فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۳۶۱ تا ۳٬۳۸۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
رفتارهای پرخطر رفتارهایی هستند که سلامت و رفاه افراد را تحت تأثیر قرار می دهند لذا به کارگیری درمان مناسب برای کاهش این خطرات ضرورت دارد. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی شکلی جدیدی از درمان ها برای اختلال مصرف مواد است که برای کاهش آسیب های بیماران، مدلی مبتنی بر سلامت عمومی و بیماری را فراهم نموده است. برخلاف اشکال سنتی درمان و روش های ترک مواد، درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به نوعی طراحی شده است که جایگاهی که افراد در آن قرار دارند را نشان دهد. شکل سنتی درمان اختلال مصرف مواد مانع عود در افراد می گردد تا به عنوان یک درمان شکست خورده قلمداد نشود. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش عواقب منفی مصرف مواد تمرکز می کند و فرصتی برای مصرف کنندگان مواد فراهم می نماید تا تأثیرات مخرب اختلال را کاهش دهند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از طریق شناساندن نشانه های آغاز تمایل به مصرف مواد، افراد را از حال حاضر، اینجا و اکنون خود آگاه می کند. این مقاله، مروری بر کاربرد فنون درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی است که به عنوان یک درمان جایگزین نسبت به برنامه های سنتی مصرف مواد تلقی می شود چرا که این برنامه های سنتی برای هر فردی کارایی لازم را ندارند. بر اساس مبانی نظری و پژوهشی می توان گفت که درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی یک مداخله مؤثر و کارآمد برای اختلالات مصرف مواد است که برای انواع اختلالات مصرف مواد و در نمونه های مختلف توصیه شده است.
سوء مصرف مواد در جوانان: پیشگیری، مداخلات اولیه، کاهش آسیب و درمان مصرف مواد در جوانان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی نظام مند شواهد مربوط به اثربخشی مداخلات پیشگیرانه، مداخلات اولیه، مداخلات کاهش آسیب و همچنین درمان مصرف تنباکو و مواد غیر قانونی( مثل حشیش، اپیوئیدها، آمفتامین و کوکائین) در افراد جوان پرداخته می شود. مالیات، منع مصرف عمومی، محدودیت های تبلیغ ابزار مفیدی برای کاهش مصرف تنباکو هستند، اما برای مواد غیر قانونی کاربرد ندارند. شواهد موجود در مورد پیشگیری مبتنی بر مدرسه تحت تأثیر مشکلات روش شناختی است. مداخلاتی که از آموزش مهارت ها استفاده می نمایند نسبت به آگاهی بخشی اثر گذاری بیشتری دارند. شواهد مربوط به اثربخشی مداخلات هنجارهای اجتماعی و مداخلات فشرده برای کاهش مصرف مواد در افراد جوان قوی نیست. مداخلاتی که برای کاهش آسیب های مرتبط با تزریق به کار گرفته می شوند دارای اثربخشی متوسط تا زیاد هستند. با این حال بررسی های بیشتری بر روی افراد جوان باید صورت پذیرد. دسترسی کم به اطلاعات مرتبط با مصرف مواد آسیب زا در افراد جوان بیانگر نیاز به مداخلات آزمایشی است که در افراد بزرگسال اثر بخش بوده اند. شواهد موجود مربوط به کشورهایی است که میزان درآمد بالا دارند، که کاربرد آن در دیگر کشورها و فرهنگ ها و همچنین جوامعی که به لحاظ سن، جنسیت و وضعیت خطر متفاوت هستند، نامشخص است. برای افزایش شواهد مربوط به مداخلاتی که با هدف کاهش بار سنگین مصرف مواد در افراد جوان انجام می شود، تلاش های بیشتری مورد نیاز است.
اثربخشی طرح واره درمانی دو وجهی در درمان وابستگی به هروئین همبود با اختلال شخصیت ضداجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی طرح واره درمانی دو وجهی در درمان مردان وابسته به هروئین مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی (ASPD) انجام شده است.
در یک طرح تجربی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه، سه آزمودنی مرد وابسته به ماده هروئین مبتلا به ASPD، بر اساس پرسشنامه چندمحوری میلون و مصاحبه بالینی ساختاریافته برای اختلالات محور دو و به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. مداخله درمانی، در 28 جلسه و در 24 هفته به کار گرفته شد و مرحله پیگیری نیز سه ماه پس از پایان درمان دنبال شد. آزمودنی ها نیمرخ اعتیاد مادزلی و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های یانگ را تکمیل کردند و داده ها با استفاده از شاخص تغییر پایا و درصد بهبودی تحلیل شدند.
نتایجنشان دادند که طرح واره درمانی دو وجهی بطور معناداری، موجب کاهش مصرف مواد و رفتارهای پرخطر و بهبود سلامت جسمانی و روان شناختی و کنش فردی و اجتماعی شد.طرح واره درمانی دو وجهی در درمان مردان وابسته به هروئین مبتلا به ASPD موثر است.
هراس اجتماعی و تاثیر آن بر اعتیاد به موادمخدر
حوزه های تخصصی:
افزایش اعتماد به نفس اجتماعی قدم مهمی در راه پیشگیری از اعتیاد به موادمخدر قلمداد می شود. می توان از اعتماد به نفس به عنوان یک عامل کلیدی در راستای مقابله با "هراس اجتماعی" و کاهش اعتیاد به موادمخدر استفاده کرد. اضطراب و کاهش اعتماد به نفس اجتماعی خود از دلایل کم رنگ شدن شناخت منابع و بالا رفتن انگیزه های گرایش به موادمخدر است. یکی از مسائل مهم اجتماعی افزایش عزت نفس افراد و کاهش میزان گرایش به موادمخدر، مقابله با فوبیای اجتماعی، بخصوص در طیف سنی جوانان است. برای پیشگیری از ورود معضل موادمخدر در جامعه، احداث یک «پایگاه واکسیناسیون اجتماعی» لازم و ضروری است. این پایگاه با تزریق اعتماد به نفس و کاهش تب اضطراب اجتماعی در درون خانواده (و رفتار پرستاری اجتماعی ملازم با این نگرش ) عمل خواهد کرد. در مقاله حاضر روش های پیشگیرانه اعتیاد با نگاه اولویت بندی با استفاده از نظریه "تبادل اجتماعی" نظریه برچسب زنی"، "نظریه هراس اجتماعی"، "بدیل های اجتماعی" "دو راهی اجتماعی"، "عادت واره های فردی"، "سبک زندگی،" پارادایم های رفتاری"، "از خود بیگانگی و "کارکردگرایی مرتن" مرور می شود. پژوهش حاضر نگاه پیشگیرانه به اعتیاد و تاثیر هراس اجتماعی در این مسیر با استفاده از نظریه های جامعه شناختی است. این تحقیق از نوع توصیفی و کتابخانه ای است و در آن سعی شده استکه علاوه بر بسط و بهبود نظریه های موجود، از زاویه ای تازه و از منظر اجتماعی به اعتیاد پرداخته شود. می توان گفت که هراس اجتماعی باعث تضعیف نمودن شقوق اصلی سرمایه اجتماعی یعنی "اعتماد" و "شادی اجتماعی" می شود. هراس اجتماعی به تدریج با سست کردن پایه های سرمایه اجتماعی موجی از بی اعتمادی فردی و گروهی را در جامعه بوجود می آورد. این بی اعتمادی ها منجر به ضعف اراده فردی و افسردگی اجتماعی و سپس گرایش به موادمخدر می شود. مفهوم اضطراب اجتماعی چون با افسردگی و کسالت همراه است، باعث تمایل به مصرف موادمخدر در جامعه (بخصوص در جوانان) می شود. بنابراین، فرد بر سر یک "دو راهی اجتماعی" قرار می گیرد که بر حسب ذایقه و وضعیت خلق و خوی فعلی، گرایش و مسیر مطلوب خود را انتخاب می نماید.
جاهلان محله = شخصیت های ضد اجتماعی
حوزه های تخصصی:
زنان باردار با سوءمصرف مواد
حوزه های تخصصی:
سوء مصرف مواد از معضلات عمده بهداشتی است که بسیاری از اقشار جامعه از جمله مادران باردار را در معرض تهدید و پیامدهای نامطلوب قرار می دهد. در حال حاضر ظرفیت تولید مثل زنان مبتلا به اختلالات مصرف مواد و زنانی که باردار هستند، بسیاری از مراکز ارائه دهنده ی خدمات بهداشتی را به چالش کشانده است. از جمله مشکلات مرتبط با دوران بارداری، سابقه ای از تروما و سوءاستفاده، اجتناب یا دسترسی ضعیف به مراقبت های دوران بارداری، و ترس از عواقب قانونی است. پیامدهای ناشی از سوءمصرف مواد مخدر در طی بارداری شامل سقط خودبه خودی، زایمان زودرس، وزن تولد پایین، جدا شدن زودرس جفت، محدودیت رشد و سندرم محرومیت نوزادی است. مقاله حاضر متمرکز بر بیماری های واگیردار، خطرات مرتبط با جنین و مادر، ملاحظات درمانی و غربالگری برای تنباکو، حشیش، مخدرها، بنزودیازپین ها، محرک ها و چند ماده ی دیگر است. ارائه ی اطلاعات جامع برای کمک به متخصصین در این حوزه به منظور تعامل بهتر با این بیماران و آگاهی دادن به آن ها در مورد نحوه ی مراقبت و نیز شکستن چرخه ی شکل گیری متقابل مصرف و اعتیاد حائز اهمیت است. بر آگاهی بخشی خانواده ها و مشاوره در خصوص عوارض و خطرات مصرف مواد و داروهای غیرمجاز تاکید می شود. بنابراین، توجه خاص به پیشگیری، درمان و کنترل سوءمصرف مواد در مراقبت های قبل و هنگام بارداری ضروری است.
پیشگیری نوین: نقش رسانه مجازی در پیشگیری از گرایش به مواد مخدر در فضای سایبر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: جذابیت و گسترش فضای مجازی در بین اقشار جامعه و کارکردهای این بستر در ارتکاب جرائم مربوط به مواد مخدر، باعث شده تا مسئولین امر به فکر استفاده از این بستر در جهت تدوین برنامه های پیشگیرانه از اعتیاد به مواد مخدر باشند. البته در حال حاضر کارکردهای این فضا یکی از عوامل موثر در گرایش به اعتیاد و مصرف مواد مخدر تلقی می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش رسانه مجازی (فضای سایبر) در پیشگیری از از اعتیاد به مواد مخدر در بین اقشار گوناگون جامعه در قالب ارائه الگویی کاربردی بوده است. روش : پژوهش حاضر از حیث روش از نوع توصیفی- تحلیلی و از لحاظ گردآوری اطلاعات از نوع پیمایشی بوده که با استفاده از پرسش نامه محقق ساخته انجام شد. جامعه ی آماری پژوهش شامل خبرگان و سرمتخصصان پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا، پلیس فتاناجا و سازمان های مرتبط با موضوع تحقیق و به تعداد 65 نفر بوده که برابر فرمول کوکران تعداد 56 نفر از جامعه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوتن نمونه انتخاب شدند. یافته ها : یافته ها نشان داد 1- فضای مجازی و مسئول سازی، 2- فضای مجازی و مشارکت اجتماعی، 3- فضای مجازی و آگاه سازی، 4-فضای مجازی و تولیدات خاص و در نهایت 5- فضای مجازی و مدیریت می توانند به ترتیب نقش بسزایی در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر داشته باشند. نتیجه گیری : نتایج تحقیق حاضر می تواند گامی مهم برای تبیین روش های پیشگیری از اعتیاد در فضای مجازی و الگویی مناسب برای طراحی برنامه های جامع پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر در فضای مجازی باشد.
سطح انگیزش، خودپنداشت و نگرش نسبت به خواندن در دانش آموزان نارساخوان
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: یکی از رایج ترین اختلال های یادگیری در دانش آموزان، نارساخوانی است که پیامدهای منفی بسیاری به دنبال دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن در دانش آموزان مبتلا و غیرمبتلا به نارساخوانی بوده است. روش: پژوهش حاضر از نظر روش شناسی تحلیلی - مقطعی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر رشت در سال تحصیلی 93-1392 بود که تعداد 108 نفر از آنها (54 آزمودنی کودکان غیرمبتلا به نارساخوانی و 54 آزمودنی کودکان مبتلا به نارساخوانی) با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در این پژوهش از آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1388)، پرسش نامه انگیزش خواندن (ویگفیلد و گاتری، 1997)، خودپنداشت خواندن (آهلووالیا، 1961) و نگرش خواندن (مک کنا و کر، 1990) استفاده شد. یافته ها: نتایج به دست آمده از تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که بین کودکان مبتلا و غیر مبتلا به نارساخوانی حداقل در یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0P<). نتایج تحلیل واریانس نشان داد که میانگین نمرات کودکان مبتلا به نارساخوانی در تمام مؤلفه های انگیزش، خودپنداشت و نگرش خواندن به طور معناداری بالاتر از نمرات کودکان غیر مبتلا به نارساخوانی است (001/0 < P). نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان داد مشکلات تحصیلی دانش آموزان نارساخوان بر جنبه های روان شناختی آنها تأثیر منفی دارد که ضرورت دارد مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان پذیرش و تعهد بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: بیماری و ناتوانی فرزندان، یکی از منابع عمده پریشانی والدین به خصوص مادران به شمار می رود و سلامت و بهزیستی روانی آن ها را به خطر می اندازد. از این رو، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان پذیرش و تعهد (Acceptance and commitment therapy یا ACT) بر تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم بود.
مواد و روش ها: این مطالعه به روش نيمه آزمايشي همراه با پيش آزمون، پس آزمون و گروه شاهد بر روی 16 نفر از مادران کودکان مبتلابه اختلال طیف اوتیسم دارای پرونده در بهزیستی شهر سبزوار انجام شد. نمونه ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد تخصیص یافتند. گروه آزمايش تحت مداخله 8 جلسه اي رویکرد ACT قرار گرفتند؛ در حالي که گروه شاهد هیچ مداخله اي را دریافت نکردند. پرسش نامه نگرانی پنسیلوانیا (Pennsylvania State Worry Questionnaire یا PSWQ)، مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (Intolerance of Uncertainty Scale یا IUS) و شاخص شدت بی خوابی (Insomnia Severity Index یا ISI) در مورد شرکت کنندگان اجرا گردید. داده های به دست آمده با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چند متغیره در نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: رویکرد ACT منجر به کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (001/0 = P)، نگرانی (001/0 = P) و بی خوابی (001/0 = P) مادران گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد شد.
نتيجه گيري: روش ACT تأثیر بسزایی در کاهش میزان تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی مادران کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم دارد و درمانگران می توانند از این رویکرد درمانی در جهت کاهش تحمل ناپذیری بلاتکلیفی، نگرانی و بی خوابی این مادران استفاده نمایند.
هیپنوتراپی وسواس کندن مو
اثربخشی مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک (CPRT) بر بهبود فرزندپروری مادران کودکان 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی – کمبود توجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحقیقات نشان داده اند که تعاملات والدین و فرزندان و به طور کلی خانواده ،نقش بسزایی در شکل گیری و تشدید آسیب پذیری رفتاری - عاطفی کودکان ایفا می کند. یکی از عناصر مهم در سیستم خانواده ، شیوه های فرزندپروری می باشد که والدین از این طریق می توانند بر تحول کودک اثر بگذارند. پژوهش حاضر اثربخشی مداخلات گروهی مبتنی بر رابطه والد-کودک بر الگوهای انضباطی فرزندپروری مادران کودکان 8 تا 11 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی- کمبود توجه را مورد پژوهش قرار داده است.
روش: در پژوهش نیمه تجربی براساس طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه مداخله نما، از میان جامعه آماری (69 زوج مادر-کودک مبتلا به بیش فعالی– کمبود توجه) 30 زوج به صورت تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایش و مداخله نما جایگزین شدند. آزمودنی های گروه آزمایش و مداخله نما در 2 مرحله از طریق پرسشنامه فرزندپروری آرنولد مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری برای بررسی معناداری آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: یافته های تحقیق گویای کاهش (بهبود) معنادار آماری الگوهای انضباطی ناکارآمد و تغییر فرزندپروری مادران (به جز اهمال کاری) گروه آزمایش یا مداخلات مبتنی بر رابطه والد- کودک در مقایسه با گروه مداخله نما می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش حاضر و نیز در نظر گرفتن پژوهش های قبلی می توان چنین نتیجه گرفت؛ که این مداخلات ، در اصلاح الگوهای فرزندپروری مادران ایرانی کودکان مبتلا به بیش فعالی– کمبود توجه دارای امتیازاتی می باشد.
اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT) بر ولع مصرف معتادین به هرویین تحت درمان با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر ولع مصرف معتادین به هرویین تحت درمان با متادون انجام شده است.
روش: پژوهش حاضر آزمایشی از نوع کار آزمایی بالینی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری است. جامعه مورد مطالعه کلیه مصرف کنندگان هرویین یک مرکز درمانی سوء مصرف مواد شهرستان اراک می باشد. تعداد 36 نفر از مصرف کنندگان هرویین با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل (گروه آزمایشی 16 نفر و گروه کنترل 20 نفر) جایگزین شدند. مقیاس ولع مصرف هرویین (OCDUS) جهت سنجش میزان ولع مصرف در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. گروه آزمایشی 8 جلسه مداخله شناخت درمانی مبتنی بر ذهن اگاهی (MBCT) را در فاصله زمانی پیش آزمون و پس آزمون دریافت نموده و لیکن گروه کنترل مداخله ای را دریافت نکرد. داده ها با روش آماری تحلیل وریانس مکرر و با استفاده از نرم افزار SPSS.16 تحلیل شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی باعث کاهش معنا دار (05/0p<) نمرات ولع هروئین در گروه آزمایش نسبت به کنترل در پس آزمون و پیگیری می باشد.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCT)، به عنوان یک روان درمانی مدرن، روشی اثربخش برای کاهش ولع مصرف معتادین به هرویین می باشد. بنابراین، این رویکرد برای این بیماران توصیه می گردد.
اثربخشی درمان گروهی شناختی- رفتاری بر کاهش افسردگی و افزایش امید به زندگی در سندرم آشیانه خالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف:افزایشطولعمر،کیفیتزندگیوتواناییفردبرایزندگیمستقلراتحتتاثیرقراردادهواورانیازمندمراقبتوحمایت دیگرانمینماید.بنابراینبرنامهریزیمناسبجهتروبروشدنبااینوضعیتدرآشیانه خالیضروریبهنظرمیرسد.این پ ژوه ش با ه دف ب ررس ی اث ربخ شی درمان گروه ی شن اخت ی رفت اری ب ر کاه ش افس ردگی و اف زای ش امی دواری سندرم آشیانه خالی شه ر قروه است. روش: جامعه آماری را کلیه مردان و زنان شهرستان قروه که فرزندانشان آنها را ترک نموده اند و از آنها جدا شده اند را شامل می شود. حج م نم ون ه 24 ن ف ر با استف اده از روش نمونه گیری در دسترس انتخ اب ش د. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشن امه افس ردگی بک BDI- IIو پرسشن امه امی دبه زندگی اشن ایدر و همکاران استف اده ش د. این پ ژوه ش نیمه آزمای شی از نوع پی ش آزمون پس آزمون با گروه کنترل است. جهت تحلیل داده ها از آمار توصی فی و آمار استنب اطی (آزمون تحلیل کوواریانس) استف اده ش د. یافته ها:یافته های به دست آمده نشان داد که میانگین نمرات افسردگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معنا داری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل پایین تر است، و میانگین نمرات امید به زندگی در پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون در گروه کنترل بالاتر است. نتیجه گیری: درمان گروهی شن اخت ی رفت اری در کاهش افس ردگی و افزایش امید به زندگی سندرم آشیانه خالی مؤثر است.
ویژگی های رفتاری اختلال پردازش شنوایی و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال پردازش شنوایی یک اختلال ادراکی حس ویژه است که ناشی از کم شنوایی محیطی نیست و بر رشد پردازش های یکپارچه زبان (گوش دادن و حرف زدن) و سوادآموزی (خواندن و نوشتن) اثر می گذارد. اختلال پردازش شنوایی ممکن است با اختلالات دیگر از جمله اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی همراه باشد. در موارد چندابتلایی اختلال پردازش شنوایی و اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی تشخیص باید به درستی و به طور کامل داده شده و برنامه ی درمانی به وسیله ی تیمی از متخصصان پیاده شود.
ترک سیگار
توصیه های پزشکی: وسواس
منبع:
پیوند ۱۳۶۶ شماره ۹۹
حوزه های تخصصی:
اعتیاد جنسی و همبودی آن با وابستگی به موادمخدر
حوزه های تخصصی:
اعتیاد جنسی با افکار و اعمال جنسی مداوم و شدید مشخص می شود که تاثیر منفی بر زندگی افراد دارد. معتادان جنسی تلاش های فراوانی برای کنترل و یا به تعویق انداختن احساسات و اعمال جنسی انجام می دهند، اما این تلاش ها با شکست همراه است. اعتیاد جنسی متاثر از یک عامل و علت مشخصی نیست و تصور می شود که عوامل زیستی، روان شناختی و اجتماعی مختلفی در آن نقش دارند. اعتیاد جنسی همانند شرایط روانپزشکی دیگر، دارای همبودی با اختلالات روانی هستند که در برخی گروه ها از جمله مجرمان جنسی، افراد مبتلا به بیماری های عفونی( HIV/AIDS ) و اختلالات مصرف مواد شیوع بیشتری دارد. هدف از پژوهش حاضربررسی اعتیاد جنسی و همبودی آن با وابستگی به موادمخدر با استفاده از روش مطالعه اسنادی بود. در این مطالعه چالش ها و مناقشات مختلفی که از زمان ظهور اعتیاد جنسی در ادبیات پژوهشی و بالینی مطرح شد است، تبیین و توصیف شدند. همچنین پایه های نوروبیولوژیکی رفتارهای جنسی اعتیادی، اختلالات مصرف مواد، و همبودی های آن ها ارائه شد. در بعد درمانی مطالعات پژوهشی و بالینی به گسترش استفاده از عوامل روان دارویی برای درمان اعتیاد جنسی اشاره کرده اند و در تعدادی از رویکردهای دیگر، هم دارودرمانی و هم روان درمانی برای درمان افراد دارای اعتیاد جنسی پیشنهاد شده است. بروز اعتیاد جنسی از طریق رفتار جنسی و فرآیندهای اعتیادآور صورت می پذیرد و برای درمان آن باید هم رفتارهای جنسی و هم فرآیندهای اعتیادی زیربنایی را مورد هدف قرار داد. شکاف های قابل توجهی در پایه دانش علمی حاضر در ارتباط با اعتباربخشی های پیشین، حاضر و پیش بینی کننده برای اعتیاد جنسی یا اختلال فزون کنشی جنسی وجود دارد. برای وضعیت فعلی و چالش هایی که در رابطه با این اختلال و همبودی آن با اختلالات دیگر (به ویژه اختلالات مصرف مواد) وجود دارد، همانند بسیاری از اختلالات روانپزشکی دیگر، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است تا این اختلال به صورت کامل تبیین شود.