فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۸۱ تا ۳٬۹۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی برخی مشخصات معتادان نوجوان (<20y) ایرانی شامل جنسیت، سن شروع، نوع ماده مصرفی، روش مصرف، سابقه ترک، وضعیت خانوادگی، وضعیت اجتماعی - اقتصادی، وجود علایم روانی، سابقه اقدام به خودکشی، و علت گفته شده برای مصرف انجام شده است.
در این پژوهش از میان بیش از 500 مراجعه به یک مرکز سرپایی ترک اعتیاد در تهران، 65 نفر که حداکثر 20 سال سن داشتند، انتخاب شدند و مشخصات آنها از پرونده ها استخراج شد، که از بین این تعداد 98.46% مذکر بودند. کم ترین سن شروع 8 سالگی، بیش ترین ماده مورد مصرف تریاک و هرویین (79.99%) و بالاترین روش مصرف ""تدخین"" ( 43.18%در مورد تریاک و 57.14% برای هرویین) بود. در 76.93% این افراد، حداقل یک بار سابقه ترک وجود داشت.
73.84% وضعیت ناهنجار اجتماعی - اقتصادی و60.00% وضعیت ناهنجار خانوادگی از نظر عاطفی داشتند. در تمام این افراد علایم روانی (بیش از همه اضطراب و افسردگی) و در 21.53% از آنها سابقه مراجعه به مراکز سرپایی یا بستری روانپزشکی به دلیل علایم روانی وجود داشت، که از میان عده اخیر در 28.57% موارد سابقه اقدام به خودکشی بیان شده است. بیشترین علت ادراک شده یا تصوری برای شروع مصرف، وجود مشکلات عاطفی و خانوادگی (61.53%) ذکر شده بود.
همه گیرشناسی خودکشی از طریق پزشکی قانونی در استان کرمان
حوزه های تخصصی:
میزان شیوع افسردگی در کودکان دبستانی شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان خودکشی در سطح استان آذربایجان غربی بین سال های 1377 و 1378 و دستیابی به برخی از متغیر های اثر گذار بر آن
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی گذشته نگر رفتار خودکشی در سطح استان آذربایجان غربی بر اساس اطلاعات موجود در مراکز بیمارستانی یازده شهرستان استان انجام گرفته است در این بررسی عوامل اثر گذار بر رفتار خودکشی مانند سن جنسیت وضعیت تاهل میزان سود شغل و روش انتحاری شناسایی شده است جمعیت مورد بررسی 2793 مورد بوده است یافته های ناشان می دهد که 1) میزان خودکشی در میان افراد متاهل بیش از افراد مجد است 2) میزان خودکشی در زنان بیش از مردان و در زنان متاهل بیش از زنان مجرد است 3) در صد خود کشی در میان افرادی که دارای تحصیلات دبیرستانی هستند بیش از موارد دیگر است 4) نرخ خودکشی در افراد شهر نشین بیشتر از روستانشین است 5) بالا ترین در صد خودکشی در استان به روش مسمومیت دارویی و خوردن سموم کشاورزی بوده است 6) بالاترین میزان خودکشی را زنان خانه دار و محصلان داشته اند.
کاربرد نقاشی برای کاهش اضطراب بیماران اسکیزوفرنیک(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه: بیماران اسکیزوفرنیک نوع مداوم که پیشتر به عنوان مزمن خوانده می شدند بخش عمده ای از بیماران بستری در بخش های توانبخشی را تشکیل می دهند. به جز نشانه های خاص اسکیزوفرنیا، این بیماران عموما با اضطراب نیز روبرو هستند. این اضطراب که عموما با داروهای ضد روان پریشی برطرف نمی شود ممکن است بخشی از طبیعت اسکیزوفرنیا باشد اما گاهی می تواند ناشی از ساختار و کیفیت ویژه زندگی این بیماران در بخش های بیمارستانی باشد. هر کوششی در جهت کاهش اضطراب این بیماران را می توان گامی به سوی درمان و توانبخشی کامل تر و بهبود کیفیت زندگی آنان دانست.
در این پژوهش کاربرد نقاشی در کاهش اضطراب این بیماران بررسی شده است.
روش: 100 بیمار اسکیزوفرنیک با طول دوره بیماری حداقل دو سال بر مبنای DSM-IV در بخش های توانبخشی درازمدت مرکز روانپزشکی رازی به صورت تصادفی انتخاب شدند. میزان اضطراب آنان از طریق آزمون اضطراب کتل سنجیده شد. سپس 50 نفر از آنان به عنوان گروه تجربی انتخاب شدند که به مدت 15 جلسه هر بار یک ساعت به طراحی و نقاشی پرداختند و 50 نفر گروه گواه در همان ساعات به فعالیت هایی که جنبه خنثی داشت پرداختند. داروهای بیماران در طور مدت پژوهش تغییر داده نشد. در پایان 15 جلسه مجددا میزان اضطراب بیماران سنجیده شد. نمره های بار اول و دوم گروه تجربی و نمره بار دوم گروه تجربی و گواه به وسیله آزمون آماری t-student با یکدیگر مقایسه شد.
نتایج: در مقایسه میانگین نمره های اضطراب حاصل از آزمون کتل با استفاده از روش t-student معلوم شد که کاربرد نقاشی در حد معنی داری از نظر آماری سبب کاهش اضطراب بیماران اسکیزوفرنیک می شود. (t=67.5 ، P<0.01).
سوگیری انتخابی نسبت به نشانه های مرتبط با احساس گناه در فرآیند پردازش اطلاعات بیماران وسواسی - اجباری
حوزه های تخصصی:
بررسی رابطه اختلالات سلوکی با مشخصات فردی و خانوادگی کودکان دبستانی شهر ساری
حوزه های تخصصی:
شناسایی کودکان دارای اختلال سلوک در مدارس ابتدایی و بررسی عوامل موثر در بروز این گونه رفتارها می تواند در برنامه ریزی برای آموزش والدین و اولیای مدارس جهت پیشگیری از بروز رفتارهای بزهکارانه نقش به سزایی داشته باشد.
در این بررسی تعداد 254 دانش آموز دارای اختلال سلوک دختر و پسر دبستانی از پایه های مختلف تحصیلی بر حسب موقعیت جغرافیایی و تراکم جمعیت به صورت نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب گردید و به همان اندازه نمونه های فاقد اختلال سلوک به طور تصادفی مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای بود که بخشی از آن توسط معلمین و بخشی دیگر توسط والدین تکمیل گردید. دو گروه مورد مطالعه از نظر سن،جنس،پایه تحصیلی و وضعیت اقتصادی مشابه سازی شده بودند.
تجزیه و تحلیل یافته ها نشان داد که بیشترین درصد کودکان دارای اختلال سلوک را پسران (71.6%) تشکیل می دهند. در این میان بیشترین فراوانی پسران در پایه پنجم ابتدایی (37.3%) و از نظر سن بیشترین فراوانی در گروه سنی یازده سال (21.2%) بود. بیشترین درصد معدل کودکان در هر دو گروه مورد (26.8%) و شاهد (57.1%) بین 18-20 بود.
34.6% کودکان مورد و 22.4% کودکان شاهد سابقه ابتلا به بیماری داشتند. میزان تحصیلات پدران کودکان مورد در حد بی سواد و ابتدایی (50.8%) و در کودکان مورد شاهد در حد دیپلم به بالا (40.9%) بود. والدین کودکان مورد به میزان بیشتری (72.8%) از تنبیه بدنی استفاده کرده بودند. آزمون آماری کای دو، اختلاف معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد از نظر معدل، ابتلا کودک به بیماری، سطح تحصیلات والدین، جدایی والدین از یکدیگر، نحوه ارتباط والدین با کودک، استفاده از تنبیه های بدنی و نحوه ارتباط کودک با همسالان نشان داد.
بررسی فراوانی علائم منفی در یک صد بیمار بستری مبتلا به اسکیزوفرنیا در مرکز آموزشی درمانی روان پزشکی رازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بروز علایم منفی در اسکیزوفرنیا از جمله اصلی ترین مشکلات موجود بر سر راه توانبخشی این دسته از بیماران محسوب می گردد. استفاده از داروهای مناسب جهت کاهش این علایم و انجام درمان های روانی - اجتماعی به خصوص آموزش مهارت های اجتماعی در هم گامی با سایر امکانات و تسهیلات روانپزشکی جامعه نگر نقش کلیدی را در حل این معضل ایفا می نماید. در مقاله حاضر پس از بحث و شناخت دقیق تری در خصوص علایم منفی و در مان های متداول آنان، به بررسی فراوانی این علایم در یک صد بیمار اسکیزوفرنیک بستری در مرکز روانپزشکی رازی و ارتباط سه متغیر سن، جنس و ازمان بیماری با این علایم می پردازیم.
مواد و روش تحقیق: یک صد بیمار اسکیزوفرنیک بستری در مرکز روانپزشکی رازی به طور تصادفی و با نسبت مساوی از بین زنان و مردان از بخش های حاد و نگهداری انتخاب و با پرسش نامه SANS نسبت به ثبت علایم منفی در آنان اقدام گردید. سپس با استفاده از روش های آماری، ارتباط این یافته ها با متغیرهای یاد شده، مورد آزمون قرار گرفت.
یافته ها: گستردگی علایم منفی بیماران از 86% تا 98% علایم شدید نیز از 30% تا 55% در نوسان بود، بنابراین هیچ بیماری بدون علامت منفی نبود. اما این آمار هم از حیث مقدار و هم از حیث شدت به طور مشخص بیش از آمار مندرج در کتاب روانپزشکی کاپلان و سادوک است. شدیدترین علایم منفی در بخش نگهداری زنان و خفیف ترین آن نیز در بخش حاد زنان ملاحظه گردید. هیچگونه ارتباط معنی داری بین شدت علایم منفی و متغیرهای سن، جسن و مدت ابتلا به بیماری یافت نشد.
نتیجه: گستردگی فراوانی علایم منفی در نزد بیماران اسکیزوفرنیک این مرکز و شدت آن واقعیتی است که بیانگر وخامت اوضاع کلی این دسته از بیماران و مستلزم به کارگیری شیوه های مناسب درمانی جهت تقلیل این علایم و افزایش آموزش پذیری آنان برای زندگی مستقل تر در بستر اجتماع و خانواده می باشد.
اختلال در شبکه معنایی بیماران اسکیزوفرنیک: آماده سازی معنایی با ارائه همزمان دو آماده ساز
حوزه های تخصصی:
همه گیر شناسی اقدام به خودکشی در مراجعهکنندگان به اورژانس جیرفت
حوزه های تخصصی:
اقدام به خودکشی عملی است که به قصد آسیب رساندن به خود به طور آگاهانه و هدفمند، غالبا در افراد خود محور، مضطرب، متخاصم و ناتوان در برقراری ارتباطات صورد می گیرد. با توجه به این که این پدیده برای سیستم بهداشت و درمان کشور پر هزینه و با معیارهای ارزشی و فرهنگی یک کشور اسلامی مغایرت دارد، بر آن شدیم تا ویژگی های افرادی را که با این پدیده به اورژانس جیرفت مراجعه داشته اند مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم.
تأثیر شیوه آموزش به خود دستور دادن بر عملکرد حل مسأله ریاضی و میزان توجه دانش آموزان دختر تکانشی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر شیوه آموزش به خود دستور دادن (خودآموزی) بر عملکرد حل مساله ریاضی و میزان توجه (عملکرد در آزمون های رمزگردانی وکسلر و همتایابی اشکال آشنا Matching Familiar Figures Test [MFFT]) در دانش آموزان تکانشی شهر جیرفت بود. آزمودنی ها، 24 دانش آموز دختر پایه اول راهنمایی با سبک شناختی تکانشی بودند که از طریق اجرای MFFT و به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه هشت نفره (آزمایش، گواه 1 و گواه 2) تقسیم شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات عبارت بودند از: آزمون های همتایابی اشکال آشنا، خرده آزمون رمزگردانی، آزمون معلم ساخته حل مساله ریاضی، و آزمون هوش کتل. گروه آزمایشی طی شش جلسه دو ساعته، راهبردهای حل مساله ریاضی را از طریق شیوه به خود دستور دادن دریافت نمود، گروه 1 تحت آموزش سنتی قرار گرفت و در گروه گواه 2 مداخله ای نشد. نتایج تحلیل واریانس چند متغیره، نشانگر تاثیر شیوه آموزشی بر عملکرد حل مساله ریاضی گروه آزمایشی بود (P=0.001).
بررسی شیوع درد در طول عمر، درد مزمن مستمر و برخی از ویژگی های همراه با آن
حوزه های تخصصی:
اهداف پژوهش حاضر عبارتند از: 1- بررسی میزان شیوع درد در طول عمر (شیوع عمرانه)، 2- بررسی میزان شیوع درد طی یک دوره زمانی 6 ماهه قبل از شروع مطالعه، 3- بررسی میزان شیوع درد مزمن مستمر و 4- فراهم آوردن اطلاعات تفصیلی درباره برخی از ابعاد درد مزمن در جمعیت مورد مطالعه دو شهر کوچک قروه و ایلام. برای دستیابی به این اهداف، 512 نفر (298 مرد و 214 زن) از اهالی این دو شهر مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داده است که 72 درصد (370 نفر) از افراد مورد مطالعه دست کم یکبار در طول عمر خود دردی را تجربه کرده اند که یا به دلیل درد مذکور به پزشک مراجعه نموده اند و یا برای رهایی از آن دارو مصرف کرده اند. علاوه بر این، 26 درصد (133 نفر) از افراد مورد مطالعه در طول 6 ماه گذشته دردی را تجربه کرده اند که دست کم یک روز و یا بیشتر طول کشیده است. میانگین سن این گروه از افراد 33.02 سال (سال 11.90= انحراف معیار) و میانگین مدت استمرار درد آنها 21.07 ماه (ماه 36.6= انحراف معیار) گزارش شده است. از مجموع 133 نفر که در طول 6 ماه گذشته درد را تجربه کرده اند، 87 درصد به دلیل درد به پزشک مراجعه کرده اند، 14 درصد به دلیل درد دست کم یک بار تحت عمل جراحی قرار گرفته اند و 68 درصد از آنها به منظور رهایی از درد و یا تسکین آن دارو مصرف کرده اند. از مجموع 133 نفری که در طول 6 ماه قبل از انجام پژوهشی درد را تجربه کرده بودند، 46 نفر (یا 9 درصد کل نمونه مورد مطالعه) گزارش کردند که درد آنها در طول این مدت بطور مستمر ادامه داشته است. بنابراین، میزان شیوع درد مزمن مستمر در جمعیت مورد مطالعه 9 درصد بوده است. مقایسه دو گروه مبتلا به درد (133 نفر) و بدون درد (379 نفر) در 8 شاخص مربوط به سلامت عمومی (درد بدنی، سلامت عمومی، سلامت روانی، عملکرد جسمانی، ایفای نقش جسمانی، ایفای نقش هیجانی، عملکرد اجتماعی و سرزندگی) نشان داد که وضعیت افراد دارای درد در کلیه شاخص های مربوط به سلامت به نحو معنی داری پایین تر از وضعیت سلامت افراد گروه بدون درد است. بخشی از یافته های پژوهش حاضر، با نتایج پژوهش های انجام شده در کشورهای غربی دارای هماهنگی است
روی آوردی جدید در تشخیص اختلال تنیدگی پس از ضربه (PTSD)
حوزه های تخصصی:
اختلال تنیدگی پس از ضربه مجموعه واکنشهایی است که فرد در مواجهه با تنیدگی هایی که خارج از قدرت تحمل اوست از خود بروز می دهد. این واکنشها از صدها سال پیش مورد توجه پزشکان و روانشناسان بوده و تحت عناوین مختلفی از جمله هیستری، ضربه عصبی، موج انفجار، نوروز جنگ، درد دوری یار و دیار، سندرم تقلا، نوروز ناشی از ضربه و آسیب و اختلال تنیدگی پس از ضربه از آنها یاد شده است (سلیمی، 1377).
اختلال تنیدگی پس از ضربه، به مثابه، زیر مجموعه اختلالات اضطرابی، اولین بار در 1980 در سومین مجموعه تشخیصی و آماری اختلالات روانی DSMIII (1980)، مطرح شد. معیارهای تشخیص جاری این بیماری به صورتی که در سومین چاپ تجدیدنظر شده این مجموعه DSMIII-R (1987)، تنظیم شده است عبارتند از:
الف) شخص یک تهدید جدی نسبت به زندگی و یا سلامت جسمی خود را تجربه کرده و یا شاهد آن باشد. به عبارت دیگر شخص یک رویداد آسیب زای شدید را که خارج از تحمل عادی انسان است تجربه نماید.
ب) تجربه مجدد رویداد آسیب زا به صورتهای مختلف.
ج) اجتناب مداوم از محرکهایی که در رابطه با رویداد، آسیب زا است و یا بی تفاوتی کلی (عدم پاسخ دهی کلی).
د) تجربه مداوم علائم برانگیختگی فزاینده و افزایش تحریک پذیری
ھ) علایم محورهای ب، ج و د حداقل یک ماه طول بکشد.
لازم به ذکر است که برای تشخیص اختلال تنیدگی پس از ضربه بر اساس DSMIII و DSMIV وجود هر پنج معیار فوق ضروری است