فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
از زبان روزمره کمک بگیریم: استعاره و تغییر دوران درمانی
حوزه های تخصصی:
رابطه سلامت روانشناختی نوجوانان 15-18 ساله با سبک های تربیتی و وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رابطه و عوامل پیش بینی کننده سلامت روانشناختی نوجوانان از طریق نوع سبک های تربیتی و همچنین وضعیت اقتصادی اجتماعی والدین آنان بوده است. 1396 دانش آموز دختر و پسر 15-18 ساله شهر تهران، از طریق تقسیم بندی مناطق مختلف تهران، مقیاس سلامت روانشناختی (دینر، 1992) و مقیاس وضعیت اقتصادی اجتماعی محقق ساخته را کامل کردند و پس از آن، مادران این دانش آموزان پرسشنامه سبک های تربیتی والدینی (بورای، 1991) را تکمیل کردند.
نتایج نشان داد که پایین ترین شاخص سلامت روانشناختی در مناطق جنوب شهر و بالاترین شاخص آن در مناطق شمال شهر است. از بین سبکهای والدینی نیز، سبک اقتدار منطقی و سبک استبدادی از توان پیش بینی معنادار سلامت روانشناختی نوجوانان برخوردار بودند. در پایان، نتایج مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفتند.
سوء استفاده و غفلت از سالمندان
حوزه های تخصصی:
هویت فردی چگونه در ما شکل می گیرد؟ (1)
حوزه های تخصصی:
ایمنی هیجانی در خانواده و نشانه های آسیب شناختی روانی و سلامت کودک: بررسی نقش واسطه ای و تعدیل کننده خلق کودک
حوزه های تخصصی:
هدف از اجرای این تحقیق، بررسی نقش واسطه ای و تعدیل کننده خلق کودک در رابطه بین ارزیابی کودک از ایمنی هیجانی در خانواده با نشانه های مشکلات عاطفی – رفتاری و سلامت جسمی و روانی – اجتماعی کودک است. برای این منظور، یک گروه نمونه (413 نفر) از جامعه دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر تهران شامل 220 دختر و 193 پسر، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه خلق نوجوانی اولیه و سلامت کودک-فرم 28 سوالی والدین- و مادران و معلمان به پرسشنامه توانایی ها و مشکلات کودک پاسخ دادند. دانش آموزان نیز به مقیاس ایمنی در سیستم خانواده پاسخ دادند. یافته ها نشانگر نقش پیش بینی کننده ایمنی هیجانی خانواده در کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری و نقش پیش بینی کننده ایمنی هیجانی خانواده در کاهش مشکلات عاطفی- رفتاری و نقش پیش بینی کننده مقابله هیجان مدار کودک به ناایمنی و همچنین خلق کودک در پیش بینی نشانه های آسیب شناختی و سلامت کودک است. علاوه بر این، نقش واسطه ای خلق منفی کودک در رابطه بین مقابله هیجان مدار با سلامت جسمی کودک و همچنین در رابطه بین ایمنی هیجانی با نشانه ای آسیب شناختی کودک تایید شد. هیچگونه حمایتی برای نقش تعدیل کننده خلق کودک در این تحقیق بدست نیامد. نتایج این پژوهش در قالب نظریه های خلق و الگوهای مرببوط به رابطه خلق با سازگاری، نظریه ایمنی هیجانی و رویکرد سیستمی به عوامل خطر و محافظ در آسیب شناسی تحولی، نشان می دهند که خلق منفی کودک می تواند به عنوان یک عامل خطر فردی اثر محافظ ایمنی هیجانی بر نشانه های آسیب شناختی کودک را خنثی کند. همچنین، مقابله هیجان مدار کودک با ناایمنی در خانواده (به دو صورت مشغله ذهنی و کناره گیری)، در کودکانی که واجد خلق منفی هستند می تواند منجر به کاهش سلامت جسمی کودک شود.
بررسی خود - گسستگی در نوجوانان بر اساس مدل فرایند و محتوای خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصاحبه ای با یک جنین
دروغ گویی در کودکان
مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی سنین بین 15 تا 18 سال شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه وضعیت بهداشت روانی نوجوانان طلاق محروم از مادر، یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر سنین 15 تا 18 سال شهر اصفهان، در سال 1385-1384 انجام شد. روش تحقیق علی-مقایسه ای بود. جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان پسر و دختر 15 تا 18 سال طلاق و یتیم محروم از مادر و عادی دارای مادر، ساکن در شهر اصفهان و مشغول به تحصیل در دبیرستانهای عادی در سال 1385-1384 بود.نمونه آماری شامل 228 نفر نوجوان طلاق، یتیم و عادی بود، به گونه ای که، هر گروه شامل 76 نفر (38 نفر و پسر 38 نفر دختر) بودند که به شیوه تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ضمنا در روش نمونه گیری، ترکیبی از روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت. در این پژوهش عضویت گروهی و جنسیت متغیرهای مستقل، وضعیت بهداشت روانی متغیرهای وابسته و ویژگیهای جمعیت شاختی متغیرهای کنترل را تشکیل می دادند. برای بررسی و مقایسه وضعیت بهداشت روانی آزمودنی ها، از پرسشنامه SCL-90-R و برای بررسی ویژگی های جمعیت شناختی آزمودنی ها، از پرسشنامه جمعیت شناختی استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل مانوا، آزمون تفاوت معنی دار حقیقی توکی (HSD) و میانگین استفاده گردید. سپس از تحلیل داده ها نتایج ذیل به دست آمد: بین میانگین نمرات آزمودنی های سه طلاق، یتیم، و عادی در هر 9 مقوله پرسشنامه SCL-90-R تفاوت معنی داری وجود داشت (P=0.0001)، ضمنا در شش بعد (افسردگی، اضطراب، شکایات جسمانی، حساسیت در روابط متقابل، اضطراب فوبیک و افکار پارانوئید) P=0.0001 میانگین نمرات دختران بیشتر از پسران بود، ولی در بعد پرخاشگری (P=0.0001) میانگین نمرات پسران بیشتر از دختران بود. در دو بعد وسواس و اجبار و روان پریشی بین میانگین نمرات پسران و دختران تفاوت معناداری وجود نداشت. ضمنا تعامل بین عضویت گروهی و جنسیت بر هیچ کدام از زیر مقایس ها (9 بعد پرسشنامه SCL-90-R) معنادار نبود. یافته های پژوهش در پرتو نتایج تحقیقات مربوط، مورد بحث و نتیجه گیری قرار گرفته است.
رابطه فهم عدد و توانایی ردیف کردن در کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطهی نگهداری ذهنی عدد وردیف کردن عملیّاتی براساس نظر "پیاژه" انجام شده است . طبق نظر "پیاژه"، عدد, تـألیفی از ردیف کردن وطبقه بندی است . وقتی کودک واجد نگهداری ذهنی میشود، می تواند آنها را یک به یک مطابقت دهد . دراین مطابقت ، علاوه برآنکه عناصررا ردیف می کند ، عناصر رادرهم طبقه بندی می کند . سؤال اصلی این است که اگر عدد, تـألیفی از ردیف کردن وطبقه بندی باشد، آیا بین عدد وردیف کردن رابطهی علّت ومعلولی برقرار است ویا اینکه صرفا" همبستگی بالایی دارند ودریک سن به استقرار می رسند ؟ براین اساس دو فرضیّه مطرح شده است که طّی آنها هرآزمودنی که واجد نگهداری ذهنی عدد باشد، واجد ردیف کردن نیز میباشد . فرضیّهی دیگر آن است که بین تغییرات نمرات عدد ونمرات ردیف کردن ، همبستگی بالا ومعتبری وجود دارد . برای آزمون فرضیه ها، 180 نفر از دانش آموزان دبستانی شهر تهران در سه دستهی سنّی 6 ، 7 و 8 ساله به صورت تصادفی ومرحله ای انتخاب شدند. روش جمع آوری داده ها براساس روش بالینی "پیاژه" و استفاده از مصاحبهی بالینی انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده براساس دستورالعمل نمره گذاری, که توسّط پورحسین (1370)برای جمعیّت ایرانی اعتباریابی شده است، به صورت دادههای فاصلهای توسّط مشخّصه های آماری همبستگی "پیرسون"، آزمون tو تحلیل واریانس یکطرفه تحلیل شدند. نتایج نشان داد که سن، عامل اصلی تحوّل شناختی است وکودکان ایرانی درسنّ 8 تا 8 سال و 11 ماه واجد نگهداری ذهنی عدد وردیف کردن عملیاتی میشوند. همچنین بین فهم عدد وتوانایی ردیف کردن رابطهی علّیّت وجود ندارد بلکه این دو توانایی با یکدیگر توازی وهمبستگی بالایی دارند؛ به عبارت دیگر, این ساختها همدیگر را تسهیل میکنند .
بررسی الگوی تحول ادراکی بازشناسی چهره در نمونه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازشناسی چهره به عنوان الگویی از رشد مهارتهای ادراکی مورد توجه خاص پژوهشگران می باشد. چهره ها مهمترین محرک های بصری را در روابط انسانی فراهم می کنند. از طریق چهره، هویت و هیجانات افراد و نیز سن و جنسیت آنها درک می شود. لذا رشد و توانایی برای خواندن چهره ها و شناسایی افراد بر اساس چهره، به عنوان مهارتی شناختی، جنبه ای اساسی از رشد شناختی و اجتماعی تلقی می گردد. تحقیقات نشان داده اند که خردسالان در مقایسه با بزرگسالان در رمز گذاری و بازشناسی چهره مشکل دارند. اینکه دشواری خردسالان در بازشناسی چهره ها، به خاطر کمبود تجربه در مواجهه با چهره هاست یا اینکه سطح پایین مهارتهای پردازش اطلاعات آنها باعث عملکرد ضعیف آنها می باشد مورد بحث می باشد. پژوهش حاضر با سنجش مهارتهای بازشناسی چهره بر روی نمونه ایرانی، تلاش دارد رشد مهارت بازشناسی چهره های ناآشنا، همگانی بودن و نقش تجربه در رشد توانایی بازشناسی چهره را بررسی نماید. شرکت کنندگان شامل سه گروه 22 نفره از کودکان 5 ساله، 9 ساله و بزرگسالان بودند که به تکالیف بازشناسی چهره در سه حالت چهره کامل، چهره داخلی و چهره بیرونی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که در هر سه نوع از تکلیف، با افزایش سن، صحت و سرعت پاسخ دهی افزایش می یابد. پژوهش اخیر همخوان با نتایج قبلی، ضمن تاکید بر وجود فرایند رشد در بازشناسی چهره، نشان داد که با افزایش سن عملکرد کودکان در هر سه تکلیف بازشناسی چهره کامل، چهره داخلی و چهره بیرونی بهبود می یابد. نتایج تحقیق از یک طرف تایید کننده رویکرد همگانی بودن فرایند رشد بازشناسی چهره است که در همه جوامع و فرهنگ ها تحقق می یابد و از طرفی دیگر بیانگر نقش تجربه در فراگیری جنبه های تمیز دهنده چهره های انسانی است.
احساس تنهایی در گستره ی زندگی
حوزه های تخصصی: