فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۱٬۶۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی سهم سبک های فرزندپروری در پیش بینی طرحواره های ناسازگار اولیه صورت گرفته است. به این منظور 150 دانشجوی دانشکده ادبیات و علوم انسانی و کشاورزی دانشگاه فردوسی دو پرسشنامه سبکهای فرزند پروری دیانا بامریند و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره (SQ-SF) را پر کردند. متغیرهای مورد نظر پژوهشگر در چارچوب نظریه های سبکهای فرزندپروری دیانا بامریند و طرحواره های ناسازگار اولیه(EMSs) جفری یانگ مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل نتایج به دست آمده با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه نشان میدهد سبک فرزند پروری مقتدرانه پیش بینی کننده معناداری برای سطوح پایین تر طرحواره ناسازگار رهاشدگی/ طرد و سبک فرزند پروری سهل گیر پیش بینی کننده سطوح بالاتر طرحواره استحقاق/ بزرگ منشی است.
بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنیدگی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران کودکان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی راهبردهای مقابله ای و میزان تنید گی در مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مقایسه آن با مادران دارای کودکان عادی صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای فرزند شهر تهران می باشد.
نمونه آماری شامل 72 مادر (36 مادر دارای کودک مبتلا به اتیسم و 36 مادر دارای کودک سالم) بوده که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری شامل مقیاس رتبه بندی اتیسم گیلیام، فهرست مشکلات رفتاری کودک/ نوجوان، پرسشنامه منابع تنیدگی، فهرست مهارت های مقابله ای استفاده می شود. یافته ها نشان می دهند که بین مادران کودکان مبتلا به اتیسم و مادران کودکان سالم از لحاظ متغیرهای تنیدگی، راهبردهای مقابله ای مسئله مدار و هیجان مدار تفاوت معناداری وجود دارد، اما از لحاظ راهبرد مقابله ای غیر مفید و غیرمؤثر تفاوت معناداری مشاهده نگردید. هم چنین میان تنیدگی مادران کودکان مبتلا به اتیسم با راهبردهای مقابله ای هیجان مدار و غیر مفید و شدت علائم کودک مبتلا به اتیسم رابطه معناداری وجود دارد، اما بین تنیدگی مادران و راهبرد مقابله ای مسئله مدار، رابطه معناداری به دست نیامد. در مجموع اکثر مادرانی که کودک مبتلا به اتیسم داشتند راهبردهای مقابله ای هیجان مدار داشته و شدت علائم اتیسم با افزایش میزان تنیدگی مادران همراه بوده، به نحوی که شدت علائم اتیسم کودک، 66 درصد تنیدگی مادران را تبیین می کند.
بررسی ادراک مادران ایرانی از ویژگی های خوشایند و ناخوشایند مربوط به دلبستگی ایمن و ناایمن در کودکان: یک مطالعه فرهنگی درباره دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر مطالعات گسترده ای در زمینه تفاوت های فرهنگی در خصوص پدیده دلبستگی در حال انجام است، هدف این پژوهش بررسی ادراک مادران ایرانی از ویژگی های خوشایند و ناخوشایند فرزندان شان، در کودکی و بزرگسالی آن ها، به عنوان یکی از مؤلفه های مربوط به دلبستگی بود. این مطالعه تکرار مطالعه روثبام و همکارانش (2007) و تلاش برای مقایسه نتایج ایرانی با نتایج مربوط به فرهنگ ژاپنی و آمریکایی می باشد.این پژوهش از نوع مطالعات کیفی بوده است. 30 مادر ایرانی، که کودکان آن ها بین 3 تا 5 سال داشته و در شهر تهران به مهدکودک می رفتند در این پژوهش شرکت نمودند. از مادران طی یک مصاحبه نیمه ساختار یافته درباره ویژگی هایی که دوست دارند یا دوست ندارند و نمی خواهند فرزندشان در کودکی و بزرگسالی آن ها را دارا باشند، سؤالاتی پرسیده شد. نتایج با روش کیفی تحلیل شد و نشان داد که خلق مثبت و شیطنت در کودکی، و رفتارهای خوشایند اجتماعی، پیشرفت تحصیلی و استقلال در بزرگسالی بیشترین ویژگی های خوشایند موردنظر بودند. عدم سازگاری، بدخلقی و انزوا در کودکی و پرخاشگری، بدخلقی و رفتار نامطلوب اجتماعی در بزرگسالی بیشترین رفتارهای ناخوشایند مورد توجه بودند. نتایج این مطالعه با نتایج پژوهش روثبام و همکارانش (2007) نیز مقایسه شده، و شباهت ها و تفاوت های فرهنگی در این زمینه را آشکار نمود. ایمان، حیا و صبوری به عنوان ویژگی های خوشایند، و ناتوانی در بیان خواسته ها، تحصیلات کم و لجبازی به عنوان ویژگی های ناخوشایند به عنوان مقوله های جدید در این مطالعه یافت شدند که در فرهنگ ژاپنی و آمریکایی مورد توجه قرار نگرفته بودند. نتایج در بستر فرهنگ ایرانی مورد بحث و بررسی قرار گرفتند.
مقایسه ی سبک های هویت، انواع هویت در دانشجویان دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه انواع هویت، سبک های هویت در دانشجویان دختر و پسر انجام شد. روش این پژوهش از نوع توصیفی- مقایسه ای بود که در آن نمونه ای شامل 200 نفر از دانشجویان سال اول دانشگاه تبریز (100 دختر و 100 پسر) به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب و با استفاده از پرسشنامه ی سبک های هویت و پرسشنامه ی حالات هویت آدامز مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل با استفاده از روش تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین سبک اطلاعاتی و سردرگم (01/0P<)، در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار وجود دارد. بین هویت تعلیق یافته (015/0P<)، هویت زود شکل یافته (01/0P<)، و هویت آشفته (01/0P<)، در دو گروه دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی دار است.
یائسگی و مردان
مقایسه کیفیت زندگی و سلامت روان در سالمندان ساکن/غیر ساکن سرای سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
رابطه بین سبک های دلبستگی و نگرانی های مربوط به وزن در دختران نوجوان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
" مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین سبکهای دلبستگی و نگرانیهای مربوط به وزن در دختران نوجوان انجام شد.
روش: این مطالعه توصیفی- همبستگی روی نمونه 322نفری از دانشآموزان ریاضی، علوم تجربی و علوم انسانی مقاطع اول، دوم و سوم دبیرستانهای شیراز که با روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند، انجام گرفت. پس از بررسی مقدماتی و تعیین قابلیت اعتماد و اعتبار ابزارها، اجرای اصلی بهترتیب با استفاده از پرسشنامههای ویژگیهای فردی آزمودنی، دلبستگی بزرگسالان هازان و شیور؛ نسخه جدید (1993)، پرسشنامه نگرانیهای مربوط به وزن کیلن، پرسشنامه افسردگی بک و نیز اندازهگیری قد و وزن برای بهدست آوردن شاخص توده بدنی صورت گرفت. برای تحلیل دادههای پژوهش از تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی شفه استفاده شد.
یافتهها: دختران داری سبک دلبستگی ناایمن (اجتنابی و اضطرابی/دوسوگرا) در مقایسه با دختران داری سبک دلبستگی ایمن، نگرانی مربوط به وزن بیشتری داشتند. بین میانگین نمرات نگرانی مربوط به وزن افراد داری سبک دلبستگی اضطرابی/دوسوگرا و اجتنابی تفاوت معنیدار وجود نداشت. تعامل سبک دلبستگی و شاخص توده بدنی بر میزان نگرانی مربوط به وزن اثر معنیداری نداشت.
نتیجهگیری: شناخت سبکهای دلبستگی میتواند بهعنوان متغیر مهمی برای پیشبینی نگرانی مربوط به وزن و از سویی آسیبپذیری نسبت به اختلالات تغذیه نقش مهمی ایفا کند."
رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش شناسایی رابطه سبک های دلبستگی، رضایت مندی زناشویی و احساس گناه جنسی با میل جنسی در زنان بود.
روش: آزمودنیها ۱۹۲ دانشجوی زن متاهل در رده سنی ۴۰-۱۸ ساله در دانشگاه های علوم بهزیستی و توانبخشی، تربیت مدرس و دانشگاه آزاد اسلامی بودند که با تکمیل مقیاس دلبستگی بزرگسالان، پرسشنامه رضایت مندی زناشویی انریچ، مقیاس تجدید نظر شده احساس گناه جنسی موشر و شاخص میل جنسی هرلبرت، در این پژوهش شرکت کردند. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای بود. برای تحلیل داده های پژوهش ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به کار برده شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین میل جنسی و سبک دلبستگی ایمن (01/0P<، 283/0r=)، سبک دلبستگی ناایمن اجتنابی (01/0P<، 321/0- r=)، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا (05/0P<، 144/0r=)، رضایت مندی زناشویی (01/0P<، 512/0r=) و احساس گناه جنسی (01/0P<، 422/0- r=) رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بین میل جنسی و سن آزمودنیها (r=-۰/۵۵۳) و مدت زمان ازدواج (349/0- r=) رابطه منفی معناداری (P<۰/۰۱) مشاهده شد. از بین متغیرهای پژوهش، رضایت مندی زناشویی، سبک دلبستگی ناایمن دوسوگرا و احساس گناه جنسی 8/49 درصد از واریانس میل جنسی را تبیین نمودند.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهند که زنان دارای سبک دلبستگی ایمن، دوسوگرا و رضایت مندی زناشویی بالا، میل جنسی بالاتری دارند. از طرف دیگر زنان دارای سبک دلبستگی اجتنابی احساس گناه جنسی بیشتری می کنند، سنشان بالاتر است و مدت زمان بیشتری از ازدواجشان می گذرد، میل جنسی پایین تری را گزارش می نمایند.
رابطه سبک های هویت، تعهد هویت و جنسیت با سازگاری دانشجویان با دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه رابطه سبک های هویت و سازگاری با دانشگاه و تعیین نقش تعهد به عنوان متغیر میانجی بین آن ها بود. برای رسیدن به این مهم 332 نفر دانشجو(182 دختر و 150 پسر) از رشته های تحصیلی مختلف دانشگاه ارومیه انتخاب و با استفاده از آزمون سبک های هویت(ISI_G6) و پرسشنامه سازگاری دانشجویان با دانشگاه (SACQ) مطالعه شدند. به منظور تحلیل نتایج از آزمون T گروه های مستقل و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد سبک های هویت به شکل معناداری قادر است تمام مؤلفه های سازگاری با دانشگاه را پیش بینی و تبیین کند. متغیر جنسیت با ورود به تحلیل توانست ضریب تعیین را در پیش بینی مؤلفه های سازگاری تحصیلی، اجتماعی، شخصی- هیجانی و سازگاری کلی به شکل معناداری افزایش دهد و فقط در مؤلفه دلبستگی به دانشگاه جنسیت نقش میانجی گرانه معناداری نداشت. تعهد هویتی برای همه مؤلفه ها و نمره کلی سازگاری نقش میانجی معناداری داشت.