فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۸۱ تا ۴٬۰۰۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم ۱۳۹۷ شماره ۴۸ ویژه نامه ۱
185-202
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرح واره درمانی گروهی بر تنظیم هیجانی، خودکارآمدی و وسوسه در مردان عضو انجمن معتادان گمنام شهرستان نجف آباد در زمستان سال 1395 بود. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون، پیگیری همراه با گروه گواه بود. نمونه ی مورد نظر شامل 40 مرد از مردان عضو انجمن معتادان گمنام شهرستان نجف آباد و حومه بود که به روش نمونه گیری هدفمند مبتنی بر ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش طرح واره درمانی گروهی را طی ده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه گواه تا پایان طرح هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند و در لیست انتظار قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات پرسش نامه های دشواری در نظم بخشی هیجانی گراتز و روئمر (2004)، خودکارآمدی شرر (1982) و سنجش وسوسه مصرف مواد پس از ترک فدردی (2008) استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه، از لحاظ تنظیم هیجانی، خودکار آمدی و وسوسه تفاوت در پس آزمون و پیگیری وجود داشت (0/05> P ). نتیجه گیری: طرح واره درمانی گروهی تلویحات کاربردی مفیدی در درمان و پیش گیری از عود اعتیاد دارد .
پیش بینی تمایل به اعتیاد بر اساس عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی و کارکردهای شناختی اجرایی مغز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۲
183-202
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه به منظور بررسی نقش کارکردهای شناختی اجرایی مغز، عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی در گرایش به مصرف مواد در دانشجویان انجام شد. روش : روش پژوهش همبستگی بود. جامعه آماری را دانشجویان شاغل به تحصیل دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در سال تحصیلی 97-1396 تشکیل می دادند. از بین این دانشجویان نمونه ای به حجم 200 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شده و با استفاده از پرسش نامه های گرایش به اعتیاد وید و بوچر، مقیاس عاطفه مثبت و منفی واتسون و تلگن، مقیاس نظم جویی شناختی هیجانی گارنفسکی و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که بین مولفه های عاطفه مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت، تعداد طبقات، تمرکز مجدد مثبت و آمادگی به اعتیاد همبستگی منفی و معنادار و بین مولفه های عاطفه منفی، فاجعه سازی، ملامت دیگران، درجاماندگی و آمادگی به اعتیاد همبستگی مثبت و معنادار وجود داشت. اما بین مولفه های ملامت خویش، پذیرش، نشخوارگری، دیدگاه گیری و آمادگی به اعتیاد رابطه معناداری مشاهده نشد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد مولفه های عاطفه منفی، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ملامت دیگران قادرند تمایل دانشجویان به مصرف مواد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کارکردهای شناختی اجرایی مغز، عاطفه مثبت و منفی و نظم جویی شناختی هیجانی در گرایش دانشجویان به مصرف مواد موثر است.
مقایسه کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به اعتیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک های دلبستگی در دانشجویان با گرایش بالا و پایین به اعتیاد بود. روش: این پژوهش با روش علی مقایسه ای انجام شده و جامعه آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی 95-94 بود که از بین آن ها 283 نفر با روش نمونه گیری تصادفی منظم به عنوان نمونه، انتخاب و پرسش نامه های تحقیق را تکمیل نمودند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل پرسش نامه توانایی کنترل فکر لوچیانو و همکاران، مقیاس هشیاری توجه ذهن آگاهانه براون و ریان، پرسش نامه گرایش به اعتیاد میرحسامی و پرسش نامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید بود. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد، دانشجویانی که گرایش بالاتری به اعتیاد دارند، از کنترل فکر پایین تری برخوردار بوده و میزان ذهن آگاهی دانشجویانی که گرایش کمتری به اعتیاد دارند، بیشتر از گروه دیگر می باشد. همچنین میانگین نمرات دلبستگی اجتنابی و دلبستگی دوسوگرا در دانشجویان دارای گرایش بالا به اعتیاد بیشتر از دانشجویان دارای گرایش پایین به اعتیاد می باشد. نتیجه گیری: تفاوت دو گروه در این متغیرها می تواند بیانگر اهمیت کنترل فکر، ذهن آگاهی و سبک دلبستگی، درگرایش به اعتیاد دانشجویان بوده و تلویحاً از اثرات مثبت آموزش خودکنترلی و ذهن آگاهی در پیشگیری از ابتلا به اعتیاد در بین دانشجویان حکایت می کند.
نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در ریزش از درمان مبتلایان به سوءمصرف مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴۶
173-188
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به منظور بررسی نقش اتحادِ درمانی و سبک های دلبستگی در پیش بینی ریزش از درمان انجام شد. روش: روش توصیفی از نوع همبستگی بود. تعداد 234 نفر از مردان مبتلا به سوء مصرف مواد که جهت ترک و دریافت درمان به کلینیک ها و مراکز درمانی شهر تهران مراجعه کرده بودند به صورت هدفمند انتخاب شده و در صورت داشتن ملاک های ورود، مورد مصاحبه قرار گرفته و سپس ابزارهای پژوهش، شامل پرسش نامه های فرم کوتاه اتحاد درمانی و دلبستگی بزرگسال را تکمیل کردند. یافته ها: تحلیل رگرسیون لوجستیک نشان داد که اتحاد درمانی و سبک های دلبستگی قادرند بین افرادی که از درمان ریزش داشته اند و افرادی که به درمان ادامه داده اند تمیز قایل شود. نتیجه گیری: این یافته ها همسو با مطالعات پیشین حاکی از نقش متغیرهای مربوط به روابط بین فردی در ریزش بیماران مبتلا به سوء مصرف مواد در ریزش از درمان است.
الگوی آمادگی به اعتیاد براساس صفات سه گانه تاریک شخصیت و ذهنیت های طرحواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۳
119-138
حوزه های تخصصی:
هدف : با توجه به میزان شیوع اعتیاد و عواقب ناگواری که در جامعه دارد ضرورت انجام پژوهش هایی در جهت شناسایی عوامل موثر براعتیاد وجود دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش ذهنیت های طرحواره ای و صفات سه گانه تاریک شخصیت در آمادگی به اعتیاد می باشد. روش: تعداد 120 نفر از جوانان بزهکار که در سال 1396در زندان های اردبیل دارای محکومیت قضایی بوده اند به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و با استفاده از پرسش نامه ذهنیت های طرحواره ای و مقیاس صفات سه گانه تاریک شخصیت و پرسش نامه آمادگی به اعتیاد مورد ارزیابی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد عوامل ذهنیت طرحواره ای، شخصیت ضد اجتماعی، شخصیت خودشیفته و ماکیاویلیسم به ترتیب با ضرایب تاثیر 0/478، 0/442، 0/353- و 0/331 به ترتیب بیشترین تاثیر را بر آمادگی برای اعتیاد دارند. این تاثیرگذاری برای عوامل ذهنیت های طرحواره ای، شخصیت ضد اجتماعی و ماکیاویلیسم مثبت و برای عامل شخصیت خودشیفته منفی است. نتیجه گیری : اگرچه مولفه های ذهنیت های طرحواره ای و صفات سه گانه تاریک شخصیت بر آمادگی بر اعتیاد تاثیر دارند، ولی با در نظر گرفتن ضریب تاثیر، صفات سه گانه تاریک شخصیت نقش برجسته ای در آمادگی به اعتیاد ایفا می کنند.
رابطه علی بین هوش معنوی و آمادگی اعتیاد با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۴۷
135-156
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف مدل یابی روابط ساختاری هوش معنوی و آمادگی به اعتیاد با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی در دانشجویان دانشگاه آزاد شهر تهران انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی- همبستگی از نوع علّی بود. جامعه ی تحقیق عبارت بود از: تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه آزاد اسلامی شهر تهران در سال تحصیلی 97-96 که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی 361 نفر از این دانشجویان به عنوان نمونه انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسش نامه های آمادگی به اعتیاد زرگر، فراشناخت ولز و هاتون، هوش معنوی کینگ و سخت رویی تحصیلی بنشیک و لوپز استفاده شد. یافته ها: با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و تحلیل مسیر، هوش معنوی با میانجی گری باورهای فراشناختی و سخت رویی تحصیلی توانست 10 درصد از متغیر آمادگی به اعتیاد را تبیین نماید. همچنین هوش معنوی بر آمادگی به اعتیاد اثر مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به قدرت پیش بینی کنندگی متغیرهای مورد مطالعه در این پژوهش، می توان از نتایج این پژوهش در پیشگیری از بروز پدیده اعتیاد در میان جوانان و همچنین در مداخلات آموزشی در کلینیک های ترک اعتیاد استفاده نمود.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۹
205-226
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد بود. روش : پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه افراد دارای سوءمصرف مواد بود که در سال 1398 به مرکز ترک اعتیاد آزادی شهر اردبیل مراجعه کرده بودند. از میان آن ها، 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) گمارده شدند. در مرحله پیش آزمون و پس آزمون، هر دو گروه به پرسش نامه انعطاف پذیری شناختی و مقیاس وسوسه مصرف مواد پس از ترک پاسخ دادند. گروه آزمایش هشت جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به طور معناداری باعث افزایش یکی از مولفه های انعطاف پذیری شناختی (شامل مولفه ادراک گزینه های مختلف) گروه آزمایش شد، ولی تاثیر معناداری بر دیگر مولفه های انعطاف پذیری شناختی شامل ادراک کنترل پذیری و ادراک توجیه رفتار نداشت. همچنین، این مداخله موجب کاهش ولع مصرف در گروه آزمایش شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می تواند منجر به افزایش انعطاف پذیری شاختی و همچنین کاهش ولع مصرف در افراد وابسته به مواد تحت درمان شود. همچنین، می توان از این شیوه درمانی در کنار سایر درمان های دارویی و غیر دارویی استفاده نمود.
مقایسه اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی با دارو درمانی در کاهش علائم اختلال افسرده خویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افسردگی از مهم ترین انواع اختلالات خلقی به شمار رفته و به عنوان اولین عامل ناتوان کننده جامعه ی بشری مطرح گردد که میزان وقوع بالا و ماهیت پیچیده آن به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند.با توجه به این که غالباً در درمان افسردگی از دارودرمانی صرف استفاده می شود، لذا پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی (SMC) در اختلال افسرده خویی و مقایسه آن با دارودرمانی پرداخته است. این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. نمونه این پژوهش تجربی شامل 30 بیمار زن افسرده خو بودند که با استفاده از روش در دسترس از میان بیماران افسرده مراجعه کننده طی 9 ماه در سال 1390 به کلینیک روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شده و به طور تصادفی به سه گروه (هر گروه 10 نفر) یک گروه آزمایش تحت درمان برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند همراه با دارودرمانی و یک گروه تحت درمان دارودرمانی صرف و یک گروه کنترل جایگزین شدند. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش دو پرسشنامه افسردگی بک (BDI) و پرسشنامه اهداف و علایق فردی (PCI) بودند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و در سطح آمار استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که پس از تعدیل نمرات پیش آزمون بین میانگین نمرات دو گروه در پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). بررسی میانگین های تعدیل شده نشان از اثربخش تر بودن آموزش برنامه مشاوره انگیزشی نظام مند گروهی همراه دارودرمانی نسبت به دارودرمانی صرف بوده است و همچنین دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در پس آزمون کاهش بیشتری را در علائم افسردگی نشان داد. بر طبق نتایج این پژوهش روش درمانی مشاوره نظام مند و دارودرمانی در درمان افراد مبتلابه افسرده خویی مؤثرتر از دارودرمانی صرف در درمان بیماران افسرده خو هست.
بررسی تطبیقی- تلفیقی نقش جهت گیری های دینی و معنوی در ترک پایدار مواد مخدر در منطقه کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۰
67-88
حوزه های تخصصی:
هدف: پایداری در درمان به معنی دوره های طولانی مدت و بدون لغزش در مصرف مواد مخدر می باشد و میزان مقاومت و پایداری فرد را در برابر مصائب و مشکلات ناشی از رفع وابستگی به مواد نشان می دهد. هدف از این پژوهش بررسی تطبیقی نقش جهت گیری های دینی و معنوی در ترک پایدار مواد مخدر در منطقه کاشان می باشد. روش: این پژوهش یک مطالعه تطبیقی- تلفیقی و به لحاظ هدف، کاربردی است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل سه گروه متخصصین درمانی و پژوهشگران اعتیاد، افراد موفق به ترک اعتیاد و خانواده های این افراد بوده و در بخش کمّی شامل بهبودیافتگان و بیماران اعتیاد در سال 1397 در شهر کاشان می باشد. با استفاده از روش های نمونه گیری هدفمند و طبقه ای تصادفی، 31 نفر در بخش کیفی و 343 نفر در بخش کمّی به عنوان نمونه انتخاب شدند. مصاحبه نیمه متمرکز و ترکیبی از پرسش نامه های استاندارد پارگامنت، آلپورت و مقیاس های محقق ساخته استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزارهای اس پی اس اس، لیزرل و MAXQDA مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج در حوزه ترک پایدار نشان داد جهت گیری های دینی و معنوی بیماران در سه حوزه، فرایند درمان پایای اعتیاد را متأثر می سازند. حوزه کارکردهای دینی/درمانی (تحرک و انگیزه بخشی درمانی، نیل به آرامش روان، نفی خودمحوری، ادراک جریان یابی معنوی زندگی، تغییر منبع تأیید ارزشی، خودکنترلی درمانی)، حوزه الزامات دینی/درمانی (تحدید مشارکت مناسکی جمعی، پرهیز از مناسک گرایی دینی) و ابزار پاکی (گروه درمانی دینی). در بعد تحلیلی، مدل سازی معادلات ساختاری نشان داد تأثیر جهت گیری دینی و معنوی بر ترک پایدار مواد مخدر مستقیم و نسبتاً قوی است. شاخص های برازش مدل نشان داد داده های جمع آوری شده به خوبی مدل مفهومی را مورد حمایت قرار می دهند. نتیجه گیری: جهت گیری های دینی و مذهبی قوی با ارتقاء سلامت معنوی فرد به کاهش مشکلات روحی و روانی و مقابله مفیدتر کمک کرده و سبب می شوند که فرد توان بالاتری برای باقی ماندن در فرایند ترک اعتیاد داشته باشد و از تزلزل و لغزش به سمت اعتیاد جلوگیری به عمل می آورد.
اثربخشی نمایش فیلم های مستند با محتوای سوءمصرف مواد بر نگرش نوجوانان نسبت به اعتیاد
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۸
177-188
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فیلم های مستند (با محتوای سوءمصرف موادمخدر و روان گردان) بر نگرش نوجوانان نسبت به اعتیاد بود. جامعه آماری شامل همه نوجوانان شهر بندرعباس بودند که از میان آن ها 20 نفر از طریق نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابتدا با استفاده از پرسش نامه نگرش سنج اعتیاد از کلیه شرکت کنندگان پیش آزمون گرفته شد، سپس شش کلیپ مستند در خصوص موادمخدر و روان گردان در شش جلسه همراه با پرسش و پاسخ برای شرکت کنندگان پخش شد. در پایان شش جلسه، شرکت کنندگان مجدداً به پرسش نامه نگرش سنج اعتیاد پاسخ دادند. نتایج آزمون t وابسته نشان داد که بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کنندگان، تفاوت معنی داری وجود دارد. به عبارت دیگر، پس از نمایش فیلم های مستند، نگرش شرکت کنندگان تغییر پیدا کرد و نگرش آن ها تا حد بسیار زیادی نسبت به اعتیاد منفی شد. در مجموع به نظر می رسدکه نمایش فیلم های مستند بر نگرش نوجوانان نسبت به مواد تأثیر دارد و صدا و سیما می تواند با نمایش فیلم های مستند مناسب، نگرش نوجوانان را به اعتیاد منفی و همچنین نگرش منفی آن ها را نسبت به اعتیاد تقویت نماید.
اثربخشی نوروفیدبک بر روی ولع مصرف و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در افراد سوءمصرف کننده مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اعتیاد به مواد مخدر به خاطر دشواری در رسیدن به درمان پایدار و نرخ عود بالا علیرغم انجام سم زدایی و مداخلات دارویی و روان شناختی، از موضوعات مهم سلامت به شمار می رود. هدف از این مطالعه بررسی اثربخشی نوروفیدبک بر میزان ولع مصرف و سوگیری توجه به محرک های مرتبط با مواد در سوءمصرف کنندگان مواد بود. روش: این پژوهش یک مطالعه شبه آزمایشی همراه با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه به همراه پیش آزمون و پس آزمون بود. تعداد40 بیمار وابسته به مواد افیونی مراجعه کننده به مراکز متادون درمانی به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و پس از پاسخ دهی به پرسش نامه های ولع مصرف مواد و آزمون مکانیزم توجه انتخابی استروپ، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) جای گرفتند. ابزارهای به کار رفته در این پژوهش پرسش نامه ولع مصرف فرانکن (2003) و آزمون استروپ بود. جلسات درمانی نوروفیدبک شامل 20 جلسه بود که هر جلسه به مدت 30 دقیقه اجرا شد. سپس هر دو گروه بار دیگر به پرسش نامه های فوق پاسخ دادند. یافته ها: تحلیل داده های به دست آمده با استفاده از تحلیل کواریانس نشان داد که در میانگین گروه های آزمایش و گواه در میزان ولع مصرف مواد و سوگیری توجه در مرحله پس آزمون تفاوت وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که نوروفیدبک می تواند موجب کاهش ولع مصرف و سوگیری توجه به نشانه های مواد در سوءمصرف کنندگان مواد شود. لذا به درمان گران پیشنهاد می شود از نوروفیدبک به عنوان یک روش مداخله برای درمان افراد معتاد استفاده شود.
مقایسه ی کارکرد اجرایی سازمان بندی مجدد اندیشه درنوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش
حوزه های تخصصی:
کارکرد اجرایی مجموعه ای از فرایندها است که مسئولیت هدایت شناختی، عاطفی، رفتاری وعملکردی انسان را در زمان فعالیت وحل مسأله برعهده دارند. هدف این پژوهش مقایسه ی کارکرد اجرایی سازمان بندی مجدد اندیشه در نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش است. این پژوهش از نوع علی- مقایسه ای است، بر این اساس50 نوجوان دارای اختلال سوءمصرف حشیش ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر اهواز با دامنه ی سنی 15 الی 18سال انتخاب شده و با 50 نفر از نوجوانان عادی مقطع دبیرستان از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شهر اهواز به عنوان گروه شاهد، که از لحاظ برخی متغیرهای جمعیت شاختی با یکدیگر همتا شده بودند، به صورت نمونه ی در دسترس انتخاب شده و بایکدیگر مقایسه شدند. برای گردآوری داده ها از آزمون بندرگشتالت،TOVA (به عنوان یک آزمون عملکرد مستمر) وآزمون شکل گیری مفهوم ویگوتسکی استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد که نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش نسبت به نوجوانان عادی، عملکرد ضعیف تری در بازداری رفتار و بازسازی مجدد اندیشه داشتند، و تفاوت معناداری بین دو گروه وجود داشت. به طور کلی با توجه به یافته های پژوهش مبنی بر عملکرد ضعیف تر نوجوانان دارای اختلال سوءمصرف حشیش نسبت به نوجوانان عادی در کارکردهای اجرایی (بازداری رفتار و بازسازی مجدداندیشه)، به نظر می رسد این ضعف منجر به مشکلاتی در رفتار اجتماعی نامناسب، مشکلات درتصمیم گیری و عدم قضاوت مناسب، مشکلات با نوآوری ها و تغییر، حواس پرتی و مشکلات در جنبه های مختلف حافظه می شود.
مقایسه تعارض والد-فرزند و هوش هیجانی در نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه تعارض والد-فرزند و هوش هیجانی در نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد بود. طرح پژوهش حاضر از نوع علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانش آموزان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد در دوره متوسطه دوم سال تحصیلی 1396-1397 در شهرستان رشت بود. نمونه شامل 60 دانش آموز دختر دارای پدر وابسته به مواد و 60 دانش آموز دختر بدون پدر وابسته به مواد بودکه به صورت در دسترس انتخاب شدند و به پرسش نامه تعارض والد-فرزند و پرسش نامه هوش هیجانی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که بین نوجوانان دختر با و بدون پدر وابسته به مواد در تعارض والد- فرزند و هوش هیجانی تفاوت معناداری وجود داشت. بدین صورت که نوجوانان دختر با پدر وابسته به مواد تعارض والد-فرزند بیشتر و هوش هیجانی کمتری در مقایسه با نوجوانان دختر بدون پدر وابسته به مواد داشتند. با توجه به نتایج این پژوهش می توان نتیجه گرفت که وابستگی به مواد در پدر می تواند عاملی موثر در افزایش تعارض های والد-فرزند و کاهش هوش هیجانی در دختران نوجوان باشد.
نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ: آزمون تغییرناپذیری عاملی در والدین کودکان عادی و استثنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مطالعه ی حاضر با هدف آزمون ساختار عاملی و تغییرناپذیری اندازه گیری نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت در بین دو گروه از والدین دارای کودکان عادی و والدین دارای کودکان استثنایی انجام شد. روش: 800 والد (400 والد دارای کودکان عادی و 400 والد دارای کودکان استثنایی)، به نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت، مقیاس رضایت از زندگی و برنامه ی عاطفه ی مثبت و منفی پاسخ دادند. در این مطالعه، به منظور آزمون ساختار عاملی پنج عامل بزرگ شخصیت از روش تحلیل عامل تأییدی، برای بررسی تغییرناپذیری ساختار عاملی پنج عامل بزرگ شخصیت در دو گروه والدین از تحلیل عامل تأییدی چندگروهی و در نهایت، به منظور بررسی روایی همگرای زیرمقیاس های پنج عامل بزرگ شخصیت از ضرایب هم بستگی بین عوامل شخصیت با مقیاس های بهزیستی ذهنی، استفاده شد. شاخص های برازش تحلیل عامل تاییدی، وجود عوامل پنج گانه روان رنجورخویی، برون گرایی، وظیفه شناسی، سازگاری و پذیرش را در دو گروه والدین دارای کودکان عادی و استثنایی تأیید کرد. یافته ها: نتایج روایی بین گروهی نسخه ی پنج عامل بزرگ شخصیت، هم ارزی ساختار پنج عاملی را در دو گروه نشان داد. ضرایب هم بستگی بین صفات شخصیت با مقیاس های بهزیستی ذهنی، روایی همگرای CISS-SF را تأیید کرد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر، هم ارزی ساختار عاملی نسخه ی کوتاه فهرست پنج عامل بزرگ شخصیت و اعتبار این فهرست را برای سنجش صفات شخصیت در دو گروه والدین دارای کودکان عادی و استثنایی، نشان دادند.
مقایسه حافظه کاری و زمان واکنش در افراد غیر ورزشکار، ورزشکار، و وابسته به هروئین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۷
95-114
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش مقایسه حافظه کاری و استروپ معنایی در افراد غیر ورزشکار، ورزشکار، و وابسته به هروئین بود. روش: پژوهش حاضر از نوع علی- مقایسه ای بود. ۴۵ مرد به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و در سه گروه غیر ورزشکار، ورزشکار، و وابسته به هروئین قرار گرفتند. شرکت کنندگان از طریق ابزارهای عصب-روان شناختی که استروپ معنایی و حافظه کاری را مورد سنجش قرار می دهند، ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه افراد ورزشکار، غیر ورزشکار، و وابسته به هروئین در متغیر حافظه کاری و استروپ معنایی تفاوت معنی داری وجود داشت. به صورتی که، هر دو گروه غیر ورزشکار و ورزشکار نسبت به گروه وابسته به هروئین عملکرد بهتری داشتند. همچنین، بین دو گروه غیر ورزشکار و ورزشکار تفاوت معنی داری وجود نداشت. نتیجه گیری: ورزش و فعالیت بدنی متوسط با کنترل توجه برتر برای جلوگیری از حواس پرتی در موقعیت های تداخلی موجب بهبود توجه، سرعت شناختی، و حافظه کاری می شود. در مقابل، افراد دارای اختلال مصرف مواد مخدر دارای نقایص شناختی متوسط هستند.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی افراد وابسته به مواد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
۱۹۶-۱۷۷
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی حافظه، انعطاف پذیری شناختی و کنترل مهاری بود. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان وابسته به مواد مراجعه کننده به کلینیک های اعتیاد شهر تبریز بود که از میان آن ها 30 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت توانبخشی شناختی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از تکلیف برو/نرو، آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین و آزمون فراخنای کلمه مستقیم و وارونه استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که توانبخشی شناختی بر کارکردهای اجرایی حافظه، انعطاف پذیری شناختی و کنترل مهاری تاثیر معنادار داشت اما بر مولفه خطای درجاماندگی آزمون طبقه بندی کارت های ویسکانسین تاثیر معنادار نداشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان از توانبخشی شناختی در راستای درمان اعتیاد و توانبخشی افراد وابسته به مواد بهره برد.
تبیین گرایش به مصرف مواد مخدر براساس خردمندی و خودفراروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴۴
43-58
حوزه های تخصصی:
هدف : اعتیاد بیماری مزمنی است که با اختلال در عملکرد فردی، فیزیولوژیکی و اجتماعی مشخص می شود. خردمندی وخودفراروی می توانند به عنوان عوامل محافظت کننده در پیش بینی گرایش به مصرف مواد مخدر مؤثر واقع شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط خردمندی و خودفراروی با میزان گرایش به مصرف مواد مخدر در دانشجویان انجام گرفته است. روش : روش پژوهش توصیفی از نوع مطالعات همبستگی بود. جامعه پژوهش دانشجویان دانشگاه شهیدمدنی آذربایجان بودند که نمونه ای به حجم 361 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و مقیاس سه بعدی خردمندی، پرسش نامه خودفراروی بزرگسالان و پرسش نامه گرایش به مواد مخدر تکمیل شد. تحلیل داده های مطالعه با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان مورد بررسی قرارگرفت. یافته ها : نتایج نشان دادکه بین مؤلفه های متغیرهای پیش بین و گرایش به مصرف مواد مخدر رابطه معناداری وجود دارد و خردمندی و خودفراروی می توانند تغییرات مربوط به گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین و پیش بینی نمایند ( p<0.01 ). نتیجه گیری : از آنجایی که خردمندی و خودفراروی می توانند تغییرات مربوط به گرایش به مصرف مواد مخدر را تبیین و پیش بینی نمایند، بنابراین می توان با پرورش و ارتقاء چنین ویژگی هایی میزان گرایش به مصرف مواد مخدر را کاهش داد.
مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان متادون مبتلا و غیرمبتلا به ایدز
منبع:
سلامت اجتماعی و اعتیاد سال پنجم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
91-102
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه حمایت اجتماعی ادراک شده در مصرف کنندگان مواد مخدر تحت درمان مبتلا و غیر مبتلا به ایدز بود. پژوهش حاضر از نوع علّی – مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش شامل همه مصرف کنندگان مواد تحت درمان مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد در شهر شیراز بود. نمونه پژوهش شامل 40 مصرف کننده مواد مخدر تحت درمان مبتلا به ایدز و 40 مصرف کننده تحت درمان غیر مبتلا به ایدز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، شرکت کنندگان مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده را کامل کردند. در این تحقیق، برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین مصرف کنندگان مواد تحت درمان متادون مبتلا و غیر مبتلا به ایدز در سه بعد حمایت اجتماعی ادراک شده در حوزه دوستان، افراد مهم دیگر و خانواده تفاوت معنی دار وجود داشت. بدین صورت که مصرف کنندگان مواد تحت درمان غیر مبتلا به ایدز در مقایسه با مصرف کنندگان مواد تحت درمان مبتلا به ایدز به طور معناداری نمرات بالاتری در میزان حمایت اجتماعی ادراک شده در بعد دوستان، افراد مهم دیگر و خانواده به دست آوردند. این یافته ها حاکی از اهمیت حمایت اجتماعی در افراد وابسته به مواد است. لذا، فرد وابسته به مواد در صورت حمایت از طرف خانواده، دوستان و سایر افراد دیگر بهتر می تواند با مشکلات و محیط خود سازگار شود و در جهت بهبودی گام بردارد.