فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۴۱ تا ۲٬۳۶۰ مورد از کل ۴٬۴۲۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
ارزیابی شناختی و راهبردها یکنترل فکر در بیماران مبتلا به PTSD و افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش موسیقی درمانی در کاهش علایم جسمانی بیماران مبتلا به التهاب روده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط ویژگی های خانوادگی، سبک های حل مسأله و رویدادهای استرس زای زندگی با اقدام به خودکشی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی عامل های خطرساز برای اقدام به خودکشی و مقایسه این عامل ها در افرادی می باشد که چنین سابقه ای ندارند.
مواد و روش ها: در یک طرح مورد- شاهدی، 120 نفر از اقدام کنند گان به خودکشی مراجعه کننده به بیمارستان شهید مدنی شهرستان آذرشهر در سال 1390 با 140 نفر از افراد گروه گواه که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر جمعیت شناختی با یکدیگر همتا شده بودند، مقایسه شدند. داده ها به کمک پرسش نامه ابزار سنجش خانواده (FAD یاFamily Assessment Device ) ، سبک های مقابله ای (Style Questionnaire ) و چک لیست رویدادهای استرس زای زندگی (researcher-made stressor life events checklist ) گردآوری و با استفاده از آزمون t و رگرسیون لجستیک تحلیل شدند.
یافته ها: اقدام کنند گان به خودکشی در ویژگی هایی هم چون: ارتباط (02/0p=)، حل مسأله (001/0p=)، نقش ها (001/0p=)، همراهی عاطفی (01/0p=)، آمیزش عاطفی (001/0p=)، عملکرد کلی خانواده (001/0p=)، عملکرد ضعیفی داشتند، از سبک های هیجان مدار استفاده می کردند (001/0p=) و رویدادهای استرس زای بیشتری را در مقایسه با گروه گواه تجربه کرده اند (001/0p=). 66 درصد واریانس مربوط به اقدام به خودکشی توسط متغیرهای حل مسأله، عملکرد کلی خانواده، سبک مسأله مدار و رویدادهای استرس زای زندگی تبیین شد که از این میان رویدادهای استرس زای زندگی بیشترین سهم (58 درصد) و عملکرد کلی خانواده کمترین سهم (1 درصد) را داشتند.
نتیجه گیری: ویژگی های خانوادگی نامطلوب، سبک های حل مسأله غیر مؤثر و رویدادهای استرس زای زندگی می توانند منجر به افزایش مشکلات روان شناختی از جمله اقدام به خودکشی شوند.
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دو گروه دانش آموزان دختر افسرده و عادی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حالات خلقی، بسیاری از متغیرهای شناختی از جمله توجه و حافظه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد افسرده و عادی (دانش آموزان تهرانی) است.
روش: در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، از میان 200 دانش آموز دختر دبیرستانی شهر تهران، 60 نفر انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها به سؤال های پرسشنامه افسردگی بک (1978) و مجموعه واژگان دارای بار عاطفی افسردگی و خنثی پاسخ دادند. حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از آزمون t، اطمینان در سطح 99/0 بررسی شد. نتایج نشان داد که سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی، در افراد افسرده (در مقایسه با افراد عادی) معنادار است.
نتیجه گیری: افسردگی باعث سوگیری حافظه مبتلایان نسبت به واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی می شود.
اختلال شخصیت وسواسی
بررسی روابط علی بین نقش های جنسیتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی، در همسران افراد معتاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی روانشناختی زنان (مطالعات زنان سابق) دوره دوازدهم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر روابط علی بین نقش های جنسیّتی، تاب آوری، سرسختی، درماندگی آموخته شده و هم وابستگی در همسران افراد معتاد بررسی شد. طرح پژوهش توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش، کلیه همسران افراد معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد در سطح شهر اصفهان بودند که 120 نفر از آن ها به شیوه در دسترس انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد علاوه بر پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی، به پنج پرسشنامه: نقش جنسی بم (BSRI)، سرسختی روان شناختی(HI)، تاب آوری کانر و دیویدسون (CD-RISC)، هم وابستگی (CODI) و سبک های اسنادی پاسخ دهند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مسیر و از نرم افزارهای SPSS-17 و Amos-5 استفاده شد. یافته ها نشان داد نقش های جنسیّتی مردانه تأثیرات معناداری در ارتقاء سطح سرسختی روان شناختی و تاب آوری دارد، در حالی که نقش های جنسیّتی زنانه چنین تأثیراتی را ندارد. علاوه بر آن نتایج نشان دهنده تأثیر معکوس نقش های جنسیّتی مردانه و تأثیر مستقیم نقش های جنسیّتی زنانه روی هم وابستگی بود. شاخص های برازش مدل یابی معادلات ساختاری، مدل کلی پژوهش را تأیید کردند و اثرات مستقیم و غیر مستقیم بین متغیرهای پژوهش تأیید شد.
نقش تشخیصی نقص در تنظیم هیجانی، ذهن آگاهی و خوددوست داری در زنان مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و زنان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلال اضطراب فراگیر، یکی از اختلالات شایع روانپزشکی می باشد. در سال های اخیر الگوهای زیادی در تبیین سبب شناسی این اختلال پیشنهاد شده که هر کدام از آن ها در قالب متغیرهای خود به تبیین این اختلال پرداخته اند. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی نقش تشخیصی نقص در تنظیم هیجانی، ذهن آگاهی و خوددوست داری در زنان مبتلا به این اختلال و افراد عادی بود. بدین منظور 30 نفر (15 زن مبتلا به GAD و 15 زن سالم) به صورت در دسترس انتخاب و مقیاس 7 سوالی اختلال اضطراب فراگیر (GAD-7)، پرسشنامه تنظیم هیجانی شناختی (CERQ)، مقیاس آگاهی از توجه ذهن آگاهانه (MAAS) و مقیاس خوددوست داری (SCS) را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که میانگین سرزنش خود و فاجعه آمیزپنداری، جداسازی، و بیش ارزشیابی در زنان دارای اضطراب فراگیر بیشتر از زنان عادی است و میانگین پذیرش، مثبت نگری، شفقت همگانی و ذهن آگاهی و مهربانی با خود در زنان عادی بالاتر از زنان دارای اضطراب فراگیر است. نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که سه متغیر نقص در تنظیم هیجانی، ذهن آگاهی و خوددوست داری می تواند به عنوان متغیرهای تشخیصی برای ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر عمل نمایند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که سه متغیر فوق می توانند به درستی دو گروه بیمار و سالم را از یکدیگر متمایزکنند.
"کانون خانواده و بزهکاری الکلیسم در خانواده "
منبع:
مکتب مام ۱۳۵۵ شماره ۷۷
حوزه های تخصصی:
مقایسه ی فعالیت سیستم های مغزی رفتاری وابستگان به مت آمفتامین با افراد بهنجار؛ بر اساس نظریه ی تجدیدنظر شده ی حساسیت به تقویت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف مطالعهی حاضر، مقایسهی سه سیستم تجدیدنظرشده (فعالساز رفتاری، بازداری رفتاری و جنگ/گریز/انجماد) نظریهی حساسیت به تقویت در بیماران وابسته به متآمفتامین با افراد بهنجار بود.
روشکار: این پژوهش علیمقایسهای در شش ماه اول سال 1390 انجام شد. جامعهی مورد مطالعه، مردان وابسته به متآمفتامین فاقد اختلال سایکوتیک همراه و یا اختلالات بارز محور دو شهر مشهد بودند. از این بین، تعداد 25 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند.
همچنین 25 نفر از بستگان نزدیک گروه وابسته به متآمفتامین که به لحاظ متغیرهای سن، جنسیت و تحصیلات با آنها همتا شده بودند به عنوان گروه بهنجار شرکت کردند. نمونهها با استفاده از مصاحبهی بالینی ساختاریافتهی راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی،پرسشنامهی اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامهی 5 عاملی جکسون ارزیابی گردیدند. دادهها با آزمونهای کولموگروف-اسمیرنوف، مجذور خی و تی مستقل تحلیل شدند.
یافتهها:گروه وابسته به متآمفتامین نسبت به گروه بهنجار از حساسیت بیشتری در سیستمهای تجدیدنظرشدهی فعالسازی رفتار، بازداری رفتار، جنگ و انجماد برخوردار بودند (05/0>P) اما در سیستم تجدیدنظرشدهی گریز، تفاوت معناداری بین دو گروه دیده نشد (05/0<P).
نتیجهگیری: الگوی شخصیتی بیماران وابسته به متآمفتامین با افراد بهنجار متفاوت میباشد. این افراد از یک سو به دلیل حساسیت بالای سیستم بازداری رفتار و از سوی دیگر به دلیل حساسیت بالای سیستم فعالساز رفتاری، در شرایطی با احتمال تنبیه از قبیل مقایسه شدن در موقعیتهای اجتماعی و همچنین گرایش به تقویت و پاداش از حساسیت بالایی برخوردارند.
بررسی تأثیر حرکات ریتمیک یوگا بر تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی (پسر) مقطع ابتدایی شهر سنگان- خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط مهارت های حرکتی با سایر جنبه های شخصیت از قبیل خود پنداری، رفتار اجتماعی و...، لزوم پرداختن به مهارت ها و فعالیت های حرکتی را به عنوان یک ضرورت در روان شناسی مطرح می کند. مطالعه و تحقیق در حیطة مهارت های اجتماعی، برای افراد با نیازهای ویژه سودمند است. مسئولان با شناخت و آگاهی از این مهارت ها و تأثیرگذاری آن بر رفتار و فعالیت های تحصیلی و شغلی، به ضرورت اقدامات پشتیبانی کننده در این زمینه واقف می شوند و با ایجاد امکانات مناسب، زمینه را برای پیشرفت افراد مهیا می سازند. در این راستا، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر حرکات ریتمیک یوگا بر تعاملات اجتماعی کودکان کم توان ذهنی پرداخته است. به این منظور 12 نفر دانش آموز کم توان ذهنی، 6 نفر در گروه کنترل و 6 نفر در گروه آزمایش، به روش نمونه گیری هدفمند، به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند. این گروه در ردة سنی 7 تا 10 سال و با بهرة هوشی 75 تا 85 مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامة رشد اجتماعی وایلند استفاده شده است. در این مطالعه، بهبودی معنی دار از نظر آماری در تمامی آبعاد 8 گانة مربوط به سنجش سلامت مهارت های اجتماعی موجود در پرسشنامة وایلند ملاحظه گردید.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی در کاهش نگرانی و علائم و نشانه های اضطراب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر (GAD): مطالعه تک آزمودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برطبق پژوهش های اخیر میزان اختلال های اضطرابی بالا است و نسبتاً تعداد اندکی از این بررسی ها بر اختلال اضطراب فراگیر متمرکز بوده اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی در نگرانی و علائم و نشانه های اضطراب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر بود.
روش: پژوهش حاضر در چارچوب طرح تک آزمودنی بود. بر اساس تشخیص اختلال اضطراب فراگیر توسط روان پزشک و اجرای مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID) توسط روان شناسی بالینی و ملاک های ورود و خروج، دو بیمار مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر انتخاب شدند و 10 جلسه 1 ساعته طرح واره درمانی هیجانی دریافت کردند. هر یک از بیماران 7 مرتبه به وسیله ی مقیاس درجه بندی اضطراب همیلتون (HARS)، پرسش نامه ی اضطراب بک (BAI) و مقیاس حالت نگرانی پن (PSWQ) طی درمان و یک دوره پیگیری دو ماهه توسط ارزیاب مستقل ارزیابی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از شاخص درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که طرح واره درمانی هیجانی به طور معناداری در کاهش نگرانی و علائم و نشانه های اضطراب بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مؤثّر است.
نتیجه گیری: طرح واره درمانی هیجانی را می توان (با احتیاط) به عنوان درمانی مؤثّر در مداخلات روان شناختی بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر مدنظر قرار داد.
نگاهی به اختلال نافرمانی مقابله ای، اختلال سلوک و ویژگی های جامعه ستیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله مطالبی را در مورد اختلال نافرمانی مقابله ای (ODD) ، اختلال سلوک (CD) و شکل های زودرس جامعه ستیزی ارائه می دهد. تغییرات و ثبات رشدی هر یک، ارتباط و همبستگی درونی بین آنها، و همچنین مداخلات درمانی مؤثر برای هر یک از این سه وضعیت را بررسی می کند و برای پژوهش های آینده پیشنهاداتی ارائه می دهد.
بیماری راضی کردن دیگران ؛ لطفا مرا دوست بدارید
حوزه های تخصصی:
تاثیر خدمات روان شناختی دوره بازتوانی برخودپنداره منفی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس معتادان
حوزه های تخصصی:
بازتوانی برخودپنداره منفی، اضطراب، افسردگی و عزت نفس معتادان مرکز اجتماع درمان مدار شهرستان اهواز درسال 87- 1386 بود .طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با یک گروه بود. جامعه آماری کلیه معتادان خود معرف مرد (50 نفر) بودند که برای درمان در فاصله زمانی چهار ماهه در این مرکز پذیرش شدند. نمونه این پژوهش شامل کلیه معتادان مرکز یادشده بود که به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند. پس از انتخاب گروه نمونه، قبل از ارائه خدمات روان شناختی، پیش آزمون اجرا شد و پس از طی دوره چهارماهه درمرکزبازتوانی و ارائه خدمات روان شناختی، از آنها پس آزمون به عمل آمد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، عبارت بودند از: پرسشنامه خود پنداره راجرز (ثامتی،1375)، اضطراب کتل (فرجی،1380)، افسردگی بک (پاشا شریفی و نیکخو،1373) و عزت نفس کوپر اسمیت ( فرجی، 1380). داده های پژوهش به کمک آمار توصیفی وآزمون tوابسته تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان دادکه شرکت در مراکزاجتماع درمان مدار و گرفتن خدمات روان-شناختی در این مراکز باعث کاهش میزان خود پنداره منفی، افسردگی ، اضطراب(P<0/01) و افزایش میزان عزت نفس (P<0/01) آزمودنی ها شده است.