فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۰۶۱ تا ۴٬۰۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۰
67-96
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف تبیین چالش های انتظامی در پیشگیری از اعتیاد از طریق مقابله با توزیع مواد مخدر صنعتی در شهرستان کرمانشاه انجام شد. روش: تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی و ماهیت از نوع تحقیقات کیفی-کمی بود. جامعه آماری در بخش کیفی، خبرگان ناجا در استان کرمانشاه و در بخش کمی کارکنان کلانتری های شهرکرمانشاه بود. از میان آنها، نمونه ای به حجم 112 نفر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شد. داده ها در بخش کیفی با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمی با استفاده از روش های آمار استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: بر اساس یافته های کیفی، تعداد 10 چالش درون سازمانی و 12 چالش برون سازمانی مشخص شد. در بخش کمی و نهایی پژوهش نیز تعداد 10 چالش درون سازمانی و 12 چالش برون سازمانی مورد تایید قرار گرفتند و مهمترین چالش ها ناتوانی مامورین در ورود و کشف مواد به دلیل بکارگیری تکنولوژی روز توسط توزیع کنندگان و ضعف همکاری سازمان های دخیل در مقابله با توزیع کنندگان مواد مخدر بودند. همچنین، تحلیل عاملی تاییدی وجود دو عامل چالش های درون سازمانی و برون سازمانی را مورد تایید قرار داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که پلیس در شهرستان کرمانشاه می تواند با برنامه ریزی اصولی نسبت به حذف یا کاهش چالش های شناسایی شده و مبارزه موفقیت آمیز با توزیع کنندگان مواد مخدر صنعتی، میزان گرایش، دسترسی و تقاضا به مواد مخدر را کاهش دهد.
بررسی کیفی علل عود مواد در معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
197-216
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین علل مصرف مجدد مواد توسط معتادان انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر کیفی و به روش مطالعه موردی بود. جامعه ی آن شامل افراد در حال بهبودی وابستگی به مصرف مواد در سال 1397 بودند که به روش درمانی خودیاری ( NA ) سعی در ترک و قطع وابستگی خود به مواد داشتند. مشارکت کنندگان این تحقیق با روش تعیین حجم نمونه با روش اشباع 14 نفر تعیین شدند. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه ی نیمه ساختاریافته بود که از دو قسمت اطلاعات جمعیت شناختی، شناسایی دلایل مصرف مجدد و کشف علل تشکیل شده بود. برای تعیین میزان استاندارد آن از روش سه سوسازی (پژوهشگر، استاد راهنما و مشاوران هم تراز) استفاده شد. یافته ها: روش تجزیه تحلیل به صورت بررسی محتوای آشکار و پنهان داده های به دست آمده از گفته ها و نوشته ها به شیوه کدگذاری دستی انجام گرفت. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که در مصرف مجدد مواد توسط افراد در حال ترک گروه های خودیاری عوامل فردی، روانی و اجتماعی تأثیر دارد.
اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
135-154
حوزه های تخصصی:
هدف: تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی عوامل آسیب زا برای اختلالات سوءمصرف مواد محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تحمل پریشانی و حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد انجام گرفت. روش: پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش زنان وابسته به سوءمصرف مواد بستری در کمپ های ترک اعتیاد شهر اراک در بهار سال 1395 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 30 زن وابسته به سوءمصرف مواد انتخاب شد و در دو گروه گواه و آزمایش قرار گرفتند . از مقیاس تحمل پریشانی و پرسش نامه حساسیت اضطرابی استفاده شد. گروه آزمایش آموزش گروهی را طی 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت کردند. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل کوواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث افزایش تحمل پریشانی و کاهش حساسیت اضطرابی زنان وابسته به سوءمصرف مواد شد. نتیجه گیری: مشاوره گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد برای زنان وابسته به سوءمصرف مواد قابلیت کاربرد داشته و می تواند به عنوان مداخله ی روان شناختی در کنار درمان های دارویی مورد استفاده قرار گیرد .
نقش تعدیل کننده ویژگی شخصیتی تکانشگری و سن در رابطه میان اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر در مردانی با سوء مصرف مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
167-188
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار جنسی پرخطر در جمعیت های در معرض خطر به منظور طراحی مداخلاتی جهت پیشگیری و درمان، پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده تکانشگری و سن در رابطه میان اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر مردان سوء مصرف کننده مت آمفتامین انجام شد. روش: مطالعه حاضر از نوع تحلیلی مقطعی است. جامعه آماری شامل تمام مردان مصرف کننده مت آمفتامین بود که در کمپ های ترک اعتیاد شهر تهران اقامت داشتند. از بین این جامعه نمونه ای به حجم 300 نفر از طریق روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و با استفاده از پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان، فرم کوتاه مقیاس رفتار تکانشی پنج عاملی و پرسشنامه رفتار جنسی مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها بر مبنای آزمون همبستگی و تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Lisrel مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: ابعاد تکانشگری، اختلال در تنظیم هیجانی و سن همبستگی معناداری را با رفتار جنسی پرخطر داشتند. مدل پیشنهاد شده برای بررسی نقش تعدیل کننده تکانشگری و سن در رابطه میان ابعاد اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر برازش مطلوبی با داده ها داشت [ RMSEA=0.05, RMR=0.01, NFI =1, CFI=1, AGFI =94, GFI =1, χ 2 / df = 1.75 ] . تکانشگری (0/01> P ، 0/48= β ) و سن (0/01> P ، 0/22-= β ) اثر معنادار مستقیم و ابعاد اختلال در تنظیم هیجانی اثرات معنادار مستقیم و غیرمستقیم بر رفتار جنسی پرخطر داشتند. نتیجه گیری: تکانشگری اثر مثبت و سن اثر منفی بر رفتار جنسی پرخطر دارد و این متغیرها با تشدید رابطه بین اختلال در تنظیم هیجانی و رفتار جنسی پرخطر به افزایش میزان رفتار جنسی پرخطر در مصرف کنندگان مت آمفتامینی منجر می شوند که از دشواری در تنظیم هیجانی رنج می برند.
نقش واسطه ای آشفتگی روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی با گرایش به رفتارهای پرخطر در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۸
143-170
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای آشفتگی روان شناختی در رابطه طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی با گرایش به رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر و الکل) در دانش آموزان انجام شد. روش : پژوهش حاضر توصیفی-همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر میاندوآب در سال تحصیلی 1399-1398 به تعداد 4779 نفر بود. نمونه ای به حجم 399 نفر از دانش آموزان با استفاده از فرمول اسلووین به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسش نامه طرح واره های ناسازگار اولیه، پرسش نامه تنظیم شناختی هیجان، پرسش نامه خطر پذیری جوانان ایرانی و مقیاس آشفتگی روان شناختی را تکمیل کردند. داده ها با روش های همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی تاثیرات مستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر (از جمله مصرف مواد مخدر و الکل) داشتند. همچنین، طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی از طریق آشفتگی روان شناختی تاثیرات غیر مستقیم معناداری بر رفتارهای پرخطر داشتند. نتیجه گیری : به طور کلی، یافته های پژوهش نشان داد که طرح واره های ناسازگار اولیه و تنظیم هیجان منفی می توانند با افزایش آشفتگی روان شناختی موجب بروز و تداوم گرایش به رفتارهای پرخطر در نوجوانان، به ویژه مصرف مواد مخدر و الکل که در این گروه شایعتر است، گردند.
رابطه نگرش به جهانی شدن با سلامت در دانشجویان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نگرش به جهانی شدن با دو مؤلفه سلامت یعنی سلامت اجتماعی و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل بود. روش پژوهش توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان در حال تحصیل دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که با روش طبقه ای انتخاب شدند و پرسش نامه های نگرش به جهانی شدن و سلامت را تکمیل نمودند. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نگرش به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه معنادار و مثبت وجود دارد. بین نگرش به جهانی شدن و اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه معنادار و منفی وجود داشت. بین نگرش اجتماعی و اقتصادی به جهانی شدن و میزان استفاده از محصولات صنعتی با سلامت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. بین نگرش فرهنگی به جهانی شدن و سلامت اجتماعی رابطه منفی و معنادار وجود داشت. بین نگرش سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، محصولات صنعتی، فرهنگی و تبلیغات تجاری با متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل رابطه منفی و معنادار وجود داشت. نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که دو متغیر نگرش اجتماعی و نگرش فرهنگی به جهانی شدن در مجموع 14 درصد از واریانس سلامت اجتماعی را تبیین می کنند. متغیرهای میزان استفاده از فناوری های ارتباطی، نگرش فرهنگی به جهانی شدن و میزان توجه به تبلیغات تجاری در مجموع 10 درصد از متغیر اجتناب از داروها، موادمخدر و الکل را تبیین کرد. یافته ها حاکی از اثرات دوگانه جهانی شدن است. بدین معنی که هرچند جهانی شدن، سلامت اجتماعی را اندکی بهبود داده است اما موجب گرایش بیشتر به استفاده از داروها، موادمخدر و الکل شده است.
تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول از نظر توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
11-24
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول از نظر توجه به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی بود. جامعه آماری شامل همه کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول می باشد که در سال 1396 چاپ شده است. با توجه به ماهیت موضوع، نمونه گیری انجام نشده و تمام جامعه آماری بررسی شده است. ابزار جمع آوری اطلاعات سیاهه تحلیل محتوای کتاب های درسی بوده که روایی آن توسط متخصصان علوم تربیتی و کارشناسان مربوطه انجام شده است. یافته ها: در مجموع در کتاب های درسی دوره ابتدایی و متوسطه اول، 176 مرتبه به جنبه های مختلف اعتیاد اشاره شده که 165مورد (75/93 %) مربوط به پایه هشتم، 9مورد (1/5 %) مربوط به پایه هفتم، 2مورد (13/1 %) مربوط به پایه نهم بوده است. در دوره ابتدایی اشاره ای به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد نشده است. مؤلفه «عوارض ناشی از اعتیاد» با 97 فراوانی (55 %) بیشترین و مؤلفه های «راه های پیشگیری از اعتیاد»، «جرم و قوانین مرتبط با اعتیاد»، و «سابقه تاریخی مصرف مواد مخدر» هر کدام با 6 فراوانی (4/3 %) کمترین فراوانی را داشته است. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش نشان می دهد که در دوره ابتدایی و پایه های هفتم و نهم متوسطه اول به مؤلفه های پیشگیری از اعتیاد توجه کافی نشده و نیاز به توجه بیشتر دارد.
تاثیر درمان تسهیل انگیزشی بر استعداد اعتیاد و مراحل تغییر آمادگی و تمایل درمانی معتادان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
311-330
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر درمان تسهیل انگیزشی بر استعداد اعتیاد و مراحل تغییر آمادگی و تمایل درمانی معتادان صورت گرفت. روش؛ روش پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل مردان معتاد مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد ناحیه 2 شهر رشت در سال 1398 بود. از این بین، 80 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایش 9جلسه درمان تسهیل انگیزشی دریافت کردند. از مقیاس ایرانی آمادگی به اعتیاد و مقیاس مراحل تغییر آمادگی و تمایل درمانی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان تسهیل انگیزشی بر استعداد اعتیاد و مراحل تغییر آمادگی و تمایل درمانی معتادان تاثیر معنادار دارد (0/01> p ). نتیجه گیری؛ بر اساس نتایج، درمان تسهیل انگیزشی می تواند مداخله ای کارآمد برای کاهش تمایل به مواد مخدر و افزایش آمادگی برای ترک مصرف مواد مخدر باشد.
مقایسه اثربخشی آموزش و درمان فراشناختی و مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر احساس انسجام و افسردگی در همسران مردان وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
173-204
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی آموزش و درمان فراشناختی و مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر احساس انسجام و افسردگی در همسران مردان وابسته به مواد بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون–پس آزمون و پیگیری 3 ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل همسران مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به مرکز درمان و بازتوانی اعتیاد دکتر معینی شهر گرگان از سال 1387 تا 1397 بود. از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر یک 15 نفر) و یک گروه گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش اول آموزش و درمان فراشناختی افسردگی و گروه آزمایش دوم مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری را دریافت نمودند و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه احساس انسجام و مقیاس افسردگی بک استفاده شد. داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها : نتایج نشان داد که هر دو مداخله منجر به افزایش معنادار احساس انسجام و کاهش معنادار افسردگی در همسران مردان وابسته به مواد شدند. همچنین، بین اثربخشی دو مداخله بر احساس انسجام و افسردگی در دو گروه آزمایش تفاوت معنا داری وجود نداشت. به علاوه، این نتایج در طول مرحله پیگیری پایدار باقی ماندند. نتیجه گیری: هر دو مداخله آموزش و درمان فراشناختی و مدیریت استرس شناختی-رفتاری می توانند به عنوان مداخلاتی سودمند در همسران مردان وابسته به مواد به کار گرفته شوند.
اثربخشی مداخلات درمانی مثبت نگر بر افزایش امید در افراد وابسته به مواد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی مداخلات درمانی مثبت نگر در افزایش امید در افراد وابسته به مواد بود. پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد وابسته به مواد در شهرستان ورامین بود. 60 فرد وابسته به مواد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت یک ماه تحت آموزش 11 جلسه 60 دقیقه ای مداخلات بر اساس نوشته های اوهانلون و برتولینو(2012) قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه امید میلر استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که نمرات امید پس از مداخله درمانی مثبت نگر در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل به طور معنی داری افزایش یافت. بر اساس یافته های این پژوهش، می توان گفت که مداخلات درمانی مثبت نگر بر افزایش امید در افراد وابسته به مواد تأثیر دارد. بنابراین، مداخلات درمانی مثبت نگر می تواند شیوه مناسبی برای بهبود امید در افراد وابسته به مواد باشد.
پیش بینی گرایش به سوءمصرف مواد مخدر براساس خودبیگانگی تحصیلی، هیجان های تحصیلی منفی و خودکارآمدی عمومی در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
79-100
حوزه های تخصصی:
هدف: مصرف مواد مخدر یکی از قابل بحث ترین مسائلی است که قشر نوجوانان و جوانان را درگیر کرده است. به همین جهت هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی گرایش به سوء مصرف مواد مخدر براساس خودبیگانگی تحصیلی، هیجان های تحصیلی منفی و خودکارآمدی عمومی در دانش آموزان پسر بود. روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان پسر دوره دوم متوسطه شهرستان رشت در سال تحصیلی 99-1398بود. از میان آن ها، 200 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش، پرسشنامه گرایش به اعتیاد (وید و همکاران، 1992)، پرسشنامه از خودبیگانگی تحصیلی (دیلون و گروات، 1976)، مقیاس خودکارآمدی عمومی (شوآرتزر و جروسلم، 1979) و پرسشنامه هیجان تحصیلی (پکران و همکاران، 2005) استفاده شدند. یافته ها: گرایش به سوءمصرف مواد مخدر با خود بیگانگی تحصیلی و هیجان های تحصیلی منفی رابطه مثبت و معنادار و با خودکارآمدی عمومی رابطه ی منفی و معناداری در دانش آموزان داشت. خودبیگانگی تحصیلی، هیجان های تحصیلی منفی و خودکارآمدی عمومی 62 درصد از واریانس گرایش به سوءمصرف موادمخدر در دانش آموزان را پیش بینی کردند. نتیجه گیری: می توان بیان کرد که مدیران مدارس می توانند با سنجش سه متغیر ذکر شده در این پژوهش از تمایلات دانش آموزان به مصرف مواد مخدر آگاه گردیده و برنامه های مدیریتی و پیشگیری لازم را اجرا نمایند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر خودکارآمدی و افسردگی افراد وابسته به شیشه
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر خودکارآمدی و افسردگی در افراد وابسته به شیشه بود. این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه افراد وابسته به شیشه مراجعه کننده به مراکز درمان سوءمصرف مواد شهرستان رودسر در سال 1395 بودند. 24 فرد وابسته به مصرف شیشه که کمترین نمره را در خودکارآمدی و بیشترین نمره را در افسردگی کسب کرده بودند، انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش (12 نفر) و کنترل (12 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش آموزش شناختی-رفتاری را طی 12 جلسه90 دقیقه ای دریافت کرد وگروه کنترل هیچ گونه آموزشی دریافت نکرد. گروه آزمایش و کنترل به پرسش نامه های خودکارآمدی و افسردگی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که درمان-شناختی رفتاری به شکل معناداری منجر به کاهش افسردگی و افزایش خودکارآمدی در گروه آزمایش شد. در مجموع، نتایج نشان داد که درمان شناختی -رفتاری در افزایش خودکارآمدی و کاهش افسردگی اثربخش است و می توان از آن استفاده کرد.
تاثیر 8 هفته تمرین ترکیبی با و بدون مصرف مکمل دارچین بر روی عوامل هماتولوژیک و آنزیم های کبدی AST، ALT و ALP در زنان معتاد به آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
269-286
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر هشت هفته تمرین ترکیبی و مصرف یا عدم مصرف مکمل دارچین بر روی عوامل هماتولوژیک آنزیم های کبدی زنان معتاد به آمفتامین انجام شد. روش: در این پژوهش نیمه تجربی 48 زن معتاد به آمفتامین که به صورت تصادفی انتخاب شدند، به چهار گروه تقسیم شدند. برنامه تمرینی در طی هشت هفته و هر هفته سه روز انجام شد. مکمل دارچین به صورت کپسول و ﺑﻪ ﻣی ﺰان 500 ﻣیﻠ ی گ ﺮم، دو ﺑﺎر در روز، ﺑﻌﺪ از ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ و ﻧاﻫﺎر مصرف شد. نمونه خونی به منظور اندازه گیری عوامل هماتولوژیک و آنزیم های کبدی گرفته شد. جهت مقایسه بین گروه ها از آزمون مانوا و برای تغییرات درون گروهی از آزمون t زوجی استفاده شد. یافته ها: نتایج این تحقیق، تفاوت معناداری در عوامل هماتولوژیک و آنزیم های کبدی بین گروه ها نشان نداد (0/05 P≥ ). آزمون t زوجی کاهش معنادار گلبول های سفید در همه گروه ها، هماتوکریت و گلبول های قرمز در گروه های مکمل را نشان داد (0/05> P ). نتیجه گیری: تمرین ترکیبی همراه با مصرف مکمل دارچین می تواند بر عوامل هماتولوژیک معتادان موثر باشد.
رابطه ی میزان نوع استفاده از اینترنت با نگرش دانشجویان نسبت به اثرات اینترنت بر آشفتگی افکار، اختلال خواب و تیک های عصبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی میزان نوع استفاده از اینترنت با نگرش دانشجویان نسبت به اثرات اینترنت بر آشفتگی افکار، اختلال خواب و تیک های عصبی انجام گردید. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، همبستگی است. نمونه ى پژوهش، شامل 249 نفر از دانشجویان (دختر و پسر) بودند که تجربه ی استفاده از اینترنت را داشتند. برای جمع آوری داده ها از نگرش سنج محقق ساخته ی اثرات اینترنت استفاده شد. این سنجه نگرشی توسط 15 متخصص بررسی و اعتبار صوری و محتوایی آن مورد تأیید قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل نتایج پژوهش، روش آماری رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. بر اساس نتایج تحقیق، میزان و نوع استفاده از اینترنت به عنوان متغیر پیش بین، حدود 16% تغییرات متغیر وابسته ( اختلال خواب و تیک عصبی ) را تبیین می کند. نتایج تحقیق نشان داد میزان استفاده از برخی کاربردهای اینترنتی همانند تعامل با سایت های اجتماعی با اختلال خواب و تیک های عصبی رابطه مثبت و میزان استفاده از برخی کاربردهای دیگر همانند استفاده از سایتهای آموزشی با متغیر وابسته رابطه منفی دارد.
اثربخشی درمان ماتریکس بر خودکنترلی بیماران وابسته به مت آمفتامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف هدف اساسی این پژوهش، بررسی تاثیر درمان ماتریکس بر خودکنترلی بیماران وابسته به مت آمفتامین در سال 1394 بود. روش : بر اساس روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه تحقیق انجام شد. نمونه تحقیق شامل 24 شرکت کننده وابسته به مت آمفتامین (12 نفر به عنوان گروه آزمایش و 12 نفر به عنوان گروه گواه) با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار داده شدند. از پرسش نامه خودکنترلی اشنایدر(1974) استفاده شد. یافته ها: تحلیل کواریانس یک متغیری نشان داد درمان ماتریکس باعث بهبود خودکنترلی ( P<0/05 ) می شود. نتیجه گیری : می توان گفت: درمان ماتریکس در افزایش خودکنترلی و در نتیجه کاهش روی آوری مجدد به مصرف مواد سودمند است.
مقایسه عملکردهای شناختی در سیر اعتیاد: از تمایل تا ترک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
107-126
حوزه های تخصصی:
هدف : در سال های اخیر شیوع اعتیاد در جامعه ایرانی رو به افزایش است اما همه افراد درگیر این پدیده شوم نمی شوند. به نظر می رسد برخی آمادگی های محیطی، رفتاری، شخصیتی و شناختی در آسیب پذیری نسبت به اعتیاد سهیم باشند. پژوهش حاضر در راستای بررسی آمادگی های شناختی به مقایسه ی عملکردهای شناختی بازداری و برنامه ریزی در افراد معتاد، معتادین تحت درمان، دو گروه از نوجوانان با تمایل بالا و پایین به اعتیاد، و افراد سالم پرداخته است. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی- مقایسه ای است. گروه نمونه این پژوهش 183 نفر بود که در 5 گروه جای می گرفتند. از این بین 30 نفر گروه معتاد و30 نفر افراد در حال ترک و تحت درمان با متادون به صورت در دسترس در شهر اراک انتخاب شدند. تعداد 30 نفر افراد سالم نیز انتخاب شدند. همه گروه ها به آزمون های استروپ و برج لندن پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره در بازداری شناختی نشان داد بین گروه سالم، تمایل بالا و پایین تفاوت وجود نداشت. دو گروه معتاد و تحت درمان نسبت به این 3 گروه عملکرد ضعیف تری داشتند و ضعیف ترین عملکرد مربوط به گروه معتاد بود. در برنامه ریزی شناختی ضعیف ترین عملکرد در گروه معتاد مشاهده شد. پس از آن گروه تحت درمان با حفظ فاصله معنادار از 3 گروه دیگر قرار داشت. گروه تمایل بالا، تمایل پایین، و سالم به ترتیب در مراتب بعدی قرار داشتند. نتیجه گیری: عملکردهای شناختی بین افراد معتاد، معتادین تحت درمان، دو گروه از نوجوانان با تمایل بالا و پایین به اعتیاد، و افراد سالم متفاوت است.
نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین تکانشگری و مقابله اجتنابی با عود مصرف مواد مخدّر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
143-166
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودکارآمدی در رابطه بین تکانشگری و مقابله اجتنابی با عود مصرف مواد مخدر انجام شده است. طرح پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش در برگیرنده کلیّه افراد در حال ترک سوءمصرف مواد مخدّر با روش درمان نگهدارنده با متادون شهر تهران در سال 1396 بود. 129 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه کنترل شخصی، فرم کوتاه مقیاس تکانشگری بارت (2013)، زیرمقیاس مقابله اجتنابی اندلر و پارکر (1990) و مقیاس خودکارآمدی شوارتز (1981) بود. سپس، داده ها توسط نرم افزار SPSS.v21 و AMOS.v23 و آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. بر اساس یافته های پژوهش، ارتباط معناداری بین تکانشگری، مقابله اجتنابی و خودکارآمدی با عودمصرف مواد مخدر وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل مسیر نشان داد که خودکارآمدی در رابطه بین تکانشگری و عود مصرف مواد نقش واسطه ای دارد. بنابراین، به نظر می رسد با طراحی مداخلات روان شناختی بر اساس خودکارآمدی می توان عود مصرف مواد مخدر را در گروه های در معرض خطر را کاهش داد. مضامین نظری و کاربردی نتایج ارائه شده در پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفته است.
تحلیل ساختاری تأثیر سبک های تصمیم گیری بر آمادگی اعتیاد دانشجویان با میانجی گری تنظیم شناختی هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
235-258
حوزه های تخصصی:
هدف : تبیین روابط ساختاری اثر سبک های تصمیم گیری بر آمادگی اعتیاد در دوران تحصیلی دانشجویی با در نظر گرفتن نقش میانجی تنظیم شناختی هیجان است. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان سال تحصیلی 98-97 دانشگاه تهران بود. با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای، تعداد 610 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه های سبک های تصمیم گیری، تنظیم شناختی هیجان و آمادگی اعتیاد بودند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری با روش کمترین مربعات جزئی انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد راهبرد تنظیم شناختی هیجان منجر به کاهش اعتیاد می شود؛ اما سبک های تصمیم گیری منجر به کاهش تنظیم شناختی هیجان دانشجویان شده و در نتیجه منجر به افزایش اعتیاد می شود. نتیجه گیری: این مطالعه بر اهمیت توسعه تنظیم شناختی هیجان که می تواند به عنوان راهبردی مؤثر در مخاطرات دوران حساس تحصیلی و دانشجویی در نظر گرفت.
طراحی مدل مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
29-54
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش طراحی مدل مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی بود. روش : با بهره گیری از طرح متوالی اکتشافی ( کیفی- کمی) به احصاء، ارزیابی عوامل و در نهایت تدوین مدل مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی پرداخته شد. بدین ترتیب، در مرحله دلفی با تشکیل پنل 46 نفره از خبرگان حوزه های مختلف پیشگیری از اعتیاد با رویکرد فرهنگی که به واسطه روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده بودند، داده ها از طریق پرسش نامه گردآوری شد. در این فاز به منظور اعتبار سنجی مدل از دو روش ارزیابی به شیوه ارتباطی و تشکیل گروه کانونی و جهت اعتبارسنجی از دو روش قابلیت تکرارپذیری و قابلیت انتقال پذیری (تعمیم پذیری) استفاده شد. در مرحله SWOT به واسطه روش نمونه گیری هدفمند، ابتدا گروه کانونی متشکل از 8 صاحب نظر حوزه پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی تشکیل شد. به واسطه پرسش نامه برگرفته از مطالعه دلفی، مراحل مختلف مطالعه SWOT انجام شد. در نهایت با مشخص شدن اوزان موزون حاصل از ارزیابی عوامل محیط داخلی و خارجی، اقدام استراتژیک مدیریت راهبردی پیشگیری اولیه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی تعیین شد. در این فاز به منظور اعتبار سنجی ابزار از روایی محتوای صوری کیفی و جهت اعتبارسنجی از روش همسازی درونی گویه ها به واسطه آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد. یافته ها: نتایج فاز دلفی نشان داد که در مجموع 38 متغیر ذیل چهار عامل شامل: الف- توانمندسازی، ب- خدمات اجتماعی، ج- مشارکت اجتماعی د- حکمرانی پس از چهار راند به عنوان عوامل تأثیرگذار بر مدیریت راهبردی پیشگیری اولبه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی شناسایی و مورد اجماع و توافق نهایی خبرگان قرار گرفت. نتیجه گیری: نتایج SWOT نشان داد استراتژی مدیریت راهبردی پیشگیری اولبه از اعتیاد با رویکرد فرهنگی، از نوع استراتژی رقابتی(تنوع سازی) می باشد. بنابراین هشت استراتژی و مدل نهایی تدوین شد.
اثربخشی آموزش سبک زندگی به شیوه گروهی بر کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش امیدواری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون شهرکامیاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۹ ویژه نامه ۲
209-222
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف از پژوهش حاضر تعیین میزان اثربخشی آموزش سبک زندگی به شیوه گروهی بر کاهش مشکلات روان شناختی و افزایش امیدواری بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون می باشد. روش: طرح پژوهشی نیمه آزمایشی با استفاده از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه پژوهش حاضر را همه مردان معتاد تحت درمان نگهدارنده با متادون مراکز درمان سوءمصرف موادمخدر شهر کامیاران در سال 1395 تشکیل دادند. با استفاده از نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفراز بیماران مرد مرکز درمان سوءمصرف مواد سایبان مهر کامیاران به عنوان نمونه انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و گواه گماشته شدند. برای گروه آزمایش روش مداخله ای آموزش تغییر سبک زندگی به شیوه گروهی در10 جلسه اجرا شد و گروه گواه هیچ گونه مداخله ای دریافت نکرد. در هر دو گروه پرسش نامه های سلامت روانی و امیدواری میلر اجرا شد. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد میانگین مولفه های سلامت عمومی در گروه آزمایش کاهش و میانگین امیداوری افزایش یافت. نتیجه گیری: آموزش سبک زندگی به شیوه گروهی در مشکلات روان شناختی و افزایش امیدواری بیماران تحت درمان نگهدارنده متادون موثر است.