فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۵۴۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
اثر مشاوره ی روانی در کاهش افسردگی پس از وازکتومی و توبکتومی
حوزه های تخصصی:
اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به بیماری ام.اس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: ام.اس از شایعترین بیماری های مزمن سیستم عصبی مرکزی است. این بیماری باعث ایجاد اختلالات روانی متعددی در بیماران می گردد که درمیان آن ها افسردگی از شیوع بالایی برخوردار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر امید و افسردگی زنان مبتلا به ام.اس انجام شد.
روش: این پژوهش یک مطالعه ی شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و ملاک داشتن حداقل نمره 14 در پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم، تعداد 24 بیمار از بین جامعه ی آماری شامل زنان مبتلا به ام.اس که عضو انجمن حمایت از بیماران ام.اس شهر زاهدان بودند، انتخاب شده و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش تحت گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید قرار گرفتند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامه افسردگی بک- ویرایش دوم و مقیاس امید اشنایدر بود. داده های پژوهش با نرم افزار آماری SPSS 16 و با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید به طور معناداری (001/0P<) موجب افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس در مقایسه با گروه کنترل شده است.
نتیجه گیری: گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید در افزایش امید و کاهش افسردگی زنان مبتلا به ام.اس مؤثر است. بنابراین می توان آن را به عنوان یک روش مداخله ای مفید برای بهبود نشانگان افسردگی در بیماران مبتلا به ام.اس به کار برد.
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی بر کاهش اضطراب، افسردگی، فشار روانشناختی و افزایش امید بیماران مبتلا به فشار خون اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: فشار خون یک مشکل سلامت عمومی است که در دنیا شایع است. بر اساس مطالعات پیشین، فشار خون اساسی یک عامل خطر مهم برای بیماری های مزمن محسوب می گردد. هدف اساسی مطالعه حاضر مقایسه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی در اضطراب، افسردگی، فشار روانشناختی و امید در بیماران مبتلا به فشار خون اساسی بود.\nروش: این مطالعه یک پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. نخست، آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند، سپس، 39 بیمار مبتلا به فشار خون در بیمارستان ولی عصر شهرستان رشت انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند (13 بیمار در هر گروه). افراد در گروه مصاحبه انگیزشی، طی 5 جلسه و در گروه درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش در8 جلسه تحت درمان قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت ننمود. ابزارهای پژوهش مقیاس استرس، اضطراب و افسردگی و مقیاس امید بودند که در هر سه مرحله بر روی آزمودنی ها اجرا شدند.\nیافته ها: تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره و آزمون های تعقیبی نشان داد که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی نسبت به گروه کنترل، میانگین اضطراب، افسردگی و فشار روانشناختی به طور معناداری پایین تر و امید بالاتری داشتند. همچنین این نتایج حاصل گردید که درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش نسبت به مصاحبه انگیزشی به طور معناداری در مؤلفه های اضطراب و فشار روانشناختی پایین تر و امید بالاتری داشتند.\nنتیجه گیری: بر اساس یافته ها، درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش و مصاحبه انگیزشی مداخلاتی مؤثر در بیماران مبتلا به فشار خون می باشند.
" غم تنهایی و بی کسی "
حوزه های تخصصی:
تاثیر فعالیت های ورزشی بر کاهش افسردگی دانش آموزان دختر نابینا
حوزه های تخصصی:
سیستم مغزی/ رفتاری، کمال گرایی و علائم افسردگی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مشخص کردن رابطة سیستم مغزی- رفتاری و کمال گرایی با علائم افسردگی در دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد. مطالعة حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. نمونة مورد بررسی شامل 360 دانشجوی پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز بود که به روش تصادفی چند مرحله ای از جامعة 8000 نفری دانشجویان این دانشگاه در سال 91 برگزیده شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، مقیاس فعال سازی/ بازداری رفتاری کارور و وایت، مقیاس کمال گرایی چند بعدی فلت و هویت و سیاهة افسردگی بک بود. اطلاعات حاضر از اجرای پرسشنامه ها به وسیلة ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیری تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل همبستگی متغیر ها بیان کنندة همبستگی مثبت معنادار علائم افسردگی با کمال گرایی خود مدار، کمال گرایی جامعه مدار و بازداری رفتاری بود و همبستگی منفی معنادار بین علائم افسردگی و فعال سازی رفتاری بود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند گانه نشان داد که از بین متغیر های مورد مطالعه، متغیر های کمال گرایی جامعه مدار و سیستم فعال ساز رفتاری بیش ترین سهم را در پیش بینی علائم افسردگی داشتند. بنابراین، می توان بیان کرد که رابطة بین علائم افسردگی با کمال گرایی و سیستم مغزی/ رفتاری جالب توجه است.
نقش میانجی ارتباط بین والد-کودک، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی در رابطه بین اختلال نارسایی توجه - بیش فعالی و افسردگی کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی نقش میانجی متغیرهای محیطی (ارتباط والد-کودک)، منبع کنترل و عملکرد تحصیلی به منظور تبیین افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی بود. بعد از غربالگری کودکان مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی مقیاس های مدیریت رفتاری و تنیدگی والدگری به عنوان نشان گرهای مربوط به رابطه والد-کودک و مقیاس اختلالنارسایی توجه - بیش فعالی توسط مادران و آزمون عملکرد تحصیلی محقق ساخته و پرسش نامه افسردگی و منبع کنترل بر روی کودکان اجرا شد. تحلیل ضرایب همبستگی نشان گر ارتباط مثبت و معنی دار بین اختلال بعد نارسایی توجه و افسردگی بود؛ همچنین بین سه متغیر واسطه با افسردگی و بعد نارسایی توجه ارتباط معنی داری وجود داشت. تحلیل معادلات ساختاری نشان گر اهمیت متغیر ارتباط والد-کودک به عنوان متغیر میانجی گر رابطه بین اختلالنارسایی توجه و افسردگی بود. دو متغیر عملکرد تحصیلی و مکان کنترل نتوانستند به عنوان متغیر میانجی در الگو عمل کنند. یافته های این پژوهش تایید کننده اهمیت ارتباط والد-کودک و والدگری در اختلال افسردگی کودکان با اختلالنارسایی توجه- بیش فعالیاست که باید در درمان و مشاوره این گروه از کودکان مورد توجه قرار گیرد.
پیش بینی افسردگی پس از زایمان بر اساس رضایت زناشویی و سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش از نوع همبستگی است، که با هدف تعیین رابطه بین سلامت روان و رضایت زناشویی با افسردگی پس از زایمان صورت پذیرفت. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زنان باردار مراجعه کننده به متخصصان زنان و زایمان در شهر شیراز (در سال 1390) تشکیل می دادند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش روش تصادفی بود و با استفاده از این روش 10 مرکز پزشکی انتخاب و تعداد 100 نفر از مراجعه کنندگان به این مراکز که در ماه دو تا سه بارداری به سر می بردند به صورت تصادفی انتخاب شدند. با استفاده از پرسش نامه رضایت زناشویی انریچ (1998)، پرسش نامه 28 پرسشی سلامت روان گلدبر و هیلر (1979) و پرسش نامه افسردگی ادینبورگ (1987) داده های مورد نیاز جمع آوری شدند. با استفاده از روش آماری رگرسیون به فرضیه های پژوهش پاسخ گفته شد. نتایج پژوهش نشان داد رضایت زناشویی و سلامت روان پیش بین متغیر افسردگی پس از زایمان هستند.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان بر علایم افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افسردگی یکی از شایع ترین اختلالات روانی با رشد روزافزون است. با توجه به نقش تنظیم هیجان در مشکلات روان شناختی و از جمله افسردگی، مطالعه ی حاضر، اثر رفتاردرمانی دیالکتیکی مبتنی بر آموزش تنظیم هیجان را بر علایم افسردگی مراجعه کنندگان به یکی از کلینیک های روان شناسی بررسی نموده است.
روش کار: این کارآزمایی بالینی با جامعه ی آماری شامل تمام مراجعان به یکی از کلینیک های روان شناسی شهر مشهد از بهمن 1391 تا فروردین 1392 با روش نمونه گیری در دسترس انجام گرفته است. معیار ورود دریافت نمره ی 20 و بالاتر در پرسش نامه ی افسردگی بک و معیار خروج شامل دریافت مداخله ی دیگر، اعم از دارودرمانی و روان درمانی در زمینه ی افسردگی در زمان اجرای پژوهش بود. تعداد 30 نفر، به طور تصادفی و تعداد برابر در گروه آزمون (آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیک در 8 جلسه به صورت دو بار در هفته) و گروه شاهد، قرار گرفتند که با پیش آزمون و پس آزمون و پی گیری یک ماهه بررسی شدند. ابزار بررسی، پرسش نامه ی افسردگی بک و مقیاس دشواری های هیجانی بود.
برای تحلیل داده ها از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تی تحت نرم افزار SPSS نسخه ی 16 استفاده شد.
یافته ها: گروه آزمون در مقایسه با گروه شاهد کاهش معنی داری در نشانه های افسردگی (01/0=P، 9/62=(28و1)F) و دشواری های تنظیم هیجان (01/0=P، 9/15=(28و1)F) نشان دادند که در پی گیری یک ماهه نیز حفظ شده بود.
نتیجه گیری: به نظر می رسد آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر رفتاردرمانی دیالکتیکی منجر به کاهش موثر و ماندگار نشانه های افسردگی و دشواری های تنظیم هیجان می گردد.
مقایسه اثربخشی دو درمان گروهی شناختی- رفتاری و معنا درمانی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ه دف از پژوهش حاضر مقایسه اث ربخ شی دو درمان گروه ی شن اخت ی رفت اری و معنا درمانی به شیوه ی گروهی ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری در سندرم آشیانه خالی شه رستان قروه است. جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل می شود. حج م نم ون ه 36 ن ف ر با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د. سپس افراد بطور تصادفی در سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند، یک گروه آزمایش 10 جلسه معنا درمانی به شیوه ی گروهی را دریافت کردند، گروه دوم آزمایش 13جلسه روان درمانی رفتاری شناختی را دریافت کردند اما گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکردند. سپس به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه افس ردگی بک BDI- IIو پرسشن امه امی د به زندگی اشن ایدر و همکاران استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جهت تحلیل داده ها از آمار توصی فی و آمار استنب اطی(آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته های به دست آمده نشان داد که درمان شناختی – رفتاری در کاهش افسردگی موثرتر است، و معنا درمانی در افزایش امید به زندگی تاثیر بیشتری دارد. نتیجه گیری می شودکه هر دو درمان شناختی- رفتاری و معنادرمانی در کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی موثر هستند.
سخت گیری های والدین و افسردگی کودکان و نوجوانان
منبع:
پیوند ۱۳۸۵ شماره ۳۲۸
حوزه های تخصصی:
نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلال های افسردگی مهاد و اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی رابطه منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب در افراد مبتلا به اختلالهای افسردگی مهاد و اضطرابی بود. در این پژوهش، علاوه بر سنجش رابطه متغیرها، نقش واسطه ای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نیز بررسی شد.
روش: یکصد و دوازده بیمار مبتلا به اختلال های افسردگی مهاد و اضطرابی (۵۸ افسرده، ۵۴ مضطرب) با تکمیل پرسشنامه منبع کنترل، مقیاس پاسخ های نشخواری، پرسشنامه نگرانی، مقیاس افسردگی بک و مقیاس اضطراب بک در این پژوهش شرکت کردند. داده ها با استفاده از روش تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از ضرایب همبستگی نشان داد که بین منبع کنترل، نشخوار و نگرانی با افسردگی و اضطراب رابطه معنادار وجود دارد. نتایج هم چنین نشان داد که متغیرهای نشخوار و نگرانی در رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب نقش واسطه ای دارند. از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین منبع کنترل با افسردگی و اضطراب یک رابطه ساده نیست و متغیرهای دیگر، مثل نشخوار و نگرانی، می توانند در این رابطه نقش واسطه داشته باشند.