فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۵۱٬۳۹۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
شعر معاصر ایران، تحولات گوناگونی را از سرگذرانیده و جریان های مختلفی را آزموده است. یکی از این جریان های شعری که در دهه هفتاد ایجاد شد، جریان شعر پست مدرن است که در کنار سایر جریان های نوظهور از اوایل دهه هفتاد تکوین و تاکنون نیز ادامه یافته است. علی باباچاهی، شاعر و منتقد معاصر، با سرودن دفترهای نم نم باران و عقل عذابم می دهد، وارد شعر پست مدرن شد. او در ابتدا، کار شاعری را با تأثیرپذیری از نیما و پیروان او آغاز کرد که واقع گرایی و عینی گرایی اساس کار آن ها را تشکیل می داد؛ اما رفته رفته، رویه شعر او تحول پیدا کرد و در راستای این تحول، عنوان های سروده هایش نیز، دست خوش آن دگرگونی واقع شد. این تحقیق می کوشد تا با روش تحلیلی _ توصیفی به بررسی عنوان های شعری علی باباچاهی، از دوره مدرنیسم تا پست مدرنیسم بپردازد. اگر سیر عنوان شعرهای او را از ابتدا یعنی زمانی که پیرو نیما بود تا دوره دوم شاعریش، یعنی دوره پست مدرن بررسی کنیم، متوجه تغییرات اساسی و عمده این عنوان ها می شویم. تلاش نویسندگان در این پژوهش بر آن ست که به این سوال ها پاسخ دهند که رابطه میان عنوان سروده های علی باباچاهی و متن سروده هایش از چه کیفیتی برخوردار است و آیا می توان از طریق عنوان های شعری، اندیشه و ذهنیت او از مدرنیسم تا پست مدرنیسم را ردیابی و دنبال کرد؟
بررسی موقعیت های روایت شنو در حکایت های شرح تعرف (با تکیه بر الگوی ژپ لینت ولت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختارگرایی نظریه ای است که به شناخت، مطالعه و بررسی روایت ها براساس قواعد و الگوهایی که ساختار بنیادین آنها را به وجود آورده است، می پردازد. طرح در هر داستان یکی از اساسی ترین عناصر روایت و مهم ترین جزئی است که در تحلیل های ساختارگرایان مورد واکاوی قرار می گیرد. ژپ لینت ولت(2018) بر این عقیده است که در هر داستان یک گفتمان روایی بر محور وجوه روایت وجود دارد. در شرح تعرف مستملی بخاری با تکیه بر جایگاه روایت شنو سه گونه روایت با پیام های مختلف در جهان داستان شرح تعرف شکل گرفته است. بر همین اساس در این پژوهش برآنیم تا با تکیه بر الگوی لینت ولت و با تمرکز بر جایگاه روایت شنو به تحلیل ساختار و معنا در جهان داستان حکایت های این کتاب بپردازیم. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده، نشان می دهد که با تکیه بر نظریه لینت ولت در جهان داستان این کتاب سه گونه روایت مختلف وجود دارد به طوری که هر یک از آن ها دارای یک گفتمان روایی خاص است.
بررسی مضامین قلندرانه در غزل های نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزل از قالب های رایج برای بیان مضامین عشق و عرفان است که گاهی شاعر از این قالب شعری برای انتقاد جامعه از آن بهره می برد. در این میان نظامی از شاعرانی است که با تابوشکنی در مضمون و محتوای غزل، مفاهیم بنیادی و انتقادی خود را نسبت به صوفیان و زاهدان ریاکار بیان می دارد که این امر یادآور شعر قلندرانه است. شعر قلندرانه با سنایی آغاز می شود و پس از نظامی، در اندیشه حافظ و عطار به کمال می رسد. در این راستا نظامی با توصیف شراب و ترغیب مخاطبان به مَی و میخانه، ارزش های جدیدی را به جامعه عصر خود معرفی می کند که این امر با شکستن توبه و تقابل اماکن مقدس و نامقدس، راهی جدید را در عرصه ادبیات انتقادی می گشاید. وی با رد مظاهر شریعت و انتقاد از تصوف دروغین، تعریض و کنایاتی را به واعظان و صوفیان متظاهر نما روا می دارد که با رند و قلندر خواندن خود، مسیرش را از پشمینه پوشان جدا می کند. نظامی با طرح داستان هایی با مضامین قلندرانه و دعوت به خوش باشی و شادکامی، وزنی پرتحرک را در غزل به کار می برد تا مضمون های قلندرانه در سرودهایش را بیش ازپیش برجسته سازد و خود را به عنوان شاعر قلندریه در کنار دیگر شعرای این سبک شعر انتقادی قرار دهد که این نشان دهنده خود واقعی و پنهان نظامی در خمسه است. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیف شواهد مثال از دیوان غزلیات به انجام رسیده است تا ضمن معرفی اندیشه ملامتی و انتقادی نظامی، او را در کنار دیگر شعرای قلندر مسلک قرار دهیم.
بررسی و تحلیل مولفه «همدلی» در ادبیات معاصر کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات کودکان نمونه زیبایی از ادبیات است که بخش عمده ای از رشد فرهنگی و فکری کودکان را بر عهده دارد. شعر کودک، بخش اساسی این نوع ادبیات را تشکیل می دهد و زمینه را برای رشد مهارت های فردی و اجتماعی کودکان و پرورش استعدادهای ذهنی آنان فراهم می سازد. دنیای کودک، دنیایی حساس و مهم به لحاظ تاثیر تربیتی و اخلاقی است و شعر به عنوان یکی از ابزارهای تربیتی در این میان، نقشی مهم ایفا می کند. «همدلی» یکی از مفاهیم تربیتی برجسته و قابل پژوهش در حوزه شعر کودک است که بازتاب گسترده ای در ادبیات کودک و نوجوان داشته و از دیرباز تاکنون محور توجه شاعران کودک بوده است. این مقاله به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر مبنای داده های کتابخانه ای به بررسی مفهوم همدلی در شعر کودکانه «افسانه شعبان نژاد» ، «جعفر ابراهیمی» ، «اسدالله شعبانی» و «ناصر کشاورز» از شاعران شاخص و مطرح حیطه ادبیات کودک و نوجوان می پردازد. یافته های پژوهش، نشان دهنده توجه شاعران مورد مطالعه به مفاهیم تربیتی، به ویژه مولفه همدلی در آثارشان است.
روش شناسی نگارش تذکره منظوم نوروز و جمشید اثر رشحه اصفهانی و بررسی دلایل دخالت داستان در تذکره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر قاجار چند تذکره منظوم با زمینه های ادبی و داستانی نوشته شد. یکی از این تذکره ها نوشته میرزا محمدباقر رشحه اصفهانی از سخنوران بنام اصفهان و یزد است. این تذکره از دو نظر برخلاف روش های تذکره نویسی فارسی است؛ نخست آنکه منظوم است و دوم اینکه در خلال یک داستان نوشته شده است و به همین سبب می توان آن را تذکره ای ضمنی دانست. در این پژوهش به دلایل توجه رشحه به داستان پردازی و پیچیدن تذکره در لفافه داستان پرداخته شده و ضمن نقد این داستان تذکره، برخی خطاهای شناختی آن بیان شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد رشحه اصفهانی ضمن اطلاع از اوضاع ادبی منطقه مرکزی ایران در عصر خود، کوشیده است هنجارهای متداول تذکره نویسی عصر قاجار را نادیده بگیرد و داستان را مانند چاشنی در آن دخالت دهد. از آنجا که به خاطر سپردن متن منظوم از منثور بسیار ساده تر است، رشحه اصفهانی داستان منظوم را دست مایه ای برای نوشتن تذکره کرد تا زمینه بهتری برای جذب مخاطب و ماندگارکردن اثر خود فراهم کند. او با اختصار در ترجمه حال شاعران سبب شد بسیاری از سخنوران گمنام و کم نام معاصر او از یادها نروند؛ نیز گاهی تنها منبع شناخت برخی شاعران یزد، اصفهان، فارس و برخی دیگر از مناطق ایران همین تذکره است.
گذار از حضیض (بررسی ارتقای عرفانی شخصیت های رمان زنان بدون مردان)
منبع:
شفای دل سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹
20 - 40
حوزه های تخصصی:
داستان های عرفانی، موضوعات ذهنی و روحانی را برای نشر آگاهی و معنویت به کار می گیرد . آثار بسیاری حرکت انسان به سمت تعالی و خدا را تحت عنوان عرفان یا سیر و سلوک مورد توجه قرار داده اند و گاه به بازتعریف هایی از این مفهوم رسیده اند. در بین نویسندگان زن معاصر، شهرنوش پارسی پور از جمله کسانی است که با دیدگاه عرفانی، به داستان های خود جانی دگرگونه بخشیده است. یکی از آثار این نویسنده که با شاخص ها و بن مایه های عرفانی، زندگی زنان را به تصویر می کشد، رمان «زنان بدون مردان» است. نویسنده در این اثر، سیر و سلوک را در زندگی زنانی که هر یک نمونه ای از زنان در اقشار مختلف جامعه اند، به تصویر می کشد. این مقاله با نگرشی اجتماعی و عرفانی به بررسی رمان «زنان بدون مردان» اثر شهرنوش پارسی پور پرداخته است. داده های این پژوهش با روش کتابخانه ای گردآمده است که پس از مقوله بندی با روش توصیفی تحلیل شده است.
سنایی و استفاده از بارگاه آسمان برای بیان اندیشه های عرفانی در دیوان
منبع:
شفای دل سال پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹
64 - 80
حوزه های تخصصی:
پس از پذیرش اسلام و وجود آیاتی که در آن به ملکوت آسمان ها اشاره شده است، توجه به بارگاه آسمان در نزد ایرانیان بیشتر شد؛ به گونه ای که نویسندگان، شاعران و عارفان از آن برای مضمون پردازی استفاده کردند و به دفعات از آسمان و مضامین مربوط به آن در آثارشان بهره جستند. روشن است که برای فهم بهتر مفاهیم ابیات، آگاهی از مضامین علمی مورد توجه شاعران در دوره های گوناگون شعری اهمیت بسیار زیادی دارد. یکی از شاعران نام آشنای ادب فارسی حکیم، سنایی است که با آگاهی از دانش نجوم، آن را در خدمت اندیشه های عرفانی قرار داد. وی از دانش آسمان و نجوم به شکل گسترده در اشعارش بهره جست و به دلیل گرایش های عرفانی که داشت، گاهی از این دانش برای انتقال مفاهیم عرفانی سود برد. در این تحقیق که به روش تحلیلی است ضمن بررسی سیر پیدایش دانش نجوم و بازخورد آن در برخی از متون عرفانی، نشان داده شده است که سنایی در این دانش تبحر داشته و از آن در سرودن اشعارش در دیوان بهره برده است.
سبک شناسی لایه نحوی در داستان سمک عیّار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۱
289 - 313
حوزه های تخصصی:
در سبک شناسی ویژگی های روساخت اهمیت زیادی دارند. روساختی که نویسنده برای بیان ژرف ساخت مدنظرش از بین روساخت های ممکن برمی گزیند زیرمعناها، طنین ها، تداعی های سبکی و بلاغی را به وجود می آورد؛ بنابراین، ساختار نحوی یک متن در شکل گیری سبک آن نقش مهمی برعهده دارد. داستان سمک عیّار از برجسته ترین داستان های پهلوانی- عیّاری است که در قرن ششم مکتوب شده است. در این پژوهش، لایه نحوی این داستان و تناسب آن با درون مایه اثر به شیوه توصیفی-تحلیلی بررسی شده است که مهم ترین ویژگی های آن عبارتند از: ایجاز هنرمندانه، بسامد بالای فعل در جملات، فراوانی جمله های کوتاه، مستقل و هم پایه، تقدیم فعل و جابه جایی ارکان جمله به دلیل اغراض بلاغی، فراوانی فعل های کنشی و حرکتی و ایجاد صدای فعال، فراوانی افعال ساده و پیشوندی، بروز وجهیت (مدالیته) در فعل جمله، غلبه وجه اخباری، آهنگ افتان و خیزان در کلام. پیوند جمله ها آمیخته ای از سبک گسسته و هم پایه است که نوعی حرکت و روانی به داستان بخشیده است. می توان گفت که ساختار نحوی این داستان متناسب با درون مایه آن است و در رسانگی، صراحت، دلپذیری و لذت بخشی آن نقشی اساسی دارد.
از فمینیسم تا فرافمینیسم در نگرگاه فراساختارگرایی
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
253 - 270
حوزه های تخصصی:
در ادبیات سنتی، مدرن و پست مدرن، همواره بامقوله ای به نام زن روبه رو بوده ایم. زن در ادبیات کلاسیک ما معشوقی بود با قدی هم چو سرو، ابروانی کمان و... که در بهترین حالات عاشق او را در می خانه و خرابات ملاقات می کرد. در دوره مدرن و به نسبت کمتر از آن در دوره پست مدرن، زنان شاعر رویکردهایی انتقادی را نسبت به جایگاه زن در ادبیات و جامعه در پیش گرفتند. نکته حائز اهمیت آنکه جامعه و به تبع آن ادبیات، از دیرباز زن را به عنوان ابزاری در دست جامعه و شعر پنداشته و همواره درباره آن نگاشته اند؛ اما رویکرد فرافمینیسم در جامعه و ادبیات با رویکردی انتقادی نسبت به تمام دوگانه انگاری ها و ابزارپنداری ها نسب به زن، دیدگاه انتقادی فرااومانیسم را ارائه می دهد که در آن زن نیمه عاشقانه انسان در زمین نگریسته می شود و در ادبیات، به خصوص در ادبیات طبیعت گرا، به زن اجازه داده می شود بدون انکار، رد و تحقیر نیمه دیگر انسان یعنی مرد؛ به عنوان کاراکتری مستقل و بدون واسطه در جامعه و شعر ظهور و نمود یابد بدون آنکه پیشاپیش دچار پیش فرض ها، انتقادها، قضاوت ها و... باشد. این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای گردآوری شده؛ به دنبال بررسی تقابل جایگاه زن در ادبیات از سنت تا فرافمنیسم درمی یابد که فرافمنیسم رویکردی انتقادی است به تمام نگره های زن ابزاربین و زن کالا بین در دوره های سنت، مدرن و پست مدرن.
جهانی های زبان در مکتب زبان شناسی فراساختارگرا
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
299 - 330
حوزه های تخصصی:
بحث جهانی های زبان در واقع پرداختن به خصلت هایی از زبان است که در تمامی زبان های طبیعی بشر در تمام مکان ها و تمام زمان ها مشاهده می شود. اگر یک نوشتار در تمامی زبان ها به یک صورت درک و دریافت می شود؛ می توان نتیجه گرفت که آن ویژگی بازتاب عملکرد ذهن نوع بشر است لذا از آن ویژگی می توان به عنوان یک خصلت جهانی برای زبان بهره برد. تا به حال در نزد زبان شناسان رویکردهای مختلفی نسبت به این ویژگی های مشترک بیان شده ولی دو نگاه شاخص رویکرد چامسکی و گرینبرگ است. رویکرد دیگر که در طول این مقاله معرفی می شود؛ رویکرد مکتب زبان شناسی فراساختارگرا است که با ارائه مصداق هایی پذیرفته شده از سوی اجتماع زبان سعی در بیان جهانی هایی دارد که علاوه بر بیان همگانی ها، رشد زبان در کودک را نیز توجیح و تبیین می کند. اهداف این مقاله علاوه بر معرفی جهانی های زبان، معرفی یک دستور زبان پیشینی است که بنیان روایت تمامی زبان ها به شمار می رود. نتیجه آنکه جهانی های چامسکی و گرینبرگ بر یک دستور زبان پسینی و قراردادی مبتنی است یعنی یک امر نسبی و یک امر نسبی را نمی توان به عنوان بنیان روایت زبان های طبیعی بشردر نظر گرفت.
تقسیم بندی ژانر های دهه هفتاد
منبع:
پژوهش های نوین ادبی (شیرین و شکر) سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
331 - 345
حوزه های تخصصی:
طبقه بندی و تحلیل ژانرهای شعر فارسی از بحث های مهم ادبی است. در دهه هفتاد ایران حضور هم زمان سه شاخه مستقل آمریکاگرایان، اروپاگرایان و آوانگاردیست های بازگشتی را با خاستگاه متفاوت شاهدیم که هر کدام از اینها نقش مهمی در هدایت فکری و ذوقی شعرا و نویسندگان دهه هفتاد و ادوار بعد از آن داشته و دارند. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتاب خانه ای، این سه گرایش شعری را به تفکیک ژانرهای منشعب بررسی کرده است. آمریکاگرایان، با رضا براهنی و جریان پسامدرن در ایران اعلام حضور کردند. «شعر زبان» براهنی، «پسانیمایی» علی باباچاهی و شاگردان کارگاه براهن، همچنین شعر «متفاوط» محمد آزرم در دهه هشتاد در این گروه اند. اروپاگرایان با دو شاخه غزل و شعر آزاد در این دوره فعال بودند. در شاخه غزل با سیمین بهبهانی بنیان گذار «غزل نو»، «غزل داستان» و «غزل روایی» و هم چنین جریان شاگردان او در «غزل فرم» با محمدسعید میرزایی، آرش آذرپیک، هومن عزیزی، امیر مرزبان و...، در شعر آزاد، جریان «شعر حرکت» ابوالفضل پاشا از پیروان مکتب باروک در این گروه است. آوانگاردیست های بازگشتی، با آغاز عریانیسم و اعلام هزاره عریانیسم در تاریخ اندیشه، به همراه بنیان گذار آن، آرش آذرپیک به عرصه آمدند. حاصل نگرش آرش آذرپیک، ژانرهای متنوعی اعم از «واژانه»، «غزل مینی مال»، «فراشعر»، «فرافرم»، «نوقلندرانه» و بیش از سی ژانر دیگر تا لحظه اکنون می باشد. از پیروان نحله ادبی فلسفی آرش آذرپیک می توان به طاهره احمدی، آسو اوستا، هنگامه اهورا، ستی سارا سوشیان، رابعه شمس، زرتشت محمدی، نیلوفر مسیح، آریو همتی، شهریار میرزاپور و... اشاره کرد.
گفتمانِ مدارا و رویکردِ تعلیمی در شعر فریدون مشیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فریدون مشیری از شاعران مطرح معاصر است که طی چند دهه شاعری، از شعر خود برای ستایش ارزش های اخلاقی و اجتماعی سود برده و در جهت ترویج مهرورزی، نوع دوستی، خیرخواهی و صفاتی از این دست کوشیده است. چنین رویکردی ضمن اینکه حکایت از غلبه اندیشه ای انسانی و آرمانی و نیز گرایشی جامعه شناختی بر محتوای شعر مشیری دارد، کلام وی را از هنجاری تعلیمی برخوردار کرده و زمینه تکوین گفتمانی اجتماعی با ویژگی های منحصربه فرد را در کار او فراهم کرده است؛ گفتمانی شاخصه هایی دارد و می توان رسالت آن را ترویج روحیه مدارا و تعلیمِ رواداری ارزیابی کرد. در این نوشتار، ضمن تبیین خاستگاه و ابعاد و عللِ موضع گیری مدارامدارانه مشیری در برابر مسائل انسانی و اجتماعی، مؤلفه ها و تجلیات گفتمانِ مدارا در شعر وی بررسی و تحلیل می شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد گفتمان مسلط شعر مشیری برآیند نگرش انسانی و روحیه تساهل در او و نیز نگاه و موضع گیری مسئولانه مشیری در قبال مسائل انسانی است که با ذهن و زبان ساده مشیری پیوندی تنگاتنگ یافته است.
مصادیق و مضامین اخلاقی در فرائدالسلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود اندیشه های اخلاقی در نظم و نثر فارسی، که از فرهنگ و تربیت دینی بهره می گیرد به ادبیّات فارسی غنای خاصی را بخشیده است. کتاب فرائدالسلوک یکی از آثار ارزشمند سده ی هفتم هجری است که سرشار از آموزه های تعلیمی است و گنجینه ای از معارف، فضایل و حکمت ها را در بر دارد. در این پژوهش، سعی شده تا با روش استقرایی، متن هایی که به تصریح یا کنایه بر مضامین اخلاقی دلالت دارد؛ بررسی و با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوایی، واژگان و عبارات مورد نظر توصیف شوند. بنابراین، مهم ترین پرسشی که در این پژوهش مطرح است عبارتند از: که در کتاب فرائدالسلوک سجاسی، به کدام آموزه های اخلاقی و تعلیمی سفارش شده است و از چه رذایل اخلاقی نهی کرده است؟ بدین منظور کتاب فرائدالسلوک شمس سجاسی، به عنوان محور کار انتخاب و متناسب با موضوع به استخراج مصادیق اخلاقی در این کتاب پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که: سجاسی در کتابش، علاوه بر ایجاد التذاذ ادبی برای مخاطب، از هر فرصتی برای انتقال اندیشه های تعلیمی خود به مخاطب استفاده کرده و تحت تاثیر آموزه های اخلاقی دین مبین اسلام، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم از طریق بیان حکایت یا تمثیل های مناسب، خواننده را به متحلی شدن به فضایل اخلاقی سوق می دهد و با بیان عواقب ناشی از رذایل اخلاقی، ان ها را در نظرش ناپسند جلوه می دهد و سعی در هدایت انسانها در مسیر صحیح زندگی دارد.
دراسه مقارنه لموضوعات شعر رثاء المدن فی الأندلس والشرق العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
91-112
حوزه های تخصصی:
إن رثاء المدن فی الأدب العربی یعنی البکاء على المدن التی دمرتها الحروب والفتن أو أنواع الکوارث الطبیعیه. وطالما کان هذا النوع من الرثاء من أهم الأغراض الشعریه فی الأندلس والشرق العربی لأنه واکب وتیره الأحداث والتغیرات السیاسیه وأعاد قراءه الأحداث. یسعى هذا المقال بطریقه وصفیه تحلیلیه للتعریف ببعض هذه المراثی ودراسه موضوعات قصائد کلا القطرین باحثا عن وجوه الاشتراک والافتراق بینهما. وبحسب نتائج الدراسه هناک قواسم مشترکه عمیقه فی أفکار شعراء الأندلس والشرق العربی تنبع من الوضع السیاسی والاجتماعی القائم فی المجتمع آنذاک. من ناحیه أخرى من خلال دراستنا لرثاء المدن المنهاره سنرى أن وصف ازدهار المدن ومجدها وازدهارها قبل الدمار والندب والتحسر على فقدان النعم والمشاعر الدینیه هی من بین الموضوعات المشترکه فی مراثی شعراء البلدین وفی نفس الوقت هناک اختلافات بینهما فمثلا فی رثاء المدن الأندلسیه نری اهتماما بموضوعات کالاستغاثه والحنین الی الوطن لامثیل لها فی المراثی الشرقیه. وبصوره عامه یمکن القول إن قصائد رثاء المدن فی الأندلس جاءت بمعان وصور أکثر عمقا وتأثیرا فی المتلقی وإن کان للشرق فضل الأسبقیه فی التطرق إلی هذا الفن الشعری.
بررسی روان شناسی خودکامگی در نمایش نامه های «طلحک و دیگران» و «قصه های میرکفن پوش» اثر بهرام بیضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از آثار بهرام بیضایی، یکی از دغدغه های اصلی، نمایش برهم کنش های نظام خودکامه و افراد جامعه است، که خودکامگی در آن به عنوان یک عارضه تاریخی و فرهنگی، با ذهن و زندگی مردمان گره می خورد. در واکنش به آن، ظهور قهرمان، مضمونی پرتکرار در برانداختن ستم خودکامه و در مقابله با وضعیتِ پرآشوبی است که در تاریخ بسیار رخ نموده است. این پیدایی، اما سویه دیگری نیز دارد. این که افراد در بروز عوارض استبداد، دست از تلاش برای دیدن اشکالات و جستجوی راه حل های درون زا کشیده و همچون کودکی نابالغ در انتظار پیدایش نیرویی برتر می نشینند تا مسائل، به مدد قوت او حل شود. این موضوع در برخی از آثار ادبی بیضایی به وضوح مطرح شده و مولف از طریق ادبیات نمایشی به نقد این مساله می پردازد و اینکه چگونه افراد، خود در پایایی حکومت خودکامه، نقش ایفا می کنند؟ از میان آثار بیضایی، فیلمنامه «قصه های میرکفن پو ش» در مرکز بررسی مقاله حاضر قرار دارد. ضمن آن، به بررسی عدم مسئولیت پذیری افراد به عنوان یکی از ریشه های فرآیند قهرمان طلبی مردم جامعه در نمایشنامه «آهو، سلندر، طلحک و دیگران» به عنوان یکی از عوامل مساله خودکامگی پرداخته می شود. برای تحلیل نظری در این میان، از رویکرد مانس اشپربر در تحلیل روانشناسانه خودکامگی استفاده شده که به کمک آن و برخی متون روانشناسی دیگر، نشان داده می شود که در شرایط استبدادی، انتظار افراطی مردمان برای ظهور قهرمان، ضمن نشان دادن علامت هایی در بروز وهم و خودفریبی در افراد، جامعه را مورد سوءاستفاده مدام حاکمان مستبد نیز قرار می دهد.
خوانش سیاسی آثار گلشیری با رویکرد بینامتنیت با تکیه بر آینه های دردار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر نویسنده ای که با سیاست و تاریخ و قدرت درگیر باشد، به ناچار بازتاب آنها در آثارش هست، و چون گلشیری نویسنده ای بود که مدام به تاریخ ایران بیشتر از طریق متون معتبر نظر داشت، هم از طریق بینامتنیت با آثار کهن سود می برد و هم خوانش سیاسی خودش را در آثارش وارد می کرد. نقد سیاسی و مارکسیتی بیشتر ملهم از آثار مارکس و انگلس هستند، و تقریبا همه ی منتقدان سیاسی قرن بیستم متأثر از این دو نفر بوده اند. و جالب اینکه آثار ادیبان بزرگ ما همچون حافظ و فردوسی را می توان از منظر سیاسی خواند. هوشنگ گلشیری که علاقه مند به آثار اینها بوده و به نوعی دنباله رو اینها بوده، آثاری سیاسی نوشته است. و وقتی به لایه های آثار او دقیق بشویم می بینیم او یکی از سیاسی ترین نویسندگان ایران معاصر است. ما در این مقاله نشان می دهیم که آثار او را می توان هم از منظر نقد سیاسی خواند و هم از منظر بینامتنیت که مفهومی برآمده از کارهای فرمالیست های روس و مخصوصا میخائیل باختین است که نویسنده و متفکری سیاسی بود. این مفهوم معنایی متنوع و گسترده دارد و از منظرهای متفاوت منتقدانی چون کریستوا و ژنت و بارت معنایش فرق می کند. نظر ما بیشتر نگاه مارک آنژنو است که تمرکزش روی نتیجه ی رویکرد بینامتنی است، چون تولید ادبی اساسی را وارد شبکه ای از تعامل مقررات گفتمانی اجتماعی می کند. این نگرش دید تازه ای نسبت به جایگاه امر ادبی در فعالیت نمادین دارد و اساس توجه ما در این مقاله بیشتر همین تعاملات در جامعه ی سیاسی است.
نگاهی انتقادی بر نفثه المصدور از منظر تحلیل گفتمان نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی رویکردی نوین از تحلیل گفتمان و به عبارتی نوعی پژوهش گفتمانی است که وجه جامعه شناختی دارد. همچنان که از لفظ انتقادی برمی آید،به مساله ی قدرت،سلطه، نابرابری و بازتولید و مقاومت در برابر قدرت در متون می پردازد. تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف یکی از برجسته ترین نظریات در حوزه ی گفتمان محسوب می شود که به ساخته شدن هویت ها در چارچوب زبان،کشف خصائص ایدئولوژیک و سیاسی،کاربست های زبان و بازتولید روابط قدرت در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین می پردازد. نفثه المصدور از جمله آثاری است که با توجه به ظرافت های زبانی و زبان شاعرانه، دارای مفاهیم ضمنی و لایه های زیرین موجود در اثر است که نشان می دهد کلام نسوی قابلیت تحلیل گفتمان انتقادی را دارد.پژوهش حاضر برآن است تا به شیوه ی توصیفی_تحلیلی،در سه لایه ی توصیف، تفسیر و تبیین،لایه های زیرین و پنهان متن یعنی وضعیت قدرت و ایدئولوژی درعصر مغول را بررسی کند تا با کنارهم گذاشتن ایدئولوژی های مختلف درمتن به آشنایی زدایی انتقادی و رهیافتی نو در این حوزه دست یابد.یافته-های پژوهش حاکی از آن است، با وجود آنکه در روساخت نفثه المصدور گفتمان جبر، گله و شکایت از روزگار و استبداد و غارتگری مغولان بیداد می کند اما در ژرف ساخت و اندیشه ی زیدری، گفتمان جبر و خیانت کارگزاران حکومتی و طبقه ی فرودست بیش از استبداد و جبراندیشی الویت دارد.
بررسی زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
197 - 231
حوزه های تخصصی:
لحن عبارت از نگرش و احساس گوینده و مهم ترین عامل فضاسازی و تأثیرگذاری بر مخاطب در شعر است و در شناخت و فهم هر متنی، شناختن زبان و لحن آن نقش مهمی دارد. زبان و لحن حماسی برآیند انتخاب کلمات، ترکیبات، صورخیال، صنایع بدیع و انتخاب وزن متناسب با نوع حماسه است. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر در ایجاد زبان و لحن حماسی در قصاید فرخی سیستانی است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است. فرخی سیستانی با بهره گیری از موسیقی درونی و بیرونی، گزینش واژگان و ترکیبات حماسی، استفاده از آرایه های سازگار با حماسه مانند مبالغه و اغراق و تشبیه و اشارات متعدد به نام پهلوانان و شخصیت های حماسی و اساطیری ایرانی، به قصاید خویش لحن و فضایی حماسی بخشیده است. نتایج حاصل از بررسی ها نشان می دهد که شاعر ذهنی حماسی اندیش دارد و آن در صورخیال و واژگان و ترکیبات به کاررفته در قصایدش نمود یافته است و این نوع ذهنیت و تخیل با جامعه قرن پنجم و باورها و اندیشه های حاکم بر فرهنگ و ادب آن دوره در پیوند و البته متأثر از آن است.
بررسی مؤلّفه های ادب غنایی در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
261 - 292
حوزه های تخصصی:
ادبیات غنایی شامل طیف وسیعی از موضوعات و قالب های شعری می شود؛ اما به طور خاص شعری است که عنصر عاطفه در آن غالب است و به طبع دارای مؤلّفه هایی است که این نوع را از انواع دیگر متمایز می سازد. مؤلّف در این پژوهش به بررسی شاخص های ادب غنایی در منظومه همای و همایون خواجوی کرمانی و توجّه شاعر به اصول بلاغی و ارتباط او با مخاطب پرداخته است و به این پرسش پاسخ می دهد که؛ کدام یک از مؤلّفه های ادب غنایی در این اثر بازتاب پیدا کرده است؟ مؤلّفه های محتوایی و صوری که این پژوهش بر پایه آن ها تدوین شده است؛ عبارت اند از: عاشقانه-عارفانه بودن، شخصی شدن «من» غنایی و درون گرایی، ترکیبات غنایی، تشبیهات و استعارات، بررسی عناصر بزم و رزم و...؛ که با بیان نمونه هایی از اشعار خواجو تطبیق داده شده است. هدف کلی پژوهش این است که این مؤلّفه ها چگونه در همای و همایون جلوه گر شده اند؟ پژوهش برآیند این است که؛ شاعر توانا به صورت و معنا و شیوه کاربرد آن ها و تأثیر آن ها برخواننده توجّه داشته و این نوع ادبی با توجّه به استفاده خواجو از عناصر رزمی و اساطیری (حماسه) و نکات اخلاقی (تعلیمی) که خاص انواع دیگر است از ارزش غنایی بسزایی برخوردار است. نمود شاخص های غنایی آن بسیار پررنگ است به طوری که شاخص های حماسی و تعلیمی را پوشش می دهد. قدرت خلاقیت شاعر و این ویژگی ها براثر، سایه غنایی افکنده و وجه آن را خاص گردانیده است.
کارکردهای هنری و تعلیمی تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۹۴
323 - 352
حوزه های تخصصی:
یکی از ابزارهای مهمی که نویسنده ادب تعلیمی در جهت توضیح و تفسیر ایده های اخلاقی و عرفانی و القای مطلب خود به مخاطب از آن یاری می گیرد تمثیل است. در تمثیل نویسنده و شاعر ابتدا مفاهیم کلی و انتزاعی را که غالباً عقلی و از نوع خبری هستند، بیان می کند و بعد برای ملموس و عینی کردن آن ها و اثبات ادعای خود، مثال و دلیلی ادبی می آورد و از این نظر که سخنان مستدل آن ها ساده و قابل فهم است و با صراحت به نتیجه گیری می پردازد، تأثیر عمیقی بر خواننده می گذارد. انواع تمثیل از ابزارهای قوی تصویرگری و آشنایی زدایی و منشأ خلق مضامین بدیعی هستند و ازآنجاکه در این شگردهای ادبی، تصاویر اثباتی در خدمت اقناع مخاطب است، شیوه بیان استدلالی بر بیان هنری برتری دارد. در این جستار کارکردهای هنری و تعلیمی و تربیتی انواع گوناگون تمثیل، موردنقد و بررسی قرار گرفته است. پژوهش، بر اساس نحوه کاربرد مصداق های این آرایه ادبی در آثار مهم تعلیمی و سبک هندی و ملاحظه دیدگاه های صاحب نظران و دریافت شخصی نگارنده از این هنر بلاغی صورت گرفته است. نتیجه کلی مقاله این است که به کار بردن فراوان شکل های مختلف تمثیل، یکی از رازهای زیبایی و ذوق پسندی و تأثیر زبان آثار ادبی تعلیمی و سبک هندی بر خواننده است و همین امر سبب شده مفردات نغز آن ها بر سر زبان ها بیفتد و خوانندگان معانی و مفاهیمی را که در این بیت ها ذکر شده اند از جان ودل و بدون چون وچرا بپذیرند.