فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
رابطه مفهوم خود، ساختار خانواده و نگرش به عملکردهای تربیتی والدین در نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، مؤلفة مفهوم خود و رابطظ آن با ساختار خانواده و شیوه های فرزندپروری مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 163 دانش آموز نوجوان با میانگین سنی 16 سال و به تفکیک جنسیت از میان مدارس متوسطة شهر تبریز انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مفهوم خود تنسی متشکل از 84 ماده و مقیاس 77 ماده ای عملکرد تربیتی والدین استفاده شد. نتایج بیان گر تفاوت های جنسی معنی داری در مفهوم خود نبود. دختران در مقایسه با پسران محبت والدینی را بیشتر ارزیابی کردند، ولی در نگرش به بُعد کنترل والدینی تفاوت های جنسی معنی داری مشاهده نشد. چهار شیوة تربیتی (مقتدر، آزادگذارنده، قدرت طلب و مسامحه کار) در رابطه با مفهوم خود مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلANOVA گویای آن بود که نقش اقتدار والدینی در ایجاد مفهوم خود بالا در مقایسه با سه شیوة دیگر به مراتب بیشتر بود. همچنین، مفهوم خود، جز در رابطه با تحصیلات مادر، تحت تأثیر ساختار فیزیکی خانواده قرار نگرفت.
کودک و نوجوان
کودک و نوجوان
کودک و نوجوان
رده بندی سنی بازی های رایانه ای از دیدگاه روان شناختی: مطالعه ای به روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در میان صنایع مرتبط با وسایل سرگرم کننده، صنعت بازی های رایانه ای پرشتاب ترین روند رشد را داشته است. کودکان و نوجوانان زمان بسیاری را صرف این بازی ها می کنند و از آنها تاثیر می پذیرند. در ایران تاکنون نظامی برای رده بندی بازی های رایانه ای فراهم نشده است. هدف پژوهش حاضر طر احی نظام رده بندی سنی بازی های رایانه ای، متناسب با فرهنگ ایرانی و اسلامی است. روش: این مطالعه به روش دلفی انجام شد. بدین منظور با 17 نفر از روان پزشکان و روان شناسان برجسته، که در زمینه «رشد» و «کودک» کار کرده بودند، تماس برقرار شد که هشت نفرشان پذیرفتند در این پژوهش مشارکت کنند. نظرات این افراد با استفاده از یک پرسشنامه 187 گویه ای درباره محتوای بالقوه آسیب رسان بازی های رایانه ای (شامل خشونت، مسایل جنسی، قمار، مشروبات الکلی یا مواد مخدر، تبعیض، ناسزا و ارزش ها) جمع آوری شد. متخصصان می بایست در مواجهه با هر گویه، با انتخاب یکی از گزینه های 3، 7، 12، 15، 18 و 25 سال، سن مناسب برای هر محتوا یا ممنوع بودن برای همه سنین را مشخص می کردند. سپس میانگین گزینه های منتخب متخصصان، همراه با نظر پرسشگر به وی برگشت داده و از وی خواسته می شد تا با در نظر گرفتن نمرات مجدداً نظر بدهد.
یافته ها: میانگین نمرات در مرحله دوم تغییر نکرد، ولی انحراف معیار آن کاهش یافت که به معنی همگراتر شدن نظرات است.
نتیجه گیری: مطالعه نشان می دهد که در زمینه هایی مانند مسایل جنسی، قمار، مشروبات الکلی یا مواد مخدر، و خشونت اختلاف نظر متخصصان بسیار کمتر و در نتیجه با اطمینان بیشتری می تواند استفاده از آن را توصیه نمود؛ اما اختلاف نظر متخصصان در زمینه تبعیض، ناسزا و ارزش ها زیاد است که این خود انجام پژوهش های کمی و کیفی بیشتری را ضروری می سازد.
"شناخت - رفتار درمانگری سالمندان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شناختی کودکان و نوجوانان
حوزه های تخصصی:
بررسی ارتباط بین کارکردهای شناختی اجرایی مغز با سلامت روان در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیب روانی و اختلال شناختی از مشکلات شایع سالمندان است. هدف از مطالعه حاضر تعیین ارتباط بین سلامت روان و کارکردهای شناختی قطعه پیشانی مغز در سالمندان است.
این مطالعه به شیوه مقطعی مقایسه ای انجام شد. در این پژوهش از پرسش نامه 28 سؤالی سلامت عمومی و آزمون های ارزیابی عملکردهای شناختی اجرایی قطعه پیشانی مغز (آزمون ردیابی، آزمون فراخنای اعداد و آزمون روانی کلامی) استفاده شد. پس از آن ارتباط بین سلامت روان و کارایی آزمون های عملکرد های شناختی قطعه پیشانی مغز با استفاده از آزمون های همبستگی بررسی شد.
یافته ها نشان داد که بین آزمون فراخنای اعداد و افسردگی، اضطراب و درد جسمسی ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 004/0، 039/0 و 007/0) همچنین بین آزمون روانی کلامی و افسردگی، اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی به ترتیب 006/0 و 001/0) همچنین بین آزمون ردیابی و اضطراب ارتباط معنی داری وجود دارد.(مقادیر آماره پی 014/0)
ارتباط بین افسردگی، اضطراب و سلامت شناختی، از نظریه تغیرات شناختی وابسته به سن قطعه پیشانی، نشات گرفته است مسیر قشری- استریاتومی- پالیدمی- تالاموسی- قشری قویاً مرتبط با عملکرد های شناختی اجرایی قطعه پیشانی در افراد افسرده و مضطرب به نا کارآمدی دچار می شود. نتیجه کاربردی که از این مطالعه و با کمک مطالعات آتی مداخله ای می توان گرفت این است که توانبخشی شناختی می تواند به عنوان درمانی برای افسردگی سالمندان مطرح شود.
نقش تعاملی ویژگی های شخصیتی و فعالیت بدنی بر تحول روانی اجتماعی سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رابطه ی سبک های دلبستگی و راهبردهای حل تعارض بر رضایت مندی زناشویی زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
رابطه ی سبک های دلبستگی پدر و مادر با سازگاری هیجانی، رفتاری و اجتماعی در دانشجویان غیربومی سال اول(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
مقدمه: هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی سبک های دلبستگی پدر و مادر با کفایت اجتماعی و سازگاری اجتماعی هیجانی در نمونه ای از دانشجویان شهرستانی سال اول دانشگاه تبریز بود. روش کار: در این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی مقطعی، تعداد 182 دانشجو (91 دختر، 91 پسر) مقیاس های دلبستگی بزرگسالان و پرسش نامه های سازگاری اجتماعی هیجانی وکفایت اجتماعی را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با روش تحلیل رگرسیون چندگانه انجام شد.یافتهها: بر اساس نتایج پژوهش بین سبک های دلبستگی مثبت پدر و مادر (مولفه ی اعتماد و ارتباط) و سازگاری اجتماعی هیجانی دانشجویان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد (001/0P<) اما بین سبک های دلبستگی منفی پدر و مادر (مولفه ی بی اعتنایی هیجانی) و سازگاری اجتماعی هیجانی رابطه ی منفی معنی داری مشاهده شد. هم چنین بین سبک های دلبستگی مثبت پدر و مادر وکفایت اجتماعی دانشجویان رابطه ی مثبت معنی داری وجود دارد(001/0P<) و از بین متغیرهای پیش بین، زیر مقیاس های بی اعتنایی هیجانی مادر و اعتماد پدر می توانند تغییرات مربوط به سازگاری هیجانی و اجتماعی دانشجویان را پیش بینی نمایند. علاوه بر این، مولفه ی اعتماد مادر به تنهایی 11 درصد واریانس مشترک کفایت اجتماعی دانشجویان را تبیین نمود (001/0P<).نتیجه گیری: دلبستگی والدین نقش بارزی در ابعاد مختلف سازگاری (اجتماعی، رفتاری و هیجانی) و کفایت اجتماعی دانشجویان ایفا می کند.
"
مقایسه سبک های دلبستگی دانش آموزان مبتلا به اختلال رفتاری، نارساخوان و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف مقایسه سبکهای دلبستگی دانشآموزان مبتلا به اختلال رفتاری، نارساخوان و عادی صورت گرفت.
روش: پژوهش حاضر از نوع پسرویدادی است. جامعه آماری پژوهش ، کلیه دانشآموزان پایههای سوم تا پنجم ابتدایی شهر تهران بودند. بهمنظور انجام این پژوهش، ابتدا تعداد 55 دانشآموز نارساخوان و 43 دانشآموز دارای اختلال رفتاری پایه سوم تا پنجم شهر تهران پس از اجرای آزمونهای تشخیصی ( آزمون اختلال خواندن و آزمون اختلال رفتاری راتر ) به شیوه نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای بهطور تصادفی انتخاب شدند. سپس 60 دانشآموز عادی از مقطع ابتدایی به منظور مقایسه با دانشآموزان مبتلا به اختلال رفتاری و نارساخوان بهصورت هدفمند انتخاب شدند. پس از نمونهگیری، آزمون دلبستگی رندولف روی دانشآموزان اجرا شد. دادههای بهدستآمده با روش آماری تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها : تجزیه و تحلیل دادههای بهدست آمده با روش آماری تحلیل واریانس یکراهه و آزمون تعقیبی شفه حاکی از آن بودند که بین سبکهای دلبستگی دانشآموزان نارساخوان، عادی و اختلال رفتاری تفاوت معنیداری وجود دارد (001/0>p). در نتیجه دانشآموزان نارساخوان و اختلال رفتاری در مقایسه با دانشآموزان عادی از سبک دلبستگی ناایمن برخوردارند.
نتیجهگیری: دانشآموزان عادی از سبک دلبستگی ایمن برخوردار هستند، اما دانشآموزان نارساخوان دارای سبک دلبستگی ناایمن از نوع اجتنابی و دانشآموزان مبتلا به اختلال رفتاری دارای سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا هستند."
انسان بالغ
حوزه های تخصصی:
مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و نوجوانان دارای کم توانی ذهنی آموزش پذیر
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مقایسه سبک دلبستگی در نوجوانان عادی و کم توان ذهنی آمـــــوزش پذیر می باشد. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان عادی و کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس راهنمایی شهر تهران در سال 86 ـ1385 است که 250 نفر از طریق نمونه گیری چندمرحلـه ای انتخاب شدند که شامل 132 دانش آموز عادی (64 دختر و 68 پسر) و 118 دانش آموز کم توان ذهنی(57 دختر و 61 پسر) می باشد. میانگین سن گروه عادی 14 سال با انحراف معیار 83/0 و گروه کم توان ذهنی 8/16 با انحراف معیار 58/0 می باشـد. ابزار تحقیق شامل پرسشنامه های جمعیت شناختی و آزمون دلبستگی کولینز و رید می باشد که ضریب اعتبار آن برای هر یک از سبک های دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به ترتیب 81/0، 78/0 و 85/0 می باشد به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعـات از تحلیل واریانس دو راهه استفـاده شـده است. نتایج نشـان داد که در بین دانش آموزان عادی (دختر ـ پسر) میزان سبک دلبستگی ایمن بالاتر از دانش آموزان کم توان ذهنی است (001/0P<) میزان سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا در دانش آموزان کم توان ذهنی (دختر ـ پسر) بیشتر از دانش آموزان عادی است (001/0P<). همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد که صرف نظر از عامل هوشی آزمودنی ها، در آزمودنی هایی که سبک دلبستگی آنها ایمن نمی باشد، سبک دلبستگی اجتنابی در پسران و سبک دلبستگی دوسوگرا در دختران بیشتر است (001/0P<).