فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۲۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازیدرمانگری کودکمحور گروهی در کاهش نشانههای برونیسازیشده در کودکان پیشدبستانی اجرا شد.
روش: پس از غربالگری اولیه 120 کودک پیشدبستانی در سه مهد کودک با استفاده از فرم فهرست رفتاری کودک (CBCL)، تعداد 10 کودک که بالاترین نمره را در مقیاس برونیسازیشده این فهرست بهدست آورده بودند، بهعنوان نمونه اصلی پژوهش انتخاب شدند. مربیان این کودکان نیز پیش از شروع مداخله، فرم گزارش معلم (TRF) را تکمیل کردند. سپس گروه نمونه در قالب گروههای دونفره، 16 جلسه بازیدرمانگری را در مدت 8 هفته دریافت کرد. مادران این کودکان در پایان جلسههای چهارم، هشتم، دوازدهم و شانزدهم بار دیگر فرم CBCL را تکمیل کردند و مربیان نیز بار دیگر به تکمیل فرم TRF پرداختند.
یافتهها: تحلیل واریانس اندازهگیریهای مکرر نشان داد که براساس ارزیابی مادران، نمره مقیاس برونیسازیشده کودکان و زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه، بهطور معنیداری کاهش یافت. مقایسه میانگینهای نمرههای TRF در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون نیز حاکی از کاهش معنیدار مشکلات برونیسازیشده کودکان بود. تفاوت میانگین نمرههای پسآزمون اول و دوم و نیز پسآزمون سوم و چهارم در مقیاس برونیسازیشده و هر دو زیرمقیاس رفتار پرخاشگرانه و نادیده گرفتن قوانین معنیدار بود.
نتیجهگیری: بازیدرمانگری کودکمحور روش موثری برای کاهش مشکلات رفتار برونیسازیشده از کودکان به حساب میآید و به نظر میرسد که این شیوه بر رفتارهای پرخاشگرانه تأثیر بارزتری دارد. افزون بر این بیشترین بهبود در فاصله جلسههای نخست و جلسههای پایانی مشاهده میشود و روند کاهش مشکلات در جلسههای میانی کمتر محسوس است."
رابطهی الگوی صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری با نوع اختلال آنها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین میانگین ابعاد مختلف صفات شخصیتی والدین کودکان و نوجوانان 15-5 سالهی مبتلا به اختلالهای رفتاری و ارتباط آن با نوع اختلال رفتاری کودک انجام شد .
روشکار: مطالعهی حاضر، توصیفیتحلیلی و جامعهی پژوهشی آن از بین مراجعان مراکز درمانی خصوصی و دولتی سرپایی شهر اصفهان در سال 88-1387 به روش آسان انتخاب شد. تعداد نمونهها 200 نفر و در دامنهی سنی 15-5 سال بودند و تشخیص بالینی برای آنها توسط روانپزشک گذاشته شده بود. دادهها از طریق فرم بلند پرسشنامهی شخصیتی نئو جمعآوری و سپس با آزمونهای آماری t مستقل و ANCOVA و ANOVAمورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: صفتهای پرخاشگری والدین با اختلالهای اضطرابی و خلقی، افسردگی با اختلال نقصتوجهبیشفعالی و اعمال با اختلالهای اضطرابی و تخیل و احساسات و نمرهی کل پرسشنامه با اختلالهای رفتار آشفته و نوعدوستی با اختلالهای خلقی و تواضع با اختلالهای اضطرابی، اعتماد و نمرهی کل با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و هیجانهای مثبت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و تلاش برای موفقیت، خویشتنداری، احتیاط در تصمیمگیری و نمرهی کل با اختلالهای اضطرابی، تلاش برای موفقیت والدین با اختلالهای رفتار آشفته و وظیفهشناسی والدین با اختلال نقصتوجه بیشفعالی و خویشتنداری والدین با اختلالهای دفعی و نظموترتیب و احتیاط در تصمیمگیری والدین با اختلالهای خلقی در کودکان رابطهی معنیداری داشت (05/0>P).
نتیجهگیری: با توجه به رابطهی متقابل آسیبشناسی روانی مبتنی بر مزاج والدین با خلقوخو و رفتار کودک باید به چیزی بیش از یک رابطهی خطی بین متغیرها توجه داشت.
شناسایی اختلالات رفتاری در کودکان دارای پدر معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: اعتیاد والدین (یا والد) می تواند منجر به پیدایش یا افزایش میزان اختلالات رفتاری در کودکان شود (12). پژوهش حاضر به بررسی میزان اختلالات رفتاری در کودکان دارای پدر معتاد و مقایسه آن با میزان این اختلالات در کودکان دارای پدر غیرمعتاد اختصاص دارد.
مواد و روش تحقیق: اختلالات رفتاری در 250 دانشآموز متشکل از 125 دانش آموز با پدر معتاد و 125 دانش آموز با پدر غیر معتاد با استفاده از پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر ویژه معلمان مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میزان اختلالات رفتاری در کودکان دارای پدرمعتاد بیشتر از کودکان دارای پدر غیرمعتاد بود. میزان اختلالات رفتاری در پسران بیشتر از دختران بود. میزان تحصیلات پدر با میزان اختلالات رفتاری فرزندان رابطه داشت؛ با افزایش تحصیلات پدر میزان اختلالات رفتاری فرزندان کاهش می یافت. میزان غیبت از مدرسه و تعداد دفعات ارجاع به مشاور مدرسه در کودکان دارای پدر معتاد نسبت به کودکان دارای پدر غیر معتاد بیشتر بود. بین اختلالات رفتاری و پیشرفت تحصیلی همبستگی منفی معنادار وجود داشت.
بحث و نتیجه گیری: بین اعتیاد پدر و اختلالات رفتاری در کودکان رابطه وجود دارد.
"
بررسی رابطه جدایی های موقت روزانه مادر - کودک با شکل گیری دلبستگی و مشکلات رفتاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای بررسی رابطه جدایی های موقت روزانه مادر - کودک با تحول دلبستگی و وضعیت رفتاری/ اجتماعی کودکان طیف سنی 4.11-4.0 ساله، 208 زوج مادر - کودک از مناطق متوسط اقتصادی - اجتماعی شهر تهران انتخاب شدند. کودکان بر اساس تاریخچه جدایی کودک از مادر، سطح اقتصادی - اجتماعی، میزان تحصیلات و شغل مادران برگزیده شدند. به منظور به دست آوردن اطلاعات، پژوهش در سه محور مادر - کودک - مربی اجرا شد. مادران به فهرست رفتاری کودکان مک گوار و ریچمن (1986) (فرم والدین)، کودکان به آزمون اضطراب جدایی اسلو و همکاران (1988) و مربیان کودک به فهرست رفتاری کودکان مک گوار و ریچمن (فرم مربی) و مقیاس توانایی سازش اجتماعی کودکان پیش دبستانی لوین و همکاران (1969) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که کودکان کمتر از 3 سال که بیشتر از 35 ساعت در هفته تحت مراقبت غیر مادرانه قرار می گیرند در معرض خطر ناایمنی دلبستگی و مشکلات رفتاری/ اجتماعی (از دید مربی و نه مادر) قرار دارند. یافته دیگر پژوهش آشکار ساخت که نوع مراقبت (خویشاوندی - مهد کودکی) با شکل گیری دلبستگی/ رفتاری کودک رابطه ندارد.
کودکان استثنایی دوگانه چه کسانی هستند؟ شناسایی، ویژگی ها و مشکلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: استثنایی های دوگانه را گروهی تشکیل می دهند که در کنار بعد تیزهوشی، مشکلات رفتاری، اجتماعی، هیجانی یا تحصیلی دارند و از میان گروه های استثنایی بیشترین سوء تعبیرها و قضاوت های نادرست در موردشان وجود دارد و بیشتر از تمامی گروه های استثنایی مورد غفلت قرار گرفته اند. والدین، معلمان و متخصصان همگی در شناسایی همزمان نشانه های هوش بالا و در عین حال ناتوانی های این گروه، عاجزند. به دلیل این مشکلات تشخیصی، با مسائل عمده ای پیرامون این گروه رو به رو هستیم. از جمله این که توانمندی های آنها را به عنوان زیرگروهی از تیزهوشان که سرمایه های انسانی جوامع هستند، از دست می دهیم. نتیجه گیری: از آنجا که شناسایی و مداخله زودهنگام برای این گروه می تواند از بسیاری از مشکلات بعدی از جمله پدیده کم پیشرفتی و مشکلات روانی، اجتماعی آنها در آینده جلوگیری کند، در این مقاله تلاش شده است تا نحوه شناسایی، ویژگی ها و مشکلات کودکان استثنایی دوگانه جهت آشنایی بیشتر متخصصان با این گروه مطرح شوند.
خانواده و کودک با نیاز ویژه (تبیین نقش قبل از تولد و بعد از تولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های دینی اسلام تاکیدات خاصی بر جایگاه خانواده در امر تربیت فرزند ان و نقش تأثیر گذار والدین در شکل گیری هویت فرزندان و توانمند ساختن آنان جهت کسب شایستگی های لازم در مسیر دستیابی به حیات طیبه دارند . با توجه به نارسایی های جسمی، ذهنی و رفتاری کودکان و دانش آموزان با نیازهای ویژه ، تولد هر یک از این کودکان علاوه بر تحمیل بار هزینه های مادی و معنوی به جامعه، نیازمند سخت کوشی های چند جانبه خانواده جهت پاسخگویی به نیازها می باشد . قطعاً تربیت این گروه از افراد در سنین مختلف رشدی از پیچیدگی های خاصی برخوردار است و تحقق مطلوب امر تربیت در راستای توانمند سازی این گروه از افراد نیازمند، دارا بودن بینش و معرفت لازم از سوی اولیاء و تعامل تنگاتنگ آنان با سایر متولیان امر تعلیم و تربیت در سطح جامعه می باشد. بدین منظور این مقاله تلاش دارد با بهره گیری از آموزه های دینی اسلام به تبیین جایگاه خانواده قبل از تولد جهت پیشگیری از تولد فرزند معلول و پس از تولد جهت چگونگی مواجهه مناسب در راستای توانمندسازی و به حداقل رساندن آسیب های جسمانی، اجتماعی و اخلاقی فرزند معلول در تعامل با نهادهای متکفل امر تعلیم و تربیت بپردازد.
مقایسه اثر بخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی والدینی بر کاهش اختلالات درونی سازی شده کودکان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی بازی درمانی کودک محور و بازی درمانی والدینی درکاهش مشکلات درونی سازی شده کودکان انجام شد. مواد و روش ها: 30 کودک 8-7 ساله مبتلا به اختلال درونی سازی شده (اضطراب/ افسردگی، افسردگی/ انزوا) به شیوه تصادفی چند مرحله ای پس از غربالگری اولیه ی450 کودک در شهر اصفهان به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. به منظور تشخیص این اختلال از فهرست رفتاری کودک آشنباخ (آشنباخ و رسکورلا، 2001) استفاده شد. این کودکان به تصادف در دو گروه مداخله بازی درمانی کودک محور و والدینی قرار داده شدند. در گروه بازی درمانی کودک محور، هر کودک در 16 جلسه بازی درمانی و در گروه بازی درمانی والدینی، مادران در10 جلسه درمان گروهی شرکت کردند. مادران هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و یک مرحله پس آزمون پرسشنامه آشنباخ را تکمیل کردند. به فاصله یک ماه پس از اتمام درمان، نتایج درمان پی گیری شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر استفاده شد.
یافته ها: بر طبق یافته ها بین میانگین های متغیر درونی سازی شده و زیر مقیاس اضطراب در دو گروه بازی درمانگری کودک محور و بازی درمانی والدینی تفاوت معنادار وجود داشت، بدین معنا که روش بازی درمانی والدینی موجب کاهش بیشتر رفتارهای درونی ساز ی شده و اضطراب کودکان شده است، اگرچه تاثیرات این دو روش در کاهش زیرمقیاس افسردگی/ انزوا تفاوت قابل توجهی نداشته اند. به علاوه پس از یک ماه پیگیری، نتایج به دست آمده در روش بازی درمانی والدینی پایدار تر از روش بازی درمانی کودک محور مشاهده شد.
نتیجه گیری: در نتیجه می توان بازی درمانی والدینی را به عنوان روشی اثر بخش تر از روش بازی درمانی کودک محور در کاهش مشکلات درونی سازی شده و اضطراب کودکان در نظر گرفت.
بررسی تأثیر بازی درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان آزاردیده جسمانی- هیجانی 12-9 ساله شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر بازی درمانی بر کاهش اختلالات رفتاری دانش آموزان آزاردیده جسمانی- هیجانی١۲-۹ ساله شهر تهران و به صورت نیمه آزمایشگاهی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شده، پرداخته است. به این منظور از بین کلیه دانش آموزان آزار دیده جسمانی- هیجانی١٢-٩ ساله ساکن در مؤسسه های حمایتی مربوط شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس٢۴ دانش آموز به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (12n=) و کنترل (12n=) جایگزین شدند و سپس گروه آزمایش به مدت 10 جلسه برنامه بازی درمانی را به صورت هفته ای دو جلسه 45 دقیقه ای دریافت نمودند که 5 جلسه آن به صورت انفرادی و 5 جلسه به شکل گروهی انجام گرفت. پس از پایان برنامه بازی درمانی از هر دو گروه، پس آزمون به عمل آمد. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش پرسشنامه اختلال رفتاری آخنباخ فرم سیاهه رفتاری کودک (CBCL) بود و به علت برقرار نبودن مفروضه مبتنی بر نرمال بودن توزیع، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار ناپارامتریک U من ویتنی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که بازی درمانی اضطراب/ افسردگی دانش آموزان آزار دیده جسمانی- هیجانی را کاهش می دهد. اما اختلالات رفتاری، پرخاشگری، گوشه گیری/ افسردگی و مشکلات توجه دانش آموزان آزاردیده جسمانی- هیجانی را کاهش نمی دهد و با اینکه بازی درمانی تأثیرگذار بوده است و درون گروه باعث کاهش این اختلالات شده است اما این تأثیر به اندازه ای نبوده که تفاوت بین گروه ها از لحاظ آماری معنادار شود.
بررسی رابطه ی بین سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع اعتیاد به اینترنت در بین قشر جوان و عواقب ناشی از آن و هم چنین تاثیرپذیری از سازه های مختف روان شناسی، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این مطالعه ی توصیفی-همبستگی شامل تمام دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 95-1394 بودند که حداقل یک ترم از کل دوره ی تحصیل را گذرانده بودند. 354 نفر با روش نمونه گیری طبقه ای تناسبی و تصادفی ساده وارد مطالعه شدند. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، سبک دلبستگی کولینز و رید و چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSنسخه ی 19 و آزمون های آماری تحلیل واریانس و تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه ی همزمان انجام شد.
یافته ها: به طور کلی سبک های دلبستگی قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت هستند (001/0=P، 98/7=F) و 07/0واریانس نمرات اعتیاد به اینترنت از طریق سبک های دلبستگی، قابل تبیین است. به علاوه، سبک های ایمن (002/0=P) و اجتنابی (02/0=P) در جهت مستقیم و سبک دوسوگرا (002/0=P) در جهت معکوس، قادر به پیش بینی اعتیاد به اینترنت دانشجویان می باشند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این تحقیق، سبک دلبستگی ایمن با نمره ی کل اعتیاد به اینترنت و شش مولفه ی آن، همبستگی مثبت معنی داری دارد و بالا بودن نمرات سبک دلبستگی ایمن در دانشجویان با اعتیاد آنان به اینترنت همراه است.
تاثیر آموزش مهارت های زندگی به مادران برکا هش مشکلات رفتاری دانش آموزان سوم تا پنجم ابتدایی
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای زندگی به مادران بر کاهش مشکلات رفتاری دانشآموزان مقطع تحصیلی سوم تا پنجم ابتدایی شهر اصفهان است. این پژوهش نیمهتجربی از نوع پیشآزمون پسآزمون با گروه گواه است. جامعه آماری را کلیه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی در سال تحصیلی 87 ـ86 تشکیل داده است. روش نمونهگیری مورد استفاده در پژوهش برای انتخاب مدارس خوشهای چند مرحلهای و برای انتخاب آزمودنیها بر اساس امتیاز مشکلات رفتاری آنها است. بدین ترتیب که از 5 ناحیه آموزش و پرورش اصفهان، یک ناحیه بهطور تصادفی انتخاب و سپس از این ناحیه یک دبستان دخترانه و یک دبستان پسرانه به طور تصادفی انتخاب شد. آنگاه از این دو مدرسه با انجام پیشآزمون از کلیه دانشآموزان پایه سوم تا پنجم، 96 نفر دانشآموز که دارای مشکلات رفتاری بودند مشخص و بهعنوان نمونه آماری انتخاب شدند، سپس این 96 نفر به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. به مادران گروه آزمایشی طی 9 جلسه آموزش مهارتهای زندگی داده شد. همچنین بهمنظور بررسی میزان مشکلات رفتاری از آزمون مشکلات رفتاری راتر (9/0 = ) استفاده شد. نتایج نشان داد که بین عملکرد گروه آزمایش و گواه تفاوت معناداری (001/0P<) وجود دارد و آموزش مهارتهای زندگی به مادران بر کاهش مشکلات رفتاری تاثیر دارد.
"
کودکان استثنایی و چالش های مادران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدون تردید نوع ارتباط مادر با کودک استثنایی از مهم ترین زمینه های پژوهش و مطالعه است. زیرا شخصیت فرد استثنایی، بازتابی از شخصیت والدین، به ویژه مادر می باشد. بر اساس نظریه دلبستگی، رفتار مادرانه و واکنش های مادر نسبت به فرزند تأثیر بسزایی نه تنها در دوره کودکی بلکه تأثیر ماندگاری در تمام مراحل تحول دارد . بنابراین یکی از عوامل بنیادی، نحوه پذیرش و برخورد مادر با معلولیت کودک است. طبق آمارهای موجود، حدود سه درصد از کل کودکان دارای معلولیت می باشند، لذا لزوم شناخت این کودکان و نحوه واکنش های روانی و عاطفی مادران و آموزش صحیح رفتار و کنار آمدن با این کودکان از ضروریات محسوب می شود . در این مقاله سعی شده است به انواع واکنش های معمول و پژوهش های انجام شده در این مورد پرداخته شود.
بررسی اثربخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر سبک های مقابله ای مادران کودکان مبتلا به نافرمانی مقابله ای و کاهش نشانه های اختلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر بخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری برسبک های مقابله ای مادران کودکان مبتلا به اختلال نافرمانی مقابله ای و کاهش نشانه های این اختلال، اجرا شد. به این منظور 30 نفر از مادران مراجعه کننده به بخش روان پزشکی (بخش اختلالات رفتاری ) بیمارستان بوعلی سینای همدان که مایل به شرکت در برنامه آموزشی بودند، در دو گروه آزمایشی و کنترل به شیوه تصادفی جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه برنامه آموزش والدین با رویکرد آدلری را دریافت کرد. و گروه کنترل، مداخله ای دریافت نکرد.طرح پژوهش، از نوع نیمه آزمایشی با مدل پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. ابزار پژوهش دو پرسشنامه آشنباخ(1991) و پرسشنامه سبک های مقابله ای کارور (1989 ) بود. که برای تشخیص نافرمانی مقابله ای در کودکان و بررسی سبک های مقابله ای مادرانشان از آن ها استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج بیان کننده اثربخشی آموزش والدین با رویکرد آدلری بر سبک های مقابله ای مادران کودکان دارای (ODD)یا اختلال نافرمانی مقابله ای کاهش نشانه های اختلال (ODD) بود. فرضیه های پژوهش درباره تغییر سبک های مقابله ای و کاهش نشانه های اختلال (ODD) با 95% اطمینان تأیید شد.