدی عمومی(GSES) و پرسشنامه فوبی اجتماعی (SPIN) پاسخ دادند. نتایج: همبستگی معناداری بین خودکارآمدی و فوبی اجتماعی بطور کلی (001/0 >P) و نیز بین خودکارآمدی و مولفه های ترس از افراد معتبر (001/0 >P)، ترس از انتقاد و خجالت (001/0 >P) و ترس از صحبت در جمع و با غریبه ها (001/0> P) وجود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه سلسله مراتبی نیز نشان داد که مولفه های خودکارآمدی، 1/20 درصد از واریانس فوبی اجتماعی را تبیین نموده است. بحث: یافته های این مطالعه اعتبار و توانایی مدل شناختی اجتماعی بندورا را بعنوان یک مدل نظری در تبیین و پیش بینی فوبی اجتماعی دانشجویان نشان داد. سازه خودکارآمدی، بعنوان سازه اصلی در تئوری شناختی اجتماعی بندورا بخوبی توانسته است تغییرات در فوبی اجتماعی دانشجویان را تبیین نماید.
"
رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه نگرانی از تصویر بدنی، ترس از ارزیابی منفی و عزت نفس با اضطراب اجتماعی بوده است. برای این منظور، 209 نفر از دانش آموزان دختر پایه دوم دبیرستان شیراز به پرسشنامه های نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، 2005) ترس از ارزیابی منفی (دلفی موسوی، 1380)، اضطراب اجتماعی (دلفی موسوی، 1380) وحرمت خود روزنبرگ (محمدی، 1384) پاسخ دادند. در این تحقیق، از روش آماری تحلیل رگرسیون چندگانه، به منظور تحلیل داده ها استفاده شد که نتایج زیرا در پی داشت: 1- متغیرهای عزت نفس و ترس از ارزیابی منفی، به ترتیب بهترین پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی بودند، متغیر نگرانی از تصویر بدنی، در پیش بینی متغیر وابسته سهم معناداری نداشت و بنابراین از معادله حذف گردید. 2- از بین دو خرده عامل نگرانی از تصویر بدنی، عامل نارضایتی از بدن، توانست به طور معناداری، اضطراب اجتماعی را پیش بینی کند. در مجموع، نتایج این تحقیق، نشان داد که متغیر عزت نفس بهتری پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی در دختران نوجوان است.
"تأثیر آموزش جرأت ورزی بر مهارت های اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: این پژوهش بهمنظور بررسی تأثیر آموزش جرأتورزی بر مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دختر پایه اول مقطع متوسطه شهر بهمئی صورت گرفت.
روش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دختر پایه اول متوسطه مشغول به تحصیل در سال 87-1386 و نمونه آن متشکل از 60 دانشآموز است که به روش نمونهگیری تصادفی چند مرحلهای انتخاب شده و در دو گروه آزمایشی و گواه جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده شامل مقیاس اضطراب اجتماعی واتسون و فرند و مقیاس درجهبندی مهارتهای اجتماعی اسلر و میلر است. طرح پژوهش، از نوع پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه است و دادههای بهدست آمده با روش تحلیل واریانس چند متغیری (مانوا) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج تحلیل واریانس چند متغیری نشان داد که بین این دو گروه، حداقل یکی از متغیرهای وابسته مهارتهای اجتماعی، اضطراب اجتماعی و عملکرد تحصیلی، تفاوت معنیداری وجود دارد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه در مانوا نیز نشان داد که بین دو گروه از لحاظ هر سه متغیر وابسته تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: آموزش جرأتورزی بر روی اضطراب اجتماعی، مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل تأثیر دارد و بین دو گروه از لحظ این متغیرها تفاوت معنیداری مشاهده میشود. به بیان دیگر، آموزش جرأتورزی باعث کاهش اضطراب اجتماعی و افزیش مهارتهای اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانشآموزان گروه آزمایشی شده است. "
بررسی تأثیر ورزش در آب بر کیفیت زندگی بیماران پانیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری پانیک (PD یا Panic disorder) یکی از اختلالات اضطرابی است که با علایم شناختی و جسمی همراه است و می تواند باعث عوارض قلبی و عروقی، تنفسی، عصبی و روده ای، تعریق، لرز، تب و عوارض روان شناختی گردد. با توجه به این که ورزش در آب در کاهش علایم اضطراب مؤثر بوده است، هدف تحقیق حاضر، تعیین تأثیر ورزش در آب بر کیفیت زندگی در بیماران پانیک بود.
مواد و روش ها: جهت انجام این تحقیق، 38 نفر زن مبتلا به بیماری پانیک با میانگین سن (33/9 ± 21/35) سال و وزن (26/12 ± 78/69) کیلوگرم پس از طی غربالگری پزشکی به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (19 = n) و شاهد (19 = n) قرار گرفتند. کیفیت زندگی با استفاده از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی 26 سؤالی (WHOQOL-BREF-26 یا World health organization quality of life questionnaire with 26 questions) در شرایط پایه و پایان 12 هفته اندازه گیری شد. گروه آزمایش در یک برنامه 12 هفته ای ورزش در آب (هر هفته 3 جلسه یک ساعته با شدت 50 تا 85 درصد ضربان قلب ذخیره بیشینه) شرکت کردند، گروه شاهد به زندگی معمول خود ادامه دادند. پس از 12 هفته کلیه متغیرها دوباره اندازه گیری شد. به منظور مقایسه درون گروهی از آزمون t همبسته و مقایسه بین گروهی از آزمون t مستقل استفاده شد (05/0 ≤ P).
یافته ها: میانگین دو گروه نشان داد که پس از 12 هفته ورزش در آب، کیفیت زندگی کل (001/0 ≤ P)، کیفیت زندگی عمومی (001/0 ≤ P)، سلامت عمومی (001/0 ≤ P) سلامت روانی (001/0 ≤ P)، روابط اجتماعی (001/0 ≤ P)، سلامت محیط زندگی (003/0 ≤ P)، سلامت جسمانی (001/0 ≤ P) در بیماران پانیک افزایش معنی داری یافت.
نتیجه گیری: بنابراین می توان از ورزش در آب به عنوان یک روش درمانی مکمل برای بهبود بیماران پانیک استفاده کرد.
شیوع علایم وسواس فکری - عملی درنوجوانان و میزان هم ابتلایی آن با سایر علایم روان پزشکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) یکی از اختلالات شایع روان پزشکی است که گاه از کودکی و نوجوانی شروع می شود. مطالعات همه گیرشناسی، میزان شیوع علایم وسواس (وسواس غیربالینی) را در جمعیت نوجوانان بالا گزارش کرده اند. هدف این مطالعه تعیین شیوع علایم وسواس در نوجوانان و میزان هم ابتلایی آن با سایر علایم روان پزشکی بود.
روش: مطالعه حاضر از نوع مقطعی- توصیفی بود. در این مطالعه 909 دانش آموز نوجوان (دختر و پسر) دبیرستانی و پیش دانشگاهی به طور تصادفی از شهرستان های میبد و اردکان انتخاب شدند و به وسیله پرسشنامه های وسواس فکری-عملی مادزلی (MOCI)، چک لیست علایم 90 سؤالی (SCL-90-R) و پرسشنامه جمعیت شناختی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مرحله اول کل نمونه، پرسشنامه های MOCI و SCL-90-R را تکمیل نمودند و در مرحله دوم، نمرات SCL-90-R افرادی که نمره آزمون مادزلی آنها بیشتر از 15 بود، بررسی شد. یافته ها: شیوع علایم وسواس در جمعیت نوجوانان مورد مطالعه 2/11 درصد بود. بالاترین میزان هم ابتلایی علایم وسواس، با اختلال «افسردگی» و «اضطراب» به دست آمد و در عین حال پیش بینی کننده های مفید برای OCD، مقادیر «پرخاشگری»، «هراس» و «شکایات جسمانی» بودند. در بررسی عوامل خطر مرتبط با وسواس، میان رتبه تولد، تحصیلات والدین، درآمد خانواده، سن و جنس با علایم وسواس ارتباط معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: یافته های اخیر در زمینه شیوع گسترده علایم وسواس فکری-عملی در جمعیت غیربالینی، می تواند علایم وسواس را به عنوان یک پدیده طبیعی در نوجوانان تلقی نماید و در عرصه مباحث نظری این اختلال دستاورد جدیدی به ارمغان آورد.
تأثیر بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتاری بر ترس اجتماعی کودکان 5 تا 11 سال(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ترس اجتماعی کودکان، یکی از اختلالات شایع اضطرابی می باشد، که برای درمان آن مداخله های روان شناختی مختلفی وجود دارد. هدف اصلی این پژوهش تعیین تأثیر بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی رفتاری بر ترس اجتماعی کودکان 5 تا 11 سال بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه شبه تجربی از کودکان مراجعه کننده به کلینیکهای روان پزشکی اطفال شهر اصفهان، 30 نفر از کودکان به روش تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. سپس به روش واگذاری تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد جای گرفتند. گروه آزمایش تحت بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتاری در 6 جلسه هفتگی قرار گرفتند و گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای تشخیص این کودکان از پرسش نامه علایم مرضی کودکان (4- CSI)، فرم والدین استفاده شد. علاوه بر این آزمودنی ها، تشخیص روان پزشک اطفال در مورد اختلال مذکور را نیز دریافت کردند. پرسش نامه علایم مرضی کودکان (4- CSI) در زیر مقیاس ترس اجتماعی، فرم والدین، در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری برای هر دو گروه آزمودنی ها اجرا گردید. داده ها با آزمون تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که بازی درمانی در مرحله پس آزمون ترس اجتماعی را کاهش می دهد (01/0 < P) و در مرحله پی گیری نیز ترس اجتماعی را در گروه آزمایش کاهش داد (01/0 < P).
نتیجه گیری: در این پژوهش ترس اجتماعی گروه آزمایش به طور معنی داری کمتر از گروه شاهد بود و این موضوع مشابه مطالعات انجام شده در ایران و خارج از کشور می باشد. بازی درمانی گروهی به شیوه شناختی- رفتای شیوه مناسبی برای درمان ترس اجتماعی کودکان است.
زیگموند فروید و «قاضی شربر یک مورد معروف»
حوزه های تخصصی:
بررسی فراوانی شکایات ادراری در مبتلایان به اختلال وسواسی- جبری و رابطه آن با میزان وسواس، اضطراب و افسردگی آن ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال وسواسی- جبری (Obsessive-compulsive disorder یا OCD) در سیستم طبقه بندیDiagnostic and Statistical Manual of Mental Disorders-5th Edition(DSM-5) که در سال 2013 منتشر شد، فصل جداگانه ای را به خود اختصاص داد که با عقاید، تصاویر، نشخوارها، افکار ناخواسته و اضطرابی به صورت مزاحم و مکرر و یا رفتارهای ذهنی و عملی تکرار شونده تعریف می شود. در بررسی های بالینی بیماران مبتلا به OCD،مواردی از شکایات بیماران از علایم ادراری وجود دارد و این فرضیه را مطرح می کند که اختلال وسواسی- جبری با علایم ارولوژی مانند تکرر ادرار و... در ارتباط می باشد.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر در سال 1393 بر روی 100 بیمار مراجعه کننده به درمانگاه وسواس وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام گرفت. جهت تعیین شدت ابتلای بیمار به وسواس، از پرسش نامه نمره دهی افکار و رفتارهای وسواسی Yale-Brown (Yale-Brown Obsessive Compulsive Scale یا Y-BOCS) و جهت بررسی میزان اضطراب و افسردگی ازمقیاس نمره دهی بیمارستانی اضطراب و افسردگی (Hospital anxiety and depression scale یا HADS) استفاده شد. برای بررسی نمره علایم ادراری نیز پرسش نامه بررسی علایم مجاری ادراری تحتانی (Lower urinary tract symptoms questionnaire یا LUTSQ) و چک لیستی شامل 25 علامت مربوط به علایم ادراری مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از آزمون های t، 2c و آزمون های آنالیز واریانس یک طرفه و همبستگی Pearson در نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: میانگین نمره علایم ادراری در بیماران مورد مطالعه، 8/6 ± 1/11 با دامنه 27-0 بود. بین نمره علایم ادراری و نمره اختلال وسواسی- جبری همبستگی مستقیم و معنی داری وجود داشت (022/0 = P). همچنین، بین نمره اضطراب و افسردگی و علایم ادراری نیز همبستگی مستقیمی مشاهده شد (001/0 >P). از طرف دیگر، همبستگی مستقیمی بین نمره اختلال وسواسی- جبری و نمره اضطراب و افسردگی بود (049/0 = P).
نتیجه گیری: اختلال وسواس در بیش از نیمی از مشارکت کنندگان با علایم ادراری همراه بود و در 74 درصد بیماران علایم همبود اختلال اضطراب و افسردگی نیز وجود داشت. بنابراین، در مصاحبه و درمان این بیماران باید به این همبودی ها توجه نمود و در مداخلات درمانی به درمان آن ها نیز اهتمام ورزید تا از سرگردانی بیماران به خصوص در زمینه شکایات ادراری جلوگیری شود.
بررسی رابطه بین خودکارآمدی،حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روانی دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان با سلامت روان در دانشجویان دختر و پسر دانشگاه علامه طباطبایی انجام شده است.روش: این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنیهای پژوهش 300 دانشجوی دختر و پسر (210 دختر و 90 پسر) مقطع کارشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در سال تحصیلی 84-85 را تشکیل می دادند، که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند و به کمک پرسشنامه های خودکارآمدی شرر (1982)، پرسشنامه حمایت اجتماعی (1986)، پرسشنامه اضطراب امتحان (1375)، پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ (1979) مورد ارزیابی قرار گرفته اند. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماری ضریب همبستگی و t مستقل تحلیل شده اند.یافته ها: این بررسی نشان داد که رابطه بین خودکارآمدی و سلامت روان و نیز رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان مثبت بوده و رابطه بین اضطراب امتحان و سلامت روان منفی است. همچنین دریافتیم که بین میانگین های خودکارآمدی، حمایت اجتماعی و اضطراب امتحان در دو جنس، تفاوتی وجود ندارد، با این وجود میانگین سلامت روان دانشجویان پسر بطور معنی داری پایین تر از میانگین سلامت روان دانشجویان دختر است.نتایج: به طور کلی نتایج پژوهش نشان دادند که خودکارآمدی و حمایت اجتماعی در ارتقا سلامت روانی موثر بوده و اضطراب امتحان سلامت روانی را کاهش می دهد.
مقایسه سبک دلبستگی ویژگی های شخصیتی و خصیصه اضطراب در مادران کودکان دارای اختلال اضطراب جدایی و سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر ویژگی های مادر بر اضطراب جدایی و سطح رشد اجتماعی کودک است. فرض اساسی این پژوهش این است که میان ویژگی های دلبستگی، شخصیتی و اضطرابی مادر (به عنوان عوامل مؤثر بر رفتار مادرانه) با رشد اجتماعی و اضطراب دلبستگی در کودک رابطه وجود دارد. به منظور بررسی این رابطه، ویژگی های مادر (سبک دلبستگی، ویژگی های شخصیتی و خصیصه اضطراب) در دو گروه مـادران کودکان دارای اختـلال اضطـراب
جدایی و مادران کودکان سالم مورد مقایسه قرار گرفت. این پژوهش از نوع مقطعی است و جامعه آماری آن را مادران کودکان مهـدهای کودک منطقـه 8تهران تشکیل می دهند. تعداد نمومه شامل 60 مادر و کودک دارای اختلال اضطراب جدایی و سالم می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس دلبستگی بزرگسال، پرسشنامه شخصیتی میلون 2، اضطراب صفت ـ حالت، مقیاس رشد اجتماعی کودک و ابزار غربالگری اختلال های هیجانی کودکان استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون های t تست یومن ویتنی، همبستگی و تحلیل رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشانگر آن بود که دلبستگی ناایمن اضطرابی ـ دوسوگرا، خصیصه اضطراب صفت و برخی ویژگی های شخصیتی مادر می تواند پیش بینی کننده اضطراب جدایی و سطح رشد اجتماعی کودک باشد.
" رابطه ویژگیهای شخصیتی با اضطراب امتحان در دانشجویان "(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه : اضطراب امتحان به عنوان یک مشکل مهم آموزشی، سالانه میلیونها دانش آموز و دانشجو را در سراسر جهان تحت تأثیر خود قرار می دهد و باعث کاهش عملکرد تحصیلی آنان می شود. از این رو در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل شخصیتی مرتبط با آن، به بررسی رابطه اضطراب امتحان با برخی از ویژگی های شخصیتی همچون روان رنجوری و درون گرایی/برونگرایی، در دانشجویان دانشگاه سمنان پرداخته شده است.
روش : روش تحقیق این پژوهش، از نوع همبستگی است. آزمودنی های این پژوهش شامل 300 نفر دانشجوی دختر و پسر (150 پسر و 150 دختر) در مقطع کارشناسی دانشگاه سمنان بودند که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون ، t- test و همچنین ضریب رگرسیون استفاده گردید. برای جمع آوری داده های پژوهش، از دو مقیاس ""اضطراب امتحان "" و همچنین مقیاس "" شخصیت "" آیزنک، که از ضرایب پایانی (بازآزمایی و همسانی درونی) و اعتبار رضایت بخشی برخوردار بودند، استفاده گردید.
یافته ها : بر اساس یافته های پژوهش، اضطراب امتحان با روان رنجوری رابطه معنادار مثبتی را نشان داد ( P < 0/01 ، r=0. 461 )، اما اضطراب امتحان با درون گرایی / برون گرایی دانشجویان، رابطه معناداری را نشان نداد r=0.073, P<0/01) ). روان رنجوری (با ثباتی / بی ثباتی) با درون گرایی / برون گرایی رابطه معنادار مثبتی را نشان داد( (r=0.175,P<0/01 . از میان ویژگی های شخصیتی مورد مطالعه، روان رنجوری توانست متغیر پیش بین اضطراب امتحان باشد. ضمناً تفاوت معناداری بین دختران و پسران در اضطراب امتحان و ویژگی های شخصیتی مورد مطالعه یافت نگردید
نتیجه گیری: . چنین به نظر می رسد که دانشجوی روان رنجور و مضطرب، اضطراب امتحان بیشتری تجربه می کند و علت شکستهای خود را به عوامل درونی همچون ناتوانی و کم استعدادی اسناد می دهد.
"