فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۲۱ تا ۲٬۱۴۰ مورد از کل ۵۱٬۲۸۱ مورد.
۲۱۲۱.

سبک های دفاعی شخصیت های رمان کلیدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: رمان کلیدر نقد روان شناسانه محمود دولت آبادی سبک های دفاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۶ تعداد دانلود : ۱۴۸
بیان وجوه مختلف شخصیت و رویدادهای پیرامون آن در رمانهای بلند، سبب شده که این گونه ادبی محمل خوبی برای نقدهای روانکاوانه باشد؛ از این رو هدف این نوشتار بررسی رمان درخشان کلیدر، به قلم محمود دولت آبادی با رویکردی بین رشته ای وکندوکاو در سبک های دفاعی شخصیت های اصلی آن بر اساس دیدگاه روان تحلیل گری فروید است.و اینکه کدام سبکها در میان شخصیتها پر کاربرد است و استفاده مکرر از آنها چه تاثیری در روند پردازش شخصیتهای داستان دارد.در این مقاله با شیوه ای تلفیقی به توصیف و تحلیل سبکها و میزان استفاده از آنها اشاره می شود.این پژوهش نشان می دهد که کاربرد سبکها در میان شخصیتهای رمان قابل توجه و زیاد است و در برخی از شخصیتها مانند خان محمد استفاده از این سبک ها بطور مکرر، مداوم و به گونه ای سبک زندگی وی محسوب می شود ودر برخی دیگر مانند گل محمد این مکانسیم ها بیشتر در مواجهه با رویدادهای استرس زا مشاهده بروز داشته است
۲۱۲۲.

بررسی نقش «ایهام» در بیان مسائل سیاسی و اجتماعی غزلیّات سعدی و سیف فرغانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بدیع معنوی ایهام غزل ستم ریا سعدی شیرازی سیف فرغانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶ تعداد دانلود : ۱۵۵
در سده های تاریک هفتم و هشتم هجری که دوره چیرگی خونخواران تاتار و فرمانروایی حاکمان نالایق ستمکار بر ایران بود، اشعار انتقادی به شیوه ای رساتر از ادب اعتراض در قرن ششم، به منصّه ظهور رسید. در بحبوحه آن دوران خفقان زده، سعدی و سیف فرغانی، دو تن از آزاداندیشانی بودند که هریک به سبک و سیاقی خاص، در اشعارشان به مسائل جامعه فروپاشیده آن روزگار پرداختند. از آنجا که خودرأیی حکومت های ضدّمردمی، قلم و بیان را در زندان هزارتوی استبداد به اسارت کشیده بود، به ناچار این شاعران برای به نقد کشیدن اوضاع آشفته و نابسامان آن دوران به آرایه های بدیعی رمزآلود، به ویژه ایهام روی آوردند. این پژوهش بر آن است که با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و مقایسه ای به بررسی و مقایسه کارکرد آرایه ایهام در طرح مسائل سیاسی و اجتماعی در غزلیات شاعران مذکور بپرازد تا اولا میزان تأثیر هجوم چنگیز و حکومت مغولان در این دوره بر مضمون رایج در غزلیات شان بازنموده شود و ثانیا برجسته ترین ایهام های غزلیات شاعران مذکور با کارکرد سیاسی و اجتماعی و وجوه تشابه و افتراق آن ها شناخته شود. برآیند نهایی این تحقیق نشان می دهد که کاربست روش «ایهام» در بیان مسائل سیاسی و اجتماعی در غزلیات سعدی نسبت به غزلیات سیف تنوع و بسامد بیشتری دارد. بیشترین انتقادهای ایهام آمیز این دو شاعر متوجّه صاحبان قدرت است. از میان انواع ایهام، ایهام مجرّد و تناسب به ترتیب در غزلیات سعدی و ایهام تناسب و تضاد در غزلیات سیف از نمود بیشتری برخوردارند.
۲۱۲۳.

ساختمان واژه عطف و تشخیص آن از گروه نحوی همپایه با تکیه بر چند متن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دستور زبان فارسی مرکب عطفی گروه همپایه ساختمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۷ تعداد دانلود : ۱۹۵
مقاله حاضر با رویکرد زبانی به متون ادب فارسی و با هدف بازشناسی کلمه مرکب عطفی از گروه همپایگی حرف عطف و بازنمایی ساختمانِ آن سامان یافته است. در روند تحقیق واژه های دو سوی حرف «و» بررسی شد و کلماتی که به عنوان اجزای یک واحد واژگانی از نشانه های مرکب به ویژه از استقلال نحوی برخوردار بودند، همراه با نمونه هایی گردآوری شد. سپس با بررسی ساختمان داده ها، ساختار واژگانیِ مرکب عطفی، مرکب اتباعی و نام آوای مرکب، زیرعنوان واژه عطف ترسیم شد و نمونه هایی از دشوارترین شواهدی که در آن ها واژه عطف، آوا و صورتی همسان با ساخت نحوی اش داشت، ارائه شد تا نشان داده شود که از نشانه های چندگانه مرکب، «استقلال نحوی» در شناسایی مرکب عطفی از گروه نحوی به ویژه در صورت های همسان، کاراتر است؛ واژه عطف در متن ادبی به تمامی از قاعده بازگشت ناپذیری مرکب پیروی نمی کند و نسبت به زبان معیار از تنوع ساختاری بیشتری بهره مند است
۲۱۲۴.

استعاره های مفهومی خشم در دیوان خاقانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیوان خاقانی استعاره مفهومی مجاز عواطف خشم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۳ تعداد دانلود : ۲۲۱
استعاره از مهم ترین ابزارهای انتقال زبان از کاربرد حقیقی به کاربرد مجازی و ادبی آن است. از طرفی امروزه استعاره در غرب دیگر خاص شعر و ادبیات و ابزاری برای آراستن کلام نیست؛ بلکه استعاره ها به حوزه اندیشه و شناخت واردشده و از چشم اندازهای مختلف در بسیاری از علوم به کار گرفته شده است. در حوزه شعر نیز کاربرد استعاره در عواطف بشری همواره موردتوجه بوده است؛ چراکه عواطف انسان همواره به عنوان یک حوزه مبدأ در ساختارپردازی استعاری مفاهیم متنوع در اغلب زبان ها به کار گرفته می شوند و از الگوهای فرهنگی هر زبان بهره می برند. خاقانی، ازجمله شاعرانی است که در بهره گیری از استعارات بدیع و تازه در شمار خلاق ترین شعرای فارسی گوی قرار دارد. هدف مقاله حاضر بررسی کاربرد و فراوانی نگاشت نام های مفهومی در شعر خاقانی با رویکرد مجاز مفهومی یا استعاره مفهومی و تحلیل داده های شعر خاقانی می باشد و با بررسی در حوزه عاطفه خشم می توان به این نتیجه رسید که حدود 160 بیت، مربوط به عاطفه خشم و مترادفات آن است. البته سه حوزه مبدأ «تغییر حالت»، «تغییر نگاه» و «بی تابی» را می توان در یک حوزه مبدأ تغییر فیزیکی گنجاند. درنهایت حوزه مبدأ «خشم درخط شدن است» و «خشم طیره شدن است» پربسامدترین حوزه مبدأ برای مفهوم سازی خشم در دیوان خاقانی است.
۲۱۲۵.

بررسی سیرتحول آوا در منظومه های عاشقانه (از آغاز شعر فارسی تاپایان قرن هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آوا انفجاری زبان سایشی منظومه ی عاشقانه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۵۹
زبان از مهم ترین ابزارهای انتقال پیام بین انسان هاست که شاعران از آن استفاده ی هنرمندانه می کنند. آن ها با استفاده از امکانات زبان، توانایی های خود را بروز می دهند و می کوشند دیگران را با دنیای خویش آشنا کنند. توجه و دقت در استفاده از آواها و واج های زبانی می تواند شاعر را در رسیدن به مقصود خویش و القای نوع ادبی اثر یاری دهد. در این پژوهش باتوجه به دیدگاه های صاحب نظران اروپایی مانند گرامون و ژانت و فارسی زبان همچون فارابی، ابن سینا و غیره سیر تحول آوایی و واجی در چهارده منظومه ی عاشقانه ی فارسی از آغاز تا پایان قرن هشتم ه (جمعاً 64485 بیت) به شیوه ی استقرای تام و با بهره گیری از نرم افزار سیمیا بررسی شد. بر اساس نتایج به دست آمده، آواهای سایشی در این منظومه ها بیشترین کاربرد را دارند. آواهای خیشومی و روان به عنوان تسهیل کننده و ایجاد روانی در خوانش در جایگاه بعدی قرارمی گیرند. اگرچه آواهای انفجاری در منظومه های نخستین کاربرد وسیعی دارند؛ ولی به سبب غلبه ی سبک عراقی و نوع ادبی غنایی کم رنگ می شوند. نظامی و خواجوی کرمانی ازنظر استفاده ی صحیح و هدفمند از واج ها برای القای مفاهیم، در منظومه های عاشقانه ی خود، سرآمد شاعران در این دوران هستند.
۲۱۲۶.

بررسی چینش متنی گفتارهای درخواست محور در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شاهنامه فردوسی گفتار درخواست محور چینش متن بافت بلاغت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۹ تعداد دانلود : ۱۴۳
ساختار متن و چگونگی چینش اجزای سازنده آن نقش مهمی در فهم مخاطب از معنا دارد. گوینده توانا برای نفوذ در ذهن مخاطب از شگردهای مختلفی در زبان استفاده می کند؛ یکی از این شگردها نوع چینشی است که برای ساختار کلام خود برمی گزیند. این نکته افزون بر سخندانی و شناخت قابلیّت های زبان، نیازمند آشنایی با روحیه و منش مخاطب و نیز مسائل اجتماعی و فرهنگی حاکم بر بافت کلامی و غیرکلامی است. شاهنامه از گفتارهای مختلفی تشکیل شده است که فردوسی آنها را از زبان شخصیت ها نقل می کند؛ این گفتارها نقش مهمی در پیشبرد داستان ها دارد. در این مقاله، چینش متنِ چند گفتار در شاهنامه با موضوع «درخواست» بررسی، و به این پرسش ها پاسخ داده می شود: گفتار درخواست محور در شاهنامه چه نوع چینشی دارد؟ چه عواملی موجب شده است فردوسی چینش و ساختاری ویژه برای کلام خود برگزیند و این ساختار متنی چگونه موجب بلاغت کلام شده است؟ برای انجام این پژوهش، با تلفیقی از دیدگا ه هلیدی و حسن درباره بافت و متن (1985) و روش ساسانی و یزدانی در بررسی چینش متن (1392)، نخست بافت کلامی و غیرکلامی و نوع چینش چند گفتارِ درخواست محور شاهنامه (نامه) تعیین می شود؛ سپس رابطه بافت و نوع ساختار این گفتارها بررسی خواهد شد. نتیجه بررسی نشان می دهد نوع چینش این گفتارها شامل توالی گام های «ستایش» (خدا و مخاطب)، «زمینه چینی» (متغیر)، «درخواست» (شرح ماجرا و درخواست) و «پایان بندی» (متغیر) است که به گفتار درخواست، ساختاری ویژه می بخشد. این ساختار ثابت که نشان دهنده توجه فردوسی به بافت فرهنگی و گفتاری روزگار اوست، موجب نوعی هماهنگی و انسجام در متن شاهنامه می شود که با امکان پیش بینی پذیری، به فهم سریع تر مخاطب از متن می انجامد؛ نیز گام «زمینه چینی» که گامک های متفاوتی دارد و چگونگی و میزان آنها با توجه به موضوع و بافت متغیر است نقش مهمی در ترغیب مخاطب و بلاغت گفتار درخواست دارد.
۲۱۲۷.

A Comparative Analysis of Simin Behbahani and Souad al-Sabah's Poetry from the Perspective of Feminist Criticism(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: comparative literature Contemporary Poetry Feminist Criticism Simin Behbahani Souad al-Sabah

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۱۱۸
In the early twentieth century, with the rise of women's issues in the continuation of the world's feminist movements, women's literature was formed in Iran and the Arab world. Women's issues in Persian and Arabic poetry first appeared in the poems of Forough Farrokhzad and Ghada al-Samman. Later, Simin Behbahani in Persian literature and Souad al-Sabah in Arabic became famous poets in the framework of liberal feminism and gave a new interpretation of women's desires and problems. Challenging gender discrimination, they have raised the issue of human equality in a reformist and principled manner. This article has analyzed and compared the components of feminist criticism in the poetry of two poets with a descriptive-analytical method and a comparative approach. Discrimination due to misconceptions about love, marriage, and the emphasis on awareness, freedom, individual and identity independence, and changing attitudes are among the most important themes of two poets. Because of their social commonalities, beliefs, lived experiences, traditions, and similar circumstances, they have described the status and position of women with highly realistic conceptions of common themes. The critical point of view and the style of expression of both poets are non-iconoclastic and in accordance with liberal feminism.
۲۱۲۸.

چگونگی تأثیرگذاری شاهنامه فردوسی بر دلگشانامه بر اساس نظریه بینامتنیت

نویسنده:

کلید واژه ها: شاهنامه دلگشانامه بینامتنیت تأثیرپذیری نسخه خطی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۱۴۷۵
حماسه دینی دلگشانامه، یکی از ذخایر ارزشمند نُسخ خطی است که علاوه بر جنبه های ادبی، اهمیت تاریخی نیز دارد. درون مایه این اثر علاوه بر ذکر حوادث کوفه از واقعه عاشورا تا شهادت مختار، تحمیدیه و منقبت حضرت رسول و ائمّه معصومین، توصیف ارزش سخن، وصف ساقی و ساقی نامه ها، اشاره به مسائل اخلاقی، پند و اندرز، بی اعتباری دنیای فانی است. این تحقیق بر آن است با شیوه توصیفی - تحلیلی و از دید بینامتنی و اثرگذاری متنی بر متن دیگر، ابتدا به معرفی دلگشانامه و جایگاه آن در حماسه سرایی دینی بپردازد و سپس دلگشانامه را با شاهنامه از جنبه ادبی، زبانی و فکری مقایسه کند و از این رهگذر، چگونگی تأثیر شاهنامه بر دلگشانامه را بیان کند. نتایج تحقیق نشان می دهد که سراینده این اثر هر جا که فرصت یافته است، به بزرگداشت فردوسی و تضمین اشعار وی پرداخته است. شاعر ازنظر محتوا و مضمون به صورت پنهان و آشکار از شاهنامه فردوسی تأثیر پذیرفته و بارها در این منظومه، به قهرمانان شاهنامه و سرگذشت آنان اشاره و ممدوحان و پهلوانان داستان های خود را به شاهان و پهلوانان شاهنامه تشبیه کرده و در برخی موارد برتر از آن ها دانسته است؛ بنابراین می توان شاهنامه را پس متن و راهنمای دلگشانامه از دیدگاه زبانی، ادبی و ساختاری دانست.
۲۱۲۹.

کارکرد تکنیک های روایی و ترفندهای زبانی در رمان های سیّدات القمر جوخه الحارثی و پاییز فصل آخر سال است نسیم مرعشی از منظر جریان سیّال ذهن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی جریال سیال ذهن رمان جوخه الحارثی نسیم مرعشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۳۲
جریان سیّال ذهن، شکل خاصی از روایت داستان است که زمینه کنار رفتن نویسنده و مشارکت خواننده در تجربیّات ذهنی شخصیّت ها را فراهم می نماید . جوخه الحارثی و نسیم مرعشی در رمان های سیدات القمر و پاییز فصل آخر سال است کوشیده اند تا با بهره گیری از تکنیک های سیلان ذهنی، به بیان دغدغه ها و مسائل زنان در جوامع خود بپردازند. ازاین رو این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، کارکرد جریان سیّال ذهن در این دو رمان و میزان موفقیت هر یک از نویسندگان را موردبررسی قرارمی دهد. یافته ها گویای آن است که الحارثی در ارائه تکنیک های سیّال ذهن برای انعکاس ذهنیّات شخصیت های داستان موفق تر بوده است؛ وی با بهره گیری از ظرفیت روایت دانای کل، در به کار گرفتن تکنیک تک گویی درونی شایسته تر عمل کرده است. الحارثی با به کار گرفتن تداعی آزاد، پرش های زمانی - مکانی پی در پی و تغییر زاویه دید راوی، باعث ایجاد ابهام در متن می شود و شعرگونگی در زبان، زمینه ابهام بیشتر در متن او را فراهم می کند؛ مرعشی به علت رویکرد ساده نویسی، کمتر از شعرگونگی بهره برده است؛ وی حدیث نفس را برای بیان احساسات زنانه به کار برده اما الحارثی آن را به جهت اهداف والاتری، از جمله احقاق حقوق از دست رفته زنان در جوامع سنتی به کارمی گیرد.
۲۱۳۰.

بازتاب فلسفه در شعر شفیعی کدکنی (براساس رویکرد اگزیستانسیالیسم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ادبیات تطبیقی فلسفه اِگزیستانسیالیسم شفیعی کدکنی شعر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۱۸۷
فلسفه و ادبیات هرچند متعلّق به دو حوزه متفاوت علم و هنر هستند که هدف یکی کشف دانش و دیگری خلق زیبایی و لذّت بخشی است، با این همه ارتباط هایی نیز بین این دو حوزه وجود دارد. ادبیات گاهی جلوه گاه افکار و اندیشه های فلسفی و تفسیر و تبیین این افکار می شود و شاعران و نویسندگان برای غنائی معنایی و محتوایی آثار خود افکار فلسفی را در آثار خود وارد می کنند و هم زمان، فلسفه برای سهولت انتقال، به زبان ادبیات و هنر نیاز دارد. افکار فلسفی در قالب زبان ادبی دل نشین تر و زیباتر، قابل بیان است. در نوشتار پیش رو پس از بحثی درمورد رابطه فلسفه و ادبیات به بحث درمورد افکار فلسفی شفیعی کدکنی با تکیه بر اگزیستانسیالیسم پرداختیم. دیدگاه های وجودی در اشعار شفیعی کدکنی به شکلی گسترده وارد شده است و این اندیشه ها در بسیاری موارد بر پاره ای از اشعار شاعر، نظام و وحدت معنایی بخشیده است و شاعر، فکری فلسفی را در این اشعار پرورده است. دیدگاه های فلسفی شفیعی همچون اومانیسم، آزادی فلسفی، وانهادگی انسان، حق انتخاب و آزادی انسان و... سبب غنای محتوایی و اندیشگی اشعار او شده است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است و تلاش شده است تا نمودهای اندیشه های فلسفی در اشعار شفیعی کدکنی، از متن استخراج شده و مورد بحث و بررسی قرار گیرد. نتایج پژوهش حاضر، نشانگر این است که اگزیستانسیالیسم و دیدگاه های اگزیستانسیالیستی بخش قابل توجّهی از رویکرد فکری شفیعی کدکنی را به خود اختصاص داده و او از اصول این مکتب فکری همچون؛ آزادی انسان، تعهّد و مسئولیت، اختیار و انتخاب، انسان گرایی و... در جهت غنای محتوایی شعر خود بهره برده و به برخی اشعار خود، رنگی فلسفی زده است.
۲۱۳۱.

فهم «در انتظار گودو» از منظری روانکاوانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تروما امر واقعی ساحت نمادین چ یز سکوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۲ تعداد دانلود : ۲۷۴
مقاله ی حاضر با توسل به میراث فکری فروید و لاکان خاصه آن گونه که اسلاوی ژیژک، فیلسوف و روانکاو معاصر، آن را پرورانده است، به برسی اجمالی از اثر در انتظارگودو ساموئل بکت می پردازد. ژیژک بر مبنای مفهوم" شی" یا همان "چ یز" لاکان، تقسیم بندی خاصی از مدرنیسم و پست مدرنیسم ارائه می کند و بر مبنای همین تقسیم بندی مدعی است که نمایش نامه ی در انتظار گودو در زمره ی آثار مدرنیستی است. اما ما با شرح و توضیح برخی از خود منظومه مفاهیم ژیژک و با مبنا قرار دادن تقسیم بندی او، داعیه ی او را به چالش می کشیم و تا حدی نشان می دهیم که در انتظار گودو اثری پست مدرنیستی است. از این حیث مقاله ی حاضر سر آن ندارد که به برسی خیل عظیم آثاری بپردازد که پیرامون در انتظار گودو وجود دارند، بلکه این مقاله بیشتر نوعی توضیح مفاهیم فلسفی-روانکاوانه ی ژیژک، و یا به تعبیر دقیق، نوعی دیالوگ و درگیری فکری با این فیلسوف و روانکاو معاصر است. به همین خاطر، آنچه به عنوان نتیجه گیری نیز بیان می کند بیشتر به نوعی پرسش یا چالش شباهت دارد تا نوعی نتیجه گیری قطعی. با اتخاذ چنین استراتژی است که مقاله حاضر بیان می دارد که گودو نامی برای یک "جیغ خاموش" است؛ چرا که گودو نامی برای عدم بیش نیست، گودو نام غیبتی محوری است؛ جیغ خاموشی که در گلوگیرکرده است و شاید به تعبیری که همسو با روح آثار بکت باشد، این جیغ خاموش همان "سکوت" است.
۲۱۳۲.

هم سنجی خوانش های شاعران معاصر مصر از اسطوره ایزیس و اوزیریس (با تکیه بر شعر أمل دنقل، صلاح عبدالصبور و احمد عبدالمعطی حجازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره إیزیس أوزیریس شعر مصر خوانش سیاسی- اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
شاعران معاصر مصر به منظور پرهیز از گزارشگری وخطابه گرایی در انتقال مفهوم و در راستای اصالت بخشی به متن و نمادین ساختن آن به الهام گیری از اسطوره روی آوردند و کوشیدند هنرمندانه مفاهیم مورد نظر ذهنی خود را به مخاطب شعری انتقال دهند؛ لذا شعرشان سخت با میراث و از جمله میراث اسطوره ای در هم تنیده شد. دو تن از شخصیت های اسطوره ای به کار گرفته در شعر این دسته از شاعران، اسطوره ایزیس و اوزیریس می باشد که عموماً دال بر حاصلخیزی، خیزش و زندگی دوباره دارد. در پرتو حضور چشمگیر این دو چهره اسطوره ای و نقش محوری آنها در القای مفاهیم، پژوهش حاضر می کوشد با رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی چگونگی حضور و شیوه های فراخوانی و به کارگیری آندو شخصیت را از سوی سه شاعر برجسته و معاصر مصر یعنی «امل دنقل»، «صلاح عبدالصبور» و «احمد عبدالمعطی حجازی» مورد بررسی و همسنجی قرار دهد؛ از آن روی که آنان کوشیدند از رهگذر این اسطوره بین زمان گذشته و حاضر و تجربه شخصی و جمعی پیوند و یگانگی ایجاد نمایند و رمزگونه از شرایط زمانه سخن گویند. چنین استنباط می شود که شاعران یادشده به رغم تفاوت در گرایش های شعری، تلاش کردند ضمن ایجاد همسویی بین شخصیت اصلی اسطوره و واقعیت های سیاسی- اجتماعی کشورهای عربی، شکوه و حاصلخیزی گذشته را به وطن برگردانند و شرایط نابسامان آن را به چالش بکشند.
۲۱۳۳.

مناجات- قصه های مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: کلام عاطفی مولانا مناجات های مثنوی مفاهیم رمزی تفسیر و تأویل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۱۲۸
«مناجات» در مثنوی از یک طرف مفهومی مکاشفه ای دارد و از سوی دیگر نقش هنری آن اغلب، توضیح مضامین و تبیین مفاهیم قصه های آن است. مولانا به منظور بیان نکات عرفانی و در جهت تکمیل دقایق باطنی خویش کاربرد مناجات را شیوه ای مؤثر برای توضیح موضوعات عرفانیِ داستان می داند. باید دانست که مولانا در مناجات های خویش در راستای نیل به کدام مقاصد سخن عرفانی است؟ بررسی نقش مناجات و کارکرد آن برای درک بهتر مبانیِ جمال شناسی مثنوی، تبیین دقیق تر نگرش های عرفانی مولانا با استفاده از رویکرد تفسیری معانی رمزی قصه و چگونگیِ بسط مفاهیم آن از قِبل قابلیت های بلاغی این نوع ادبی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. این مقاله به روش توصیفی و به شیوه تحلیل محتوا و نقد اجزای تحقیق، مناجات های مثنوی را در ارتباط با درون مایه قصه های آن ارزیابی می کند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مناجات ساحتِ جمال شناسی مثنوی را تا حد بسیار هنری متحول می کند و استفاده از آن، نه تنها یافته های ذهنی مولانا را در معانی و صورت های بدیعی گسترش می دهد، بلکه مفاهیم رمزی و مبهم قصه را بر مبنای آن به روشنی تفسیر و تأویل می کند.
۲۱۳۴.

زبان عرفانی در مثنوی معنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مثنوی معنوی زبان عرفانی تمثیل نماد تجربه عرفانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴ تعداد دانلود : ۱۶۶
بیان تجارب عرفانی، همواره یکی از مهم ترین مباحث در دیدگاه عرفا بوده است. بررسی جنبه های پدیداری این تجارب، بیرون از زبان امکان پذیر نیست. این در حالی است که زبان نیز در تبیین تجربه های عرفانی نارساست و به همین سبب عارفان، به شکل های هنری و ادبی زبان روی آورده اند، نماد و تمثیل دو شکل هنری از جمله شکل های هنری زبان است. این پژوهش به شیوه تحلیلی در پی بررسی و تحلیل چگونگی به کارگیری تمثیل و نماد جهت آشکار کردن تجربه های عرفانی مولوی در مثنوی است. مولوی در راستای به کارگیری تمثیل با در نظر گرفتن تنگناهای زبان بشری کوشیده است تا با زبان ویژه خویش، راه را بر تأویل های عرفانی برای خود و مخاطب بگشاید. آنچه در فهم زبان مثنوی اهمیت دارد، شناخت زبان نمادگرا در فضای گسترده این اثر است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مولوی با آگاهی از ظرفیت های کلامی، به زبان عرفانی خود پویایی داده است. توجّه به زبان و کاستی های آن، معناگرایی، تکرار واژگان ویژه و تمرکز بر اندیشه ای واحد، آگاهی ازتجربه های عرفانی در عینِ بیان ناپذیری آن ها و ادراک مخاطبان از جمله عوامل مؤثر در درک زبان عرفانی مثنوی معنوی است.
۲۱۳۵.

Opter pour le Bon Sens: les enjeux et les pratiques dans la traduction des textes(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: traduction bon sens intuition linguistique enjeux

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۹۵
Lors de la traduction des textes quelconques il existe plusieurs obstacles à franchir pour un traducteur. La traduction des romans n’en est pas exclue. Il arrive à maintes fois que le traducteur accomplit l’acte de traduction mais le texte final ne donne pas le message propre du texte de départ, et le traducteur reste hésité parmi ses alternatives. Au sens propre linguistique, il a une préoccupation principale : pouvoir opter pour le bon sens parmi les choix à la disposition lors de la traduction de la langue de départ à la langue d’arrivée. Dans cet article nous considérons la procédure de l’acte de traduction dans une perspective à la fois subjective et empirique, en nous appuyant sur l’aspect expérimental de traduction au sein de l’université Allameh Tabataba’i de Téhéran . Nous sommes prévus d’argumenter la validité ou l’inadéquation d’une traduction ou bien d’une équivalence spécifique et la façon d’opter pour le bon choix, en indiquant les exemples concrets de traduction ; leurs difficultés lexicales, stylistiques et culturelles. Nous verrons qu’a part la connaissance linguistique du traducteur le rôle de l’intuition est incontournablement majeur.
۲۱۳۶.

واکاوی تقابل دوگانۀ خوشبینی و بدبینی در اشعار عبدالوهاب البیاتی و محمدرضا شفیعی کدکنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تقابل دوگانه خوشبینی بدبینی عبدالوهاب البیاتی محمدرضا شفیعی کدکنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
تقابل دوگانه هر چند مصادیقی به درازای دیرنده تاریخ دارد، اما نخستین بار این اصطلاح را زبانشناسان ساختارگرا که در پی روشی منسجم و علمی جهت دستیابی به رابطه معنایی میان دو مفهوم متضاد و متنافی بودند، مطرح ساختند. باری، یکی از این دوگانه ها، خوشبینی و بدبینی است که میان آن دو رابطه ای متقابل برخاسته از قرینگی و تعامل با یکدیگر، برقرار است. این تقابل که نقش بارزی در زیبایی و انسجام ساختاری متون ادبی دارد، به گونه ای بارز در شعر عبدالوهاب البیاتی (1926- 1999م) و محمدرضا شفیعی کدکنی (1318ش) آشکار است. این پژوهش با طرح این پرسش که هر دو شاعر برای بیان خوشبینی و بدبینی از چه تقابلهای دوگانه ای بهره برده اند و چه شباهت ها و تفاوت هایی میان آن هاست، بر اساس روش توصیفی- تحلیلی، مصادیق مشابه و برجسته تقابل دوگانه خوشبینی و بدبینی و دلالت های آن ها را در اشعار این دو شاعر تحلیل و بررسی می کند. این هنرْسازه در قالب کلماتی با بارِ مثبت و منفی چون جفت واژگان نور و تاریکی، آزادی و اسارت، بهار و زمستان و زایش و مرگ در شعر دو شاعر جلوه می یابد. زیربنای اصلی همه این جفت واژگان، دغدغه های اجتماعی و سیاسی ای است که موجب شده این دو شاعر در کنار واژگان و تعبیراتی که دلالت بر یأس و اندوه دارند، از واژگان و تعبیراتی استفاده کنند که دلالت بر امید و شادی دارند.   
۲۱۳۷.

تحلیل بینامتنی در داستان های عزاداران بیل و تاتار خندان اثر غلامحسین ساعدی با تأکید بر گفتگومندی و چندصدایی باختینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: بینامتنیت چندصدایی گفتگومندی غلامحسین ساعدی میخاییل باختین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۱ تعداد دانلود : ۱۸۵
پژوهش حاضر به بررسی بینامتنیت در داستان های عزاداران بیل و تاتار خندان اثر غلامحسین ساعدی بر اساس نظریه میخاییل باختین می پردازد. آنچه امروز از آن به عنوان بینامتنیت یاد می شود اصطلاحی است که می توان آن را گفتمان میان متون نامید. بینامتنیت مطالعه ی گفتمان متن ها در آثار ادبی و فرهنگی جهان است . تا قبل از نظریات فردینان دوسوسور همه به مستقل بودن متن ها معتقد بودند، ولی نظریات سوسور از اعتبار این نظریه ها کاست. بر اساس این نظریه باختین معتقد است که متون و گویندگان آن ها آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های فکری و ادبی یکدیگر بهره می برند. نویسندگان این مقاله برآنند که با شیوه تحلیل محتوا و با هدف شناخت بیشتر آثار این نویسنده بر اساس نظریه باختین و با روش کتابخانه ای این دو اثر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند؛ یافته های پژوهش نشان می دهد که نویسنده تحت تأثیر قرآن و عقاید اسلامی قرار گرفته است و هم چنین در خلال داستان ها به بعضی از باورهای عامیانه اشاره کرده است. نمود ضرب المثل و اسطوره، کنایه و آوردن بخشی از دعا و مناجات از شاخص های دیگر این آثار است. ساعدی گاه به داستان های دیگر در لابه لای آثارش اشاره کرده است و در عزاداران بیل ازلحاظ محتوا و درون مایه تحت تأثیر بوف کور صادق هدایت و مسخ کافکا قرار گرفته است.
۲۱۳۸.

هنجارگریزی آوایی در آثار نظامی (مخزن الأسرار، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون، هفت پیکر)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظامی هنجارگریزی برجسته سازی قاعده افزایی قاعده کاهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۱۱۶
از بین شاعران هنجارگریز، نظامی گنجوی را می توان ازجمله کسانی به شمار آورد که از این راه می کوشد کلام خود را برجسته کند. در شعر نظامی، استفاده از زبان استعاری بیشترین کاربرد را دارد. با وجود این، استفاده از دیگر ظرفیت های زبانی را در آثار او نمی توان نادیده گرفت. هنجارگریزی هایی مانند هنجارگریزی موسیقایی، دستوری، واژگانی و امثال آن در همه اشعار نظامی نمایان است. وی بسیار هنرمندانه از زبان معیار زمان خویش فاصله می گیرد و با به کارگیری انواع آشنایی زدایی ها توجه خواننده را به شعر خود جلب می کند. او افزون بر آنکه می کوشد هنجارگریزی را همانند وسیله ای برای تحریک هرچه بیشتر ذهن خوانندگان اشعار خود به کار برد، افزونی ها و کاستی های اوزان اشعارش را نیز با این شیوه برطرف می کند. در هنگام بررسی هنجارگریزی در آثار شاعران متقدم، ضروری است زبان رایج در روزگار همان شاعران، معیار سنجش قرار گیرد؛ زیرا معیار قراردادن زبان هنجاری که پژوهشگر بدان زبان سخن می گوید، وی را در رسیدن به نتیجه درست دچار خطا خواهد کرد. در هنگام بررسی هنجارگریزی آوایی در آثار نظامی نیز به این اصل مهم توجه شده است.
۲۱۳۹.

ترکیب بندی در طرز نازک خیال اصفهانی و دورخیال هندی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان و ادبیات فارسی سبک هندی طرز نازک خیال طرز دورخیال ترکیب بندی لفظ تراشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۵ تعداد دانلود : ۱۲۰
ترکیب مشخّصه مهم شعر سبک هندی است و این نوشتار می کوشد روال و الگوی ترکیب سازی های ویژه دو طرز نازک خیال اصفهانی و دورخیال هندی را تشریح کند. به این منظور، ترکیبات بر اساس رابطه معنایی و قرینه صارفه لفظی و معنوی در دو گروه ترکیبات درون مرکز و برون مرکز دسته بندی شده اند. منظور از ترکیب، سازواره نسبت دادن عبارات به یکدیگر برای ساخت مفاهیم است. این مفهوم می تواند یک واژه، یک جمله واره یا یک جمله کامل باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ در محور درون مرکز که قرینه لفظی وجود دارد، ترکیبات واژگانی در طرز نازک خیال به سبک خراسانی و در دورخیال به سبک آذربایجانی نزدیک هستند. ترکیبات دومعنا و به هم ریخته در طرز نازک خیال عامل خیال انگیزی و توأم با انسجام اند؛ امّا به نظر می رسد شعرای طرز دورخیال مهارت زبانی استفاده از این ابزار هنری را نداشته اند. شاعران هر دو طرز در ترکیبات وصفی با فشرده سازی و حذف روابط، صفاتی گسترده، اغراق آمیز، متناقض گونه و متتابع می سازند؛ البته در طرز دورخیال، این صفات به جمله واره هایی انتزاعی نزدیک می شوند که گاهی انسجام لازم را ندارند و تصویری پراکنده می سازند. ترکیبات اسنادی مجازی درون مرکز در طرز نازک خیال ساده و در طرز دورخیال با آرایه های بلاغی ترکیب می شوند. در محور برون مرکز، ترکیبات اضافی در طرز دورخیال چندگانه تر و گسترده تر هستند. ترکیبات فعلی در هر دو طرز عامل مهم تصویر سازی هستند و روالی رو به پیچیدگی انتزاعی دارند. التزام های خشک و ضعف ارتباط استنتاجی کلام و شبکه پیچیده تصویری و بلاغی، در طرز دورخیال منجر به ظهور اسنادهای اسمی بی معنا و نامعمولی می شود که بر پیچیدگی شعر این طرز می افزاید.
۲۱۴۰.

بازخوانی اندیشه های سارتر در آثار جلال آل احمد با تمرکز بر داستانِ زندگی که گریخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آل احمد سارتر ادبیات متعهد رنج ناعدالتی اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۱۴۰
اگزیستانسیالیسم یکی از مکاتب فلسفی است که به واسطه نگاه خاص و تاکیدی که بر «انسان» دارد، از جایگاهی ویژه در ادبیات، به ویژه رمان و نمایشنامه برخوردار است. انسان در جهان اگزیستانسیال موجودی تنها و رها شده است که باید به فریاد خود برسد، زیرا هیچ واجب الوجودی به او کمک نخواهد کرد. اندیشمندان ایرانی در دهه های چهل و پنجاه توجه خاصی به این مکتب، به ویژه از منظر سارتر داشتند و آثار متعددی خلق کردند. جلال آل احمد یکی از این روشنفکران و نویسندگان بود که در مقطعی از حیات ادبی خود تحت تأثیر اندیشه های سارتر قرار داشت. در داستان کوتاه «زندگی که گریخت»، او به عنوان یک «نویسنده متعهد»، به شرح مصائب و رنج های یک کارگر باربر ساده می پردازد و تلاش می کند راهی برای خروج از بن بست بی عدالتی اجتماعی بیابد. این مقاله تلاش دارد تا مفهوم رنج در این داستان را بررسی کند و به واسطه آن تاثیر اندیشه های سارتر بر آثار آل احمد را واکاوی کند. این تحقیق برای بررسی مفهوم ذکرشده از روش توصیفی تحلیلی و مطالعه تطبیقی سود می برد تا عناصر و مؤلفه های مکتب اگزیستانسیالیسم (به ویژه تفکرات سارتر) را در آثار آل احمد بیابد. برآیند این مقاله نشان می دهد رنجی که آل احمد آن را به تصویر کشیده است، رو به ناامیدی و انفعال ندارد، او در پسِ ترسیم این رنج، در صدد بهبود و سامان بخشی اوضاع نابسامان کارگران است و این رویکرد برآمده از نظریه «نویسنده متعهدی» است که سارتر از آن سخن می گوید.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان