فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی نوروفیدبک آلفا/تتا بر شدّت ولع مصرف در بیماران وابسته به مواد کریستال مت آمفتامین (شیشه) انجام گرفت. روش: به این منظور20 نفر از بیماران وابسته به شیشه که در مرکز اجتماع درمان مدار شهر مشهد نگهداری می شدند، به شیوه در دسترس بر اساس ملاک های تشخیصی DSM-V و نتایج نشانه های مرضی پرسش نامه (SCL-90-R) انتخاب شدند. پژوهش حاضر از نوع مطالعات شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون بود. در ابتدای دوره و پایان دوره بیماران دو گروه به وسیله پرسشنامه مقیاس خودسنجی ولع مت آمفتامین مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیماران گروه آزمایش علاوه بر روان درمانی گروهی، به مدّت 4 هفته، هر هفته 5 جلسه درمان نوروفیدبک دریافت کردند و بیماران گروه کنترل تنها جلسات روان درمانی گروهی را پشت سر گذاشتند. یافته ها: گروه آزمایش در متغیرهای تمایل و قصد به سوء مصرف مواد، تقویت منفی و میانگین کل شدت ولع مصرف نسبت به گروه کنترل بهبود نشان می داد. نتیجه گیری: بنابراین این مطالعه نشان داد که بیماران وابسته به مواد مت آمفتامین می توانند تحت تأثیر نوروفیدبک، شدت ولع مصرف خود را بهبود بخشند.
بررسی اثر بخشی تحریک با جریان مستقیم الکتریکی بر ولع مصرف، افسردگی و اضطراب دانشجویان با سوءمصرف ترامادول: مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی تحریک با جریان مستقیم الکتریکی بر ولع مصرف، افسردگی و اضطراب دانشجویان با سوءمصرف ترامادول بود. روش: این پژوهش از نوع طرح آزمایشی تک آزمودنی می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان مصرف کننده ترامادول دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 95-94 می باشد. بدین منظور 3 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسش نامه های ولع مصرف فرانکن و اضطراب و افسردگی لویندا استفاده شد. جلسات درمانی تحریک الکتریکی مستقیم مغز در 10 جلسه 20 دقیقه ای انجام گرفت به طوری که الکترود آند بر روی ناحیه خلفی جانبی قشر پیش پیشانی چپ (F3) و الکترود کاتد برروی ناحیه خلفی جانبی قشر پیش پیشانی راست (F4) قرار گرفته و با شدت 2 میلی آمپر جریان الکتریکی عبور داده شد. یافته ها: نتایج حاکی از اثربخش بودن این روش در کاهش ولع مصرف و افسردگی افراد مصرف کننده ترامادول داشت اما تأثیری بر اضطراب افراد نداشت. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که تحریک الکتریکی مستقیم مغز می تواند موجب کاهش نشانه های افسردگی و ولع مصرف افراد مصرف کنندگان ترامادول گردد. لذا، به متخصصان حوزه اعتیاد و روان درمانگران پیشنهاد می شود که از تحریک الکتریکی مستقیم مغز به عنوان یک روش مداخله در درمان این افراد استفاده کنند.
اثربخشی آموزش تاب آوری و مدیریت استرس (SMART) بر کاهش استرس ادراک شده و تغییر نگرش به مصرف مواد در بین زندانیان مرد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرس ادراک شده در زندانیان می تواند باعث مشکلات جسمی، روانی و همچنین نگرش مثبت و گرایش به مصرف مواد در آن ها شود. این پژوهش به منظور کاهش استرس ادراک شده و همچنین تغییر نگرش به مصرف مواد در میان زندانیان وابسته به مواد انجام شده است. ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺻﻮرت نیمه آزﻣﺎیﺸی ﺑﺎ ﭘیﺶآزﻣﻮن، ﭘﺲآزﻣ ﻮن و ﭘ ی ﮔی ﺮی ﻫﻤ ﺮاه ﺑ ﺎ ﮔﺮوه کنترل اﻧﺠﺎم ﺷﺪه اﺳﺖ. جامعه آماری این پژوهش، زندانیان مرد معتاد شهرستان رفسنجان بود که تحت درمان نگه دارنده متادون بودند. 30 نفر از آن ها به صورت تصادفی انتخاب شدند و مجددا به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983) و نگرش به مصرف مواد نظری (1378) استفاده شد. برنامه آموزش طی 10 جلسه و هر جلسه به مدت 90 دقیقه بر روی آزمودنیهای گروه آزمایش انجام شد. بعد از اتمام جلسات، پس آزمون گرفته شد و 2ماه بعد نیز آزمون پیگیری اجرا شد. میانگین نمرات دو مقیاس هم در دوره پس آزمون و هم پیگیری کاهش معنی داری در گروه آزمایش نشان داد، اما در گروه کنترل چنین نبود.با توجه به یافته ها می توان گفت مداخله اخیر هم در کوتاه مدت و هم در طولانی مدت، تاثیر معنی داری در کاهش استرس ادراک شده داشته و همچنین موجب تقویت نگرش منفی به مصرف مواد شده است.
بررسی میزان تأثیر علل مختلف عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: وابستگی به مواد مخدر از مشکلات عمده در سطح بین الملل و کشور ما است و با مشکلات متعددی از جمله عودهای مکرر که اغلب هم درمان نشده باقی می مانند، همراه است. پژوهش حاضر با هدف بررسی علل عود اعتیاد از دیدگاه مبتلایان به سوء مصرف مواد در مرکز ترک اعتیاد شفابخش جهرم انجام گرفته است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- مقطعی بود. نمونه گیری به صورت در دسترس از بین 506 نفر از معتادین انجام شد. اطلاعات به روش پرسشگری توسط روان شناس مرکز جمع آوری گردید. ابزار جمع آوری داده ها یک چک لیست بود. روایی بر اساس روایی محتوی و پایایی با آزمون مجدد و ضریب الفای کرونباخ 78/0 به دست آمد.
یافته ها: اکثریت(1/95 درصد) افراد مورد پژوهش مرد با میانگین سنی 15/1 ±20/35، میانگین سن اولین مصرف مواد مخدر 63/8± 44/24، میانگین تعداد دفعات مراجعه جهت ترک 24/2 ± 39/6 و میانگین مدت زمان آخرین ترک 96/1± 10/97 روز به دست آمد. از دیدگاه معتادین، در بین عوامل فردی، عوامل روانی و در عوامل محیطی، عوامل اجتماعی بیشترین تأثیر داشتتند. در مجموع نیز عوامل روانی بیشترین تأثیر و عوامل خانوادگی کمترین تأثیر را در بین حیطه های مختلف نشان داده اند.
نتیجه گیری: عود سوء مصرف مواد، علل مختلفی دارد که شایع ترین آن علل روانی به ویژه وسوسه است. لذا ارایه راهکارهای مناسب و مراقبت و پیگیری همه جانبه خانواده و اجتماع در جهت مقابله با این شرایط، در تثبیت موفقیت درمان ضروری است.
تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، تحت درمان متادون و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تفاوت های نمایه حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال فضایی در سوء مصرف کنندگان مواد مخدر، مواد محرک، متادون و افراد بهنجار انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع علی-مقایسه ای و طرح پژوهشی چند گروهی از نوع گروه های مقایسه ای (مقابله ای یا ایستا) با گروه بهنجار بود. جامعه پژوهش حاضر شامل تمامی افراد معتاد به مواد مخدر، محرک و متادون بود که در مهر تا اسفند 1392 به مراکز ترک اعتیاد خمینی شهر مراجعه کرده بودند. نمونه انتخابی از این جامعه شامل 154 نفر از افراد سوء مصرف کننده (54 نفر مصرف کننده مواد مخدر، 50 نفر مصرف کننده مواد محرک، و 50 نفر دریافت کننده داروی متادون) و 50 نفر گروه بهنجار بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. شرکت کنندگان مقیاس حافظه فعال وکسلر ویرایش سوم را تکمیل کردند. یافته ها: بین گروه بهنجار و گروه های مصرف کننده مواد مخدر، محرک و متادون در خرده مقیاس حافظه فعال، حافظه فعال شنیداری و فضایی تفاوت وجود داشت. نتیجه گیری: استفاده از مواد مخدر و محرک باعث آسیب پایدار در فرایندهای شناختی از جمله حافظه فعال می شود. هرچند تحقیقات نشان می دهد که با گذشت زمان این فرایندهای شناختی بهبود می یابد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر درمان مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت در افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روان درمانی مثبت نگر بر بهبود سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت افراد دارای تشخیص اختلال مصرف مواد بود. طرح پژوهش یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون پیگیری یک ماهه با گروه کنترل بود. برای انجام پژوهش ابتدا از میان بیماران دارای اختلال مصرف مواد مراجعه کننده به مراکز درمانی ترک اعتیاد شهرستان زاهدان، 31 نفر دارای تشخیص اختلال مصرف مواد به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (14 نفر) و گروه کنترل (17 نفر) جایگزین شدند. هر دو گروه با استفاده از پرسشنامه سبک های مقابله ای بیلینگز و موس ارزیابی شدند. روان درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 60 دقیقه ای اجرا شد. برای تحلیل داده ها از کواریانس چند متغیره و آزمون خی دو استفاده شد. نتایج نشان داد که روان درمانی مثبت نگر، سبک های مقابله ای بیماران گروه آزمایش را در مرحله ی پس آزمون و پیگیری ارتقا داده بود. همچنین نتایج نشان داد روان درمانی مثبت نگر در پیشگیری از بازگشت موثر بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که روان درمانی مثبت نگر می تواند به عنوان روشی کارآمد برای ارتقای سبک های مقابله ای و پیشگیری از بازگشت بیماران دارای اختلال مصرف مواد استفاده شود.
مقایسه سیستم های فعال سازی- بازداری رفتاری در مصرف کنندگان مواد مختلف، ترک کنندگان هروئین و افراد هنجار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بر اساس نظریه حساسیت به تقویت، شخصیت بهنجار و نابهنجار در امتداد یک پیوستار قرار دارند. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه سیستم های فعال سازی-بازداری رفتاری در مصرف کنندگان مواد مختلف، ترک کنندگان هروئین و افراد هنجار می باشد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی مقطعی و جامعه آماری آن شامل کلیه مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان نگهدارنده با متادون، مصرف کنندگان شیشه، هروئین و تریاک و ترک کنندگان هروئین در شهر اصفهان در سال 1392 بودند که با روش نمونه گیری خوشه ای، 150 مصرف کننده مواد مختلف و 30 نفر غیر مصرف کننده انتخاب شدند و پرسش نامه شخصیتی گری ویلسون (GWPQ) مورد آزمون قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس نشان داد که بین گروه ها از لحاظ میزان فعال سازی رفتاری تفاوت معنی داری وجود دارد(05/0p<). اما از لحاظ سیستم بازداری رفتاری و سیستم جنگ/ گریز بین گروه ها تفاوت معنی داری به دست نیامد (05/0p>). نتایج آزمون تعقیبی نشان داد میانگین فعال سازی رفتاری در گروه مصرف کننده هروئین به میزان معنی داری بیشتر از گروه های هنجار، ترک کنندگان هروئین و تریاک و مصرف کنندگان متادون است (05/0p<). هم چنین میانگین فعال سازی رفتاری در مصرف کنندگان شیشه به میزان معنی داری بیشتر از ترک کنندگان تریاک و مصرف کنندگان متادون است (05/0p<). بین سایر گروه ها تفاوت معنی داری به دست نیامد.
نتیجه گیری: این تحقیق از نتایج حاضر از این فرضیه که افراد مصرف کننده مواد از بیش فعالی سیستم فعال ساز رفتار برخوردار هستند، حمایت کرد.
بررسی شیوع علائم سندرم محرومیت از مواد مخدر در نوزادان و مقایسه شدت علائم بر حسب شغل مادر و ترتیب تولد نوزاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مصرف مواد توسط زنان باردار یکی از مشکلات مهم برای مادر و نوزادان می باشد. این تحقیق جهت بررسی شیوع علائم سندرم محرومیت از مواد مخدر در نوزادان و مقایسه شدت علایم با برخی از عوامل دموگرافیک در نوزادان شهر زاهدان انجام گردید.
مواد وروش ها: جامعه پژوهشی دربرگیرنده کلیه نوزادان شهر زاهدان در سال 92 می باشد که در زایشگاههای زاهدان متولد شده اند. 250 نوزاد از طریق نمونه گیری در دسترس که شامل نوزادانی است که از اردیبهشت سال 92 تا پایان مردادماه سال 92 در بخش های زنان و نوزادان و NICU بیمارستان امام علی(ع) و بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان بستری شدند انتخاب شدند. مقیاس فینگان و پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک ابزارهای جمع آوری اطلاعات بودند.جهت انجام تجزیه و تحلیل های آماری از نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: 14.8 درصد نوزادان علائم سندروم محرومیت را نشان دادند که بیشترین علائم به ترتیب عبارت بودند از: اختلالات دستگاه عصبی مرکزی، اختلالات گوارشی و روده ای و اختلالات متابولیک،وازوموتور و تنفسی. بین شغل مادر و ترتیب تولد نوزاد و این علائم رابطه معناداری وجود دارد.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به شیوع نسبتاٌ بالای سندرم محرومیت از مواد در نوزادان لازم است همکاری بیشتر درمانی در مقابله با شرایط احتمالی انجام گردد.
بررسی اعتیاد و سایر آسیب ها و انحراف های اجتماعی در حوادث و بلایای طبیعی
حوزه های تخصصی:
زندگی انسان همواره در طول تاریخ با دو بحران طبیعی و انسانی مواجه بوده است؛ در پیدایش بلایای طبیعی، برخلاف مسائل انسانی، دست بشر چندان در کار نیست و این حوادث هرازگاهی رخ می دهند و فاجعه های دل خراشی می آفرینند. ازنظر غافل گیری و پیش بینی ناپذیری، زلزله جایگاه نخست را در میان تمامی بلایای طبیعی به خود اختصاص داده است. کشور ایران به دلیل قرار گرفتن روی کمربند زلزله، یکی از زلزله خیزترین مناطق دنیا است و به طور میانگین هفته ای یک بار زلزله ای بالای سه ریشتر را تجربه می کند. اگرچه زلزله در حیطه ی مباحث جامعه شناسی قرار ندارد؛ ولی بعد از وقوع، به سبب آثار اجتماعی گوناگونی که دارد به موضوعی جامعه شناختی تبدیل می شود. یکی از این آثار، انحراف ها و بزهکاری هایی است که بعد از زلزله رخ می دهد. باوجود این گونه آسیب ها، بیشتر به خسارات مالی و جسمانی آن پرداخته شده و پیامدهای اجتماعی آن کمتر مورد توجه بوده است. هدف مقاله حاضر، بررسی اعتیاد و سایر آسیب ها و انحراف های اجتماعی در حوادث و بلایای طبیعی است که از طریق روش اسنادی به کمک اسناد و مدارک موجود به بررسی میزان اعتیاد، سرقت، شرارت و ناامنی در زلزله های اخیر ایران همچون زلزله بم، اهر، ایلام و بوشهر پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بعد از زلزله بم، به دلیل اعتقاد به آرامش دهندگی و مسکن بودن تریاک، هم به مصرف کنندگان جدید مواد افزوده شده و هم تعداد زیادی از مصرف کنندگان قدیمی، دوباره اقدام به مصرف مواد کرده بودند. مصرف هروئین بیشتر در افراد مهاجر گزارش شده و همچنین میزان سرقت، شرارت، ناامنی، خشونت و قتل در تمامی شهرهای زلزله خیز افزایش یافته است.
نقش عملکرد خانواده، شکاف بین نسلی و موقعیت اجتماعی - اقتصادی در تبیین اعتیاد پذیری جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش عملکرد خانواده، شکاف بین نسلی و موقعیت اقتصادی، اجتماعی در تبیین اعتیاد پذیری جوانان انجام شده است. روش: تعداد 400 دانشجوی پسر دانشگاه سراسری، آزاد و پیام نور شهرستان تبریز با نمونه گیری داوطلبانه انتخاب شده و پرسشنامه های شناسایی افراد در معرض خطر اعتیاد، مقیاس سنجش کارکرد خانواده و شکاف بین نسلی را تکمیل نمودند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین بسیاری از ابعاد متغیرهای پیش بین و اعتیادپذیری جوانان رابطه معناداری وجود دارد. مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی با داده ها برخوردار بوده و می توان از متغیرهای کارکرد خانواده، شکاف بین نسلی و موقعیت اجتماعی اقتصادی به منظور تبیین اعتیادپذیری جوانان استفاده کرد. نتیجه گیری: ابعاد کارکرد خانواده و شکاف بین نسلی قادر به تبیین اعتیاد پذیری جوانان می باشند و توجه به این امر می تواند پیشنهادهایی برای پیشگیری و مداخله در حوزه اعتیاد داشته باشد.
بررسی عوارض جسمانی و روانی ناشی از سوءمصرف آمفتامین
حوزه های تخصصی:
آمفتامین ها مواد محرک صنعتی هستند که به صورت قانونی برای مصارف پزشکی و به صورت غیرقانونی برای تفریح مورد استفاده قرارمی گیرند. مواد شبه آمفتامینی به لحاظ وسعت مصرف، دومین ماده در سراسر جهان به حساب می آیند. آمفتامین نخست، سودمند و بی ضرر به نظرمی رسیده، اما با گذشت زمان و شناخته شدن آثار واقعی یا آثار جانبی آن، شهرتی اهریمنی یافته است. در این نوشته ابعاد آسیب شناختی فیزیولوژیکی و روانشناختی سوءمصرف آمفتامین مورد بررسی قرار گرفت. از نظر آسیب های فیزیولوژیکی مشکلات خواب، آثار کاهنده اشتها، خطرهای مرتبط با تزریق تدخین یا استفاده استنشاقی، آسیب دهانی، آسیب قلبی، ارتباط با ویروس های خونی، آثار پیش از تولد، آثار نوروتاکسیک (مخدر اعصاب) و بیماری پارکینسون پیامدهای جدی سوءمصرف آمفتامین به شمار می روند. از نظر آسیب های روان شناختی مصرف دوزهای بالاتر یا مداوم با اختلالات سایکوتیک، خلقی، نقایصی در عملکرد شناختی و وابستگی همراه است.
نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
اعتیاد به مواد مخدر علاوه بر زیان های جدی و خطرناک جسمی و روحی، عوارض و مشکلات فراوان اجتماعی و اقتصادی از قبیل افزایش جرایم مرتبط با مواد مخدر مانند جنایت و سرقت، فقر و تکدی گری و هدررفتن سرمایه های کلان مادی کشورها و سقوط بسیاری از ارزش ها و هنجارهای فرهنگی و اخلاقی را نیز به دنبال دارد. عقاید و باورهای مذهبی و معنوی به عنوان عوامل حمایتی یا حائلی هستند که از طریق دادن امید، قدرت و معنی بخشی به زندگی، فشار روانی زندگی را کم می کند و کیفیت زندگی را به ویژه در افراد معتاد بهبود می بخشد و حتی مانع گرایش به اعتیاد می شود؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مذهب و نهادهای مذهبی در پیشگیری از سوء مصرف مواد بود. روش تحقیق حاضر، تحلیلی- توصیفی و با استفاده از تحقیقات، کتب، اسناد و منابع کتابخانه ای مرتبط تدوین شده است. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که مذهب و نهادهای مذهبی می توانند مصرف مواد و بهبودی از آن را از طریق برقراری یک نظم اخلاقی تحت تأثیر قرار دهند. نهادهای مذهبی، راهنمایی ها یا قواعد خاص اخلاقی به منظور کنترل خویشتن مانند امتناع از مصرف الکل و دیگر مواد را در اختیار فرد قرار می دهد و به تسهیل تجربه معنوی کمک می کنند. تجربه معنوی می تواند تعهدات اخلاقی را تحکیم بخشد که این نیز به نوبه خود مانع از مصرف الکل و دیگر مواد می شود. همچنین با استناد به دستورات مذهبی می توان قوانینی وضع کرد که مصرف مواد مخدر و الکل را ممنوع اعلام کند. با توجه به نقش محافظ دینداری در مقابل گرایش به مصرف مواد به والدین و مراکز آموزشی پیشنهاد می شود که با روش های مورد قبول نوجوانان و جوانان به تقویت باورهای دینی در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد پرداخته شود، تا احتمال گرایش آن ها به مصرف مواد کمتر شود. همچنین متخصصان ترک اعتیاد می توانند در کنار روش های معمول ترک، به تقویت باور های مذهبی و ایجاد نظام معنا دهی به زندگی در مراجعان خود، به کاهش وابستگی به مواد در آن ها کمک کنند.
پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:این مطالعه به منظور پیش بینی گرایش به اعتیاد براساس مدل فرایند و محتوای خانواده انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری تمامی دانش آموزان مقطع متوسطه شهرکرج در سال تحصیلی 92-91 بودند که 410 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه های آمادگی به اعتیاد (زرگر، 1385)، فرایندخانواده (سامانی، 1387) و محتوای خانواده (سامانی، 1387) بود. یافته ها: نتایج نشان داد که بین متغیرهای پیش بین و متغیر ملاک همبستگی منفی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مدل فرایند و محتوای خانواده توان پیش بینی گرایش به اعتیاد را دارد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق دارای تلویحات کاربردی فراوان است.
اثربخشی روان درمانی گروهی تحلیل رفتار متقابل بر عقاید وسوسه انگیز و سبک های دلبستگی و نظم جویی شناختی در معتادین در حال ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان گروهی تحلیل رفتار متقابل بر کاهش عقاید وسوسه، تنظیم شناختی هیجان و تعدیل سبک های دلبستگی معتادین در حال ترک بود. روش : پژوهش مورد نظر از نوع روش های آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش عبارت بودند از: کلیه مردان معتادانی که در سال 1393 به کلینیک های ترک اعتیاد شهر تهران مراجعه کرده بودند. تعداد 30 نفر از افراد وابسته به مواد با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به تصادف به یکی از گروه های آزمایش و کنترل تخصیص یافتند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های عقایدوسوسه انگیز، سبک های دلبستگی و تنظیم شناختی هیجان استفاده شد. درمان گروهی تحلیل رفتار متقابل طی 10 جلسه (90دقیقه ای) انجام شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس حاکی از آن بود که درمانگری تحلیل رفتارمتقابل می تواند در کاهش عقاید وسوسه انگیز، خودسرزنش گری، نشخوارفکری، فاجعه نمایی، سرزنش دیگران و سبک های دلبستگی ناایمن و افزایش تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، دیدگاه پذیری، پذیرش و سبک دلبستگی ایمن مؤثر باشد. نتیجه گیری: با توجه به اینکه افراد وابسته به مواد بیشتر در معرض هیجانات منفی قرار دارند بنابراین، در چنین موقعیت هایی احتمالاً بدون برنامه و به صورت تکانشی عمل می کنند. بنابراین، آموزش تحلیل رفتارمتقابل می تواند میزان کنترل را در موقعیت های استرس زا بالا ببرد.
بررسی کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی در افراد مصرف کننده مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش بررسی کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی در افراد مصرف کننده مواد مخدر مرد شهر تهران بود. روش: در طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل تعداد 40 نفر از افراد مصرف کننده مواد مخدر به صورت تصادفی از یک مرکز دولتی انتخاب شدند. گروه آزمایش در معرض 12 جلسه 90 دقیقه ای مداخله آموزشی تئوری انتخاب قرار گرفتند، پس ازآن ازهر دو گروه آزمون گرفته شد. مرحله پیگیری نیز دوماه بعد انجام شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش پرسش نامه کیفیت زندگی و مقیاس انعطاف پذیری کنشی کارنر و دیویدسون بود. یافته ها: نتایج نشان داد که کاربست تئوری انتخاب بر کیفیت زندگی و انعطاف پذیری کنشی تأثیر دارد. این نتیجه در مرحله پیگیری نیز ادامه یافت. نتیجه گیری: این روش برای درمان افراد معتاد می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
روابط ساختاری سوءمصرف مواد و سیستم های مغزی رفتاری: نقش واسطه ای ویژگیهای شخصیتی، ناگویی هیجانی و سبکهای دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه پیش بینی سوء مصرف مواد براساس ویژگی های شخصیتی، ناگویی هیجانی، سبک دلبستگی و سیستم های مغزی رفتاری است. دریک نمونه 345نفری از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اندیمشک که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شده بودند، مدل مسیر سوء مصرف مواد بررسی شد. از شرکت کنندگان خواسته شد تا به پنج پرسشنامه، شامل مقیاس استعداد اعتیاد، مقیاس سیستم بازداری/ فعال ساز رفتاری، پرسشنامه شخصیت نئو، مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس سبک دلبستگی بزرگسالان پاسخ دهد. نتایج نشان دادکه توان پیش بینی متغیر سیستم بازداری- فعال سازی رفتاری، با ورود هر یک از متغیر های میانجی نسبت به مرحله ای به تنهایی وارد شده بود، کاهش یافت. این پدیده نشانگر نقش واسطه گری روان رنجورخویی، برونگرایی، توافق پذیری، مسئولیت پذیری، سبک های دلبستگی برناگویی هیجانی و ناگویی هیجانی برای بازداری- فعالسازی رفتاری و گرایش به سوءمصرف مواد است. سیستم فعالسازی رفتاری موجب کاهش گرایش به مصرف مواد می شود و سیستم بازدارنده ی رفتاری خطر مصرف مواد را افزایش می دهد. روان رنجورخویی، سبک دلبستگی دوسوگرا ، سبک دلبستگی اجتنابی پو ناگویی هیجانی مکانیسم هایی هستند که اثر سیستم های بازداری یا فعال سازی رفتاری را در گرایش به مصرف مواد کم یا زیاد می کنند.
پیش بینی کاهش مصرف مواد در دانش آموزان دبیرستانی بر اساس دلبستگی به خدا، نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و هیجان خواهی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش پیش بینی کاهش مصرف مواد در دانش آموزان دبیرستانی، بر اساس دلبستگی به خدا، نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و هیجان خواهی بود. آزمودنی های پژوهش شامل 600 دانش آموز بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از میان دانش آموزان پسر دبیرستان های شهرستان نجف آباد (اصفهان) در سال تحصیل 92-1391 انتخاب شد. برای جمع آوری داده ها از سیاهه گرایش به مصرف مواد مخدر قربانی، پرسش نامه دلبستگی به خدا بک و مک دونالد، پرسش نامه نگرش مذهبی سراج زاده، پرسش نامه حمایت اجتماعی فلمینگ و همکاران و مقیاس هیجان خواهی فرم پنجم زاکرمن استفاده شد. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد حدود 47 درصد از واریانس گرایش یا عدم گرایش به مصرف مواد توسط دلبستگی به خدا، نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و هیجان خواهی و حدود 52 درصد از واریانس گرایش یا عدم گرایش به مصرف مواد توسط مؤلفه های توکل به خدا، ماجراجویی یا خطرپذیری، حمایت خانواده و بعد اعتقادی تبیین می شود. همچنین ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که دلبستگی به خدا (41/0- r=)، نگرش مذهبی (35/0- r=)، حمایت اجتماعی (29/0- r=) و هیجان خواهی (18/0 r=) با گرایش به مصرف مواد همبستگی معنی داری دارند (05/0P<). با توجه به نقش عوامل و ویژگی های مذهبی، خانوادگی و شخصیتی در گرایش به مصرف مواد مخدر، پیشنهاد می شود برای پیشگیری از گرایش به مصرف مواد در نوجوانان و جوانان، به تقویت دلبستگی به خدا، نگرش مذهبی، حمایت اجتماعی و تعدیل هیجان خواهی در دانش آموزان از سنین پایین پرداخته شود.
بررسی آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در دانشجویان پزشکی: نقش مولفه های ذهنی خشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اینکه اعتیاد صرفا به فرد یا گروه خاصی مربوط نمی شود و کمتر مطالعه ای به بررسی نقش خشم در بروز اعتیاد به مواد پرداخته است، مطالعه حاضر با هدف بررسی نقش پیش بین مولفه های خشم در آمادگی اعتیاد انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر دارای یک طرح توصیفی از نوع همبستگی است. تعداد 309 دانشجوی پزشکی در کرمانشاه با روش نمونه گیری خوشه ای طبقه ای انتخاب و پرسشنامه های خشم اشپیلبرگر و آمادگی اعتیاد زرگر را کامل کردند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین مولفه های حالت خشم، صفت خشم، برون ریزی خشم، درون ریزی خشم، و شاخص کلی بیان خشم با آمادگی اعتیاد و بین مولفه های کنترل برون ریزی خشم و کنترل درون ریزی خشم با آمادگی اعتیاد رابطه وجود دارد. به علاوه، نتایج تحلیل رگرسیون نشان دهنده آن بود که مولفه های حالت خشم و درون ریزی خشم با هم می توانند 35 درصد تغییرات مربوط به آمادگی اعتیاد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: حالت خشم و درون ریزی خشم به عنوان مولفه های ذهنی خشم نقش چشمگیری در پیش بینی آمادگی اعتیاد دانشجویان پزشکی دارند. توصیه می شود برنامه های مدیریت خشم برای دانشجویان پزشکی، به عنوان مهم ترین قشر جامعه در حوزه سلامت عمومی، بیشتر این دو مولفه را مد نظر قرار دهد.
اثربخشی سایکودرام بر کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در مردان وابسته به مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی سایکودرام بر کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در مردان وابسته به مواد افیونی بود. روش: این مطالعه به صورت شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل انجام شد. آزمودنی های این پژوهش شامل 20 نفر از مردان وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهر کرمانشاه که دوره سم زدایی را با موفقیت گذرانده بودند با روش در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه در طی 6 هفته در جلسات سایکودرام شرکت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی بک استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان گفت که مداخله سایکودرام در کاهش میزان افسردگی و پیشگیری از عود در مردان وابسته به مواد افیونی موثر است.
آنتی بادی پروتئین شوک حرارتی 27 و سوء مصرف آمفتامین و سایر مواد مخدر: یک مقاله ی مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیان آنتی بادی شوک حرارتی (HSP) در سیستم اعصاب مرکزی در استرس های مختلف مانند هیپوترمی، هیپوکسی، آسیب تروماتیک و صرع پایدار و سوء مصرف مواد دیده می شود. از سویی HSP به عنوان یک محافظ مولکولی برای پروتئین های آسیب دیده ی سلولی نیز مطرح است. در این مطالعه ی مروری به بررسی و جمع بندی مقالات مرتبط با نقش پروتئین شوک حرارتی در روان پریشی ناشی از سوء مصرف مواد پرداخته شده است.
روش کار: در این مطالعه مروری نظام مند، کلیه مقالات چاپ شده تا دسامبر 2014 به دو زبان فارسی و انگلیسی در زمینه ارتباط پروتئین شوک حرارتی و سوء مصرف مواد انجام شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این مطالعات از طریق پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی، بانک اطلاعات مقالات علوم پزشکی ایران، پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران، بانک اطلاعات نشریات کشور،Science Direct، Ovid، Google Scholar ، PubMed، CINAHL و با استفاده از کلیدواژه های پروتئین شوک حرارتی 27 و سوء مصرف مواد، به دست آمد. به منظور جمع آوری داده ها از فرم استخراج داده ها که بر اساس هدف پژوهش طراحی شده بود، استفاده گردید. نتیجه ی این جستجو دست یابی به 11 مقاله ی مرتبط با موضوع بودکه از این میان 5 مقاله به علت دارا نبودن معیارهای ورود از مطالعه حذف و 6 مطالعه وارد پژوهش شدند.
یافته ها: از 6 مطالعه ی مورد بررسی، قدیمی ترین مربوط به سال 2001 و جدیدترین آن ها در سال 2014 انجام شده بود. 3 مورد (50%) از مطالعات روی رت (rat) و 3 مورد (50%) روی موش انجام گرفته بود. 4 مورد از مقالات سوء مصرف مورفین، 1 مورد سوء مصرف آمفتامین و یک مورد سوء مصرف فنوباربیتال بود.
نتیجه گیری: تمامی مطالعات نشان می دهند که پروتیئن شوک حرارتی 27 پس از ترک مواد، افزایش می یابد و به نظر می رسد دارای اثر محافظت کننده از آسیب باشد.