فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۰۱ تا ۵٬۳۲۰ مورد از کل ۵۱٬۷۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
کلک داستان: درخت گلابی (برای ابوالقاسم سعیدی)
حوزه های تخصصی:
بازتاب گیاهان دارویی در دیوان خاقانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
دیوانگان: سخنگویان جناح معترض جامعه در عصر عطار
حوزه های تخصصی:
عقلای مجانین جماعتی از صوفیه اند که رفتار و گفتارشان به ظاهر مناسب با آداب و رسوم اجتماعی و احکام شرعی و حسن و قبح عقلی نبوده است؛ مانند دیوانگان از مردم گریزان بودند و عمدتا، در ویرانه ها و گورستان ها و کوه و صحرا، در انزوا، روزگار می گذراندند. محیی الدین عربی علت بروز این حالت را در این جماعت ورود وارد غیبی و تجلی حق تعالی بر آنها دانسته است؛ اما به نظر می رسد زمینه ها و عوامل دیگری نیز در پیدایش و شکل گیری این شخصیت ها نقش بسزایی داشته اند. در این نوشتار، کوشش می شود تا زمینه ها و عوامل اجتماعی موثر در شکل گیری شخصیت عقلای مجانین در عصر عطار مشخص شود و مهمترین بعد شخصیت عقلای مجانین در عصر عطار یعنی معترض و منتقد اجتماعی بودن با بیان حکایتهای به عنوان نمونه مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی اهمیت اسب در اساطیر ایران و سایر ملل و بازتاب آن در شاهنامه فردوسی
حوزه های تخصصی:
اسطوره ها روایت باورهای اقوم گذشته دربارة خود، خدا، عالم هستی و مابعد الطبیعه به زبان رمز و در قالب داستان است؛ در حقیقت اسطوره ها برای توجیه آیین ها، رسوم و قاعده های اجتماعی، فرهنگی یا اخلاقی پدید آمده است و هدف اسطوره شناسی کشف اندیشة نهفته در اساطیر است که زیر بنای فرهنگ و روحیات هر قوم محسوب می شود؛ کشف و پی بردن به روحیات و ذهنیات مردمی که خواست و آرزو و بیم و امیدشان را به زبان رمز در روایات اساطیری باز گفته اند.
اسطوره ها سرشار از تصاویر حیوان هایی است که روزگاری انسان بوده اند. یکی از عناصر مهم در اسطوره ها، فقدان حد و مرزهای مشخص میان انسان و حیوان است.
رابطة انسان و حیوانات، و نیز انسان و خدایان در گذشتة دور، در اساطیر و روایات کهن از اهمیتی خاص برخوردار است، در این میان اسب به خاطر ویژگی ها و مشخصه های خاص، در اساطیر از اهمیت بسیار برخوردار است. این نوشتار به بررسی موقعیت و جایگاه اسب در اساطیر و برخی ملل دیگر از جمله مصر، چین، یونان، هند و.. . پرداخته است. زیرا هر گاه یک اثر ادبی در کنار اثری دیگر مورد مقایسه قرار گیرد و هر یک از آن ها در مقام مقایسه با دیگری مورد ارزیابی باشد، معنایی عمیق تر را بنمایش می گذارد.
زبان سیاحت نامه مراغه ای
نظامی، شاعری صوفی مسلک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی عرفان و تصوف نظامی خواهیم پرداخت. بحث آغازین این خواهد بود که آیا نظامی را می توان همچون سنایی، عطار، مولوی و دیگران، شاعری عارف نامید. سپس به این نکته می پردازیم که آیا او صوفی رسمی بوده یا تحت تأثیر گسترش این اندیشه ها در این دوره نمودی از آن در آثارش دیده می شود. سپس نظرات وی را دربارة مطرح شدن این اندیشه ها در شعر خواهیم آورد و بازتاب اعتقادات عرفانی اش را در زندگی عملی و شعرش به تماشا خواهیم نشست و آداب سلوک و موانع سلوک و آنچه را مرتبط با تصوف و عرفان است و در آثارش جلوه دارد، را نیز بحث و بررسی خواهیم کرد. همچنین نظرات او را دربارة صوفیه عصر خود و دیدی که نسبت به آنها داشته را مطرح می کنیم و دربارة زهد و دنیاگریزی ـ که بخش پر رنگ تصوف او را شامل می شود ـ به تفصیل سخن خواهیم گفت و اثبات خواهیم کرد که نظامی شاعری عارف نیست و در عالم عرفان و صوفیگری، دریافت های شاعران بزرگ عارف، همچون سنایی و عطار و مولوی و دیگر شاعران عارف را از مبانی و اصول عرفانی ندارد.
زبان شناسی متن و انطباق الگوی انسجام با زبان عربی در دیدگاه صاحب نظران معاصر عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی متن و موضوعات متعدد مربوط به آن، ازجمله عنصر انسجام، پیشینه ای نسبتاً جدید در حوزة زبان شناسی و به تبع آن، در حوزه های نقد ادبی دارد. مانند بسیاری از نظریات زبان شناختی و ادبی معاصر، خاستگاه این شاخة علمی نیز غربی است. نظریه ها و رویکردهای وارداتی دربین زبان شناسان و صاحب نظران عرب با بازخوردهای متفاوت همراه است. برخی با نگاهی متعصبانه، بسیاری از نظریات نوظهور در حوزة ادبیات و زبان شناسی (بینامتنیت، دریافت، خوانش، ساختگرایی و ...) را در گنجینة میراث ارزشمند عربی موجود می دانند که البته در برخی موارد درست است، برخی آن را نگرشی نو و بی سابقه در پژوهش های زبانی عرب می دانند و برخی دیگر با اینکه در رویکردی معتدلانه، کلیت این گونه نظریات را غربی می دانند، می کوشند که نظریات و رویکردهای وارداتی را با آنچه ویژگی های متمایز زبان عربی و میراث پربار لغوی و نقدی عرب می دانند تلفیق و به اصطلاح منطبق و بومی سازی کنند. در این مقاله، با روشی توصیفی- تحلیلی آراء و ایده های صاحب نظران معاصر عرب درمورد زبان شناسی متن و انطباق انسجام با زبان عربی را بررسی می کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر این افراد بر عدم تناسب برخی عوامل انسجامی مطرح در الگوی هالیدی با زبان عربی تأکید می کنند و می کوشند این موارد را با حذف یا افزایش عواملی دیگر، به اصطلاح بومی سازی کنند.
جایگاه نظامی در مثنوی سرایی و شناختی از مقلدان مشهور وی
حوزه های تخصصی:
مقام ممتاز نظامی در ادب فارسی بر کسی پوشیده نیست. این شاعر و حکیم توانا با سرودن مثنویهایی داستانی و بهره گیری از داستانهای گذشتگان، طرز نوی را در قالب و معنی بنا نهاد.موفقیت او در آوردن مضامین نو و ابتکاری همراه با تصاویری از زندگی عامه مردم، در نهایت بلاغت و فصاحت، باعث شهرت وی در سالهای بعد گردید. این مسعره را از آنجا می توان فهمید که تا پنج قرن بعد از او شاعرانی به تقلید وی به خمسه سرایی پرداختند و هنر شاعری خود را به نمایش گذاشتند.در این نوشته اشاره مختصری به مقام شاعری و ویژگی داستانسرایی او در ادب فارسی شده و سپس به تاثیرگذاری نظامی پرداخته شده است.از آنجا که هدف اصلی ما میزان تاثیرگذاری نظامی بر شاعران پس از خود است، لذا به معرفی مشاهیر مقلدان وی در ایران، هند و آسیای صغیر می پردازیم: هر چند در مورد مقلدان نظامی کارهایی انجام گرفته است و همین کارها به صورت پراکنده صورت گرفته است و برای کسی که بخواهد درباره مقلدان نظامی تحقیق جامعتری انجام دهد مرجع مدونی در این زمینه خاص وجود ندارد. لذا بر آن شدیم تا علاوه بر نشان دادن قدرت و مهارت داستانسرای گنجه به تاثیرگذاری وی بر دیگر خمسه سرایان مشهور، بپردازیم و قدمی هر چند ناچیز در شناخت نظامی و مقلدان مشهور وی برداریم.
مثال و خیال در اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مولوی یکی از برجسته ترین عارفان اهل حکمت در تاریخ تفکر فارسی است و همین امر سبب شده است تا اثر ارزنده او مثنوی، سرشار از مفاهیم عرفانی- حکمی باشد. از جمله این مفاهیم، مفهوم عالم مثال است که تاکنون اهل حکمت بیشتر در آن تأمل کردهاند و کمتر مورد توجه اهل عرفان و ادبیات قرار داشته است. در این پژوهش سعی شده است مفهوم عالم مثال و حس مرتبط با آن یعنی قوه خیال و رابطه بین آن دو در مثنوی مولوی بررسی و تحلیل شود. نتایج به دست آمده نشان میدهد که از نظر مولوی، عالم مثال و نیروی خیال، مفاهیمی هستیشناسانه و معرفتشناسانه هستند که تأمل در آنها چگونگی رابطه انسان با جهان و عالم ماورای ماده و نحوه دریافت های عرفانی و شهودی عارفان و حتی شاعران عارف را تبیین می کند.
برق عصیان (بررسی جلوه های گوناگون گناه در شعر حافظ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحثی که حافظ نگاهی تازه بدان داشته مسألة گناه است که البته بدون داشتن یک نگرش جامع به مجموعة اشعار وی، ارائة تصویری روشن از جنبه های گوناگون گناه در شعر حافظ دشوار مینماید. نگاه حافظ به جوانب مختلف موضوع گناه دارای اهمیت است. وی معتقد است استعداد گناه کردن در وجود آدمی به ودیعت نهاده شده و این استعداد ازلی و تقدیر بشر است یعنی بشر از نظر ساختار وجودی میل به هنجارشکنی دارد وگاه از حد تجاوز میکند اما توبه ازگناه توفیقی است که سبب تحولات روحی بزرگی در انسان میگردد.
مواجهة انسان با گناه از نگاه حافظ و روایت او از حال انسان، زمینة بسیاری از سؤالات و ابهامات پیرامون حافظ و شعرِ اوست. این امر در رابطه با پایبندی یا عدم پایبندی حافظ به حدود و ارزشهای دینی، کانون اختلاف نظرهای گوناگون بوده وگاه سبب برداشتهای سطحی وگناه آلود از شعر وی شده است. در نگاه حافظ توانِ گناه، به معنی مجاز دانستن گناه نیست بلکه گویای این باور است که سازِ شرع به گناهِ کسی، بی قانون نخواهد شد.از این جهت،حافظ گاه تظاهر به گناه را در جهان شعردر مقابلِ غرورِ بیگناهی-که بر نادرستی آن تأکید میکند- برمیگزیند.
تظاهر به آلودگی از اندیشه های محوری شعر حافظ است که با هدف مخالفت با تظاهری دیگر یعنی تظاهرِ مدعیان پاکی و سلامت است. وی به منظور پرهیز از همسویی با این گروه چنان از ایشان فاصله میگیرد تا بیم تشابه او با آنان باقی نماند. مدعیانِ بیگناهی را گناهکاران حقیقی میداند که غرور و خودبینی آینة ادراکِشان را تیره و تار کرده است. در نگاه حافظ زهد و پارسایی چون دستاویز کسب اعتبار شود یا در چشم خودِ زاهد جلوه ای داشته باشد، از درجة اعتبار ساقط میگردد.
یکی از مهم ترین مسائل مطرح در موضوعِ نگاه حافظ به گناه، برداشت مثبت وی از ارتباط انسان و خدا در این زمینه و تکیة او بر رحمت الهی است. او با طرح این مسألة انسانی به مبارزة کسانی می رود که تنها ادعا میکنند دامن پاک داشته اند و از این راه بازار تزویر و خودنمایی را رونق بخشیده اند. حافظ با دو پدیدة ریا و خودبینی میستیزد.
مقالة حاضر با توجه به ساختار فکری برآمده از مجموعة اشعار حافظ به بررسی جنبه های تعلیمی و تربیتی عصیان و گناه پرداخته است. بدین منظور، مباحثی چون گناه گویه های حافظ، روح رندی و ملامتی، پرهیز از همسویی با اهل ریا، همچنین زمینة عرفانی و ارزشگرایی در شعر حافظ از زاویة باورهای دینی، اخلاق و بی اخلاقی، پیامدهای گناه و ثمراتِ پاک زیستن، گناه و ارادة انسان و در نهایت عنایت خداوند متعال مورد توجه و نقد ونظر قرار گرفته است.
جانشین سازی واژگان مترادف در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حافظ از تکرار معنی برخلاف تکرار لفظ در سطح بیت، ابایی نداشته است؛ شاهد ما در اثبات این ادعا، استفاده او از واژگان و عبارات مترادف است. ریزبینی و نکته سنجی حافظ در توجه به اختلاف های معنایی واژگان مترادف مثال زدنی است. وی علاوه بر هم معنایی و ترادف، به اختلاف ها و حتی گاه تضاد های معنایی این واژگان به ظاهر مترادف نظر داشته و هر واژه را در بافت معنایی مناسب به کار گرفته است. نکته قابل توجه دیگر، آرایش واژگان و عبارات مترادف در ابیات اوست؛ حافظ مفاهیم مترادف را به صورت گروه کلمه و به دنبال یکدیگر نمی آورد؛ بلکه واژه دوم را در جمله مستقل دیگری، جانشین واژه یا عبارت نخست می کند. این روش، شگرد جادویی او در آمیختن معانی و آفریدن معانی شگفت و تازه است. آرایش واژگان مترادف، توجه به جزییات معانی آن ها و به کار بردن آن ها در بافت های متناسب با معنایشان، به حافظ توانایی فراوان در آفرینش معانی بدیع و تصاویر هنری شگفت بخشیده است. او با این مترادف سازی ها، علاوه بر ایجاد تناسبات لفظی و معنوی، پارادوکس های بدیع، طنزهای ملیح و مخفی و... می آفریند و بر ابعاد و گستره معنی در هر بیت می افزاید. در حدود 5درصد از ابیات حافظ، مفاهیم مترادف جانشین یکدیگر شده اند. حافظ در آفرینش این مفاهیم علاوه بر مفردات زبان، از معانی کنایی عبارات، روابط مجازی واژگان و ساختن ترکیب های تازه سود جسته است.
دستور الملوک میرزا رفیعا
نمودهای برجستة هویت ایرانی در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت از سویی نمایندة تفاوت بین خود و دیگری و از سوی دیگر بیان گر تشابه بین افراد یک گروه است. تشابهی که احساس انسجام و هم بستگی را در بین اعضای آن نهاد یا گروه تقویت می کند و باعث پایداری آنان در طی تاریخ می شود. در سراسر تاریخ پر فراز و نشیب ایران، هویت ایرانی از اصلی ترین عوامل ماندگاری و ضامن بقای آن بوده است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی عناصر فرهنگ و هویت ایرانی در تاریخ جهانگشای جوینی، یکی از متون شاخص به لحاظ داشتن عناصر نمایان گر هویت ایرانی، کاویده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که «تأثیرپذیری از شاهنامه»، «دین مداری»، و «تلاش در راه غلبة فرهنگی و کسب استقلال و آزادی» مهم ترین مؤلفه های هویت ایرانی است که در ساختار و محتوای این اثر انعکاس یافته است.