فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
۱۱۲۱.

تحلیل رابطه ساختاری هفت پیکر با نگاره های گنبد های زرد و سبز و سرخ هفت پیکر از نسخه مصوّر خمسه نظامی موجود در مدرسه عالی شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگاره ساختار هفت پیکر هفت گنبد نسخه مصور مدرسه شهید مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵ تعداد دانلود : ۸۰
سه نگاره مربوط به گنبدهای زرد و سبز و سرخ در منظومه هفت پیکر از نسخه خطی مصور خمسه نظامی موجود در کتابخانه مدرسه عالی شهید مطهری، چنان به یکدیگر شبیهند که به صورت برگردان یکدیگر دیده می شوند. هدف این پژوهش آن است که علت این شباهت را در ارتباط با متن منظومه نشان دهد. در روش نقد ساختارگرایانه، منظومه داستانی هفت پیکر، از واحد روایی واحدی برخوردار است که این ساختار روایی واحد، در کل منظومه به ویژه هفت گنبد تکرار می شود و این واحد روایی تکرارشونده، حامل پیام داستان هفت پیکر، یعنی بن مایه آزمون و تکامل معنوی بهرام گور است. با فرض این که تکرار ساختار نگاره ها و مشابهت ساختاری آن ها با تکرار بن مایه داستان در ساختار واحد متن هفت پیکر، ارتباط دارد، اجزای نگاره های مذکور با شاخصه های ساختاری منظومه هفت پیکر در داستان های هفت گنبد، مطابقت داده می شود و ارتباط نگاره های مربوط به گنبدهای زرد و سبز و سرخ در نسخه مذکور با مفهوم داستانی منظومه، به روش توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد، تا به چرایی مشابهت در ساختار این نگاره ها و منظور نگارگر از این طراحی پی ببرد و نتیجه می گیرد، نگارگر با وقوف به پیام منظومه، هم در جهت انتقال پیام منظومه و تاکید بر آن، این نگاره ها را مشابه طراحی نموده و هم برای نشان دادن عظمت دربار صفوی، مقطع آغازین هر گنبد را در سه نگاره، تکرار کرده تا شوکت دربار را تصویر نماید.
۱۱۲۲.

تحلیلی بر ساده نویسی در عاشقانه های عمران صلاحی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: شعر معاصر شعر عاشقانه ساده نویسی عمران صلاحی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۷۰
عمران صلاحی از جمله شاعرانی ست که زبان ساده ای در اشعارش دارد و می توان وی را در زمره شاعران ساده نویس به شمار آورد. بخش عمده ای از اشعار او عاشقانه های وی است که مختص به دوران خاصی نیست و در تمامی مجموعه شعرهایش دیده می شود. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته، ساده نویسی در  عاشقانههای صلاحی بررسی می گردد. ساده نویسی های عاشقانه شاعر، در سه حوزه ساختاری و زبانی، بلاغی و محتوایی بررسی شده است. در بخش ساختاری و زبانی: بیان مستقیم، سادگی تعبیر و بیان، کوتاه نویسی، نقش هم نشینی کلمه در شعر، بهره گیری از زبان محاوره، عدم استفاده از واژه های دشوار، نزدیکی اجزای اصلی جمله به یکدیگر، شروع مؤثر و پایان بندی غافل گیرکننده و در بخش بلاغی: پارادوکس، ایجاز، تشبیهات رایج و روزمره و آنِ شاعرانه و در بخش محتوایی: توجه به زندگی روزمره و تصاویر ملموس، جزئی نگری و بهره گیری از سوژه های به ظاهر بی اهمیت تحلیل شده است. نتیجه اینکه ساده نویسی عمران صلاحی که منجر به برقراری مؤثر با مخاطب شده است، باعث نشده تا نوشته های وی را سطحی جلوه دهد، بلکه همواره از ارزش ادبی برخوردارست. وی که توجهی توأمان به زبان و محتوای شعرش دارد، این روند را در تمامی ادوار شاعری اش در قالب کلاسیک و نو مورد استفاده قرار داده، تنوع موضوعات در اشعار وی از جمله موضوعات عاشقانه، مشهود است.
۱۱۲۳.

بی پروایی عارفان در عشق الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گستاخی با خدا ساحت بندگی ساحت عشق سکر جنون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۸
این پژوهش درصدد است به تحلیل مفهوم «گستاخی با حق تعالی» در آثار برجسته عرفانی تا قرن هشتم هجری، بر پایه پیوندی که با ساحت های عارفانه عبودیت و عشق دارد، بپردازد. مقایسه مفهوم گستاخی در آثار عرفانی گویای آن است که شواهد بدست آمده از گفتمان واحدی پیروی نمی کنند، چنان که برخی شواهد دلالت بر نیکوداشت گستاخی با خداوند و برخی شواهد تأکید بر نکوهش آن دارند. با این وصف، حال گستاخی با خدا در منظومه فکری عارفان در دو ساحت انعکاس دارد: نخست در ساحت عبودیت که نکوهیده و درخور نفی است. دوم در ساحت عشق که نیکو و درخور تمجید است. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی تدوین یافته، برآ نست با استناد به شواهد مرتبط با موضوع بحث در منابع اصیل عرفانی، به تحلیل تناقض موجود از مفهوم گستاخی با خدا بپردازد و تفسیر درست و جامعی در جهت شناخت دیدگاه عارفان بزرگ ارائه دهد.
۱۱۲۴.

قالب های ثابت زبان و چالش های معادل یابی آن در ترجمه های نهج البلاغه (موردکاوی نفرین های جمعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ترجمه قالب ثابت زبان لعن و نفرین نهج البلاغه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱ تعداد دانلود : ۳۴
در نهج البلاغه گاه با تعابیر و اصطلاحاتی برمی خوریم که می توان آن را تعابیر نفرین آمیز نامید. این تعابیر دارای دو کارکرد هستند برخی جنبه نفرین و دشنام دارند و برخی دیگر ظاهری نفرین آمیز دارند؛ اما معنایی کنایی و غیر نفرینی افاده می کنند. شناخت پیشینه تاریخی این تعابیر و بافت متنی و موقعیتی آن در تشخیص معنای مورد نظر امام (ع) بسیار ضروری و کارساز است. در پژوهش حاضر که با روش تجویزی (prescriptive)  سامان یافته چهارده نفرین جمعی در نهج البلاغه شناسایی و کوشش شده عملکرد پنج مترجم شامل فیض الاسلام، شهیدی، فقیهی، دشتی و انصاریان که هرکدام سبکی متفاوت در ترجمه را نمایندگی می کنند در معادل یابی این لعن و نفرین ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. برآیند پژوهش نشان داد برخی از این تعابیر به ظاهر نفرین آمیز کاربرد نفرینی نداشته اند بلکه در موقعیت های مختلف برای مدح، اظهار شگفتی، تعجب، تنبیه و... به کار رفته اند. مترجمان یادشده به این موضوع توجه نداشته و به ترجمه تحت اللفظی از این تعابیر دست زده اند یا معادل کارکردی غیر دقیقی برای آنها ارائه داده و نتوانسته اند به درستی این تعابیر را معادل یابی کنند. از میان سبک های ترجمه نیز به ترتیب سبک وفادار و سبک تحت اللفظی امکان بهتری را برای برگردان این نوع از قالب های ثابت زبان فراهم کرده اند.
۱۱۲۵.

گذار سوژه نوگرا به سمت سوژه پسانوگرا در نمایشنامه های نوگرا: مطالعه موردی آخرین نوار کرپ، کودک مدفون، و مسخره بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پسانوگرا نوگرا سوژه فردیت کرپ مسخره بازی ها کودک مدفون

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۹
مقاله پیش رو، حضور سوژه پسانوگرا را در نمایشنامه های آخرین نوار کرپ (1958) اثر ساموئل بکت، کودک مدفون (1978) اثر سام شپارد، و مسخره بازی ها (1974) اثر تام استوپارد مورد بررسی قرار می دهد. مقاله درصدد است به این پرسش پاسخ دهد که چگونه خصوصیات پسانوگرا در شخصیت پردازی این نمایشنامه های نوگرا از دل فردیت نوگرا متبلور شده است. به باور مقاله پیش رو، این سه نمایشنامه به خوبی حس تعلق و دلتنگی، و در عین حال عدم تعلق و نگرش چالشی را به نوعی ذات گرایی نوگرا نشان می دهند و از این رو سوژه را به سمت سوژه ای پسانوگرا سوق می دهند. خاطرات جابه جا شده، ساختار متنی و سازه ای خاطرات شخصیت های نمایشنامه ها، روان گسیختگی آنها، و حس تعلق دربرگیرنده این شخصیت ها به موقعیت های متناظر گفتمانی خصوصیاتی هستند که مقاله به آنها به عنوان یافته هایش می پردازد، و آنها را گواهی برای پسانوگرایی شخصیت های نمایشنامه ها در نظر می گیرد. حین بحث پیرامون این خصوصیات، مطالعه از گفته های لیندا هاچن، نیک مانزفیلد و امیرعلی نجومیان پیرامون پسانوگرایی و مفهوم فردیت الهام گرفته، و از سویی دیگر از فرازهایی از درآمد امیرعلی نجومیان بر نوگرایی بهره می برد. عدم نائل شدن به تصویری یکدست – ولو انتزاعی – از گذشته، اجماع مشوش، هم نشین و تلفیق شده روایات متناقض از گذشته در هویتی روان گسیخته، و تعلق نداشتن به هیچ کدام از وجوه گزاره های متقابل عناوین یافته های مطالعه حاضر حین بررسی شرایط گذار فردیت شخصیت ها در نمایشنامه ها هستند.
۱۱۲۶.

تحلیل نقش های نشانه ای در دو شعر حافظ موسوی و ودیع سعاده: رویکرد امبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی نقش های نشانه ای امبرتو اِکو حافظ موسوی ودیع سعاده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۴۲
نقش های نشانه ای از دیدگاه اُمبرتو اکو (1932-2016م) نشانه شناس ایتالیایی رابطه همبسته دوسویه میان دو نقشگر بیان ومحتوا است که در بستری فرهنگی و براساس رمزگان برآمده از دانش دانشنامه ای پدید آمده است. شعر "مکالمه غیابی" از حافظ موسوی شاعر معاصر ایرانی و «إنّها الکلمات الأخیره... وها أنا أهجرها» (این آخرین کلمات است... و بدان که من آنها را رها می کنم) از ودیع سعاده شاعر لبنانی دارای لایه های فرهنگی و گفتمانی پربسامدی است که با زبانی تصویری به ترسیم اغراض این دو شاعر می پردازد. نظر به تعدد رابطه قراردادی میان بیان و محتوای این دو شعر، بر آن شدیم تا با روش توصیفی_ تحلیلی و از منظر مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی شیوه های تولید نقش های نشانه ای در این دو شعر براساس نظریه نشانه شناسی اُمبرتو اکو بپردازیم. نتایج پژوهش بیانگر آن است کهپیوستار مادی بیان و محتوای این دو شعر، شامل دگرماده های انگیخته و اختیاری با بسامدی مشترک است. فعالیت های فیزیکیِ دو شاعر برای تولید بیان، منحصر در بازشناسی، واگویه و ابداع است که محرک های برنامه ریزی شده بیشترین بسامد را دارند.
۱۱۲۷.

حضور بینامتنی آموزه های پیامبر اسلام(ص) در نظام تعلیمی-تربیتی قابوسنامه بر اساس نظریّه ژرار ژُنت

کلید واژه ها: بینامتنیت آموزه های پیامبر قابوسنامه ژرار ژنت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶ تعداد دانلود : ۵۸
قابوس نامه گنجینه ای پربار و پرمحتوا از دانش ها و تجربه های متنوّعی است که به کار تعلیم و تربیت می آید. عنصرالمعالی به تمام ابعاد وجودی و اجتماعی انسان و نیازهای وی توجّه کافی داشته، در این راستا از منابع مختلف بویژه قرآن، حدیث و امثال و حکم بهره ها گرفته و با تسلّط و تبحّر بالای علمی و ادبی خود، به شیوه ای منسجم و زیبا و با زبانی ساده که لازمه یک کتاب آموزشی است، آن ها را تبیین کرده است. رسوخ عناصر زبانی و اندیشگانیِ تربیتی حضرت محمد(ص) که به صورت های مختلف در قابوس-نامه تجلّی یافته است، نشانگر روابط بینامتنی مسلّم بین آن هاست. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نمودهای متنی و محتواییِ اقوال حکمت آمیز و پندآموزِ رسول اکرم(ص) و نحوه بازتاب آن در قابوس نامه بر اساس نظریّه ژرار ژنت پرداخته، به این نتیجه رسیده است که آموزه های نبیِّ مکرّم اسلام(ص) که به صورت های ضمنی، صریح و پنهان در قابوس نامه حضور یافته است، نقشی بنیادین در چارچوب فکری و تعلیمی کتاب مذکور دارد. ازلحاظ موضوعی این آموزه ها گستره متنوّعی چون مسائل اجتماعی، اعتقادی و فردی را شامل می شود و بسامد بالای تعالیم اجتماعیِ پیامبر(ص) در قابوس نامه با ماهیّت اجتماعیِ دین اسلام و تأکید پیامبر(ص) بر وحدت مسلمین تطابق کامل دارد. این پژوهش نشان داد که رابطه کلانِ هم حضوری و بینامتنی قابوس نامه با احادیث نبوی به صورت تداومِ آموزه های نبوی و جذب آن ها در راستای تکمیلِ بُعد ادبی و تربیتی کتاب بوده است.
۱۱۲۸.

بررسی بن مایه ستایش ایزدان در کتیبه های پیش از اسلام (به زبان های فارسی باستان و فارسی میانه)

کلید واژه ها: کتیبه ستایش فارسی باستان داریوش هخامنشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۵۵
کتیبه ها، به سنگ نوشته هایی گفته می شود که منابع بازمانده از زبان و خط ایران باستان است. از لحاظ خط و تنوع زبانی (پارسی باستان، عیلامی، بابلی) کتیبه های هخامنشی از برجسته ترین کتیبه های بر جای مانده است. نگارندگان کتیبه ها معمولاً واقعه تاریخی یا پیام پادشاه وقت را د ر آن حک می کردند تا در برابر دید عموم مردم قرار بگیرد. شاخص ترین مشخصه کتیبه های مربوط به دوره هخامنشی و ساسانیان (فارسی میانه) ستایش اهورامزدا و یاری های او و ذکر سلطنت است. از آنجا که پژوهشگران زبان فارسی چندان به ستایش در کتیبه ها نپرداخته اند و جای خالی آن در پژوهش های زبان فارسی احساس می شود، ما در این جستار بر آن هستیم تا با مطالعه چندین کتیبه از دوره های یاد شده به بررسی ستایش اهورامزدا در آن ها بپردازیم. فرض ما بر این است که بنا بر کتیبه های متعدد از دوره هخامنشی، بسامد ستایش در این کتیبه ها بیشتر از سایر کتیبه ها است. روش تحقیق ما در این پژوهش به صورت تحلیلی توصیفی و کتابخانه ای است.
۱۱۲۹.

ناسیونالیسم ایرانی و عربی در داستان های فارسی جنگ ایران و عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: داستان جنگ فارسی ناسیونالیسم ایرانی ناسیونالیسم عربی پهلوی بعث

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۱۳
داستان جنگ فارسی یکی از جریان های مهم در ادبیات معاصر فارسی است. یکی از موتیف های موجود در این آثار اشاره به جنبه هایی از گفتمان ناسیونالیسم ایرانی و عربی است. در این پژوهش به بررسی جنبه های ایدئوژیک بازنماییِ راویانِ آثارِ داستانی جنگ ایران و عراق در ارتباط با ناسیونالیست های ایرانی (شامل سو ژهای گفتمان پهلوی) و عرب (شامل سوژه های گفتمان بعث) پرداخته می شود. برای این منظور، مفصل بندی ناسیونالیسم یا تخطئه آن در پیکره ای شامل 30 هزار صفحه از آثار داستانی جنگ (شامل آثاری که تحت عنوان «داستان دفاع مقدس» طبقه بندی می شوند و آثاری که رویکردی متفاوت دارند) در چهارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، به صورت کیفی، بررسی می شود. بررسی این آثار، پیوندِ هویتِ مشارکان گفتمان (شامل تولیدکننده و مصرف کننده) و شیوه بازنمایی و تفسیر آنان را روشن می کند. بررسی این آثار نشان می دهد که بیشتر آثارِ نویسندگان متشرع و انقلابی، ناسیونالیسم ایرانی و عربی را تخطئه می کنند؛ ایجاد تقابل اسلامی/ ایرانی و ترجیح سویه اسلامی، مخالفت با تجددگرایی و غرب گرایی در ناسیونالیسم ایرانی (و خرده گفتمان پهلوی) از جنبه های مهم تخطئه این گفتمان است. در بعضی دیگر از آثار که نویسندگان هویتی اسلامی- ایرانی دارند و تقابلی میان هویت ایرانی و اسلامی ایجاد نمی کنند، خرده گفتمان پهلوی که نماینده ناسیونالیسم ایرانی بیشینه است در چهارچوب ناسیونالیسم میانه و کمینه تخطئه می شود؛ در مواردی در آثار این دسته، جنبه هایی از ناسیونالیسم بیشینه مفصل بندی می شود. در دسته ای دیگر از آثار که هویت نویسندگان آن ها شامل جنبه هایی از جهان وطنی می شود، بیشتر نسبت به ارزش های ناسیونالیستی افراطی ایرانی و عربی بی اعتنایی می شود و به ارزش های جهان وطنی یا ناسیونالیسم میانه و کمینه توجه می شود. دسته ای دیگر، نشانه های ناسیونالیسم ایرانی افراطی و جهان وطنی را مفصل بندی می کنند و ناسیونالیسم عربی را به چالش می کشند.
۱۱۳۰.

تحلیل زیبایی شناختی رمان کلیدر از منظر نقد نو(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: رمان زیبایی شناسی کلیدر نقد نو محمود دولت آبادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۱۰۳
بررسی ماهیت و کارکردهای زیبایی در عرصه های گوناگون، موضوع «زیبایی شناسی» است. از دیدگاه زیبایی شناسی می توان گفت کارکرد اصلی زیبایی، ایجاد هماهنگی عاطفی میان انسان، طبیعت و جامعه است. از نظرگاه نقد نوی ادبی فقط آثاری، ادبی محسوب می شوند که در آن ها کارکرد زیبایی شناسی غالب باشد که اثبات می کند ادبیات نوعی از هنر است. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی و ابزار کتابخانه ای به جست وجوی زیبایی شناسانه کلیدر از منظر نقد نو می پردازد و در پی انطباق مصادیق زیبایی شناسانه نوین بر این رمان و فهم و دریافت غنای هنری و کشف نهاد ادبی این اثر است. برای دستیابی به این مقصود، خودِ اثر؛ یعنی رمان ده جلدی کلیدر کانون توجه قرارگرفته و با قرائت تنگاتنگ و دقیق، شبکه های ارتباطی عناصر سازنده آن یررسی شده است. بر همین مبنا مفاهیمی چون تنش، لحن، پارادوکس، وحدت اندام وار و موسیقی های چهارگانه بیرونی، کناری، درونی و معنوی کلام تحلیل شده است. نتیجه اینکه وفور و ازدحام تصاویر، سازمان یافتگی موسیقایی گفتار و مضامین انسانی پرتکرار، بیان توصیفی، تجسم بخشی به تصویر موقعیت ها و وضعیت های زمانی و مکانی در حالتی ایستا با جزئیات ریز است که نمونه آن را در ریتم های کش دار و پرتکرار، اصوات برخوردار از درنگ های یکنواخت و طولانی و تک نوازی هایی ب ا فرکانس های مقطع و با تکرارهای جزءبه جزء در یک پاره از روایت، ی ا درآمدها و پیش درآمدهای ملایم و زمینه ساز می توان دید که نقش متعادل کننده توصیف های پرشور و شتاب را در بطن روایت ها بازی می کند که سطح ادبی رمان را به معیارهای هنری این نظریه ادبی نزدیک کرده است.
۱۱۳۱.

بررسی درون مایه های گوتیک ادبی در رمان های صانع الظلام و نگهبان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی ادبیات گوتیک تامر ابراهیم پیمان اسماعیلی صانع الظلام نگهبان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۶ تعداد دانلود : ۱۰۴
تامر ابراهیم و پیمان اسماعیلی دو نویسنده معاصر مصری و ایرانی در حوزه ادبیات داستانی و ژانر گوتیک هستند. رمان های «صانع الظلام» و «نگهبان» از جمله آثار این دو نویسنده در ژانر گوتیک یا ادبیات وحشت است؛ پژوهش حاضر، با روش توصیفی – تحلیلی و بر اساس مکتب ادبیات تطبیقی آمریکا، به دنبال تحلیل و بررسی مؤلفه های ادبیات گوتیک در دو رمان مذکور است. در این پژوهش، سه مؤلفه ی شخصیّت پردازی، مکان، زمان، به عنوان مؤلّفه ها و اصول برجسته سبک داستانی گوتیک در دو داستان مذکور مورد پردازش قرار گرفته است. دستاوردهای تطابق این مؤلفه ها، نشان می دهد که شیوه های خلق اثر گوتیکی در هر دو رمان بسیار مشابه است؛ شخصیت های گوتیکی هر دو رمان، شخصیت هایی جادویی و سحرآمیز و دارای ویژگی های روانی و ظاهری منفی و گاه متضاد هستند. زبان بیان مؤلفه های گوتیک در رمان «صانع الظلام» نمادین بوده اما در رمان «نگهبان» نویسنده با زبانی ساده تر، واقعیات را بیان می کند.زمان در هر دو داستان شب است که فضایی مناسب تر برای ایجاد خوف و اضطراب می باشد. تامر ابراهیم برای بیان برخی حقایق هول انگیز تاریخ بشر، فضاهای مرعوب و دهشتناک قصرهای پادشاهان را به عنوان مکانی برای روایت داستان خود قرار داده اما مکان، در رمان «نگهبان»، محیط کوهستان سرد و دورافتاده است. هر دو نویسنده، برای بیان دیدگاه ها و باورهای خود از شیوه های خیال انگیز، نمادین و رئالیسمی بهره برده اند.
۱۱۳۲.

ساختارهای روایی مثنوی های عطار

کلید واژه ها: ساختار روایی عطار الهی نامه منطق الطیر مصیبت نامه حکایت تمثیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۶
محققان حوزه شعر عرفانی ساختار روایی بیشتر مثنوی های عرفانی فارسی به ویژه مثنوی های شگرف سه گانه آن یعنی حدیق ه الحقیقه سنایی، منطق الطیر عطار، و مثنوی معنوی مولوی را دارای ساختاری مشترک، و مبتنی بر پیرنگ کلان و طرح سراسری می دانند. مثنوی های الهی نامه و منطق الطیر و مصیبت نامه عطار که سفرنامه روحانی به شمار می آیند، افزون بر داشتن پیرنگ کلان از ساختار روایی خُرد متفاوتی نیز بهره مند هستند. در جستار حاضر با روش توصیفی -تحلیلی و رویکرد روایت شناسی که هدف نه ایی آن کش ف الگوی جامع روایت است، کوشیدیم از رهگذر تبیین ساختارهای روایی مثنوی های سه گانه به راز حکایت-تمثیل ها و کارکرد اصلی آن ها پی ببریم. در نهایت به این نتیجه رسیدیم که عطار ضمن ساختار وحدتی - کثرتی مبتنی بر طرح سراسری این مثنوی ها، از ساختارهای روایی سفرنامه ه ای هزارویک شبی و کتاب مقدسی نیز بهره جسته است و راز اصلی حکایت - تمثیل های وی این است که تاریخ روزگار خویش را بر اساس الگوی روایت تاریخ انبیا می سنجد و به حوادث تاریخی روزگار خود ارجاع نمی دهد.
۱۱۳۳.

تحلیل و بررسی لالایی های بیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادب رسمی ادب عامه دوره مشروطه لالایی لالایی های بیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۶۰
لالایی ها گونه ای از نغمه های مادرانه است که در خواباندن کودکان به کار می رود، اما گونه ای از ادب رسمی هم در دوران مشروطه با تأسی از همین لالایی ها برای عموم مردم و با هدف آگاهی بخشی و بیداری آنان از سوی برخی از شاعران آن دوره سروده شده است. پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی لالایی های بیداری میرزا علی اکبر صابر (1241 1290ش)، ابوالقاسم لاهوتی (1266 1335ش) و سید اشرف الدین گیلانی (1249 1313ش) می پردازد. شناساندن این گونه لالایی ها، دلایل سرایش آن ها، تحلیل ساختار و محتوای آن ها و تفاوت های این گونه لالایی ها با لالایی های مرسوم از اهداف این پژوهش است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است. داده ها به شیوه کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد این لالایی ها تحت تأثیر شرایط اجتماعی، سیاسی و فکری حاکم بر آن دوران شکل گرفته است. سادگی زبان، استفاده از سنت ادب عامه، طبیعی بودن شگردهای ادبی و دوری از تعقید راز موفقیت این گونه شعر در پیوند با مخاطبان در تفهیم مسائل سیاسی، بیدارسازی و آگاهی بخشی بوده است. همچنین نتایج بیانگر دو گفتمان متفاوت از سرایندگان این شعرهاست که دلایل آن به تفصیل در متن مقاله ارائه شده است.
۱۱۳۴.

پیکرگردانی و دگردیسی سنگ شدگی در قصه ها و افسانه های کُردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات عامه اساطیر افسانه های کُردی پیکرگردانی سنگ شدگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۱۷۵
یکی از بن مایه های اساطیری و نمادین در قصه ها و افسانه های کُردی پیکرگردانی به صورت جماد است. در پیکرگردانی شکل و ماهیت موجودات با استفاده از نیروی ماورء الطبیعی شخص یا شیء از حالتی به حالت دیگر تغییر می یابد. در واقع این نوع پیکرگردانی نماد از دست دادن پویایی و حیات روانی است که فرد را برای مدتی از مسیر کمال باز می دارد. در قصه ها و افسانه های کُردی پیکرگردانی و دگردیسی به اشکال مختلف دیده می شود، که یکی از موارد پیکرگردانی انسان به جماد است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه ای و نیز تحقیقات میدانی انجام شده، به این صورت که با بررسی پنجاه قصه از قصه ها و افسانه های کُردی، پنج مورد دگردیسی و تبدیل پیکره انسان به سنگ یافت شد که با بهره گیری از نقد اسطوره ای به بررسی ریشه های سنگ شدگی در آن ها پرداخته، سپس نحوه مواجهه افراد و نیز علل و ابزارهای لازم جهت رهایی از این تغییر تبیین شده است. از آنجا که مطالعه این قصه ها ما را با بستر اسطوره ای آن ها آشنا می سازد، لذا تلاش بر آن است تا با شناخت ساختار قصه ها وجه مشترک این بن مایه را با اساطیر سایر ملل مقایسه کنیم. نتایج تحقیق نشان می دهد که انعکاس باورهای اسطوره ای با گذر از تاریخ و رسیدن به عصر حاضر در قصه ها و افسانه های کُردی گویای نامیرایی و پویایی این باورهاست که با رمزگشایی و واکاوی می توان ریشه مشترک این دیدگاه اساطیری را کشف و تفسیر کرد.
۱۱۳۵.

فاز و انضمام در ساخت های ارگاتیو در گویش کوهمره سرخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افزوده انضمام حرکت نظریه فاز واژه بست ساخت سازه بی برچسب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۰
در ساخت های ارگاتیو در کوهمره سرخی انضمام مشاهده می شود که دستور زایشی اخیراً در قالب نظریه فاز و ساخت سازه بی برچسب به توجیه آن ها می پردازد. کوهمره سرخی دارای صورت هایی مانند «ام گفت» است که واژه بست تنها در صورت گذشته متعدی به قبل از فعل می چسبد. تولید این صورت و صورت های مشابه در قالب حرکت V به T و انضمام قابل توجیه شده است. در این گویش V فاز تشکیل می دهد و T هم دارای مشخصه T است هم مشخصه فعلی. مشخصه فعلی عامل اصلی حرکت است. در مرحله بعد انضمام در مرحله پسانحوی و حذف مشخصه ها صورت می گیرد. واژه بست ها به صورت مشخصه قابل تعبیر هستند و V به عنوان هسته فاز می تواند با آن انضمام حاصل کند. انضمام از طریق افزوده گری انجام می گیرد و برچسب چیزی که انضمام می شود نباید متفاوت از میزبان باشد. به موضوع در قالب ساخت سازه بی برچسب نگاه شده است. حرکت به T در بخش نحو صورت می گیرد و انضمام در بخش منطقی صورت می گیرد. این پدیده در سایر زبان های دنیا نیز مشاهده شده است. فاز بودن vP در ساخت های ارگاتیو می تواند دلیل تقابل ساختی آن ها با سایر ساخت ها باشد.
۱۱۳۶.

تحلیل مقایسه ای مجالس سبعه و مکاتیب بر اساس فرانقش اندیشگانی در دستور نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور نقش گرای نظام مند فرانقش اندیشگانی فرایند مولوی مجالس سبعه مکاتیب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۱ تعداد دانلود : ۱۱۷
زبان شناسی نقش گرا از مهم ترین رویکردهای زبان شناسی قرن بیستم است که بر نقش زبان و واحدهای ساختاری آن تأکید دارد و ساختی فراتر از جمله یعنی متن را بررسی می کند. بنیان دستور هلیدی بر دو صفت نظام مند و نقش گرا استوار است. نظام معنایی با کلّی ترین کارکردهای زبان- که هلیدی آن را فراکارکرد یا فرانقش می نامد- در ارتباط است. فرانقش اندیشگانی بر اساس دستور نقش گرای هلیدی شش نوع است: مادی، ذهنی، رابطه ای، رفتاری، وجودی و کلامی که در این پژوهش به طور مقایسه ای فرایندهای شش گانه در دو اثر از آثار منثور مولوی یعنی مجالس سبعه و مکاتیب با روش توصیفی- تحلیلی بررسی خواهد شد تا به این سؤال پاسخ داده شود که آیا بین بسامد انواع فرایندها و ساختار نوشتاری و خطابی که وجه بارز این آثار محسوب می شود، رابطه ای وجود دارد؟ تا بتوان به نوعی به سبک شناسی این آثار بر اساس فرانقش های اندیشگانی مطرح در دستور نقش گرای هلیدی به تأثیرپذیری از جهان بینی نویسنده دست یافت. نتایج به دست آمده بیانگر این است که در مجالس سبعه، فرایند مادی و در مکاتیب، فرایند رابطه ای، بسامد بیشتری دارند که علت آن را می توان در نوع کارکرد هر فرایند با توجه به موضوع مجالس سبعه که خطابه و مجلس گویی و مکاتیب که نامه های مولوی است، دانست. از طرف دیگر، از عناصر پیرامونی نه گانه، عنصر مکان در هر دو اثر بسامد بالایی دارد. با توجه به این که فرایند مادی، عامل بالابرنده گذرایی و فرایند رابطه ای، عامل پایین آورنده گذرایی متن است، گذرایی پایین مکاتیب به دلیل وجود بسامد بالای عناصر پیرامونی تا حدودی جبران شده است تا متن به هدف خود که تعلیم اخلاق و انسانیت است، نائل گردد.
۱۱۳۷.

انگیزه های بازتاب عشق در دیوان عارف قزوینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عارف قزوینی عشق انگیزه و علت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰ تعداد دانلود : ۹۶
از میان انواع ادبی بی تردید ژانر غنایی گسترده ترین ژانر است. عده ای از پژوهشگران معاصر آن را قدیمی ترین ژانر ادبی دانسته اند و به شاخه های متعددی تقسیم کرده اند. یکی از مهم ترین مباحث در حوزه انواع ادبی و چه بسا مهم ترین مبحث در حوزه این نوع ژانر، عشق است. هدف از پژوهش پیش رو آن است تا به شیوه توصیفی تحلیلی، انگیزه های مؤلّفه عشق در دیوان عارف قزوینی، بررسی و جلوه های گوناگون آن از منظر عارف بیان شود. از مجموع 229 عنوان شعری که در دیوان عارف قزوینی در قالب های گوناگون قصیده، غزل، مثنوی، دوبیتی، تک بیت و تصنیف ذکر شده است، قریب به 106 مورد به شکل مستقیم یا غیرمستقیم به مؤلّفه عشق اختصاص دارد؛ یعنی حدود 28/46 درصد از حجم کل دیوان عارف. قطعاً انگیزه های متعددی بر کاربرد این مؤلّفه در دیوان عارف مؤثر بوده است. بر اساس بررسی های صورت گرفته مهم ترین انگیزه های عارف قزوینی از کاربرد این مؤلّفه، وطن خواهی و عشق به وطن و سرزمین، تصنیف سازی و تجارب عشقی، عشق و محبت به دوستان و مردم، استقبال از اشعار عاشقانه دیگر شعرا، زندگی پرتب و تاب و فشارهای سیاسی بوده است.
۱۱۳۸.

تبیین ماهیت "فعل" درنوع غنایی (مطالعه موردی: منظومه های عاشقانه ازآغاز شعر فارسی تا پایان قرن هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان ادبیات غنایی فعل منظومه های عاشقانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۸
پژوهش های تعیین انواع ادبی در ادب فارسی بسیار اهمیت دارد و بررسی مباحث دستوری کمک شایانی به شناخت بهتر و تفکیک انواع ادبی به ویژه نوع غنایی می کند. در این پژوهش تلاش می شود تا با بررسی مبحث "فعل" درنوع غنایی ماهیت فعل در منظومه های عاشقانه تبیین شود. براین اساس با داده های آماری وبررسی بنیادی به شیوه استقرای تام سعی دارد تا شاخصه های خاص فعل در نوع غنایی از سایر انواع ادبی را شناسایی کند و این ویژگی ها را در چهارده منظومه عاشقانه ازآغاز تاپایان قرن هشتم هجری بررسی نماید. این پژوهش درصدد است تا به این سوال پاسخ دهد که آیا "فعل" در نوع غنایی ماهیت خاص و ویژه ای دارد؟ نتایج نشان می دهد که ساختمان فعل در نوع غنایی ساده و وصفی است. فعل ساده کاربرد بیشتری در نوع غنایی دارد. همچنین شعرا برای ایجاد تحرک درتصاویر از فعل وصفی درنوع غنایی سودبرده اند. البته هرچه بسامد وجود فعل درابیات کمتر باشد، آهنگ آرام بیت افزایش می یابد و درنتیجه تصاویر، یکپارچه تر و با جزئیات بیشتری تشریح می شوند. بررسی جایگاه فعل در بیت یا مصراع نشان داد که در نوع غنایی، غالبا فعل در اواسط یا انتهای جمله قرارمی گیرد و آهنگ بیت افتان می شود. این آهنگ افتان، قطب غنایی اثر را قوت می بخشد.
۱۱۳۹.

همانند سنجی شخصیّت پردازی بانوان در شاهنامه فردوسی و قصص قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قصص قرآنی شاهنامه بانوان مطالعات ادبی شناختی شخصیت پردازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۹۶
شخصیّت پردازی بانوی ایرانی در داستان ها و شعرها و نمایشنامه ها هنگامی مانا و پایا خواهد بود که از تراث فرهنگ ایرانی- اسلامی بهره برده باشد. در این راستا، این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که در شخصیّت پردازی بانوان در قصص قرآن کریم و داستان های شاهنامه فردوسی از چه زمینه ها و عواملی استفاده شده است؟ بر این اساس، با به کارگیری نظرگاه تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی در متون مذکور، چنین نتیجه گیری شده است که شخصیّت بانوان به دو دسته ی بانوان نیک اندیش و بداندیش تقسیم شده است. بانوی نیک اندیش به ظواهر مادیّات و اولویّت آن متمایل نمی باشد و همچنین بر پیروی از آئین ها و سنت ها و اهمیّت نهاد خانواده به ویژه نقش همسر و پدر تأکید می کند. در مقابل، بانوی بداندیش دارای شخصیتی است که فقط به مادیّات و ظواهر آن تمرکز دارد و از این رهگذر، به خانواده و سنت و آئین متعهد و پای بند نمی باشد. در نهایت، شخصیّت پردازی بانوان در متون مذکور بر اساس درون مایه دوگانه مادیّ گرایی و معنویت گرایی قابل بحث هستند.
۱۱۴۰.

« La Parure », une pyramide renversée de « Cendrillon »(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Transcendance Transcendantal Hypotexte Hypertexte Niveaux narratif Sché mas narratifs

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۹۷
The human life is always influenced by events, circumstances, that are, in turn, the result of one's point of view and vision of the world. For a long time, literature has been the polisher of the human soul and spirit. One of the points in the intellectual evolution of man was the period of the Renaissance. Like an earthquake whose the greatest impact that took place in the 19th century with the Industrial Revolution. The basis for such mutations is clearly visible in the works of the post-Renaissance era. Where the structures of the stories change under the influence of the author's thoughts, another new novel is made in human poetics with names such as Balzac, Flaubert, Maupassant, etc. In the shadow of these mutations, we are witnessing the reversal of philosophies accepted for a long time. What Charles Perrault, according to the philosophy of "transcendence", said in the 17th century, Maupassant repeats with a different look from Kant's "transcendental" thought. La Parure is a new outfit dressed by Maupassant in Cinderella; in other words, it is hypertext on the hypotext. The study of levels and narrative patterns proves the similarity of structures and the difference in meaning in these stories. Maupassant, aware of the changes in his transitional time, conveys a new concept from a new philosophy, to the people of the time but with a frame accustomed to that time so that readers can easily comprehend and understand it.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان